رفتن به مطلب

استفاده ازفرازبان براي طراحي وتوسعه پاسخ هاي ريسكها


ارسال های توصیه شده

جهت درك كامل ريسك شناسايي دلايل ايجاد آن به همان اندازه اهميت دارد كه شناسايي تاثيراتش . مديريت ريسك مي تواند با جداسازي دليل-ريسك-تاثير در يك توصيفِ سه بخشي بدين شكل: "به دليلِ ، ممكن است روي دهد، كه منجر به خواهد شد." اين توصيفِ ساختمند نه تنها ما را از تعريف ريسك مطمئن مي سازد بلكه براي طراحي و توسعه پاسخهاي ريسك ها نيز مي تواند مفيد باشد.

چهار نوع پاسخ به ريسك پايه وجود دارد:

۱٫ پاسخ هاي تندرو، كه يا از يك خطر بوسيله خنثي و نشدني كردنِ آن اجتناب مي كنند و يا از يك فرصت بوسيله عملي سازي قطعي آن بهره برداري مي كنند.

۲٫ ايجاد يك شخص سوم براي مديريت ريسك: انتقال يك خطر و يا تقسيم كردن يك فرصت.

۳٫ تغيير اندازه يك ريسك: كار كردن روي احتمال وقوع و/يا تاثير ريسك جهت كاهش خطر يا افزايش فرصت.

۴٫ پذيرفتن ريسك هاي باقي مانده كه نمي توانند پيشاپيش مديريت شوند: پذيرفتن يك خطر يا يك فرصت.

هر يك از اين استراتژي ها مي تواند با يك ساختار دليل-ريسك-تاثير مرتبط شود. براي خطرات (يعني ريسك ها با تاثير منفي) بدينگونه خواهد بود:

 

  • اجتناب مي تواند با از بين بردن يا تغيير يك دليل انجام شود، يا با قطع ارتباط ريسك با دليل به گونه اي كه ديگر ايجاد آن ريسك ممكن نباشد. براي مثال ممكن است ريسك هايي كه از كمبود تخصص ناشي مي شوند با برون سپاري يا شراكت اجتناب شوند. ريسك تغيير نرخ ارز مي تواند با استفاده ي صرف از واحد پول محلي از بين برود.
  • انتقال، گرچه ريسك را مستقيما تغيير نمي دهد ولي با درگير كردن ديگران در مديريت ريسك آن را مهار مي كند.
  • كاهش احتمال يك خطر با ضعيف سازي ارتباط آن با دليل، يا كمينه كردن تاثير منفي با پيگيري ارتباط ريسك با تاثير. براي مثال مي دانيم كه استفاده از يك تامين كننده، ريسكِ بدفهميِ نيازمندي ها را ايجاد مي كند. كارگاه هاي آشناسازي مي تواند براي كاهش احتمال اين ريسك برگزار شود.
  • پذيرش روي تاثير تمركز مي كند -تشخيص اينكه برخي ريسك ها قابل كنترل نيستند و ممكن است اتفاق بيافتند. اين استراتژي ممكن است به سادگي مبالغ احتمالي اي را به اين ريسك تخصيص دهد تا تاثيرات منفي آن را بپوشاند، يا مي تواند برنامه عقب نشيني خاصي را براي زماني كه ما بد شانسي بياوريم و اين ريسك اتفاق بيافتد طراحي و اجرا نمايد.

براي فرصت ها نيز افكار مشابهي كاربرد دارد:

 

  • بهره برداري از فرصت ها با اهرم كردن دليل ها به گونه اي كه فرصت مورد نظر ايجاد شود. براي مثال مي توان يك تصميم مثبت براي در نظر گرفتن يك مورد انتخابي در دامنه پروژه اتخاذ نمود كه منافع اضافي را ايجاد كند.
  • تسهيم يك فرصت، بخشِ ريسكِ زنجيره ي دليل-ريسك-تاثير را از طريق درگير كردن ديگران در مديريت ريسك پيگيري مي كند، شايد از طريق تسهيم شراكتيِ ريسك يا قرارداد محرك و برانگيزاننده.
  • افزايش فرصت با قوي كردن ارتباط آن با دليل كه منجر به افزايش احتمال خواهد شد و يا با نيرومندسازي ارتباط آن با تاثير براي بيشينه كردن تاثير مثبت آن انجام مي شود. اگر تبليغ يا نمايشي تجاري فرصت ايجاد بازارهاي جديد را باعث مي شود، براي بيشينه سازي قابليت ديد و جاذبه تبليغ مي توان اقداماتي انجام داد.
  • پذيرش اينكه روي يك فرصت نمي تواند پيشاپيش تاثير گذاشت بدين معني است كه توجه روي تاثير متمركز مي شود. ممكن است مبالغ احتمالي براي به دست آوردن سود تاثيرات مثبت تخصيص داده شود يا يك برنامه عقب نشيني خاص براي استفاده مي تواند براي زماني كه ما خوش شانس بوديم و فرصت اتفاق افتاد طراحي و توسعه شود.

ارزش فرا زبان ريسك در شناسايي ريسك در مقالات گذشته بررسي شد. حالا همان تكنيك مي تواند چارچوبي براي طراحي و توسعه پاسخ هاي مناسب به ريسك ها (هم شامل فرصت ها و هم خطرات) تهيه كند و ما را مطمئن سازد كه اقدامات به طور مؤثر مي تواند نتايج مطلوب را ايجاد كند.

اين نوشتار ترجمه مقاله

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نوشته David Hillson ميباشد كه بنا بر اجازه رسمي مولف توسط رسول عبدالمحمدي به فارسي برگردانده شده است.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...