آخه این چه وضعشه ؟یه کم رعات کنین دیگه ...

[*sepid* 9772]

آهای خانمه آهای آقاهه ...

 

آهای شمایی که وزنتون دوبرابر حد نرماله ( البته نه نرمال از نظر خودتون) چرا وقتی سوار تاکسی میشین خودتونو یه خورده فقط یه خورده ( دقت کنین یه خورده) جمع نمیکنین آخه ... ؟

اگه نمیخواین بهتون سخت بگذره چند تا روش دیگه ای هم هست ... :girl_in_dreams:

اگه صندلی عقب نشستین میتونین کرایه دو نفر رو حساب کنین ... اگه دوست ندارین پول خرج کنین و میخواین صرفه جویی کنین در اینجا دو روش دیگه پیشنهاد میکنم

1- میتونین برین صندلی جلو بشینین که هم خودتون راحت باشین هم اون بدبختی که کنارتون میشینه ..اگه جا نبود سوار نشین برین با ماشین بعدی

2- بهترین روش صرفه جویی هم اینه که بابا کمتر خرج شکمتون کنید .

نتیجه ی این سه روش این میشه که یکی مثل من وقتی از ماشین پیاده میشه قیافه ش شبیه قورباغه پرس شده نباشه و تو خیابون تلو تلو نخوره و با کله نره تو در و دیوار که ملت فکر کنن ماه رمضونی مست کرده ...

 

 

یه نکته ای هم بگم خدمت شما که راننده هستین ...

برادر من وقتی میبینی یه آدم با اون عظمت نشسته و بقل دستش یکی دیگه که این دو تا در کنار هم فیل و فنجونن یا نفر سوم رو سوار نکن یا وقتی سوار میکنی چشاتو وا کن ببین کی سوار میشه ... ورندار یکی با 2 برابر عظمت اولی سوار کنی ...

 

 

پیشاپیش از همکاری شما کمال تشکر را دارم:wubpink:

 

 

باتشکر *sepid*

 

 

 

 

 

[sadafv 6584]

به نکته ی بسیار خوبی اشاره کردی سپیده جان....ممنون

اگر هرکس رعایت افراد دیگر رو بکنه و علاوه بر حق و حقوقش ، وظایفش رو هم بشناسه و کمی هم مراعات رو چاشنی این اطلاعات بکنه دیگه فکر نکنم مشکلی پیش بیاد....

[*sepid* 9772]

به نکته ی بسیار خوبی اشاره کردی سپیده جان....ممنون

اگر هرکس رعایت افراد دیگر رو بکنه و علاوه بر حق و حقوقش ، وظایفش رو هم بشناسه و کمی هم مراعات رو چاشنی این اطلاعات بکنه دیگه فکر نکنم مشکلی پیش بیاد....

 

متشکرم عزیزم ..

این نکته، خاطره ی دیروزم بود :ws54:

[Sepideh.mt 17530]

منم این مشکل رو دارم تو تاکسی که له میشم اصلا انگار دیده نمیشم قشنگ رو سرو کول من میشینن

 

حالا تو اتوبوس و مترو جالبه

مثلا دارم میرم دانشگاه یه کوله همرامه،طرف میخواد رد شه بره سمته در عظمتشم ده ها برابر منه بیچاره تا دمه در به جونه منو کولم غر میزنه که کولت جلو راهو گرفته

آخر مجبور میشم بگم من 40 تا دیگه ازاین کوله ها بندازم نصف اندام ورزشکاریه شما که نمیشم آخه

کیفمم بزرگ نیستاتقریبا هیچی توش نیست جز جزوه و جامدادی فکر نکنین از این کوله گنده ها با خودم میبرم مردم راست میگن

تازه خیلی جاها اصلا نمیبینن منو بهم تکیه میدن

هرچیم خودمو جابه جا میکنم که طرف بفمه انگار نه انگار تازه مثه اینکه فکر میکنه به ماساژور تکیه داده

 

[میلاد 24047]

همه مشکلات خودشونو دارند

اونا هم نمیخوان کسی رو اذیت کنن که....دست خودشون نیست...شما هم تحمل کنین حالا بیچاره ها گناه دارن

[TrueBlue 1583]

به نکته ی بسیار خوبی اشاره کردی سپیده جان....ممنون

اگر هرکس رعایت افراد دیگر رو بکنه و علاوه بر حق و حقوقش ، وظایفش رو هم بشناسه و کمی هم مراعات رو چاشنی این اطلاعات بکنه دیگه فکر نکنم مشکلی پیش بیاد....

 

اگه هر کس همه این کارا رو بکنه که دیگه اینجا ایران نیست :4chsmu1:

[Artaria 13629]

مرسی موضوع خوبیه

یه چیز دیگه هم هست اینه که مثلا داری میری دانشگاه، یه لباس درست حسابی میپوشی و حالا با کلی عطر و ادکلن و .... میشینی تو تاکسی، یهو یکی میشینه بغل دستت مثلاً مکانیکه، لباساش روغنی و همشم میگیره به لباست ، اونوقته که دیگه آدم نمیدونه چیکار کنه، حالا فک کنین اگه یه سمینار و یا یه جلسه مهم هم داشته باشین .... دیگه فاجعه است.

 

البته اینم بگم این افراد که گفتم مثلاً همون آقای مکانیک، خب کلی زحمت میکشه و از راه حلال نون خونوادشو در میاره و قابل احترامه، امیدوارم حرفم باعث بی احترامی نشده باشه

[pianist 31129]

یه نکته ای هم بگم خدمت شما که راننده هستین ...

برادر من وقتی میبینی یه آدم با اون عظمت نشسته و بقل دستش یکی دیگه که این دو تا در کنار هم فیل و فنجونن یا نفر سوم رو سوار نکن یا وقتی سوار میکنی چشاتو وا کن ببین کی سوار میشه ... ورندار یکی با 2 برابر عظمت اولی سوار کنی ...

 

 

راننده کاری به این حرفا نداره وقتی ماشین پر شد گازشو میگیره میره!

[Ehsan 112346]

یعنی فکر میکنی اونکه روت میوفتن تصادفیه؟

 

حالا از زن های چاق بیشتر ناراحتین یا مردهای گامبو؟

 

من که مشکل را در جایی دیگر میبینم.

[*sepid* 9772]

یعنی فکر میکنی اونکه روت میوفتن تصادفیه؟

 

حالا از زن های چاق بیشتر ناراحتین یا مردهای گامبو؟

 

من که مشکل را در جایی دیگر میبینم.

 

اول یه خانمه سوار شد که حتی یه سانت هم از جاش تکون نخورد( سر 50 تومن کرایه با راننده داشت دعوا میکرد ، ) بعدش من .. نفر سوم هم یه آقاهه .... اونم چه ماشینی ..... پراید :ws54:

 

مشکل در چیه ؟

[Ehsan 112346]

اول یه خانمه سوار شد که حتی یه سانت هم از جاش تکون نخورد( سر 50 تومن کرایه با راننده داشت دعوا میکرد ، ) بعدش من .. نفر سوم هم یه آقاهه .... اونم چه ماشینی ..... پراید :ws54:

 

مشکل در چیه ؟

اگر طرف خانم باشه و شما هم خانم،خوب چاقی میتونه یک عامل باشه.

 

اما اگه طرف بغل دستیتون مردکی باشد،زیاد ربطی به چاقی نداره به نظر من.

[*sepid* 9772]

اگر طرف خانم باشه و شما هم خانم،خوب چاقی میتونه یک عامل باشه.

 

اما اگه طرف بغل دستیتون مردکی باشد،زیاد ربطی به چاقی نداره به نظر من.

 

اینو قبول دارم ...

ولی وقتی هر دو علت با هم وجود داشته باشه ..یکی مثل من باید چیکار کنه ؟ اونم تو مسیر بین دو تا شهر .... اونم ساعت 8.5 شب :banel_smiley_52:

[Ehsan 112346]

اینو قبول دارم ...

ولی وقتی هر دو علت با هم وجود داشته باشه ..یکی مثل من باید چیکار کنه ؟ اونم تو مسیر بین دو تا شهر .... اونم ساعت 8.5 شب :banel_smiley_52:

باید تا حد امکان از اونیکه جلو نشسته بخواهی عقب بشینه و خودت بری جلو.

 

من اکثرا میخوام تاکسی سوار بشم،حتی وقتی نفر اول هستم،اگر ببینم خانمی هم در صف هست،میذارم بره جلو بشینه.

[*sepid* 9772]

الان با این حرفهایی که زدیم یعنی اینکه اونا مقصر نیستن و همه تقصیرا گردن اونیه که له میشه ....؟؟؟

[pesare irani 41805]

خوب شما میبینی یه ادم چاخ نشسته تو ماشین چرا سوار می شید

 

این رو هم اخرش به لاغرر ها می گفتی

 

که ای ادم های لاغررر اگر ادم چاخ تو ماشین دیدید سوار نشید

[jonny depp 8297]

باید تا حد امکان از اونیکه جلو نشسته بخواهی عقب بشینه و خودت بری جلو.

 

من اکثرا میخوام تاکسی سوار بشم،حتی وقتی نفر اول هستم،اگر ببینم خانمی هم در صف هست،میذارم بره جلو بشینه.

همه بلند نمیشن بیان پشت بشینن من یدفعه 3 سال پیش تو خیابون راه میرفتم یه ادم ترسناک دیدم انقدر ترسیدم :banel_smiley_52: خیلی چاق بود آب از دهنش می ریخت بیرون خیلی نفس نفس میزد از ترسم فرار کردم اومدم سوار تاکسی شدم دیدم نشسته تو تاکسی:icon_pf (34)::icon_pf (34): همون لحظه یه خانوم چادری سوار شد منم از خدا خواسته اونو گذاشتم وسط از شانس گندم اون خانوم وسط راه پیاده شد که موقع پیاده شدن به من گفت جاتو با آقای جلویی عوض کن ( نمی دونم مرد چیکار کرده بود که این حرف به من زد :banel_smiley_52:) منم به آقای جلویی گفتم یه بار تو کل عمرم به مرد درست و حسابی بر خوردم و اونم قبول کرد رفت پشت نشست اما هر کسی که قبول نمی کنه منم اون روز عجله داشتم نمی تونستم صبر کنم ببینم آیا تاکسی باز گیر میاد یا نه :icon_pf (34):

این راه کار در صورتی که نفر اول نباشی عملی نیست

[میلاد 24047]

الان با این حرفهایی که زدیم یعنی اینکه اونا مقصر نیستن و همه تقصیرا گردن اونیه که له میشه ....؟؟؟

 

مگه قتل اتفاق افتاده که دنبال مقصر میگردی؟

خوب یکی چاقه یکی لاغره

حالا چون تو معمولی هستی باید اینا به خودشون سختی بدند تو راحت باشی؟

هم شما باید رعایت کنید هم اونا

با هم مسالمت آمیز زندگی کنید

[Ehsan 112346]

منم به آقای جلویی گفتم یه بار تو کل عمرم به مرد درست و حسابی بر خوردم و اونم قبول کرد رفت پشت نشست اما هر کسی که قبول نمی کنه منم اون روز عجله داشتم نمی تونستم صبر کنم ببینم آیا تاکسی باز گیر میاد یا نه :icon_pf (34):

این راه کار در صورتی که نفر اول نباشی عملی نیست

 

شما به چند تا آقا تا حالا گفتی،من یک خانم تنها هستم و نمیتونم عقب بشینم.

 

میشه لطف کنین شما عقب بشینین و اون مرد هم قبول نکرده؟

 

به نظر من بالای 80 درصد مردها در اینگونه موارد،جاشون را به زن ها میدن،حتی مردی که آدم خوبی نیست.

[.MohammadReza. 19850]

اما بعضی خانوم ها هم هستند که همه رو به چشم بد نگاه میکنن

من یه بار سوار تاکسی شده بودم

خیلی عادی هیچ تماس فیزیکی هم با بغل دستیام نداشتم

خانمه یه جوری برخورد میکرد که انگار بهش تجاوز شده

[alimec 23102]

این اتفاقات و مشابه تو تاکسی و سواری زیاد برام افتاده

تاکسی: این که چندین بار پیش اومد از بوی عرق طرف داشتم خفه می شدم

سواری:یه بار سمت راستم یه فرد فوق العاده چاق بود سمت چپم یه دختره/وسطای راه دختره شروع کرد به معرکه گرفتن. آقا این چه وضعشه رعایت کن و... من حالا اعصابم داغوووون گفتم خانم اگه سواری براتون سخته آژانس بگیرید. اصلا حوصله نداشتم توضیح بدم و... (به مرتضی علی قسم اصلا هیچ منظوری نداشتم و دختره ظنش بی خود بود)

سواری:وای دختره مث اینکه خوب نخوابید بود خوابش گرفته بود قشنگ بهم تکیه داده بود:icon_pf (34):آخر مسیر که داشتم پیاده می شدم خوف این داشتم که با سر بره رو صندلی که البته رفت! و از خواب سنگینش بیدار شد. من چاره ای نداشتم خب