*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ مهمترین گامی که میتوانید بردارید یک شطرنجباز برای تعیین حرکت بعدی خود دست به تحلیل صفحه بازی و موقعیت مهرهها در آن میزند، خلبانان جتهای جنگنده برنامههای نبرد را تمرین میکنند تا بتوانند هنگام نبرد واقعی از پس هواپیماهای دشمن برآیند، یک بازیکن بیسبال حرکت توپ را زیر نظر میگیرد، یک رقصنده باله حرکتها را مرور میکند، یک متخصص نوعی سرطان نادر را شناسایی و مطالعه میکند، یک بدنساز با تقویت گروه کوچکی از ماهیچههای خود اقدام به تقویت ماهیچههای متقارن میکند. اینها مثالهای خوبی از فعالیتهای اجرایی هستند. آنها همچنین زمینههایی هستند که طی دو دهه گذشته تحقیقات زیادی درباره آنها صورت گرفته، تحقیقاتی که موجب شده است زوایای پنهان این مسائل آشکار گردند و در نهایت موجب بهبود عملکرد و اجرا شده است. این تحقیقات همچنین موجب طرح سوالهای بسیار شگفتآوری شده است؛ مثلا: چه چیزی باعث میشود که متخصصان عملکرد متفاوتی نسبت به تازهکارها داشته باشند؟ آیا عملکرد مبتنی بر تخصص یک عامل وراثتی است یا یک مهارت اکتسابی؟ آیا میتوان این تخصصها را در افراد پرورش داد؟ چه تکنیکهایی برای بهبود هرچه بیشتر عملکرد وجود دارد؟ و یا سوالاتی از این دست که: آیا تکنیکهایی که استادان شطرنج بهکار میبرند میتوانند به معاملهگران بازار کمک کنند؟ مقاله حاضر این سوالات را مورد بحث و بررسی قرار داده است. اما هدف این بود که با مطالعه تکنیکهای استادان شطرنج بهترین تکنیکی را که به کار معاملهگران بازار میآید مورد شناسایی قرار دهیم. انجام معامله یک فعالیت اجرایی همه معاملات فعالیت اجرایی محسوب نمیشوند. یک رایانه میتواند طوری برنامهریزی شود که وارد بازار شده، مدیریت کند و از پوزیشنها خارج گردد، اما نکته اینجاست که یک رایانه این کار را شبیه به یک ورزشکار، رقصنده و یا خلبان هواپیمای شکاری انجام نمیدهد. اجرا یا فعالیت اجرایی از نقطهنظر روانشناختی عاملی انسانی و رقابتی محسوب میشود. انسان انتخاب میکند که چه موقع کاری را به انجام برساند و چه زمانی دست از آن کار بکشد. آنها میتوانند در موقعیتهای مختلف اقدامات مختلفی انجام دهند و حتی میتوانند در صورت لزوم استراتژیهای جدیدی ابداع نمایند. رایانه معاملهگر روزهای خوب یا بد را تجربه نمیکند، بلکه تنها روزهای سودده و ضررده را دارد. ممکن است معاملهگران حتی علیرغم کسب درآمد، عملکرد ضعیفی را به نمایش بگذارند. آنها میتوانند روزهای خوبی داشته باشند و در یک روز دیگر ممکن است در ناحیه خطر قرار گیرند. این بدان علت است که فعالیت اجرایی نمایانگر فعالیتهای منتخب، اصلاح احتمالی آنها و مهارت استفاده از آنها است. وقتی یکی از عوامل احتیاط وارد معامله میشود، میتوان گفت که فعالیت ما یک فعالیت اجرایی است. برخی خصوصیات معمول فعالیتهای اجرایی به شرح زیر میباشند: • میتوان آنها را بسیار خوب یا ضعیف اجرا کرد. فعالیتهایی که بهخوبی اجرا میشوند نیاز به مهارت بالایی دارند. یک موقعیت مبتنی بر شانس مانند برنده شدن در لاتاری تجربه محسوب نمیشود. • افرادی وجود دارند که در طبقهبندی متخصصان قرار میگیرند. به غیر از برخی استثناها، افراد متخصص کسانی هستند که استعدادهای خود را در طول زمان تقویت کردهاند. اکثر متخصصان برای شکوفایی استعدادهای خود آموزشهای مخصوصی میبینند. • آنها نیاز به یک پیشزمینه مخصوص دارند؛ دانشی که مبتی بر دانستن چگونگی انجام کارها باشد. درست مانند یک ژیمناست که میداند چگونه در زمین به اجرای حرکات بپردازد. این شخص باید اطلاعات و مهارتهای لازم در این زمینه را داشته باشد. انجام معامله بهعنوان یک فعالیت اجرایی شباهتهای زیادی با بازی شطرنج دارد. معامله یک فعالیت رقابتی است که نیازمند تمرکز بالا و استراتژی خاصی است. همچنین دربردارنده برخی فعالیتها است که در تلفیق با هم استراتژیهای بالقوهای را شکل میدهد. این مسئله موجب میشود که هر دو فعالیت به راحتی یاد گرفته شوند، اما تبحر در آنها دشوار است. شطرنج را میتوان با سرعت بازی کرد و یا اینکه به بازیگران فرصت داد تا برای حرکتهای خود برنامهریزی کنند؛ این مدت در برخی مواقع بالغ بر چند روز است. معامله را نیز میتوان در مدت کوتاهی انجام داد یا میتوان برای آن برنامهریزی کرد و این کار را طی چند ساعت یا چند روز به انجام رساند. این شباهتها موجب میشوند که با مطالعه شطرنج بتوان به پویایی معاملات پی برد؛ بهویژه اینکه شطرنج از جمله بازیهای فکری است که تحقیقات بسیاری درخصوص آن انجام شده است. اجزاء اجرایی شطرنج یکی از یافتههایی که مکرر در مطالعه شطرنج بهدست آمده آن است که فرایند حافظه متخصصان با فرایند حافظه افراد غیر متخصص تفاوت دارد. مثلا، افراد متخصص در فرایند بازی میتوانند موقعیتهای مختلف و قبلی مهرهها را به خاطر بیاورند، در حالیکه افراد غیر متخصص چنین توانایی ندارند. با این حال، زمانی که به افراد این دو گروه صفحات شطرنجی را نشان میدهید که چیدمان مهرههای آن تصادفی است، میزان به یاد آوری آنها بهشدت محدود میشود. نتیجه این تحقیق این بود که متخصصان در مقایسه با تازهکارها از حافظه بهتری برخوردار نیستند، بلکه تنها حافظه بهتری برای درک و به خاطر آوردن ارتباط معنادار مهرههای مختلف دارند. متخصصان به جای به خاطر سپردن جای هر مهره، صفحه شطرنج را به چند بخش تقسیم کرده و موقعیتهای هر بخش را به ذهن میسپارند. هنگامیکه اعضا بهصورت تصادفی انتخاب میشوند، اطلاعات قابل فهمی درباره آنها وجود ندارد و متخصصان منظور تاثیرگذاری بر اطلاعات ارسالی خود ندارند. متخصصان چگونه از میان الگوهای موجود، الگوی معناداری را انتخاب میکنند؟ از آنجایی که شطرنجبازان بهواسطه مسابقاتی که در آنها شرکت کردهاند، رتبهبندی میشوند، مقایسه متخصصان با آنهایی که کمتر تجربه دارند کار تقریبا سادهای است. در میان فاکتورهای مختلفی که برای سوال کردن درباره آنها وجود دارند، دو عامل از همه مهمتر هستند: 1- تعداد کتابها: تحقیقهایی که توسط نیل چارنس و همکاران وی انجام شده نشان میدهند که رابطه میان کتابهایی که هر شطرنجباز دارد و عملکرد آنها 53 است. 2- تعداد ساعتهایی که به تمرین در این زمینه پرداختهاند: این محققان دریافتهاند که رابطه بین تعداد ساعتهایی که به تمرین در این زمینه پرداخته شده است و عملکرد آنها 60 است. برای درک این یافتهها، باید بدانیم کتابهای شطرنج چیستند و چگونه از آنها استفاده میشود. این کتابها معمولا این بازی را به چند قسمت تقسیم میکنند (آغاز، پایان، دفاع و غیره) و برای نمونه بازیهای تاریخی را ذکر میکنند؛ بهعلاوه، در آنها تذکراتی از جانب نویسنده ذکر میشود. خوانندگان تنها نگاهی اجمالی به این بازیها نمیاندازند؛ آنها نکات مهمی درباره نحوه شروع یا ترتیب دفاع میآموزند و سپس نحوه اجرای آنها را در بازی واقعی فرا میگیرند. آنها این بازیها را در صفحه بازی خود بازسازی کرده و با دقت در شرایط مختلف بازی میکنند؛ بدین ترتیب آنها میبینند که بازیگران حرفهای چگونه بازی میکنند. آنها همچنین در موقعیتهای جایگزین نیز بازی میکنند تا متوجه شوند این موقعیتها به کجا میانجامند. شایان ذکر است که تجربه بازی شطرنجبازان حرفهای چندان بیشتر از غیر حرفهایها نیست. در عوض، درصد بیشتری از تجربیات حرفهایها به دلیل پرداختن به تمرینهای اصولی در جنبههای مختلف بازی است. غیر حرفهایها تمایل دارند بیشتر زمان خود را صرف بازی کردن با همردیفان خود کنند. این تجربیات آنها را نه به اندازه حرفهایها باتجربه میکند و نه زمان کافی برای مرور حرکتها، شناسایی راههای جایگزین و غیره در اختیار آنها قرار میدهد. در کاری که چارنس انجام داد، رابطه میان تمرین یکنفره و رتبهبندی شطرنج تقریبا 2 برابر بیشتر از رابطه میان تمرین با دیگران است. این بدان علت است که تمرین یکنفره با کتابهای شطرنج این امکان را به فراگیران میدهد تا شطرنج را بهصورت مفهومی بیاموزند. در این روش، فراگیران به جای تمرکز بر حرکتهای حریف خود، بارها و بارها با آرایشهایی که در بازیهای حرفهایها مشاهده میشوند، مواجه میگردند. بالا بردن راندمان معاملاتی دانشجویانی که درس معامله میخوانند، در مقایسه با دانشجویان رشته شطرنج ضررهای بسیار بیشتری میبینند. در کتابهای مربوط به شطرنج، عملکرد متخصصان این رشته در قرنهای مختلف در شرایط واقعی مسابقه ذکر شده است. به همین دلیل، دانشجویان شطرنج میتوانند شرایط فرضی مسابقه برای خود ایجاد کرده و در آن بازی کنند. فرایندهای معاملاتی از چنین بانک اطلاعاتی برخوردار نیستند. کتابهای مربوط به معامله، برخلاف کتابهای شطرنج، دارای مجموعه تصمیمهای حرفهایهای معامله نیستند. هیچکس نمیتواند با خواندن کتابهای معاملاتی، شرایط مختلف معامله را بازسازی و بهصورت سیستماتیک در آنها و جایگزینهای آنها به معامله بپردازد. کتابهای شطرنج حاوی تمرینهای جالب توجه مستقلی هستند؛ مطالبی که کتابهای معاملاتی ارائه میکنند خارج از شرایط اصلی معامله هستند. در نتیجه، معاملهگران زمان کمتری را به تمرین سیستماتیک، که یکی از بزرگترین عواملی است که قابلیت پیشبینی را به شطرنجبازان میدهد، میپردازند. این امر معاملهگر را از تحقیق بر روی عملکرد خود باز میدارد و میتوان گفت تقریبا به یک قانون تبدیل شده است: در هر زمینه فعالیتی، توسعه و اصلاح و حفظ تخصصها نیاز به صرف زمان بسیار زیادی برای تمرین در شرایط واقعی دارد. معاملهگری که بیشتر وقت خود را صرف معامله کردن میکند تا تمرین، مانند گلف بازی است که بیشتر وقت خود را به بازی با دوستان خود اختصاص میدهد تا تمرین گلف در زمینهای تمرینی. همه ما این قبیل گلف بازان را میشناسیم و میدانیم آنها افرادی نیستند که زندگی خود را وقف مسابقات PGA کنند. این امر ما را به سوی مهمترین گام در جهت تبدیل شدن به یک معاملهگر زبده سوق میدهد: معاملهگر خبره باید بتواند بازارها را مرور کرده و بیازماید و به طور اصولی به هیئت کارایی معاملاتی دست یابد: ورود، مدیریت و پوزیشنهای خروج. توجه داشته باشید که پیشنهاد من انجام معاملات کاغذی نیست. معمولا معامله کاغذی در زمان حقیقی دنبالکننده بازار است و با تصمیمگیریهای معاملاتی محرک همراه میباشد. چنین معاملات کاغذی به معاملهگران اجازه نمیدهند که فعالیتهای بازار را بازبینی کنند، تصمیمهای آنها را مرور کرده، پیشنهادها را امتحان کنند و غیره. این تجربههای دوباره است که یادگیری را تقویت میکند و نیازمند اطلاعات روزانه بازار مشابه با اطلاعات مسابقات شطرنج میباشد که در کتاب آن تدوین شده است. هر دوره معاملاتی را یک بازی شطرنج در نظر بگیرید و هر بازی را مسابقهای میان دو بازیکن خبره که “Bull” و “Bear” نامیده میشوند. هر نوسان کوتاهمدت در بازار بهمنزله یک حرکت Bull یا Bear است که در نهایت منجر به پیروزی یکی از آنها یا قرعهکشی میان آن دو میشود. هنگام تعقیب حرکتهای Bull و Bear، میتوان در هر لحظه بازی را متوقف کرده و مشاهده کرد که هر بازیکن چگونه از حرکتهای بازیکن دیگر به سود خود بهره میبرد. با بهرهمندی از اطلاعات الکترونیکی که دورههای معاملاتی مشابه را با یکدیگر تلفیق میکنند، حتی میتوانیم به بررسی این مسئله بپردازیم که تغییرات متناوب هر طرف چگونه نتایج متفاوتی به وجود میآورد. بهعلاوه، میتوانیم با انجام چندباره "بازیها" (و انواع مشابه آنها)، ببینیم آیا تصمیمگیریهای معاملاتی شبیهسازی شده ما انعکاس درستی از اطلاعات موجود درباره قوت و ضعف موقعیت بازیکنان دارد، یا نه. چطور میتوان این اطلاعات را کسب کرد؟ در حال حاضر، دو روش وجود دارد و امیدوارم که فروشندگان نرمافزار روشهای بیشتری ابداع کنند: 1- تکرار. برخی برنامهها از قبیل Ensign و e-Signal به کاربران خود اجازه میدهند که اطلاعات بازار را با سرعتهای متفاوت بازسازی کنند. آنها امکان تکرار یک دوره معاملاتی در بازار را به وجود میآورند؛ به نحویکه معاملات کاغذی بتوانند با مرور و تمرین دوباره همراه شوند. برنامههایی که به کاربران خود امکان میدهند تا آمار بازار را ذخیره و تکرار کنند ارزش ویژهای دارند، زیرا باعث میشوند مانند کتابهایی که درباره بازیهای شطرنج وجود دارد، کتابخانهای از دورههای معاملاتی ایجاد شود. 2- ذخیرهسازی. ظبط ویدئویی معاملات به معاملهگر این امکان را میدهد که روند بازار و تصمیمگیریهای خود را بارها و بارها مرور کند. ظبط ویدئویی اطلاعات مربوط به معاملات شبیهسازی شده و تهیه فیلمهای آموزشی مسئله غیر قابل تصوری نیست. گردآوری این نوارها از کتابخانهها برای مطالعه که به معاملهگران امکان تمرین را بدهد، تقریبا در همه نوع بازاری قابل تصور است. در صورت ارزشمند بودن این تحقیق، بیشتر خدمات ارائه شده به معاملهگران در رسانههای مشهور ارزش محدودی دارند. تکنیکهای کمک به خود، تشویقهای مربوط به انضباط، الگوهای آموزشی و نیز قوانین عمومی و توصیه شطرنجبازان آماتور را به حرفهای تبدیل نمیکنند و دلیلی وجود ندارد که باور داشته باشیم این ابزار موجب بهبود عملکرد معاملهگران میشوند. دانش و تمرین – و بهویژه تجربه مستقیم آنها – عوامل کلیدی متخصص شدن هستند. معمولا از آمار چنین برمیآید که 90 درصد معاملهگران ضرر میکنند. اگر چنین باشد، علت آن عدم برخورداری از ویژگیهای شخصیتی، صفات شخصیتی بارز یا برنامههای نرمافزاری نیست، بلکه علت عدم موفقیت آنها در سازماندهی روند فراگیری در جهت تقویت مهارتها است. این یکی از مهمترین درسهایی است که میتوانیم از چندین دهه تحقیق و صدها مطالعه بر روی موضوع عملکرد معاملاتی بیاموزیم. راز افتخار نه تنها در کارایی، بلکه در عملکرد اصولی برای داشتن کارایی بهتر نهفته است. به عقیده من، پیشرفت بزرگ بعدی در فناوری معاملاتی ایجاد محیط یادگیری پویایی است که عملکردی مانند معادل الکترونیک کتابهای شطرنج خواهد داشت. پلتفرمهای آموزشی حاضر با فناوری آینده شباهت بسیاری خواهند داشت، که البته این امر برای افرادی که پیشرفت شخصی را دنبال میکنند از اهمیت کمی برخوردار است. آین راند دریافته است که مهمترین گامی که باید برداشته شود مبارزه برای آینده است، بهنحویکه امروز با آن زندگی میکنید. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده