حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ درست مث امیلی در داستان امیلی در ماه نو والا من این بنده خدا رو نمیشناسم ولی جدا حس میکنم راه خوبیه برای تخلیه فشار های عصبی حرفایی که تو لحظه دعوا نمیشه زد(من خودم تو دعوا اصلا فکرم کار نمیکنه واسه همین ساکت می مونم و بی جواب ولی همه چی اروم میشه تازه مغزم کار می یفتم بعد اعصابم خرد میشه چرا حقم رو نگرفتم این که چه جوری این موضوع جبران شه کار سخت و وقت گیریه ولی برای فشار روانی که وارد میشه خوبه که دوباره تجسم کنی و اینبار حرفی که دلت می خواد رو بزنی) یا وقتی از کسی کینه دارم و نمی خوام این کینه پایدار باشه و یا به خاطرش دعوا و شر به وجود بیاد تو ذهنم از طرفم انتقام می گیرم و به خودم این اجازه رو میدم که نبخشمش و و اونچه که لیاقتشه به سرش بیاد بعد از یه مدت هم اروم میشم و طرف رو می بخشم و به طور کل فراموش میکنم اما ازادی ذهن اگه قرار باشه تو هر موردی باشه کم کم قبح بعضی از مسائل رو از بین می بره واسه این جور چیزا بعد نیست جلو فکر رو گرفت بهترین مثالش هم فکر کردن به اینه که چطوری دور بزنیم تقلب کنیم دزدی کنیم هر چی فکر تو این کارا بیشتر باشه خلاقیت تو راه کارا بیشتر میشه بعد کم کم حس میشه بد نیست تو واقعیت به وقوع بپیونده وقتی هم که قبحش بریزه دیگه میشه عادت و همین کلی مشکل تو یه جامعه پیش می یاره 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ به نظر من اين افعالي كه ما اونها رو ناپسنديده ميدونيم كمي زياده روي هست..برخي از اين ذهنيات مثل مواردي كه گفتي تا حدودي كه كنترل شده باشه به نظرم براي پيشرفت يك زندگي خوب هست. مثلا "حسادت" يا "ملامتر" يا.. ميتوني از اون در راه ترقي خودت استفاده كني.. حسادتي كه باعث بشه انسان تلاش بكنه تا اين حسادتش فرو كش بشه يا ملامتي كه باعث بشه انسان دست از عملي بازداره و سعي در تصحيح اش كنه يا مقايسه كه بتونه تو رو يه تلنگر بزنه كه حداقل خودت رو تكوني بدي (در راستاي اهداف خودت) يا... به نظر من اگه بشه كسي با ذهنيت درست از اونا درست استفاده كنه نه تنها باعث ضعف محسوب نميشن بلكه ميتونن براش سازنده باشند.... البته كنترل اين موارد سخته و شخص نبايد در صدد پرورشون باشه كه زندگيش بشه حسادت يا مقايسه يا ملامت يا..كه ديگه نتونه به خودش فكر كنه.. فك كنم خارج از بحث بود ولي نظر من در اين موارد اينه نه اينا صفات باز دارنده هستند متاسفانه براي توجيه ميگيم باعث پيش برد ميشه ما اگر ذهنمون رو مثل يه بچه كوچيك ببينيم كه قرار تربيتش كنيم ايا اجازه ميديم اون بچه حسود باشه ، اجازه ميديم خسيس باشه ، ايا هر روز ميامي اون بچه رو با بچه يكي از فاميل مقايسه كنيم و نتيجه اين مقايسه رو بزنيم تو سرش ... ذهني كه در دراز مدت اين جور با خودش رفتار كنه مريض ميشه و تبديل به يك ذهن در گير و نا ارام و بيمار ميشه ... ن 3 لینک به دیدگاه
حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ دوران دبیرستان یه دوستی داشتم که اون با یه پسر دوست بود البته رابطه شون خیلی محدود و فقط از طریق تلفن بود این دوستم خیلی اون اقا پسر رو دوست داشت یه بار ازش یه سوال خیلی خصوصی پرسیدم درجواب بهم گفت : سارا هرگز حتی تو رویا هم اجازه نزدیک شدن اونو به خودم ندادم مگر اینکه قبلش تصور کردم باهم ازدواج کردیم و به صورت قانونی زن و شوهر هستیم ماها می تونیم تو ذهنمون صاحب ثروت زیاد باشیم ولی قبلش اگه ذهنمونو اینجور مقید کنیم که باید تلاش کنم باید پله پله این ثروت رو به بدست بیارم مثل این بازیهای کامپیوتری که سطح به سطح میری جلو اینجوری ذهن هم سالم می مونه و هم محدودش نمی کنیم وخیلی تخیلات دیگه مثلا من خودم وقتی فشار بیرونی برام غیر قابل تحمل باشه یه جزیره غیر مسکونی که حتی google earth هم کشفش نکرده دارم که بهش پناه می برم و تجدید قوا می کنم :aghosh::aghosh: 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ اصلا موافق نیستم!چون برعکس تو ایران همه ذهنی فعالیت میکنن تو هر زمینه ای نخواین که بعضی هاشو مثال بزنم که اینجا خانواده رد میشه! بیشتر و فکر و حرف هست تو ایران تا عمل!!! !!! !!! !!! اونیکه تو ایران فعالیت میکنه اسمش ذهن نیست.. ذهن بازی که منظور این تاپیک است یعنی تفکر در راستای پویایی. همچنین ما کاری به یک عده خواص نداریم. عامه مردم و حتی قسمت اعظمی از قشر تحصیلکرده،ذهنشون آک بند مونده. 6 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ انجام فعاليت هاي دسته جمعي انچام كارهخاي هنري ورزشي علمي ، مذهبي ...هميه اينها ميتونند نيروي باز دارنده خوبي باشند اما به نظرت با فكر نكردن در مورد موضوعي نمي تونيم جلو ذهنمون رو بگيرم مثلا بدون هيچ كودم از فعاليت هاي بالا فقط با كنترل ذهن فقط با حذف بعضي فكر ها فقط با ترمز گزاري بر فعاليت ذهن جلو اونو بگيريم بدون اينكه دستمون بند باشه يا ذهنمون مشغول به مسله رياضي باشه اون قدرت مهار كننده رو پيدا كنيم ؟ مسله ذهن من خود به خود به مذهب و دين اعتقادي نداره بدون اينكه بخوام مشغول به فعاليتي باشم كه مذهب و دين رو فراموش كنم ..؟ فکر نکردن راه خوبیه ولی آیا عملیه؟ تو میتونی تو 1 لحظه به هیچی فکر نکنی؟ من که میگم اگه بخوای فکر نکنی ذهنت شرطی میشه خود به خود میره پی همون فکرا 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ هیچ دلیلی وجود نداره که کسی ذهنش رو ***** کنه... فکر و ذهن باید آزاد باشه... این تفکر به نظر میرسه پایه ی دینی داره... 6 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ اونیکه تو ایران فعالیت میکنه اسمش ذهن نیست..ذهن بازی که منظور این تاپیک است یعنی تفکر در راستای پویایی. همچنین ما کاری به یک عده خواص نداریم. عامه مردم و حتی قسمت اعظمی از قشر تحصیلکرده،ذهنشون آک بند مونده. اتفاقا فک کنم تاپیک منظورش این نبودا! 4 لینک به دیدگاه
حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ اونیکه تو ایران فعالیت میکنه اسمش ذهن نیست..ذهن بازی که منظور این تاپیک است یعنی تفکر در راستای پویایی. همچنین ما کاری به یک عده خواص نداریم. عامه مردم و حتی قسمت اعظمی از قشر تحصیلکرده،ذهنشون آک بند مونده. در راستای تکمیل حرف شما مردم ایران که شامل خودمم میشه اولا اصلا فکر نمیکنند دوما وقتی فکر میکنن در جهت تخریب یکدیگر و صرفا برای پیدا کردن راه های جدیدی برای کلاهبرداریه از کل مردم ایران شاید فقط ده درصد باشن که فکرشون مریض نباشه باید این حقیقت رو پذیرفت که عقل ما شده چشممون و اینکه تغییر این شیوه ی زندگی به یک دگرگونی اساسی و همه جانبه در کله ایران نیاز داره حتی ایرانیهایی که تو ایران زندگی نمیکنند و شاید هیچ وقت هم نیانما از پایه و اساس مشکل داریم و یادگرفتیم کاری که قبلا روش یکی دیگه یه جا دیگه فکر کرده خودمون رو برای فکر مجدد خسته نکنیم مثل کتابای درسیمون که هنوز پایه و اساس اموزشش واسه سی ساله پیشه و وقتی هم می خوایم انتقاد کنیم و راه کار پیشنهاد بدیم یا میگیم زمان قبل از اون سی سال پیش یا میگیم کوروش کبیر 4 لینک به دیدگاه
#zina# 1361 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۰ د بگید دیگه! یعنی نمی خواید دانش خودتون در اختیار دیگران قرار بدین؟ دانشم کجا بود:ydm47612zsesgift969 من چون تو خانواده مذهبی بزرگ شدم خوب بیشتر برای رفع این افکار مزاحم اذکار مذهبی میگم.. معمولا قبل از خواب بعضی اوقات این افکار میاد سراغم ایقد ذکر میگم تا خوابم ببره:دی یه تسبیح دارم به تختم اویزونه و خیلی بلنده بعضی وقتا صبح که از خواب پا میشم میبینم که دستم بهش گیر کرده البته اینو که میگم نه فک کنید که مثلا دائم الذکر هستم نه،خوب واسه همه ادما پیش میاد که فکرشون جاهایی بره که نبایدبره هر کسم یه راهی داره واسه جلوگیرش من این راهو پیدا کردم 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۰ فکر نکردن راه خوبیه ولی آیا عملیه؟ تو میتونی تو 1 لحظه به هیچی فکر نکنی؟ من که میگم اگه بخوای فکر نکنی ذهنت شرطی میشه خود به خود میره پی همون فکرا فك كنم پايه و اساس مراقبه و مديتيشن هم بر همين اصل باشه آره خيلي سخته نميشه به هيچي فكر نكني و سركوب زدن بر ذهن اونو بيشتر به حريص ميكنه ... ؟!! هیچ دلیلی وجود نداره که کسی ذهنش رو ***** کنه... فکر و ذهن باید آزاد باشه... این تفکر به نظر میرسه پایه ی دینی داره... خب پايه ديني داشته باشه ، ايا به نظرت هر تفكري كه پايه ديني داره مردوده ، خودت فكر نمي كني كه ذهنت رو بر روي تفكرات ديني فيل تر كردي يعني جوري فكر مي كني كه كيلومتر ها با دين فاصله داشته باشي ؟ و خود به خود سيستم ذهنيت را در طول زندگي جوري طراحي كردي و كنترل ميكني كه به هيچ عنوان به اصول ديني اهميت نده خواه درست خواه غلط فقط به دليل دين ستنيزي 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۰ خب پايه ديني داشته باشه ، ايا به نظرت هر تفكري كه پايه ديني داره مردوده ، خودت فكر نمي كني كه ذهنت رو بر روي تفكرات ديني فيل تر كردي يعني جوري فكر مي كني كه كيلومتر ها با دين فاصله داشته باشي ؟ و خود به خود سيستم ذهنيت را در طول زندگي جوري طراحي كردي و كنترل ميكني كه به هيچ عنوان به اصول ديني اهميت نده خواه درست خواه غلط فقط به دليل دين ستنيزي خیر هر تفکر که پایه ی دینی داره مردود نیست... من هیچوقت این رو نگفتم... خیر بنده ذهنم رو به هیچ وجه روی تفکرات دینی ***** نکردم و اگر همچین کاری کرده بودم الان همونطوری فکر میکردم که وقتی 10 سالم بود فکر میکردم... و این روش شما هم باعث میشه تا آخر عمر با همون مسائلی که باهاش مشکل دارید دست و پنجه نرم کنید چون با این کارتون هرگز به ذهن فرصت نمیدید که با مسائل رو به رو بشه... هرگز به ذهن فرصت نمیدید که جریان عادی فکری خودش رو داشته باشه... شما خودتون خود به خود و معلوم نیست بر چه اساسی به این نتیجه رسیدید که من دین ستیز هستم... من فردی بی خدا هستم ولی این به هیچ وجه هم معنی با "دین ستیزی" نیست... این ایده ی شما در مورد ***** کردن ذهن یعنی عقب نگه داشتن و کور کردن ذهن و تفکرتون... هر تفکری که به ذهن میرسه دلیلی برای به وجود آمدنش وجود داره... ***** کردن این تفکرات یعنی ایجاد مانع در مقابل روند عادی و طبیعی هوشیاری شما... اگر شما وقتی با کسی دعواتون میشه "توی دلتون" به اون فرد فحش میدید این نشون دهنده ی یک نیاز روانی هست برای تخلیه ی فشار ها... به هیچ وجه نباید مانع این مسئله شد... زمانی که شما واقعا دلیل این رو بفهمید که چرا نباید توهین کرد خود به خود ذهن شما این عادت رو کنار میزاره و در حقیقت به جای اینکه مانع یک جریان فکری بشید یک منش در شما ایجاد میشه... اگر شما با دیدن یک فردی احساس جنسی درتون ایجاد میشه با ***** کردن این تفکرات فقط مانع جریان طبیعی تفکر شدید که نه تنها مشکلی رو حل نمی کنه بلکه باعث بروز واکنش های روانی هم میشه که بعدا باید با اونها هم مقابله کنید... این روش فقط پاک کردن صورت مسئله هست و نه راه حل مسئله... هر تفکری که در ذهن شکل میگیره دلیلی داره... ذهن باید آزاد باشه تا اون چیزی رو که میخواد بسازه... روشی که شما در اینجا در موردش حرف میزنید دقیقا همون روشی هست که حکومت های دیکتاتوری و ادیانی که براساس spiritualism بنا شدند مثل ادیان ابراهیمی و همچنین سیستم آموزشی که در دوران اوج صنعتی شدن جهان غرب ساخته شد ازش استفاده میکنند... سیستم های آموزشی تغییر کردند و دارند میکنند تا جلوی این روش ها گرفته بشه و به ذهن افراد آزادی بیشتری در تفکر بدند... در حکومت های دیکتاتوری از روش های شست و شوی مغزی و پروپاگاندا استفاده میشه که در حقیقت هدف نهایی اونها رسیدن به نقطه ای هست که ذهن فرد خود به خود تفکراتش رو کنترل کنه و اون چیزهایی رو که با نرم اون دستگاه اداره جور در نمیاد ***** کنه... ادیان اللهی (فکر میکنم این اسم بهترین باشه برای توصیف این ادیان) شما رو به جای راهنمایی به روش هایی کارآمد برای رویارویی با دنیای خاکی و نیاز های اون و طبیعت ذهن و تفکر انسان به سمتی میبرند که به شکلی ماشینی نیاز های طبیعی خودش رو به شدت و با تمام توان سرکوب کنه... مسائلی که بیان شد فقط نمونه هایی بودند که در اونها از این روش استفاده شده...این روشی هست که شما دارید ازش حرف میزنید... می تونید به من توضیح بدید که چرا به نظر شما باید چنین روشی استفاده بشه و چرا به جای اینکه دلیل و بنیان هر چیزی رو مشخص کنیم باید تفکر خودمون ***** بزاریم و خود سانسوری کنیم ؟ مگر این همون کاری نیست که ایرانی ها و عرب ها با فلسفه ی غرب کردند ؟ 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۰ اگه خوب دقت كرده باشي بيشتر افكار تون كه ممكنه درست يا غلط باشند بر اساس نقض انديشه هاي ديني شكل ميگره و خيلي كم پيش اومده بر اساس يك اصل ديني يك نتيجه گيري موافق و هم جهت با اون اصل انجام بديد ... قصد دفاع از دين يا رد طرز فكرت را ندارم چون نه ادم مذهبي هستم ونه در بيشتر موارد مخالف با شما ... اما از اول ماجراي اين تاپيك تا الان من هيچ وقت به صورت مستقيم نظرم رو نگفتم و اگر حرفي زدم بيشتر در قالب سوال بود حتي ماهيت تاپيك هم سوالي بود و پاسخ من به بچه هاب ديگه هم يا سوالي بوده يا با مثال زدن و گفتن راه هاي ديگه ...و اينكه خودم چه فكر ميكنم و چطور عمل ميكنم را با قاطعيت نگفتم و هيچ وقت اين جور طرز فكر را روش خودم ندونستم اما در مورد حرف هاي شما يك اصل حياتي ارامش فضاي ذهنيه هر فرده ، ما نياز داريم در دشت پهناور ذهن فرمان رواي مطلق باشيم تا بتوانيم با قدرت بيشتر مسايل زندگي را حل كنيم وقتي افكار ديو گونه اي مثل خشم ، مقايسه ، ملامت ، خود باختگي ، انتضاعي انديشي ، ترس ، هويت كاذب ، اوهام ، حسادت ....ازادانه در ذهن ما جولان بدهند و تكه تاز دشت ذهن اين گونه افكاري باشند باشند ما چطور ميتوانيم يك برنده باشيم؟ وقتي حرف از فيل تر گزاري ميزنم فيل تر بر افكاري از اين دست هست افكاري كه قبلا كيفيت پايين خودشون را نشون دادند و افكاري كه هر كودم جداگانه به دنبال اين هستند كه بر فضاي ذهني مان حاكم شوند و اگر به انها ميدان بدهيم هميشه ذهني مغشوش نا ارام داريم به دور از صلح و توانايي براي مقابله با مشكلات و حل درست انها . بايد بتوانيم ازادانه و رها حق جولان در فضاي ذهن داشته باشيم بدون محدوديت و ترس از وجود چاله چوله ها و. افكار ديو صفتي از اين دست به همين دليل فيل تر اين افكار لازمه ... اما اينكه چطور اين كارو انجام بديم ؟ چطور فكري رو فيل تر كنيم؟ كي اين كار را انجام بديم ؟ هم سوالتيه كه مطرح ميشه 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۰ هیچ دلیلی وجود نداره که کسی ذهنش رو ***** کنه... فکر و ذهن باید آزاد باشه... این تفکر به نظر میرسه پایه ی دینی داره... چرا ؟ یعنی حتی آزادی در مورد دیگران تو ذهنت هر جور که میخوای فکر کنی و قضاوت کنی؟ 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۰ چرا ؟یعنی حتی آزادی در مورد دیگران تو ذهنت هر جور که میخوای فکر کنی و قضاوت کنی؟ بله چرا که نه... در مورد هر چیزی و هر کسی هر جور که بخوام فکر میکنم و اون رو بررسی میکنم تا ببینم کدوم منطقی تر و درست تره و کدوم اونها با معیار ها جور در میاد... اگر ذهن و تفکر کسی ناسالم باشه ***** کردن فکر فایده ای نداره... 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده