f.r20 659 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۲ میگویند در رویاهایت سیر نکن اما من چون کودکی هم چنان با رویاهایم زندگی میکنم... 10 لینک به دیدگاه
?., 1265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۲ گاهی گر از ملال محبّت برانمت دوری چنان مکن که به شیون بخوانمت 6 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۲ نه مرادم ، نه مریدم نه کلامم ، نه پیامم نه سلامم نه علیکم نه سپیدم ، نه سیاهم نه چنانم که تو گوئی ، نه چنینم که تو خوانی و نه آنگونه که گفتند و شنیدی و تو دانی نه سمائم ، نه زمینم ،نه بزنجیر کسی بسته و نه برده دینم ، نه چنان چشمه آبم ، نه سرابم ،نه برای دل تنهائی تو جام شرابم نه گرفتار و اسیرم ، نه سفیرم ، نه فرستاده پیرم ، نه بهرخانقه و مسجد و میخانه فقیرم نه جهنم ، نه بهشتم ، نه چنین بوده سرشتم این سخن را من از امروز نه گفتم ، نه نوشتم بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتند . حقیقت نه برنگ است و نه بو ،نه های است و نه هوی ، نه به این است و نه او ،نه به جام است و سبو گر به این نقطه رسیدی به تو آهسته و سربسته و در پرده بگویم تا کسی جز من و تو نشنود این راز گهربار جهان را آنچه گفتند و سرودند ، تو آنی خود تو جام جهانی ، گرنهانی و عیانی تو همانی ، تو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی و ندانی و ندانی و ندانی که تو آن نقطه عشقی و تو اسرار نهانی ... 8 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۲ عکس شماره ( 3 ) دلم خوش نيست غمگينم كسي شايد نميفهمد كسي شايد نميداند كسي شايد نميگيرد مرا از دست تنهايي تو ميخواني فقط شعري و زير لب اهسته ميگويي عجب اساس زيبايي تو هم شايد نميداني 6 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۲ عکس شماره ( 3 ) دلم خوش نیست غمگینم كسی شاید نمیفهمد كسی شاید نمیداند كسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی تو میخوانی فقط شعری و زیر لب اهسته میگویی عجب احساس زیبایی تو هم شاید نمیدانی 9 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۲ انگار دستات سرده سردن ، انگار چشمات شب تارن ، آسمون سیاه ابر پاره پاره ، شرشر بارون داره می باره حالا رفتی و من تنها ترین عاشقم رو زمین تموم خاطراتم تو بودی فقط همین... 7 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تورا عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ شبها بالشم را در آغوشم آنقدر فشار می دهم ... که نفس کشیدن هایم سخت می شود .. نمی دانم!! شاید... می خواهم نفس های دلتنگی ام را خفه کنم! 6 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۲ درد دارد... با نسیمی برود آنکه بخاطرش به طوفان زده ای... 12 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۲ انگار همیشه جای یک تن خالی ست این بار کسی نیست نه! اصلن خالی ست یک نیمکت نشسته دارم در خود جای دو نفر همیشه در من خالی ست 10 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۲ خـوب کـردی کـه رُخ از آینـه پنهـان کـردی هر پریشان نظری لایق ِ دیدار ِ تــو نیست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده