رفتن به مطلب

چرا ضد قهرمان‌ها محبوب‌تر هستند؟


spow

ارسال های توصیه شده

فرانک مجیدی: چقدر پیش آمده که در کودکی خود را به‌جای قهرمانان فیلم‌های محبوب‌مان بگذاریم و آرزو کنیم که یک روز آن ها را ملاقات کنیم؟ چقدر فیلم‌ها و سریال‌هایی که تماشا کرده‌ایم موفق شده‌اند ما را قانع کنند تا قهرمان‌هایشان برای‌مان مهم شوند و دغدغه‌ی ما در طول مدت فیلم و بهتر از آن، خاطره‌‌ای شیرین برای بخش بزرگی از زندگی‌مان گردند؟ خیلی ساده، ما قهرمانان را دوست داریم. شکست‌ناپذیرند و کمک‌مان می‌کنند تا احساس دلپذیرِ چگونگیِ شکست‌ناپذیری و خوب بودن را با آن‌ها تجربه کنیم. ما به‌صورت فطری تمایل داریم آن‌ها باشند که در پایان داستان بر کژی‌ها و ناسازگاری‌ها پیروز می‌گردد. قهرمان‌ها دلیرند و در جامعه‌ای خاموش یا دست‌کم، نه چندان شجاع برای نشان دادن اعتراض خود، از آرمان‌های بزرگی چون شرافت، عدالت و حق دفاع می‌کنند. قهرمان‌ها خوش‌قیافه، قوی و قابل اتکا هستند و احساس باشکوهی را در ناخودآگاه ما ایجاد می‌کنند: صبر و تلاش بر پلشتی، حق بر ظلم و شرافت بر دنائت پیروز می‌گردد، دیر یا زود. ولی زمانی فرا می‌رسد که نوای موسیقی پرطنین و شورانگیز نهایی در ذهن‌مان مدام نمی‌چرخد، لحظه‌ی اجرای عدالت را آن‌همه به‌وضوح به‌خاطر نمی‌آوریم و اشک‌مان پس از شنیدن دیالوگ‌های قهرمان خشک شده. آن‌موقع خودمان هستیم و مجبور به رویارویی با دنیا. جنگ، فقر، بی‌عدالتی و ترس وجود دارد و کسی با کاکل آب و شانه زده و سینه‌ی فراخ و بازوان قوی در کار نیست که به این‌ها پایان دهد.

زمانی‌که نیاز است نشان داده‌شود که ارزش‌های والای انسانی قابل دسترس هستند و می‌خواهیم مخاطب را به شنیدن این ندا دعوت کنیم، به گونه‌ای که او را به هم‌دلی واداریم، به یک قهرمان نیاز داریم. قهرمان اشتباه نمی‌کند، از نظر اخلاقی فاسد نمی‌گردد و در برابر پدیده‌های ضداجتماعی ایستادگی می‌‌کند. قهرمان است که در لحظه‌ی سرنوشت‌ساز، تصمیم بزرگ را می‌گیرد، جملات تسکین‌دهنده، آرمان‌گرایانه و تهییج‌کننده را ایراد می‌کند و در سایه‌ی او مبارزات به نتیجه می‌رسد. از آن‌جایی که افراد صاحب چنین کاریزمایی نادر هستند، استعداد قهرمان شدن هم اندک است، اما این اندک‌افراد در بینش جامعه‌ی خود تغییر کلی ایجاد می‌کنند و به همین دلیل محبوب و فراموش‌ناشدنی می‌گردند.

تأثیر مفاهیم «ضد قهرمان» و «قهرمان» بر یکدیگر غیر قابل انکار است. ضدقهرمان و قهرمان، با توجه به وسعت تعریف کاراکتر از نظر پیشینه و شرایط رسیدنشان به این مرحله –که بخشی از آن مربوط به گذشت زمان و پرداخت جسورانه‌تر موضوعات در سینما و بخش مهم‌تری مربوط به هنر فیلمساز در تشریح ماجراست- به تعاریف دقیق‌تری در طول زمان نیاز یافته‌اند.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ضد قهرمان را چنین توصیف می‌کند: «شخصیتی محوری که فاقد کیفیت‌های قهرمان‌های متعارف است و بخاطر توانایی‌اش در انجام اعمالی که جامعه در برابرشان آسیب‌پذیر است، شناخته می‌شود.» بنابراین، آن‌ها طبعاً نیاز ندارند که موجوداتی فاقد خطا و معصوم باشند، هرچند گاه شرایط آن‌ها را در نهایت به سمت خیر و نیکی سوق می‌دهد.

ضدقهرمان ممکن است خشن و متعصب باشد، از لحاظ اجتماعی خوش‌نام محسوب نگردد، دست به دزدی‌ بزند و سر به‌راه و موقر نباشد. در دامنه‌ی عمل‌شان محدودیتی نیست، چرا که انتظارات از آن‌ها بالا نمی‌رود. بنابراین همه‌چیز برای او نسبی می‌شود. خوبی و بدی او توأمان بروز می‌یابند. ممکن است برای نپرداختن قیمت یک نوشیدنی کارش به زد و خورد بکشد و در راه برگشت، دلش از دیدن پسرکی فقیر و لرزان به رحم آید و شال‌گردنش را به او ببخشد. قهرمان، مطلق است و ضد قهرمان، نسبی. همان‌گونه که قهرمان با اعمالش، رنگ درخشان سفیدی و پاکی را القا می‌کند، ضدقهرمان همواره درجات گوناگونی از خاکستری بودن را به نمایش می‌گذارد.

در فیلم

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، مفهوم «قهرمان» و «ضدقهرمان» چندان قوی تصویر نشده. جِس، (جوزف کاتن)، پسر بزرگ خانواده است. او موجه، تحصیل‌کرده، مبادی‌آداب و محبوب جامعه است. اما او را نمی‌توان قهرمانی واقعی دانست. درست در لحظه‌ای که جس باید اثر خود را بر محیط اطراف (راضی نمودن پدر در رسیدن خط آهن به شهر) آشکار سازد، از جدال دست می‌کشد. او صرفاً یک خوب منفعل است. اما لُت (گریگوری پک) شباهتی به برادر خود نمی‌برد. او علاقه‌ای به درس و باشخصیت جلوه کردن ندارد. هوس‌باز، زورگو و قلدر است و همیشه حمایت پدر را پشت‌سر خود دارد. او از مواجهه با موقعیت‌ها و تجربه‌ها نمی‌گریزد، شوخ و پررو است و بر جامعه‌ی اطراف خود اثر پررنگی می‌گذارد، هرچند این تأثیرات اغلب فاجعه‌بار است. با آن‌که روند برخی از اتفاقات ایجادشده توسط لُت منطقی نمی‌نماید و این دقیقاً تقصیر فیلمساز است که نتوانسته شرایط رسیدن به آن موقعیت‌ها را درست تعریف کند، اما «گریگوری پک» در یکی از دو نقش «آدم بد» تمام عمر خود موفق‌تر از جوزف کاتن است. مخاطب به عمل‌گرایی لُت متمایل‌تر است تا انفعال جس. بنابراین دوست داشتن و طرفداری از لُت را انتخاب می‌کند و عملاً کاراکتر لُت برایش «قهرمان» تعریف می‌شود.

9-15-2011%207-52-21%20AM.jpg

این احتمال هم وجود دارد که شرایط کنونی ضدقهرمان، ناشی از دیکته‌ی انتظارات جامعه‌ی اطراف بر او باشد و او چنین دورنمایی را برای خود متصور نبوده‌باشد. اتفاقاً این تعریف در بسیاری از فیلم‌های سینمایی متداول است. در

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، اداره‌ی «خانواده» انتخاب مایکل نبود. او ترجیح می‌داد یک چهره‌ی مفید اجتماعی باشد و درس وکالت بخواند، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که او درگیر سیاه‌ترین کارهای خانواده شد. جامعه‌ای که او را با آغوش باز نمی‌پذیرد، تنهایی و عدم توانایی اطرافیان در درک مکنونات قلبی او، «مایکل کورلئونه» را یکی از محبوب‌ترین ضدقهرمان‌های تاریخ می‌سازد، البته بازی درجه‌ی یک «آل پاچینو» هم فاکتور غیرقابل انکاری است! در فیلمی که قهرمان ناجی جامعه از جنایت وجود ندارد، مایکل معصوم‌ترین ضدقهرمان در دنیای مافیایی است.

9-15-2011%207-51-09%20AM.jpg

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
یکی از نمونه‌های بسیار موفق تعریف ضدقهرمان است. «اورسن ولز» به‌طرز ستایش‌‌انگیزی در پرداخت شخصیت کین و ارائه‌ی تصویری مختصر و مفید، از گذشته و حال او و ارائه‌ی نمادها موفق عمل می‌کند. او دست به تقلب می‌زند، دوستان را می‌رنجاند و به قواعد اخلاقی پایبندی ندارد، اما دلیل محکم تنهایی و این‌که تمام خطاهای او به‌امید دوست داشته شدن رخ می‌دهد، با فهمیدن راز آقای کین اشک به چشم بیننده می‌آورد و قلبش را می‌شکند. این نمونه‌ای دیگر از فیلم بدون قهرمان است که هم‌دلی کامل مخاطب با ضدقهرمان را برمی‌انگیزاند.

9-15-2011%207-49-32%20AM.jpg

در این میان،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، یک نمونه‌ی تمام‌عیار نبرد «قهرمان» و «ضدقهرمان» را به نمایش می‌گذارد، اگرچه توانایی هر دو در انجام اعمالشان فوق‌بشری است. «بتمن» این‌بار فاکتورهایی را نشان می‌دهد که موفق‌ترین «ضدقهرمان‌ها» دارا بوده اند، مانند تنهایی و عدم درک شدن توسط جامعه، اما در رده‌ی قهرمان‌هایی قرار می‌گیرد که جامعه‌ی اطرافش را از خطر گرفتاری در بلایای اهریمنی می‌رهاند. در مقابل او، ژوکر قرار می‌گیرد که تمام قواعد انسانی را زیرپا می‌گذارد. ژوکر تصویر شده توسط «هیث لجر» فقید، بدون شک بهترین تعریف از این کاراکتر را از زمان خلق این مجموعه‌داستان‌ها ارائه می‌دهد. او زخم‌خورده و مطرود است و بی‌دلیل بر قهرمان و جامعه نشوریده‌است. بتمن و ژوکر، قهرمان و ضدقهرمانی هستند که لازم و ملزوم هم عمل می‌کنند و هر دو می‌دانند بدون آن یکی، بودن‌شان بی‌معناست. در این میان، کاراکتر هاروی هم وجود دارد که از یک قهرمان خوش‌نام و فسادناپذیر، به‌دلیل زخم‌های هولناکی که بر روح و جسمش وارد می‌آید و سوءتفاهماتی که ایجاد می‌گردد، به ضدقهرمانی تاریک بدل می‌گردد. کاراکتری مانند هاروی، مطلق بودن قهرمان و پایبندی همیشگی به آرمان‌های والا را به چالش می‌کشد

9-15-2011%207-50-20%20AM.jpg

این مفاهیم تنها در فیلم‌های سینمایی موفق تاریخ جلوه نمی‌کند. انیمیشن‌های مطرح هم کم از این مثال‌ها ندارند.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که قهرمان تا مدت زیادی حضور خود را در مقامی به باور خودش اشتباه، دست می‌اندازد و نمی‌‌خواهد معنای واقعی موقعیتش را درک کند،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که به‌خاطر تفاوت‌های ظاهری و استعدادش توسط جامعه طرد شده و برای جلب توجه دنیا رو به بدی می‌‌‌آورد و بعداً برای جامعه تغییر کارکرد می‌دهد و نقش یک قهرمان را می‌پذیرد،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که شمایل قهرمانان را ندارد و به دنبال یافتن پرسش ازلی «من کیستم؟» به کشف توانایی‌های خود می‌پردازد و ناگهان در موقعیتی اتفاقی نقش ناجی می‌یابد نمونه‌ی ضد قهرمان‌ها و منفعلان مستعد قهرمان بودن در دنیای فانتزی هستند.

9-15-2011%207-51-41%20AM.jpg

این مثال‌ها، تنها گوشه‌ای کوچک از صدها نمونه‌ی قهرمان و ضدقهرمان در سینما هستند. برای نشان دادن این مفاهیم نیاز به داستان‌های اساطیری و طراحی صحنه‌های چند ده میلیون دلاری نیست. هر داستان کوچکی می‌تواند قهرمان و ضدقهرمان خودش را داشته‌باشد و می‌توان در آن، طرفی که بیشتر صاحب‌حق است و همدلی را برمی‌انگیزاند، انتخاب کرد. این داستان، نیازی ندارد که بر پرده‌ی سینما یا صفحات کتاب نقش بندد. بزرگترین داستان برای هرکسی، داستان زندگی خودش است که طبعاً قهرمانان و ضدقهرمانان خود را دارد، چرا که ما به خود حق قضاوت در ماجراهای پیش‌‌آمده را می‌دهیم و اغلب، همان زاویه‌ی دید ما به حوادث در صدور حکم کلی برای‌مان کفایت می‌کند. جدای از لحظات باشکوه همراهی با قهرمان در کتاب‌ها و فیلم‌ها، با تناقضات دنیای خود روبرو هستیم و به این آگاهیم که چیزی عوض نمی‌شود، چون ما نخواسته‌ایم و نتوانسته‌ایم چیزی را عوض کنیم و منتظر قهرمان جامعه‌ی‌مان نشسته‌ایم که روزی دنیای اطراف‌مان را بهتر کند. «ادموند بروک»، فیلسوف قرن هجدهم، زمانی گفته‌بود: «شیطان زمانی نفوذ می‌کند که مردمانِ خوب، کاری انجام نمی‌دهند.» در حین این‌که «خودِ واقعی» ما می‌خواهد زندگی آرام و بی‌دردسر کنونی را حفظ کند و سکوت را ترجیح می دهد، «خودِ آرمانی» ما میل به همراهی با شجاعت قهرمانان و زندگی پر حادثه‌ی آن‌ها دارد و جسارت‌شان را می‌ستاید.

حقیقتی وجود دارد که اغلب ما برای «قهرمان» پنداشتن یک شخصیت، از او انتظار کارهای فرابشری داریم. بنابراین به‌دشواری لیست طولانی قهرمانان خود را انتخاب می‌کنیم و آرمان‌شان را بزرگ می‌شماریم. حتی اگر از پس این هم برآییم، در مواردی –مثل بتمن و ژوکر خلق‌شده توسط «کریس نولان»- ضدقهرمان بر ضمیر ناخودآگاه ما بیش‌تر ماندگار می‌شود و مسلماً در تهیه‌ی لیست ضدقهرمان‌ها، موفق‌تر عمل می‌کنیم. این به آن معنی نیست که سرشت ما بدی، کاهلی و تاختن بر اجتماع را می‌پسندد. بلکه به این جهت است که ضدقهرمان، بازه‌ی گسترده‌تری از شمایل‌های روح بشر را به نمایش می‌گذارد. در برابر قهرمان که تنها یک راه دارد و آن خوب بودن است، ضدقهرمان هزارتویی مجهول از انواع راه‌های خاکستری را در مقابل می‌بیند. او بزرگ‌ترین حق انسانی را داراست که قهرمان‌ها فاقد آن هستند، یا حداقل مدت‌هاست که آن حق را از دست داده‌اند: حق انتخاب! بنابراین مسیر کُنش و واکنش آن‌ها بسیار غیرقابل پیش‌بینی و هیجان‌انگیز است، حتی اگر این انتخاب آنان را به تباهی بکشد. ضدقهرمان‌ها کامل نیستند، انتظار و ادعای الگو بودن را ندارند و همیشه به حضورشان نیاز است تا خوبی قهرمان را معنا بخشند و جنبه‌های دوست‌داشتنی شخصیت خودشان هم رو شود. شجاعت و شرافت در آن‌ها می‌تواند به همان میزان باشد که بزدلی و پستی. این دیگر اقتضای محیط و مصالح است که کدام را بیش‌تر به نمایش بگذارند. هنر، ادبیات و سینما، محتاج گوشه‌‌های تیره‌ی طبیعت ضدقهرمانان است تا انسانیت را ارزش بخشد و زنده نگاه دارد. ضدقهرمان، زمینی‌تر است، از گوشت و خون و با تمام پتانسیل‌های انسانی. مخاطبان او را به‌یاد می‌سپارند و به بودنش نیاز دارند، همان‌طور که به شمایل بُت‌وار قهرمان. چرا که با تمام تعاریف کلیشه‌ای خوبی و بدی، سیاهی و سپیدی، ما انسان‌هایی معمولی هستیم با تمام نقاط قوت و ضعف خودمان. ما خاکستری‌ها، با ضدقهرمان‌ها یک‌رنگ‌تریم.

پ‌ن: در نوشتن این پست،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، ایده‌ی کلی گرفته‌ام. پیشنهاد می‌کنم آن را هم بخوانید و با ایده‌های نویسنده‌ی آن آشنا شوید.

لینک به دیدگاه

4utojhiuv4x4swgou31.jpg

 

یکی بهترین ضد قهرمان سینما از بین فیلمایی که من دیدم جوکر بود ، واقعا با اعصاب و روان بیننده بازی میکرد اما در عین حال آدم کاملا بهش حق میداد ؛ وقتی اون پول ها رو آتیش زد من عاشقش شدم:ws3: دیالوگ هی خیلی زیبایی داشت‌:

 

Wanna know how I got these scars? My father was....a drinker. And a fiend. And one night he goes off crazier than usual. Mommy gets the kitchen knife to defend herself. He doesn't like that. Not. One. Bit. So, me watching, he takes the knife to her, laughing while he does it. Turns to me and he says "Why so serious?" Comes at me with the knife,"Why so serious?" He sticks the blade in my mouth. "Lets put a smile on that face!" And..... Why so serious

 

 

 

You look nervous. Is it the scars? You want to know how I got them? Come here. Hey, look at me. So I had a wife, beautiful; like you. Who tells me, I worry too much. Who tells me, I ought to smile more. Who gambles, and gets in deep with sharks. One day they carve her face. We have no money for surgeries. She can't take it! I just want to see her smile again. I just want her to know that I don't care about the scars. So I stick a razor in my mouth and do this...

 

 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...