viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 شهریور، ۱۳۹۰ از بوی گلاب بدم می آید ، همون آب معدنی کفایت می کند ، نگید این رانی هلو دوست داشت ، سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا ، نوچ میشه ، من از مورچه ها دل خوشی ندارم ! آقایون فامیل ، به خاطر من سه متر ریش نزارید ! خانوم های فامیل ، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید ، باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد ! مردم ،...... گناه که نکردم ! مراسم ختم من رو تو هیج مسجدی نگیرید ، راستی آخوند هم نیارید واسه فامیل ، دینی کلاس پنجم رو یادآوری کنه !!! یه دوست دخترم نداریم که بگیم : خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید ؟! توی درایو E عکس دارم ، خوراک اعلامیه ، عکس پرسنلی نزاریداا ، اونا جلب ترحم نمی کنه ! بعد از مرگم هنوز میت رو زمین مونده هارد کامپیوترم رو بزارید تو ماکروفر ! یه کاری کنید درایو D بیشتر بترکه ! من اندک آبرویی داشتم در این خانواده !!! یه وقت ساندیس ماندیس دست فامیل ندیداااا ... ساندیس خیلی بده !!! روی خرما ها پودر نارگیل نریزید ، هم شکلش خز میشه ، هم بد مزه میشه ! همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده ! ( پ ن : هنگام تزئین حلوا دست خود را با آب و صابون بشویید ! ) پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه ؟ ترافــــیک ! فیس بوکم رو بلاک نکنید ، گهگداری باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه ! به اقوام بگویید از اون تکست های مرگ برام بگن : مثلا هنگام دیدن قبرم بگن : خونه ی نو مبارک ! شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمیره ! از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !! هنگام خاک کردنم یک بیل کوچک کنارم بگذارید ، شاید دلم برایتان تنگ شد !! و در آخر : بنویـسید بعد مرگـم روی سـنـگ ... با خطـوط نـرم و زیــبا و قشــنگ او خفته است در این گور سرد ... مرگش را دیده بود در یک پاییز زرد منبع : پرشین تولز 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده