Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ واقعاً ..:w58: تا حالا از این زاویه به مسئله نگاه نکرده بودم ... :JC_thinking: همیشه موقع بحث ها باید یک نقاله دستت باشه،تا بتونی از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنی. فقط زاویه 45 درجه و 90 درجه نباشه. مثلا من الان از زاویه 63 درجه نگاه کردم. 4 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ همیشه موقع بحث ها باید یک نقاله دستت باشه،تا بتونی از زوایای مختلف به موضوع نگاه کنی. فقط زاویه 45 درجه و 90 درجه نباشه. مثلا من الان از زاویه 63 درجه نگاه کردم. از زاویه 37 درجه هم نگاه کردم چیزی مشخص نبود ... 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ از زاویه 37 درجه هم نگاه کردم چیزی مشخص نبود ... خوب چون سینوس معکوس گرفتی،به 37 رسیدی و از این زاویه دیدی. عدد 63 یادآور نکات مهمی است. :JC_thinking: که معادل کسینوس معکوسی بود که بنده از یکسری دیتاها به دست آوردم. 3 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ نه بابا جان.. بصیرتت ته کشیده ها..... طرف گامبو میشود،تامشخص شود،چقدر میتواند خود را جمع کند تا با نا محرم تماس حاصل نکند. تمامی گامبوهای مذهبی که خود را در تاکسی یا مترو یا.... به ملت میمالانند،در سرای باقی،درون آبمیوه گیری چلانده میشوند تا هرچی این دنیا لذت بردن اونجا از تنشون در بیاد. :zadan: یا اسی من رو عف بفرما به خاطر کاهش بصیرتم فکر کنم اثرات روزه و ماه رمضان است :banel_smiley_52: یا اسی دلیل این چاق و گامبو بودن این افراد مذهبی چیست اگر یک سر به مکان های مذهبی بزنید به راحتی می تونید تبلیغ انرژی و فراتر از انرزی رو تهیه بنمایید :icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ یا اسی دلیل این چاق و گامبو بودن این افراد مذهبی چیست اگر یک سر به مکان های مذهبی بزنید به راحتی می تونید تبلیغ انرژی و فراتر از انرزی رو تهیه بنمایید :icon_pf (34): گروهبان گارسیاها در این قشر فراوانند و ملت را در تاکسی و سطح شهر و.....زجر میدهند. خوب وقتی خوابیدن در این ماه مبارک،عبادت محسوب بشه،چرا که گامبو نشی؟ مال مفت و دل بی رحم اینچنین میکند.... یک خاطره شیرین روزهای حــوزه هم بگم خدمتتان: یادمان میاد،به یکی از طــلبه ها سر کلاس گفتیم،بگو شامپو. طلبه گفت شامپو. ما هم گفتیم بپر بغل گامبو..... 7 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ گروهبان گارسیاها در این قشر فراوانند و ملت را در تاکسی و سطح شهر و.....زجر میدهند. خوب وقتی خوابیدن در این ماه مبارک،عبادت محسوب بشه،چرا که گامبو نشی؟ مال مفت و دل بی رحم اینچنین میکند.... یک خاطره شیرین روزهای حــوزه هم بگم خدمتتان: یادمان میاد،به یکی از طــلبه ها سر کلاس گفتیم،بگو شامپو. طلبه گفت شامپو. ما هم گفتیم بپر بغل گامبو..... پس گویا جریان گامبو بودن سابقه تاریخی دارد 2 لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ یاد یه خاطره ای افتادم ! یه روز سوار یه تاکسی شدم ! جلو که پر بود ! عقبم دو تا زن چاق نشسته بودن !خلاصه منم رفتم به زور خودمو چاپوندم تو ماشین ! ( ماشین نبود خو !!!) خلاصه پیاده که شدم پرس شده بودم ! البته میدونم ربطی به موضوع نداشت ! همینجوری گفتم یه چیزی پرونده باشم ! 5 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ حالا چیکار میشه کرد؟ برید از تاکسی رانی شکایت کنید که بیشتر از 3 مسافر سوار نکنن...چاره ی دیگه ای به ذهنم نمیرسه...چون تا بوده چنین بوده،تا هست چنین است! شما چند نفر تو خیابون دیدید که موقع سبز شدن چراغ قرمز(خودروها) پشت خط کشی بایستن؟ شما چند نفر تو خیابون دیدید که به افراد مسن تو حمل وسایلشون کمک کنن؟ شما چند نفر تو خیابون دیدید که از پیاده روی سمت راست حرکت کنن؟ شما چنتا وانتی رو میشناسید که برای فروش جنسای بنجولشون از بلند گو استفاده نکنن؟ وقتی مردم به حقوق خودشون قانع نیستن،بهترین کار بیخیال شدنه... :smiley (18): لینک به دیدگاه
ata2009 348 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ بو رو که نگو ... یه بار از تاکسی پیاده شدم حدود 15 دقیقه وسط آفتاب پیاده روی کردم تا خونه ... یه بار که با اتوبوس داشتم از تهران برمیگشتم نرسیده به فیروزکوه بوی جوراب اومد انگاری یه 300 سالی نشسته بودنش بوی گربه مرده میداد ....راننده گفت که هر کی هست کفششو بپوشه ... بعد از فیروزکوه تا خود ساری بوی جوراب خفه مون کرده بود ... وسطای راه شوفره (که خیلی هم باحال بود) بلند شد پای مسافرا رو بو می کرد .... خلاصه اینکه مجرم پیدا نشد ولی اون آخرین باری بود که با اتوبوس سفر کردم ... دیگه سوار نشدم .. اتوبوسو نگو اوون که دیگه افتضاحه 2 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ اتوبوسو نگو اوون که دیگه افتضاحه دوروغ نگو...تو تو عمرت اوتوبوس ندیدی که! تمام مسیرا رو تاکسی دربست میگیری....وضی خوشلار واردا! لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ جالبه گاهی علاوه بر اینکه طرف چاق هست،وسط تاکسی می شینه(در حالی که نفر اولیه که سوار شده) و دو نفر دیگه مجبورن در 2/1 باقی مانده از فضای تاکسی به صورت mp3 بشینن و مصیبت وقتیه که این دو نفر یک آقا و یک خانم باشن!!!در این جور مواقع که من ترجیح می دم از تاکسی پیاده شم! جالب تر اینه که از وقتی یارانه ی گاز و بنزین رو برداشتن دیگه تاکسی اصلا پیدا نمی شه!:icon_pf (34):یا مجبوری با شخصی بری یا با اتوبوس یا کلی منتظر بمونی تا یه تاکسی پیدا شه!(البته به همه ی دوستان پیشنهاد می کنم در جهت حفظ جان و مال خود به هیچ عنوان سوار شخصی نشید....) 5 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ ما که راحت ایم چشمان رو می بندیدم و به مقصد مورد نظر میرسیم شوما همچنان منتظر اتوبوس و تاکسی بمونید 3 لینک به دیدگاه
ata2009 348 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ دوروغ نگو...تو تو عمرت اوتوبوس ندیدی که!تمام مسیرا رو تاکسی دربست میگیری....وضی خوشلار واردا! تو که وضعین خوش تر ده هر روز با ماشین میری میای روی تاکسی اتوبو س نمی بینی که 1 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ ما که راحت ایم چشمان رو می بندیدم و به مقصد مورد نظر میرسیم شوما همچنان منتظر اتوبوس و تاکسی بمونید خجالت نمیکشی؟ یک عمر با اسم مستعار روح اومدی انجمن حالا پزم میدی؟ تو که وضعین خوش تر دههر روز با ماشین میری میای روی تاکسی اتوبو س نمی بینی که :167: لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ الان دو شبه خوابو زندگی نداریم...طرف خیر سرش می خواد عزاداری کنه،تا ساعت 5 صب خوابو از چشمامون میگیره...دیشپ ساعت 4 یارو با وانت اومده هی بوق میزد که زنشو ببره....کم مونده بود با بیل برم سراغش! شبای محرمم که واقعاً دست گلشون درد نکنه...تا شب ساعت 2 با مسجد محلمون هم نوایی میکنن...:icon_pf (34): به نظرتون پلیس میتونه جلوی اینجور همسایه آزاری هارو بگیره؟! به کجا پناه ببریم؟ اصلاً اینا چه ربطی به موضوع تاپیک داشت؟:JC_thinking: لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ الان دو شبه خوابو زندگی نداریم...طرف خیر سرش می خواد عزاداری کنه،تا ساعت 5 صب خوابو از چشمامون میگیره...دیشپ ساعت 4 یارو با وانت اومده هی بوق میزد که زنشو ببره....کم مونده بود با بیل برم سراغش! شبای محرمم که واقعاً دست گلشون درد نکنه...تا شب ساعت 2 با مسجد محلمون هم نوایی میکنن...:icon_pf (34): به نظرتون پلیس میتونه جلوی اینجور همسایه آزاری هارو بگیره؟! به کجا پناه ببریم؟ اصلاً اینا چه ربطی به موضوع تاپیک داشت؟:JC_thinking: تا بوده همین بوده ... تا میخوایم بری یه چی بگیم بهشون یکی بر میگرده میگه فقط همین چند روزه ... این روزا بگذره همه چی برمیگرده به حالت اولش ... اما هیشکی به خودش نمیگه این یارو وقتی چند روز به این کار عادت کرده دیگه ترک عادت موجب مرض میشه و همینجور روشون بیشتر میشه و این ماجرا تمدید میشه و ..... ربط که نداشت ولی میگم تو هم ایشالله اگه خدا بخواد به همین زودی ها خوب میشی ...:there: 2 لینک به دیدگاه
ata2009 348 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ ؟ :167: :167::167::167::167::w00::w00:راست میگم دیگه 1 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ من که تا جایی که بتونم با مترو میرم اگرم تاکسی سوار بشم کیفمو میذارم کنارم غرغرم کنن محل نمیذارم اگرم ببینم طرفم رعایت نمیکنه و همچنان چسبیده به من بهش میگم که جمع و جور تر بشین بعضی از آقایون که ماشالا انگار تمرین 180 بین زانو میکنن! انگار زانوهاشون با دو بار همسان به شدت همدیگه رو دفع میکنن!!!!!:icon_razz: من که درمورد اینجور ادما اگر کیف کنارم و جمع و جور نشستن جواب نده مستقیم بهش میگم جمع بشینه الان دو شبه خوابو زندگی نداریم...طرف خیر سرش می خواد عزاداری کنه،تا ساعت 5 صب خوابو از چشمامون میگیره...دیشپ ساعت 4 یارو با وانت اومده هی بوق میزد که زنشو ببره....کم مونده بود با بیل برم سراغش!کلنگم خوب جواب میده اول کلنگ و امتحان کن شبای محرمم که واقعاً دست گلشون درد نکنه...تا شب ساعت 2 با مسجد محلمون هم نوایی میکنن... به نظرتون پلیس میتونه جلوی اینجور همسایه آزاری هارو بگیره؟! نه نمیتونه چون نمیخواد .... زنگ بزنی میگن بیا پاسگاه شکایت تنظیم کن اول! به کجا پناه ببریم؟ اصلاً اینا چه ربطی به موضوع تاپیک داشت؟:JC_thinking: ماهم یه حسینیه نزدیک خونمون بود هر جمعه نوحه روشن میکرد پشت بلند گو تا ساعت 3-4 بعد از ظهر اعتراض که میکردی کی گوش میداد با پررویی واست براقم میشدن نیرو انتظامیم که شکایت نامه کتبی میخواست! 5 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ من که تا جایی که بتونم با مترو میرم اگرم تاکسی سوار بشم کیفمو میذارم کنارم غرغرم کنن محل نمیذارم اگرم ببینم طرفم رعایت نمیکنه و همچنان چسبیده به من بهش میگم که جمع و جور تر بشین بعضی از آقایون که ماشالا انگار تمرین 180 بین زانو میکنن! انگار زانوهاشون با دو بار همسان به شدت همدیگه رو دفع میکنن!!!!!:icon_razz: من که درمورد اینجور ادما اگر کیف کنارم و جمع و جور نشستن جواب نده مستقیم بهش میگم جمع بشینه منم این کارا رو میکنم اگه ببینم اذیت دارن میکنن ... یه بار هوا شدید بارونی بود پسره کنارم نشسته بود داشت دیگه از حد میگذروند با کمال خونسردی به راننده گفتم این آقا میخوان پیاده شن خودشون زبون ندارن بگن واسه همین چسبیدن به من که به شما بگم ... هیچی دیگه پیاده شد وسط جاده جایی که باید مدتها وامیستاد تا ماشین گیرش بیاد ... 3 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ خجالت نمیکشی؟یک عمر با اسم مستعار روح اومدی انجمن حالا پزم میدی؟ :167: من با اسم مستعار اومدم :w00: عنوانم رونمی بینی :w00: 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده