رفتن به مطلب

25 قانون برای انضباط درمعاملات ( 1 )


*Mahla*

ارسال های توصیه شده

25 قانون برای انضباط درمعاملات

 

 

business_solutions.jpg

 

موفقيتی که یک معامله‌گر در بازار به‌دست می‌آورد مستقيما به نظم او در معاملاتش وابسته است. 90 درصد این بازی داشتن انضباط است. فرمول آن خيلی ساده‌ است: معامله با انضباط و شما موفق خواهيد شد؛ معامله بدون انضباط و شما شکست خواهيد خورد. من نزدیک به 20 سال یک معامله‌گر در تالار معاملات شيکاگو بوده‌ام .طی دوران موفقيتم در این حرفه به‌عنوان یک اسکالپر در سه نوع بازار مختلف فعاليت داشته‌ام.

معامله در زمينه اوراق قرضه در تالار معاملات شيکاگو٬ معامله بر روی سهام S&P 500 در مبادلات بازرگانی شيکاگو و معاملات فیوچرز بر روی طلا در بازار بورس لندن .

در صورتی‌که فرصت داشته باشم، معاملات الکترونيکی آتی بر روی شاخص داو هم انجام می‌دهم .اگر چه ليسانس مدیریت بازرگانی از دانشگاه Denver دارم، اما هرگز خودم را یک دانشجوی با استعداد ندانستم .

تعليم‌یافته تحليل‌های تکنيکال بازار نيستم. قادر به بررسی سطوح فيبوناچی یا مووینگ اوریج بر روی چارت نيستم. تنها قادر به معامله با مقادیری از داده‌ها می‌باشم. تعليم‌یافته تحليل‌های فاندامنتال بازار نيستم. قادر به فهم رابطه بين علل اقتصادی٬ تصميمات بانک فدرال یا حرکات اوراق قرضه نيستم.

با این تفاسير آیا قادرم برای مدت مدید 20 سال در معامله در بازار موفق باشم؟ پاسخ آن ساده است :من با نظم و انضباط معامله می‌کنم و به بازار احترام می‌گذارم .در زمانی که اشتباه می‌کنم، به سرعت از بازار خارج می‌شوم و در زمانی که یک معامله درست انجام می‌دهم حریص نمی‌شوم.

از بردهای کوچک خرسندم و باخت‌های کوچک را می‌پذیرم. به‌عنوان یک مربی به شاگردانم توصيه می‌کنم که به دو چيز توجه داشته باشند :1) انضباط 2) مدیریت نسبت سود به ضرر.

یکی از بهترین معامله‌گران تالار معاملاتی شيکاگو از من یک مربی ساخت .نام او دیوید گلدبرگ بود. دیوید یک اسکالپر در زمينه معاملات گندم بود و همچنين مدیر گلدبرگ بروز .دیوید به من قوانين انضباط در معامله‌گری را آموخت. من به توصيه‌های او گوش کردم و به تدریج بارها و بارها موفق شدم .دانشجویانم حالا یک معلم دارند.

 

 

Cristal.png

چرخه موفقيت :

 

سه فاز مختلف وجود دارد که وقتی در کنار هم قرار می‌گيرند آن را چرخه موفقيت می‌نامیم که این چرخه وابسته به معاملات است.

اولين آنها اطلاعاتمندرجاست .این موارد شامل همه اطلاعات داخلی و خارجی بازار است که معامله‌گر برای تصميمات معاملاتی خود آنها را مورد استفاده قرار می‌دهد .همه معامله‌گران باید از اطلاعاتی که تصميماتی سودمند را در پی دارد استفاده کنند .

مهم‌ترین نوع این اطلاعات، اطلاعات داخلی بازار است .اطلاعات داخلی شامل نمودار قيمت بر حسب زمان است که در هر لحظه در بازار قابل مشاهده می‌باشد. ما تصميمات معاملاتي خود را بر اساس قيمت در زمان حاضر می‌سازیم. در مورد اسکالپ باید به صورت زنده و هر لحظه اطلاعات زمان و قيمت را داشته باشيم که این اطلاعات از طریق کارگزار به کامپيوتر ما منتقل می‌شود و شامل نمودار قيمت و پلت‌فرم معاملاتی می‌باشد. بدون داشتن اطلاعات آنی و لحظه‌ای قيمت و زمان در تاریکی معامله می‌کنيم .

دومين آنها علممکانيکاست .مکانيک چگونگی دسترسی شما به بازار و روشی است که برای ورود و خروج در معاملات خود به کار می گيرید .قبل از اینکه موفقيت در معاملات را تجربه کنيد، باید در این قسمت مسلط باشيد .یک اشتباه کوچک در این بخش می‌تواند هزاران دلار از حساب شما خارج کند .یک معامله‌گر می‌تواند با یک ورود غلط که به صورت غير عمد صورت پذیرفته است تمام روز خود را خراب کند.

باید بر مراحل اجرا تسلط پيدا کنيدالبته این کار مشابه دوچرخه سواری است .مجموعه‌ای از حرکات یکپارچه و بدون فکر در آن لحظه .باید به سرعت و به طور موثر این مراحل را اجرا کنيد، به ویژه اگر شما از یک شيوه اسکالپ در بازار بهره می‌جویيد.

باید به قدری سریع و موثر عمل کنيد که قبل از دیگر معامله‌گران این مراحل را انجام دهيد. به خاطر داشته باشيد سریع‌ترین باشيدتاباقی بمانيد.

سومين و مهم‌ترین بخش در چرخه موفقيت داشتن انضباط است .اگر می‌خواهيد در هر سطحی از معامله‌گری که هستند موفق شوید باید نظم داشته باشيد .انضباط در معامله تمرینی است که باید صد در صد هر زمان و در هر معامله و هر روز صورت پذیرد .

25 قانونی که در ارتباط با انضباط در معامله‌گری در پی م‌آیند را مطالعه کنيد .باید این قوانين را با وضعيت رفتاری خود بارها و بارها مرور کنيد .

باور کنيد یا نه، بسياری از معامله‌گران تحت نظر من و آنهایی که مشتری من هستند این قوانين را هر روز قبل از شروع معاملاتشان مرور می‌کنند. خواندن آنها بيش از سه دقيقه وقت نمی‌گيرد. اگر این تمرین در ذهن شما حک شود، آن به خاطر می‌سپارید که چطور در هر ترید رفتار خودتان را کنترل کنید.

 

1) بازاربه شمامی‌آموزدکه نظم داشته باشيد:

 

هنگامی‌که با نظم و انضباط معامله می‌کنيد، پول بيشتری به‌دست می‌آورید و پول کمتری از دست می‌دهيد .یک حقيقت هميشگی درباره بازار این است که :انضباط= افزایش سود آوری

 

2) هرروزودرهرمعامله منضبط باشيد؛بازاربه شماپاداش خواهد داد،امااگرهميشه منضبط نيستيدادعای انضباط نداشته باشيد:

 

منضبط بودن مهم‌ترین چيز است، نه اینکه فقط گاهی اوقات آن را رعایت کنيد. فرض کنيد که شما ادعای ترک یک عادت بد مثل سيگار کشيدن را دارید .اگر شما ادعای ترک سيگار را دارید، اما گاهی دزدکی سيگاری می‌کشيد، واضح است که سيگار را ترک نکرده‌اید.

اگر در مجموع معاملات خود، از هر 10 معامله در 9 تای آن منضبط هستيد، نمي‌توانيد مدعی باشيد که یک معامله‌گر منضبط هستيد .تنها همان یک معامله‌ای که در آن منضبط نبوده‌اید کافيست تا نتایج کلی معاملات روزانه شما را خراب کند. انضباط باید در تک تک معاملات شما لحاظ شود.

وقتی که گفتم بازار خودش به شما پاداش خواهد داد، این به زمانی باز می‌گردد که شما به جای اینکه لجاجت کنيد و در یک ترید ضررده بمانيد، با ضرر کمتری از آن خارج شوید. فرض کنيم که من در یک معامله 200 دلار ضرر می‌کنم، در صورتی‌که اگر در آن معامله بيشتر مانده بودم 1000 دلار ضرر می‌کردم؛ در اینجا می‌توانم ادعا کنم که با خروج به موقعی که از یک معامله ضررده داشته‌ام 800 دلار به نفع خود کار کرده‌ام.

 

3) وقتی نتایج معاملات خوب نیست حجم را کاهش دهید

تمام معامله‌گران موفق از این قانون پیروی می‌کنند. وقتی با پنج لات معامله می‌کنیم و در حال ضرر دادن می‌باشیم، چرا برای حفظ سرمایه در ترید بعد حجم را کم نکنیم؟

من به شخصه اگر دو ترید ضررده پشت سر هم داشته باشم، حجم ترید خود را به 1 لات کاهش می‌دهم. اگر دو معامله بعدی من سودآور بود، دوباره به سایز استاندارد خودم در معاملات بازمی‌گردم.

مثل کسی که در بازی بیسبال چوب به دست است و دو بار پیاپی در زدن توپ ناموفق عمل کرده است. برای دفعه بعد او سعی می‌کند حرکت چوب را در هنگام ضربه کوتاه‌تر کند تا چرخش بهتری بگیرد و راحت‌تر توپ را بزند. در معامله کردن هم همینطور است:

بعد از باخت لات سایز خود را کاهش دهید تا به شرایط ایده‌آل برسید و بعد از 2 برد مجددا به لات سایز قبلی باز گردید.

 

4) هرگز اجازه ندهید یک معامله برنده به یک معامله بازنده تبدیل شود

همه ما این قانون را می‌شکنیم اگرچه باید هدفمان این باشد که این مورد در آینده کمتر اتفاق بیفتد. چیزی که ما در اینجا درباره آن صحبت می‌کنیم عامل طمع است.

بازار با این حرکت در جهت خواسته شما در زمانی که پوزیشن دارید به شما پاداش داده است. اگرچه شما از بردهای کوچک خسته نیستید.

پس شما بدون هیچ حرکت خاصی به امید یک سود بزرگ‌تر در آن پوزیشن می‌مانید و فقط بازار را تماشا می‌کنید تا زمانی که بازار باز می‌گردد و حرکت در جهت عکس خواسته شما را آغاز می‌کند.

به ناچار حال که شما مردد هستید، پوزیشن وضعیت بدتری پیدا می‌کند و بیشتر در جهت ضرر شما پیشرفت می‌کند و یک ضرر قابل توجه برای شما رقم می‌زند.

احتیاجی به حریص بودن نیست. این فقط یک معامله است. شما می‌توانید معاملات خیلی بیشتری در فرصت‌های بعدی و بعد از آن داشته باشید. همیشه فرصت بودن در بازار وجود ندارد.

به خاطر داشته باشید که هیچ معامله اشتباهی نباید باعث شود که عملکرد شما در یک روز آسیب ببیند. حریص نباشید.

 

5) بزرگ‌ترین ضرر شما نباید بیشتر از بزرگ‌ترین برد شما باشد

روزنگار داشته باشید و تمام معاملاتتان را در آن ثبت کنید. مثلا، اگر می‌دانید که برزگ‌ترین بردتان 5 پیپ و در E-mini S&P 500 بوده است، اجازه ندهید در آن روز یک ترید با ضرر بیش از 5 پیپ داشته باشید.

اگر اجازه بدهید بزرگ‌ترین ضرر شما بیش از بزرگ‌ترین سودتان باشد، در این شرایط بزرگ‌ترین سود را از دست داده‌اید و اجازه داده‌اید که در مجموع دو پوزیشن به ضرر فرو روید. این اصلا خوب نیست.

 

6) یک استراتژی انتخاب کنید و با آن بماید. هر روز از این شاخه به آن شاخه نپرید

این یکی از الزاماتی است که کسانی که با آنها کار می‌کنم باید حتما رعایت کنند. لزوما علاقه‌مند به این نیستم که روش مورد استفاده چه روشی است. اما می‌خواهم مطمئن شوم که آنها برای ورود و خروج در هر معامله از روش خاصی تبعیت می‌کنند. باید حتما یک برنامه داشته باشید.

اگر روشی دارید که خوب عمل نکرده است و در معاملات اخیر نتایج مناسب نداشته است باعث نشود شب به خانه بروید و به‌دنبال یک روش ابداعی دیگر بگردید.

 

7) خودتان باشید، سعی نکنید که شخص دیگری باشید

در تمام سال‌های معامله‌گری‌ام در هیچ معامله منحصربه‌فردی بیش از 50 لات ترید نکرده‌ام. مسلم است که من هم دوست دارم مثل یکی از همکارانم 100 یا 200 لات در هر معامله داشته باشم. اگرچه مهارت‌های روانی و احساسی برای ترید با این حجم را به دست نیاورده‌ام.

بسیار خوب. می‌دانم زمان‌هایی که بین 10 تا 20 لات پوزیشن می‌گیرم، آسوده‌خاطر هستم. اساسا تریدهای بالای 20 لات برای من خوب از آب درنمی‌آید. از لحاظ روانی توانایی مدیریت بالاتر از این لات سایز را ندارم. به ناچار این معامله به سمت ضرر گرایش بیشتری دارد چون از لحاظ احساسی نمی‌توانم همان احساسی را داشته باشم که هنگام 10 لات معامله دارم.

بپذیرید که آرامش شما وابسته به لات سایزی است که در پوزیشن‌هایتان استفاده می‌کنید. شما همانید که هستید.

 

منبع: samanfx

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...