رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

طبقه ‏بندی خدمات ‏شهری در نظام سلسله‏ مراتبی شبکه‏ ‏شهری کشور

شهرسازی

مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

آقای دکتر مسعود شفیق

 

در زیر، خلاصه‏ای از طرح تحقیقاتی «طبقه‏بندی خدمات ‏شهری در نظام سلسله‏مراتبی شبکه‏ ‏شهری کشور آورده شده است. سطح‏بندي و شبكه شهرها: سطح ۱- مركز ملي: تهران در حال حاضر و بي ترديد تا سال ۱۴۰۰ همچنان مركز ملي و فراملي كشور خواهد بود و همچنان نقش مركزيت سياسي، ستادي و فعاليت‏هاي ارائه خدمات برتر و ملي را بر عهده خواهد داشت . با اين حال تمركززدايي و مهار رشد اين شهر همچنان هسته اصلي سياست‏هاي شهرنشيني ملي را در طرح‏هاي كالبدي ملي و آمايش سرزمين (نوين) تشكيل مي‏دهد. در اين مطالعه، آخرين حلقه زنجيره خدمات در سلسله‏مراتب خدماتي شهرهاي كشور، از حيث ارائه خدمات كميابي به ويژه در زمينه‏هايي كه نيازمند آستانه‏هاي جمعيتي بزرگ مقياس است، حوزه نفوذ شهر تهران است، كه بزرگترين دايره‏اش تمامي كشور را پوشش مي‏دهد و كوچكترين قلمروش، در اين مطالعه، حوزه نفوذ بلافصل شهر تهران است. سطح ۲–مراكز كلان منطقه‏اي: مركز كلان منطقه‏ها، سطح ۲ سلسله‏مراتب خدماتي كشور را تشكيل مي‏دهند. مركزيت برخي از اين مناطق را شهرهاي همكار بر عهده دارند. مجموعه رشت، انزلي، مجموعه ساري، بابل، آمل، قائم شهر، به صورت شهرهاي همكار، و شهرهاي همدان، كرمانشاه، و نيز كرمان، زاهدان، بندرعباس به صورت شهرهاي مكمل و شبكه‏اي، مركزيت كلان منطقه‏هاي مربوط را بر عهده دارند. سطح ۳- مراكز استاني (زيرمنطقه‏اي): مراكز استاني به‏ دليل نقش عمده‏اي كه در ارائه خدمات دولتي-اداري، ستادي بر ‏عهده دارند، سطح ميانه‏اي را در سلسله‏مراتب خدماتي سكونتگاه‏هاي كشور، تشكيل مي‏دهند. برخي از مراكز استاني مراكز كلان منطقه‏اي نيز هستند. سطح ۴- مراكز ناحيه‏اي: ناحيه‏ها، مجموعه‏اي از چند حوزه شهري همجوار، در قلمروهاي جغرافيايي مرتبط و همگن، و داراي ارتباطات متقابل يا وابستگي و همبستگي‏هاي اقتصادي، اجتماعي هستند. در مجموع ۱۰۵ ناحيه تمامي سطح كشور را پوشش مي‏دهند. به جز ناحيه بافق كه در سال ۱۳۷۵ جمعيتي كمتر از ۵۰ هزار نفر داشته است و تهران كه جمعيت ناحيه اي آن بيش از ۱۰ ميليون نفر است، جمعيت ساير ناحيه‏ها بين ۵/۲ ميليون نفر تا ۵۰ هزار نفر مي‏باشد كه آستانه‏هاي لازم را براي ارائه خدمات ‏شهري فراهم مي‏آورد. برخي از مراكز استاني نيز هستند. سطح ۵– مراكز حوزه‏هاي نفوذ (مكان‏هاي مركزي): كوچك‏ترين سطح برنامه‏ريزي خدمات شهري را حوزه‏هاي نفوذ تشكيل مي‏دهد. اين حوزه‏ها پيرامون شهرهایي كه داراي بيش از ۲۵ هزار نفر جمعيت (۲۱۳ شهر) هستند، تشكيل شده‏اند، اما ۵۴ شهري كه در سال ۱۳۷۵ كمتر از ۲۵ هزار نفر جمعيت داشته‏اند و مركز مراجعات دهستان‏هاي پيرامون خود، براي ارائه خدمات و توزيع كالاها بوده‏اند، و حوزه‏هاي جمعيتي بيش از ۵۰ هزار نفر را تشكيل مي‏دهند نيز در اين سطوح ملحوظ شده‏اند. بدين ترتيب سطح ۵ از نظام سكونتگاه‏هاي كشور شامل ۲۶۷ حوزه نفوذ است كه پيرامون شهرهاي كشور تشكيل شده‏اند و در سال ۱۳۷۵ به جز ۲۰ حوزه، همگي بيش از ۵۰ هزار نفر جمعيت داشته‏اند. سطوح بعدي شبكه سكونتگاه‏هاي كشور، شاخه‏هاي فرعي اين شبكه هستند كه در پائين‏ترين سطح شبكه، به مراكز منظومه‏هاي روستايي منتهي مي‏شود. سطح‏بندي خدمات: سطوح مختلف شبكه شهري كشور، به تناسب پوشش جمعيت تحت نفوذ، و آستانه‏هاي اقتصادي و فني كه به آن اتكا دارد، از ظرفيت‏هاي گوناگون براي ارائه خدمات برخوردار است. سطح‏بندي حوزه‏هاي نفوذ شهرها (مكان‏هاي مركزي) نشان داد كه كوچك‏ترين حوزه‏هاي نفوذ مكان‏هاي مركزي نيز آستانه‏هاي جمعيتي حدود ۵۰ هزار نفر دارند، كه ارائه بسياري از خدمات را توجيه مي‏كند. سطح نخست شبكه شهري كشور كه كاركرد آن در مقياس ملي و بين‏المللي تعريف مي‏شود، جايگاه متنوع‏ترين نوع خدمات برتر، با توجه به ظرفيت‏هاي ملي و رسالت بين‏المللي، و سطح توسعه‏يافتگي كشور، است. شهر ملي وظيفه اصلي جذب نوآوري‏ها و دانش فني ارائه خدمات برتر را، به منظور انتقال آن به سطح پائين‏تر شبكه شهري بر عهده دارد. سطح دوم در سلسله‏مراتب شهري، مراكز منطقه‏اي (فرااستاني) هستند، كه وسعت و جمعيت لازم را براي حمايت از بسياري از خدمات كمياب و برتر كه در شهر نخست شبكه شهري ارائه مي‏شود، فراهم مي‏كنند. اين مراكز منطقه‏اي، به طور كلي متناظر شهر ملي، اما در مقياس منطقهاي خواهند بود و متناسب با آستانه‏هاي جمعيتي، ظرفيت‏هاي اقتصادي، برتري‏هاي نسبي منطقه‏اي، و سطح توسعه‏يافتگي، به ارائه خدمات متنوع و تخصصي خواهند پرداخت و جايگاه اكثر خدمات برتري خواهند بود كه در سطح نخست شبكه شهري كشور، عرضه و ارائه مي‏شود. اين مراكز در حقيقت بايستي با ارائه خدمات برتر، در حد آستانه‏هاي جمعيتي و توان‏هاي اقتصادي–مالي خود و كشور، روند تمركززدايي از مركز شهر را تسهيل و تسريع كنند، اما لزوماً عرضه برابر خدمات برتر را در سطح عرضه خدمات در مركز شهر، هم از نظر تنوع، و هم از حيث كيفيت، بر عهده نخواهند داشت و ضرورتي هم براي چنين برابري متصور نيست. تنوع و كيفيت خدمات برتر در اين مراكز نخست به اندازه شهر مركزي، سپس به حجم جمعيت زيرپوشش اين خدمات (جمعيت حوزه نفوذ خدمات برتر) و سرانجام به برتري‏هاي نسبي در توليد منطقه‏اي بستگي دارد. سطح سوم سلسله مراتب شبكه شهري، مراكز زيرمنطقه‏اي ( مراكز استان‏ها ) قرار دارند كه جايگاه استقرار و عرضه تعداد محدودتري از خدمات برتر هستند. اين مراكز از نظر فعاليت‏هاي ارائه خدمات برتر، وزن‏هاي همساني ندارند. بنابراين ضمن اينكه برخي از اين مراكز از نظر سلسله‏مراتب اداري مهم‏ترين مركز درون استاني به شمار مي‏آيند، از نظر استقرار تمامي خدمات برتر، به دليل نبود آستانه‏هاي لازم براي توجيه اقتصادي ارائه خدمات واجد شرايط مطلوب نيستند. با اين حال سياستگذاري‏هاي ملي و منطقه‏اي، مي‏تواند در اين مورد تصميم‏گيري‏هايي جدا از صرفه‏مندي اقتصادي مبتني بر ملاحظات تمركززدايي و محروميت زدايي، در استقرار اين گونه خدمات در نقاطي كه فاقد آستانه‏هاي جمعيتي و اقتصادي لازم مي‏باشند، ملحوظ نمايد. در اين سطح از شهرها نيز تنوع و كيفيت خدمات برتر به متغيرهاي: اندازه شهر، جمعيت حوزه نفوذ خدمات برتر، مزيت نسبي استان در توليد ملي و ميزان توسعه‏يافتگي (يا محروميت استان)، بستگي دارد. سطح چهارم، رده‏بندي مراكز شهري براي برخورداري از خدمات مراكز ناحيه‏ها، به عنوان آخرين جايگاه و سطح خدمات برتر در شبكه شهري كشور، مكان ارائه تعداد معدودي از خدمات برتر خواهند بود. اين مراكز به رغم آنكه در ساختار و استخوانبندي شبكه شهري كشور نقش مهمي به عهده دارند، ليكن تاكنون در سلسله‏مراتب مديريتي كشور جايگاهي نداشته‏اند. به عبارت ديگر مراكز ناحيه‏ها كه مركز شهرستان خود نيز بوده اند. تنها در حد مركزيت شهرستان مربوطه واجد اهميت بوده و از امكانات ارائه خدمات برتر برخوردار بوده‏اند. از آنجا كه تقويت اين مركز، براي تمركززدايي و توزيع دستاوردهاي توسعه به تمامي پهنه سرزمين يك ضرورت است و نوآوري اين طرح محسوب مي‏شود، بنابراين استقرار خدمات برتر در اين مراكز، در حد آستانه‏هاي جمعيتي ناحيه مربوط و گاه بنا بر ملاحظات تمركززدايي و محروميت‏زدايي، فراتر از آن، توصيه مي‏گردد. اين مراكز آخرين سطح زنجيره اصلي استخوانبندي شبكه شهري كشور در ارائه خدمات برتر تلقي مي‏شود و در تعيين نظام كلي شبكه شهري كشور نقش عمده‏اي دارند. سطح پنجم در استخوانبندی شهرها، مراكز حوزه‏هاي نفوذ شهري مي‏باشند. اين مراكز، گرچه خود دريافت‏كننده خدمات برتر از مراكز ناحيه‏اي كه در آن قرار دارند، مي‏باشند، اما خدمات پايه را براي جمعيت حوزه نفوذ خود فراهم مي‏كنند. كميت و كيفيت اين خدمات در مراكز حوزه‏هاي نفوذ، به ميزان جمعيت حوزه نفوذ خود بستگي دارد و نه جمعيت خود شهر مركزي.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 67
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

طرح شهرسازي مشاركتي در خصوص مدیریت شهری (u.m.p)

اقتصاد و مدیریت شهری

مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

آقای مهندس امير نورانی و آقای مهندس مرتضی عمرانی

 

در خط‏مشی تعیین مکانیزم‏های مشارکت در امر مدیریت شهری، عمدتاً تاکید بر جذب مشارکت نهادهای غیر دولتی، مردم و بخش خصوصی قراردارد. سیاست‏های مهم در این زمینه عبارتند از:  جلب مشارکت نهادهای غیردولتی در امر مدیریت شهری  جلب مشارکت بخش خصوصی در امر مدیریت شهری  تشویق و جلب مشارکت فعال شهروندان بر اساس اصول شهروند‏مداری و دموکراسی مشارکتی در زمینه‏ سیاست جلب مشارکت نهادهای غیر ‏دولتی در امر مدیریت شهری، اصولاً اقدامات قانونی و مدیریتی می‏بایست در راستای کمک به تشکیل نهادهای غیر دولتی در زمینه‏های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست‏محیطی باشد و از چنین تشکل‏هایی در زمینه‏های مالی و فنی تا حد امکان می‏بایست پشتیبانی شود. به علاوه زمینه‏های لازم جهت حضور نمایندگان چنین نهادهایی به منظور مشارکت و همکاری در امر مدیریت شهری می‏بایست فراهم شود. در زمینه‏ سیاست جلب مشارکت بخش خصوصی در امر مدیریت شهری، اصولاً اقدامات قانونی و مدیریتی می‏بایست در جهت مشارکت بیشتر بخش خصوصی در مراحل تصمیم‏گیری و تعیین خط‏مشی در امر مدیریت شهری، ارزیابی و نظارت بر واگذاری کل یا پاره‏ای از خدمات شهری به سازمان‏های بخش خصوصی در امر تامین مالی جهت توسعه و عمران شهری و نیز تشویق بخش خصوصی در سرمایه‏گذاری‏های درازمدت توسعه و عمران شهری باشد. در زمینه‏ی سیاست تشویق مشارکت فعال شهروندان در امر مدیریت شهری، اصولاً اقدامات قانونی و مدیریتی می‏بایست در جهت ارتقا‏ی آگاهی مردم از حقوق شهروندی، ترویج فرهنگ شهرنشینی، ارتقای آگاهی مردم در زمینه‏ مدیریت و برنامه‏ریزی شهری، جلب حمایت مردم از فعالیت‏های مدیریت شهری، تشویق مشارکت مستقیم مردم در امر برنامه‏ریزی و مدیریت شهری و نیز ایجاد مکانیزم‏های قانونی جهت نظارت و اعتراض مردمی بر فعالیت‌های نهادهای محلی شود.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

طرح جامع تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

اقتصاد و مدیریت شهری

آقای دکتر محمد شیخی

آقای دکتر اسفندیار زبردست

 

از اهم مشکلات موجود، در عرصه‏ شهرسازی و معماری می‏توان به موارد زیر اشاره کرد: الف- در طول سال‏های بعد از انقلاب و به ‏ویژه از نیمه‏ دوم سال ۱۳۶۰، در ایران تعداد مراکز تحقیقاتی و پژوهشی شهرسازی و معماری افزایش یافته است. ب- پژوهش شهرسازی و معماری عمدتاً در حوزه‏ بخش دولتی، سازمان یافته است و نهادهای خصوصی (مهندسین مشاور، انجمن‏های صنفی و غیر دولتی) نقش بسیار ناچیزی در این عرصه داشته‏اند. ج- علاوه بر نهادها و مؤسسات پژوهشی، برخی از دستگاه‏های ستادی و اجرایی نیز وارد عرصه‏ پژوهش و تحقیقات شهرسازی و معماری شده‏اند که بعضاً با شرح وظایف سازمانی آنها هم‏خوانی لازم را ندارد. د- ارتباط علمی و پژوهشی و تبادل اطلاعات بین مؤسسات و نهادهای پژوهشی و مرتبط در عرصه‏ شهرسازی و معماری بسیار ضعیف و در حد صفر بوده که این امر می‏تواند به دوباره‏کاری، موازی‏کاری و هرز‏روی نیروها و امکانات در امر تحقیقات منجر شود. این امر، در رابطه با مجموعه نهادهای وزارت مسکن و شهرسازی و سپس وزارت کشور و شهرداری‏ها به‏عنوان دو بازوی اصلی پژوهش در حوزه‏ معماری و شهرسازی نیز صدق می‏کند. ه- فاصله‏ بین چارت تشکیلاتی مصوب و موجود و ساختار نیروی انسانی مؤسسات و نهادهای پژوهشی فوق، مانع از دستیابی به اهداف آنها شده است. و- غالب مؤسسات و مراکز پژوهشی مورد بررسی، فاقد اساسنامه و شرح وظایف مصوب یا آیین‏نامه‏های مبنا، جهت هدایت روند گردش کار و مسیر طرح‏های پژوهشی‏‏اند که این خود، سازمان‏دهی به پژوهش و اجرای هدفمند آن را با مشکل مواجه ساخته است. ز- علی‏رغم ناکافی بودن اطلاعات، به ‏طور کلی می‏توان گفت که بودجه و اعتبارات مؤسسات و نهادهای مورد بررسی، بسیار ناکافی بوده، به نحوی که اداره‏ امور اجرایی آنها را با مشکلات عدیده‏ای مواجه کرده است. ح- روند گردش کار طرح‏های پژوهشی (از تعریف و اولویت‏بندی پروژه گرفته تا نظارت، بررسی و تصویب) به دلایل مذکور در بندهای «د» تا «و» بسیار ناکارآمد بوده و این مهم، در نحوه‏ پیشرفت کار، کیفیت و محصول نهایی پروژه‏های تحقیقاتی مورد بررسی تأثیر بسزایی داشته است. این طرح تحقیقاتی، بر اساس نیازها و اولویت‏های پژوهشی و بر مبنای یافته‏های طرح، حوزه‏های کلان و محورهای پژوهشی متعددی را در شهرسازی و معماری ایران ارائه داده است. همچنین بر مبنای اهداف طرح، مکانیسم اولویت‏بندی طرح‏های پژوهشی و نیز نحوه‏ تعریف موضوعات طرح‏های پژوهشی آتی را معرفی کرده و در ادامه، روال گردش کار این طرح‏ها و نیز نحوه‏ی ارزیابی طرح‏های پژوهشی حوزه را پیشنهاد نموده است. علاوه بر این، ساختار کلی پژوهشی معماری و شهرسازی در حوزه‏ وزارت مسکن و شهرسازی نیز معرفی شده است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

طراحی شهری و جایگاه آن در سلسله‏ مراتب طرح‏های توسعه‏ شهری

شهرسازی

انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز

آقای دکتر کوروش گلکار

 

منشاء اولیه‏ اندیشه‏ برنامه‏ریزی، به اعمال حاکمیت دولت و تسهیل و توجیه دخالت دولت‏ها در اداره‏ امور سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورها بر‏می‏گردد. بنابراین اولین الگوهای برنامه‏ریزی، خصلتی کلان، اقتصادی و آمرانه داشت. در بستر چنین شرایطی «برنامه‏ریزی شهری» نیز در اوایل قرن بیستم با این هدف به وجود آمد که تمام فعالیت‏های مربوط به توسعه و عمران شهری را، چه در حال و چه در آینده، تحت انتظام و نظارت بخش دولتی در آورد. این نوع برنامه‏ریزی، بر پایه نظرات «برنامه‏ریزی جامع» یا «برنامه‏ریزی عقلانی» استوار بود که در عمل، به صورت الگوی طرح‏های جامع سنتی در جهان، شهرت پیدا کرد. اما پس از چند دهه تجربه و بروز مشکلات و نتایج ناموفق طرح‏های جامع در اروپا و آمریکا، از اواخر دهه ۱۹۶۰، نظریه‏ برنامه‏ریزی جامع، مورد انتقادات جدی و تجدید‏نظر قرارگرفت و به جای آن، رویکرد سیستمی و نظریه‏ برنامه‏ریزی راهبردی (استراتژیک) در برنامه‏ریزی شهری به‏ کار گرفته شد. این رویکرد جدید، اگرچه دستاوردهای گرانقدری در زمینه‏ بهبود و تکامل برنامه‏ریزی شهری، از جمله توجه بیشتر به طراحی شهری به بار آورد، ولی در میدان تجربه، مشکلات و تنگناهای جدیدی را (به ‏خصوص در زمینه‏ اجرا و مدیریت طرح‏های توسعه و عمران) به ظهور رساند که به پیدایش اندیشه‏ها و اصلاحات جدیدتر منجر گردید. در حدود دهه ۱۹۸۰، به دنبال ظهور تحولات نوین سیاسی، اجتماعی و فکری در جامعه غربی، در عرصه‏ برنامه‏ریزی و طراحی شهری نیز تحولات چشمگیری صورت گرفت که الگوها و چشم‏اندازهای کاملاً متفاوتی را در این زمینه مطرح ساخته است، از جمله می‏توان به رویکرد و پارادایم‏های جدید مثل برنامه‏ریزی گام‏به‏گام، برنامه‏ریزی فرایندی، برنامه‏ریزی دمکراتیک، برنامه‏ریزی مشارکتی و برنامه‏ریزی حمایتی اشاره کرد. تحولات یاد‏شده را در سه دوره می‏توان دسته‏بندی نمود‏: ۱. الگوی برنامه‏ریزی جامع و طرح‏های جامع ۲. رویکرد برنامه‏ریزی ساختاری–راهبردی ۳. رویکرد برنامه‏ریزی دموکراتیک و مشارکتی به ‏نظر می‏رسد که تاکنون روش دموکراتیک و مشارکتی، بیشترین توجه را به مسائل روز چون توسعه‏ پایدار، مشارکت مردمی و عدالت اجتماعی داشته و در الگوهای جدید طرح‏های توسعه‏ شهری، توجه به مسائل طرح‏شده در آنها، طرح را به سوی پاسخگویی به نیازهای روز هدایت می‏کند. اما نکته‏ مهم این است که این نگرش‏ها در تهیه طرح‏ها، تنها به مباحث کمی مورد توجه درمسائل برنامه‏ریزانه می‏پردازند و آنچه بدون متولی باقی می‏ماند، مباحث طراحی شهری است. مسائلی چون پایداری، خوانایی، سرزندگی و... که از دغدغه‏های طراحی شهری در محیط است و لازم است تا با ورود مباحث کیفی در طرح‏ها، این نیازها تأمین و به آنها توجه شود. از این رو، حضور طراحی شهری به عنوان متولی مباحث یاد‏شده جهت ارتقای کیفیت محیط شهری در کنار مباحث برنامه‏ریزی ضروری است، چرا که امروزه حضور مردم در فضاهای شهری از اولویت اصلی برخوردار بوده و مشارکت و حضور آنها چه در مراحل تهیه‏ طرح و چه برای تحقق‏پذیری طرح‏ها ضروری هستند و حفظ محیط زندگی برای نسل‏های آینده، پایداری، ایمنی و سایر مقولات کیفی بدون حضور طراحی شهری ممکن نمی‏باشد. شهر، مقوله پیچیده‏ای است که حل مشکلات آن همکاری و همفکری کلیه رشته‏ها و تخصص‏های مربوط به آن را می‏طلبد. نه می‏توان صرفاً مسائل فنی آن را مد‏ نظر قرارداد و نه می‏توان فقط به مسائل زیباشناختی آن توجه کرد. هر رشته و تخصص، فقط می‏تواند گوشه‏ای از واقعیت موجود را آشکار کرده و راه‏حل مورد نیاز را پیشنهاد کند. عدم شناسایی کلیه جوانب و ابعاد یک شهر و عدم هماهنگی میان پیشنهادهای بخشی تخصص‏های مختلف، نه فقط جامعیت طرح را زیر سؤال می‏برد، بلکه می‏تواند برای آینده شهر نیز فاجعه‏آمیز باشد. دانش طراحی شهری نیز فقط یکی از تخصص‏هایی است که از دیدگاه خود به شهر و مسائل آن می‏پردازد. این رشته می‏بایستی به عنوان یک تخصص، مکمل فعالیت‏های دیگر برنامه‏ریزی بوده و توسط بخش‏های تخصصی دیگر نیز تکمیل گردد. لذا دانش طراحی شهری امروزین، فعالیت تخصصی خود را در فرایندی فرارشته‏ای تعقیب و تثبیت می‏کند. داعیه‏ نقش هماهنگ‏کننده و رهبر ارکستر برای طراحی شهری به همان اندازه انحرافی است که کتمان و انکار نقش مؤثری که این رشته در ارتقای کیفیت محیط شهری دارد. نه وجود طرح‏هایی به نام «طراحی شهری» شاهدی برای داعیه‏ اول است و نه عدم وجود فصلی مستقل در طرح‏های جامع امروزین اروپا و آمریکا دلیلی بر بی‏اهمیت بودن مسائل کیفی است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

طراحی الگوی فراگیر بانک اطلاعات مدیریت شهری

اقتصاد و مدیریت شهری

مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

آقای مهندس عباس اخلاصی و آقای مهندس مرتضی عمرانی

 

 

طی نیمه‏ نخست سده بیستم‏، مؤسسات و سازمان‏ها، اطلاعات خود را به صورت دستی و یا با ماشین‏های کلیددار و کارت‏های منگنه‏شده پردازش می‏کردند و داده‏ها بر اساس روش تقسیم به اجزا اداره می‏شد. با پیدایش سیستم‏های داده‏پردازی و تشکیل فایل‏های اطلاعاتی‏، هر سازمان با توجه به نیازمندی‏هایش اطلاعات مربوط به خود را گردآوری و نگهداری می‏کرد و در این میان، شاید این امکان وجود داشت که بخش اعظم اطلاعات یا حتی تمامی اطلاعات موجود در فایل‏های جدید قبلاً در فایل دیگری هم ایجاد شده باشد. در نتیجه بسیاری از داده‏ها زائد و یا تکراری بود. این وضعیت، طی پانزده سال اول پیدایش رایانه در مؤسساتی که سیستم‏های پردازش داده‏های خود را به شکل کامپیوتری تبدیل نمودند نیز به وجود آمد و این وضع تا تشکیل بانک‏های اطلاعاتی ادامه داشت. ایجاد بانک‏های اطلاعاتی برای سازمان‏ها و به‏ ویژه مدیران آنها حائز اهمیت بوده است زیرا وجود بانک اطلاعاتی نقش تعیین‏کننده‏ای در بقا و توسعه سازمان در عرصه‏ی رقابت جهانی دارد و از زمره ابزارهای مدرنی است که در هدایت و اداره‏ی مطلوب سازمان‏ها مؤثر است. بانک اطلاعاتی، یک سیستم فایل کامپیوتری است که در آن ساختار خاصی مورد استفاده قرار گرفته تا امکاناتی از قبیل به‏هنگام کردن سریع هر ثبت خاص‏، به‏هنگام کردن همزمان ثبت‏های مرتبط‏، دسترسی آسان به تمامی ثبت‏ها به‏ وسیله‏ کلیه‏ برنامه‏های کاربردی و دسترسی سریع به مجموعه‏ داده‏ها که برای گزارش‏ها و درخواست‏های عادی و یا گزارش‏ها و درخواست‏های خاص باید جمع‏آوری شود را فراهم سازد. به عبارت دیگر‏، بانک اطلاعاتی مجموعه‏ای از داده‏های ذخیره شده به ‏صورت مجتمع و بر مبنای یک ساختار مشخص و تعریف شده است که تحت کنترل متمرکز قرار دارد و به ‏طور مشترک و همزمان مورد استفاده یک یا چند کاربر قرار می‏گیرد. در واقع‏، بانک اطلاعاتی بر ‏مبنای ساختار خاصی فعالیت دارد. این ساختار به برنامه‏ها امکان می‏دهد تا ارتباط بین ثبت‏ها را در بانک اطلاعاتی برقرار سازند. این ساختارها عبارتند از: ۱. ساختار سلسله‏مراتبی: در این ساختار‏، رکوردها به صورت آرایش سلسله‏مراتبی قرار می‏گیرند و هر رکورد در هر سطحی می‏تواند با چند رکورد در سطح پائین‏تر بعدی ارتباط داشته باشد. دیگر مشخصه این ساختار آن است که فیلدهای اتصال‏، ارتباط خارجی را ایجاد می‏کنند و می توان از رکوردهای سایر فایل‏ها که ارتباط منطقی با رکوردهای مورد استفاده دارند‏، استفاده کرد. ۲. ساختار شبکه‏ای: این ساختار، همانند ساختار سلسله‏مراتبی است با این تفاوت که رکوردهای سطوح پائین‏تر می‏توانند با بیش از یک رکورد در سطوح بالاتر ارتباط داشته باشند. ۳. ساختار ارتباطی: در این ساختار‏، دیگر لزومی به قرارگیری فیلدهای ارتباطی خاص در رکوردها نیست. در این ساختار، فیلد رابطی وجود دارد که به کمک آن می‏توان چند رکورد را که در فایل‏های مختلف با یکدیگر ارتباط دارند به هم پیوند داد. این مدل، در حال حاضر متداول‏ترین مدل پایگاه اطلاعاتی است که جایگزین مدل‏های قدیمی‏تر (شبکه‏ای و سلسله‏مراتبی) شده است. در محیط سنتی پردازش داده‏ها‏، یعنی پیش از تأسیس بانک‏های جدید اطلاعاتی‏، داده‏ها و اطلاعات به‏صورت فایل‏های خاص‏، برای پاسخگویی به نیازهای عملیاتی یک واحد، تدارک می‏شد و فایل‏های داده‏ها و برنامه‏های کاربردی به ‏گونه‏ای بود که در هر سازمان به قسمت یا واحد خاصی تعلق داشت که آن فایل را ایجاد کرده بود. از آن جایی که این واحدها نسبت به اطلاعات تهیه‏شده توسط خود احساس مالکیت می‏کردند، به راحتی‏ اطلاعات را در دسترس دیگران قرار نمی‏دادند و معمولاً ارائه اطلاعات تنها با نظر مدیران و مسئولان واحدها صورت می‏گرفت. از سوی دیگر نیز اگر این اطلاعات و داده‏ها در اختیار دیگران قرار می‏گرفت‏، در عمل به ‏صورتی نبود که کاملاً مورد استفاده و نیازشان باشد. در حقیقت، اطلاعات به شکل منطقی و گسترده‏، به گونه‏ای که مورد استفاده مشترک واحدها باشد‏، وجود نداشت. با تشکیل بانک‏های اطلاعاتی، این امکان فراهم شد که داده‏ها به گونه‏ای در بانک‏های اطلاعاتی ذخیره شود که بتواند مورد استفاده بیشتری قرار گیرد. بدین معنا که وقتی داده‏ها به صورت مورد استفاده و مرتبط با عملیات مختلف در بانک‏های اطلاعاتی ذخیره شد‏، هر بخش سازمان ناگزیر خواهد بود در استفاده از داده‏ها و اطلاعات، مشارکت لازم را با دیگر بخش‏های سازمان داشته باشد. استفاده‏ مشترک از داده‏ها برای راهبرد سیستم‏های اطلاعاتی تمامی سازمان‏ها قابلیت اجرا دارد. در سیستم‏های سنتی‏، غالباً یک واحد به طور معمول اطلاعات مشابهی را که در واحد دیگر وجود داشت جمع‏آوری می‏کرد. همین موضوع موجب صرف وقت و هزینه‏های تکراری می‏شد. با استفاده از سیستم بانک‏های اطلاعاتی‏، از سویی دوباره‏کاری در جمع‏آوری و پردازش داده‏ها از میان برداشته می‏شود و از سویی دیگر کلیه عملیات اطلاعاتی به سوی کاربرد عملی هدفمند می‏شود. اشتراک در استفاده‏ بیشتر از داده‏ها و اطلاعات در سازمان‏، معضلات ساختار سازمانی را کمتر می‏کند. با استفاده از پایانه‏ها، دسترسی به بانک‏های اطلاعاتی ساده و عملی می‏شود و اطلاعات برای هدف‏های مدیریت متمرکز‏، دست‏یافتنی و قابل استفاده خواهد بود. با توجه به گستردگی حوزه‏ فعالیت مدیریت شهری‏، بانک اطلاعات مدیریت شهری باید به گونه‏ای طراحی شود که امور شهر در تمامی زمینه‏های جغرافیایی و عملکردی را تحت پوشش قرار دهد. بدین گونه که با رویکردی نظام‏گرا و کل‏نگر، انبوه متغیرها در حوزه‏ مدیریت شهری مورد توجه قرار داده شوند. از این رو، شرط موفقیت این مهم‏، اتخاذ نگرش و دیدگاهی سیستمی و کل‏نگر به مؤلفه‏های توسعه‏ شهری و برقراری نظامی منسجم در هر دو زمینه‏ی جغرافیایی و عملکردی است. بهره‏گیری از نظام اطلاعات جغرافیایی (gis) می‏تواند یکی از راه‏های مؤثر در تحقق این مهم باشد. بر این اساس‏، سیستم یاد‏شده باید شامل بررسی تمام عوامل محیطی‏، جغرافیایی‏، زیست‏محیطی‏، کالبدی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏، فرهنگی‏، حقوقی‏، سیاسی‏، عناصر و روابط درونی و بیرونی سیستم شهری باشد. از آنجایی که بر اساس اصول علمی مدیریت‏، برنامه‏ریزی شهری جزء لاینفک سیستم مدیریت شهری محسوب می‏شود، بنابراین بانک اطلاعات مدیریت شهری باید از این قابلیت برخوردار باشد که تمامی اطلاعات مورد نیاز برای برنامه‏ریزی‏های کالبدی‏، اقتصادی و اجتماعی برای یک شهر و تمام عناصر و وظایف سیستم مدیریت شهری از امور اجرایی بسیار روزمره و جزئی تا برنامه‏ریزی‏ها و سیاستگذاری‏های دراز‏مدت و کلان را در خود جای داده و در واقع پاسخگوی نقش‏های مختلف عملکردی سیستم مدیریت شهری باشد. از دیگر ویژگی‏های بانک اطلاعات مدیریت شهری، استفاده از آن برای تصمیم‏گیری‏های آتی و نشان دادن واکنش سریع در برابر رخدادهای پیش‏آمده است، زیرا بانک اطلاعات مدیریت شهری این امکان را فراهم می‏سازد که مدیر برنامه‏ریز، هر زمان که اراده کند‏، بدون تهیه گزارش‏های نهایی قادر باشد از طریق بانک اطلاعاتی از وضعیت هر منطقه آگاه شده و واکنش‏های ضروری‏، سریع و به‏هنگام نشان دهد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

طراحی تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ‏ای

شهرسازی

مهندسین مشاور سبز اندیش پایش (ساپ) – دکتر مجتبی انصاری

آقای مهندس محمود کتابچی و آقای مهندس قاسم مدنی کاشانی

 

فصل اول به کلیات تحقیق پرداخته شده که شامل: • تعاریف، مفاهیم و تعریف واژه‌های بررسی، تشکیلات، اجرایی، تشکیلات اجرایی، طرح، توسعه، طرح‌های توسعه و عمران قلمرو تحقیق و طرح مسألۀ، پرسش‌ها، پیش فرض‌ها و فرضیها، هدف تحقیق و اهداف فرعی تحقیق در هفت محور، روش شناسی و روش تحقیق و مراحل تحقیق می باشد. فصل دوم به بررسی ادبیات، تجربه‌های جهانی و پایه‌های نظری توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای پرداخته شده که شامل • سیر تحولات جهانی در رابطه با طرح‌های توسعه وعمران درسطوح ملی و منطقه ای در کشورهای توسعه یافته صنعتی، کشورهای در حال توسعه با رشد شتابان و کشورهای در حال توسعه و طرح‌های توسعه و عمران در کشور برزیل بررسی شده است. • سیر تحولات جهانی در رابطه با ساختار و وظایف دستگاه‌های اجرایی در توسعه و عمران ( کشورهای توسعه یافته صنعتی با نظام فدرال،که ساختار و وظایف دستگاه‌های اجرایی برنامه‌ریزی در شوروی سابق و آمریکا توضیح داده شده است. کشورهای با نظام برنامه‌ریزی متمرکز و نیمه متمرکز که ساختار و وظایف دستگاه‌های اجرایی برنامه‌ریزی در کشورهای انگلستان، فرانسه، کره جنوبی و پرتقال و کشورهای فقیر جهان سوم، مانند افغانستان، کامبوج، سریلانکا بررسی شده است. • مروری بر نظریات مربوط بر نظریات مربوط به ساختار و وظایف تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای و سیر تحول نظریات و زمینه‌های پیدایش آن آورده شده است. فصل سوم سیر تحول طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای در کشور پرداخته که شامل: • مروری بر روند شکل گیری نظام برنامه‌ریزی کشور طی سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۸۳ می باشد که در آن شکل گیری برنامه‌ریزی کشور و تشکیل سازمان برنامه، برنامه‌های عمرانی هفت ساله اول و دوم (۱۳۲۷-۱۳۴۱)، برنامه‌های پنج ساله عمرانی سوم تا ششم (۱۳۴۱ تا ۱۳۶۵)، تفکرات برنامه‌ریزی در دهه نخست انقلاب مبنی بر تعطیلی نظام برنامه‌ریزی کشور، برنامه‌های اول تا چهارم توسعۀ افتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۸-۱۳۸۴) مورد بررسی قرار گرفته است. • بررسی ساختار نظام برنامه‌ریزی کشور و جایگاه برنامه‌ریزی کالبدی طی سالهای ۱۳۲۷-۱۳۸۳ با مسئولیت سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور (برنامه‌های توسعه اقتصادی)، وزارت مسکن و شهرسازی (برنامه‌ریزی شهری، برنامه‌ریزی کالبدی)، وزراتخانهای جهاد کشاورزی، نیرو، راه و ترابری و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آورده شده است. • مروری بر سیر تحول و تفکرات و تغییرات طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای، تحت عناوین تحول ایده‌ها وتفکرات کشور در رابطه با توسعه، تأثیر تحولات انقلاب اسلامی بر نظام برنامه‌ریزی کشور، تأثیرات رویداد جنگ بر تفکرات برنامه‌ریزی، تأثیرات شرایط دوران سازندگی در دوره ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵، دوران جهانی سازی و تفکرات برنامه‌ریزی مرتبط با آن، تحولات اخیر در نظام برنامه‌ریزی کشور می باشد. فصل چهارم شامل: • مروری بر تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای طی سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۸۳ می باشد که شامل شکل گیری سازمان برنامه (۱۳۲۷) و تدوین برنامه‌های توسعه کشور، شکل گیری وزارت آبادانی و مسکن و تغییر نام آن به وزارت مسکن و شهرسازی (سابقۀ وزارت آبادانی ومسکن، تأمین رفاه اجتماعی در زمینه مسکن)، شکل گیری واحد‌های برناه‌ریزی در سازمان‌های شبه دولتی و غیر دولتی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در ۱۳۶۸ و تهیه و اجرای طرح‌های کالبدی اسکان عشایر) است. • بررسی قوانین و مقررات مربوط به تهیه، بررسی، تصویب و اجرای طرح‌های توسعه وعمران در سطوح ملی و منطقه ای طی سال‌های ۱۳۲۷ تا۱۳۸۳، تحت عناوین قانون تغییر نام وزارت آبادانی و مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی، قوانین مربوط به طرح‌های توسعه و عمران و تهیه طرح‌های جامع، تفصیلی و‌هادی (ضرورت‌ها و برنامه‌های افزایش جمعیت و توسعه، ضوابط و مقررات اجرایی طرح‌های جامع و‌هادی مصوبه مورخ ۹/۲/۱۳۷۰)، قوانین مربوط به طرح‌های توسعه وعمران ملی و منطقه ای، بررسی نحوۀ سیر تحول قوانین و مقررات یاد شده و چگونگی ارتباط آن‌ها با یکدیگر می باشد. بررسی عملکرد تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران در سطوح ملی و منطقه ای طی سال‌های ۱۳۲۷ تا ۱۳۸۳، تحت عناوین بررسی عملکرد تشکیلات دربرنامه‌های پنج ساله توسعه، بررسی عملکرد تشکیلات مربوط به طرح‌های جامع، تفصیلی، عمران ناحیه ای،‌هادی و غیره (چگونگی بررسی و تصویب طرح‌های توسعه و عمران شهری و موانع و تتگناهای تشکیلات در طرح‌های توسعه و عمران و تنگناها و مشکلات موجود مشارکت شوراها در توسعه و عمران)، بررسی عملکرد تشکیلات مربوط به طرح‌های توسعه بخشی (بررسی عملکرد تشکیلات مربوط به طرح‌های توسعه بخشی پس از انقلاب اسلامی)، بررسی عملکرد تشکیلات مربوط به طرح‌های منطقه ای (برنامه‌های عمرانی سال‌های ۱۳۲۷-۱۳۳۴، برنامه دوم و سوم بین سال‌های ۱۳۳۴-۱۳۴۶، برمانمه‌های چهارم و پنجم عمران بین سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۶ و برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی بین سال‌های ۱۳۷۹-۱۳۸۳) فصل پنجم به تجزیه و تحلیل ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران کشور پرداخته است که شامل: • ساختار دولت و مدیریت در سطوح ملی و منطقه ای پرداخته است که شامل: ساختار دولت در سطوح ملی و مدیریت توسعه، ساختار دولت در سطوح منطقه ای (استان‌ها) و مدیریت توسعه، ارتباط سطوح ملی و منطقه ای برنامه‌ریزی و توسعه و تشکیلات اجرایی ملی و منطقه ای در رابطه با طرح‌های توسعه و عمران آورده شده است. • ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران و جایگاه آن در نظام برنامه‌ریزی و مدیریت کشور شامل تشریح ساختار تشکیلات اجرایی ملی و منطقه ای، تشریح جایگاه ساختار اجرایی ملی در نظام برنامه‌ریزی و مدیریت کشور (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت کشور، شورای عالی شهرسازی و معماری)، تشریح جایگاه اجرایی منطقه ای در نظام برنامه‌ریزی و مدیریت کشور (دفاتر فنی استانداری‌ها، دفاتر فنی شهرنداری‌ها، مهندسان مشاور «بخش غیر دولتی»، پشتیبانی شهرداری‌های عضو، فعالیت در امور بازرگانی، اقدامات تولیدی)، فعالیت در امور ماشین آلات و وسایط حمل و نقل (فعالیت در امور حمل و نقل مسافر و بار و خدمات ایرانگردی و جهانگردی) آورده شده است. • ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران و تناسب آن با وظایف مربوطه که عبارتست از: ساختار تشکیلات اجرایی در سطح ملی با وظایف مربطه، ساختار تشکیلات اجرایی در سطح منطقه ای با وظایف مربوطه، ساختار تشکیلات اجرایی در سطح ملی و منطقه ای و ارتباط آن‌ها با یکدیگر می باشد. • بررسی تحول و روش‌ها و تکنولوژی انجام کار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران کشور شامل: سیر تحول روش‌های کار تشکیلات اجرایی، سیر تحول تکنولوژی و تأثیرات آن بر حرکت عمرانی و سیر تحول تأثیرات روش‌ها و تکنولوژی در کیفیت طرح‌های توسعه و عمران کشور می باشد. • جمع بندی و نتیجه گیری شامل جمع بندی ساختار دولت و مدیریت در سطوح مختلف، جمع بندی ساختار تشکیلات اجرایی در سطوح مختلف و جمع بندی ارتباط سطوح مختلف تشکیلات دولت، پایان بخش این فصل است. فصل ششم به تجزیه و تحلیل مقایسه ای و تطبیق ساختار وظایف و تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران کشور با کشورهای مشابه و مطالعه شده پرداخته است که شامل: • بررسی تطبیقی ساختار دولت و مدیریت در سطوح ملی و منطقه ای است که عبارتست از: ساختار برنامه‌ریزی و مدیریت در سطح ملی، ساختار برنامه‌ریزی و مدیریت در سطح منطقه ای، ارتباط ساختار سطوح ملی و منطقه ای و جمع بندی و نتیجه گیری از بررسی تطبیقی آن‌هاست. • بررسی تطبیقی ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران و جایگاه آن‌ها در کل نظام برنامه‌ریزی و مدیریت که عبارتست از: رابطه میان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و سازمان‌های اجرایی درسطح ملی، رابطه میان وزارت مسکن و شهرسازی و سازمان‌های اجرایی درسطح ملی، رابطه میان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان‌ها، شورای برنامه‌ریزی و توسعۀ استان‌ها، معاونت برنامه‌ریزی استانداری‌ها و سازمان اجرایی استان، رابطه میان ملی و منطقه ای در برنامه‌ریزی و اجرا • بررسی تطبیقی ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران و تناسب آن با وظایف و قوانین مربوطه که شامل: بررسی ساختار تشکیلات اجرایی در سطح ملی با قوانین و وظایف ملی آن‌ها، بررسی ساختار تشکیلات اجرایی در سطح منطقه ای با قوانین و وظایف منطقه ای آن‌ها، بررسی تحول میان ساختار تشکیلات اجرایی ملی و منطقه ای، بررسی تطبیقی تحول روش‌ها و تکنولوژی انجام کار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران، بررسی روش‌ها و سیر تحول آن‌ها، بررسی تکنولوژی و سیر تحول و اثرات آن شده است. • جمع بندی و نتیچه گیری شامل ساختار ملی و ساختار منطقه ای و روابط میان ساختار دو سطح است که پایان بخش این فصل می باشد. فصل هفتم به ارایه راهکارها و راه حل‌های اجرایی پرداخته است و شامل: • جمع بندی راهکارهای تجربه شده اجرایی در سطح جهان با عناوین: جمع بندی راهکارهای تجربه شده در کشور و آن دسته از کشورهایی که دارای نظام برنامه‌ریزی مشابه ایران هستند. زیر مجموعۀ این قسمت عبارتست از: راهکارهای مرتبط با تشکیلات اجرایی ایران و تشابهات سیستمی با ایران، راهکارهای جهان و ایران در رابطه با نظام چند سطحی برنامه‌ریزی ملی و منطقه ای ( سطح منطقه ای«استان – شهرستان») و جمع بندی راهکارهای جهان و ایران در رابطه با وظایف و قوانین مربوطه نیز می باشد. • ارایه راهکارهای علمی و عملی اصلاح ساختار تشکیلات اجرایی طرح‌های توسعه و عمران و جایگاه آن در کل نظام برنامه‌ریزی و مدیریت کشور با عناوین: بررسی راهکارهای علمی و عملی در تجربه‌های جهانی، بررسی و مقایسه جایگاه ساختار تشکیلات اجریی ایران وسایر کشورها و بررسی تأثیرات این ساختار و تشکیلات اجرایی و نتایج به دست آمده در ایران و جهان نیز پایان بخش این فصل می باشد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

طراحي نظام كنترل و نظارت بر فرايند توسعه شهرها

شهرسازی

آقای مهندس محمد‏رضا جوادي

آقای مهندس عباس اخلاصی و آقای مهندس مرتضی عمرانی

 

در اين پژوهش به شناسايي عوامل موثر در عرصه توسعه شهري پرداخته مي‏شود و نحوه نظارت و كنترل توسعه شهري در كشورهاي مختلف بررسي شده و به بررسي مقايسه ايران با ساير كشورها پرداخته شده است. آنچه در ايران باعث آسيب در اين زمينه شده، فقدان نظارت و مشاركت مردم در چرخه سياستگذاري برنامه‏ريزي و اجرا است. البته كه هيچ نظام و سيستمي نمي‏تواند براي هميشه كامل و بدون نقص باشد و بايد روند تكامل و اصلاح را از طريق عناصر اصلي آن بين مردم، مسئولين و متخصصين كه در جايگاه اصلي خود قرار مي‏گيرند دائماً تجربه كرده و اصلاح نمود. این پژوهش در سه مرحله ارائه شده است و مشتمل بر چهار فصل است:  فصل اول- طرح مسئله و اهداف طرح  فصل دوم- بررسی و شناخت وضع موجود: این فصل نخست در راستای شناخت قوانین و مقررات، قوانین و آیین‏نامه‏های مختلف موجود، از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قانون برنامه و بودجه، قانون شهرداری، قانون زمین شهری و... را مطرح می‏سازد و سپس ساختار نظام کنترل و نظارت را بیان می‏کند و در نهایت به بررسی عوامل و ابزارهای کنترل و نظارت بر روند توسعه شهری می‏پردازد که در آن نقش مردم، دولت و سازمان‏های مسئول، سازمان برنامه و بودجه، وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت کشور، شهرداری‏ها و سازمان‏های نظام مهندسی ساختمان از جنبه‏های مختلف بررسی می‏شوند.  فصل سوم- بررسی امکانات و عوامل موثر در نظام کنترل و نظارت: در این فصل ابتدا تجربیات جهانی در زمینه کنترل و نظارت طرح‏های شهری مطرح شده است و نظام کنترل و نظارت توسعه شهری در کشورهای ژاپن، انگلستان، آمریکا و فرانسه مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، نظام کنترل و نظارت بر تهیه طرح‏های توسعه، نظام کنترل و نظارت بر اجرای طرح‏های توسعه شهری، نظارت بر تهیه طرح‏ها و اجرای پروژه‏های عمرانی و مراحل نظارت بر تهیه و اجرای پروژه‏های ساختمانی مورد بحث قرار گرفته و در پایان نقش دولت و نهادهای محلی در کنترل و نظارت بر تهیه طرح‏ها و اجرای ساختمان‏ها بیان شده است.  فصل چهارم- طرح ساختار نظام جامع کنترل و نظارت بر فرایند توسعه شهرها: این فصل پس از بیان اصول کلی و اهداف نظام کنترل و نظارت، طرح ساختار نظام جامع کنترل و نظارت بر فرایند توسعه شهرها را مطرح می‏سازد و سپس در بخشی با عنوان نظام مدیریت و نظارت بر ساخت‏و‏ساز، به بیان اهداف نظام مدیریت و نظارت بر ساخت‏وسازها و بیان چک‏لیست کنترل ساخت‏وسازها و طرح‏های عمرانی می‏پردازد. در ادامه نقش جوامع صنفی و حرفه‏ای، از جمله مهندسان مشاور و شرکت‏های دولتی و خصوصی عمران و بهسازی شهرها را در فرایند طراحی و نظارت بر طرح‏های شهری بیان می‏کند و در انتها به بررسی روش‏ها و نقش مشارکت عمومی در نظام کنترل و نظارت بر توسعه شهرها می‏پردازد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

ارزیابی قابلیت‏های اجرایی طرح‏های جامع شهرستان

شهرسازی

گروه مطالعات و پژوهش‏های شهرسازی مرکز- مهندسین مشاور پ

آقای مهندس محمدرضا قاهری

 

برنامه‏ریزی را می‏توان کوششی دانست عقلانی و سنجیده در جهت هدایت منطقی فرایندهای موجود به سوی مطلوبیت‏هایی که توسط اهداف تعیین می‏گردد و حاصل آن یعنی برنامه را الگویی نظام‏یافته از تصمیمات درهم‏تنیده، منطقی و هماهنگ نامید. مفهوم و ماهیت برنامه‏ریزی «خردورزدی» است. وقتی برنامه‏ریزی می‏کنیم می‏خواهیم منطقی عمل کنیم. ورما (۱۹۹۸) دو نوع خردورزی را بیان می‏کند: خردورزی تحلیلی که شامل تقسیم کل به جزء و شناخت اجزای زمینه و تفاوت‏های آنها است و نوع دوم خردورزی سیستماتیک که شناخت ارتباط اجزا و اهداف اجزا برای دستیابی به کل (برنامه) را مورد توجه قرار می‏دهد و نظم جاری به واسطه نظم ارتباطی بین اجزا به وجود می‏آید تا نظم هر یک از اجزا در برنامه‏ریزی. پیش‏بینی‏هایی که اساس برنامه‏ریزی است، در تحلیل نهایی می‏باید متکی بر رفتار غرضی عوامل مورد نظر در آینده باشد. زیرا سودمندی کار برنامه‏ریزی وابسته به قدرت پیش‏بینی آن است و پیش‏بینی وابسته به استمرار رفتار متغیرها و نهادهای موجود و سازگاری رفتار عوامل مورد نظر در برنامه است و بنابراین تحقق برنامه‏ریزی نیازمند انعطاف‏پذیری برنامه و تاکید آن بر فرایند به جای نتیجه است. این امر به خصوص در سطوح بالای برنامه‏ریزی از اهمیت ویژه‏ای برخوردار می‏گردد. در سال‏های اخیر، مقامات دولتی، اقتصاددانان و برنامه‏ریزان بسیاری از کشورها درباره کارایی طرح‏ها و برنامه‏ها در سطوح ملی و منطقه‏ای تردید نشان داده‏اند. این تردید دلایل گوناگونی دارد از جمله:  ضعف طرح‏ها و برنامه‏ها به عنوان ابزارهای توسعه  خطر‏پذیری بسیاری از پیش بینی‏ها به دلیل خردورزی تحلیلی غالب در تهیه برنامه‏ها  عدم وجود سازمان و تشکیلات مناسب برای تهیه، اجرا، ارزیابی و اصلاح برنامه‏ها  نقش بیش از حدی که بسیاری از کشورها در روند توسعه، برای چنین آرزوها و خیالات قائل شده‏اند. در مورد کشور ایران، به موارد فوق می‏توان عدم هماهنگی موثر بین وزارتخانه‏ها و سازمان‏ها را نیز افزود. کارشناسان سازمان ملل نیز معتقدند که بدون مشارکت دستگاه‏های اجرایی مختلف در همه برنامه‏ها نمی‏توان به اجرای آنها امیدوار بود. از طرف دیگر شرط لازم هماهنگی دستگاه‏های اجرایی مرتبط با امر برنامه‏ریزی در هماهنگ نبودن و تلفیق برنامه‏های منطقه‏ای با برنامه‏های کلان است. به طور کلی مقیاس منطقه جهت خاصی را در برنامه‏ریزی منطقه‏ای به وجود می‏آورد. اگر برنامه‏ریزی را فرایندی از هدایت سیستم‏های ملی و تنظیم و مکان‏یابی فعالیت‏ها در سطح منطقه بدانیم، می‏توان آن را پاسخی برای مشکلات منطقه تلقی کرد. رشد اقتصادی، افزایش جمعیت شهرنشینی و استفاده حداکثر از منابع دیگر برخی مناطق و افسردگی و رکود اقتصادی در مناطق دیگر، برنامه‏ریزی در هر دو منطقه را یکی با هدف کنترل رشد و دیگر تشویق رشد ضروری می‏سازد. برنامه‏ریزی منطقه‏ای از آن جهت که فراشهری است، امکان آن را می‏دهد تا شهر و مراکز شهری در قالب زمینه خود دیده شوند و از طرف دیگر به واسطه آنکه در سطحی پایین‏تر از ملی است اجرایی شدن برنامه‏ها و سیاست‏های کلی در سطح ملی را امکان‏‏پذیر می‏نماید. در حقیقت برنامه‏ریزی منطقه‏ای می‏تواند کمکی به برنامه‏ریزی هم در سطح ملی و هم در سطح محلی باشند. ساختار برنامه‏ریزی منطقه‏ای به عوامل غیر قضایی از جمله جنبه‏های اجتماعی و فرهنگی و ارزش‏های اجتماعی و الگوهای فرهنگی، چهارچوب تشکیلاتی و تکنولوژی روز وابسته است و از طرفی به جنبه‏های اقتصادی مرتبط می‏گردد. جنبه‏های اقتصادی از قبیل چگونگی تخصیص و توزیع منابع و جنبه‏های فضایی و کالبدی منطقه نقش موثری در محتوای برنامه‏ریزی منطقه‏ای دارند و در حقیقت می‏توانند تبلور جنبه‏های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی در منطقه به وسیله توزیع فضایی عناصر کالبدی و ارتباطات عملکردی بین فعالیت‏ها محقق می‏گردد. روند برنامه‏ریزی منطقه‏ای در ایران از اولین برنامه‏های عمرانی کشور بین سال‏های ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۴ با مطرح نمودن ناحیه دشت مغان شروع شده است. تجدید نظر در خط مشی‏ها و رویکرد به تدابیر جدید در مفهوم برنامه‏ریزی منطقه‏ای در اواخر سال ۱۳۴۹ روی داد و اقداماتی جهت رفع موانع گوناگونی در تهیه برنامه‏ها و اجرای آنها به وجود آمد و کشور به ۱۱ منطقه تقسیم شد که بعضی از استان‏ها وسعت بیشتری داشت. بررسی روند برنامه‏ریزی منطقه‏ای بین سال‏های ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۲ (یعنی برنامه عمرانی اول تا پایان برنامه عمرانی چهارم) نشان می‏دهد که به مجرد آنکه برنامه‏ریزی به تدریج از سیاست یک‏بعدی تمرکز سرمایه‏گذاری در مناطق عقب افتاده به سیاست‏های چند‏بعدی تمرکز‏زدایی، منطقه‏ای کردن بخش‏ها، ایجاد برنامه‏ریزی در مناطق، مطالعه جامع منطقه‏ای و مشارکت مقامات محلی تحول یافته است. لیکن از برنامه‏ریزی کالبدی به عنوان زیر‏مجموعه‏ی اصلی برنامه‏ریزی منطقه‏ای چیزی وجود ندارد. در برنامه پنجم ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۶ ضرورت طرح‏های کالبدی در سطح برنامه‏ریزی‏های منطقه‏ای مشخص گردید. در سال ۱۳۶۱ مجدداً اندیشه آمایش سرزمین مطرح و نتیجه به صورت طرح پایه آمایش و تهیه برنامه فضایی کشور در یک برنامه بیست‏ساله تجلی یافت که به تهیه طرح پایه آمایش در سال ۱۳۶۲ منجر شد. در برنامه پنج سال اول جمهوری اسلامی (۱۳۷۲-۱۳۶۸) برنامه‏ریزی منطقه‏ای نسبت به برنامه‏های قبل، از جایگاه بهتری برخوردار شد. مروری بر برنامه‏های عمرانی کشور و نتایج حاصل از تجربه تهیه برنامه‏های منطقه‏ای در گذشته نشان می‏دهد که به علت وجود سیستم برنامه‏ریزی مرکزی، تسلط برنامه‏ریزی کلان اقتصادی و برنامه‏ریز بخشی، برنامه‏ریزی منطقه‏ای همواره تحت تاثیر برنامه‏های کلان و بخشی قرار گرفته و در جهت آنها هدایت شده است و به همین دلیل بین آنچه که قرار بوده در برنامه‏ریزی منطقه‏ای انجام شود تفاوت وجود دارد. محتوای برنامه‏های منطقه‏ای کمتر عوامل مربوط به مراکز سکونتی و چگونگی توسعه کالبدی را به اندازه کافی مد نظر داشته‏اند. در برنامه دوم با تصویب طرح‏های توسعه و عمران در مقیاس‏های متفاوت ملی و منطقه‏ای و محلی که در سال ۱۳۷۵ تهیه و در سال ۱۳۷۷ ابلاغ گردید تا حدودی این خلاء را پر کرد. با این حال هنوز توجه به قابلیت‏ها و توان‏های محلی مناطق، سلسله‏مراتب در بخش خدمات و نیازمندی‏های عمومی و زمینه‏سازی کار و فعالیت و سرمایه و ایجاد اشتغال در نقاط غیر متمرکز را ضروری می‏سازد. شباهت طرح‏های جامع شهرستان در ایران با برنامه‏ریزی استانی در کشور انگلستان است که بر اساس سیستم اداری و مرزبندی‏های سیاسی تعریف می‏شوند. طرح ساختاری متشکل از یک گزارش مکتوب است که سیاست استراتژیک اصلی در برنامه‏ریزی بهره‏برداری از زمین را در منطقه و مهم‏ترین پیشنهاد‏های کلی برای تغییرات را بازگو می‏کند. طرح محلی سیاست‏ها و پیشنهادهای کلی تدوین شده در طرح ساختاری را توسعه و بسط می‏دهد. اگر برنامه‏ریزی فضایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و مکانی در سطوح مختلف ملی، منطقه‏ای، ناحیه‏ای و محلی را سیستم هدایت و کنترل توسعه در این سطوح بدانیم ارزیابی می‏تواند به ‏عنوان مکانیزم کنترل سیستم برنامه‏ریزی تلقی شود که از طریق دریافت اطلاعات مداوم از خود سیستم، پردازش آنها و وارد کردن مجدد این اطلاعات به جریان سیستمی، آن را هدایت و به حفظ تعادل و پایداری آن کمک می‏نماید. ارزیابی بر حسب جایگاه و ماهیتی که دارد می‏تواند شکل‏های مختلفی داشته باشد و به لحاظ موضوع، عمق، مدت، دقت و هدف شکل‏های متفاوتی را در برگیرد و از یک نظارت ساده و ارزیابی قبل از اجرا در حین اجرا و بعد از اجرا را شامل می‏شود. ارزیابی می‏تواند کل یا ماهیت کلی یک موضوع یا بخشی از آن مورد توجه قرار دهد. برای مثال، فرایند برنامه‏ریزی، مکانیزم تخصیص منابع، سازمان، ساختار و نحوه اداره و اجرا، مسائل ویژه طرح‏ها و پروژه‏ها، همچنین منابع مالی، تاثیر و تاثرات طرح‏ها و اهداف و سیاست‏های طرح‏ها را مورد ارزیابی قرار دهد. تاریخچه طرح‏های جامع شهرستان: شروع تهیه طرح‏های جامع شهرستان یا طرح‏های توسعه و عمران ناحیه‏ای (به عنوان طرح‏های زیرمنطقه‏ای) بر اساس سیستم اداری اولین‏بار از ابتدای سال ۱۳۷۰ در معاونت شهرسازی و معماری وزارت مسکن و شهرسازی مورد توجه قرار گرفت و تهیه طرح‏های جامع شهرستان در تاریخ ۵/۱۱/۷۳ به تصویب هیات‏ وزیران رسید. انگیزه اولیه در پیشنهاد طرح ‏جامع شهرستان به دلیل مشکلات و معضلاتی بود که عملاً از کنترل طرح‏های جامع شهری خارج بود.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اصلاح روش‌های عملي تهيه و اجراي طرح‌هاي توسعه‏ شهري در ايران

شهرسازی

مهندسان مشاور فرنهاد

آقاي مهندس عبدالرسول پوستي

 

مجموعه تجارب شهرسازي جهان در قرن بيستم، حاوي درس‌هاي بسيار مهم و ارزنده‌اي است كه بنيان‌هاي دانش برنامه‌ريزي و طراحي شهري را در جهان امروز عوض كرده ‏است. اين تحولات در سه حوزه‏ اصلي اتفاق افتاده است: الف- نظريه‌ها و ديدگاه‌هاي برنامه‌ريزي و مديريت ب- الگوها و روش‌هاي تهيه و تصويب طرح‌هاي توسعه و عمران شهري ج- وسايل و ابزارهاي اجرايي طرح‌هاي توسعه و عمران شهري مجموعه اين تحولات، نظريه‌ها و پارادايم‏هاي جديدي را در عرصه‏ شهرسازي مطرح ساخته كه بازنگري و اصلاح نظام‌ها و رويه‌هاي جاري را به يك ضرورت بدل كرده است. سياستگذاري در نظام توسعه‏ شهري ايران با توجه به اختيارات هیئت مديران در حوزه‏ وظايف شوراي‏ عالي شهرسازي و معماري ايران، وزارت كشور، وزارت مسكن و شهرسازي، سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور و ساير دستگاه‏هاي مؤثر در توسعه و عمران شهر (محيط‏زيست، ميراث فرهنگي، آموزش، بهداشت، تربيت بدني و...) است. از جمله ويژگي‌هاي ماهوي طرح‏هاي راهبردي، حفظ يكپارچگي در فرايند تهيه و اجراي طرح است. در واقع، ميان دو سطح برنامه‌ريزي يعني برنامه‌ريزي راهبردي و برنامه‌ريزي عملياتي، يك پيوند دروني و منطقي برقرار است. از سوي ديگر، مراحل تهيه و تصويب طرح توسعه‏ شهر بايد در انطباق با نظام اجرايي مديريت توسعه در كشور، سازمان داده شود. به عبارت ديگر، در طرح توسعه و عمران شهري بر اساس پارادايم راهبردي، همبستگي ميان برنامه‌ريزي راهبردي و مديريت راهبردي يك ضرورت است. برنامه‌ريزي عملياتي طرح توسعه عمران شهري بايد اهداف، راهبردها و سياست‏هاي پيشنهادي طرح توسعه را به اجرا درآورد. بنابراين تمام فرايند تدوين اهداف (كلان عملياتي) راهبردها و سياست‌ها بايد در چارچوب يك نظام هماهنگ و مرتبط با برنامه‌ريزي عملياتي سازمان يابد. ضوابط و مقررات شهرسازي، از مهم‏ترين اسناد و مدارك طرح‌هاي توسعه و عمران شهري به منظور انتظام‏بخشي به روابط فضايي و كالبدي اهداف طرح است كه به دلايل متعدد، مورد كم‏توجهي قرار گرفته و در نتيجه، طرح‏هاي توسعه و عمران از يك ابزار جدي در راستاي اجرای تحقق‏پذيري طرح، محروم شده است. بر اين اساس نمي توان انتظار تحقق‏پذيري اهداف و آرمان‏هاي طرح‏هاي توسعه و عمران شهري را داشت. در حال حاضر، بخشي از طرح‌هاي توسعه‏ شهري بر عهده‏ شهرداري است و اختيارات شهرداري‏ها در زمينه‏ برنامه‌ريزي مديريت و اجراي طرح‏هاي توسعه‏ شهري افزايش يافته است. نظارت مداوم بر نحوه‏ اجراي طرح توسعه و عمران شهري، مقايسه دستاوردهاي واقعي با اهداف، راهبردها و سياست‏هاي طرح، امري ضروري است كه سرانجام بايد مسئوليت آن به يك سازمان مشخص واگذار شود. شيوه‏ نظارت مناسب بر اجراي طرح‌هاي توسعه و عمران شهري در ايران براساس سازمان و حوزه‏ مداخله در دو سطح قابل طبقه‏بندي است: سطح اول: نظارت بر اجراي طرح‌هاي توسعه‏ شهري سطح دوم: نظارت بر اجراي پروژه‏هاي عمراني توسعه‏ شهري در ايران، پديده شهرنشيني در طول چند دهه اخير با تغييرات عميق كيفي و كمي روبه‏رو نشده است. روندهاي كمي نشان مي‌دهد كه تحولات جمعيتي كشور در سه دهه‏ گذشته با شهرنشيني شتابان و عوارض ناشي از آن روبه‏رو شده است. در حال حاضر نظام برنامه‌ريزي فضايي و مديريت توسعه‏ شهري در ايران، با انواع چالش‌ها و تنگناهاي متعدد روبه‏روست كه شناسايي آنها، لازمه‏ تلاش براي كاهش مسائل و يافتن راهكارهاي مناسب براي اصلاح و بهبود روند جاري تهيه و اجراي طرح‌هاي توسعه و عمران شهري در ايران است. چالش‌هاي نظام برنامه‌ريزي و مديريت توسعه شهري در ايران در چهار محور به شرح زیر، دسته‏بندی می‏شود: ۱. چالش‌هاي اقتصادي- اجتماعي و بازتاب آن در شهرنشيني و شهرسازي ۲. چالش‌هاي سازماني و مديريتي در تصميم‏سازي و تصميم‏گيري ۳. چالش‌هاي روش‌هاي تهيه‏ طرح‌هاي توسعه و عمران ۴. چالش‌هاي اجراي طرح‌هاي توسعه‏ شهري شرايط اصلاح نظام مديريت توسعه شهري در ايران: الف- دوران گذار از پارادايم برنامه‌ريزي جامع به پارادايم در ايران ب- راهبردهاي اصلاح نظام مديريت توسعه‏ شهري در ايران

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اصول ‌و ‌معیارهای طراحی ‌حوزه نفوذ آزادراه‏ها در طرح‌های منطقه‌ای

شهرسازی

مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری

آقای مهندس عارف اقوامی مقدم

 

ایجاد آزادراه و توسعه شبکه ارتباطی، علاوه بر اثرگذاری که در سطح کلان و منطقه نفوذ خود از نظر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال، رونق تولید و سرمایه‏گذاری، خدمات و... می‏گذارد، ساختار فضایی، سکونتگاه‏ها، اسکان‏ها و استقرارهای جمعیت و فعالیت مسیر و حوزه نفوذ را نیز تحت تأثیر قرار می‏دهد. در قلمرو اثرگذاری آزاد‏راه، فضاها و سکونتگاه‏های موجود و شبکه ارتباطی آن تغییر کرده، اسکان‏های موجود در معرض تغییر و دگرگونی و توسعه قرار گرفته و یا تخریب می‏شوند. احداث آزادراه، منابع طبیعی، زیستگاه‏های منطقه و مجتمع‏های طبیعی و انسانی را دستخوش تحول و دگرگونی قرار می‏دهد. بر این اساس، اثرگذاری آزادراه و شبکه ارتباطی، دو وجه مشخص مثبت (رونق و توسعه) و منفی (تخریب محیط زیست) را به همراه دارد. به عبارت دیگر، آزادراه‏ها، در عین حال که بر رونق اقتصادی، اشتغال‏زایی و گسترش خدمات و کانون‏های موجود را توسعه داده و سکونتگاه‏های جدیدی را به وجود می‏آورند، بر قلمرو زیستگاه‏های طبیعی و محیط زیست اثرات منفی بر جای می‏گذارند. در چنین شرایطی، الگوی جدیدی از ساختار فضایی سکونتگاه‏های منطقه و توزیع جدیدی از جمعیت و فعالیت به وجود می‏آید که ساماندهی منطقه اثرگذاری الزامی است. بنابراین، به منظور ساماندهی بهینه ساختار فضایی متأثر از آزادراه و پرهیز از اثرگذاری نامطلوب آن، بررسی وجوه گوناگون ناشی از آن و ابعاد دگرگونی‏های طبیعی و انسانی ضرورت اساسی دارد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اصول و ضوابط طراحی فضاهای شهری

شهرسازی

آقای دکتر جهانشاه پاکزاد

آقای مهندس ناصر بنیادی

 

عدم آشنایی اکثر مهندسان مشاور و به ‏ویژه معماران، با دانش طراحی شهری و مسائل مطروحه در آن، نه فقط منجر به افراط یا تفریط در برخورد شهودی و یا عقلایی، بلکه باعث عدم تحقق‏پذیری طرح‏های زیادی شده است. طرح‏های اجرا‏شده نیز نه فقط پاسخگوی تعامل شهروندان و فضاهای جمعی عمومی نبوده است بلکه باعث گریز شهروندان از این«اماکن» نیز شده است. هدف خروج از سردرگمی موجود در طراحی فضاهای شهری که باعث حیف و میل انرژی و هزینه‏ی زیادی است، ارتقای کیفی محتوا و فرم طراحی فضاهای شهری، تسهیل روند تعمیم‏سازی و تصمیم‏گیری و پاسخگویی به نیازهای فضایی شهروندان است. اعتبار هر پژوهش، علاوه بر آنکه منوط به هدف و محصول نهایی آن می‏باشد، در گروی نقش و سودمندی پژوهش در جامعه نیز هست. تعیین نقش و محک زدن سودمندی پژوهش هم میسر نیست، مگر آنکه وضعیت جامعه و تغییرات آن در طول زمان را نسبت به موضوع پژوهش، حداقل با نگاهی اجمالی از نظر بگذرانیم. در تصویر ذهنی ما، فضاهای شهری قدیم با زندگی جاری در جامعه، پیوندی استوار دارد. این امر در گذشته معلول رشد بطئی زندگی، غلبه فرهنگ همگن بر جامعه و مشترک بودن نیازهای مردم بود و باعث می‏شد که تصویر ذهنی مردم هر عصر از فضاهای زندگیشان از جمله فضاهای شهری، با خود این فضاها سازگار باشد. اما امروز به دلایل مختلف، شاهد در هم ریختن این سازگاری هستیم؛ از جمله:  رشد روزافزون جمعیت و تنوع در ساختارهای اجتماعی  رشد سریع و دامنه‏دار تکنولوژی  تغییر نظام‏های اجتماعی-اقتصادی و... حاکم بر جامعه عوامل فوق تغییر و تکثر در نیازهای اجتماعی را با چنان سرعتی به همراه داشته است که در عمل، فضاهای شهری از این قافله عقب مانده‏اند. در این شرایط، طبیعی است که فرصتی برای تبلور فضایی نیازها باقی نمی‏ماند، احساس تعلق خاطر به فضاها رنگ می‏بازد، فضاهای شهری بی‏متولی رها می‏شوند، درگیر بحران هویت می‏گردند و قانون‏مندی حاکم بر شکل‏گیری و تغییر آنها از بین می‏رود؛ بدون آنکه قانون‏مندی جدیدی جای آن را بگیرد. در این میان، جای تعجب نیست اگر فضاهای شهری در سیطره‏ خودروها اسیر شوند و مجالی برای حضور و تعامل شهروندان در آنها وجود نداشته باشد و فضاهای مذکور، نقش خود را در حیات مدنی مردم از دست بدهند.

 

پ.ن: این پژوهش در قالب کتاب "اصول و ضوابط طراحی فضاهای شهری در ایران" به چاپ رسیده است. :a030:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اصول و معیارهای طراحی حوزه‏ه ای آبخیز سدهای کشور و حرایم آن در طرح‏های منطقه ‏ای (شرح خدمات همسان)

شهرسازی

مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

آقای مهندس جلیل حبیب‏الهیان

 

ساماندهی حوزه‏ آبریز سدها، اقدامی در قلمرو مدیریت سرزمینی بوده که از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. اما تلاش‏های به‏کاررفته تاکنون، دستاوردهای کارآمدی به ‏همراه نداشته است و اثرات تخریبی، از جمله فرسایش خاک با کم و کیفی گسترده فزونی یافته است. استقرار روزافزون جمعیت و گسترش فعالیت در آبخیز‏ها در سال‏های اخیر، ابعادگسترده‏تری به ‏خود گرفته است و مسائل حادتری، از جمله آلودگی‏های بیولوژیک و شیمیایی آب را به همراه داشته و اغلب حوزه‏های آبریز سدهای کشور با چنین معضلی مواجه شده‏اند. طرح تهیه و تدوین شرح خدمات تیپ حوزه آبخیز سدهای کشور بر اساس چنین رویکردی و به منظور جلوگیری از تخریب و ساماندهی حوز آبخیز تهیه و ارائه گردیده است. دستیابی به راهبردهای سنجیده و اندیشیده و تدوین برنامه‏ای کارآمد برای حفاظت و جلوگیری از آلودگی آب سدها، در گرو مطالعاتی جامع و همه‏جانبه است. در این مطالعه سعی شده است که با توجه به اسناد لازم برای حفاظت و جلوگیری از آلودگی آب سدها، زمینه‏های بررسی و با توجه به سطح تعمیق و بهره‏گیری از روش‏های تحلیل داده‏ها، الگو مناسبی (برای شرح خدمات موجود) تدوین و ارائه گردد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اصول و معیارهای سامان‏دهی و ضوابط و مقررات سیمای شهری

شهرسازی

خانم دکتر راضیه رضازاده

آقای دکتر مصطفی بهزادفر

 

 

در مراحل اول و دوم طرح پژوهشی تدوین اصول و معیارهای سامان‏دهی سیمای شهری، نخست به طرح مباحث نظری و توضیح رویکرد پژوهش حاضر پرداخته شده و سپس با رویکرد انسانی-محیطی و استفاده از تکنیک‏های روانشناسی محیطی به شناسایی معانی و مفاهیم القایی سیمای شهری پرداخته شده است. مطالعات و بررسی‏های تفصیلی انجام‏شده در خصوص تاثیر کیفیت سیمای شهری در این بخش، گزارش شده است. چنانچه ملاحظه شد، نمونه‏های متعدد محیطی در مراحل مختلف کار مورد توجه قرار گرفته و از مشارکت گروه‏های همگن متعددی نیز جهت بررسی معانی و مفاهیم محیطی و ارزیابی محیطی بهره گرفته شده است. مطالعات روانشناسی ساختار ذهنی فردی، قابلیت‏ها و توان‏های تداعی معنا توسط محیط را شناسایی و مشخص نمود. این شناسایی عمدتاً با استفاده از تکنیک شبکه و با مشارکت بیش از ۶۰ پاسخ‏دهنده در دو گروه متخصص و غیر متخصص انجام شده است. نمونه‏های محیطی که به عنوان محرک در این آزمون‏ها مورد استفاده قرار گرفته است خود به دو دسته عناصر جداره‏ای سیمای شهر و عناصر نشانه‏ای سیمای شهر قابل تقسیم بوده‏اند. نتایج این آزمون وجود سطوح مختلف معنائی از معانی صریح تا معانی سمبلیک و نمادین را در سیمای‏ شهری نشان می‏دهد. هر چند تفاوت‏های قابل انتظار در میزان و نوع معانی و مفاهیم، هم با توجه به محرک‏های محیطی یا به عبارتی محیط ‏کالبدی و هم با توجه به دریافت کننده‏های محیطی یعنی پاسخ‏دهندگان، دیده شده ‏است که در جای خود مورد بحث قرار گرفته ‏است. این مطالعات نشان داد که جداره‏ها در مجموع از مطلوبیت کمتر، قدرت نشانه‏سازی کمتر و ارزش احساسی عمومی بالاتری نسبت به نشانه‏ها برخوردار بودند. در حالی که نشانه‏ها چشمگیرتر بوده و در سطح عملکردی و به لحاظ خوانایی و راه‏یابی در شهر حائز اهمیت هستند، جداره‏ها در ایجاد محیط کلان زمینه‏ساز بوده و کیفیت آنها در سطوح احساسی و تداعی معنایی نقش قوی‏تری ایفا می‏نمایند. از این ‏رو نه‏تنها بایستی در تلاش برای نشانه‏سازی و خوانایی گام برداشت، بلکه با ساماندهی جداره‏ها و پهنه‏های موثر بر سیمای جداره‏ها و پهنه‏های موثر بر سیمای جداره‏ها بر کیفیت کلان احساسی و معنایی محیط تاثیر مثبت نهاد. طبق این مطالعات که نتایج آن با مباحث نظری پایه نیز همسو بوده ‏است محیط در سطوح مختلفی بر ادراک و احساس استفاده‏کننده تاثیر‏گذار است. دسته‏بندی ابعاد مورد توجه افراد در ارتباط با محیط در بخش مطالعات روانشناسی ساختار ذهنی فردی بر اساس نظر کارشناسی تیم پژوهش و بر مبنای مباحث نظری طرح‏شده پیشین تدوین گردید. علاوه بر این دسته‏بندی معانی و مفاهیم محیطی تداعی‏شده که در قالب واژگان توسط پاسخ‏دهندگان مطرح شده بودند، به عنوان پرسش‏های پژوهش در فهرست صفت‏های دو قطبی قرار گرفتند. بدین ترتیب زمینه انجام آزمون افتراق معنایی بر اساس فهرست تدوین‏شده صفت‏های دوقطبی آماده شد. گروه‏های پاسخ‏دهنده چندی در آزمون شرکت نمودند که نتایج پاسخ‏های هر گروه به طور مستقل گزارش گردیده و در پایان گزارش نتایج هر آزمون جمع‏بندی شده و در خصوص تاثیر ویژگی‏های کالبدی بر نحوه ادراک و ارزیابی احساسی محیط مباحثی مطرح شده ‏است. سنجش معانی و مفاهیم حاضر و قابل دریافت در سیمای ‏شهری متناسب با کیفیت‏ کالبدی آن، موضوع مورد توجه در مرحله سوم (مرحله نهایی) مطالعات بوده ‏است. از این رو سیما و منظر ‏شهری قابل تجربه از طریق محور خیابان که زمینه اصلی تجربه بصری شهر و شکل‏گیری تصویر‏ذهنی از آن می‏باشد مورد تاکید قرار گرفت. مقایسه بین معانی و مفاهیم تداعی‏شده توسط انواع جداره و منظر خیابان نشان می‏دهد که در کیفیت‏های کالبدی گوناگون، قابلیت‏های مختلفی برای نیل به اهداف و در راستای انگیزش ادراک و احساس خاصی در استفاده‏کننده وجود دارد. مقایسه بین گروه‏های متخصص و غیر متخصص و شهروندان آشنا و ناآشنا با محیط‏های مورد بررسی نیز نشان می‏دهد، در حالی ‏که تاثیرات کیفیت‏های کالبدی گوناگون بر ادراک و احساس همسو است، این ادراک و احساس تحت تاثیر آشنایی و یا تخصص، از شدت و ضعف نسبی برخوردار می‏باشد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اصول و معیارهای تعیین تراکم شهری

شهرسازی

دانشگاه تهران- امور پژوهش‏های کاربردی

آقای مهندس مجید غمامی

 

مرحله‏ اول طرح، مطالعات پایه و مبانی نظری تحقیق را شامل می‏گردد. مرحله‏ دوم عمدتاً به مقوله تراکم شهری در ایران و تجزیه و تحلیل آن با اتکا بر مطالعات میدانی می‏پردازد. این مرحله ابتدا به تجزیه و تحلیل و نقد چگونگی تعیین تراکم در طرح‏های شهری پرداخته و آنگاه تجربه اجرای تراکم طرح‏ها در شهرهای مختلف، آزمون می‏شود. در این ارتباط، تعداد هشت شهر با ویژگی‏های مختلف در اندازه، نقش و عملکرد انتخاب گردیده‏اند که معیارهای انتخاب شهرها و سایر مراحل روش تحقیق به تفصیل آمده است. مرحله‏ سوم تحقیق به تحلیل یافته‏های نظری و تجربی پرداخته و در نهایت، اصول و معیارهای مؤثر در تعیین تراکم شهری ارائه می‏شود. مجموعه گزارش‏های تحقیق در چهار جلد به شرح زیر ارائه گردیده‏اند:  جلد اول: مطالعات پایه و مبانی نظری  جلد دوم: تراکم در شهرهای نمونه و مطالعات میدانی  جلد سوم: نتیجه‏گیری؛ سنتز مطالعات نظری و میدانی  جلد چهارم: الگو و راهنمای تعیین تراکم شهری شهرهای کشور با ویژگی‏های گوناگون، در زمان‏های مختلف، شکل گرفته‏اند. از چهار دهه پیش، برنامه‏ریزی ارادی، رشد و توسعه شهرها را هدایت کرده است. این امر به ویژه در مورد شهرهای متوسط و بزرگ کشور که دارای طرح‏های توسعه‏ شهری می‏باشند، صادق است. شهرهایی که تاکنون بیش از صدهزار نفر جمعیت دارند (حدود ۶۰ شهر کشور) طی قرون متمادی، با درجات مختلفی از کنترل، هدایت و نظارت شکل ‏گرفته و دارای تراکم‏های مختلف و گاه مشابهی هستند. بررسی تراکم این شهرها و چگونگی همبستگی تراکم شهر با ویژگی‏های جمعیتی، اقلیمی و سکونتی هر شهر، راهنمای پربهایی برای تبیین و درک تحول تراکم‏های شهری است. بدین منظور در این بخش از مطالعات، شناخت و تحلیل وضع موجود تراکم شهری در شهرهای منتخب اصفهان، شیراز، کاشان، یزد، همدان، اراک، سمنان، بجنورد، شهرکرد و شهر جدید مجلسی مطرح شده است. پیچیدگی ابعاد تراکم، ایجاب نمود تا در قالب یک تحقیق جامع و پایه‏ای با این موضوع برخورد شود و ضرورت جامعیت آن نیز ایجاب نمود که پژوهش بر اساس هر دو جنبه‏ نظری و تجربی مقوله تراکم استوار گردد. بنابراین مرحله‏ اول به مباحث نظری تراکم اختصاص یافت که در آن نظریات و تئوری‏های مربوط و تجربیات کشورهای مختلف، تشریح و تحلیل گردیدند. مرحله‏ دوم تحقیق، به مباحث و تجربیات حاصل از تهیه و اجرای طرح‏های توسعه‏ شهری در ایران می‏پردازد. در این مرحله، ابعاد مختلف تراکم و معیارهای تعیین تراکم در طرح‏های مختلف توسعه‏ شهری (طرح جامع، بهسازی و نوسازی بافت‏های قدیم، شهرهای جدید و طرح‏های آماده‏سازی زمین) تجزیه و تحلیل گردیده و اثرات آنها مورد ارزیابی قرار می‏گیرند. حاصل این ارزیابی، منجر به پیدایش نقاط قوت و ضعف طرح‏ها گردید که در گزارش مرحله‏ دوم به آن پرداخته شده است. مرحله‏ سوم تحقیق مرحله نهایی پژوهش بوده و دارای سه بخش است؛ در بخش اول، ابتدا طرح مسئله‏ تراکم، اهداف و چارچوب نظری تحقیق مرور می‏شود. در بخش دوم، تبیین مجدد مفهوم و عوامل مؤثر بر تراکم، شامل عوامل کالبدی-فضایی، زیست‏محیطی، اقتصادی و اجتماعی صورت می‏گیرد. در بخش سوم سنتز عوامل مؤثر بر تعیین تراکم شهری و اصول و معیارهای آن و فرایند بهینه در نحوه‏ تعیین تراکم ترسیم و ارائه می‏گردد. در این مراحل ابتدا برای هریک از عوامل چهارگانه‏ی مؤثر بر تعیین تراکم شهری، ماتریس مستقلی از شاخص‏ها تهیه گردیده، سپس ماتریس تهیه‏شده از یک سو برای انواع شهرهای مورد نظر (کلان‏شهر، بزرگ، تاریخی، قدیمی، شهر جدید، شهر صنعتی، شهر کوچک) مورد آزمون قرار می‏گیرد. همچنین، در قالب امکانات تحقیق، ماتریس تهیه‏شده به محلات و مناطق مختلف شهری (بافت قدیمی و مرکزی، بافت‏های میانی، بافت پیرامونی و طرح آماده‏سازی حاشیه ‏شهر) تعمیم داده می‏شود. براساس یافته‏های حاصل از چهار ماتریس کالبدی، زیست‏محیطی، اجتماعی و اقتصادی، سنتز مفاهیم تراکم و تعیین مجدد عوامل تراکم صورت می‏گیرد. لازم به ذکر است، به منظور تعمیق بخشیدن به مسائل تراکم، در این مرحله از تحقیق، پرسشنامه‏ای تفصیلی از سوالات مترتب بر موضوع تراکم (مرکب از ۱۵ سوال) طراحی و به نظرخواهی اندیشمندان، صاحب‏نظران، مشاوران، تهیه‏کنندگان طرح‏های توسعه‏ی شهری و کارشناسان دستگاه‏های اجرایی گذاشته شده و از نظرات استخراج‏شده از پرسشنامه‏ها، در تحلیل مسائل و ابعاد تراکم بهره‏گیری لازم به عمل آمده است. رشد گسترش سریع شهرها در دهه‏های اخیر تقریباً تمامی کشورهای جهان، اعم از توسعه‏یافته و در حال توسعه را با مشکلات جدی مواجه ساخته است. مسائل این پدیده، سیاست‏های شهرسازی را به طور وسیعی تحت‏الشعاع قرارداده است. این مسئله در ایران شاید حادتر از بسیاری از کشورهای توسعه‏یافته و در حال توسعه باشد. دلایل و عوامل عمده این پدیده در شهرهای ایران را می‏توان در فقدان مبانی آمایش سرزمین، رشد بالای جمعیت شهرنشین کشور به ویژه در دهه‏های اخیر، و اجرای قوانین زمین شهری در دوران پس از انقلاب اسلامی تجزیه و تحلیل کرد. تجزیه و تحلیل این دگرگونی جمعیتی و مسائل گسترش و توسعه‏ شهری، پرداختن فوری به مسئله تراکم شهری را در دستور کار قرار می‏دهد. وضعیت تراکم در شهرهای ایران را می‏توان از بعد کمی، چگونگی برخورد با مقوله تراکم و نحوه‏ تعیین تراکم بررسی کرد. به نظر می‏رسد اغلب شهرهای ایران در مقایسه با شهرهای سایر کشورها از تراکم جمعیتی بالنسبه کمتری برخوردار باشد. دلیل عمده این امر را می‏توان در شکل‏گیری گسترش‏های پراکنده شهری، برنامه‏ریزی و طراحی اراضی با تراکم کم، عملکرد سازمان‏های دولتی، تعاونی‏‏های مسکن و واگذاری اراضی توسط دستگاه‏های مختلف تحلیل کرد. فرایند تعیین تراکم در طرح‏های توسعه‏ی شهری در ایران نیز از عوامل دیگر در تشدید مسائل گسترش شهری بوده است. مبانی نظری لازم در روند تعیین تراکم کمتر مورد توجه بوده و تراکم‏های پیشنهادی عمدتاً بر اساس وضع موجود، ذهنیات، سلایق و تجربیات شخصی شکل می‏گیرند. به طور کلی سؤالات تراکم شهری در ایران را می‏توان به شرح زیر دسته‏بندی کرد:  وضعیت تراکم شهری در ایران چگونه است؟  معیارهای طرح‏های توسعه‏ شهری در ایران در تعیین تراکم چه بوده‏اند؟  عوامل مختلف مؤثر در تعیین تراکم شهری چیست؟  اثرات تراکم‏های مختلف طرح‏های شهری در ابعاد مختلف چیست؟  اصول و معیارهای تعیین تراکم چیست؟  فرایند بهینه تعیین تراکم چیست؟ مقوله تراکم پیچیده‏تر از آن است که بدون پشتوانه‏ای از تحقیقات جامع با آن برخورد شود. مروری بر نحوه‏ این برخورد در سابقه شهرسازی کشور نشان می‏دهدکه علی‏رغم اهمیت تراکم و اثرات آن در تمامی جنبه‏های برنامه‏ریزی و طراحی شهری، تنها مطالعات پراکنده و محدودی انجام شده و تقریباً پژوهش بنیادی در این ارتباط صورت نگرفته است. جایگاه و نقش منحصر به فرد نحوه‏ انتخاب تراکم و اثرات آن در روند گسترش و توسعه‏ شهری، ایجاب می‏کند تا بحث عمیق‏تری از سوی برنامه‏ریزان و طراحان شهری انجام شود و ابعاد مختلف آن تجزیه و تحلیل گردد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اصول و معیارهای توسعه پایدار شهری در ایران

شهرسازی

آقای دکتر ناصر محرم‏نژاد

آقای مهندس بهرام صالحی

 

فرایند توسعه اقتصادی و تغییرات آن دستاوردهایی برای مردم در کل جهان به ‏وجود می‏آورد. در‏آمدهای بیشتر و تولید کالاهای مورد نیاز زندگی مرفه، کاهش بیماری‏ها، پایین آمدن نرخ مرگ و میرها، افزایش آگاهی‏ها و آزادی‏ها از جمله دستاوردهای توسعه اقتصادی و اجتماعی است. اما این دستاوردها قیمت سنگینی دارد که باید آن را پرداخت که آلودگی، تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع زیست‏محیطی و منابع طبیعی از جمله آنها است. افزایش آگاهی‏ها نسبت به این مسائل و ترس از برگشت‏ناپذیر بودن صدمات به کره زمین و کیفیت زندگی در روی زمین، توجه جهانیان را به توسعه پایدار جلب نموده است‏. توسعه پایدار چیست‏؟ تعریف رایج از توسعه پایدار که توسط کمیسیون جهانی توسعه و محیط زیست معمول گشت به شرح زیر می باشد: «توسعه‏ای که نیازهای نسل حاضر را برآورده ساخته، بدون اینکه توازن نسل آینده را برای برآورد نیازهایشان به مخاطره اندازد.» این دیدگاه بر این تاکید می‏نماید که چه تصمیماتی و فعالیت‏هایی در زمان حاضر می‏تواند پیامد در آینده داشته باشد. به خصوص در ارتباط با منابع طبیعی قابل دسترس، بهداشت محیط زیست و تخریب اکوسیستم‏های محلی و جهانی. توسعه و شهرنشینی: تلاش برای توسعه پایدار باعث ایجاد فشارهای اجتماعی و اقتصادی در شهرها به‏ خصوص در کشورهای در حال توسعه می‏شود. در شرایطی، شهرها به ‏سرعت گسترش پیدا می‏کنند. مسائل زیست‏محیطی بسیار جدی پدید می‏آید. چنین شهرها وشهرک‏هایی دست در گریبان نیازهای متناسبی می‏شوند که ناشی از رشد انفجار گونه جمعیت شهری است. در اصطلاح جمعیت‏شناسی، توسعه جهانی به ‏سوی پدیده شهرنشینی پیش می‏رود. در اصطلاح رشد اقتصادی جهت غالب شهرها به ‏سوی مقاومت‏ناپذیری و تسلیم می‏باشد. در هر کشور از جهان، بیشترین مقدار (Groos National Product) GNP در محدوده شهرها و شهرک‏ها تولید می‏شود. علاوه بر آن اغلب رشد اقتصادی جدید و توسعه در شهرها اتفاق می‏افتد. قبلاً شهرها در جهان سوم که کمتر از ۴۰% جمعیت کشور را تشکیل می‏دادند، مسئولیت بیش از ۶۰ تا ۷۰ در صد تولید ملی را به ‏عهده داشتند. در کشورهای صنعتی، شهرنشینی‏ها بیش از ۹۰% تولید ملی را به ‏عهده دارند. شهرنشینی و توسعه، به موازات یکدیگر پیش می‏روند. به‏ طوری که می‏توان به ‏عنوان مثال یک رابطه روشنی بین سطح شهرنشینی و تولید سرانه پیدا نمود. به طور‏کلی، کشورهای ثروتمند دارای بیشترین سطح شهرنشینی هستند. علت این امر این است که شهرنشینی، پایه‏ای است برای خلق تنوع و ایجاد اقتصاد پویا که هر دو منجر به افزایش بهره‏وری ملی و ایجاد اشتغال و فرصت‏های درآمد‏زدایی می‏شود. بدون داشتن شهرهای کارآمد و خلاق، توسعه اقتصادی ملی دچار رکورد یا کاهش خواهد شد. توسعه پایدار و شهرها: متاسفانه، محیط‏های شهری، شدیداً به خطرات وسایل دنیای مدرن ما بسیار حساس است. در کشورهای صنعتی (به‏ خصوص در اروپای شرقی و غربی) شهرها امروزه از مدیریت ضعیف گذشته اقتصادی رنج می‏برند. بسیاری از آنها وارث آلودگی‏های باقیمانده از گذشته نظیر، آلودگی خاک و آب، مواد شیمیائی سمی، تخریب منابع، الگوی مصرف نامطلوب و پایین آمدن تکنولوژی تولید و غیره هستند. در شهرهای کشورهای در حال توسعه، خطرات و معضلات به ‏دلایل زیر بسیار بزرگ هستند:  مقیاس و سرعت رشد شهرها مقاومت‏ناپذیر است.  زیر‏ساخت‏های شهری در گذشته نامطلوب بوده است.  در مراکز عمده شهری، سرعت صنعتی شدن بسیار بالا است.  ظرفیت‏های زیربنایی، فنی و مدیریتی ضعیف است.  اقتصاد ملی و شهری نسبتاً پائین‏تر بوده و ظرفیت‏های اعتباری ضعیف است. در نتیجه بسیاری از این گونه شهرها، به شدت از منابع آبی آلوده شده، آلودگی هوا، عدم کفایت آب آشامیدنی، نبود سیستم جمع‏آوری و تصفیه فاضلاب، آلوده شدن خاک به مواد شیمیایی، روی هم انباشته شدن مواد زائد جامد، فرسایش خاک، کاهش سطح جنگل‏ها و مراتع و بالاخره جاده‏های نامناسب رنج می‏برند. زیرساخت‏های شهری در این گونه شهرها در گذشته ناکافی بوده و غالباً در همان حد باقی مانده و یا در اثر افزایش نیاز دچار نابسامانی شده است. آثار تجمعی این گونه مسائل زیست‏محیطی، نه تنها باعث تهدید سلامتی مردم می‏شود، بلکه به توان شهری جهت دستیابی به رشد اقتصادی لطمات جدی وارد می‏کند. تهدید محیط زیست فقط از جانب رشد شهری و یا توسعه اقتصادی نیست بلکه مسئله از عمق بیشتری برخوردار‏ است. فاکتورهای زیر عوامل تهدید‏کننده و تخریب محیط زیست است:  سیاست‏های نامناسب برای توسعه اقتصادی و توسعه شهری  عدم درک صحیح از رابطه بین توسعه و محیط زیست  ضعیف بودن ظرفیت مدیریت و سازمان‏ها  کمبود آگاهی عمومی و مشارکت عمومی  محدودیت فن‏آوری و ظرفیت‏های حرفه‏ای انبوه عوامل فوق در بسیاری از کشورها به‏ علت کمبود منابع اقتصادی و مالی وجود دارند و در بعضی موارد، فاکتورهای محلی نظیر زمین‏شناختی، جغرافیائی و اقلیمی به آن اضافه می‎شود. پیچیدگی مسائل محیط زیست باعث گردیده که حرکت شهرها و روستاها به سوی توسعه پایدار ساده و آسان نباشد. عدم سادگی و آسانی در این راه، به هیچ ‏وجه نباید مانع حرکت به‏سوی توسعه پایدار باشد. زیرا بقای زندگی در روی زمین به ‏خصوص در شهرها و تضمین رفاه شهرنشینان به آن وابسته است. در سال ۱۹۹۰ سازمان ملل متحد برای کمک به شهرهایی که قدم به ‏سوی توسعه پایدار بر می‏دارند، برنامه شهرهای پایدار (Sustainabl Citie Programme) (SCP) را به وجود آورد. در این برنامه از طریق انجام اقدامات زیر به کشورهای در حال توسعه کمک می‏شود:  تعیین شاخص‏های توسعه پایدار شهری  شناسایی مسائل و مشکلات زیست‏محیط شهری  تعیین روش‌ها و رویکردهایی برای توسعه همکار‏های بین بخشی و ایجاد اتفاق نظر  برقراری برنامه‏ریزی مدیریت مدرن و پیشرفته  به‏روز نمودن راهبردها و برنامه‏های عمل  تبدیل نمودن راهبردها و برنامه‏ها به پروژه‏های قابل اجرا  پایش اقدامات همانطور که ملاحظه می‏شود اولین قدم برای حرکت به‏ سوی توسعه پایدار شهری، تعیین شاخص‏های مورد نیاز می‏باشد. در این گزارش به یکی از شاخص‏های بی‏شماری که برای توسعه پایدار شهری وجود دارد اشاره می‏شود. نام شاخص: نرخ رشد جمعیت شهری تعریف: نرخ متوسط سالیانه تغییر جمعیت ساکن در محدوده تعریف شده شهری در طی زمان معین واحد سنجش: درصد نوع شاخص: اجتماعی هدف شاخص: این شاخص تعیین‏کننده سرعت و اندازه تغییرات جمعیت شهری است. این شاخص شامل افزایش طبیعی جمعیت شهری، مهاجرت از روستا به شهر و بالاخره افزایش وسعت محدوده شهری است. ارتباط با توسعه پایدار یا ناپایدار: مناطق شهری، به ‏دلیل تراکم جمعیت شاغل و صنایع در آن باید توانایی و کارایی بالایی از توسعه اقتصادی را داشته باشد. پایداری توسعه شهری موقعی مورد تهدید قرار می‏گیرد که سرعت عمل دولت در تأمین نیازهای منطقی جمعیت کندتر از سرعت رشد جمعیت باشد. نیاز جمعیت رو به افزایش به غذا، مسکن، زمین، اشتغال و آموزش و نیز زیرساخت‏های زیست‏محیطی نظیر تأمین آب آشامیدنی، بهداشت و خدمات جمع‏آوری شبکه فاضلاب مهم‏ترین دغدغه مسئولین شهری است. زیرا آنها مرتباً باید سعی نمایند که نیازهای فوق الذکر را به بهترین نحو ارائه نمایند. این شاخص موقعی کارساز است که سرعت رشد جمعیت در منطقه شهری معین دقیقاً تعیین شود. ارتباط با سایر شاخص‏ها: این شاخص‏ها ارتباط تنگاتنگی با سایر متغیرهای اقتصادی-اجتماعی شامل درصد جمعیت در محدوده شهری، رشد جمعیت دانش‏آموزی و رشد کلی جمعیت دارند، همچنین به بسیاری از شاخص‏های زیست‏محیطی از قبیل تغییر کاربری و زمین، برداشت آب از منابع و ایجاد زباله‏های شهری ارتباط پیدا می‏کند. زمینه‏های ناپایداری و بحران‏های زیست‏محیطی ناشی از توسعه شهری در ایران: ۱. آثاری که توسعه شهری بر منابع طبیعی و محیط زیست بر جای می‏گذارد. ۲. پی‏آمدهای زیست‏محیطی توسعه شهری نظیر ایجاد انواع آلودگی زیست محیطی از جمله آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی صوتی، آلودگی خاک و ایجاد مواد زائد شهری. ۳. ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ناشی از توسعه شهری. هر یک از این ابعاد، در نوع خود می‏تواند زمینه‏های ناپایداری برای توسعه پایدار شهری به وجود آورد و یا به عبارتی دیگر ممکن است عامل تهدید‏کننده برای توسعه پایدار شهری به شمار آیند.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اندازه شهر (City Size)

شهرسازی

معاونت پژوهشی دانشگاه تهران- امور پژوهش‏های کاربردی

آقای دکتر فیروز توفیق

 

 

مبحث اول: اندازه شهر و ملاحظات اجتماعی در این قسمت موضوع اندازه شهر از دیدگاه جامعه‏شناختی مورد کنکاش و بررسی قرار می‏گیرد. نگاه جامعه‏شناختی به اندازه شهر، تأکید و کانون توجه خود را بر تأثیر اندازه شهر بر تعاملات اجتماعی و جنبه‏ها و صور مختلف آن دارد. به این ترتیب تلاش می‏شود تا با بهره‏گیری از مطالعات نظری و تجربی انجام شده ملاحظات اجتماعی و اندازه شهر با توجه به مباحث روابط اجتماعی، هویت اجتماعی، تضاد اجتماعی، تعلق اجتماعی، امنیت اجتماعی، بزهکاری و نیز سرمایه اجتماعی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. موارد بررسی‏شده در این مبحث عبارتند از: الف- اندازه شهر و روابط اجتماعی ب- هویت اجتماعی و فرهنگ پ- امنیت اجتماعی و بزهکاری در شهرها مبحث دوم: ملاحظات زیست‏محیطی و اندازه شهر در این قسمت موضوع اندازه شهر از دیدگاه زیست‏محیطی مورد بررسی قرار ‏می‏گیرد. با گسترش تفکر زیست‏محیطی در دهه‏های اخیر موضوع اندازه و عملکرد شهرها و ارتباط مستقیم آن با مباحث زیست‏محیطی مورد توجه و تأکید بوده است. به‏این ترتیب تلاش می‏شود تا با بهره‏گیری از متون مرتبط مباحث مربوط به ارتباط و تأثیر ملاحظات زیست‏محیطی بر تعیین اندازه شهر، نقش توان‏های محیطی در تعیین اندازه شهر، نقش شرایط انسان‏ساخت در تعیین و تحدید اندازه شهر مورد بررسی قرار‏ گرفته و با توجه به شرایط ایران آستانه‏های زیست‏محیطی، ظرفیت تحمل و پذیرش جمعیت محیط استنتاج شده و نهایتاً ماتریس دوبعدی از تعیین اندازه شهر بر اساس ملاحظات زیست‏محیطی ارائه‏گردد. موارد بررسی‏شده در این مبحث عبارتند از: الف- ارتباط و تأثیر ملاحظات زیست‏محیطی و اندازه شهر ب- نقش توان‏های محیطی در تعیین و تحلیل اندازه شهر (عوام اولیه) پ- نقش شرایط انسان ساخت در تعیین و تحدید شهر (عوامل ثانویه) ت-استنتاج و جمع‏بندی مبحث سوم: نظریه‏های اندازه بهینه شهر در این قسمت به بررسی نظریه‏های اندازه بهینه شهر پرداخته و در یک جمع‏بندی کلی نظریات مربوط به آن را به چهار گروه تقسیم‏بندی می‏کند که شامل: گروه اول، اندیشمندانی که اندازه مشخصی را به عنوان اندازه بهینه شهر پیشنهاد کرده‏اند. گروه دوم، اندیشمندانی که به مفهوم اندازه بهینه شهر اعتقادی ندارند. گروه سوم، اندیشمندانی که اندازه بهینه‏ای را مطرح نمی‏کنند یا مفهوم اندازه بهینه شهر را به ‏تنهایی معقول نمی‏دانند و معتقدند که باید به اندازه شهر در قالب سلسله‏مراتب بهینه شهری نگریست. گروه چهارم، اندیشمندانی که اندازه بهینه برای شهر را در چارچوب شهرهای کوچک، میانی و یا بزرگ مطرح می‏کنند. در ادامه به بررسی نظریه‏های مرتبط با شهرهای کوچک، میانی و بزرگ و در نهایت تجارب برخی از کشورها در ارتباط با شهرهای کوچک، بزرگ و میانی را ارائه می‏دهد. موارد بررسی‏شده در این مبحث عبارتند از: الف- نظریه‏های اندازه بهینه شهر (جمع‏بندی) ب- نظریه‏های مرتبط با شهرهای کوچک، میانی و بزرگ (جمع‏بندی) پ- تجارب کشورها (جمع‏بندی) مبحث چهارم: نظام شهری، نخست شهری و اندازه‏ شهر در این قسمت چهار فصل مورد بررسی قرار می‏گیرد که عبارتند از: فصل اول، نظریه‏ها و الگوهای نظام شهری مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در سه زمینه نظریه‏های فضایی نظام شهری با الگوهای ریاضی نظام شهری و نظریه‏ها و الگوهای مربوط به رتبه-اندازه شهری طبقه‏بندی و ارائه گردیده‏اند. فصل دوم، سلسله‏مراتب و نظام شهری کشور و تحول آن در گذشته، با مروری بر توزیع و تحول تعداد و اندازه‏های شهری در نظام شهری کشور در سال‏های سرشماری ۷۵-۱۳۳۵ و نیز نظام شهری و قاعده رتبه-اندازه در ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. فصل سوم، نظریه‏های نخست شهری و در فصل چهارم شاخص‏های نخست شهری و نتایج بکارگیری این شاخص‏ها در شرایط ایران مطرح شده است. مبحث پنجم: مدیریت شهری و اندازه شهری در این قسمت موضوع اندازه شهر از دیدگاه مدیریت شهری مورد کنکاش و بررسی قرار‏گرفته است. پس از ارائه اهداف، در فصل اول چارچوب نظری مطالعه که دربرگیرنده مفهوم مدیریت ‏شهری و تحولات نظری در نگرش به تعیین اندازه‏ شهرها و ارتباط آن با مدیریت ‏شهری است در فصل اول ارائه شده است. در فصل دوم آن به بررسی تجارب کشورهای مختلف در ارتباط با اندازه‏ شهرها و شیوه‏ مدیریت‏ شهری پرداخته شده است و ارتباط بین اندازه‏ ‏شهر و شیوه مدیریت ‏شهری در ایران، در فصل سوم مورد بررسی قرار‏گرفته ‏است. در نهایت در فصل چهارم بر اساس یافته‏های مطالعه از مقایسه و جمع‏بندی وضعیت نظام مدیریت شهری در ایران با دیگر کشورها، راهبردها و راهکارهایی در عرصه مدیریت شهری مرتبط با اندازه‏ شهر ارائه ‏شده است.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اهداف و روش‏های شهرسازی نوین

شهرسازی

آقای مهندس‌مجید غمامی، آقای دکتر فیروز توفیق،

آقای دکتر اسفندیار زبردست

 

توضیح ندارد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

ضوابط مکان‏یابی و بلندمرتبه ‏سازی و تکمیل ضوابط طراحی و اجرا در شهرها بر حسب اولویت و ضرورت

شهرسازی

مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران

آقای دکتر سید محمدعلی کامروا

 

بخش اول: موضوع اصلی این مطالعه، بررسی کلیه‏‏ اقداماتی است که تدریجاً گرایش به بلندمرتبه‏سازی و ساخت‏و‏سازهای پرتراکم‏‏تر را مورد تشویق قرار داده و طی یک روند طبیعی و آرام، این گرایش را به ‏عنوان یک جریان غالب در اقتصاد بخش ساختمان درآورده است. اشاره به این بحث با تاکید بر ‏این نکته صورت پذیرفته که گرایش به ساخت‏‏و‏سازهای بلند و پرتراکم به‏ طور ناگهانی در سال‏های اخیر به ‏وجود نیامده، بلکه زمینه‏های شکل‏گیری این جریان طی سال‏های طولانی و به صورت تدریجی شکل گرفته ¬است و شرایط کنونی حاصل مجموعه‏ای از تحولات اقتصادی-اجتماعی و نیز مبتنی بر مصوبه‏هایی است که این شرایط را فراهم ساخته است. در این بررسی سعی شده هم به قوانینی که آشکارا ساخت‏وسازهای پرتراکم را تشویق کرده‏اند اشاره شود و هم اصول و ضوابط و مصوبه‏های شهرسازی که به طور جنبی و غیر مستقیم این جریان را تقویت کرده‏اند (مثل تعریف محدوده قانونی شهر و غیره که الزام به استفاده مطلوب‏تر و به تعبیری پرتراکم‏تر را به عنوان نتیجه طبیعی این محدودیت‏ها به دنبال داشت)، مورد بررسی قرار دهند. این بخش شامل بررسی موارد زیر می‏باشد: الف: مقدمه و تاریخچه‏ مختصری از بلندمرتبه‏سازی در ایران ب: بررسی تحولات ساخت‏وسازهای ساختمانی ایران با نگاهی به بلندمرتبه‏سازی (مسکونی، غیر مسکونی) ج: بررسی قوانین و ضوابط و مقررات مصوب در زمینه تراکم شهری و بلندمرتبه‏سازی د: طرح مسائل اساسی بلندمرتبه‏سازی در ایران  بخش دوم: این بخش به بررسی مقوله عرضه و تقاضا در بخش اقتصاد ساختمان و ساختمان‏های مسکونی به‏ عنوان پرشمارترین ساختمان‏های شهری پرداخته و جریان‏های حاکم بر عرضه و تقاضای این بخش را از حیث کمی و کیفی مورد بررسی قرار‏داده است. نتایج به‏دست‏آمده در این بخش از مطالعه‏ای که به ‏موضوع تقاضا می‏پردازد نشان می‏دهد که عوامل کمی مثل رشد شهرنشینی، افزایش جمعیت و افزایش خانوار منتج از آن، شدیداً بر دامنه تقاضا برای انواع ساختمان‏های شهری به ‏ویژه مسکن اثر می‏نهد، در نتیجه رفتارهای بخش عرضه را به ‏میزان زیادی متاثر می‏سازد. علاوه بر مسائل کمی، تحولات کیفی ساختار خانوار نیز بر ایجاد تقاضاهای جدید اثر می‏کند. مثل خانوارهای هسته‏ای که تعداد بی‏شماری خانوار مستقل خواهان سرپناه را وارد بازار تقاضای مسکن می‏کند، خانوارهایی که قبلاً همگی با هم در یک خانه سکونت داشتند. همچنین تمایل به زندگی مستقل توسط جوانان با جدا شدن از خانوار خود و تحولاتی که با تغییرات کیفی ساختار خانوار عملاً تقاضاهای جدیدی وارد بازار می‏نماید و پاسخگویی متناسب بازار عرضه را نسبت به این تقاضای فزاینده می‏طلبد. این بخش شامل بررسی موارد زیر می‏باشد: الف: بررسی تحولات توسعه شهری با نگاهی به بخش عرضه‏ و تقاضا ب: مبانی نظری گرایش به بلندمرتبه‏سازی در عرصه‏های شهری  بخش سوم: این بخش به ضوابط مکان‏یابی و طراحی بناهای بلند می‏پردازد. در این جلد آمده، ساخت‏و‏سازهای ساختمانی به ‏ویژه هنگامی که بناها یک طبقه و ویلایی و برای استفاده‏های انفرادی ساخته می‏‏شوند، روابطشان عمدتاً در حوزه خصوصی افراد مطرح می‏گردند، اگرچه این گونه ساختمان‏ها را نیز باید دارای اثرات جنبی فراتر از حوزه‏های شخصی افراد دانست. اما مجتمع‏های ساختمانی و بلندمرتبه‏سازی بیش از هر نوع دیگر از بناها، مسائلشان به عرصه‏های جمعی و حقوق عمومی شهروندان کشیده شده و حوزه‏ای برای تعامل منافع فردی با منافع جمعی شهروندان تلقی می‏شود. به همین خاطر است که شاید بیش از مباحث فنی و مهندسی مورد نیاز خود، زمینه‏های بحث اجتماعی-اقتصادی و سیاسی را برمی‏انگیزند. همین نیز موجب می‏شود بخش مهمی از ضوابط و مقررات ساخت این نوع بناها به تامین جنبه‏های اجتماعی استقرار یک بنای بلند اختصاص یابد. جنبه‏های عمومی و حقوق شهروندی در ساخت بناهای بلند عمدتاً از این حیث مطرح می‏شوند که در عین لزوم رعایت حقوق هر فرد در بهره‏مندی از حق مالکیت خود بر زمین و مختار بودن وی در چگونگی بهره‏برداری از آن، حقوق جمعی سایر شهروندان و ساکنان یک ناحیه شهری و اثراتی که کارکرد یک بنا بر محیط اطراف خود برجای خواهد نهاد، دیده ‏شود. این بخش شامل بررسی موارد زیر می‏باشد: الف: راهبردهای کلی در تعیین ضوابط مکان¬یابی بلندمرتبه‏سازی در عرصه‏های شهری ب: راهبردهای کلی در تعیین ضوابط طراحی و اجرای بلندمرتبه‏سازی در شهرها

  • Like 1
لینک به دیدگاه

راه‏های استفاده از تجربيات ارزشمند و ميراث غنی شهرسازی و معماری گذشته در سيمای شهرهای امروزی

معماری

مهندسين مشاور نقش، آقای مهندس کامبیز نوایی

آقای دکتر حمید ندیمی

 

اساس روش تحقیق در این پژوهش، نقد و بررسی مصادیق است. به ‏این معنی که مجموعه‏ای از آثار معماری معاصر ایران (که نشانگر تلاش‏هایی به ‏منظور بهره‏گیری از میراث معماری گذشته در معماری امروزی می‏باشند)، به عنوان مصادیق مورد مطالعه انتخاب شده و در نتیجه، آثار مورد بحث به روش «تامل در خود اثر» یا «نقد اثر از طریق خود» تجزیه و تحلیل می‏شوند و با این کار، انواع رویکردهای معماران به موضوع «نسبت با معماری گذشته»، شناخته می‏شود. از آنجا که تحقیق بر تامل در خود آثار استوار می‏شود، لذا نحوه و مراحل نقد و بررسی آثار، مسیر اصلی کار تحقیق را مشخص خواهد کرد. مراحل عمده زیر به منظور ترسیم اجمالی مسیر تحقیق قابل ارائه است: ۱. نقد و بررسی مصادیق ۲. دسته‏بندی رویکردها و بررسی آن ۳. رویکردها و میراث معماری گذشته به کمک نتایجی که در زمینه ماهیت هر یک از رویکردها بدست آمده و مقایسه آن‏ها با باطن و جانمایه معماری گذشته، نسبت به تجارب جدید و معماری قدیم مورد شرح و تفصیل قرار می‏گیرد. در مرحله نهایی رویکردها با یکدیگر مقایسه شده و میزان نزدیکی هر کدام با معماری گذشته بررسی می‏گردد و در نتیجه آن معلوم می‏شود که هر رویکری تا چه میزان به ثمر و نتیجه رسیده و به ادعای خود نزدیک شده است. با این کار معلوم می‏شود که آیا حقیقتاً میان آثار مذکور و معماری گذشته نسبتی وجود دارد یا خیر و اساساً این نسبت چه نسبتی است. در انتخاب مصادیق معماری، نکات و ضوابطی مورد نظر بوده است:  آثاری که واجد بیان معماری صریح و قابل تامل بوده و قصد و نیت معمارانه در آنها به وضوح دیده می‏شود.  مصادیقی که ساخته شده باشند تا به این ترتیب بتوان با تمامیت اثر مواجه شد.  مصادیقی که در آنها زندگی جریان داشته باشد تا بتوان نحوه زندگی مردم را در آنها به‏ عینه مشاهده کرد.  مصادیقی که حتی‏المقدور مدارک و نقشه‏های در دسترس داشته ‏باشند و یا مدارک آنها نیاز به اصلاحات اندکی داشته باشد. با اتکا به تجزیه و تحلیل بناهایی که در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته‏اند، در جمع‏بندی نتایج، صفاتی مطرح می‏شوند که از دو ویژگی متضاد نشأت گرفته‏اند؛ «اصول سنت معماری ایرانی» و «مبانی زیباشناسی مکتب معماری مدرن». این صفات عبارتند از: تکرار یا تصرف، سادگی یا پیچیدگی، قصه‏گویی یا تجرید، استقلال یا تداخل فضاها در سازمان‏دهی فضایی، سنگینی یا سبکی، وحدت یا کثرت، درون‏گرایی یا برون‏گرایی.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

آسان‏سازی، بکارگیری و آموزشی نمودن ضوابط و مقررات ویژه معلولین و ارزیابی اجرایی این ضوابط در شهرها، به ‏ویژه در شهرهای جدید

معماری

آقای مهندس امیر نورانی

خانم مهندس شهره فتحی زاده

 

این طرح بر اساس اولویت مباحث و ترتیب موضوعات در طول انجام تحقیق در سه مرحله به انجام رسیده ‏است. محقق در مرحله اول به طرح مسئله و اهمیت توجه به متغیر «توانایی جسمی-حرکتی» انسان از دوران کودکی تا سالمندی و شرایط ثابت محیط مصنوع و ضرورت«قابلیت دسترسی» بناها و فضاهای شهری برای همه طول عمر پرداخته و تاکید گردیده که مخاطبان «ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری معلولان جسمی-حرکتی» تنها معلولان نبوده و همه مردم را شامل می‏گردد. در این مرحله در سه فصل به تعریف معلولیت، انواع آن و تاثیر معلولیت بر تحرک فرد می‏پردازد. سپس جایگاه اجتماعی معلولان و تغییرات تاریخی این جایگاه مورد مطالعه قرار گرفته و در نهایت تاثیر دوران نوین، پیشرفت علم پزشکی، گسترش دموکراسی، سازمان ملل متحد و نهادهای مدنی بر شرایط اجتماعی معلولان و به تبع آن بر حوزه معماری و شهرسازی به تشریح آمده ‏است. در پایان این مرحله نیز اقدامات دولت‏ها و نتایج شش سمینار بین‏المللی درباره پیش‏شرط‏های ایجاد و گسترش محیط بدون مانع ارائه شده‏است. همچنین در پیوست گزارش مرحله اول، با معرفی کتاب مداخله طراحی و ترجمه بخش‏هایی از آن برخی از نتایج جستجوهای محققان خارجی ارائه شده ‏است. مرحله دوم ضمن ارائه تعاریف و اختصارات، محدوده جغرافیایی تحقیق در سه فصل به شناخت شکل، ارزیابی اجرای ضوابط و آسان‏سازی بکارگیری ضوابط می‏پردازد. در انتها، نقدی بر کتاب ضوابط مورد تحقیق صورت گرفته و سپس نمونه‏هایی از گزارش‏ها و تصاویر نقشه‏ها و پروانه‏های ساختمانی مرتبط با موضوع طرح ارائه شده‏است. مرحله سوم این طرح به شناخت مسئله آموزش و اهمیت آن در رابطه با موضوع طرح می‏پردازد. در این مرحله پس از تبیین روشن مناسب تحقیق، به بررسی ادبیات تخصصی موضوع تحقیق پرداخته و به دنبال آن تجربیات دانشگاه‏های معتبر اروپایی و آمریکایی مورد مطالعه قرار گرفته ‏است. سپس ضمن بررسی اهداف، ساختار و محتوای دروس دانشکده‏های معماری کشور، به امکان‏سنجی ملحوظ نمودن آیین‏نامه مصوبه در چارچوب ساختار دروس فعلی پرداخته می‏شود. همچنین تدوین برنامه مستقل درس معماری و شهرسازی برای افراد معلول جسمی-حرکتی و شرح درس‏های پیشنهادی انجام شده ‏است و یک کتاب‏شناسی جامع، شامل منابع معتبر فارسی و انگلیسی نیز در فصل انتهایی آورده شده ‏است. ضمناً به پیوست نمونه‏هایی از مکاتبات و تماس‏های بین‏المللی و مشخصات و سرفصل‏های دوره کارشناسی معماری و بخشی از شرح درس‏های «‏طراحی همه‏شمول» در شبکه اینترنت آورده شده ‏است. در این تحقیق چهار زمینه اصلی مورد توجه قرار گرفته است: ۱- معلولیت و رویکرد اجتماعی معلولان، که با شناخت انواع معلولیت و روند تحولات اجتماعی در ارتباط با معلولان و شکل گیری نهادهای مدنی، برای ارتقای حقوق شهروندی معلولان تلاش شده است، ۲- آسان سازی بکارگیری ضوابط برای کاربران، ۳- مطالعه و شناخت الگوهای ساخت‏وساز شهرها به ویژه در شهرهای جدید و مقایسه آن با الگوهای مورد نظر ضوابط برای ارزیابی قابلیت اجرای ضوابط و ۴- تهیه متون آموزشی برای آشنایی دانشجویان رشته‌های مرتبط و فارغ التحصیلان رشته‌های مذکور با مقوله انواع معلولیت و محدودیت‌های حرکتی و راه‏حل‏های مقابله با آن در فضاهای شهری و بناها.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...