رفتن به مطلب

استراتژی های سلامت فکری


ارسال های توصیه شده

افراديکه سلامت احساسي دارند، کنترل احساسات و رفتارهايشان را در دست دارند. آنها مي‌توانند با مشکلات اجتناب‌ناپذير زندگي کنار آمده، روابطي مستحکم برقرار کنند و زندگي‌هايي پرحاصل و موفق داشته باشند. وقتي اتفاقات بد روي مي‌دهد، آنها مي‌توانند انعطاف‌پذير باشند و از پس آن برآيند.

متاسفانه افراد زيادي به سلامت فکري و احساسي خود توجه نمي‌کنند—فقط زماني ياد آن مي‌افتند که دچار مشکل مي‌شوند. اما به همان اندازه که حفظ سلامت جسمي نيازمند تلاش است، درمورد سلامت فکري و احساسي نيز همينطور است. هرچه زمان و انرژي بيشتري براي سلامت احساسيتان صرف کنيد، قوي‌تر خواهد شد. خوشبختانه کارهاي زيادي هست که براي تقويت سلامت فکري، ايجاد قابليت انعطاف، و لذت بردن بيشتر از زندگي مي‌توانيد انجام دهيد.

 

سلامت فکري يا سلامت احساسي چيست؟

 

سلامت فکري يا احساسي به وضعيت عمومي رواني فرد برمي‌گردد. شامل طرزفکر شما درمورد خودتان، کيفيت روابطتان و توانايي شما در کنترل احساسات و کنار آمدن با مشکلاتتان مي‌شود.

سلامت فکري خوب فقط اين نيست که مشکلي براي سلامت فکريتان پيش نيايد. اينکه از نظر فکري و احساسي سالم باشيد بيشتر از اين است که افسرده نباشيد، اضطراب يا مشکل رواني ديگري نداشته باشيد. به جاي نبود بيماري فکري، سلامت فکري و احساسي به وجود ويژگي‌ها و خصوصيات مثبت برمي‌گردد. احساس بدي نداشتن به معناي داشتن احساسي خوب نيست. بااينکه بعضي‌ها ممکن است احساسات منفي نداشته باشند، اما بايد کارهايي انجام دهند تا باعث شود براي دست يافتن به سلامت فکري و احساسي، احساسي مثبت پيدا کنند.

کسانيکه از نظر احساسي و فکري سلامت هستند، ويژگي‌هاي زير را دارند:

 

 

 

  • حس رضايت
  • ميل به زندگي کردن و توانايي خنديدن و تفريح کردن
  • توانايي کنار آمدن با استرس و به عقب جستن از سختي‌ها
  • حس معنا و هدف، هم در فعاليت‌هايشان و هم روابطشان
  • قابليت انعطاف براي يادگيري چيزهاي جديد و کنار آمدن با تغييرات
  • توازن و تعادل بين کار و تفريح، استراحت و فعاليت و از اين قبيل
  • توانايي ساختن و حفظ روابط معنادار
  • اعتمادبه‌نفس بالا

اين ويژگي‌هاي فکري و احساسي به شما اين امکان را مي‌دهد که از طريق فعاليت‌هاي معنادار و پرحاصل و روابط قوي، تا بالاترين حد زندگي کنيد. اين ويژگي‌هاي مثبت همچنين به کنار آمدن با مشکلات و استرس‌هاي زندگي هم به شما کمک مي‌کند.

نقش انعطاف‌پذيري در سلامت فکري و احساسي

 

 

داشتن سلامت فکري و احساسي به اين معنا نيست که هيچوقت دچار موقعيت‌هاي بد نمي‌شويد يا مشکلات احساسي را تجربه نمي‌کنيد. همه ما دچار نااميدي، فقدان و تغيير مي‌شويم. و بااينکه اينها بخش‌هاي عادي زندگي هستند، اما مي‌توانند ايجاد ناراحتي، اضطراب و استرس کنند.

تفاوت اين است که کسانيکه سلامت احساسي خوبي دارند، مي‌توانند از مشکلات، سختي‌ها و استرس‌ها خود را عقب بکشند. اين توانايي قابليت انعطاف ناميده مي‌شود. کسانيکه از نظر احساسي و فکري سالم هستند، ابزارهاي لازم براي کنار آمدن با موقعيت‌هاي سخت و حفظ نگرش مثبت در خود را دارند. آنها در شرايط بد هم مثل شرايط خوب متمرکز، انعطاف‌پذير و خلاق مي‌مانند.

يکي از عوالم اصلي انعطاف‌پذيري توانايي متعادل کردن احساساتتان است. ظرفيت تشخيص احساساتتان و ابراز متناسب آنها به شما کمک مي‌کند از افسردگي، اضطراب و ساير احساسات منفي دور بمانيد. يکي ديگر از عوامل اصلي داشتن شبکه حمايتي قوي است. داشتن افراد قابل‌اعتمادي که بتوانيد براي پشتيباني و پشت‌گرمي به آنها رجوع کنيد، انعطاف‌پذيري شما را در شرايط سخت تقويت مي‌کند.

ساختن انعطاف‌پذيري

 

 

انعطاف‌پذيري شامل حفظ حالت ارتجاعي و توازن در زندگي درمواجهه با موقعيت‌هاي استرس‌زا و اتفاقات بد مي‌شود. اين به طرق مختلف اتفاق مي‌افتد، ازجمله:

 

  • به خودتان اجازه دهيد احساساتي قوي را تجربه کنيد و درک کنيد که چه زمان بايد از تجربه کردن آنها دوري کنيد تا بتوانيد به زندگيتان ادامه دهيد.
  • براي کنار آمدن با مشکلاتتان و برآوردن نيازهاي زندگي روزانه، پا پيش بگذاريد و وارد عمل شويد و براي استراحت کردن و به دست آوردن انرژي دوباره پايتان را عقب بگذاريد.
  • با عزيزانتان وقت بگذرانيد تا از حمايت و دلگرمي آنها بهره‌مند شويد.
  • به ديگران و به خودتان تکيه کنيد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

سلامت جسمي با سلامت فکري و احساسي در ارتباط است

 

 

مراقبت کردن از بدنتان اولين قدم مهم به سمت سلامت فکري و احساسي است. فکر و بدن به هم وابسته هستند. وقتي سلامت جسميتان را تقويت مي‌کنيد، اتوماتيک‌وار از سلامت فکري و احساسي بهتري هم بهره‌مند مي‌شويد. مثلاً ورزش کردن نه تنها قلب و ريه شما را تقويت مي‌کند، بلکه اندورفين آزاد مي‌کند که ماده شيمايي بسيار مهمي است که به ما انرژي مي‌دهد و روحيه‌مان را بهتر مي‌کند.

فعايت‌هايي که در آن شرکت مي‌کنيد بر احساس فيزيکي و احساسي شما اثر مي‌گذارد:

به اندازه کافي استراحت کنيد. براي بهره بردن از سلامت فکري و احساسي خوب، خيلي مهم است که از بدنتان مراقبت کنيد. اين يعني به اندازه کافي بخوابيد. بيشتر افراد به 7 تا 8 ساعت خواب در شبانه‌روز نياز دارند تا بتوانند عملکرد خوبي داشته باشند.

درمورد تغذيه خوب اطلاعات بيشتري پيدا کنيد و به آنها عمل کنيد. موضوع تغذيه مسئله بسيار پيچيده‌اي است و عمل کردن به آن هميشه آسان نيست. اما هرچقدر درمورد چيزهايي که مي‌خوريد اطلاعات بيشتري پيدا کنيد و بفهميد چطور بر سطح انرژي و روحياتتان اثر مي‌گذارند، احساس بهتري پيدا خواهيد کرد.

براي بيرون کردن استرس از بدن و بهبود روحياتتان ورزش کنيد. ورزش پادزهري بسيار قوي براي استرس، اضطراب و افسردگي است. به دنبال راه‌هاي کوچک براي وارد کردن فعاليت‌هاي بيشتر به زندگيتان باشيد، مثل استفاده از پله‌ها به جاي آسانسور يا رفتن به راه‌پيمايي‌هاي کوتاه. براي بهره‌ بردن از سلامت فکري بيشتر، سعي کنيد هر روز حداقل 30 دقيقه فعاليت ورزشي داشته باشيد.

هر روز کمي زير نور خورشيد باشيد. نورخورشيد روحيه شما را بهتر خواهد کرد، ازاينرو سعي کنيد حداقل 10 تا 15 دقيقه در روز زير نور خورشيد برويد. اينکار را مي‌توانيد موقع ورزش کردن، باغباني کردن يا رفت‌وآمد با دوستان انجام دهيد.

مصرف الکل و سيگار و موادمخدر را قطع کنيد. اين‌ها محرک‌هايي هستند که ممکن است به طور غيرطبيعي براي زماني کوتاه احساس خوبي به شما بدهند اما عوارض طولاني‌مدت منفي براي سلامت احساسي و فکري شما دارند.

با مراقبت از خودتان سلامت فکري و احساسي خود را تقويت کنيد

 

 

براي حفظ و تقويت سلامت احساسي و فکريتان، خيلي مهم است که به نيازها و احساساتتان توجه داشته باشيد. اجازه ندهيد که استرس و احساسات منفي در شما رخنه کند. سعي کنيد بين مسئوليت‌هاي روزانه و چيزهايي که از آن لذت مي‌بريد، تعادل ايجاد کنيد. اگر از خودتان مراقبت کنيد، براي مقابله با مشکلات زندگي آماده‌تر خواهيد بود.

براي مراقبت از خودتان بايد فعاليت‌هايي را دنبال کنيد که به طور طبيعي در شما اندورفين ايجاد کند و احساس خوبي به شما مي‌دهد. علاوه بر ورزش جسمي، اندورفين به صورت‌هاي زير نيز توليد مي‌شود:

کارهايي بکنيد که تاثيري مثبت بر ديگران داشته باشد. مفيد بودن براي ديگران اعتمادبه‌نفس شما را بالا مي‌برد.

تاديب نفس را تمرين کنيد. کنترل نفس به طور طبيعي حس اميد در شما ايجاد کرده و براي غلبه بر نااميدي، دلسردي و ساير افکار و احساسات منفي کمکتان مي‌کند.

چيزهاي جديد ياد بگيريد و کشف کنيد. در کلاس‌هاي آموزشي ويژه بزرگسالان شرکت کنيد، عضو يک کتابخانه شويد، يک زبان جديد ياد بگيريد يا به مکاني جديد سفر کنيد.

از زيبايي طبيعت و هنر لذت ببريد. تحقيقات نشان مي‌دهد که قدم زدن در يک باغ فشارخون را پايين آورده و استرس را کاهش مي‌دهد. تماشاي يک گالري هنري هم دقيقاً همين احساس را ايجاد مي‌کند.

نکات و استراتژي‌هاي ديگر براي مراقبت از خود

 

 

به حستان توجه کنيد. با توجه کردن به حواس پنجگانه‌تان، بينايي، شنوايي، بويايي، چشايي و لامسه، آرام و پرانرژي باشيد. به موسيقي گوش دهيد که روحيه‌تان را بهتر مي‌کند، در جاهاي مختلف خانه گل بگذاريد تا مدام آنها را ببينيد و ببوييد. دست‌ها و پاهايتان را ماساژ دهيد يا يک نوشيدني گرم بنوشيد.

در کارهاي معنادار و خلاقانه شرکت کنيد. کارهايي انجام دهيد که خلاقيت شما را به چالش مي‌کشد و باعث مي‌شود احساس مفيد بودن کنيد، چه بابت آن پول کسب کنيد چه نکنيد. کارهايي مثل باغباني، نقاشي، نوشتن، ساز زدن يا ساختن چيزي در کارگاهتان.

يک حيوان خانگي داشته باشيد. بله، حيوانات خانگي مسئوليت دارند اما مراقبت از آن باعث مي‌شود احساس کنيد که چيزي به شما نياز دارد. هيچ عشقي به اندازه عشق يک حيوان بي قيد و شرط نيست. حيوانات هم مي‌توانند براي ورزش کردن و آشنا کردن شما با انسان‌ها و مکان‌هاي جديد بيرون از خانه بيايند.

اوقات فراغت را يک اولويت بدانيد. بعضي کارها را بي‌‌دليل و فقط براي اينکه با آنها احساس خوبي پيدا مي‌کنيد انجام دهيد. به تماشاي يک فيلم کمدي برويد، براي قدم زدن به ساحل دريا برويد، به موسيقي گوش دهيد، يک کتاب خوب بخوانيد، يا با يکي ازدوستانتان حرف بزنيد. انجام کارها فقط بخاطر مفرح بودن آنها زياده‌روي نيست. تفريح يکي از الزامات سلامت فکري و احساسي است.

براي تامل، درک و تقدير وقت بگذاريد. به چيزهايي فکر کنيد که قدردان آن هستيد. تعمق کنيد، دعا کنيد، از تماشاي غروب آفتاب لذت ببريد يا حتي لحظه‌اي را براي فکر کردن به اينکه چه چيز در آن روزتان خوب است، مثبت و زيباست زمان بگذاريد.

هر انساني متفاوت است. همه چيز براي همه به يک ميزان پرفايده نيست. بعضي‌ها با استراحت احساس بهتري پيدا مي‌کنند و بعضي براي بهتر شدن نياز دارند که فعاليت و شور وهيجان زندگيشان را بالاتر ببرند. مسئله مهم اين است که فعاليت‌هايي را پيدا کنيد که از آن لذت مي‌بريد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

عادات فکري مثل نگران بودن را کنار بگذاريد

 

 

سعي کنيد خود را درگير عادات تکرارشونده فکري نکنيد—افکار منفي درمورد خودتان و جهان فقط انرژيتان را گرفته و احساس اضطراب، ترس و افسردگي را در شما تقوت مي‌کند.

استرستان را کنترل کنيد

 

 

استرس باري بسيار سنگين بر روي سلامت احساسي و فکري است، از اينرو خيلي مهم است که آن را تحت کنترل نگه داريد. بااينکه همه استرس‌ها قابل جلوگيري نيستند، اما استراتژي‌هاي کنترل استرس مي‌تواند به شما براي متعادل نگه داشتن آن کمک کند.

روابط دلگرم‌کننده: پايه و اساس سلامت احساسي

 

 

مهم نيست که چه مدت زمان را به ارتقاء سلامت فکري و احساسي خود اختصاص مي‌دهيد، باز هم به همراهي ديگران براي دست يافتن به احساسي بهتر نيازمنديد. انسانها موجوداتي اجتماعي هستند که به روابط و ارتباطات مثبت با ديگران نياز احساسي دارند. قرار نيست که تنها بمانيم و تنها زندگي کنيم. مغز اجتماعي ما تشنه همراهي است—حتي وقتي تجربه ما را خجالتي و بي‌اعتماد به ديگران کرده است.

روابط اجتماعي—بخصوص حرف زدن با کسي ديگر درمورد مشکلاتتان—مي‌تواند به پايين آوردن استرس شما هم کمک کند. رمز کار اين است که رابطه‌اي دلگرم‌کننده با کسي پيدا کنيد که شنونده خوبي باشد—کسي که بتوانيد مرتب با او حرف بزنيد، مخصوصاً رودررو، کسي که بدون زمينه قبلي از احساس يا فکرتان به حرف‌هاي شما گوش دهد. يک شنونده خوب به احساسات پشت کلماتتان گوش خواهد داد، حرفتان را قطع نکرده و درمورد شما قضاوت يا انتقاد نمي‌کند. بهترين راه براي پيدا کردن يک شنونده خوب؟ خودتان شنونده‌اي خوب باشيد. با کسي دوستي کنيد که بتوانيد به طور مرتب با او حرف بزنيد و به حرف‌هاي هم گوش داده و از هم حمايت کنيد.

نکات و استراتژي‌هايي براي برقراري ارتباط با ديگران:

 

 

از پشت تلويزيون يا کامپيوترتان بلند شويد. اينها هم جاي خود را دارند اما هيچوقت مثل ابراز علاقه انسان‌ها نخواهند بود. ارتباط تجربه‌اي شديداً غيرکلامي است که براي آن لازم است در ارتباط مستقيم با ديگران باشيد، از اينرو بخاطر ارتباطات مجازي روابط دنياييتان را ناديده نگيريد.

هر روز با کساني که دوستشان داريد، ارتباط مستقيم برقرار کنيد. وقت گذراندن با کساني که دوست داريد را جزء اولويت‌هاي زندگيتان درآوريد. دوستان، همسايه‌ها، همکاران و اعضاي خانواده‌ افرادي مثبت هستند که به شما علاقه‌مندند.

داوطلب باشيد. انجام کاري براي ديگران تاثيري پرفايده بر احساستان نسبت به خود دارد. معنا و هدفي که در کمک به ديگران پيدا مي‌کنيد، زندگيتان را غني‌تر ساخته و گسترش مي‌دهد. براي فرصت‌هاي داوطلبانه فردي يا گروهي هيچ محدوديتي وجود ندارد. مدارس، مساجد و سازمان‌هاي کمک‌رسان همه به کمک و خيرخواهي شما نيازمندند.

ايجاد روابط عالي

 

 

اگر ارتباط برقرار کردن با ديگران يا حفظ روابط پرمعنا و بادوام برايتان دشوار است، مي‌توانيد از ارتقاء هوش احساسيتان فايده ببريد. هوش احساسي به ما اين امکان را مي‌دهد ارتباطي واضح و مستقيم با ديگران برقرار کنيم، فکر آنها را بخوانيم و با تناقضات هم کنار بياييم.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

عوامل خطرساز براي مشکلات فکري و احساسي

 

 

سلامت فکري و احساسي شما با تجربياتتان شکل مي‌گيرد. تجربيات دوران کودکي اهميت زيادي دارند. عوامل ژنتيکي و بيولوژيکي هم در اين زمينه نقش دارند اما اينها هم با تجربه تغيير مي‌کنند.

عوامل خطرسازي که مي‌توانند سلامت فکري و احساسي را به خطر بيندازند:

ارتباط و وابستگي ضعيف با والدين. احساس تنهايي، ناامني، سردرگمي در دوران کودکي

فقدان‌ها و مشکلات حاد، به‌ويژه در دوران کودکي. مرگ يکي از والدين يا يک تجربه دردآور ديگر مثل جنگ يا بستري شدن در بيمارستان.

نااميدي اکتسابي. تجربيات منفي که موجب ايجاد باور درماندگي و اينکه کنترل کمي روي موقعيت‌هاي زندگيتان داريد، شود.

بيماري، مخصوصاً وقتي مزمن و ناتوان‌کننده باشد و شما را از ديگران دور کند.

عوارض جانبي داروها، مخصوصاً در افراد سالخورده که از داروهاي مختلفي استفاده مي‌کنند.

اعتياد به موادمخدر. اعتياد به الکل و موادمخدر هم مي‌تواند مشکلات فکري ايجاد کند و هم مشکلات فکري و احساسي فرد را وخيم‌تر کند.

عوامل داخلي و خارجي هرچه که باشند که سلامت فکري و احساسي را شکل دهند، هيچوقت براي ايجاد تغييراتي که وضعيت رواني شما را بهبود بخشد دير نيست. با عوامل مفيد و مثبتي مثل روابط قوي، سبک زندگي سالم و استراتژي‌هاي کنار آمدن براي کنترل استرس و احساسات منفي، مي‌توان با عوامل خطرساز مقابله کرد.

چه زمان براي مشکلات احساسي بايد به متخصص مراجعه کرد

 

 

اگر براي ارتقاء وضعيت سلامت فکري و احساسي خود تلاش زيادي کرده‌ايد اما هنوز احساس خوبي نداريد، زمانش رسيده است که به متخصص مراجعه کنيد. از آنجا که ما موجوداتي اجتماعي هستيم، نظرات فرد کاردان و باتجربه مي‌تواند به ما براي قدم برداشتن براي خودمان انگيزه دهد.

براي اينکه بدانيد چه زمان بايد به متخصص مراجعه کنيد، به ليست زير توجه کنيد:

علائم هشدار براي رفتارها و احساساتي که نياز به توجه فوري دارد

 

  • مشکل براي خوابيدن
  • احساس افسردگي، ناراحتي، نااميدي و درماندگي در اکثر مواقع
  • مشکل در تمرکز کردن که در کار و زندگي شما اخلال ايجاد کند
  • استفاده از دخانيات، موادمخدر و الکل براي کنار آمدن با احساسات دشوار
  • افکار يا ترس‌هاي منفي و خودويرانگر که قادر به کنترل نباشند
  • فکر مرگ يا خودکشي

اگر علائم بالا را درخود مشاهده مي‌کنيد، از يک متخصص روانشناس وقت بگيريد. يادتان باشد هرچه زودتر بهتر است. غلبه بر يک مشکل فکري و احساسي وقتي هنوز آنقدرها بزرگ و حاد نشده است بسيار ساده‌تر خواهد بود.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...