SH E I KH 18713 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ نگاهي به نمونه هايي از شهرك هاي سينمايي در جهان هديه درمان برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۰ اكنون در دنيا ساليانه حدود 2000 فيلم ساخته ميشود كه از اين تعداد، حدود 1000 فيلم متعلق به صنعت سينماي هند و 600 فيلم متعلق به تشكيلات هاليوود در امريكا است. از 400 فيلم ديگر در حال حاضر حدود 80 فيلم متعلق به صنعت سينماي ايران است، يعني اينكه غير از توليدات غولهاي عرصه فيلمسازي دنيا يعني ”هاليوود“ و ”باليوود“ حدود 20 درصد باقي فيلمهاي در حال ساخت دنيا متعلق به ايران است! حتي اگر در مقايسه كميت توليدي سينماي ايران با كل سينماي دنيا برآييم حدود 4 درصد توليد كليه فيلمهاي در حال ساخت سراسر دنيا در انحصار صنعت سينمائي كشور ماست كه باز هم رقم قابل توجهي است و ما را متوجه اين نكته ميسازد كه سينماي ايران از لحاظ كميتي، سينمائي حرفهاي است. در گذشته نه چندان دور، در خاورميانه، به غير از ايران كشورهايي مانند مصر و تركيه سهامداران توليد انبوه فيلم بودند بطوري كه توليدات مصر ساليانه به 500 عدد هم ميرسيد. اما پس از استيلاي تدريجي سينماي تجاري امريكا در جهان، اين كشورها كه تاب مقاومت در مقابل چنان صنعت پيشرفتهاي را نداشتند علناً به اصمحلال كشيده شدند بطوري كه اكنون به زحمت ميتوانند ساليانه به تعداد انگشتان يك دست توليد سينمايي داشته باشند! در بين كشورهاي مذكور در خاورميانه تنها ايران است كه به طرزي چنين بارز و با اختلافي فاحش با باقي كشورهاي مورد نظر داراي توليد انبوه و حرفهاي است. البته به غير از قابل توجه بودن كميت توليد، كيفيت آن نيز بسي قابل توجه است. اكنون ديگر ايران را بجاي آنكه از روي فرش، پسته و خاويار آن بشناسند، از روي سينماي آن ميشناسند! سينماي ايران تنها به عرصههاي داخلي بسنده نكرده است، بلكه توانسته است توجه مجامع و محافل هنري ـ سينمايي خارج از كشور را به خود جلب كند كه اينها را مرهون خصوصيت اصلي خود؛ غناي مفهومي، ساختاري و هنري تا آن حد كه با شاهكارهاي مشابه خود در جهان برابري ميكند. ـ شهرك سينمايي شهر مدرس هند كشور هند با جمعيتي بسيار و كشوري وسيع توانسته جايگاه حائز اهميتي از نظر عددي و هم از نظر كيفي در سينما بدست آورد. چنانچه در سال 1966 هند با توليد 308 فيلم در يك سال رتبه دوم را پس از ژاپن با 350 فيلم از آن خود نمايد و اين در حالي است كه امريكا با آن امكانات وسيع توانسته 154 فيلم به بازار عرضه نمايد و در قاره پهناور آسيا با تودههاي عظيم انساني كه سينما ضروريترين وسيله تفريحي آنهاست جايگاه ويژهاي دارد. به سبب اينكه نيمي از 300 فيلم توليد شده در اين قاره است، در سال 1373 وزير ايالت ”تاميل نادو در جنوب هند، يك شهرك سينمايي را در شهر مدرس افتتاح كرد تا فعاليت فيلمسازان تاميل تسهيل شود. شهرك سينمايي مدرس كه در زميني به مساحت 35 هكتار ساخته شده است، بايد به صنعت فيملسازي تاميل حيات تازهاي ببخشد. در اين مركز فيلمسازان ميتوانند تمام نيازهاي خود را رفع كنند. خدمات پشتيباني توليد براي تدوين و توليد فيلم هم پيشبيني شدهاند. دكورهاي آماده از دوران مغولهاي هند تا صحنههايي كه بيشتر نشاندهنده دوره رنسانس در ايتاليا هستند را شامل ميشوند. اينها جديدترين امكانات فيلمسازي در نوع خود هستند. به گفته مدير اطلاعات تاميل نادو "در اينجا انواع امكانات و تأسيسات همچون باغ ژاپني، مغولي و ايتاليايي و سالنهاي مختلف ساخته شدهاند. علاوه بر آن تجهيزات بسياري از آلمان و ژاپن وارد شدهاند. به اين ترتيب منظور ما اين است كه تهيهكنندگان به شهرك سينمايي مدرس بيايند و كار فيلم خود را به اتمام برسانند." ـ چينهچيتا استوديوي وسيع و مجهزي كه در اواخر دهه 30 در حوزه رم ساخته شد و تحت نظارت دولت قرار گرفت. دولت فاشيست موسوليني كه سينما را وسيله تبليغاتي مناسبي يافته بود، به فيلمسازي توجهي خاص داشت، با اين نظر كه شهر سينمايي رم به رقابت با هاليوود بپردازد. از لويچي فردي مديركل امور سينمايي حكومت فاشيست موسوليني نقل كردهاند :«ساعت دو بعد از نيمه شب 26 سپتامبر سال 1935 صداي زنگ تلفن سكوت خانهام را در هم ميشكند. شتابان به طرف تلفن ميروم، گوشي را برميدارم، صدائي لرزان خبر ميدهد كه چينز، تنها استوديوي بزرگ فيلمبرداري رم در شعلههاي آتش سوخته است. من اين واقعه را سرآغاز تولد چينهچيتا ميدانم.» موسوليني تأثير سينما را به درستي ميشناخت اما بدون ترديد فيلمسازي به عنوان هنر مقصود وي نبود و بلكه او به نيروي عظيم تبليغاتي نهفته در سينما پي برده بود. در آتشسوزي چينز كه استوديويي خصوصي و متعلق به كارلوكوفكوروني بود، سي سال تاريخ سينماي ايتاليا خاكستر شد. موسوليني، لوييجي فردي را كه سالها قبل هاليوود را ديده بود و رؤياي شهري سينمايي در اندازههاي هاليوود را در سر داشت مأمور بازسازي تجهيزات سينمايي ايتاليا كرد. او هم كارلوكوفكوروني را به همكاري دعوت كرد و به او اختيارات كامل داد. بدينسان در 29 ژانويه سال 1936 موسوليني اولين سنگ بناي چينه چيتا را بيان نهاد. در خلال عمليات اجرايي، موسوليني همه مراحل را زيرنظر داشت و اغلب به بازديد ميآمد. سرانجام پس از حدود 450 روز كار سخت و مداوم، در 28 آوريل سال 1937 چينهچيتا در محوطهاي به وسعت 600 هزار متر مربع با 16 استوديو در حاليكه از قبل چهار فيلم در دست تهيه بودند، توسط شخص موسوليني افتتاح شد. در ميان اولين آثاري كه در چينهچيتا ساخته شدند ميتوان به "لوچانوسراي خلبانگ" ،"ناپل زمانهاي ديگر" و "جور به وردي" اشاره كرد. چينه چيتاي اكنون چينهچيتا در حومه شهر رم واقع شده و عليرغم داشتن فاصله معقول با شهر براي عزيمت به چينهچيتا با توجه به بار اتومبيلهاي مهاجم بيشماري كه عرصه را بر همه تنگ كردهاند بايد دو ساعت در انتظار نشست كه براي حل اين مشكل بهترين و سريعترين راه حل استفاده از متروي شهر رم است كه از مجاور اين كارگاه سينمايي ميگذرد و ايستگاه ماقبل آخر، مقصد مورد نظر است. به محض بالا آمدن از پلههاي ايستگاه چينهچيتا، بلافاصله در سمت چپ سر در شهرك نمايان ميشود و بعد در عرصههاي وسيع به پيش روي واردشوندگان خودنمائي ميكند. هرچند استوديوهاي جانبي در ورودي به شكل انبارهاي معمولي به نظر ميآيند اما در داخل يكي از اين انبارها، ابزارآلات جنگي است كه انسان از ديدن درختان تنومند در ميان خار و خاشاك و علفها گيج ميشود و به واقع جنگي محبوس را ايجاد كردهاند. ايتاليا در آنجا با دكور بازسازي شده ولي صرفاً نماسازي است و در پشت اين فضاها چيزي جز داربست و ميلههاي فلزي و چوبي نيست. اين دكورها بعد از بهرهبرداري مورد تعمير و استفاده مجدد قرار ميگيرند و در غير اين صورت در نمايشگاهي به بازديد عموم گذاشته ميشود. از ديگر دكورهاي عظيم فضايي است كه در مقابل آن استخري ساختهاند و چوبهاي بقاياي يك كشتي بر روي آب ديده ميشود كه احتمالاً مربوط به يكي از فيلمها است، ضمناً داراي بركه با وسعتهاي مختلف است كه بزرگترين آن 165×62 متر ميباشد. پرده آبي يك صفحه عظيم است كه براي پسزمينههاي متفاوت به ويژه آسمان مورد استفاده قرار ميگيرد. اخيراً يعني بعد از ساختن صحنه چينهچيتا مجهز به دستگاه مونتاژ ديجيتال شده به انضمام استوديوي تمام الكترونيكي كه براي ضبط برنامههاي تلويزيوني مستقيم بسيار مناسب و مورد بهرهبرداري قرار گرفته است. در مجموع چينهچيتا امروز ضمن برخورداري از جديدترين و پيچيدهترين تجهيزات فيلمبرداري و نورپردازي داراي 17 استوديو است كه 12 استوديو مجهز به اتاق لباس و گريم جداگانه و كليه امكانات فيلمبرداري است. از ويژگيهاي چينهچيتا اين است كه همه مراحل يك فيلم از روزي كه كليد زده ميشود تا مونتاژ نهايي در همين جا انجام ميشود و جالبتر اينكه فيلمساز روز بعد ميتواند راشهايي را كه گرفته، ببيند تا در صورت رضايت آنها را به مرحله مونتاژ بفرستد و يا اينكه نماها را تكرار كند، حال آنكه در هاليوود عليرغم وجود امكانات تكنيكي وسيعتر و پيشرفتهتر شايد فيلمساز قادر نباشد كه كنترل كامل اثرش را در اختيار بگيرد. هاليوود ناحيهاي در هشت مايلي شمال غربي شهر لسآنجلس واقع در ايالت كاليفرنيا كه به عنوان مركز صنايع فيلمسازي امريكا، محل تجمع استوديوهاي بزرگ و سمبل فيلم و سينما و تمام تجمل و فانتزي و زيباييهايي وابسته به آن شناخته شده است. اولين مهاجران و سرگردانها در حدود سال 1870 در اين ناحيه ساكن شدند. در فاصله 1880 تا 1890 همسر ”هوريس.اچ.ويلكاكس“ (H.H.Wilcox) كه دلال معاملات املاك بود به اين ناحيه اسم هاليوود را اطلاق كرد. هاليوود از سال 1910 شخصيت رسمي يافت و ناحيهاي از شهر لسانجلس شد. كاليفرنياي جنوبي از حدود سال 1907 به سبب آفتاب دائمي و مناظري متفاوت از كوههاي برفپوش تا صحراهاي لخت، نظر فيلمسازان را به خود جلب كرده بود. در سال 1908 فيلمبرداري فيلم ”كنتدومونت كريستوفر“ كه در شيكاگو شروع شده بود در كاليفرنيا تمام شد. ديويدوارگگريفيث فيلمساز بزرگ از سال 1910 فيلمهايش را مرتب در كاليفرنيا ميساخت. وقتي كه در سال 1909 شركت ثبت علائم و حقوق سينمايي به وجود آمد فيلمسازان مستقل، كار را دور از نيويورك و نزديك به مرز مكزيكو به صرفهتر ديدند و در نتيجه يك محور جديد فيلمسازي در ساحل غربي امريكا به وجود آمد. اولين استوديوي فيلمسازي را در هاليوود به سال 1911 ، ديويد هورسلي (D.Horsley) پايهگذاري كرد. تا پايان همين سال 10 شركت ديگر در هاليوود صاحب استوديو شده بودند. با اضمحلال شركت ثبت علائم و حقوق سينمائي، فيلمسازان مستقل نظير ”جسيلاسكي“ (Jesse Lasky) ، ”سيموئل كلدوين“ (S.Goldwyne) و ”سيسيلب.دوميل“ (C.D.Domille) اعتباري تازه به دست آوردند. ”دوميل“ در سال 1913 فيلم ”شوهر زن سرخپوست“ (The quaw man) را ساخت كه اولين فيلم امريكايي از نظر فروش و گيشه بود. اين افراد همراه با كسان ديگري مثل ”آدولف زوكور“ (A. Zukor) ”تامساينس“ (T.Ince) و ”لوئيب.ماير“ كانون منحصر به فردي براي فيلمسازان به وجود آوردند كه بر آن شم بسيار دقيق تجارتي همراه با ذخيره كافي از استعداد و زيبايي فرمان ميراند. شهرک غزالی، تنها شهرک سینمایی ایران از زمان حضور سینماتوگراف در ایران مجموعه منظم و جامعی تاكنون شكل نگرفته كه بتوان به عنوان یك الگوی مناسب به بررسی و معرفی آن نشست، هرچند استودیوهای خصوصی و دولتی كوچكی در سطح كشور به وجود آمده كه نسبتا هم توانستهاند پاسخگوی نیازهای تولیدات داخلی باشند، منتهی در حد امورات لابراتواری و به صورت مختصر در حد پلاتوها؛ اما مجموعهای كه بتواند حجم قابل ملاحظهای از نیازهای یك فیلم را برآورده کند، در سطح كشور وجود ندارد، الا شهرك سینمایی غزالی كه توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است. این شهرك در حاشیه اتوبان تهران ـ كرج، مابین اتوبان و جاده قدیم واقع شده كه به علت وجود استودیوهای مجهز و لابراتوارهای متعدد و مناسب در مركز صدا و سیما در حد چند محله با چند زون از فضاهای سنتی تهران و گاها ایران محدود شده، در واقع به عنوان یك شهرك سینمایی كه معمولا در سطح جهان شهرك سینمایی معرفی میشود عمل نمیكند. این شهرك صرفا به فضاهای سنتی و قدیم ایران اكتفا كرده و در صورت وجود لوكیشنهای جدید باید در منطقه باز موجود اطراف شهرك دكورسازی شود كه به علت عدم كنترل نور، صدا و عوامل مختلف طبیعی و مصنوعی قابل بهرهبرداری برای تمام موضوعات و فصول نیست. كلیه مراحل تولید فیلم از زمان كلید خوردن تا نمایش در ساختمان تولید باید در محل شهرك باشد تا مشكلات كارگردان را تقلیل دهد، اما به علت وجود بخش اعظم كار در ساختمان تولید صدا و سیما، شهرك از این كمبود رنج میبرد و خودكفا نیست. به علت عدم عمق در فضاهای مصنوع و عدم باربری دیوارها، سازه و مصالح بكار رفته، تلاش برای محكمسازی و استحكام بنا صورت نگرفته و غالب فضاها نیاز به مرمت دارند، در غیر این صورت تخریب خواهند شد. شهرك سینمایی صدا و سیما كه با هدف ساخت مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی تولید صدا و سیما طراحی و ساخته شده است در چند مرحله مورد بهرهبرداری واقع شد. شهرك سینمایی صدا و سیما از چند زون (ناحیه) مختلف تشكیل گردیده است. یكی از زونها اختصاص به محلات قدیمی و سنتی دارد كه برای بازسازی این نماها بیشتر از مواد و مصالح واقعی استفاده شده است. زون دیگری اختصاص به بازسازی محلات و خیابانهای خاصی در بعضی از شهرها دارد؛ این خیابانها عبارتند از بازسازی خیابان اصلی گرگان، خیابان تهران قدیم، نمای بازسازی شده كوفه، نمای بازسازی شده دمشق، شهر اورشلیم و.... ناحیه دیگر در شهرك سینمایی غزالی اختصاص به بازسازی مناطق جنگی دارد. در این بخش تنها بخشهای کلی ساخته شده، به جزییات پرداخته نشده است. اين طور به نظر مي رسد كه سينماي ايران با توان و قابليت هايي كه در سطح ايران و جهان از خود نشان داده است، همچون توليد سالانه 70 فيلم بلند و 400 فيلم كوتاه، نياز به فضاهاي تخصصي توليد فيلم بيشتر از حد واندازه شهرك غزالي دارد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده