رفتن به مطلب

یک عکس و یک شعر...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

نه مرادم ، نه مریدم

نه کلامم ، نه پیامم

نه

سلامم نه علیکم

نه سپیدم ، نه سیاهم

نه چنانم که تو گوئی ، نه چنینم که تو

خوانی

و نه آنگونه که گفتند و

شنیدی و تو دانی

نه سمائم ، نه زمینم

 

،‌نه بزنجیر کسی بسته و نه برده دینم ،

نه چنان چشمه آبم ، نه سرابم

،نه

برای دل تنهائی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم ، نه سفیرم ،

نه فرستاده پیرم

، نه بهرخانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم ، نه بهشتم ،

نه چنین بوده

سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم ،‌ نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم

نور نوشتند .

حقیقت نه برنگ است و نه بو

،نه های است و نه هوی ،

نه به

این است و نه او

،نه به جام است و سبو

گر به این نقطه رسیدی

به تو آهسته

و سربسته و در پرده بگویم

تا کسی جز من و تو نشنود این راز گهربار جهان را

 

آنچه گفتند و سرودند ، تو آنی خود

تو جام جهانی ، گرنهانی و عیانی

تو

همانی ، تو همانی

که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

و ندانی و

ندانی و

 

ندانی که تو آن نقطه عشقی و تو اسرار نهانی ...

 

locbauwobth6z5culf01.jpg

  • Like 8
لینک به دیدگاه
عکس شماره ( 3 )

 

 

 

oh9h7injml6dt2y389z0.jpg

 

دلم خوش نيست

غمگينم

كسي شايد نميفهمد

كسي شايد نميداند

كسي شايد نميگيرد مرا از دست تنهايي

تو ميخواني فقط شعري و زير لب اهسته ميگويي

عجب اساس زيبايي

تو هم شايد نميداني

  • Like 6
لینک به دیدگاه
عکس شماره ( 3 )

 

 

 

oh9h7injml6dt2y389z0.jpg

 

دلم خوش نیست

غمگینم

كسی شاید نمیفهمد

كسی شاید نمیداند

كسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب اهسته میگویی

عجب احساس زیبایی

تو هم شاید نمیدانی

 

 

  • Like 9
لینک به دیدگاه

انگار دستات سرده سردن ، انگار چشمات شب تارن ،

 

آسمون سیاه ابر پاره پاره ، شرشر بارون داره می باره

حالا رفتی و من تنها ترین عاشقم رو زمین

تموم خاطراتم تو بودی فقط همین...

 

429268_130362227111532_806906632_n.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه

روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تورا

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

r8d2n1yq5l7v0mxrmru.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه

شبها بالشم را در آغوشم آنقدر فشار می دهم ...

 

که نفس کشیدن هایم سخت می شود ..

 

نمی دانم!!

 

شاید...

 

می خواهم نفس های دلتنگی ام را خفه کنم!

 

6133%2B10%2B2%2B1360646909452.jpg

  • Like 6
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...