گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ معمولاً شهرها از چهار نوع فضاي اصلي پوشيده شدهاند و در واقع كل سطح زمين موجود در شهرها به اين فضاها اختصاص يافته است ، كه عبارتند از : فضاهاي مسكوني ، فضاهاي سواره و پياده ، فضاهاي سبز و اماكن ورزشي و ساير فضاهاي خدماتي كه به ترتيب و به طور معمول حدود آنها در تراكمهاي متوسط شهري ، 50 ، 25 ، 15 ، 10 درصد سطح زمين ميباشد (شيعه ، 1369) . مسکن شبکه معابر فضای سبز منبع:http://www.shahrsazi-mhud.ir/ 8 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ تعريف مسكن و انواع آن در تعريف مركز آمار ايران « واحد مسكوني ، مكان ، فضا و يا محوطهاي است كه يك يا چند خانوار در آن سكونت داشته و به يك يا چند ورودي (شارع عام يا شارع خاص) راه داشته باشد» (مركز آمار ايران ، 1375). مسكن شهري از نظر نوع ، تراكم مسكوني و نيز تعداد طبقات و خانوار ساكن به چند دسته طبقهبندي ميشود ، اما از نظر جمعيتي به سه دسته تك خانواري ، چند خانواري و مجتمع مسكوني قابل تقسيم است (كتاب سبز، جلد چهارم). مسكن مستقل ويلايي (Detached) به آن نوع از خانهها اطلاق ميشود كه مستقل و جدا از هم و داراي حياط و فضاي باز خصوصي مي باشند. اين خانهها ، كه محل سكونت يك يا دو خانوار ميباشند، بعضاً در محله هاي قديمي ديده مي شوند و داراي تعداد زيادي اتاق هستند. به خانههاي مستقل نسبتاً بزرگ در بخشهاي جديد شهري اصطلاحاً مسكن ويلايي گفته ميشود و محلههايي كه اين نوع خانهها در آنها احداث شده است ، جزء منطقه تراكم بسيار كم به شمار ميروند. خانه هاي نيمه مستقل (Semi-Detached) كه به طور رديفي در امتداد معابر شهري ساخته شدهاند، بخشهاي مياني شهرهاي ايران را تشكيل ميدهند. اقتصاد زمين و ساختمان و تأمين مسكن براي خانوارهاي جوان ، سبب احداث يك يا چند اشكوب جديد روي طبقه اصلي ميشود. خانه هاي آپارتماني « Apartment (Flats) » ، بخش عمدهاي از مسكن شهري را در شهرهاي بزرگ و متوسط تشكيل ميدهند. خانههاي آپارتماني با توجه به اينكه در نواحي كم درآمد و يا پر درآمد احداث شوند، از نظر اندازه و نوع و ميزان تنوع متفاوت خواهند بود. بخشهاي مسكوني آپارتماني، خاص نواحي پرتراكم شهري است. اين نواحي خصوصيات اجتماعي و فرهنگي ويژهاي دارند كه ميتوان از آن با عنوان « شيوه زندگي شهري » ياد كرد. خانه هاي آپارتماني تهران مجتمعهاي مسكوني (Clusters) با تجمع تعدادي آپارتمان در يك بلوك شهري، كه به شكل يكپارچه طراحي و تركيب شده باشند، پديد مي آيد. بسياري از مجتمعهاي مسكوني داراي فضاي عمومي مشتركي هستند كه مورد استقاده همگاني ساكنان مجتمع قرار ميگيرد و ديگران حق استفاده و حتي ورود به آن را ندارند. يك مجتمع مسكوني ممكن است از خانههاي ويلايي مستقل و يا آپارتمانهاي چند طبقه شكل گيرد. اندازه مجتمعهاي مسكوني نيز متنوع است و برخي از آنها ، مانند مجتمع اكباتان در تهران، به اندازه يك شهر متوسط جمعيت دارند. شهرك اكباتان تهران برج (Sky Scraper) اصطلاحاً به آپارتمانهاي بلندمرتبه بيش از ده اشكوب گفته ميشود. آپارتمانهاي بلندمرتبه معمولاً براي اسكان اقشار كم درآمد و متوسط درآمد شهري، مانند كارگران و كارمندان ، احداث ميشوند ، اما در كلان شهري مانند تهران ، الگوي ديگري از برج سازي شكل گرفته است. يعني در نواحي مرفهنشين، كه قدرت اقتصادي ساكنان آن و قيمت زمين بسيار زياد است، آپارتمانهاي بلندمرتبه بسيار مدرن براي استفاده طبقات پر درآمد شهري احداث ميگردد. برجهاي «اسكان» ، « آ. اس. پ » و « ونك پارك» در تهران از جمله : اين نمونهها مي باشند. در سالهاي اخير برج سازي در نواحي ييلاقي، خوش آب و هوا و شمال شهر تهران به دليل گراني زمين و تقاضاي زياد، رواج يافته است كه اين برجها با مسكن ويلايي پيرامون خود هماهنگي ندارند و لذا مشكلات خاصي ، نظير جريان هوا، اشراف ، مشكلات ترافيكي و غيره ، بوجود آورده اند. برجهاي شمال تهران 7 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ روند سياستگذاري مسكن در ايران در دوران قبل از انقلاب اسلامي ، با پيدايش مشكل مسكن در تهران و شهرهاي ديگر، توجه دولت به مسأله جلب و سياستهاي پيشبيني شده، در قالب برنامههاي پنج ساله متجلي شد. در برنامههاي اول و دوم عمراني كشور، اصولاً فصل و اعتبار مشخصي براي فعاليت خانه سازي و تأمين مسكن در نظر گرفته نشده است و از برنامه هاي سوم عمراني به بعد، طرحها و برنامه هاي مربوط به بخش مسكن در برنامههاي پنج ساله ديده ميشود. در برنامه هاي سوم عمراني قبل از انقلاب (1346-1342) ، سياستها و خط مشيهاي دولت در امر مسكن عبارت بودند از : نظارت بر كليه فعاليتهاي مربوط به تهيه مسكن ، تعيين و برآورد نيازها در اين زمينه ، تهيه برنامههاي مالي به منظور اعطاي وامهاي درازمدت و گسترش اقدامهاي خودياري در تهيه مسكن با كمك و راهنمايي دولت (سازمان برنامه و بودجه ، گزارش برنامه عمراني سوم (1346-1342)) . در اين برنامه مشكلات متعددي مانع اجراي صحيح برنامه گرديد. سياستها و خط مشي هاي بخش مسكن در برنامه چهارم عمراني (1351-1347) در قالب ايجاد صندوقهاي پس انداز، بررسي سبك معماري و نوع مصالح ساختماني ، نظارت بر صدور پروانههاي ساختماني ، تأمين موجبات خانه سازي به وسيله صاحبان صنايع ، نوسازي محلههاي قديمي در قالب طرحهاي جامع شهري، توجه به ايجاد ارتباط بين مسكن و شهرسازي ، و در نهايت تشويق آپارتمانسازي و احداث مجتمع هاي مسكوني ، دنبال شد. در مجموع ، علي رغم اجراي نسبي اهداف برنامه ، عدم تناسبها و عدم هماهنگيها در اجراي برنامه، مانع حل قطعي مشكل مسكن گرديد. در برنامه عمراني پنجم قبل از انقلاب اسلامي (1356-1352) ، سياستهاي دولت تحت عنوان سياستهاي اجرايي برنامه ، مواردي چون سياستهاي اعتباري ، سياستهاي مستقيم دولت مانند ايجاد تعادل در عرضه و تقاضاي مسكن ، سياستهاي تأمين زمين مانند تخصيص اراضي دولت به شهرداريها با قيمت مناسب و سياستهاي مربوط به روشهاي ساختماني مانند بررسي مصالح ساختماني و با توجه به شرايط اقليمي را شامل مي شده است. در اين برنامه ، هم دولت و هم بخش خصوصي بيش از پيش فعال شدند. به ويژه اينكه به گروههاي كم درآمد توجه خاصي مبذول شد و دولت در طي برنامه 28 هزار واحد مسكوني براي آنان احداث كرد. در اين برنامه تنها اهداف كمي برنامه محقق شد و اهداف كيفي آن همچنان لاينحل باقي ماند (اهري، 1375) . سالهاي اوليه پس از انقلاب ، با توجه به شرايط اجتماعي و اقتصادي موجود ، اصولاً تفكر برنامهريزي به ويژه در زمينه مسكن دنبال نشد. در برنامه اول توسعه اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (1372-1368) ، توسعه و ترويج سازههاي بتني در شهرهاي بزرگ و متوسط و ايجاد صنايع پيش ساخته در شهرهاي بزرگ براي تشويق توليد انبوه مسكن و استفاده از مصالح ساختماني، به خصوص صنايع پتروشيمي به منظور جايگزيني مصالح وارداتي در دستور كار قرار گرفت. در برنامه دوم توسعه اقتصادي – اجتماعي و فرهنگي كشور (1378-1374) سياستها و خط مشيهايي از جمله استفاده بهينه از زمين، كمك به احداث مسكن براي متقاضيان كم درآمد، تقليل متوسط سطح زيربناي مسكوني، آموزش فنون ساخت و ساز نوين، تقويت منابع مالي بانك مسكن و امثال آن به تصويب رسيده است. ارزيابي برنامههاي بعد از انقلاب نشان ميدهد كه اولاً سهم بخش دولتي در آنها ناچيز است و ثانياً، سهم تأمين مسكن گروههاي كم درآمد بسيار پايين است. 7 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ شاخص هاي مسكن براي شناخت وضعيت مسكن، شاخصهاي متعددي وجود دارد، از جمله ميتوان به شاخصهايي چون كيفيت ساختمان (نوع مصالح مورد استفاده) ، نحوه تصرف واحدهاي مسكوني، قدمت واحدهاي مسكوني و غيره اشاره كرد. در اين جا تعدادي از شاخصهاي مسكن به طور مختصر مورد بررسي قرار ميگيرد. كيفيت واحدهاي مسكوني اين شاخص با تعيين نوع مصالح مورد استفاده در سه گروه مصالح با دوام، مصالح نيمه بادوام و مصالح كم دوام تعريف ميشود. از مجموع واحدهاي مسكوني واقع در نقاط شهري در سال 1375، 79 درصد مصالح مورد استفاده بادوام ، 15 درصد نيمه بادوام و 6 درصد كم دوام بودهاند. بالاترين كيفيت واحدهاي مسكوني به نقاط شهري استان تهران (96 درصد مصالح بادوام) و پائينترين آن به استان گيلان (23 درصد مصالح بادوام) اختصاص دارد (مركز آمار ايران ، 1375). قدمت واحدهاي مسكوني قدمت واحدهاي مسكوني در پنج گروه نوساز (كمتر از يك سال) ، يك تا پنج سال، پنج تا ده سال ، ده تا بيست سال و بيست سال و بيشتر تقسيمبندي ميشود كه ساختمانهاي ده تا بيست سال بالاترين درصد واحدهاي مسكوني نقاط شهري كشور (37 درصد) و ساختمانهاي نوساز، پائينترين ميزان آن را (2 درصد) به خود اختصاص دادهاند. همچنين قدمت 17 درصد واحدهاي مسكوني يك تا پنج سال، 19 درصد پنج تا ده سال و 24 درصد بيست سال و بيشتر از آن ميباشد. (مركز آمار ايران، 1375). نحوه تصرف واحدهاي مسكوني اين شاخص نيز به پنج گروه ملكي عرصه و اعيان ، ملكي اعيان ، اجارهاي، در برابر خدمت و مجاني تقسيم مي شود. در نقاط شهري كل كشور ، 63 درصد واحدهاي مسكوني داراي مالكيت عرصه و اعيان است و نحوه تصرف 3 درصد واحدهاي مسكوني در برابر خدمت مي باشد. همچنين نحوه تصرف 21 درصد واحدهاي مسكوني اجارهاي ، 9 درصد مجاني و 5 درصد ملكي اعيان مي باشد. بررسي شاخص نحوه تصرف واحدهاي مسكوني نشان مي دهد كه بالاترين ميزان مالكيت عرصه و اعيان به استان اردبيل (77 درصد) و پائينترين آن به خراسان (50 درصد) اختصاص دارد. (مركز آمار ايران، 1375). قيمت زمين و مسكن متوسط قيمت يك مترمربع زمين ساختمانهاي كلنگي در 21 شهر منتخب در سال 1377 ، طيفي از حداقل 200 هزار ريال (كرمان) تا حداكثر 368/1 هزار ريال (تهران) را شامل ميشود. پس از تهران، قيمت يك مترمربع زمين در شهرهاي اصفهان ، مشهد ، شيراز و كرج به ترتيب با 790 ، 636، 572 و 508 هزار ريال بالاترين رقم را به خود اختصاص داده است. افزايش قيمت زمين طي سالهاي 1373 الي 1377 در 21 شهر منتخب، نوسان قابل توجهي را نشان ميدهد ، به طوري كه قيمت زمين در شهر مشهد با 300 درصد افزايش از 212 هزار ريال در سال 1373 به 636 هزار ريال در سال 1377 رسيده است. در مقابل، كمترين ميزان افزايش قيمت زمين در شهر كرمان ديده ميشود كه از 126 هزار ريال در سال 1373 به 200 هزار ريال در سال 1377 (افزايشي معادل 158 درصد) رسيده است. متوسط قيمت زمين در شهر تهران طي اين 5 سال، از 558 هزار ريال به 368/1 هزار ريال افزايش يافته كه معادل 245 درصد رشد داشته است. متوسط قيمت يك مترمربع زيربناي واحدهاي مسكوني با قيمت زمين در 21 شهر منتخب انطباق كامل ندارد. در زمينه اين شاخص ، متوسط بالاترين قيمت يك مترمربع زيربناي واحد مسكوني (558/1 هزارريال) در سال 1377 به شهر تهران تعلق دارد. پس از آن شهرهاي قزوين (908 هزار ريال) ، اصفهان (906 هزارريال) ، رشت (848 هزار ريال) و كرج (834 هزار ريال) قرار ميگيرند. پائينترين قيمت زيربنا نيز به شهرهاي اروميه (406 هزار ريال) و يزد (470 هزار ريال) اختصاص مييابد (سالنامه آماري كشور ، 1377) . خانوار در واحد مسكوني شاخص خانوار در واحد مسكوني طي دو دهه 1365 ـ 1355 و 1375 ـ 1365 بهبود قابل توجهي يافته است. در سال 1355 در هر واحد مسكوني 37/1 خانوار ساكن بوده است كه در سال 1365 به 18/1 و در سال 1375 به 15/1 خانوار كاهش يافته است. در بين استانهاي كشور سيستان و بلوچستان بالاترين رقم اين شاخص را (26/1 خانوار در هر واحد مسكوني) به خود اختصاص داده است و استان يزد مطلوبترين وضعيت را (06/1 خانوار در واحد مسكوني) در سال 1375 دارا ميباشد (مركز آمار ايران ، 1375) . نفر در اتاق اين شاخص نيز طي سه دوره سرشماري روند مطلوبي داشته است به طوري كه نفر در اتاق در سال 1355 ، برابر 84/1 بوده است و در سالهاي 1365 و 1375 ، به 52/1 و 31/1 نفر كاهش يافته است. اين شاخص ، همانند خانوار در واحد مسكوني ، در استانهاي يزد و سيستان و بلوچستان ، پائينترين (02/1) و بالاترين (77/1) رقم را به خود اختصاص داده است (مركز آمار ايران، 1375). اتاق در واحد مسكوني تعداد اتاق در واحدهاي مسكوني نقاط شهري كشور، همانند دو شاخص پيش گفته ، بهبود يافته است. اين رقم كه در سال 1355 برابر 55/3 بوده است، در سال 65 به 76/3 و در سال 75 به 01/ 4 اقرايش يافته است. استانهاي فارس و يزد (62/4) و پس از آنها سمنان (6/4) ، بهترين وضعيت را در ميان ساير استانها دارا ميباشند و پائينترين رقم اتاق در واحد مسكوني به استان قم (44/3) اختصاص دارد. در استان تهران شاخص مذكور در سال 1365 طي يك دهه از 93/3 به 76/3 كاهش يافته ولي مجدداً در سال 75 به 84/3 افزايش يافته است (مركز آمار ايران ، 1375). نفر در واحد مسكوني يكي از شاخصهاي مورد استفاده براي شناخت وضعيت موجود مسكن، نفر در واحد مسكوني است كه با شاخص خانوار در واحد مسكوني و بعد خانوار ارتباط مستقيم دارد. بررسي شاخص نفر در واحد مسكوني طي سه دوره سرشماري نشان ميدهد كه تعداد نفر در هر واحد مسكوني نقاط شهري كشور ، در سال 1355 برابر 54/6 نفر بوده است كه در سال 1375 به 24/5 نفر كاهش يافته است. اين امر نيز مبين بهبود وضعيت مسكن در نقاط شهري كشور ميباشد. بالاترين رقم نفر در واحد مسكوني در استان سيستان و بلوچستان (43/7) و پائينترين آن در استانهاي تهران (68/4) و يزد (74/4) ديده ميشود (مركز آمار ايران 1375). به طور كلي و براساس بررسي شاخصهاي مسكن در نقاط شهري كشور ميتوان گفت كه اين شاخصها طي دو دهه بعد از انقلاب اسلامي در مقايسه با دوران قبل از انقلاب (1355)، بهبود قابل توجهي يافته است ، گرچه هنوز هم براي افزايش كيفيت و كميت هر يك از شاخصهاي مسكن تلاش ميشود. بهبود وضعيت كيفي مسكن در هر يك از شاخصهاي مسكن مشهود است و به نظر ميرسد كه در آينده ، افقهاي روشني براي كاهش معضلات مسكن در سطح كشور گشوده شود. 4 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ انواع راهها تعريف راه و خيابان در آئين نامه طراحي راههاي شهري ـ بخش مباني (وزارت مسكن وشهرسازي، 1374) چنين آمده است : « مجموعهاي است كه براي عبور وسايل نقليه موتوري، دوچرخه و پياده ساخته ميشود. به راه در داخل آبادانيها، خيابان نيز اطلاق ميشود، مگر در مورد راههايي كه عملكرد برون شهري دارند ولي از داخل اين مناطق ميگذرند (راههاي شرياني درجه 1) كه اطلاق خيابان به آنها معمول نيست.» از نظر نحوه تعيين مشخصات هندسي ، راههاي شهري به سه گروه كلي متمايز از يكديگر طبقهبندي ميشوند كه عمدتاً با توجه به نقش آنها تعريف ميشوند : راههاي شرياني درجه 1 ، شرياني درجه 2 و خيابانهاي محلي . راههاي شهري شش نقش اصلي برعهده دارند كه عبارتند از : فراهم آوردن امكان جابجايي براي وسايل نقليه موتوري (نقش جابجايي). فراهم آوردن امكان دسترسي وسايل نقليه موتوري به بناها و تأسيسات (نقش دسترسي). ايجاد بستري براي ارتباطات اجتماعي نظير كار، گردش ، بازي و ملاقات (نقش اجتماعي). شكل دادن به ساختار معماري (نقش معماري شهري). تأثير در آب و هواي محيط اطراف راه (نقش تأثيرات آب و هوايي) تأثير در اقتصاد شهر (نقش اقتصادي) از شش نقش فوق الذكر، سه نقش جابجايي ، دسترسي و اجتماعي ، معيارهاي اصلي طبقهبندي راههاي شهرياند به طوري كه : در راههاي شرياني درجه 1 ، جابجايي تنها نقش اصلي است و نقشهاي دسترسي و اجتماعي به نفع آنها تنظيم ميشوند. در راههاي شرياني درجه 2 ، نقشهاي جابجايي و دسترسي هر دو اصلي است و نقش اجتماعي راه به نفع اين دو نقش تنظيم ميشود. در خيابانهاي محلي ، هر سه نقش جابجايي ، دسترسي و اجتماعي اصلياند و به آنها توجه يكسان ميشود. از آنجا كه بطور طبيعي غلبه با وسايل نقليه موتوري است، رعايت نقش اجتماعي ايجاد ميكند كه سرعت و حجم ترافيك موتوري به شدت تحت نظر گرفته شود. با توجه به نقش راهها ، راه شرياني درجه 1، راهي است كه در طراحي و بهرهبرداري از آن به جابجايي وسايل نقليه موتوري برتري داده شود. براي رعايت اين برتري ، دسترسي وسايل نقليه موتوري و همچنين عبور پيادهها از عرض راه تنظيم ميشود. راههاي شرياني درجه 1، ارتباط با شبكه راههاي برون شهري را تأمين مي كنند. با اعمال درجات مختلفي در كنترل دسترسي ، راههاي شرياني درجه 1 به آزاد راه ، بزرگراه و راه عبوري دسته بندي ميشوند : آزاد راه، راهي است كه در تمام طول آن ، ترافيك دو طرف به طور فيزيكي از يكديگر جداست و جريان ترافيك در آن بدون وقفه (آزاد) است و تقاطع همسطح در آن وجود ندارد. بزرگراه ، راهي است كه ترافيك دو طرف آن به طور فيزيكي از يكديگر جداست و در طولهاي قابل ملاحظه اي از آن ميتوان جريان ترافيك را پيوسته فرض كرد. بزرگراه ميتواند معدودي تقاطع همسطح داشته باشد، به شرطي كه فاصله تقاطع ها از يكديگر زياد (بيش از حدود 5/2 كيلومتر) باشد. راه عبوري ادامه راههاي برون شهري دو طرفه در داخل شهرهاي معمولاً كوچك و متوسط يا روستاهاست ، به شرط آنكه عملكرد عبوري آنها در داخل شهر يا روستا نيز حفظ شود. فاصله تقاطعهاي همسطح راه عبوري از يكديگر كمتر از حدود 5/2 كيلومتر نيست. راه شرياني درجه 2 ، راهي است كه در طراحي و بهره برداري از آن ، به جابجايي و دسترسي وسايل نقليه موتوري برتري داده ميشود. براي رعايت اين برتري، حركت پيادهها از عرض خيابان كنترل ميشود. راههاي شرياني درجه 2 داراي عملكرد درون شهرياند و شبكه اصلي راههاي درون شهري را تشكيل ميدهند. خيابان محلي ، خياباني است كه در طراحي و بهرهبرداري از آن ، نيازهاي وسايل نقليه موتوري ، دوچرخه سوار و پياده با اهميت يكسان رعايت ميشود. براي رعايت حال پياده و دوچرخه سوار، سرعت وسايل نقليه موتوري در اين خيابانها، پائين نگه داشته ميشود. 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ شبكه هاي ارتباطي شبكههاي ارتباطي درون شهري سيستمهاي متفاوتي را دارا مي باشند كه از آن ميان ميتوان به چهار سيستم اصلي شعاعي ، شطرنجي ، حلقوي و ارگانيك اشاره كرد : سيستم شعاعي در اين نوع سيستم ، خيابانها از يك هسته مركزي منشعب ميشوند و توسعه آن با ادامه دادن خيابانها و يا شعاعهاي فرعي ديگري كه اضافه ميشوند به صورت محدود امكانپذير است. پيوند اجزاي شبكه با يكديگر از طريق هسته مركزي صورت مي گيرد و فرم شهر به صورت ستارهاي است. اين سيستم از لحاظ ترافيكي معايبي بسيار دارد. به عنوان مثال وسايل نقليه براي دسترسي از يك خيابان به خيابان ديگر، نخست بايد به مركز مراجعه نمايند و سپس به خيابان مورد نظر دسترسي پيدا كنند. شبكه ارتباطي شهر مقدس مشهد از اين نوع است (كتاب سبز، جلد3). شهر مشهد - نمونه الگوي سيستم شعاعي سيستم شطرنجي سيستمي است غيرمركزي كه در آن تعداد زيادي گره يا نقطه تقاطع وجود دارد. كليه نقاط توسط شبكه پوشش داده شده و توسعه شبكه به هر سمت و به طور نامحدود (بصورت نظري) ، امكانپذير است. در مناطق مركزي و يا تجاري ، مسيرهاي متعددي براي تردد وجود دارد و از خيابانهاي مورب براي كوتاه كردن راههاي دور و سفرهاي طولاني استفاده ميشود. هر چند كه خيابانهاي مورب باعث به وجود آمدن تقاطعهاي متراكم و نامتعادل خواهند شد (كتاب سبز، جلد 3). شهر گنبد كاووس - نمونه الگوي سيستم شطرنجي اين سيستم از محاسن و معايبي برخوردار است. محاسن اين سيستم عبارتند از : ارتباط مستقيم با قسمتهاي دورتر شهر. استفاده بهينه از زمين (فاقد پرت زمين). ايجاد آب نماها، پاركها، باغها و يا مجسمههاي يادبود در محل تقاطع خيابانهاي مورب كه به زيبايي شهر مي افزايد. به دليل كمي موانع ، عمليترين سيستم محسوب ميشود. عيب اصلي اين سيستم وجود تقاطعهاي خطرناكي است كه در محل اتصال خيابانهاي مورب و شطرنجي پديد مي آيد. علاوه بر اين ، تعداد تقاطعها نيز در خيابانهاي شطرنجي زياد است (هايراسكار، 1989) در شبكه ارتباطي شهرهاي ايلام، گنبدكاووس، شهركرد، فريمان، سلماس، بافت جديد دزفول و محلاتي از تهران (تهران نو، نارمك و تهران پارس) و برخي ديگر از شهرها اين سيستم ديده ميشود (فريد، 1368) سيستم حلقوي (رينگ سيستم) در شهرهايي كه شبكه ارتباطي آنها شعاعي است، سعي ميشود براي غيرمركزي كردن شبكه، در قسمتهايي از معابر، شعاعها را به صورت خيابانهاي عريض و حلقهاي شكل به هم مرتبط سازند. در اين سيستم ، حلقهها توسط شعاعهايي قابليت عملكرد پيدا ميكنند و تعداد حلقهها ميتواند مشخص كننده ميزان توسعه شهر باشد (كتاب سبز، جلد 3). مزاياي اين سيستم عبارتند از : نقش راههاي حلقوي، نقشي واسطهاي بين جادههاي مورب و جاده هاي محلي شهري است. راههاي حلقوي ، ترافيك را در بزرگراههاي مختلف پخش ميكنند، بنابراين از نظر ترافيكي بسيار مناسب اند. معايب اين سيستم موارد زير را شامل ميشود : قطعات كوچك زمين به صورت ذوذنقهاي شكل ميگيرند، از اين رو بهره برداري نامنظم از زمين، موجب به هدر رفتن مقدار زيادي از اراضي شهري ميگردد و از لحاظ احداث واحدهاي مسكوني مقرون به صرفه نيست (هايراسكار، 1989). شبكه ارتباطي شهر همدان نمونه بارزي از اين سيستم است و شهرهاي تبريز و خرمشهر نيز داراي سيستم نيمه شعاعي مي باشند (فريد، 1368). شهر همدان - نمونه الگوي سيستم حلقوي سيستم ارگانيك سيستم ارگانيك (آشفته) سيستمي است كه در طرح و تنظيم آن انديشه انسانها به كار گرفته نشده است، بلكه تكوين شهر به طور اتفاقي انجام يافته و راهها، خيابانها و كوچههاي تنگ آن با پيچ و خمهايي در يكديگر تنيده اند (فريد، 1368). اطلاق نام « ارگانيك » به اين علت است كه اين طرح به يك تصوير ميكروسكوپي، نظير آن چيزي كه ساختمان سلولي بافتهاي حيوان يا گياه را نمايش ميدهد، تشبيه ميشود. در سيستم ارگانيك خيابانها داراي انحناست و گاه عرض آنها متفاوت و در فواصل مختلف فضاهاي باز نامنظم و به شكل ناپيوسته ديده ميشود (هايراسكار، 1989). بافت شهرهاي شوشتر، رشت و لار و بافت قديم برخي از شهرهاي ايران داراي سيستم ارگانيك است (فريد، 1368). 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ نواع فضاهاي سبز فضاهاي سبز شهري نوعي از سطوح كاربري زمين شهري با پوششهاي گياهي انسان ساخت است كه واجد « بازدهي اجتماعي » و « بازدهي اكولوژيكي » مي باشند. منظور از بازدهي اكولوژيكي ، زيباسازي بخشهاي شهري، كاهش دماي محيط، توليد اكسيژن، افزايش نفوذپذيري خاك در مقابل انواع بارش و مانند اينها ميباشد و از ديدگاه حفاظت محيط زيست ، فضاهاي سبز شهري، بخش جاندار ساخت كالبدي شهر را تشكيل ميدهد (بهرام سلطاني ، 1371). انواع فضاهاي سبز فضاهاي سبز در وهله نخست به فضاهاي سبز و سطوح سبز، و در مرحله بعد به شهري و غيرشهري تقسيم ميشوند. تفاوت فضاي سبز و سطوح سبز از نظر اكولوژيكي در اين است كه سطوح سبز (مثلاً زمين ورزشي چمنكاري شده) نمي تواند مانند فضاي سبز شبه جنگلي در كاهش آلودگي صوتي مؤثر باشد و يا به نحو مطلوبي سبب كاهش دما شود. از اين ديدگاه ، طبقهبندي فضاهاي سبز به شرح دياگرام صفحه مقابل است. (كتاب سبز، جلد 9). براساس اين تقسيم بندي، فضاها و سطوحي كه با كاربري فضاي سبز در شهرها ارتباط پيدا ميكند، فضاهاي سبز عمومي ، نيمه عمومي و خياباني و سطوح سبز عمومي، خياباني و چمنهاي ورزشي را شامل ميشود. فضاهاي سبز عمومي واجد بازدهي اجتماعي ميباشد و براي عموم مردم براي گذراندن اوقات فراغت و تفريح قابل استفاده است و معمولاً «پارك» ناميده ميشود. در واقع فضاي سبز عمومي (اجتماعي) شامل فضاهاي سبز عمومي مجهز به خدمات و تسهيلات ميگردد. فضاهاي سبز نيمه عمومي داراي بازدهي اكولوژيكي هستند اما تعداد استفادهكنندگان آنها محدود است. محوطههاي باز ادارات ، پادگانها و بيمارستانها ، نمونههايي از اين فضا ميباشند. فضاهاي سبز خياباني ، درختكاري حد فاصل مسيرهاي پيادهرو و سوارهرو و همچنين فضاهاي ميادين و يا زمينهاي پيرامون بزرگراهها و خيابانها را شامل ميشود. سطوح سبز شهري نيز زمينهاي ورزشي چمنكاري شده و جزيرهها و لچكيهاي كنار خيابان را شامل ميشود كه عمدتاً جنبه زيبايي شناختي دارد و تا حدي نيز واجد بازدهي اكولوژيكي ميباشند. بطور كلي ميتوان گفت كه بخش قابل توجهي از فضاي سبز در طرحهاي شهري را فضاي سبز عمومي تشكيل ميدهد كه به دليل بازدهي اجتماعي و اكولوژيكي به طور همزمان از اهميت بالاتري برخوردار است. 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ عملكردهاي فضاي سبز فضاهاي سبز در شهرها ، به ويژه در شهرهاي بزرگ و صنعتي ، داراي عملكردهاي مختلفي ميباشند. فضاهاي سبز از يك سو موجب بهبود وضعيت زيست محيطي شهرها مي شود، و از سوي ديگر شرايط مناسبي را براي گذران اوقات فراغت شهروندان تعبيه ميكند. علاوه بر اينها، داراي عملكردهاي كالبدي نيز ميباشد (بهرام سلطاني ، 1371). اثرات فضاي سبز شهري از ديدگاه زيست محيطي مواردي چون كاهش آلودگي هوا، كاهش آلودگي صوتي ، بهبود شرايط بيوكليماتيك در شهر، افزايش نفوذپذيري خاك و تأثير مثبت بر چرخه آب در محيط زيست شهري و افزايش كيفيت آبهاي زيرزميني را شامل ميشود. فضاي سبز ميتواند به طور قابل توجهي دماي هوا را كاهش دهد و يا به تلطيف هوا كمك كند. در بررسي اثرات رواني ـ اجتماعي فضاي سبز بايد گفت كه انسان ، در هر شرايطي ، روزانه به چند ساعت فضاي ساكت و آرام نياز دارد كه فضاي سبز ميتواند اين فضا را تأمين نمايد. فضاي سبز شهري به عنوان بخش جاندار محيط شهري مكمل بخش بيجان شهر، يعني ساختار كالبدي شهر، مي باشد. در اين خصوص ، فضاي سبز ميتواند به عنوان لبه شهر، آرايش دهنده شبكه راهها و تفكيك كننده فضاهاي شهري ايفاي نقش نمايد (بهرام سلطاني ، 1371). فضاهاي سبز نيمه عمومي داراي بازدهي اكولوژيكي هستند اما تعداد استفادهكنندگان آنها محدود است. محوطههاي باز ادارات، پادگانها و بيمارستانها ، نمونههايي از اين فضا ميباشند. فضاهاي سبز خياباني ، درختكاري حد فاصل مسيرهاي پيادهرو و سوارهرو و همچنين فضاهاي ميادين و يا زمينهاي پيرامون بزرگراهها و خيابانها را شامل ميشود. سطوح سبز شهري نيز زمينهاي ورزشي چمنكاري شده و جزيرهها و لچكيهاي كنار خيابان را شامل ميشود كه عمدتاً جنبه زيبايي شناختي دارد و تا حدي نيز واجد بازدهي اكولوژيكي ميباشند. بطور كلي ميتوان گفت كه بخش قابل توجهي از فضاي سبز در طرحهاي شهري را فضاي سبز عمومي تشكيل ميدهد كه به دليل بازدهي اجتماعي و اكولوژيكي به طور همزمان از اهميت بالاتري برخوردار است. عكس هوايي مايل از پارك لاله تهران 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۰ استانداردهاي فضاهاي سبز تعيين سطح و سرانه كاربري فضاي سبز در ايران ، تاكنون عمدتاً براساس استانداردهاي مورد استفاده در كشورهاي ديگر بوده است. تعيين سرانه فضاي سبز تا حد زيادي بستگي به خصوصيات بيوكلماتيك منطقه و شهر دارد، بر اين مبنا بايد گفت سرانه فضاي سبز در يك شهر كويري و يا يك شهر بزرگ مانند تهران نميتواند شرايطي همانند با يك شهر ساحلي در استان مازندران داشته باشد. با وجود اين ، اطلاع از استانداردهاي فضاي سبز مي تواند به عنوان هدايتگر فعاليتها و خط مشيها به شمار آيد. براساس مطالعات و بررسيهاي وزارت مسكن و شهرسازي ، سرانه متعارف و قابل قبول فضاهاي سبز شهري در شهرهاي ايران بين 7 تا 12 مترمربع براي هر نفر است كه در مقايسه با شاخص تعيين شده از سوي محيط زيست سازمان ملل متحد (20 تا 25 مترمربع براي هر نفر)، رقم كمتري است. با وجود اين ، در شهرهاي مختلف كشور نيز اين رقم ، با توجه به ويژگيهاي متفاوت جغرافيايي و اقليمي آنها، با اختلافاتي همراه است كه ميزان آنرا طرحهاي مصوب هر يك از شهرها تعيين ميكنند (كتاب سبز، جلد 9). در مجموع « آنچه از ديدگاه محيط اجتماعي در ارتباط با فضاي سبز شهري اهميت دارد، ميزان فضاي سبز عمومي است ، يعني فضاي سبزي كه رفت و آمد عموم مردم در آنها بدون مانع باشد، يا به تعبير ديگر فضاي سبز اجتماعي » (كتاب سبز، جلد9 ) بنابراين مفهوم سرانه فضاي سبز تنها ميتواند براي آن نوع فضاي سبز به كار رود كه براي گذران اوقات فراغت ، بازي و تفريح مهيا شده است (سعيدنيا، 1379 ، به نقل از بهرام سلطاني). نكتهاي كه درخصوص فضاي سبز از اهميت بالايي برخوردار است، مكانيابي آن ميباشد. جينجكوب ، منتقد شهرسازي معاصر معتقد است كه « پارك بايد در جايي باشد كه زندگي در آن موج ميزند، جايي كه در آن ، فرهنگ و فعاليتهاي بازرگاني و مسكوني است. تعدادي از بخشهاي شهري، داراي چنين نقاط كانوني ارزشمندي از زندگي هستند كه براي ايجاد پاركهاي محلي يا ميادين عمومي ، مناسب به نظر ميرسند. بر اين اساس مكانيابي فضاي سبز بايد از اصولي چون « مركزيت ، سلسله مراتب و دسترسي» تبعيت كند : مركزيت فضاي سبز به اين مفهوم است كه فضاي سبز حتيالمقدور در مركز محله، ناحيه و يا منطقه شهري مكانيابي شود. همچنين فضاهاي سبز در مقياسهاي متفاوت اعم از پاركهاي محلهاي، منطقهاي و امثال آنها ، بايد با ساختار كالبدي متناظر خود انطباق داشته باشد، به عنوان مثال پارك منطقهاي در محدوده منطقه پيشنهاد شود. يكي از معيارهاي ديگري كه در مكانيابي فضاي سبز بايد به آن توجه شود، معيار « دسترسي» است. به اين مفهوم كه پاركهاي شهري بايد از چهار جهت به شبكه ارتباطي دسترسي داشته باشند تا بدين طريق هم جمعيت بيشتري از آن استفاده كند و هم امكان نظارت اجتماعي و امنيت پارك افزايش يابد. بدينترتيب امكان بهرهبرداري ديداري از جلوههاي زيباي پارك براي رهگذران از چهار جهت فراهم مي شود (كتاب سبز، جلد 9). 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده