رفتن به مطلب

نصب Mac OS X روی سیستم های غیر Apple


ارسال های توصیه شده

04wznemr4kzlla3mxru.jpg

 

سلام دوستان. thank_you.gif

 

در این تاپیک در مورد سیستم عامل های مک ، نصب اونا روی سیستم های غیر اپل و محدودیت های پیش رو برای نصب ، صحبت میکنیم.

خیلی از دوستان قصد دارن سیستم عامل مک رو روی کامپیوتر یا لپتاپ هاشون نصب کنن اما بخاطر انحصاری بودن این سیستم عامل ، موفق به نصب اون نمیشن. اینجا قصد دارم تا جایی که امکانش باشه و سواد خودم اجازه بده ، به همراه جزئیات ، مقاله ی نسبتا کامل و قابل فهمی در این مورد بنویسم که برای دوستان علاقه مند قابل استفاده باشه.cfe1882bb9af68fd991a779e4d470409.gif

 

اول لازمه یه سری مقدمات و توضیحات در مورد مک گفته بشه تا دید کلی از این سیستم عامل بدست بیاریم و محدودیت ها رو بشناسیم و در مراحل بعد ، این محدودیت هارو تا جایی که امکان داشته باشه از بین ببریم.

 

سیستم عامل Mac OS X مربوط میشه به یه سری از سیستم عامل های بر پایه ی سیستم عامل Darwin از خانواده ی یونیکس که شرکت اپل برای تولیدات خودش از اونا استفاده میکنه. اون X ایی که کنار Mac OS دیده میشه همون عدد یونانی 10 هست که بخش مهمی از نامگذاری این سیستم عامل هست. در واقع هر سیستم عامل Mac OS که از سال 2000 به بعد منتشر شده دارای عدد 10 در کنارش هست که هر کدوم از نسخه های منتشر شده هم اسم جداگانه ای دارن. بعنوان مثال Mac OS 10.0 دارای Codename ایی به نام cheetah هست! نسخه ی Mac OS 10.1 دارای اسم Puma و . . . همینطور میره بالا تا میرسه به آخرین نسخه ی منتشر شده از Mac OS X که اسم اون Mac OS 10.7 هست در تاریخ 20 جولای 2011 منتشر شده و به Lion معروفه.

 

مشابه تمامی سیستم عامل ها ، سیستم عامل مک هم از کرنل خاص خودش استفاده میکنه. بطور کل اگه بخوایم تعریفی کلی از Kernel داشته باشیم باید بگیم : کرنل بخش اصلی و مهم بسیاری از سیستم عامل هاست که وظیفه ی اون ارتباط دادن Application ها و برنامه های در حال اجرا با بخش سخت افزاری سیستم هست تا از منابع سخت افزاری سیستم برای عملیات پردازشی و سایر کارهایی که مربوط به سخت افزار میشه استفاده کنه. تصویر زیر میتونه کمک زیادی به درک مفهوم Kernel بکنه :

8ypdcf8r0lf929xwgnjy.png

 

سیستم عامل های مختلف ، از کرنل های مختلفی برای ارتباط با سخت افزار ها استفاده میکنن. کرنلی که Mac OS X از اون استفاده میکنه به XNU معروفه که ترکیبیه از کرنل هایی به اسم mach kernel و 4.3BSD .

 

اولین محدودیتی که برای نصب سیستم عامل Mac OS X رو کامپیوتر های غیر اپل وجوود داره اینه که شرکت اپل وقتی که محصولاتش رو بر پایه ی پردازنده های اینتل تولید کرد، این کرنل هارو برای پردازنده های اینتل بهینه کرده. پس این کرنل ها قابلیت استفاده از پردازند های AMD رو ندارن. در ثانی شرکت اینتل پردازنده های متنوع دیگه ای هم تولید کرده که ممکنه شرکت اپل از اون ها استفاده نکنه . پس بعضی از پردازنده های اینتل هم با این کرنل ها سازگار نخواهند بود.

 

خب چاره چیه!؟ جوابش ساده هست! acute.gif

 

باید از نسخه هایی از Mac OS X استفاده کنیم که کرنل های اونا برای پردازنده های دیگه هم patch شده باشه. این نسخه هایی از Mac OS X که دارای کرنل اصطلاح شده هستن به Hackintosh معروف هستن. هکینتاش ها تقریبا بر روی اکثر کامپیوتر های دارای پردازنده ی اینتل و بعضی از پردازنده های AMD قابل نسب هستن ( بسته به کرنل اونا ).

در مقابل نسخه هایی از Mac OS X وجوود داره که به اونا Retail گفته میشه. این نسخه های Retail نسخه هایی هستن که کمترین اصطلاحات بر روی کرنل اونا صورت گرفته و بخاطر این که کرنل اصلی mac رو دارن و در واقع original هستن ، فقط بر روی پردازنده های Intel قابل نصب هستن. ( البته میشه اون ها رو از محیط سیستم عامل مک روی یه هارد درایو دیگه نصب کرد ولی کار سختیه و زیاد سرراست نیست). به این نوع کرنل ها ، Vanilla Kernel گفته میشه. در مقابل ، برای پردازنده هایی که از Vanilla Kernel پشتیبانی نمیکنن کرنل هایی منتشر شده که به Legacy Kernel معروف هست و همون نسخه های پچ شده ی کرنل هست که در هکینتاش ها وجوود داره. بطور کل میشه بجای نسخه های هک شده ی مک ، نسخه های Retail اون رو نصب کرد ولی چون لااقل در ایران به این DVD ها دسترسی نداریم میتونیم از همین نسخه های هک شده استفاده کنیم. چشه مگه!؟ خیلیم خوبه! whistle2.gif

 

یک نکته ی دیگه ای که در مورد DVD های Mac OS X وجود داره ، نسخه های OEM هست.

اغلب کاربرا این نسخه های OEM که به همراه لپتاپ های اپل به خریدار داده میشه رو بعنوان Retail درنظر میگیرن که اینطور نیست. نسخه های OEM بصورت Single license هستن و فقط بر روی یک دستگاه نصب میشن! ینی اگه شما iMac داشته باشید ، نسخه ی دی وی دی OEM که به شما داده میشه فقط در همون دستگاه قابل نصبه و روی هیچ دستگاه دیگه ای - حتی اپل - قابل نصب نیست.

 

ادامه داره. . . popcorm2.gif

لینک به دیدگاه
04wznemr4kzlla3mxru.jpg

 

 

دقیقا این حکایت ماست :ws3:

 

صد در صد تاپیکو دنبال میکنم ببینم میتونم نصب کنمش یا نه چون سیستم عامل مک با کارای گرافیکی خیلی سازگاره و بازدهی بیشتری داره تا ویندوز :icon_redface:

 

خیلی مرسی حسین:flowerysmile:

لینک به دیدگاه

خب.

 

در پست قبل کمی در مورد Mac OS X و Kernel اون صحبت کردیم و محدودیتی که در مورد کرنل وجود داره رو شناختیم. در این پست کمی در مورد تفاوت های کامپیوتر های اینتل Mac و کامپیوتر های IBM صحبت میکنیم. good2.gif

 

وقتی شما کامپیوترتون رو روشن میکنید و پردازنده شروع به اجرای اولین دستورات برای Load کردن سیستم عامل میکنه ، پردازنده باید این دستورالعمل ها رو از جایی بخونه . چیزی که مشخصه اینه که پردازنده نمیتونه در ابتدای شروع به کار کامپیوتر ، این دستورات رو از سیستم عامل دریافت کنه چون سیستم عامل در هارد دیسک ذخیره شده و برای اینکه پردازنده به سیستم عامل دسترسی پیدا کنه ، دستورالعمل هایی باید به پردازنده داده بشه که به پردازنده گفته بشه چطور به سیستم عامل دسترسی پیدا کن. این دستورالعمل ها در قسمتی به نام BIOS ذخیره شده. در واقع میشه گفت بایوس یه پل ارتباطی بین سخت افزار و سیستم عامل هست.

 

سیستم بایوس برای اولین بار در سال 1980 توسط شرکت IBM نوشته شده و روی یک چیپ فلش بر روی مادربورد ریخته میشه.

 

در اولین مرحله ، بایوس قطعات کامپیوتر مثل Memory و Keyboard رو چک میکنه و از سالم بودن اونا مطمئن میشه.

 

در مرحله ی دوم ، بایوس شروع به پیدا کردن درایوی میکنه که به کمک اون بتونه سیستم عامل رو بوت کنه. اکثر بایوس ها قابلیت این رو دارن که انتخاب درایو مورد نیاز مرحله ی دوم رو به عهده ی کاربر بذارن. ینی همون چیزی که شما بعنوان Boot Priority در بایوس میشناسین. ( اینکه اول کدوم سخت افزار بوت بشه)

فرض کنیم سخت افزار انتخابی شما ، هارد دیسک باشه . بایوس شروع به خوندن اولین Sector از هارد میکنه . این سکتوری که بایوس شروع به خوندنش میکنه و اولین سکتور هارد هم هست ، MBR یا Master Boot Record نام داره. این MBR حاوی اطلاعاتی در مورد هارد دیسک و جدول پارتیشن هاست. وقتی بایوس به کمک MBR تونست پارتیشن Active رو پیدا کنه سیستم عامل رو لود میکنه. تصویر زیر به درک بهتر قضیه کمک میکنه :

 

 

m1f6vbe1vkrb5n1bhpp.jpg

در طرف دیگه ، سیستم عامل Mac OS X روش دیگه ای داره.nea.gif

اپل بجای استفاده از BIOS های قدیمی کامپیوتر های ساخت IBM از رابط UEFI برای کامپیوتر های Intel-based خودش استفاده میکنه. در سیستم هایی که از UEFI استفاده میکنن ، اولین اتفاقی که زمان روشن کردن کامپیوتر میفته تست قطعات روی کامپیوتر یا همون Power on self-test هست. کاری که BIOS هم اون رو انجام میده ولی تفاوتی که داره اینه که : وقتی UEFI تست قطعات رو انجام داد ، لیستی از قطعات متصل به کامپیوتر تهیه میکنه و درایور اون ها رو اجرا میکنه. چیزی که BIOS انجام نمیده. در واقع اجرای درایور ها در سیستم های دارای BIOS زمانی هست که سیستم عامل در حال لود هست.

 

برای پی بردن کامل به این تفاوت میتونید به ماوس خودتون نگاه بندازید! شما وقتی کامپیوترتون رو روشن میکنین ، چراغ ماوس برای اولین بار روشن میشه و این یعنی اینکه بایوس ماوس رو تشخیص داده. ولی دوباره این چراغ خاموش میشه تا زمانی که ویندوز در حال لود شدن باشه.

 

مورد بعدی اینه که UEFI بر خلاف بایوس دنبال درایو بوت نمیگرده. Mac OS X اطلاعات درایو بوت رو در یه نوع حافظه ی غیر قابل پاک شدن ذخیره میکنه و UEFI زمان روشن کردن کامپیوتر فورا درایو بوت رو پیدا میکنه.

ضمن اینکه UEFI برخلاف بایوس بجای خوندن کدهای موجود در MBR ، مستقیما فایل بوت رو پیدا میکنه و سیستم عامل رو لود میکنه. تصویر زیر که مربوط به فرایند بوت شدن Mac OS 10.5 یا همون Mac Leopard هست ، به درک بهتر قضیه کمک میکنه :

fpa6c3j8xny1sqw2db6.jpg

 

چیزی که تا بحال مشخص شد اینه که Mac OS X بر خلاف ویندوز ، برای بوت شدن نیاز به رابط UEFI داره و نمیشه Mac OS X رو روی سیستمی که دارای BIOS هست نصب کرد.

 

مورد بعدی نوع هارد دیسک ها و پارتیشن هاییه که وجوود داره.

سیستم هایی که از رابط بایوس استفاده میکنن ، از هارد دیسک های دارای MBR استفاده میکنن که جدول بندی پارتیشن ها یا همون Partition Table ها در اون قرار داره.اما سیستم هایی که از رابط UEFI استفاده میکنن روند دیگه ای دارن. این سیستم ها علاوه بر هارد دیسک های دارای MBR ، از نوع دیگه ای از هارد دیسک ها به نام GPT هم پشتیبانی میکنن. البته Mac OS X میتونه روی هارد دیسک های MBR عملیات خوندن و نوشتن رو انجام بده ولی نمیتونه روی هارد دیسک های MBR نصب شه. Mac OS X فقط روی هارد دیسک های نوع GPT قابل نصب و بوت شدن هست. در واقع Apple بجای استفاده از جدول پارتیشن MBR از جدول دیگه ای به اسم GUID Partition Table یا همون GPT استفاده میکنه که با MBR تفاوت داره. پس نمیتونیم Mac OS X رو روی پارتیشن های MBR نصب کنیم و نیاز به GPT داریم. هارد دیسک پارتیشن بندی شده بصورت GUID هم برای بوت کردن Mac نیاز به محیط UEFI داره.

 

خب حالا چاره چیه!!؟ resent.gif

 

عرض میکنم خدمتون!

 

اینجاست که باز باید دست به دامن برادران عزیز و دوست داشتنی هکر شیم . mosking.gif

 

این هکران عزیز فایل هایی تحت عنوان Boot loader طراحی کردن که محیط EFI رو شبیه سازی میکنه.

بطور کل تمام کاری که این Boot loader ها انجام میدن Inject کردن درایور های پچ شده برای سیستم های غیر اپل هنگام روشن شدن سیستم و شبیه سازی محیط EFI هست تا Mac OS X تصور کنه در یک کامپیوتر مکینتاش یا یه Apple Intel-based computer در حال نصب هست. Laie_22.gif

 

بوت لودر های متعددی برای اینکار وجوود داره که معروف ترین اونا Chameleon Boot loader هست که هم قابلیت استفاده از دیسک های MBR و هم دیسک های GPT رو داره.

 

توو این پست هم دومین محدودیت نصب Mac OS X رو روی کامپیوتر های غیر Apple بررسی کردیم.

 

ادامه داره . . .Laie_21.gif

لینک به دیدگاه

در پست های قبل کمی در مورد عملکرد بایوس و کرنل صحبت کردیم و تفاوت هایی که کامیپوتر های Apple با کامپیوتر های IBM دارن رو مورد بررسی جزئی قرار دادیم. توو این بخش یه مقدار در مورد Device Driver ها صحبت میکنیم و تفاوت هایی که سیستم عامل Mac OS X با یه ویندوز در این زمینه داره و بررسی میکنیم.

 

و اما Device Driver

Device Driver ها که ما اونا رو بعنوان درایور در محیط ویندوز میشناسیم بطور کل رابطی بین سخت افزارها و نرم افزارها هستن و بعنوان مترجمی عمل میکنن که دستورات نرم افزاری رو به زبون سخت افزاری ترجمه میکنه که این دستور العمل ها رو از مسیر های باس به سخت افزار میرسونه و باعث عملکرد و اینترکت بهینه ی سخت افزار با Application میشه. درایور در واقع بخشی از کرنل سیستم عامل هست که وقتی کرنل نیاز به Device Driverایی برای ارتباط با سخت افزار خاصی داشته باشه ، اون Device Driver رو فراخوانی میکنه و از این طریق با سخت افزار ارتباط برقرار میکنه. تصویر زیر یه دیاگرام ساده از این عملیات هست که کمک زیادی به درک عملکرد کرنل و درایور میکنه.

gns49cwwymjl5280ti0.jpg

 

در سیستم عامل ویندوز ، کرنل برای ارتباط با سخت افزار خاصی ، از همین درایور ها استفاده میکنه.

شرکت های سخت افزاری هم درایور های متنوعی برای سیستم عامل ویندوز نوشتن و تقریبا سخت افزاری وجود نداره که نتونه با سیستم عامل ویندوز ارتباط برقرار کنه.

ولی متاسفانه برای کامیپوتر های شرکت Apple قضیه یکم فرق میکنه.

شرکت Apple و سیستم عاملش از چیزی به اسم درایور برای قطعات کامپیوترش استفاده نمیکنن. فایل هایی که سیستم عامل Mac OS X برای ارتباط با سخت افزار های کامپیوتر استفاده میکنه به فایل های Kext معروف هستن.

 

فایل های Kext مخفف Kernel Extension هستن و همونطوری که از اسمشون مشخصه ، جزئی از کرنل هستن و وظیفه ی ارتباط دادن سخت افزار مربوطه به Application و سیستم عامل رو دارن. این فایل های Kext دقیقا مثل فایل های درایور در محیط ویندوز عمل میکنن اما مشکلی که وجوود داره اینه که شرکت اپل ، این فایل های Kext رو فقط برای سخت افزار هایی بهینه کرده که خودش در کامپیوتر هاش استفاده میکنه. ینی به عنوان مثال اگه شرکت اپل ، لپتاپی تولید کنه که از کارت گرافیک GT 320M تولیدی شرکت Nvidia استفاده کنه ، این شرکت Nvidia نیست که فایل های Kext مورد نیاز این سخت افزار رو بنویسه و تولید کنه! شرکت اپل این کار رو برای سخت افزار های مورد استفادش انجام میده.

پس همونطور که مشخص شد Kext مثل درایور، چیزی نیست که توو نت ریخته باشه و برای هر سخت افزار خاص ، Kext مورد نیازش رو دانلود کنیم چون شرکت اپل این کار رو نمیکنه.

 

مورد بعدی فایل های DSDT هستن. فایل های DSDT مخفف Differentiated System Description Table هستن که در بایوس کامپیوتر ها یافت میشن و وظیفه ی کنترل بخش های مربوط به ACPI یا همون بخش های مدیریت توان و زمان و . . . رو بر عهده دارن. پسوند این فایل ها ".aml" هست که مخفف ACPI Machine Language هست. این فایل ها مختص Mac OS X نیستن ولی مشکلی که وجوود داره اینه که از نسخه ی Leopard 10.5.6 به بعد ، سیستم عامل های Mac OS X جدول بندی های DSDT رو در ابتدای شروع به کار کامپیوتر بررسی میکنن و DSDT های اشتباه که مربوط به کامپیوتر های غیر اپل هست رو شناسایی میکنن. مثلا فرض کنین سیستم شما از پردازنده ی Intel Core i7 920 استفاده میکنه. چیزی که مشخصه اینه که این پردازنده دارای 4 هسته هست و قابلیت هایی مثل Turbo boost و Power Saving داره. ولی مشکل اینجاست که شرکت اپل تا بحال از این پردازنده استفاده نکرده و اگه سیستم عامل Mac OS X رو روی سیستمی نصب کنیم که همچین پردازنده ای داشته باشه - اگر چه سیستم کار میکنه - ولی نمیدونه چطور باید از قابلیت هایی که در موردش صحبت کردم بهره ببره.

 

بطور کل اهمیت DSDT به اندازه ی Kext نیست و سیستم عامل Mac OS X بدون DSDT هم قابلیت اجرا شدن رو داره ولی ممکنه با مشکلات مربوط به ACPI مواجه بشه.

 

با توجه به توضیحاتی که داده شد دو مورد دیگه از محدودیت های نصب Mac OS X رو روی سیستم های غیر اپل شناختیم. اما زیاد جای نگرانی نیست چون اگرچه اپل Kext های مربوط به سخت افزار های دیگه رو منتشر نمیکنه ولی گروه های مختلف هکر ، Kext های هک شده ای طراحی کردن که میتونیم به کمک اونا از خیلی از قابلیت های سخت افزاری سیستم و برای سخت افزار های مختلف استفاده کنیم. همچنین در مورد فایل های DSDT هم به کمک همین گروه های هکر میتونیم فایل DSDT متناسب رو Patch کنیم و عملیات DSDT Patching رو انجام بدیم. همچنین میتونیم به کمک DSDT Pathcer ها این فایل ها رو تولید کنیم که البته کار سختیه و متد پیشرفته ایه. ( کار ما نیست :whistle: )

 

ادامه داره . . .popcorm2.gif

لینک به دیدگاه

بازم حس نوشتن اومد. البته حس نوشتن امروز ربطی به این تاپیک نداشت ولی از اونجایی که به لطف مدیر عزیز تالار ادبیات، تاپیک حرف های دل قفل شد و چیزی که میخواستم بنویسم در حد یکی دو خط بود، ترجیح دادم توو ذهنم دفنش کنم و با خودم بگم : چی بهتر از نوشتن و ادامه دادن این تاپیک!

چند روز پیش آهنگی رو دانلود کردم که آخرین بار 10 سال پیش شنیده بودم!

آهنگی که برای من به معنای واقعی نوستالژی شده.

نوستالژی روزای خوب بچگی و خاطرات خوبی که داشتم.

یاد حرف یکی از بهترین دوستام افتادم که گفت :

- روزای خوبو نمیخوام! همونا داغونم میکنن!همونا بعدا خاطره میشن مثل پتک روی ذهنم میکوبن! چه چرخه ی تکراری و خسته کننده ایه این زندگی..

sigh.gif

------------------------------------

 

بگذریم که سخن تاپیک خودمون خوش تره بابا!

 

خب در پست قبل یکم در مورد فایل های Kext و DSDT صحبت کردیم و گفتیم این فایل ها در واقع نقش همون درایور ها رو در ویندوز دارن. اگه بخواهیم بهتر در مورد Kext ها صحبت کنیم باید بگیم Kext ها در اصل File نیستن و نوعی دایرکتوری هستند که در اون ها فایل های متعددی وجوود داره. در این فایل ها هم مشخصات سخت افزار ها مثل Device ID و . . . نوشته شده و باید بدونید یک Kext میتونه با بیش از یک Device ID کار کنه. مثلا یک Kext بخصوص ممکنه طوری نوشته و تنظیم شده باشه که رنج وسیعی از کارت های گرافیک رو پشتیبانی کنه و اونا رو Activate کنه. بعنوان مثال در خیلی از هکینتاش ها Kext ایی به نام NvEnabler وجود داره. این Kext قابلیت فعال سازی تقریبا تمامی کارت های گرافیک Nvidia رو داره. (خصوصیتی که در مورد فایل های درایور در ویندوز دیده نمیشه).

 

نوشتن فایل های Kext چیزی نیست که کار هرکسی باشه. ما در بهترین حالت میتونیم تغییراتی در Kext اعمال کنیم و اونا رو به اصطلاح Modify کنیم. بعنوان مثال فرض کنین در کامپیوتر شما ، چیپ LAN یا Ethernet ایی وجود داره که ساخت شرکت Realtek هست. برای فعال سازی این کارت شبکه شما نیاز به Kext دارید ولی وقتی Kext رو نصب میکنین متوجه میشین کارت شبکه ی شما فعال سازی نشده. توو این وضعیت یکی از کارهایی که میشه انجام داد و تست کرد تغییر Device ID موجود در Kext هست.

هر سخت افزاری Device ID خاص خودش رو داره و فایل های Driver و Kext به کمک همین Device ID ها قادر به شناسایی و فعالسازی سخت افزار ها هستن. وقتی Device ID موجود در Kext رو اصلاح کردین میتونین تست کنین که آیا سخت افزار شما شناسایی شده یا خیر. ( همین قابلیت در مورد فایل های ini موجود در Driver های ویندوز هم وجوود داره که فکر نمیکنم لزومی داشته باشه اینجا در موردش بحث کنیم).

 

قابلیت اصلاح سازی و Patching تنها مختص Kext ها نیست. ما همین کار رو میتونیم با فایل های DSDT هم انجام بدیم تا هکینتاش ما با بخش های ACPI سیستم ما تعامل بهتری داشته باشه و بتونه از قابلیت های سیستم به بهترین نحو استفاده کنه. البته DSDT Patching نسبت به Kext Modifying کار سخت تریه و نیاز به دقت بیشتری داره . هکینتاش های منتشر شده ی جدید فایلی به نام DSDT Patcher در خودشون دارن که عملیات Patching رو برای خیلی از مادربورد ها انجام میده. نرم افزار ها و وب سایت هایی هم وجود داره که میتونید DSDT متناسب با مادربورد رو پیدا کنید و استفاده کنید.

 

خب تا به حال مقدمات و اطلاعات لازم برای یک کاربری که تازه با Mac OS X رو برو میشه رو بدست اوردیم و متوجه شدیم Mac OS X تنها از نوع خاصی از قطعات استفاده میکنه. ولی چون که ما قصد نصب این سیستم عامل رو روی سیستم غیر اپل داریم باید تا جایی که امکانش باشه از هماهنگی این قطعات با این سیستم عامل مطمئن شیم. بعنوان مثال باید جستجو کنیم و ببینیم برای قطعات موجود در کامپیوتر ما ، Kext ایی وجود داره یا خیر. بطور کل ، اینترنت حاوی منبع غنی و کاملی از تجربیات سایر کاربرا در مورد نصب نسخه های مختلف هکینتاش روی سیستم هاشون هست. این اطلاعات در مورد کامپیوتر های Intel based عموما بیش تر از کامپیوتر های AMD based هست. این اطلاعات از سه جنبه اهمیت داره :

 

  • اول اینکه شما میتونید از تجربیات سایر کاربر ها در مورد مشکلاتی که با اون ها روبرو شدن استفاده کنین و روش های حل اون مشکلات رو پیدا کنین.

 

  • دوم اینکه میتونین Kext ها و DSDT های مرتبط با سخت افزارتون رو پیدا کنین.

 

  • سوم اینکه کاربرا میتونن با همین اطلاعات ، سیستم هایی رو جمع کنن که از پشتیبانی شدن قطعات اونا توسط Mac OS X مطمئن هستن. بعنوان مثال برای مادربورد Gigabye P67 DS3 B3 فایل های DSDT مناسبی وجود داره یا برای کارت گرافیک ATI 6850 ، ککست هایی پیدا میشه که میتونید به کمک اونا از تمام قابلیت های این کارت استفاده کنین. بنابراین وقتی کاربری ببینه که پشتیبانی خوبی از سخت افزار خاصی در Mac و در سایت های گروه های هکینتاش وجود داره ، از اون قطعات برای کامپیوترش استفاده میکنه.

پست بعدی رو در مورد پیدا کردن مشخصات دقیق سخت افزاری سیستممون + جستجو در اینترنت برای اطلاع از وضعیت پشتیبانی اون سخت افزار ها در Mac OS X میزنم.

 

ادامه داره . . .popcorm2.gif

لینک به دیدگاه

همونطوری که در پست های بالا هم بحث کردیم ، اطلاع دقیق از مدل سخت افزار ها یکی از مهم ترین بخش های قبل از نصب Mas OS X روی کامپیوتر های غیر اپل هست. دلیلش هم این بود که ما باید از پشتیبانی شدن این قطعات توسط Mac OS X مطمئن بشیم. در این بخش گفته میشه که چطور این اطلاعات رو بدست بیاریم و از پشتیبانی شدن Mac OS X از اونا مطلع بشیم.

 

اولین قطعه و یکی از مهم ترین قطعاتی که باید قبل از نصب ، اون رو بررسی کنیم پردازنده ی کامپیوترمونه.

میدونیم که هر پردازنده برای پردازش اطلاعات ، یک سری دستورالعمل هایی رو تحت عنوان Instruction Set در خودش جای داده. در واقع پردازنده به کمک این دستورالعمل ها داده ها رو پردازش میکنه و متوجه میشه برای هر داده ، چه دستورالعملی رو باید به کار بگیره. شرکت های تولید کننده ی پردازنده برای اینکه نرم افزار های قدیمی هم بتونن روی پردازنده هاشون اجرا بشن ، از دستورالعمل های پردازنده های اولیه هم در پردازنده هاشون استفاده میکنن. یکی از کلید های افزایش سرعت پردازش در پردازنده در واقع همین دستورالعمل هاست. شرکت اینتل برای اینکه سرعت پردازش رو در پردازنده های تولیدی خودش بالاتر ببره دستورالعملی رو تحت عنوان " یک دستور العمل برای چندین داده" طراحی کرد که SIMD نام داره و مخفف : Single Instruction Multiple Data هست. کاری که این دستورالعمل انجام میده اینه داده هایی که یک نوع عملیات پردازشی مشابه برای اون ها باید انجام بشه رو به چندین بخش تقسیم میکنه و برای اون بخش ها بطور همزمان ، دستورالعمل مورد نظر رو بکار میبره و در واقع عملیات موازی سازی داده ها رو انجام میده.

بعنوان مثال فرض کنین قراره یک عکس رو مورد پردازش قرار بدیم و روشنایی اون رنگ رو کم کنیم. چیزی که مشخصه اینه که یک عکس از میلیون ها پیکسل تشکیل شده و برای کم کردن رنگ یک عکس ، باید رنگ هر پیکسل رو کم کرد. پردازنده های ابتدایی که از قابلیت های موازی سازی استفاده نمیکردن ، به این صورت عمل میکردن : "یک پیکسل از عکس رو بگیر" ، " عملیات مورد نظر رو انجام بده"

چیزی که مشخصه اینه که اولا : یک نوع عملیات باید برای تمام پیکسل ها انجام بشه که یک عملیات تکراری هست و ثانیا : این شیوه ی پردازش زمان زیادی رو طلب میکنه. کاری که پردازش موازی انجام میده اینه که بجای گرفتن یک پیکسل برای هر عملیات " n پیکسل " رو برای هر عملیات میگیره و عملیات پردازش رو روی اونا انجام میده و همین باعث افزایش سرعت پردازش میشه.

دستورات SIMD تحت عنوان چندین ورژن معرفی شدن که معروف ترین اون ها SSE2 و SSE3 هستن .

نکته ای که وجود داره اینه که : سیستم عامل های جدید Mac OS X تنها روی پردازنده هایی قابل اجرا شدن هستن که از دستورالعمل SSE2 و ترجیحا SSE3 پشتیبانی کنن. دستورالعمل SSE2 در سال 2001 معرفی شد. نکته ی واضح اینه که اگه پردازنده ی شما قبل از سال 2001 طراحی شده فکر نصب Mac OS X Leopard و Mac OS X Snow Leopard رو از ذهنتون بیرون کنین.

راحت ترین روش برای بدست اوردن مشخصات دقیق پردازنده و نوع Instruction Set ها استفاده از نرم افزار

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
هست. این نرم افزار و بعد از دانلود و نصب ، اجرا کنین.تصویری شبیه به تصویر زیر میبینین که میتونین مشخصات پردازنده و مادربورد رو در اون پیدا کنین.

 

1v98vtm43rrwisd575zn.jpg

چیزی که از این تصویر مشخصه اینه که پردازنده ی من دستورالعمل های SSE2 و SSE3 رو ساپورت میکنه و از این جهت محدودیتی وجود نداره. تنها محدودیتی که ممکنه بوجود بیاد عدم پشتیبانی Mac OS X از پردازنده های Arrandale یا همون Core i های مبنی بر مهندسی Nehalem هست که برای از بین بردن این محدودیت یا باید فایل DSDT مورد نیاز این پردازنده رو دانلود کنیم و یا باید از نسخه های هکینتاشی استفاده کنیم که برای استفاده از این پردازنده ها بهینه شده باشن. نسخه ای که ما در این آموزش نصب میکنیم از آخرین نسخه ی پردازنده های Intel پشتیبانی میکنه و برای پردازنده های AMD هم بهینه شده.

 

 

دومین قطعه که نقش مهمی در اجرا شدن Mac OS X روی کامپیوترتون داره ، کارت گرافیک سیستموته.

در مورد کارت های گرافیکی که در Mac OS X ساپورت میشه اطلاعات کمی متناوب و خارج از یه لیست درست و حسابیه. بطور کل تجربه ثابت کرده برای کارت های گرافیک تولیدی شرکت Nvidia نسبت به ATI پشتیبانی بهتری وجود داره بطوری که تقریبا تمام کارت های گرافیک Nvidia در Mac OS X ساپورت میشن و تعدادی از کارت های گرافیک ATI هم پشتیبانی میشن . بعنوان مثال ، Kext ای که برای شناسایی کارت های گرافیک Nvidia وجود داره NvEnabler هست و تقریبا تمامی کارت های Nvidia رو در محیط Mac OS X فعال میکنه.

قابلیتی در محیط Mac OS X وجود داره که به اون Quartz Extreme Core Image یا به اختصار QE/CI گفته میشه. این قابلیت یکی از قابلیت هاییه که Mac OS X برای عملکرد بهتر کارت گرافیک از اون استفاده میکنه و بر پایه ی OpenGL هست و کاری که انجام میده اینه که بعضی از پردازش های گرافیکی که توسط پردازنده با سرعت کم انجام میشد رو به کارت گرافیک منتقل میکنه و باعث افزایش عملکرد گرافیکی سیستم میشه.

مشکلی که ممکنه بوجود بیاد اینه که اگرچه ممکنه هکینتاش کارت گرافیک سیستم شما رو شناسایی کنه ولی شاید نتونه قابلیت QE/CI رو بر روی اون کارت گرافیک فعالسازی کنه که در این صورت باید دور کارهای گرافیکی و افزایش عملکرد این کارها در Mac OS X رو خط کشید.

برای بدست اوردن مدل چیپ گرافیکی سیستمون میتونید از طریق Device manager و در قسمت Display Adapter ، مشخصات اون رو ببینید و یا اینکه از نرم افزار

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای اینکار استفاده کنین. اگه مدل GPU یا همون کارت گرافیک شما ساخت شرکت Nvidia باشه به احتمال بسیار زیاد میتونید از حداکثر قابلیت اون در Mac OS X استفاده کنید ولی اگه از سایر کارت ها استفاده میکنید باید در اینترنت جستجو کنین و تجریبات سایر کاربر ها رو در مورد اون کارت گرافیک پیدا کنین. مثلا برای کارت گرافیکی مثل ATI 5450 که بطور سنتی توسط Mac OS X پشتیبانی نمیشه میتونید وارد گوگل بشید و عبارتی مثل
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
رو جستجو کنید. بعد از یکم جستجو احتمال زیاد میتونین Kext متناسب با کارت گرافیکتون رو پیدا کنین و از اون استفاده کنید.

 

قطعه ی سوم کارت صدا و چیپ صدای کامپیوترتونه.

بدست اوردن مشخصات دقیق این چیپ به این سادگیا امکان پذیر نیست. ولی یکی از روش هایی که میشه به کمک اون مشخصات دقیق این چیپ رو پیدا کرد بصورت زیر هست :

یکی از بهترین ابزار ویندوز برای بدست اوردن مشخصات سیستم ، برنامه ی System Information هست. این برنامه بطور پیشفرض در ویندوز ویستا و ویندوز 7 وجود داره و برای اجرای اون کافیه مسیر زیر رو طی کنین :

Start--> All programs---> Accessories --> System Tools---> System Information

در صورتی که این نرم افزار در ویندوزتون موجود نبود میتونید از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دانلودش کنید.

بعد از اجرا تصویری مثل تصویر زیر رو میبینید که میتونید از مسیری که مشخص شده ، دنبال قطعات کامپیوترتون بگردین که من اینجا دنبال Sound میگردم.

97uwbwwkx9ximi4m4ab.jpg

کارت صدای من ساخت شرکت Realtek هست ولی مشکل اینجاست که شرکت Realtek چیپ های صدای متنوعی داره و من نمیدونم مدل دقیق چیپ صدای من چی هست. ولی اطلاعاتی که توو این پنجره وجود داره میتونه به من کمک کنه که مدل دقیق چیپ صدام رو پیدا کنم.

مهم ترین بخش این اطلاعات ، PNP Device ID هست که دورش رو خط کشیدم. کل این Device ID مشخص میکنه که چیپ صدای من در کجای سیستم قرار داره و با کمک همین مشخصه ، سیستم عامل اون رو شناسایی کرده ولی بخشی که ما به اون نیاز داریم شامل دو قسمت هست :

قسمت : VEN_10EC

قسمت : DEV_0272

این اطلاعات همونطور که از اسمش مشخصه دو چیز رو به ما نشون میده . اولین چیز Vendor ID هست که با VEN نشون داده شده و مشخص کننده ی شرکت سازنده ی قطعه هست. دومین چیز هم Device ID که مشخص کننده نوع و مدل قطعه هست. توو این مثال ، Vendor ID من 10EC هست و Device ID من 0272 .

من به دو صورت میتونم اطلاعات دقیق رو از این اعداد و سریال ها بدست بیارم. یکی اینکه وارد سایت Realtek بشم و کمی جستجو کنم. دومین روش که روش بهتریه اینه که وارد

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
سایت بشم.

این سایت یه بانک اطلاعاتی نسبتا جامعی از انواع چیپ ها و قطعات داره که میتونیم ازش استفاده کنیم.

وقتی وارد این سایت شدین ، دو بخش رو میبینین که توو شکل زیر نشون داده شده :

 

3mf3j4ro46rdnarx3kes.jpg

برای پیدا کردن مدل قطعمون اول Vendor ID رو در بخش Vendor جستجو میکنیم. من با جستجوی Vendor ID خودم به نتیجه ی زیر رسیدم :

 

822kj4c96ml0t8fra21o.jpg

 

خب معلوم شد که سازندش Realtek هست! گرچه خودمون میدونستیم :دی

روی لینک کلیک میکنیم و لیست بزرگی از انواع Device ID ها برامون باز میشه. حالا کافیه با جستجوگر مرورگرمون عدد مربوط به Device ID که برای من 0272 هست رو جستجو کنیم و مدل Chip Number رو بدست میارم که برای من ALC272X هست. وقتی که این چیپ رو بدست اوردم میتونم در نت جستجو کنم و ببینم کدوم Kext برای این چیپ کارایی داره و اون رو پشتیبانی میکنه.

 

خب در این بخش ما یاد گرفتیم چجوری دنبال مدل دقیق قطعاتمون بگردیم.

روشی که بالا معرفی شد نه تنها برای صدا ، برای تمام قطعات و چیپ ست ها میتونه مورد استفاده قرار بگیره. مثلا در مورد کارت های شبکه ، کارت های گرافیک و سایر کنترلر های استفاده شده در کامپیوترتون.

همینطور شما میتونید از سایت های مختلفی در اینترنت استفاده کنید و با توجه به آمار هایی که از قطعات مختلف وجود داره ، روش های مختلف نصب و ورژن های تست شده روی اون قطعات رو بدست بیارید.

بعنوان مثال سایت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

که در این سایت و در قسمت Hardware Compatibility در همون صفحه ، میتونید قطعات تست شده روی نسخه های مختلف Mac OS X رو بهمراه جزئیات کامل در مورد اون قطعه بدست بیارید. نکته ی مهم اینه که این لیست ها تنها لیست های نمونه هستن و دلیل نمیشه وقتی قطعات کامپیوتر خودتون رو در اون لیست پیدا نکردین اینطور فکر کنین که نمیتونید Mac OS X رو روی کامپیوترتون نصب کنید. این لیست ها فقط و فقط نمونه های تست شده هستن و بسیاری از سیستم هایی که در این لیست موجود نیستن هم قابلیت اجرای Mac OS X رو دارن. پس تا خودتون تست نکردین نیازی نیست نگران چیزی باشین.

 

احتمالا در پست بعدی ( اگه چیزی رو از قلم ننداخته باشم یا توضیح اضافه ی دیگه ای یادم نیومد ) با هم نسخه ی هک شده ی Mac OS X Snow Leopard 10.6.6 که به اسم Hazard 10.6.6i در اینترنت وجود داره رو معرفی و نصب میکنیم.

ادامه داره . . . popcorm2.gif

 

لینک به دیدگاه

با یه وقفه ی 4 روزه ، با ادامه ی مقاله در خدمتیم. xbex7jmjnhtbacgrr3xn.gif

قبل از هر چیزی باید بابت کیفیت پایین عکس ها عذر خواهی کنم. چون دوربینی که دستم بود ، دوربین موبایل بود و عکس ها بخاطر همین کیفیت خوبی ندارن. icon_razz.gif

امروز همونطور که توو پست قبل هم اشاره شده بود قراره با هم Mac OS X Snow Leopard رو نصب کنیم.

نسخه ای که نصب میکنیم نسخه ی هک شده این سیستم عامل به نام Hazard 10.6.6i هست.

کرنل این نسخه Legacy Kernel 10.6.2 هست و برای خیلی از پردازنده های Intel و AMD بهینه شده.

همینطور این هکینتاش حاوی Patch های مختلف و زیادی برای انواع سخت افزار ها هست که میتونید از اون استفاده کنید.

این نسخه رو میتونید از لینک های زیر به حجم حدود 4 گیگابایت دانلود کنید.

فرمت فایل دانلود شده iso هست و با یه نرم افزار iso Burner میتونید روی DVD رایتش کنید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

خب در پست قبلی گفتیم قبل از نصب باید قطعات دقیق کامپیوترمون رو بدست بیاریم و در اینترنت برای تحقیق در مورد ساپورت شدن اونا در Snow Leopard 10.6.6 جستجو کنیم.

مدل قطعات کامپیوتر من به این صورته :

CPU : Intel Core i5 430M

VGA : Nvidia GT 320M

Sound : Realtek ALC272X

Lan : Broadcom BCM57780

Wireless : Atheros AR5B91

در مورد پردازنده نگرانی خاصی ندارم چون این نسخه از هکینتاش برای استفاده از پردازنده های اینتل بهینه شده و قاعدتا مشکل خاصی نباید برای اجرا کردن Snow Leopard پیش بیاد.

در مورد کارت گرافیک ، همون طور که گفتم برای کارت های گرافیک Nvidia پشتیبانی بهتری نسبت به ATI وجود داره و احتمالا پچ NvEnabler اون رو فعال میکنه. ( البته در ادامه میبینیم این پچ قادر به شناسایی کارت گرافیک من نشد و کلی بد بختی کشیدم :دی )

در مورد صدا ، من بعد از کمی جستجو در اینترنت به

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برخوردم و متوجه شدم Kext موجود در این سایت ، با توجه به تجربیاتی که کاربرای دیگه داشتن برای Snow Leopard 10.6.6 کار میکنه و اون رو فعال سازی میکنه.

در مورد Lan متاسفانه برای Kext مناسبی پیدا نکردم و باید ببینم میتونم از Kext های دیگه ای استفاده کنم یا اون ها رو Modify کنم یا خیر.

در مورد Wireless هم من دنبال چیزی نگشتم و جالب اینجاست که Hazard 10.6.6 بصورت Native اون رو شناسایی کرد!

 

مشکل دیگه ای که ممکنه در زمان شروع نصب بوجود بیاد ، عدم شناسایی هارد هست.

معمولا کامپیوتر ها برای اتصال هارد به مادربورد از کنترلر استفاده میکنن. دو نوع معمول کنترلر ، AHCI و IDE هستن. Mac OS X بطور پیشفرض روی هارد های SATA از کنترلر AHCI استفاده میکنه. پس باید قبل از نصب Mac OS X در بایوس کامپیوترمون این گزینه رو فعال کنیم. وارد بایوس میشیم و در قسمت های مربوط به کنترلرهای هارد دیسک و DVD ، کنترل رو از حالت ATA یا IDE به حالت AHCI تغییر میدیم. دقت کنین زمانی که شما بطور پیشفرض از کنترل IDE یا ATA استفاده کردین و ویندوزتون در این حالت نصب شده ، با تغییر حالت به AHCI ویندوزتون دیگه Load نخواهد شد و باید از اول ویندوزتون رو نصب کنید.

bki8g7gm75tlxz1ltikd.jpg

 

مورد دیگه ای که باید بهش اشاره کرد تنظیمات مربوط به بخشی به نام HPET در بایوس هست که معمولا در بخش Power Management پیدا میشه. بهتره قابلیت HPET رو فعال کنین و روی 64bit قرار بدین. ( در صورتی که ویندوز 32 بیتی دارین اون رو روی 32 بیت قرار بدین تا تداخلی با نرم افزار ها و سیستم عامل پیدا نکنه)

 

قسمت بعدی کارمون ، اختصاص یه پارتیشن حدود 30-40 گیگابایتی برای نصب Mac OS X هست.

البته کل حجمی که Mac OS X اشغال میکنه حدود 10 گیگابایته ولی اگه شما قصد نصب نرم افزار دارین میتونین مقدار بیشتری رو اختصاص بدین. من حدود 30 گیگابایت اختصاص دادم.

این کار رو هم به کمک Disk Manager موجود در ویندوز میتونین انجام بدین و یکی از Driver هاتون رو Shrink کنید و هم میتونید از Disk manager های دیگه نظیر Partition Magic استفاده کنین.

من از Disk manager خود ویندوز استفاده کردم و درایوی با حجم 30 گیگابایت و به اسم New Volume ساختم. دقت کنین تفاوتی نداره که ما درایو جدیدمون رو با چه فرمتی ، فرمت کنیم. در محیط نصب ، این فرمت رو تغییر میدیم.

 

r97pyrclagpqmx9v5p6m.jpg

 

با درست کردن درایو خالی ، مواد لازم برای نصب هکینتاشمون رو داریم.

DVD اسنو لئوپارد رو میذاریم توو DVD و سیستم رو ریستارت میکنیم و از روی DVD بوت میکنیم.

بعد از مدتی تصویر زیر رو مشاهده میکنین :

 

s8qqtgl0z97l3m0skss.jpg

 

با دیدن تصویر بالا ، همونطور که نوشته شده ، دکمه ی F8 رو بزنین تا وارد منوی استارت آپ بشین.

بعد از زدن F8 تصویر زیر رو مشاهده میکنین.

 

yblxv3czg5yod8rcwse.jpg

 

همونطوری که میبینین توو تصویر بالا ، هم DVD Hazard 10.6.6i رو میبینین ، هم درایو Windows 7 و هم سایر درایوهایی که در ویندوزمون وجوود داره ( مثل New Volume که برای نصب مک اون رو ساختیم).

با دکمه های جهتی روی صفحه کلید ، میایم روی Hazard 10.6.6i ( درایو DVD ) و Enter رو میزنیم.

مشکلات نصب در شروع همین مرحله برای من بوجود اومد.

اولین مشکلی که بعد از زدن Enter بوجود اومد این بود که وقتی DVD لود میشد و آرم Apple رو میدیدم ، سیستم بطور اتوماتیک Restart میشد و دوباره از نو DVD رو بوت میکرد.

دلیلی که برای این ریستارت شدن وجوود داشت این بود که Hazard قادر به شناسایی پردازنده ی کامپیوتر من برای شروع نصب نبود و همین باعث ریستارت شدن کامپیوتر میشد.

کاری که من کردم این بود که قبل از زدن Enter برای شروع نصب ، از دستوری استفاده کردم که در زمان بوت کردن DVD بتونه پردازنده ی من رو شناسایی کنه. بطور کل به این نوع دستوراتی که قبل از بوت شدن وارد میکنیم Boot Flag گفته میشه. Boot Flag ایی که من استفاده کردم ، دستور زیر بود :

 

cpus=1 busratio=20

توضیحی که وجود داره اینه که شما باید با جستجو در سایت شرکت پردازنده ی خودتون ، مقدار Busratio پردازندتون رو پیدا کنین و در دستور بالا مقدار درست busratio رو برای پردازندتون بنویسین. برای مثال ، مقدار busratio پردازنده ی من که در سایت Intel نمایش داده شده برابر 20 هست. پس من از مقدار 20 استفاده کردم. مثل تصویر زیر :

 

9ruvn3bir8v9ox4lkod9.jpg

 

دقت کنین شما فقط دستوری که توو نقل قول قرار دادم رو تایپ کنین و فکر نکنین باید boot: رو هم همراه اون تایپ کنین. boot: خودش نوشته میشه :دی ( حواستون باشه خلاصه ).

بعد از وارد کردن دستور ، Enter رو بزنین و صبر کنین مرحله ی نصب شروع شه.

بعد از مدتی ، لوگوی Apple پیداش میشه . تصویر زیر :

 

s9enj216ac7l74ehrowj.jpg

 

یکم زمان میبره تا این صفحه رد بشه و صفحه ی بعدی بیاد.

صبر کنین صفحه ی بعدی پیداش بشه و ادامه بدین.

بعد یه مدت ، تصویر زیر میاد که باید زبون رو انتخاب کنین.

 

wrs404xizsq6i0n1e3pw.jpg

زبون رو انتخاب کنین و ادامه بدین.

صفحه ی بعدی که اومد ، صبر کنین کامل Load بشه و گزینه های بالای پنجره کاملا نمایش داده بشه.

بعد از اینکه صفحه کاملا لود شد از بالای صفحه ، Utility رو انتخاب میکنیم و Disk Utility رو باز میکنیم.

مثل تصویر زیر :

 

cqfhhy6w2dtwseufay2o.jpg

پنجره ی Disk Utility باز میشه.

اینجا جاییه که ما باید New Volume ایی که ساختیم رو به فرمت Mac OS X فرمت کنیم.

همونطوری که توو شکل زیر میبینین ، در سمت چپ New Volume رو انتخاب میکنیم ، در سمت راست پنجره دکمه ی Erase رو میزنیم ، در پایین پنجره در قسمت Format لیست رو باز میکنیم و گزینه ی Mac OS Extended Journated رو انتخاب میکنیم و در آخرین قسمت ینی در قسمت Name اسم مورد نظرمون رو برای درایو Mac OS X انتخاب میکنیم. مثلا من نوشتم : Mac

در آخر هم دکمه ی Erase رو در پایین میزنیم

 

72eoo3w39ga6tdo55wt3.jpg

 

صبر میکنیم تا درایو رو فرمت کنه و بعد از اتمام فرمت ، اون دکمه ی قرمز بالای پنجره رو میزنیم و پنجره ی Disk Utility رو میبندیم تا نصب رو ادامه بدیم.

بعد از بستن Disk Utility تصویر زیر رو میبینین.

 

800h9y2ikk22vumbf8mn.jpg

 

روی Continue کلیک میکنیم تا نصب رو ادامه بدیم.

صفحه ی تاییدیه ای باز میشه که باید روی Agree کلیک کنیم تا نصب رو ادامه بدیم.

بعد از کلیک روی Agree صفحه ی زیر باز میشه :

 

ksah07f0bqx7sl4hxseg.jpg

 

کاری که میکنیم اینه که : اول روی درایو Mac که ساختیمش کلیک میکنیم و انتخابش میکنیم.

بعد در پایین همین پنجره و در سمت چپ روی دکمه ی Customize کلیک میکنیم.

تصویر زیر ، محل دکمه ی Customize رو نشون میده :

 

l5hk2qs10x8gi2q52bip.jpg

 

با زدن دکمه ی Customize ، مهم ترین بخش نصب Mac OS X رو شروع میکنیم.

بخش Customize در واقع همون بخشیه که Patch های مختلف برای درایور های مختلف در اون وجود داره.

هر کسی با توجه به سخت افزار هایی که داره گزینه های مختلفی رو انتخاب میکنه.

دقت کنین اصلا نیازی نیست تعداد زیادی گزینه رو انتخاب کنین.

فقط و فقط گزینه هایی رو انتخاب کنین که از عملکرد اونا مطمئنین و میدونین به درد چه کاری میخورن.

بعنوان مثال من گزینه های زیر رو انتخاب کردم که در موردشون توضیح میدم :

 

catpnqji06lsxn7rjtg6.jpg

 

گزینه ی Kernel در واقع همون Legacy Kernel یا کرنل پچ شده برای پردازنده های جدید هست. پس این گزینه حتما باید انتخاب بشه.

برای کارت گرافیکم همونطور که گفتم از گزینه ی NvEnabler استفاده کردم که فکر میکردم کار میکنه. (که بعدش برام مشکل بوجود اورد).

برای صدا من گزینه ای رو انتخاب نکردم چون که Kext مناسب برای صدای لپتاپم رو از اینترنت پیدا کردم و به گفته ی سایر کاربرا ، روی Snow Leopard 10.6.6 هم کار میکنه. نکته ای که وجوود داره اینه که اگه Kext مناسب برای صدا رو پیدا نمیکردم میتونستم گزینه ی VoodooHDA 0.2.7.2 رو هم امتحان کنم. این Kext حاوی جدید ترین فعال کننده های کارت های صداست. گزینه های مختلف دیگه ای هم در اینترنت پیدا میشه ، از جمله AppleHDA و . . . که برای صدا های مختلف فعال سازی رو انجام میدن.

باید امتحان کنید و ببینین کدومشون از حداکثر قابلیت صدای شما پشتیبانی میکنه.

گزینه ی NTFS رو برای این انتخاب کردم که چون Mac OS X نمیتونه عملیات نوشتن رو روی هارد دیسک های NTFS انجام بده ، این قابلیت رو اضافه کنم. درایو های NTFS در Mac قابل مشاهده و خوندن هستن ولی قابل نوشتن نیستن.

در آخرم گزینه ی USB رو برای فعالسازی USB انتخاب کردم.

 

دوستانی که Mac OS X رو روی کامپیوتر های رومیزی Desktop نصب میکنن میتونن گزینه ی DSDT_Patcher رو هم در بالا انتخاب کنن.

 

بعد از انجام عملیات Customization ، روی OK کلیک کنین و Install رو بزنین تا نصب شروع شه.

مثل تصویر زیر :

 

32h860gv5nbhio2q5t.jpg

 

عملیات نصب حدود نیم ساعتی طول میکشه.

دقایق پایانی عملیات هم کمی طول میکشه و نگران نشین و فکر نکنین گیر کرده.

بعد از نصب پیام موفقیت آمیز بودن نصب رو بهتون میده . تصویر زیر :

 

k5mhrf3f52xeth1pe7hv.jpg

 

خب نصب تموم شد.

روی Restart کلیک میکنیم و سیستم رو ریستارت میکنیم.

وقتی DVD رو بوت کردیم تصویر زیر رو مشاهده میکنین :

 

67l03dade7ezhn2txy5v.jpg

 

خب مشاهده میکنین که بین درایو های موجود در Start up ، درایو Mac هم بوجود اومده.

این درایو همون درایو Snow Leopard هست که نصبش کردین.

با جهتی روی اون میریم و Enter رو میزنیم تا وارد سیستم عاملمون بشیم.

اگه همه چی به خوبی و خوشی تموم شده باشه ، یه کلیپ کوتاه رو مشاهده میکنین که نشون دهنده ی موفقیت آمیز بودن نصب مک هست. بعد از اون هم قسمت های انتخاب محل زندگی و . . . هست.

ولی مشکلی که برای من بوجود اومد این بود که بعد از انتخاب درایو Mac و زدن Enter نتونستم وارد سیستم عامل بشم و روی لوگوی Apple گیر کرد. حدود 5-6 دقیقه صبر کردم و دیدم قصد وارد شدن نداره :دی

اینجا بود که مجبور شدم با کتک بیارمش بالا.

 

اینجوری :دی ==> 63ea94cd3a08a74c723b7452561699a1.gif

 

کاری که کردم این بود :

 

لپتاپ رو ریستارت کردم و از روی DVD بوت کردم و رفتم روی درایو Mac ولی اینبار با boot flag زیر سعی کردم ببینم پشت پرده ی اون لوگوی Apple چی هست که گیر میکنه.

Boot flag ایی که استفاده کردم بوت فلگ زیر بود :

 

-v

بوت فلگ بالا رو نوشتم و Enter رو زدم. ( از علامت تیره "-" غافل نشینا )

حرف v که از اون استفاده کردم ، مخفف کلمه ی Verbose هست و همونطوری که از اسمش معلومه ینی محیط متنی. ینی با نشون دادن متن ها سعی میکنه به کاربر نشون بده پشت پرده ی لوگوی Apple چی هست و چی Load میشه.

نتیجه ای که من از این دستور گرفتم تصویر زیر بود.

ینی وقتی از دستور بالا استفاده کردم متوجه شدم به مدت چند دقیقه روی خط زیر گیر کرد :

qupwf4rh2541y6841536.jpg

 

خب با توجه به تصویر بالا حدس زدم گزینه ی NVEnabler که هنگام نصب برای کارت گرافیکم انتخابش کردم باعث بروز مشکل شده. پس باید به نحوی این Kext رو از سیستم عاملم پاک کنم تا بتونم وارد سیستم عامل بشم.

کاری که کردم این بود که بصورت Safe Mode وارد سیستم عاملم شدم.

میدونید که Safe Mode خصوصیتی که داره اینه که فقط درایور های مورد نیاز رو اجرا میکنه و درایور های گرافیک و صدا و Lan و . . . رو اجرا نمیکنه.

وارد شدن از طریق Safe mode هم نیاز به Boot Flag خاص خودش داره.

دوباره سیستم رو ریستارت کردم و Mac رو با boot flag زیر ، بصورت Safe mode اجرا کردم :

-x

 

خب سیستم عامل که بالا اومد ولی باید کاری کنم که دیگه NVEnabler رو اجرا نکنه تا بتونم سیستم رو بدون مشکل بالا بیارم. یعنی باید NVEnabler رو پاک میکردم .

با اجرای این کد ،سیستم عامل بصورت Safe Mode بالا اومد :

 

5uz61ocg8lzjktaqj22o.jpg

کاری که کردم این بود که روی درایو Mac روی دسکتاپم دابل کلیک کردم و بازش کردم.

وارد پوشه ی System شدم. وارد پوشه ی Library شدم و در آخر ، پوشه ی Extensions رو باز کردم.

وقتی پوشه ی Extensions رو باز کردم به انبوهی از فایل ها برخوردم.

دنبال فایل NVEnabler گشتم و پیداش کردم و اون رو به سطل زباله Drag کردم. ( کشیدمش اون توو ).

4g361t6n3k6pz0wbruor.jpg

 

بعد از این کار ، سیستم عامل رو ریستارت کردم و با بوت فلگ زیر سیستم رو بالا اوردم.

دستور زیر در واقع دستوری نیست که فکر کنین باید همیشه از اون استفاده کنین.

وقتی شما در محیط مک ، فایل Kext ای رو دستکاری میکنین یا مثلا پاک یا نصب میکنین باید قسمتی به نام Kext cache رو بازسازی کنین. این دستور ، همین کار رو انجام میده :

 

-f

با این دستور ، سیستم عامل بالا اومد. ولی من هنوز کارت گرافیکم فعال نشده.

یا باید در اینترنت برای Kext مناسب جستجو کنم ، یا از روش های دیگه ای استفاده کنم.

یکی از قابلیت هایی که بوت لودر Chameleon داره ، قابلیت فعالسازی گرافیک هست.

منم به نظرم رسید شاید این قابلیت ، باعث فعالسازی گرافیک من بشه.

دوباره سیستم رو ریستارت کردم و با بوت فلگ زیر سیستم سعی کردم سیستم عامل رو بالا بیارم :

GraphicsEnabler=Yes

کاری که این بوت فلگ انجام میده ، همونطور که از اسمش مشخصه ، اجرای فعال ساز گرافیک هست.

3nntgg2q8ml4a34fndy.jpg

 

بعد از اجرای دستور بالا ، سیستم عامل بصورت Full Resolution اجرا شد.

وقتی سیستم عامل اجرا شد ، وارد System Preferences شدم و Display رو انتخاب کردم.

مثل تصویر زیر :

ki5nia5emrpek4g5dj.jpg

 

rlfufyytop5tjjel9cdj.jpg

بعد از انتخاب Display دیدم تمامی رزولوشن هایی که کارت گرافیک من با اونا کار میکنه ، شناسایی شدن.

دقت کنین اگه دیدین تنها یک رزولوشن در Display وجوود داره ینی اینکه کارت گرافیک شما شناسایی نشده.

grqxj7orcua99f2i8qst.jpg

 

بعد از شناسایی کارت گرافیک نوبت رسید به اینکه تست کنم و ببینم آیا QE/CI هم فعال شده یا نه.

یکی از کار هایی که برای اطمینان از فعال شدن QE/CI میشه انجام داد ، اجرا کردن Application ایی به نام Front Row هست.

پنجره ی Display رو میبندیم و از نوار آدرس پایین ، روی Applications کلیک میکنیم و Front Row رو اجرا میکنیم.

6hr22sawaysuqtjp26s.jpg

 

بعد از اجرا کردن این برنامه ، باید افکت های تصویری که از تغییر گزینه های برنامه با جهتی روی صفحه کلید بوجود میاد رو مشاهده کنیم. با دیدن این افکت های زیبا که همون رد شدن تصاویر مرتبط با هر گزینه هست ، متوجه میشیم که QE/CI هم فعال شده.

 

tnwwlqap04i34obj769.jpg

 

دکمه ی Escape رو میزنیم تا این برنامه بسته بشه.

بعد از بستن ، نوبت به این میرسه که دستور GraphicsEnabler رو دائمی کنیم تا هربار مجبور به تایپ اون نباشیم.

بار دیگه System Preferences رو اجرا میکنیم و این بار در پایین صفحه ، روی گزینه ی Chameleon کلیک میکنیم تا باز بشه. تصویر زیر :

 

v2c9hnjhlms7mb996bd.jpg

در سمت چپ و گوشه ی پایینی تصویر ، عکس یه قفل رو میبینید.

روی اون قفل کلیک میکنیم تا باز بشه.

بعد از باز کردن قفل ، در لیست سمت چپ وارد قسمت Peripherals میشیم.

در صفحه ای که باز شد دنبال گزینه ی Graphics Enabler میگردیم و اون رو تیک میزنیم.

 

7ahd6tyzk4tjlxndoxqn.jpg

 

بعد از این کار دوباره روی قفل کلیک میکنیم تا صفحه Lock شه و سیستم رو ریستارت میکنیم.

بعد از این کار ، مک بدون هیچ دستوری بالا اومد و تونستم کار با اون رو شروع کنم.

 

دقت کنین اگه در مرحله ی Customization در نصب ، برای گزینه ی گرافیک ، هیچ چیزی رو انتخاب نکنین احتمالا سیستم عامل با زلولوشن پیشفرض 1024x768 بالا خواهد اومد . ولی از اونجایی که من NvEnabler رو انتخاب کرده بودم و چون این Kext اشتباه بود ، در زمان لود شدن سیستم عامل روی لوگوی اپل گیر میکرد و وارد نمیشد. پس دوباره لازمه تذکر بدم که : هروقت از عملکرد Kext ایی مطمئن هستین و میدونین مربوط به چه سخت افزاریه ، اون رو انتخاب کنید تا مشکلات احتمالی رو کمتر کنید.

 

نکته ی دیگه اینه که : به هیچ عنوان تصور نکنین با یک بار نصب Mac OS X میتونید اون رو Run کنین.

لااقل باید 3-4 باری تلاش کنین و Custom های مختلف رو امتحان کنین تا پایدار ترین حالت ممکن رو بدست بیارین.

 

پست بعدی رو در مورد نصب Kext های مورد نیازمون میزنم.

 

ادامه داره . . . popcorm2.gif

 

لینک به دیدگاه

من نصب کردمممممممممممممممممممممممم :80x7izu87acutttcy9t :80x7izu87acutttcy9t :80x7izu87acutttcy9t

 

:mbj6ivxkw3ccem7bie7 :mbj6ivxkw3ccem7bie7 :mbj6ivxkw3ccem7bie7

 

دیرید دید دیدی دید

 

:hapydancsmil: :hapydancsmil: :hapydancsmil: :hapydancsmil:

 

مرسی حســــــــــــــــــــین ha5t4lmd53df3cpu2lq.gif

 

فقط گرافیکمو صدامو لن نصب نیست :4chsmu1:

 

میشه بگی چطور میشه نصبید ؟ :hrqr6zeqheyjho1f9mx

 

مدل گرافیکم اینه : Gforce GT 440 :girl_blush2:

 

:2eaoapgxehimkak1y7e :2eaoapgxehimkak1y7e :2eaoapgxehimkak1y7e

 

 

لینک به دیدگاه

من نصب کردمممممممممممممممممممممممم :80x7izu87acutttcy9t :80x7izu87acutttcy9t :80x7izu87acutttcy9t

 

:mbj6ivxkw3ccem7bie7 :mbj6ivxkw3ccem7bie7 :mbj6ivxkw3ccem7bie7

 

دیرید دید دیدی دید

 

:hapydancsmil: :hapydancsmil: :hapydancsmil: :hapydancsmil:

 

مرسی حســــــــــــــــــــین ha5t4lmd53df3cpu2lq.gif

 

فقط گرافیکمو صدامو لن نصب نیست :4chsmu1:

 

میشه بگی چطور میشه نصبید ؟ :hrqr6zeqheyjho1f9mx

 

مدل گرافیکم اینه : Gforce GT 440 :girl_blush2:

 

:2eaoapgxehimkak1y7e :2eaoapgxehimkak1y7e :2eaoapgxehimkak1y7e

 

 

بله بله :دی

خوشحالم یکی از بچه ها خلاصه نصبش کرد.

در مورد صدا و Lan که خب ، در پست های بالا گفتم بهتره مدل دقیقش رو بدست بیاری و Kext مورد نیازت رو پیدا کنی. اغلب هم پیدا میشن. ولی گرافیکت کمی قضیش فرق میکنه.

کارت گرافیکی که روی سیستمت نصب شده ، دارای GPU ایی با کد GF108 هست.

 

asus_gt440_gpuz.jpg

 

این یعنی معماری Fermi که جدید ترین معماری پردازنده های گرافیکی Nvidia هست.

Kext هایی برای GT 440 وجود داره اما نصب کردن اونا ممکنه برای کاربرای تازه وارد Mac OS X کمی دردسر ساز باشه. گرچه کلا هکینتاش برابره با دردسر ! ولی خب تا جایی که امکانش باشه اینجا شیوه هایی رو مطرح میکنم که برای همه قابل استفاده و کم دردسر باشه.

تکنیکی که روی کارت های با معماری Fermi معمولا خوب جواب میده ، تکنیک EFI String هست. ( البته روی کارت های دیگه هم جواب میده ).

اگه امروز سر وقت به کارام رسیدم حتما آموزشش رو میذارم.

چون بازم باید عکس بگیرم و شاید کمی طول بکشه و نیاز به وقت آزاد داره.

:flowerysmile:

لینک به دیدگاه

سلام.

امروز قراره با تکنیک EFI String ، کارت گرافیکمون رو به Mac OS X بشناسونیم.

تا جایی که تست کردم و تحقیق ، این تکنیک برای تقریبا تمامی کارت های Nvidia کاربرد داره و اونارو فعال سازی میکنه.

چیزایی که ما نیاز داریم رو در طول آموزش معرفی میکنم.

همونطوری که در پست های بالا هم توضیح دادم خیلی از کارت های گرافیک Nvidia بطور Native توسط سیستم عامل شناسایی میشن.

 

خیلی از کارت های دیگه ی Nvidia هم با کارهایی نظیر نصب ککست NvEnabler یا دستور GraphicsEnabler=Yes در بوت لودر Chameleon ، شناسایی میشن.

بعنوان مثال کارت گرافیک لپتاپ خودم که GT 320M هست ، هم توسط GraphicsEnaber و هم EFI String بطور کامل شناسایی شد ولی NvEnabler نتونست اون رو فعال کنه و با مشکل مواجه شد.

ولی بعضی از کارت های Nvidia یا ATI بنا به دلایلی با این Kext ها و دستورات سازگاری ندارن.

روش EFI String در واقع برای همین نوع سخت افزار هاست که Kext مناسبی براشون پیدا نمیشه.

بطور کل EFI String با تزریق یه کد hexadecimal به فایل boot سیستم عامل ، مکان کارت گرافیک رو شناسایی میکنه و اون رو فعال میکنه.در واقع این کد hexadecimal حاوی مشخصات کارت گرافیک به همراه آدرس سخت افزاری اونه.

 

کاری که ما باید انجام بدیم اینجوریه که :

 

 

  • آدرس سخت افزاری یا Device Path مربوط به کارت گرافیکمون رو پیدا کنیم.
  • این آدرس رو به فایل حاوی کد فعالسازی که یه فایل با پسوند xml هست ، وارد کنیم.
  • فایل حاوی کد xml رو به hexadecimal تبدیل کنیم و کد hexadecimal رو بدست بیاریم.
  • این کد hexadecimal رو به فایل boot سیستم عامل منتقل کنیم.
  • ر آخر هم File Permission ها رو ترمیم کنیم.

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

مرحله ی 1 :

 

در این مرحله باید Device Path کارت گرافیکمون رو پیدا کنیم.

برای این کار از نرم افزار GFX Util استفاده میکنیم. ( پیوست).

وارد سیستم عامل میشیم و توو قسمت بالای سیستم عامل ، منوی Go پنجره ی Utilities رو باز میکنیم و برنامه ی Terminal رو اجرا میکنیم.

Terminal یه چیزی توو مایه های Command Prompt ویندوز هست.

 

1.JPG

 

Terminal رو اجرا میکنیم.

پنجره ی Terminal یکم کوچیکه و چون دستوراتی که ما استفاده میکنیم کمی طولانی هست ، بهتره این پنجره رو یا با زدن دکمه ی (+) بالای اون ، ماکسیمایز کنیم و یا اینکه با کشیدن اون به سمت راست ، پهنای پنجره رو افزایش بدیم تا در اجرای دستورات اشتباه نکنیم.

توو تصویر زیر ، جایی که با کادر قرمز مشخص کردم جاییه که با کشیدن اون میتونین پنجره رو به اندازه ی دلخواه ،بزرگ و کوچیک کنین.

 

2.JPG

 

پوشه ی GFX Util رو باز میکنیم و برنامه ی GFX Util رو به صفحه ی Terminal میکشونیم. ( دراگ میکنیم )

دقت کنین هروقت فایلی رو به صفحه ی Terminal دراگ کنیم ، آدرس اون فایل رو بصورت متن به ما نمایش میده. مثلا به تصویر زیر نگاه کنین :

 

3.JPG

 

این تصویر ، زمان دراگ کردن فایل به Terminal هست.

نگاه کنین Terminal فقط اسم کاربری من رو نمایش داده.

وقتی فایل رو داخل Terminal رها میکنم ، بصورت زیر میشه :

4.JPG

 

در واقع آدرس فایل GFX Util به این صورت هست که توو عکس بالا هم هایلایتش کردم :

 

/Users/hoseinT/Desktop/gfxutil/gfxutil
"/" یعنی پوشه ی Root یا همون درایو Mac OS X ، پوشه ی Users ، پوشه ی HoseinT ، پوشه ی Desktop ، پوشه ی gfxutil و در نهایت فایل اصلی gfxutil. ینی از اونجایی که من فایل برنامه رو روی دسکتاپم کپی کردم ، آدرس دسکتاپ رو به من داد.

 

خب تا اینجا ما آدرس برنامه رو به Terminal اعلام کردیم.

حالا باید یه دستور دیگه به اون آدرس اضافه کنیم که برنامه ی GFX Util رو با اون دستور ، اجرا کنیم.

دستوری که در ادامه ، وارد Terminal میکنیم بصورت زیر هست :

 

-f display
در واقع دستور کاملی که باید وارد Terminal بشه بصورت شکل زیر هست :

 

5.JPG

 

خب دستور کامل شد.

دکمه ی Enter رو میزنیم.

اگه همه چیز رو درست انجام داده باشیم ، برنامه به ما خطی رو اعلام میکنه که حاوی مسیر سخت افزاری یا Device path هست. مثل شکل زیر :

 

6.JPG

 

خب Device path رو پیدا کردیم. ( قسمت هایلایت شده )

پنجره ی Terminal رو با زدن دکمه ی دایره ی زرد بالای پنجره ، minimize میکنیم.

چون به این آدرس سخت افزاری توو مراحل بعد نیاز داریم.

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

مرحله ی 2 :

 

توو این مرحله ، فایل Display.zip که پیوست کردم رو دانلود میکنیم.

این فایل رو تووی Desktop سیستم عاملمون کپی میکنیم.

دقت کنین با double click روی فایل های فشرده در محیط Mac OS X ، این فایل ها Extract میشن.

پس روی فایل دابل کلیک میکنیم تا فایل Extract بشه.

چیزی که مشاهده میکنیم ، فایلی با پسوند plist هست که حاوی کدهای XML هست.

روی این فایل راست کلیک میکنیم ، Open With رو میزنیم Other رو انتخاب میکنیم و در لیست برنامه های باز شده ، برنامه ی Text Edit رو انتخاب میکنیم و فایل رو با اون باز میکنیم. مثل عکس زیر :

 

7.JPG

 

وقتی فایل رو باز کردیم به انبوهی از کدهای مختلف بر میخوریم.

طبق تصویر زیر ، کدی که هایلایت شده جاییه که باید Device Path خودمون رو واردش کنیم.

پس Device Path ایی که از مرحله ی 1 بدست اورده بودیم اینجا Paste میکنیم.

 

8.JPG

 

(قبل از کپی)

 

 

9.JPG

 

(بعد از کپی)

 

یکم که پایین تر بیایم به کدهای زیر برمیخوریم

در واقع این دوتا کد ، جاییه که باید میزان حافظه ی گرافیکی و مدل گرافیک رو بنویسیم.

اهمیتی نداره اینجا چی مینویسیم ولی اگه بخوایم مشخصات گرافیک ما در System Info به درستی نمایش داده بشه باید این اطلاعات رو درست وارد کنیم.

مثلا من در قسمت مدل ، مدل گرافیک خودم که Nvidia GT 320M بود رو نوشتم.

در قسمت حافظه هم 0x40000000 که برابره با میزان 1 گیگابایت.

اگه کارت شما 512 مگابایت بود ، این میزان رو به 0x20000000 تغییر بدین.

 

10.JPG

11.JPG

 

دکمه ی قرمز بالای پنجره رو میزنیم و با زدن دکمه ی Save ، تغییرات رو ذخیره میکنیم.

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

مرحله ی 3 :

 

توو مرحله ی قبل ، تغییرات لازم رو در فایل Display.plist اعمال کردیم.

توو این مرحله این فایل XML رو به Hexadecimal تبدیل میکنیم.

این کار رو با همون نرم افزار GFX Util که در بخش اول استفاده کردیم ، انجام میدیم.

 

پنجره ی Terminal رو که minimize کرده بودیم دوباره بازش میکنیم و برنامه ی اصلی gfxutil رو مثل مرحله ی 1 ، به محیط Terminal دراگ میکنیم. طبق معمول ، آدرس برنامه رو نمایش میده . ولی اینبار دستوری که در ادامه ی این آدرس مینویسیم با دستور مرحله ی 1 تفاوت داره.

در این مرحله دستور زیر رو به ادامه ی آدرس نوشته شده در Terminal اضافه میکنیم :

 

-i xml -o hex
یعنی به شکل زیر :

 

12.JPG

 

اگه بخوایم دستور بالا رو آنالیز کنیم اینجوریه که :

دستور

-i
مخفف input یا همون فایل وروودی هست که روبروی اون ذکر شده با فرمت xml .

دستور

-o
مخفف out هست که رووبرووش ذکر شده با فرمت hex .

بطور کلی یعنی اینکه : فایلی با فرمت xml رو وارد کنیم و فایلی با فرمت hex رو خارج کنیم.

خب پس باید روبروی این دستور ، فایل xml خودمون که همون Display.plist ویرایش شده هست رو وارد کنیم. میدونیم که برای وارد کردن آدرس این فایل به روبروی دستور بالا ، باید این فایل رو از دسکتاپمون به محیط Terminal دراگ کنیم. وقتی فایل Display.plist رو دراگ کردیم دستور بالا بصورت زیر میشه :

 

13.JPG

 

همونطوری که میبینین آدرس فایل Display.plist که در دسکتاپ بود هم به ادامه ی دستور اضافه شده.

خب ما فقط فایل وروودی رو به ترمینال کشیدیم . ولی دستورمون شامل out هم هست.

ینی باید در ادامه ی دستور بالا ، آدرس جایی که میخواهیم فایل hexadecimal رو ذخیره کنیم هم بدیم. من میخوام فایل خروجیمون که بصورت hex هست رو در دسکتاپ ذخیره کنم و اسمش رو out بذارم.

اگه دقت کنین میبینین آدرس دسکتاپ من بصورت زیر هست :

 

/Users/hoseinT/Desktop/
پس در ادامه ی دستور بالا ، آدرس دسکتاپ خودم رو هم مینویسم و در آخرش ، اسم فایل خروجی رو هم اعلام میکنم.

 

/Users/hoseinT/Desktop/out.hex
تصویر زیر ، دستور کامل شده ی مارو نشون میده.

 

14.JPG

 

بعد از کامل کردن دستور ، کلید Enter رو میزنیم.

اگه همه چیز رو درست انجام داده باشیم ، بدون هیچ گونه خطایی باید وارد سطر اول Terminal بشیم. مثل تصویر زیر :

 

15.JPG

 

دستورات این مرحله رو دوباره خلاصه میکنم :

 

 

  • برنامه رو به ترمینال کشوندیم
  • دستور وروودی و خروجی رو در ادامه ی اون دادیم
  • آدرس فایل Display.plist رو با کشوندن اون به ترمینال ، به ادامه ی دستور اضافه کردیم
  • آدرس فایل خروجی رو که خواستیم در دسکتاپ باشه به ادامه ی دستورات اضافه کردیم و دستورات کامل شد.

 

دقت کنین بعد از انجام هرکدوم از مراحل بالا در ترمینال ، یه بار کلید Space رو فشار بدین که یه فاصله بیفته . ( توو تصاویر کاملا مشخصه این فاصله )

 

اگه کار های بالا رو درست انجام داده باشین ، باید فایل out.hex رو در دسکتاپتون مشاهده کنین.

 

16.JPG

 

خب کارمون با Terminal تموم شد.

Terminal رو با زدن دکمه ی قرمز بالای پنجرش میبندیم.

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

مرحله ی 4 :

 

توو مرحله ی قبل فایل hex رو تولید کردیم. این فایل رو با Text Editor باز میکنیم.

وقتی این فایل رو باز کردین وحشت نکنین. :دی

کلی کد تووش میبینین که تصویری شبیه به تصویر زیر داره :

 

17.JPG

 

 

کدهای موجود توو فایل رو تماما کپی میکنیم.

این پنجره رو minimize میکنیم.

حالا نوبت میرسه به ویرایش فایل boot سیستم عامل برای استفاده کردن از این کد.

مسیر زیر رو طی میکنیم :

 

/Library/Preferences/SystemConfigurations/
وقتی پنجره ی System Configurations رو باز کردیم دنبال فایل com.Apple.Boot.Plist میگردیم.

تصویر زیر :

 

18.JPG

 

پوشه ی System Configurations ، جزء پوشه های اصلی پیکربندی سیستم هست و اجازه ی Save کردن فایلی رو در این پوشه به ما نمیده. این یعنی اینکه اگه ما بخوایم فایل بالا رو ویرایش کنیم ، در این پوشه اجازه ی کار نداریم. پس کاری که میکنیم اینه که فایل بالا رو به دسکتاپمون دراگ میکنیم و با این کار یه کپی از این فایل روی دسکتاپ ایجاد میکنیم.

توو محیط دسکتاپ ما میتونیم این فایل رو ویرایش و Save کنیم.

خب این فایل رو در محیط دسکتاپ با Text Edit بازش میکنیم.

تصویری شبیه به تصویر زیر میبینیم :

 

19.JPG

 

همونطو که توو تصویر بالا میبینین ، دستورات اصلی این فایل بین دو عبارت هایلایت شده قرار میگیره. با زدن Enter یه سطر جدید بین اون دوتا عبارت ایجاد میکنیم و دستور زیر رو اضافه میکنیم :

 

device-properties

hex code

کافیه اون کد hex ایی که از فایل out.hex کپی کردیم رو بجای قسمت قرمز بالا قرار بدیم.

مثلا برای من مثل تصویر زیر شد :

 

20.JPG

 

بعد از این کار ، دکمه ی قرمز بالای پنجره رو میزنیم و تغییرات رو Save میکنیم.

بعد از ذخیره کردن تغییرات باید فایل رو به پوشه ی اصلیش یعنی همون پوشه ی SystemConfigurations دراگ کنیم.

بعد از کشیدن فایل ویرایش شده ی com.apple.boot.plist از دسکتاپ به پوشه ی SystemConfiurations ، با پیام زیر مواجه میشیم :

 

21.JPG

 

روی Authenticate کلیک میکنیم و اجازه ی Replace شدن فایل رو میدیم.

 

پس توو این مرحله تونستیم فایل com.apple.boot.plist رو به دسکتاپ کپی کنیم ، اون رو ویرایش کنیم و به جای اصلیش Replace کنیم.

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

---------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

مرحله ی آخر :

 

توو این مرحله باید سطح دسترسی مربوط به فایل com.apple.boot.plist که ویرایشش کردیم رو دوباره تعمیر کنیم.

سیستم عامل Mac OS X در مورد این سطوح دسترسی خیلی حساسیت به خرج میده و به کوچکترین تغییرات هم به فایل های سیستمش توجه میکنه . به نحوی که اگه ما System File ایی رو کمی دستکاری کنیم و Permission های مربوط به اون رو تعمیر نکنیم ، سیستم عامل Mac OS X تا زمان تعمیر سطح دسترسی اون فایل ، دیگه از اون فایل استفاده نمیکنه.

این سطح دسترسی مربوط به هر فایل رو میتونیم با راست کلیک روی اون فایل و انتخاب گزینه ی Get info مشاهده کنیم.

 

خب ما فایل com.apple.boot.plist رو که یکی از فایل های اصلی بود ، دستکاری کردیم و سطح دسترسی اون رو بهم زدیم. پس باید Permission های مربوط به اون فایل رو دوباره درست کنیم.

خوشبختانه Mac OS X ابزاری به نام Disk Utility داره که بطور اتوماتیک اینکار رو برای ما انجام میده. این ابزار یه Data base ایی از تمامی سطوح دسترسی مربوط به فایل ها داره و میتونه اون سطوح دسترسی مربوط به هر فایلی رو به حالت اولش برگردونه.

 

یه بار دیگه از منوی Go در بالای صفحه ی نمایش ، گزینه ی Utilities رو انتخاب میکنیم و در پنجره ای که باز شد ، برنامه ی Disk Utility رو اجرا میکنیم :

 

22.JPG

 

وقتی پنجره ی Disk Utility باز شد ، در سمت چپ ، درایو Mac OS X رو انتخاب میکنیم و دکم ی Repair Disk Permission رو میزنیم.

مثل تصویر زیر :

 

23.JPG

 

یکم صبر میکنیم تا Permission ها رو تعمیر کنه.

بعد از گذشت یه مدت ، تعمیر تموم میشه و تصویر زیر رو میبینین.

توو این تصویر فایل های تعمیر شده رو به شما اعلام میکنه.

گزینه هایی که هایلایت کردم ، همون گزینه های مربوط به فایل com.apple.boot.plist هست.

 

24.JPG

 

خب اینم از Permission ها.

برنامه ی Disk Utility رو ببندین و سیستم رو ریستارت کنین.

اگه همه ی کارها رو درست انجام داده باشین باید سیستم عامل بصورت Full Resolution اجرا شه.

وقتی سیستم عامل اجرا شد از قسمت Preferences در نوار آدرس پایین صفحه ،گزینه ی Display رو انتخاب کنین.

اگه تمام رزولوشن های پشتیبانی شده توسط کارت گرافیکتون رو دیدین یعنی کارت شما شناسایی شده.

 

25.JPG

 

در آخر هم نوبت میرسه به اینکه ببینیم آیا QE/CI هم روی کارت شما پشتیبانی میشه یا خیر.

روی نوار آدرس موجود در پایین صفحه ، پوشه ی Application رو باز کنین و برنامه ی Front Row رو اجر کنین. اون صندلی قرمز طبق تصویر زیر.

اگه قادر به اجرای این برنامه بودین و تونستین گزینه ها و افکت های زیبای تصویری ناشی از جابجا کردن گزینه هارو ببینین ، این یعنی QE/CI روی کارت شما پشتیبانی میشه.

 

26.JPG

 

اینم از آموزش تکنیک EFI String .

ادامه داره . . . popcorm2.gif

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...

سلام.

 

ممنون از آموزشتون.

 

من نصبش کردم اما دوتا مسئله هست:

 

اول اینکه قسمت کاستومایز من نصف این عکسی که شما گذاشتین هم گزینه نداشت منم همه رو زدم.

 

دوم اینکه نصب شده حالا که میخاد بالا بیاد تو اینجا مو سیستم میهنگه:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

لطفا راهنمایی کنید

لینک به دیدگاه
سلام.

 

ممنون از آموزشتون.

 

من نصبش کردم اما دوتا مسئله هست:

 

اول اینکه قسمت کاستومایز من نصف این عکسی که شما گذاشتین هم گزینه نداشت منم همه رو زدم.

 

دوم اینکه نصب شده حالا که میخاد بالا بیاد تو اینجا مو سیستم میهنگه:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

لطفا راهنمایی کنید

سلام عزیز

من مدت هاست دیگه با مک کار نمیکنم.

سوالاتتون رو در تالار های تخصصی فارسی mac بپرسید بهتر جواب میگیرید.

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

سلام

میخوام بگم این هکینتاش آیا واقعاض همون کارایی مکینتاش اصلی رو داره ؟ یعنی واقعاً از همه قابلیت های پردازنده یا اوپن جی ال کارت گرافیک و یا دایرکت ایکس و اینا به خوبی استفاده میکنه؟ :ws38:

دمتون گرم :icon_gol:

لینک به دیدگاه
سلام

میخوام بگم این هکینتاش آیا واقعاض همون کارایی مکینتاش اصلی رو داره ؟ یعنی واقعاً از همه قابلیت های پردازنده یا اوپن جی ال کارت گرافیک و یا دایرکت ایکس و اینا به خوبی استفاده میکنه؟ :ws38:

دمتون گرم :icon_gol:

 

دروود

 

بستگی به نوع سخت افزار ها و KEXT های نوشته شده برای اونا داره.

بعنوان مثال در مقاله هم ذکر کردم که خیلی از کارت های گرافیک ، با MAC OS X سازگار نیستن و ممکنه قابلیت QE/CI در اونا فعال نشه.

اما خیلی از کارت های گرافیک هم هستن که بخاطر kext های خوبی که براشون نوشته شده ، میتونن از تمام قبلیت های مک استفاده کنن.

بهتره یه سر به سایتی که در مقاله ذکر کردم بزنی و با تجربیات افرادی که با سخت افزار های مختلف مک رو نصب کردن ، آشنا بشی.

لینک به دیدگاه

درود می خواستم بدونم در قسمت کاستومایز!گزینه هایی که به صورت پیش فرض انتخاب شدن رو بهشون دست نزنم؟ یعنی منظورم اینه که میتونم همه گزینه دست خودم باشه من سعی دارم iatkos 10.5.5 رو نصب کنم یه بار نصبش کردم همه چیز عالی بود فقط با کارت گرافیکم Geforce 9500 gt 1gb مشکل داشت و اونو نمیشناخت چاکریم

لینک به دیدگاه
درود می خواستم بدونم در قسمت کاستومایز!گزینه هایی که به صورت پیش فرض انتخاب شدن رو بهشون دست نزنم؟ یعنی منظورم اینه که میتونم همه گزینه دست خودم باشه من سعی دارم iatkos 10.5.5 رو نصب کنم یه بار نصبش کردم همه چیز عالی بود فقط با کارت گرافیکم Geforce 9500 gt 1gb مشکل داشت و اونو نمیشناخت چاکریم

 

معمولا گزینه هایی که در iATKOS 10.5.5 فعال هستن ، اگه اشتباه نکرده باشم ، مربوط میشن به گزینه های مربوط به ACPI و چیپ SMC و . . . که باید حتما تیک خورده باشن.

 

در مورد گرافیک ، شما یه بار تیک NVEnabler رو در صورت وجود بزن. اگه نداشت به تیکی دست نزن و در اینترنت kext مربوط به این گرافیک و Mac Leopard رو نصب کن.

 

از تکنیک EFI String هم میتونی استفاده کنی.

لینک به دیدگاه

دوباره سلام من کیبوردم از این قدیمیاست با پورت usb به کامپیوتر وصل نمیشه موقع نصب مک میشناسش ولی بعد از نصب موقعی که میخوای برم تو محیط سیستم عامل دیگه نمیشناسش

لینک به دیدگاه
دوباره سلام من کیبوردم از این قدیمیاست با پورت usb به کامپیوتر وصل نمیشه موقع نصب مک میشناسش ولی بعد از نصب موقعی که میخوای برم تو محیط سیستم عامل دیگه نمیشناسش

 

عملکرد تمامی سخت افزار ها بعد از نصب مک ، مربوط میشه به Custom هایی که انتخاب کردین.

گاها شده شخصی بار ها مک رو نصب کنه و بعد از تجربیات زیاد نصب ، بتونه گزینه هایی که بیشترین هماهنگی رو با سیستم دارن ، تیک بزنه.

شما با دستور -x سعی کن مک رو لود کنی ، بعد از اون ببین کیبوردت فعال میشه یا خیر.

بعد چک کن ببین کدوم کاستوم رو انتخاب کرده بودی که کیبوردت رو غیر فعال کرد. اون kext رو پاک کن ، یا حتی یه kext دیگه نصب کن.

بعد با دستور -f سیستم عامل رو لود کن که تمامی kext ها رو در cache دوباره اجرا کنه.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...