Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 شهریور، ۱۳۹۰ نیمه پر لیوان را ببینید چرا برخی نیمه خالی لیوان را میبینند؟ افرادی را دیدهاید که در برخورد با جنبههای مختلف زندگی به بخشهایی توجه میکنند که مأیوس کننده و ناامید کننده هستند. عیبها و نقص را زودتر میبینند. بیشتر ، آنها توجه میکنند و اغلب آنها را به خاطر میسپارند. وقتی با آنها صحبت میکنید بیشتر از خاطرات ناراحت کننده و تجارب بد خود حرف میزنند و برخی به قدری به این کار عادت میکنند که حتی نیمه پر لیوان را هم خالی میبینند. اینها افرادی هستند که گاه در اثر عوامل مختلف تجارب موفقیت آمیز خود را فراموش کردهاند. ممکن است یکی از این عوامل داشتن تجارب بد و ناموفق پیدرپی باشد که فرد را به این باور عمیق میکشاند که تمام تجارب آینده آنها نیز به این صورت خواهد بود. گاهی اوقات چنین حالتی خبر از یک بیماری روانی میدهد. مثل افسردگی در انواع مختلف و یا پارانویا (سوء ظن شدید) گاهی نیز کمبود برخی ویتامینها مثل ویتامینهای گروه B چنین حالتی را در فرد موجب میشود. در برخی اوقات فرد چنین نگاهی را به رویدادهای زندگی از یک منبع دیگر مثل والدین ، یک دوست ، یک معلم و ... آموخته است. افکار انسان و نگرش او به دنیا علاوه بر اینکه تفکر انسان به یک ویژگی بارز و مشخصه اصلی اوست انواع تفکر و افکار او نیز اهمیت بسزایی دارد. شیوه تفکر انسان در برخی موارد ممکن است در چرخه معیوبی دیگر افتاده باشد و وقایع زندگی را در حین چرخه معیوب تعبیر و تفسیر کند. بر این اساس میتوان شیوه تفکر انسان را به دو نوع منفی و مثبت تقسیم کرد. هر کدام از این افکار نگرش فرد به دنیا و رفتارهای او را شدیدا تحت تأثیر قرار میدهند. روان شناسان شناختی به این دو دسته از افکار توجه قابل ملاحظهای دارند و معتقدند برای کمک فرد مشکلدار باید افکار او را شناخت و آنها را اصلاح کرد. نیمه خالی لیوان همان افکار منفی انسان است. افکار منفی آن دسته از فکرها و باورهای فرد هستند که نتایج ناگواری گاه برای فرد و گاه برای دیگران دارند و این نوع افکار معمولا مصرف کننده توان و انرژی جسمی و روحی فرد هستند و او را به ضعف و سستی میکشانند. روند شکل گیری و گسترش آنها در ذهن نیز خیلی سریع و پیشرونده است. کافی است در مقابل اولین افکار منفی که به ذهن فرد خطور میکنند کمی سستی ، ضعف ، عقب نشینی در فرد مشاهده شود و به عبارتی فرد تسلیم این افکار شود به سرعت جای پایی برای خود باز میکنند و تکثیر مییابند. گسترش آنها از طریق تعبیر و تفسیر وقایع ، زایش مجدد افکار منفی ، گسیل داشتن توجه به فرد به گزینش انتخابی وقایع بد و منفی ، گزینش خاطرات منفی و تلخ که تأیید کننده این افکار هستند صورت میگیرد. در واقع افکار را به موجودات زندهای میتوان تشبیه کرد که برای حفظ بقاء خود به هر کاری دست میزنند و شروع به جمع آوری مواردی میکنند که صحبت آنها را تأیید میکنند. نیمه پر لیوان همان افکار مثبت هستند. افکار مثبت افکاری سازنده هستند. نیرو بخش هستند و به فرد نیرو ، نشاط ، شادمانی و امید میبخشند. راههای موفقیت را به فرد نشان میدهند و به او کمک میکنند روشهای رسیدن به آنها را شناسایی کند. مثبت بینی را نباید با خوش بینی و خوش باوری اشتباه کرد. افراد مثبت بین توان خود را برای دیدن زمینههای مثبت به موقع بکار میبرند و اجازه نمیدهند مثبت بینی آنها زمینهای برای از دست دادن حقوقشان باشد. افکار مثبت نیز قابلیت گسترش یابندگی دارند هر چند برای فردی که در چرخه افکار منفی گیر افتاده است، گسترش افکار مثبت کلی با زحمت و تلاش انجام میگیرد. به عبارتی فردی که عادت کرده همواره نیمه خالی لیوان را ببینید باید مدتی تمرین کند تا افکار مثبت خود را تقویت و آنها پرورش دهد. چگونه افکار مثبت خود را پرورش دهیم؟ شناسایی افکار منفی و مثبت به عنوان گام اول دفترچهای تهیه کنید و فهرستی از افکارهای منفی و مثبت خود را یادداشت کنید. شناخت افکار بسیار مهم است، بعد از شناسایی افکار منفی تلاش کنید، فکر مثبتی را که میتوان جانشین آن کرد پیدا کنید و در مقابل آن یادداشت نمایید. پیدا کردن شواهدی که افکار مثبت را تأیید می کنند. در یک فرصت مناسب به گذشته خود فکر کنید، خاطرات خود را مرور کنید دشواری را پیدا کنید که افکار مثبت شمارا تایید می کنند. برای اینکه این خاطرات را مجددا فراموش نکنید میتوانید آنها را یادداشت کنید. شناسایی ویژگیهای مثبت ویژگیهای مثبت خود را پیدا کنید. آنها را در دفترچهای یادداشت کنید و در فرصتهایی که دارید آنها را مرور کنید. به استقبال تجارب جدید بروید: هر فرصت تازهای را تجربه جدیدی تلقی کنید که احتمال نتایج منفی و مثبت را به همراه دارد. اما در هر حال شما به نتایج مثبت امیدوارید، علاوه بر آنکه میدانید نتایج منفی نیز درسهای خوبی برای شما خواهد داشت. تعیین موقعیتهای مربوط به ظهور افکار منفی اوقاتی را که معولا به عنوان راه انداز افکار منفی هستند پیدا کنید. در چنین اوقاتی خود را سرگرم نگه دارید. مثلا شروع به کار میکنید که به آن علاقمند هستید و بیشتر از افکار منفی توجه شما را به خود جلب می کنند. در این ساعات و موقعیتها کارهای کسل کننده که علاقهای به آنها ندارید را انجام ندهید. کمک از افراد متخصص در زمینهای که مایل به فعالیت هستید از افرادی که در آن زمینه اطلاعاتی دارند کمک بخواهید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا احتمال تجربه منفی و شکست را کاهش دهید. تجارب منفی اغلب تأییدی بر افکار منفی هستند. اصلاح روابط اجتماعی روابط اجتماعی خود را مورد بازبینی قرار دهید. برخی از افکار منفی ما به روابط نادرست اجتماعی مربوط میشود. عدم رعایت فاصله مناسب در روابط که به صورت چسبندگی و وابستگی زیاد به اطرافیان یا دوری و اجتناب از ارتباط با آنها دیده میشود اغلب افکار منفی را شدت میبخشد. رعایت تعادل و توازن در میزان روابط احتمال رشد و پرورش افکار منفی را کاهش میدهد. برقراری ارتباط با افراد مثبت اندیش این گونه افراد براحتی قابل شناسایی هستند. روابط خوبی دارند، از فعالیتهای خود رضایت دارند، وقایع را به گونهای منطقی تجزیه و تحلیل میکنند و سعی میکنند جنبههای مثبت را بیشتر مورد توجه قرار دهند و از جنبههای منفی درس بگیرند. خود کنترلی خوبی دارند و اجازه نمیدهند در مقابل وقایع منفی شدیدا آشفته شوند و این افراد را شناسایی کنید و با آنها روابط اجتماعی برقرار کنید. هدفمند و با برنامه باشید. تعیین اهداف مشخص در زندگی و برنامه ریزی برای رسیدن به آنها بسیار مهم است. افراد هدفمند میدانند از زندگی چه میخواهند و گامهای مناسبی برای رسیدن به اهداف خود بر میدارند و در نتیجه احتمال شکست را که تقویت کننده افکار منفی است پایین میآورند. به خودت نگاه کن و باور کن که از همین حالا تو یک فرد مثبت بین هستی که نیمه پر لیوان را می بینی. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده