.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ تئاتر شهر ـ علی سردار افخمی نام اثر : تئاتر شهر مشاور طراح : مهندسین مشاور سردار افخمی و همکاران تاریخ شکل گیری اثر : 1346 – 51 ه.ش کارفرما : دفتر مخصوص فرح دیبا طراحی : علی سردار افخمی موقعیت : تهران مساحت بستر طرح : 3000 متر مربع مساحت زیر بنا 5600متر مربع بنای تئاتر شهر در تقاطع خیابان های ولی عصر وانقلاب اسلامی , در گوشه جنوبی غربی پارک دانشجو قرار دارد . این بنا استوانه ای به قطر تقریبی 34 متر و ارتفاع 15 متر است که نمای خارجی آن تماما کاشی فیروزه ای رنگ پوشیده شده و رواقی با ستون های کشیده و قاعده ستاره سه پر , گرداگرد آن را فرا گرفته که با تیرهای منحنی , سقف پیش آمده ساختمان را برپا نگه داشته است. بنای تئاتر 4 طبقه است . طبقه همکف به سالن انتظار و سالن نمایش اصلی ششصد نفره اختصاص دارد.این سالن نمایش استوانه ای در درون استوانه حجم اصلی است که با آن هم مرکز نیست.در طبقه زیر زمین چایخانه و فضاهای خدماتی مربوط به تماشاگران , فضاهای پشتیبانی صحنه واقع شده است.پلکانی که به طبقه اول می رودتماشاگران را به بالکن سالن نمایش در این طبقه هدایت می کند.فضاهای اداری , کتابخانه و یک سالن نمایش /تمرین کوچک تر نیز در طبقه دوم استقرار یافته اند.طبقه سوم – فضاهای روی بام مجموعه – مختص تاسیسات مجموعه است و سالن های نمایش دیگر مجموعه که در خارج حجم اصلی و زیر زمین برده شده اند , در تحلیل اثر دخالت داده نشده اند . تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 10 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ " من خانه ی خودم را دارم، که از تخته های کهنه ای تشکیل شده اند که در کنار هم قرار داده شده اند، و حال مرا خوب می کند." این جمله ها گفته های لوکوربوزیه بود در مورد کابانون (Cabanon)، خانه / استدیوی چوبی خود او در کُپ مارتین(Cap-Martin) بر تپه ی آزور(Cote Azure)،که از فضای خارج بیشتر از یک کابین چوبیِ جمع و جور به نظر نمیرسد.اگرچه ، فضای داخلی آن یک اتفاق استادانه را در به تصویر می کشد که ریشه در ذات سادگی دارد. در یک مربع 3.66 متری با ارتفاع 2.26 متر،کابانون، حتی در مقابل استانداردهای استدیو نیویورک سیتی نیز کوچک است.سرشتی در قامت گریز از زندگی شهری، این خانه ی یک اتاقه یا کابینی با اسکلت چوبی، برای تکمیل نیازهای اساسی لوکوربوزیه طراحی شد.بر اساس سیستم مودولار خودش، این فضای بسیار کاربردی، او را مجبور به 45 دقیقه اسکیس زدن کرد. این خانه در سال 1952 ساخته شد، و لوکوربوزیه تا هنگام مرگش در 1965، هر تابستان در آن زندگی و کار کرد. برای دیدن فیلم کوتاهی از فضای داخلیِ کابانون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کلیک کنید. فضای داخلی فضای داخلی فضای داخلی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 8 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ دانشکده هنر گلاسکو این بنا توسط چارلز رنی مکینتاش طراحی شد و در ابتدا به معرفی مختصر ود می پردازیم. تاثیرات اورتا و ون ده ولده و پیروان مکتب وین در انگلیس به سردی مورد استقبال قرار گرفت اما در گلاسکو گروه 4 در دانشکده هنر گلاسکو این تاثیرات را در آثارشان نمایان کردند. مکینتاش- مک نیر و خواهران مری دونالد اعضاء این گروه بودند. مکینتاش شروع فعالیتش را با عنوان نقشه کش در شرکت معماری هانیمن و کپی به کار مشغول شد. دانشکده جدید هنر گلاسکودر که در سال های 1897 و 1899 ساخته شد و از 1907 تا 1909 گسترش یافت اولین سفارش همه او به عنوان طراح مستقل بود . در این آثار مکینتاش تعبیری جدید و شورانگیز از گنجینه فرم های آرنوورا ارائه داد. خطوط پر پیچ و تاب تزیینی، وسیله ای برای افزایش غنای فضاهای داخلی در بخش های مختلف ساختمان شد و به این ترتیب رابطه بی واسطه تری بین استخوان بندی دیوارها که اغلب جسیم و گونیا بودند و دکوراسیون چوبی یا فلزی با قوس های پرپیچ و خم پدید آمد. پلان دانشکده هنر گلاسکو پلاندانشکده هنر گلاسکو پلان دانشکده هنر گلاسکو برش دانشکده هنر گلاسکو برش دانشکده هنر گلاسکو آقای مکینتاش جزییات نما ورودی نمای شرقی دانشکده هنر گلاسکو جزییات پنجره نما نمای دانشکده هنر گلاسکو جزییات پنجره پرسپکتیوی ار دانشکده هنر گلاسکو پرسپکتیوی ار دانشکده هنر گلاسکو برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۰ در سال 1956 ، تدارکات برای نمایشگاه جهانی 1958 در بروکسل آغاز شده بود . این اولین نمایشگاه جهانی پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که برگزار می شد . کانسپت این نمایشگاه جشن گرفتنِ دوباره جوان سازی و نوگشتن تمدن از نابودی جنگ از طریق استفاده از تکنولوژی بود . این نمایشگاه جهانی ، برای پیشرفت موسیقی و ترکیب آن با معماری شناخته شده است که یک گشتالت از طریق برخورد تجربی ، جایی که بدن با صدا و فضا می پیوندد ، ایجاد می شود . در صف مقدم این سفر جدید ، کمپانی الکترونیکی فیلیپس بود که تصمیم گرفت از نمایش کالاهای تجاری دوری کند و به جای آن ، به ایجاد یک تجربه منحصر به فرد برای هزاران نفر بپردازد که در این نمایشگاه حضور به عمل رساندند . فضای آزمایشی با کنار هم قرار گرفتن یک تیم بین المللی متشکل از یک معمار ، یک هنرمند و یک آهنگساز بوجود آمد که یک غرفه نمایش تکنولوژی های الکترونیکی در بیشترین اشکال ممکن ، در خدمت هنر ، فرهنگ و بهبود کلی بشریت ایجاد کند . کمپانی فیلیپس برای کمسیون نهایی پاویون به دفتر لُکُربُزیه رفت و او در پاسخ گفت که " من یک غرفه برای شما نمی سازم و به جای آن یک شعر الکترونیکی و یک کشتی حاوی شعر ، نور ، تصویر رنگی ، ریتم و صدا ایجاد می کنم که در یک ترکیب ارگانیک به هم می پیوندند . لُکُُُربُزیه به تنهایی بر پیشرفت طراحی داخلی کار کرد و طراحی بیرونی را به عهدۀ طراح پرتغالی Iannis Xenakis که یک آهنگساز تجربی نیز بود ، سپرد . هنگامی که لُکُربُزیه مشغول طراحی پلان و دیزاین برای Chandigarh بود ، اکثریت تصمیم گیری ها برای غرفه فیلیپس توسط xenakis انجام شد که این بعدها منجر به درگیری و اختلاف بین لکُُربُزیه و Xenakis شد که در نهایت این طراح پرتغالی دفتر لُکُربُزیه را ترک کرد و به دنبال کارهای فردی خود درترکیب تجربی موسیقی و معماری رفت . برای طراحی نهایی پاویون ، xenakis با یک تیم از مهندسین و هنرمندان ، یک چادر سه جانبه ساخته شده از پانل هایی با پوسته های نازک بتنی از اشکال قطع مخروطی اغراق آمیز ایجاد کردند . نتیجه شعر الکترونیکی همراه با پاویون ، اولین محیط الکترونیکی-فضایی بود که معماری ، اقلیم ، نور و موسیقی بایک تجربه ترکیب میکند . نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis نمایشگاه 58 + پاویون فیلیپس از لُکُربُزیه و Iannis Xenakis برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۰ پس از جنگ جهانی دوم، اروپای جنگ زده، از کمبود مسکن و خیل عظیم مردم بدون اسکان بر اثر بمباران های وسیع و غیر منتظره رنج می برد.در پاسخ به این بحرانِ مسکن در اروپا، لوکربوزیه تعمق در طراحی در مقیاس بزرگ را آغاز کرد، اقامتگاه های اشتراکی برای قربانیان جنگ جهانی دوم. یکی از پروژه های بسیار شاخص از این سری Unite d’ Habitation در مارسی، فرانسه بود. این پروژه سر منشا ادامه ی اجرای چنین گونه ی طراحی در سراسر اروپا شد.چهارمین ساختمان از این سری، Corbusierhaus در برلین آلمان است، که در سال 1959 تکمیل شد. ساختمان مذکور، به عنوان نماد مدرنیزاسون آلمانِ پس از جنگ جهانی و جنگ سرد محسوب طراحی شد. چیزی که برای نمایشگاه بین المللی ساختمان 1957طراحی شد، Corbusierhaus تقریبا کپی دقیق همان یونیت در مارسی بود.در میان جنین شرایط متراکم زندگی، جوهره های مشترکی برای زندگی وجود داشت که امکانات و فعالیت هایی را ارائه می داد تا مردم دور هم جمع شوند.این اتفاق در ادامه ی تفکر کانسپچوآل "شهری در داخل یک شهر" و کشاندن فعالیت های هر روزه ی مردم و نیاز بلوک مسکونی رخ داد. در داخل این بلوک مسکن بزرگ، یک کودکستان، امکانات بهداشتی درمانی و چندین فضای تفریحی وجود داشت. Corbusierhaus همچنین کششی به سمت و سوی ایده ی "باغ شهر های عمودی" و آوردن ویلا به یک نقطه ی مرتفع بود. کوربوزیه هوس قصد داشت تا تبدیل به یک [اتفاق] تاثیرگذارِ مدرن در آلمان شود،به طوریکه تلاش کرد تا خود را پس از جنگ دوم جهانی بازتعریف کند. سازه ی مدرن و استفاده از بتنِ beton-brut به بلوک مسکونی یک ساخت خنثی از نظر زیبایی شناسی، در راستای تساوی گرایی در سکونت، می دهد. استاندارد سازی این واحد ها و نیز پیکربندی فضایی مبتکرانه ی آنها، و همچنین کاهش راهروها در هر سه طبقه، یک علامت تجاری است برای Unite series.راهروهایی که به وسیله کوربوزیه دوباره در نظر گرفته شده اند، دو عملکرد را توامان در خود جای داده اند و تنها به عنوان یک فضای سیرکولاسیون نیستند، اما فضای مشترک جدیدِ همسایه ها، برای گرد آوردن دور هم و اجتماعی کردن آنهاست. در این پیچیدگیِ فضاییِ کوربوزیه هوس ، “rue interieur,” یا خیابان داخلی، در راستای تعریف دوباره ی پارامترهای یک فضای سیرکولاسیون عمومی، اضافه شد. هرچند کوربوزیه هوس [متاخر] وانمود می کند که کپی دقیق نسخه ی اولیه ی خود است،اما کوربوزیه هوس [متقدم] منحصر به فرد است، زیرا در طراحی آن از مودولاری (Modulor) که کوربوزیه پرورش داد، استفاده نشده است. حتی اگر اندکی تفاوت های فرمال وجود داشته باشد، تفاوت عمده این است که واحدهای مسکونی به طور قابل ملاحظه ای از [نسخه ی اولیه ی] که در تصور کوربوزیه بود، بزرگترند.در ان زمان کد های ساختمان آلمان، نسبتا با تناسبات و ابعاد فضای مورد نیاز پیوندی محض داشتند که در مقابل آن تناسبات مودولار جایگاهی نداشت. به جای ارتفاع معمول کف تا کف 2.26متر، کف ها با فاصله ی 2.5 متری جدا می شدند. تفاوت اندک است، اما به طور کلی، در طی مرحله ی طراحی کوربوزیه را رنجاند، که موقعیت و درجه تاثیر از تابش آفتاب را تغییر داد. حتی با اندک تفکیک نما و بخش ها، باز هم نمی توان انکار کرد که کوربوزیه هوس یک نمونه ی دیگری است از فرمولی که لوکوربوزیه مطرح کرد. Unite series به عنوان مسکن اجتماعی باز تعریف شدند ودر سراسر اروپا بسیار موثر عمل کرد. کوربوزیه هوس در نقش یکی دیگر از تمثال های یک پارچه ی معماریِ مدرنِ لوکوربوزیه پا بر جاست. Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus Corbusierhaus برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۰ یکی از برجسته ترین ساختمان های لوکوربوزیه در هند، کاخ مجلس قانونگذاری است که شیوه و فلسفه ی معمارانه غنیِ خود را به رخ می کشد. پنج نکته ی معماری لوکوربوزیه را می توان در طراحی پلانِ بازِ آن یافت که نظر به چشم انداز هیمالیا دارد. ویژگی های کاربریِ یک تالارِ مجلسِ مدور، یک فوریوم برای گفتگو و مباحثات، و سیرکولاسیونی بدون پله. اولین [نکته ی] ایده آل لوکوبوزیه، استفاده از پیلوتی ها برای بالا بردن سازه از سطح زمین است.ستون های تقویت شده ی بتنی، دریک شبکه ی سرتاسریِ کاخِ مجلس بکار گرفته شده اند وقطعه ی بزرگ بتنیِ سردرِ ورودی را کمی به سمت بالا انحنا می دهد. این فرم، دومین نکته از لیست لوکوربوزیه را نشان می دهد- یک نمای آزاد. پیلوتی ها به فرم اجازه می دهند تا رهاییِ مبالغه آمیزِ خود را از فضا، دقیقا به عنوان منظرِ نظرات لوکوربوزیه بیان کنند. همچنین، از دیگر تمایزات نماهای ساختمان، اعطای نمایی آزاد بوسیله ی آفتاب شکنی است که نتیجه ی تناسبات طلایی فرم است. حساسیتِ لوکوربوزیه برای ویوها از تمام نماها آشکار می شود.سایه – روشن در طول دفاتر، یک قاب برای ساکنان اطراف سایت تشکیل می دهد درست زمانی که رواق به سوی چشم انداز همجوار و هیمالیای دور دست باز می شود. در داخل، این کاخِ مجلس در یک پلان آزادِ ساخت یافته بوسیله ی شبکه ای از ستون های تقویت شده ی بتنی، جای گرفته است. و باز هم، این الگوی ساختار به لوکوربوزیه اجازه می دهد تا کاربری را آزادانه دستکاری کند و دفاتر و دیگر کاربری های خصوصی را در طول جداره خارجیِ پلان قرار دهد و فضای بازِ میانی را برای استفاده ی عموم خالی گذارد. تقسیم آن فضای باز، تالار مدورِ مجلس را منتج می شود، که به منظور ایجاد آکوستیک مناسب، [فرم آن] مغایر فرم [اصلی] است.در بالای ساختمان بام قابل دسترسی قرار گرفته که با پیلوتی ها حمایت می شود.تدارکِ فضای قابل استفاده بر روی بامِ یک سازه، با پنجمین ایده آل معماری لوکوربوزیه از طریق ایجاد فضای اشغال شده عمودی، به منظور ارتباط با طبیعت و جبران منطقه ی زیستی که به وسیله ساختمان از بین رفته، مطابقت دارد. کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار کاخ مجلس قانونگذاری- شاندیگار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۰ در دهه ی 1950،پس از آنکه هندی ها از استعمار بریتانیا به استقلال رسیدند، لوکوربوزیه مامور شد تا یک شهر را تماما طراحی کند، از دستگیره های درِ دادگاه عالی تا میز و صندلی دانشکده ی معماری. مرکز ایالت پنجاب، چندیگار، شاهکار لوکوربوزیه است، و برای چندین سال، ساختمان های مدرن آن، مانیومنت ها و وسایل و اساس آن رو به خرابی گذاشتند و قربانیِ بازارهای بین المللیِ هنری شدند. چندیگار چندیگار چندیگار چندیگار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۰ این کلیسا بخاطر فرم برجسته ی خود و تجارب داخلیِ زیبای آن شناخته شده، این کلیسا در فرمینی، حاصل دسترنج لوکوربوزیه، تکامل دیگری از هسته ی اندیشه ها و تمریناتِ معمار در تمام سال های طراحیِ بود.این کلیسا اهمیت ویژه ای را با خود به دوش می کشد، چرا که آخرین کارِ بزرگ لوکوربوزیه بود و به محض فرا رسیدن زمان مرگ او در 1965، نا تمام باقی ماند.این بنا چهل و یک سال بعد، در سال 2006، تکمیل شد و ماهیت ان را زنده نگه داشت. بنا در شهرِ معدنی و صنعتیِ فِرمینی واقع شده، کلیسای فرمینی عضوی از مجموعه ی ساختمان های عمومی است که توسط لوکوربوزیه طراحی شده است، که در میان آنها استادیوم المپیک، کلوپ جوانان و مرکز فرهنگی،مجموعه ی خانه های استاندارد و در نهایت Unite-d’Habitation قرار دارند. معمار می خواهد با به رسمیت شناختن گروه کوچک اصحاب کلیسا در شهر، معدن چیان و کارگران را که در این ناحیه بهترین مواد را تولید می کنند، در بر بگیرد و تجلیل کند و دلیل استفاده ی او از بتن را توجیه می کند.و امیدوار بود که چنین متریالی به او قدرت دهد تا بتواند حجم و فضاها را در راستای هدف خود، که گرفتن نورِ یک معنای حقیقی بود را به کنترل خود درآورد. همانطور که از این معمار انتظار می رفت،او بسیاری از ایده های معمارانه ی اصلیِ از پروژه های گذشته را ، در جدیدترین طراحیِ خود ترکیب می کند.او می خواست زمینه ای را ایجاد کند تا مکانی برای پرورش روح، در یک مقیاس فروتنانه، ساخته شود. در این مورد لوکوربوزیه چنین اظهار داشت که فضا باید" وسیع باشد تا قلب احساس راحتی کند، و چنان مرتفع باشد تا نماز گزاران بتوانند در آن نفس بکشند." نور طبیعی از طریق جعبه های نور و بوسیله ی یک سری از بازشوهای منظم که مرجعِ مستقیم به سوی صورت فلکی جبار(Orion)هستند، به داخل هجوم می آورد. این جعبه های نور در مسیری طراحی شده اند تا نور را به داخل بیاورند و سبب تغییر در روزهای اعیادِ ویژه ی مذهبی، مانندِ Good Friday و Easter Sunday شوند.لوکوربوزیه از معنویتِ علم هندسه برای خلق فرم کلی استفاده می کند؛ یک مبنا ی مربع که پروژه را به سوی شکل دایره بالا می برد، و یک دگرگونی و تحول زمینی به حوزه ی روحانی را به تصویر می کشد، وبنیانی کیهان شناختی در پنجره های رو به صور فلکی و رئوس بام که به سمت خورشید کشیده شده،آشکار می کند. کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی کلیسا در فرمینی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ رونشان در سمت جنوب شرقیِ پاریس، در مقام یکی از غیرعادی ترین پروژه های لوکوربوزیه است، در بین آثارش جای گرفته،ننتردام رونشام (Notre Dame du Ronchamp)، اشاره ای معمول به این کلیساست. در 1950 لوکوربوزیه ماموریت یافت تا یک کلیسای کاتولیک جدید به جای کلیسای قبلی که در طی جنگ جهانیِ دوم تخریب شد را طراحی کند. سایت رونشان به مدت طولانی یک موقعیت مذهبی و زیارتی بود که در سنتِ کاتولیک ریشه ی عمیقی داشت، اما پس از جنگ جهانی دوم، این کلیسا، فضایی ناب و عاری از جزییات گزاف و فیگورهای مذهبی پرآب و تاب، بر خلاف نمونه های سَلَف، طلب کرد.رونشام به طور فریبنده ای مدرن است، چنانکه در مقام بخشی از زیبایی شناسی لوکوربوزیه یا حتی سبک بین المللِ او خودنمایی نمی کند؛ بلکه مانند یک شیئ تندیس گون در این سایت می نشیند. ناتوانی در دسته بندیِ رونشام باعث می شود آن را یکی از مهمترین ساختمان های مذهبیِ قرن بیستم، به علاوه ی حرفه ی لوکوربوزیه، دانست. در سال 1950، زمانی که کوربوزیه مامور طراحی رونشام شد،اصلاح طلبان کلیسا، با پذیرفتن هنر و معماری مدرن خواستند تا نام خود را از تجمل و انحطاط گذشته پاک کنند. خلوص فضایی یکی از نقاطِ تمرکزِ لوکوربوزیه بود که با برنامه ای نه چندان پیچیده و زدودن زیبایی شناسیِ مدرنِ تیپیکال از این طرح حاصل شد. به جای آن، لوکوربوزیه فضایی را در راستای هدفی وابسته به خیال و تفکر طلب می کند. زمانی که نور وارد این کلیسای کوچک می شود، پلیدی ها را از بین می برد و جوی روحانی حاکم می شود، دیوارهای زِبرِ سفید به این ذهنیت ناب-طلب اضافه می شود.این تاثیرِ نور، کیفیات پر معنی و سرشار از احساس را فرامی خواند و در راستای فعالیت های مذهبی تشدید می کند. رونشام در بین یک ناحیه ی پوشیده شده از درخت، در یک زمینِ مجزا، جای گرفته؛ این کلیسا در بالای یک تپه در سایت، خود را بر روی یک ارتفاعِ استعاری- که به رونشام درجه ی اهمیت افزوده-جای می دهد. بر خلاف بیشترِ دیگر کارهای کوربوزیه، شامل جعبه مانندها، عملکردگراها، و احجام بی آرایش، رونشام چیزی بیش از یک تندیس گونِ بی قاعده از محل دیوارها، بام و شیب کف است.این بنا از لحاظ سبک و فرم نسبتا پیچیده است؛ هر چند، از نظر عملکرد پیوندی ساده دارد: دو ورودی، یک محراب و سه نمازخانه. دیوارهای رونشان، ساختمانی با شخصیتِ مجسمه مانند حاصل می کنند. دیوارهایی ضخیم با انحنایی ملایم به عنوان یک روش عملی در حمایت سازه های بتنی و بنایی و نیز بام حجیمِ منحنی، رفتار می کنند. این دیوارها منحصرا به عنوان عناصر سازه ای و تندیس وار ایفای نقش نمی کنند، آنها همچنین به عنوان تقویت کننده های صوتی رفتار می کنند؛ به ویژه در مورد دیوار خارجی شرقی که صدا را از محوطه محراب بیرونی انعکاس می دهد. قابل توجه ترین بخش رونشام، بام منحنی است که به سوی آسمان[عالم روحانی] پوست می اندازد. این بام منحنی سیالیت را در بالای بنای مذکور نشان می دهد و بوسیله ی ستون های جاسازی شده در دیوارها حمایت می شود، این اتفاق یک شکاف 10سانتی متری را در بین بام و دیوارها ایجاد می کند که به یک تراش از نور کِلرِستوری (clerestory)منجر می شود. این بام حقیقتا یک لمحه از تجلیِ مکانیزه شده در کل طراحی رونشام است؛ مقدار انحنای بام، از انحنای بال یک هواپیما تقلید می کند. این [استفاده از]علم حرکت اجسام در هوا(aerodynamic) در طراحی است که [با وجودِ] تمام کیفیاتِ عظیم و سنگین آن، هنوز سبک وزن به نظر می آید. یکی از جذاب ترین وجوهِ این طراحی، پنجره های پراکنده و جاداده شده در دیوارهاست. کوربوزیه سوراخ های کوچکی در نما ایجاد کرد که نور را در داخل این کلیسا، بوسیله ی مخروطی کردن پنجره ها یا همان حفره های دیوار، تقویت کند. هر کدام از دیوارها با قاب های پنجره های متفاوت می درخشند، که در پیوستگی با دیوارهای تماما سفید، خصوصیات دیوارهای درخشان و نقطه گذاری شده را از طریق تشدید نور مستقیم ارائه می دهد. افکت های نوری، یک نقش نقطه نقطه را بر روی دیوار پشت محراب در نمازخانه خلق می کنند، تقریبا شبیه یک شب پر ستاره، روزنه های تنگ که با یک روزنه بزرگتر در بالای صلیب تکمیل شده و یک بسترِ نور را انتشار می دهد، خلقِ یک تجسمِ قدرتمندِ مذهبی و نیز یک تجربه ی تحول. از زمینِ زیر رونشامگرفته تا دیوارهای منحنی و بام هستند که به طور رسمی این کلیسا را محدود می کنند و نشان می دهد که این بنا مستقیما از همان تپه رشد یافته و انحنای بام آن نیز وانمود می کند که بازتابِ همان خمیدگی ست که کلیسا روی آن قرار دارد. با این حال در حالی که در داخل، دیوارهای خمیده و بام، سرشت ناب این پروژه را زیاد مشخص نمی کنند، در عوض، نور است که مفهوم تجربی کلیسا را تعریف می کند. حتی اگر، رونشان یک اقتباس بنیانی از آثار دیگرِ لوکوربوزیه بود، هنوز هم برخی از همان قواعدِ خلوص، بی آلایشی، و احساس مشترکِ با هم بودن را حفظ کرده است. رونشام یک معماری ریشه دوانده در متنی است که در اصول مدرن بنیان نهاده شد، و رونشان رایکی از جذابترین ساختمان های قرن بیستم و آثار لوکوربوزیه ساخت. Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp Ronchamp برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] پس از جنگ جهانیِ دوم، نیاز به مسکن و خانه سازی به طور بی سابقه ای افزایش یافته بود. یونیت دابیتاسیون در مارسی فرانسه، اولین پروژه ی کلان مقیاسِ معمارِ مشهور، لوکوربوزیه به شمار می رفت. در سال 1947، اروپا هنوز اثرات دومین جنگ جهانی را احساس می کرد، لوکوربوزیه ماموریتِ طراحیِ یک پروژه ی مسکونیِ چند خانواده ای را برای مردم مارسی که پس از بمباران فرانسه بی سرپناه شده بودند، دریافت کرد. یونیت دابیتاسیون که در سال 1952 تکمیل شد، اولین نمونه از یک سری پروژه های مسکن سازی جدیدِ لوکوربوزیه بود که بر زندگیِ اشتراکی تمرکز کرد و برای تمام ساکنان، خرید، بازی، زندگی، و باهم بودن را در یک "باغ شهرِ عمودی" (vertical garden city) فراهم کرد. یونیت دابیتاسیون هم برای خود لوکوربوزیه اولین اتفاق [کلان مقیاس] بود و هم از جهتی، اولین رویکرد به سمت و سوی یک مجموعه بزرگ برای جا دادنِ دستِ کم، 1600نفر ساکن بود. به خصوص با در نظر گرفتن این مطلب که لوکوربوزیه، ساختمان های چندانی با مقیاس های قابل توجه در مقایسه با ویلاها، نداشت. زمانی که طراحی برای چنین تعداد زیادی از ساکنان، به طور معمول و طبیعی، طراحیِ افقی و گسترش دادنِ آن در تمام سطح زمین بود، لوکوربوزیه ترجیحا، اجتماعی را طراحی می کند که شما در یک بلند مرتبه ی مسکونی، مدرن و چندمنظوره، با یک محله مواجه می شوید. ایده ی " باغ شهر عمودیِ" لوکوربوزیه، بر مبنای آوردنِ ویلا در داخلِ یک حجم بزرگتر بود، که برای ساکنان داشتنِ فضاهای خصوصیِ خود را فراهم می آورد، اما در خارج از آن بخش خصوصی، آنها خرید می کنند، غذا می خورند، ورزش می کنند و با هم اوقات را می گذرانند. با توجه به حدودِ 1600 نفر[جمعیت] و تقسیم آنها بین هجده طبقه، طراحی، یک رویکردِ خلاقانه به سوی سازماندهیِ فضایی، برای جا نماییِ فضاهای زندگی و همچنین فضاهای عمومی و همگانی نیاز دارد. این نکته به اندازه ی کافی جالب است که اکثرِ جنبه های اشتراکی در داخل ساختمان اتفاق نمی افتد؛ بلکه آنها بر روی بام قرار داده شده اند. بام تبدیل به یک تراس- باغ شده است که دارای محل اجرای آهنگ، یک کلوپ، باغ کودک، یک سالن ورزش، و یک استخر کم عمق است. در یک طرف این بام، مغازه ها، امکانات بهداشتی، و حتی یک هتل کوچک که در سراسرِ فضای داخلی ساختمان تعمیم داده شده، قرار دارد. یونیت دابیتاسیون به طور اساسی یک "شهر درون یک شهر"( city within a city) است که از نظر فضایی و عملکردی برای ساکنان بهینه سازی شده است. هر چند، این موضوع می تواند تفسیری باشد به عنوانِ یک اجرای ماده گرا، که بر شخصیت دادن به کیفیتِ خاصِ زندگیِ پس از جنگ، هدف گذاری شده است. بر خلاف بکار گیریِ معمولِ لوکوربوزیه از نمای تماما سفید ، یونیت دابیتاسیون، از بتن تقویت شده ی beton-brut(اندود بتنیِ زِبر و خشن) ساخته شده است، چیزی که در اروپای پس از جنگ هزینه کمی داشت. حتی اگر یونیت دابیتاسیون از این چنین خصوصیات ماده گرایی، مانند دیگر آثار کوربوزیه، بهره نبرد، اما هنوز مضمونی از تاثیرات ماشینی شدن، علاوه بر پنج اصلِ پرورش یافته توسط کوربوزیه در دهه ی 1920 وجود دارد. به عنوان مثال، ساختمان هایی با احجام بزرگ که بر روی پیلوتی های عظیم حمایت می شوند، که سیرکولاسیون، باغ ها، و فضاهای اجتماع در زیرِ ساختمان ایجاد می کند؛ باغ/تراس روی بام، بزرگترین فضای مشترک را در کل ساختمان ایجاد کرده است، روشِ پاسیوی ترکیب شده با نما، قوه ی ادراکِ ارتفاع ساختمان را به حداقل می رساند، مانند روبانِ آبستره ی پنجره که بر افقی بودنِ چنین ساختمان های بزرگی تاکید می کند. همچنین، مشخص است که تاثیرات ماشینی شدن [بر] لوکوربوزیه از سوی دیگر صنایع، در طراحیِ او گم نشده بود. عظمتی که یونیت دابیتاسیون دارد، شباهت به کشتیِ بخار را تدایی می کند که کوربوزیه شیفته ی آن بود. این حجم کلان، سیال بودن را نشان می دهند، پنجره های نواری به پنجره هایی که روی بدنه کشتی تکرار می شوند شباهت دارد، در حالی که تراس/باغ روی بام و دودکش های تهویه ی تندیس گون آن در قامت بالای عرشه و دودکش کشتی نقش ایفا می کنند. حتی اگر این عناصر کاملا مجازی باشند و روشن کننده ی تفسیری مبنی از مشاهده و احساس، یک رابطه ی ذاتی بین این دو وجود دارد. یکی از مهمترین و جذابترین وجوه یونیت دابیتاسیون سازماندهیِ فضاییِ واحدهای مسکونی است. بر خلاف پروزه های مسکونی که دارای یک راهروی " double-stacked" هستند(راهرویی ساده با واحدهایی در دوطرف)، لوکوربوزیه، واحدها را در فاصله ی معین از هر طرف از ساختمان طراحی کرد، و همچنین داشتنِ یک فضای مسکونی با ارتفاع دو برابر، تعداد راهروهای لازم در هر سه طبقه را به یک عدد کاهش می داد. با باریک شدنِ واحدها و طرح فضایی با ارتفاع دو برابر، به لوکوربوزیه توانایی جا نماییِ کارآمدِ بیشترِ واحدها در این ساختمان و خلق یک سیستم بهم پیوسته از احجام مسکونی را داد. در انتهای هر واحد، یک بالکنِ محافظت شده بوسیله ی یک " brise-soleil " برای عبور هوا در سراسرِ واحد در نظر گرفته شده است و از طریق اتاق خوابِ باریک به سمت فضایی که دارای ارتفاع دو برابر است، جریان دارد؛ این اتفاق بر حجم باز به جای پلان باز تاکید می کند. یونیت دابیتاسیون یکی از مهمترین پروژه های لوکوربوزیه است و نیز یکی از خلاقانه ترین و معمارانه ترین واکنش ها به [طراحیِ] یک ساختمان مسکونی. به طوری که گفته شده یونیت دابیتاسیون با استفاده کردن از بتنِ beton-brut بر سبک بروتالیسم تاثیر داشته. از آنجایی که یونیت دابیتاسیون نمونه ای برای مسکن سازیِ همگانی در سراسرِ دنیا بود، اما هیچ یک از اقدامات به اندازه ی یونیت دابیتاسیون موفق نبود؛ دلیل ساده ی آن هم تناسبات مودولار() بود که لوکوربوزیه آن را در طیِ این پروژه مقرر کرد. با این حال اولین پروژه ی کلان مقیاس لوکوربوزیه، به عنوان یکی از برجسته ترین و الهام بخش ترین کارهای او اثبات شده است. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Unite d’ Habitation [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] ویلا ساووی تجلیِ فوق العاده از "پنج نکته ی معمارانه ی " برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است، که در سال 1927 پرورش یافت، بهره برداری از فرصت های جدیدِ استفاده از بتن مسلح: پیلوتی ها (ستون های باربر): خانه ای روی پیلوتی ها! در مقابلِ خانه ای که به درون زمین رخنه می کرد- مکانی تاریک و گاهی مرطوب. بتن مسلح، پیلوتی ها را برای ما به ارمغان آوردند. خانه، بالا در هوا و دور از زمین قرارگرفته؛ و باغ در زیر خانه امتداد می یابد. باغ های روی بام:..." باغ روی خانه قرار دارد، روی بام....بتن مسلح روش جدیدی برای ایجاد یک ساختارِ به هم پیوسته ی بام است. [استفاده از] بتن مسلح به طور قابل توجهی گسترش یافت. به جای سعی در تخلیه ی سریع آب باران، تلاش برای عکس آن اتفاق؛ یعنی حفظ رطوبت دایمی روی بتنِ تراس و در نتیجه داشتنِ درجه حرارتی متعادل روی بتن مسلح ماحصل این اتفاق بود." پلان آزاد: "تاکنون؛ دیوارهای باربر، بر روی زمین قرار می گرفتند و طبقه ی همکف و طبقات بالا را شکل می دادند، و تا پیش آمدگیِ لبه ی بام بالا می رفتند. این طرح اسیرِ دیوارهای باربر بود. بتن مسلح در [ساخت] خانه، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را به ارمغان آورد! طبقه ها دیگر بر اساس موقعیت دیوارها شکل نمی گیرند. آنها آزادند." پنجره های افقی: "پنجره یکی از ویژگی های ضروریِ هر خانه است. پیشرفت آزادی به ارمغان می آورد. بتن مسلح، سابقه ی پنجره ها را دگرگون کرد. پنجره ها توانستند از یک سمتِ نما تا انتهای آن اجرا شوند." نمای آزاد: "ستون ها در پشت نماها، در داخل خانه، قرار می گیرند. دیگر نماها چیزی نیستند جز پوسته های سبک از دیوارها و پنجره های عایق. نما آزاد است." (نقل قول های لوکوربوزیه، از رساله ی بازدیدکننده این خانه است که توسط مرکز آثار ملی انتشار یافته) " این رویکرد از ماشین حاصل می شود و مثل این است که از زیر ساختمان عبور می کند(نمایش اصول شهری)، و پیروی از تاثیرات صنعتی را نشان می دهد، به این ترتیب روشن می شود که یک نفر به سوی مناسبات عصرِ ماشین کشیده شده است. پلان این ساختمان مربع است(یکی از فرم های "ایده آل" از کتاب "به سوی یک معماریِ جدید")، انحنا ها، رمپ، و شبکه ی سازه، درست نقطه ی مقابل فضای احاطه کننده را پرورش می دهد.برش از ساختمان، قسمت های اصلیِ حوزه خدماتی و سیکرلاسیون را نشان می دهد،طبقه ی اصلی در بالا و بخش روحانیِ اتاق آفتابگیر بر روی آن: این مقطع– گونه از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است که در عالمی صغیر تصریح شد." اگر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یک نمایش محض از ذوق هنریِ فرمال بود، برای درک آن نیازی به توضیحات عمیق نداشت. تنش موجود بر سر این بنا متکی بر بیان مصرانه ی رویای یک آرمان شهرگرا است. تمثال های عصر جدید مانند کشتی و قاب بتنی، با فرم های مولود نقاشی Purist آمیخته می شود. مناسک موجود در طبقه ی متوسط رو به بالا، به یک کنایه ی زندگیِ مدرنِ ایده آل تفسیر شده که حتی به گونه شناسی برای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام - ای اشاره می کند: جداسازی سطوح برای مردم و اتومبیل، بازبودن تراس به سمت آسمان و یک رمپ که حرکت را یادآوری می کند. این تفکرات خیال پردازانه به قراردادهایی تفسیر شد که از اعمال دلبخواهی پرهیز شود و از جاه طلبیِ لوکوربوزیه برای ساخت یک استدلال منطقیِ متعادل پرده بردارد، و احساس حقیقیِ او را که ناشی از درک شیوه های عالیِ متعلق به گذشته بود را منظم کند.عقل گرایی یک نکته ی انحرافی بود نه یک هدف. او آرزو داشت این محتوی ایده آل دوباره تزریق شود تا نسبیت گرایی و ماده گرایی تباه شوند. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] Villa Savoye [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] صومعه ی لا تورِت آخرین بنای تکمیل شده ی لوکوربوزیه در اروپاست، و در باورِ بسیاری، منحصر به فردترین طرح او نیز به شمار می رود. این بنا برای این ساخته شد تا یک جهان خود- شمول برای اجتماع راهبانِ آرام و خاموش باشد، و سبک زندگی منحصر به فرد و ویژه ی راهبان را در خود جای دهد. این صومعه از یک صد سلول شخصی، یک کتابخانه مشترک، یک سالن نهارخوری، مکانی برای گوشه نشینی روی بام، یک نمازخانه و کلاس ها تشکیل شده است. یک درخواست پدر ماری- الاین کوتوریور (Father Marie-Alain Couturier) از معمار این بود " مسکنی آرام برای یک صد جسم و یک صد قلب خلق کن." معماری لوکوربوزیه، با پنج عنصر کلیدی آن قابل تمایز است، پنج عنصری که در اواخر سبک مدرنیسم، در این صومعه موجود هستند. واضح تر از همه در این پروژه ی ویژه، پیلوتی ها یا ستون های باربر هستند، که دیوارهای داخلی را تراز می کنند و نما را برای پنجره های نواری طویل آزاد می کنند. بام سرسبز کلاسیک، یک تفرجگاه معمارانه ایجاد می کند، که از این وجه با ویلا ساووی(Villa Savoye) در ارتباط است، هرچند محتوای این صومعه با کاربری مسکونی آن [ویلا] بسیار متفاوت است. این سایت به طور خاص، بوسیله ی لوکوربوزیه انتخاب شد، به طوری که او در دامنه ای با شیب تند ونیز با مناظری قدرتمند طراحی کرد. هرکدام از این یک صد سلول، دارای یک بالکونی رو به خارج، همراه با ناحیه ی مشترکی در زیر و خلوتگاهی در بام هستند. فرم ساختارگرای این بنا [ساخته شده]از بتن مسلح است، با شیشه ی موجداری که بر سه نما از چهار نمای خارجی قرار گرفته و آنها را جلا می دهد. این بنا به عنوان یک نمازخانه، سکونتگاه و مکانی برای یادگیریِ راهبان دومینیکن(Dominican) ساخته شد، گروه های صومعه در اطراف حیاط مرکزی یک حجمU شکل را تشکیل دده اند و حیاط با نمازخانه در انتها بسته می شود. عزم لوکوربوزیه ی معمار بر این بود: " ارائه ی چیزی به راهبان که بشر امروز بیشترین نیاز را دارد؛ سکوت و صلح...این صومعه خودنمایی نمی کند، در درون آن است که سکوت و صلح زنده است." اگر چه در نهایت به آن دست یافته، اما هنوز استثناهایی در مورد اندازه ی سلول ها و همچنین خاصیت عایق صدایی و آکوستیک وجود دارد. با وجود ترک بتن، عایق معیوب، و تاسیسات الکتریکی که به طور پر خطری نصب شده، موضوع نگهداری این بنا هنوز بر سر زبان هاست. بیشترِ شخصیتِ این ساختمان در فضای درونی جلوه گر می شود، با لعابی که از کف تا سقف، در فضاهای عمومی کشیده شده، یا مثل اتاق اجتماع و سالن نهارخوری که با مناظری رو به غرب در بالای دره، کتابخانه و ورودی نمازخانه قرار دارند. فاصله گذاریِ ناهموار جِرزهای عمودیِ بتنی، و تقسیم بندی های مشابه و فاصله گذاری نا هموارِ اجزا افقی بین آنها، روشی مطابق با سیستم تناسبات مودولارِ لوکوربوزیه بود. یکی از بهترین لحظاتِ تفرج معمارانه، رمپی است که به سمت ورودی نمازخانه به پایین می رود: یک کریدور بتنی و پرشیب با لعابی نا هموار و در عین حال ریتمیک، به سمت یک دیوار سخت فلزی که می چرخد تا به تاریکی و پس از آن درخشش رنگیِ انتهای نماز خانه دست یابد. فضای داخلی نمازخانه یک صندوق بتنی را ظاهر می کند که سرشتی روحانی را از طریق بهره بردن از نور طبیعی و رنگ پر مایه ارائه می دهد، که هر دو نوع به صورت گزینشی و با دقت در جای خود قرار گرفته اند. " توپی های نور"( Light cannons) برای پنج گونه ی مختلف از بازشوها در اطراف نمازخانه ایجاد شده اند که نور روز را به داخل بیاورند، تعدادی از این بازشوها به زیبایی از سمت خارجی حجاری شده اند. هم اکنون، این مانیومنت برای حدود چهل سال است که افراد را در خود جای می دهد و به بازدیدکنندگان، معماران، علاقه مندان معماری و دانشجویان از تمام نقاط دنیا خوش آمد می گوید. امروزه این بنا به عنوان مکان ملاقات برای دیسیپلین های مختلف که با علوم انسانی و فلسفه در ارتباط هستند ، عمل می کند.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان صومعه لا تورِت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] برش [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] این بنا در سال 1936 برای میلیونر فرانسوی ادگار جِی.کافمن طراحی شد.بنا در بالای دره عمیقی در پنسیلوانیا قرار دارد که به (چراگاه خرس) معروف است.ساختمان مذکور از صفحه های بتونی طره ای تشکیل شده است که در هسته درونی که در سنگ های ساییده شده تعبیه شده جای گرفته است.لایه های افقی آن آزاد از حایل ظاهری بر روی آبشارها و حوضچه های جویبار بالا می آید.از کاربری دیوارها به طور کامل اجتناب می شود.جانپناه با پیش آمدگی ها و پنجره های شبکه مانند برای ارتقای هماهنگی های عمودی و افقی تعبیه شده است.در مقایسه با پرداخت صاف بالکانه های بتنی، فضای درونی دودکش از سنگ محلی که زمخت و صاف بود ساخته شده است. بخش عمده فضای درونی به اتاق نشیمن بزرگی اختصاص دارد که با کارکرد خانه ی تفریحی تعطیلات تناسب دارد.جلوه های مربوط به نورافشانی های پاره پاره، شاخ و برگ های اطراف و آب جاری و گسترش افقی در همه ی جهت های میانی، تصویری دقیق از اصول کلی معروف رایت درباره یکپارچگی معماری و طبیعت ارایه می دهد.این نگرش برخاسته از تأثیر قالبی کلی ای بود که کنترل می شد، اما به هیچ وجه سخت و صلب نبود.در حالی که عناصر و بافت تناسبات جدیدی می یابد، ویژگی سبکی پویا، ضروری و همواره متغیری وجود دارد.فضاهای اطراف آبشار و جدارهای درختان همگی در این ترکیب به هم آمیخته اند؛ طبیعت و هنر به کار گرفته شد تا یکدیگر را کامل کند.به نظر می رسد در بنای آبشار دو عنصر طبیعی در زمینه ای از انتزاع تخیلی در هم تنیده شده است؛ طبقات سنگ که حدود ساختگاه را تعیین میکند و درخترها با ترتیب کارکردی تکیه گاهی، محیطی و بافتی.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه آبشار – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه آبشار – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه آبشار – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه آبشار – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه اول [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه دوم [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان طبقه سوم [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان اول طبقه مهمان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] پلان دوم طبقه مهمان [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] شاهکاری که رایت آن را در سال 1936 طراحی کرد مرکز اداری جانسون واکس در راسینِ ویسکانسن است.ساختگاه و طرح تفاوت اندکی با هم داشت؛ ساختمان میبایست در محوطه مسطحی با ترتیب شهری نسبتاً نا مطلوبی بر پا می شد و ادارات و کارگاه هایی را در بر میگرفت؛ با این حال، برخلاف شرکت های بزرگ و غیرخصوصی آن زمان که تلاش می کردند زندگی آمریکایی را فراگیر نمایند،جانسون ها تمایل داشتند سازمان آن ها ویژگی نوعی خانواده گسترده تحت سرپرستی محترم و ارجمند را به خود بگیرد.رایت فی البداهه به این خصوصیت دست یافت. وی کوشش کرد تا جامعه ای درونگرا را تشکیل دهد، به صورتی که ضمن نشان دادن سلسله مراتب شرکت، اعضای آن در کنار هم پرورش یابند؛ بنابراین، ساختمان مرکزی به صورت مستطیل بزرگ بدون پنجره ای طراحی شد که با آجر پوشیده شده بود، از فراز بنا روشنایی می گرفت و دارای صفحه هایی بود که از لبه هایش به طرف داخل معلق بود و به تالار چهل ستونی مشرف بود که دو طبقه تا فضای درونی بلندی داشت.این فضای بزرگ اما متناسب، با شبکه ای از تیرهای قائم بتنی قارچی شکل باریک، مفصل بندی می شد. قرار بود که ابن جا محل اصلی کار متصدیان و منشیان باشد.بخش مدیریت در طبقات فوقانی مستطیل کنار آن سوی صفحه ها قرار می گرفت.رایت دو جناح بالای ساختمان را «خانه آویخته» یا penthouse نامید؛ زیرا دفاتر اجرایی و دفتر رئیس در آنجا بود؛ وی بار دیگر چهارچوب معماری نهادی را تبیین کرد، محقق ساخت و بدان شکل بخشید.بخش های بیرونی ساختمان جانسون واکس کنج های قوسی و ویژگی جریانی یکنواخت را در بر داشت. شاید این اثرهای جزئی تلاش حساب شده ی رایت را در طراحی سبکی مردم گرا نشان می داد.ویژگی جریان واره در قسمت های درونی در کاهش افقی صفحه ها و جان پناه ها و در ریزه کاری های لوله شیشه ای غیر متعارف که رایت برای شبکه روشنایی مجتمع طراحی کرده بود، ادامه می یافت؛ اما نمود فضای میانی از جلوه های سطحی براق و صیقلی بسیار فراتر بود.پایداری و قالب گرایی را به هم مربوط می ساخت؛ اما دچار بار اضافی نیز نمی شد.در پیروی از ویژگی محدود فضای بیرونی، سقف های لعابی و لوله های شیشه ای بخش های درونی با گرما و نور می درخشید. شبکه ی تبرهای قائم به هیچ وجه تکرار بی روح شبکه های معمولی ای که به طور گسترده ای در بیشتر طرح های فضاهای اداری وجود داشت، نبود؛ حایل ها ظریف و دقیق بود؛ همراه با ردیف هایی از شکل های شیپوری.بخش های فوقانی دورانی مانند پوشش های زنبق روی سطح نیمه شفافی شناور بود و قلمرویی را زیر آب پدید می آورد.رایت ارزش هایی را که در تجاری ترین معماری مطرح می شد، یعنی بهره مندی از سودهای گزاف، شکنندگی، و یکنواختی شبکه را تحقیر می کرد؛ اما در عوض در پی آن بود تا فضای شکوهمندی را قالب بندی کند که در آن ها زندگی، کار و هنر به ارتقای یکدیگر می انجامید. دلیل موفقیت ساختمان در این امر نهفته است که کارمندان بعد از کار مدتی در آنجا درنگ می کردند، گویا آنجا واحه ای است در مقابل بی نظمی و کساد اقتصادی دنیای بیرون.شیشه صیقلی و سطوح فلزی که به طور استادانه ای با محصولات فکری جانسون واکس انتخاب شده بود به شدت مورد مراقبت قرار می گرفت و پیوسته به صورتی با طراوت حفظ می شد.ساختمان جانسون واکس نیز مانند بنای آبشار به طور سطحی با معماری اولیه رایت تفاوت داشت، اگر چه در سطحی عمیق تر سازماندهی آن نیز با توجه به تجربیات پسشین وی صورت گرفته بود.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مرکز اداری جانسون واکس – فرانک لوید رایت [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] پس از آلبرت میِر(Albert Mayer)، لوکوربوزیه پلانی برای چندیگار، بر روی تپه های دامنه کوه های هیمالیا تدارک دید که با اصول برنامه ریزی شهریِ مدرن، برگرفته از کنگره ی بین المللی معماری مدرن(CIAM)،مطابقت داشت. در تقسیمات عملکرد شهری، یک فرم پلان شبیه به انسان و سلسله مراتبی از مسیرها و شبکه های پیاده دیده می شود، و ذاتا، ساختمان دبیرخانه، بزرگترین عمارت در مجموعه ی کپیتول و مرکز فرماندهی ایالت پنجاب(Punjab) و نیز دولت هارایانا(Haryana) را تشکیل می دهد. پلان لوکوربوزیه برای کپیتول، تشکیل شده از چهار ساختمان – یا به عبارتی "عمارت"- و شش مانیومنت که در یک سایت منفرد چیده شده، که به طور ضعیفی در قامت سه میدان به هم پیوسته، مفهوم مند شده. تنها سه بنا از چهار ساختمان به سرانجام رسید- دادگاه عالی، مجلس شورای ملی و دبیرخانه- که برای نشان دادن عملکرد های اصلی دموکراسی طراحی شد- بنای چهارم ، کاخ فرمانداری، هرگز ساخته نشد. ساختمان دبیرخانه، یک فرمِ طویلِ بتنیِ به صورت افقی است، با 254 متر طول و 42 متر ارتفاع، و لبه ی مجموعه ی کاپیتول در سمت چپ را مشخص می کند. بنا ی مذکور متشکل شده از بلوک هشت طبقه، که با مفصل های گسترش یافته تقسیم شده و طول آن با بیش از 800 فوت، بوسیله ی دو رمپ تندیس گون که سیرکولاسیون عمودی را در تمام طبقات فراهم می کنند، به انتها می رسد. ساختمان دبیرخانه که در سال 1952 تکمیل شد در مقام مرکز فرماندهیِ ایالت پنجاب و حکومت شهریِ هاریانا ایفای نقش می کند و از جهتی بزرگترین ساختمان مدیریتیِ لوکوربوزیه در آن بین می باشد. این مجموعه ی حجیم و افقی هشت طبقه از بتن زِبر قالب گیری شده تشکیل می شود. این بنا شباهت های قابل توجهی با بلوک لوکوربوزیه در مارسِی دارد و هدفی به همان اندازه رفیع نیز داشت: انقلابی در ساختمان های اداری مدرن. ساختمان دبیرخانه در میان اولین بناهایی بود که به عنوان " ساختمان سالم"( healthy building) توجهی عمیق به نور طبیعی، تهویه، و بهره وریِ سازمانی داشت. سازه کلی از بتن بروت(beton brut) ایجاد شده، همراه با امضای لوکوربوزیه؛ نمای سایه روشن(brise-soleils). با بیش از 800 فوت طول، نمای کشیده ی ساختمان یک زیبایی شناسیِ تندیس گون را ارائه می دهد، با رمپ های بتنی اکسپوزی که بوسیله ی پنجره های کوچک مربع شکل سوراخ شده و مناظر پیشین و پسین را دیکته می کند. بر این اساس، بنای دبیرخانه از تحت الشعاع قرار دادن کاپیتول به عنوان یک کل [مرتبط] با توجه به اندازه ی حجم خود، اجتناب می کند. کافه تریا در بالای تراس قرار گرفته، جاییکه فرد می تواند منظره ای خارق العاده از شهر داشته باشد. به طور مشابه، باغ روی بام و تفرجگاه آن، درست در مقابل چشم اندازی که فرد را احاطه کرده، جای دارد. برای به حداکثر رساندن نور و افزایش عبور جریان هوا، پلانی طویل و باریک بوسیله لوکوربوزیه تدارک دیده شد- این رویکرد همچنین به تعیینِ مرز های حقیقی و ضمنیِ مجموعه ی کپیتول به عنوان یک کل [مرتبط] کمک کرد. در راستای کاهش مقیاس بصری این نمای حجیم، دبیرخانه با یک نمای مدولار طراحی شد که این نما به عناصر خوانا و عملکردی خرد شده است. چنین رویکردی نه تنها مانع منکوب شدن تماشاچیان در مواجهه با این مقیاس می شود، بلکه با نگریستن به شِمای درخشانِ این پروژه به عنوان یک کلِ[مرتبط]، اهمیت نقشی که ایفا می کند را مشخص می شود. گوناگونیِ طرح ها، تو رفتگیِ دیوارها، عناصر سیرکولاسیون، و فضاهای داخلی چند طبقه، به عنوان شکننده و خرد کننده ی نور خورشید رفتار می کنند. این دبیرخانه، فرمی ساده و بیشتر متعارف است که گوناگونی های ساختاری و تقسیم فضای داخلی تراکم حجم آن را نمی گسلد. اما به طور دو بعدی در طرح استادانه ی ` brise-soleils ` تکثیر شده اند. دبیرخانه و ساختمان ویدهان سبها(Vidhan Sabha) یا همان مجلس شورای ملی در بخشِ یکِ مجموعه قرار دارند. در نزدیکیِ این بخش مجسمه ی دست باز بزرگ، به عنوان نمادی از واحد و دادگاه عالیِ رنگارنگ تصور می شود، که با یک بام دوبل، حفاظت از نور خورشید را فراهم می کند. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] دبیرخانه چندیگار [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] تاریخ ساخت : 1923 میس وندروهه در طراحی این ویلا تحت تاثیر موندریان و دستایل قرار داشت. این بنا هم ساخته نشد . ویژگی که این بنا دارد این است که دیوارها امتداد پیدا می کنند به محیط خارجی , یعنی از چهارچوب بنا خارج می شوند. و یک سری کمپوزیسیون های مکعبی شکل انجام میدهد . منحنی یک اتفاق به غیر از این هم در این بنا میافتد و آن برخورد دیوارها به یکدیگر درمعماری داخلی است . که دیوارها لب به لب نمی شوند که با یکدیگر برخوردی صاف داشته باشند بلکه دیوارها در دل یکدیگر فرو می روند . بعد از آن همین را نیز نفی می کند و دیوارها اصلا به هم برخوردی ندارند . میس وندروهه فضایی به نام فضای بین ما بین خلق می کند. این در جهت شکل گیری فضای بین ما بین است . یعنی این ترکیب فضای داخل و خارج دیوار شیشه ای یک بخشی ازآن هست و می بینم مخاطب فضا به تدریج وارد می شود ابتدا سقف را جلو می آورد بعد دیوار رو شروع می کند و بعد محصور می کند. بنابراین این دیوارهای کشیده در جهت فضای بین ما بین است که جزء اصول معماری میس تلقی می شود و یکی از شجاعانه ترین کارهای او به حساب می آید. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] ویلای آجری , میس وندروهه [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] معمار کانادایی، موشه سَــفدی، در سال 1967، مجمتع مسکونی ای از نظر فرمی و حجمی تجربی و تقریبا غریبی را بر اساس ترکیبی غیرمترقبه از واحدهای مدولار بتنی، برای نمایشگاه جهانی مونترال، طراحی کرد و ساخت. سـَــفدی در این مجموعه که هبیتات 67 نام گرفت، تلاش کرد، به تعریف جدیدی از زیستِ شهری، مجتمع های مسکونی ارزان قیمت و خلق کامیونتی یا باهمادی خودمختار و خودبنیاد، مشتمل بر واحدهای اموزشی و تجاری دست یابد. تمام واحدها بر اساس قطعات پیش ساخته ی مقوم در محل شکل گرفتند، هر کدام از ان ها، از بام باغی بهره می بردند که عملا سقف واحد پایین دستی شان بود. سـَـفدی بریده از ره یافت هایِ حومه شهریِ توسعه ی بافت شهری، به دنبال خلق گونه ی نوینی از سکنای درون شهری بود که بتواند به تراکم بالای انسانی در مقیاسی محدود پاسخ دهد و در عین حال برای تمام ساکنین حوزه خصوصی ای فراهم اورد. مجموعه برای 1000 واحد مسکونی پیش بینی شده بود تا حین برگزاری نمایشگاه میزبان بازدیدکنندگان مهم باشد، متاسفانه پروژه به 158 واحد تقلیل یافت و مدرسه و واحدهای تجاری ان نیز حذف شدند، فرایند ساخت در سال 1966 اغاز شد و خیلی زود 354 بلوک بتنی بر در مارک دورین کوئِی بر کناره ی رودخانه سنت لورنس همچون رشته کوهی بالا رفت، 15 گونه متفاوت مسکن برای خانوارهایی با بعدهای متفاوت و خلق کامیونتی های متنوع توسط سـَــفدی طراحی شد. سفدی با این ایده که هزینه ساخت مجموعه را پایین بیاورد، نقشه ای برای تولید انبوه بلوک های بتنی در خود سایت تحریر کرد. او نهایتا به الگوی پیش سازی رسید و در یک شبه جزیره نزدیک سایت کارخانه ای برای ساخت واحد های مسمونی طراحی کرد. هر چهار قالب بزرگ یک واحد استاندارد ایجاد می کرد. یک مش فولادی تقویت شده به یکباره درون قالب ها فرو می رفت و بتن دورادور ان را فرامی گرفت، پس از انکه واحد بتنی تکمیل می شد، از قالب بیرون می امد و به خط تولید دیگری منتقل می شد که در ان کف پوش های چوبی به مجموعه اضافه می شدند و تاسیسات مکانیکی و الکتریکی نیز در مجموعه جانمایی می گردیدند. پنجره ها و پوسته های عایق در گام بعد نسب می شدند و حمام پیش ساخته و اشپزخانه مدول شده مجموعه نیز در گام بعد در بنا جانمایی می شدند، نهایتا هر واحد با کرین به جای از پیش تعریف شده خود منتقل می گردید. از منظر فرمی، مکعب در قامت حجم مبنای پروژه نماد مقوم بودن، حقیقت، کمال اخلاقی و اندیشه تمدنی ماست، کلیت مجموعه در قامت یک حجمِ پیکره وار عظیم الجثه، پیاده راه های هوایی را همچون تراس های شهری معلق به یک دیگر متصل می کند و نقشی از تبلور فضایی را رقم می زند، در عین حال تبلور فضای منفی و آسانسورهای بزرگ مقیاس رویه ی دیگری از تجربه انسانی را پیش روی مخاطب قرار می دهد تا مجموعه پلی باشد میان واقعیت و خیال. متاسفانه هبیتات 67 برخلاف پیش بینی سفدی به هیچ وجه از نظر هزینه یهینه نبود، هزینه ساخت مجموعه به رقمی حدود 22195920 دلار بالغ شد، یعنی برای هر واحد تقریبا 140000 دلار، جدا از این مجموعه عملا جذب شهر نگردید، چرا که فاصله اش از مرکز مونترال زیاد بود، اما نهایتا پروژه هنوز یکی از نمونه های موفق پیش سازی در مقیاس کلان است و الگوی ساخت و ساز صنعتی و کارخانه ای سفدی همچنان یکی از بهترین و شاخص ترین نمونه ها برای تمامی ان هایی است که تلاش دارند در مقیاس وسیع دست به ایده ال سازی بزنند. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] هبیتات 67 [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] علاقه به خلق فرم نوین طراحی که بر تعامل معماری، هنر، طراحی صنعتی، طراحی گرافیک، طراحی داخلی و تایپوگرافی مقوم گردیده بود، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را به تاسیس موسسه ای رهنمون ساخت در دسائو؛ باوهاوس، مدرسه ای که معماری را برای همیشه متاثر ساخت. مدرسه در گام اول در وایمار مستقر بود، تزاید فشارهای سیاسی موجب شد تا به دسائو نقل مکان کند، گروپیوس این نقل مکان را به مثابه فرصتی دید که بر قرار ان می توانست نسبت به ساخت مدرسه ای اقدام کند که بازتابی بود از امیدهایش به گونه اموزش ایده ال اش. بنا هم تذکره های برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گروپیوس را اشکار می سازد و هم فاصله گرفتن ولی از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و گرویدنش در سبک برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را. عمده ریزفضاهای باوهاوس شامل فضاهایی برای تحصیل، خانه هایی برای اعضای هیات علمی و دانشجویان، سالن اجتماعات و بخش اداری بودند، که تماما در یک پیکره بندی به هم پیوسته در هم امیخته بودند. از بالا مجموعه فرم هواپیمایی ملخ دار را تحریر می کرد که در دسائو به علت تعدد کارخانه های ساخت هواپیما برای ساکنان روحی اشنا بود. ساختمان از سه جبهه یا بال متفاوت الزاویه تشکیل شده بود که تمامی شان به وسیله یک پل به هم متصل می شدند. مدرسه و کارگاه به وسیله یک پل دو طبقه به هم وصل شده بودند که سقف بخش مدیریتی متمرکز در سطح زیرین پل را نیز ایجاد می کرد. واحدهای خوابگاهی و ساختمان مدرسه در قامت بال های حجم کلی به ساختمان تزریق شده بودند تا دسترسی به سالن اجتماعات و غذاخوری تسهیل شود. بخش اموزشی بنا شامل بخش مدیریت، کلاس های درس، اتاق های کارمندان، کتابخانه، ازمایشگاه فیزیک، اتاق های مدل سازی تمام زیرزمین، طبقه همکف و دو طبقه فوقانی را در بر می گرفت. والتر گروپیوس به عنوان یک معمار کاراموخته که به پیشرفت های تکنولوژیکی و سازه ای علاقه داشت، این بنای در ان زمان انقلابی را برای دانشجویان طراحی و معماری طراحی کرد. برخی پیشرفت های همچون پنجره های لعاب دار، سازه ای از بتن مسلح، سقف قارچ مانند و طبقه پایین تر و سقف هایی پوشیده از کاشی هایی که امکان پیاده روی بر ان ها را فراهم می اورد همگی از نواوری های او در طراحی این مجموعه بودند. با هدف تقویت مشارکت دانشجویان، دکوراسیون داخلی مجموعه تماما به نقاشی های دیواری تخصیص یافته بود و نورپردازی کلی مجموعه با کارگاه ریخته گری هماهنگ بود، گروپیوس با باوهاوس ایده اش در مورد یک ساختمان کامل برامده از معماری ترکیبی را تمام و کمال به منصه ظهور رساند. نمای متخلخل پر پنجره ساختمان کارگاه ها تبدیل به بخش لاینفک و تماتیک طراحی ساختمان گردید، با هدف خلق شفافیت، پوسته بنا عملا تاکیدی است بر ماهیت مکانیکی و از نظر فضایی باز معماری نو. این پنجره های وسیع جدا از انکه نور را در تمام طول روز برای ساختمان تامین می کنند، پاسخی به نور تابستان های دسائو نیز بودند. در راستای حفظ دیوار غشایی همچون یک دیوار به هم پیوسته بسط یابنده در کل مجموعه، ستون های باربر از کناره های دیواره بیرونی پس نشسته اند. ساختمان باوهاوس همچون نقاشی های برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، ترکیبی است از عناصر به هم پیوسته کارکردی که نهایتا به تولید یک کلِ منسجمِ از دورنْ مرتبطِ نامتقارن می انجامد. [/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] نمای کلی مجموعه [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مدرسه باوهاوس [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مدرسه باوهاوس [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] مدرسه باوهاوس [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] یکی از ورودی های مدرسه و تاکید بر تایپوگرافی صنعتی [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خوابگاه دانشجویان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خوابگاه دانشجویان [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] خانه ی شودان(Shodan House) در سال 1956 در احمدآباد، واقع در شمال هند، ساخته شد. معمار آن، لوکوربوزیه به دنبال آمیزش اقلیم و فرهنگ، و از طرفی، سنت و مدرنیسم، در طراحی این خانه بود. و نتیجه اتفاقی بود که ساکنین را از محیط حفاظت می کرد و در عین حال به خلق معماری ای که دنیای اطراف را آشکار می کند، انجامید.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی شودان [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] خانه ی شودان [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE] [TR=class: Break] [/TR] [TR] [TD=align: center] [TABLE=width: 0%] [TR] [TD=colspan: 3] [/TD] [/TR] [TR] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [TD=align: center] این آپارتمان در پاریس – ساختمان آپارتمان مولیتُغ(Immeuble Molitor Appartement)- در سال 1934 در بالای آپارتمان خود لوکوربوزیه ساخته شد. او تمام زندگی خود را آنجا ، در نزدیکیِ پارک پرنسِس(Parc des Princes) گذراند. یک ساختمان جذاب، شبیه به ساختمان کلارته(Clarté Building) در ژِنِو(Geneva)، با نمای شیشه ای که سمت خارجی آن سخت و خشن است. این حالت در تقابل با آپارتمان او، در بالا قرار گرفت، جاییکه دارای بام هلال، دیوارهای آجری قدیمی در آتلیه ی او و یک تراسِ روی بام کوچک است.[/TD] [TD=bgcolor: #cdcdcd][/TD] [/TR] [TR=class: Break] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD] [TABLE] [TR] [TD=class: DataListItem] . [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: DataListItem] . [/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [/TABLE] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده