spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ مردي فانوس به دست كه در ساحل قدم مي زند و فانوس خود را تكان مي دهد شايد ديوانه جلوه كند . اما درشبي كه موجها باعث سرگرداني كشتي اي بشود همين مرد يك منجي است .سياره اي كه در آن زندگي مي كنيم برزخي ميان بهشت و جهنم است هيچ عملي به خودي خود خوب يا بد نيست . تنها جاي آن در نظم امور آن را خوب يا بد مي كند . لوسی ، حتا كنش جسماني عشق به خودي خود خوب يا بد نيست . اگر عشق تو با نظمي كه خداوند خلق كرده هماهنگ باشد ، اگر عشق حقيقي باشد آنگاه عشقبازي تو خوب خواهد بود و تورا خوشحال مي كند . زيرا خداوند حكم كرده است كه « مرد پدر و مادر خود را ترك خواهد كرد و به همسرش خواهد پيوست و هر دو يك بدن خواهند داشت . » مجموعه داستان-عشقهای خنده دار-میلان کوندرا 7 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ عشق با نظمی که خدا خلق کرده؟ یعنی عشق بین دو جنس مخالف؟! عشق حقیقی؟! کی میتونه تعریفش کنه!؟ عشقبازی؟ منتهی میشه به پیوند جسمها؟ 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ یعنی عشق بین دو جنس مخالف؟! فک کنم اینجوری باید خونده میشد! عشق تو + نظمي كه خداوند خلق كرده عشق هارمونی دار عشق معنا دار عشقی که نیاز نیست حتما عاشق چشم وابرو وقد وبالای یکی بشی! هر کسی بسته به فضای فکری وظرفیت وخواست خودش شاید هرمعنایی اینجا معنای خودشو داشته باشه برداشت کلی همینه ولی درتمامی اساطیر وداستانها اوج تقدس یگانگی هست واینکه پیوند دونقص به راهی برای یک تکامل باز منتهی میشه 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده