viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ جملات و سخنان دکتر مصدق: "هیچ ملتی در سایه استبداد به جائی نرسید." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص34 ) "دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کار دور کند و پس ازمرگ خود اولادی بیتجریه و بیعمل بگذارد. پس مدتی لازم است که اولاد او مستعد و مجرب کار شوند یا باید گفت که در جامعه افراد در حکم هیچاند و باید آنها را یک نفر اداره کند این همان سلطنت استبدادیست که بود- مجلس برای چه خواستند و قانون اساسی برای چه نوشتند؟- و یا باید گفت که حکومت ملی است و تمام مردم باید غمخوار جامعه و در مقدرات آن شرکت نمایند در این صورت منجی و پیشوا مورد ندارد." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم،ج1/ حسین کیاستوان/ ص34) "ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم،ج1/ حسین کیاستوان/ ص35) "من خودم را برای مملکت میخواهم نه شاه و شاه را هم البته برای مملکت میخواهم." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسینکی استوان / ص147 ) "شاه به موجب قانون اساسی مسئولیتی ندارد و به هیچ وجه من الوجوه در امور مملکتی حق دخالت ندارند." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص147) "ما باید همان سیاستی را پیروی کنیم که نیاکان ما میکردند. اگر معلومات آنها به قدر ما نبود ایمانشان بیشتر از ما بود و به همین جهت توانستند که متجاوز از یک قرن مملکت را بین دو سیاست حفظ کنند و برای ما ذخایری بگذارند که امروز مورد توجه و نظر واقع شود. (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص168) "تاريخ عالم ديگر نشان نميدهد که يکي از افراد مملکت[رضاشاه] اين چنين به وطن خود در يک معامله ۱۶ بيليون و ۱۲۸ هزار ريال ضرر زده باشد[تمدید قرارداد نفت انگلیس] و شايد مادر روزگار ديگر نزايد کسي را که به بيگانه چنين خدمتي کند." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص 177) "من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص178) "ملت ایران آرزومند «توازن سیاسی» است یعنی آن توازنی که در نفع ملت ایران باشد و آن «توازن منفی» است. ملت ایران هیچ وقت با «توازن مثبت» موافقت نمیکند و از اولین روزی که من ارد مجلس شدم با قرارداد مالی و هر عملیاتی که دولتهای بعد از شهریور از نظر «توازن مثبت» نموده بودند مخالفت کردن و اعمال خائنانۀ آنها را به جامعه آشکار نمودم. اگر از نظر «توازن مثبت» هرچه دول مجاور میخواهند بدهند پر واضح است که دول مجاور بسیار خوشوقت میشوند و دولتهای خائن هم خوشوقتی آنها را برای خود سرمایه بزرگی قرار میدهند و آن را به رخ ملت میکشند ولی ملت میداند که با این رویه طولی نخواهد کشید که هرچه دارد از دست بدهد. هیچ کس نمیتواند قضاوت ملت ایران را انکار کند ملت ایران به دولتهائیکه به کشور خیانت نمودهاند به چشم بد مینگرد و هر وقت بتواند خائنین را به چوبه دار میزند. به عقیدۀ من توازن سیاسی وقتی در مملکت برقرار میشود که «انتخابات آزاد» باشد. «توازن منفی» آن نیست که هر دولتی هواخواهان خود را به مجلس بیاورد. «توازن منفی» آنست که در انتخابات دخالت نکنند، در قانون انتخابات تجدید نظر شود و نمایندگان حقیقی ملت که به مجلس رفتند «توازن سیاسی» برقرار شود و هر وقت که موازنۀ سیاسی برقرار شد رفع نگرانی نه از یکی بلکه از دول مجاور عموماً میشود. ای کاش که دول مجاور از نظریات شخصی صرف نظر کنند و به خاطر عالم انسانیت با ما رفتاری جوانمردانه نمایند تا انتظار ایشان از رفاهیت و آسایش ما بهتر تامین شود." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کیاستوان / ص181) myzirzam.in 4 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ از نظر حب جاه، دو بار مرا به رياست دولت دعوت كردند و من به جهاتي نپذيرفتم. اين بار هم به عشق تحقق بخشيدن به امر ملي شدن نفت، رياست دولت را قبول كردم. از نظر حب مال هم در تمام دوران مشروطيت هر خدمتي به من ارجاع شده، حقوق آن را يا نگرفته ام، يا اگر گرفته ام به مصارف امور خيريه رسانده ام. حقوق نخست وزيري در دو سال و چند ماه اخير ـ منظور سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ ـ در حدود صد و ده هزار تومان مي شد كه حواله كردم به بنگاه حمايت مادران و مسلولين بدهند و تمام مخارج دستگاه نخست وزيري را در منزل خود، و مسافرت به امريكا و بعضي تكلفات كه به عهده اين مقام بوده از كيسه خود پرداخته ام. آري محرك من در آنچه كرده ام نه جاه طلبي بوده و نه مال دوستي، بلكه همواره ميخواستم هدف ملت ايران عملي شود و كشور ما همان مقامي را كه داشته مجدداً به دست آورد دفاع دكتر مصدق از نفت در زندان زرهي، حسن صدر، ص ۳۶ و ۳۷ 3 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ بخشی از سخنان زنده یاد داریوش فروهر درباره دکتر مصدق در مراسم ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ مصدق صخرهی غول پیكری بود كه تكیه بر خاك میهن داشت و زیرساخت استواری بود برای هر جنبشی كه پس از او پدید آمد. مصدق یك خاطرهٌ بی مرز است برای ملتی كه همیشه بخش بزرگی از نیروی درهم كوبنده و سازندهٌ خویش را از خاطرههای عاطفی و تاریخی كسب میكند. مصدق چنان بر پیكر استعمار كوبید كه آن را از چند سو شكست. پس از او ، استعمار هرگز نتوانست براستخوانهای بند خوردهٌ خویش تكیه كند و نتوانست فخرمندانه نعره برآورد كه بر همه چیز چیره است و چیره خواهد ماند. یكی میبایست بیاید و بر حصارهای قلعهٌ جادویی استعمار بكوبد و شكافی در آن پدید آورد، مصدق همان كس بود كه چنین كرد مصدق را سالها زمان باید تا آنگونه كه بود بشناسیم و دریابیم ما هنوز مصدق را از پس پرده میبینیم و این چه اندوه بزرگی است برای ما او یك تجربه نو، یك حركت نو و یك قربانی نو در پیشگاه تاریخ بود 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده