رفتن به مطلب

جملات و سخنان دکتر مصدق


viviyan

ارسال های توصیه شده

جملات و سخنان دکتر مصدق:

 

329b0b7781c84a939f9e.jpg

 

"هیچ ملتی در سایه استبداد به جائی نرسید." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص34 )

 

"دیکتاتور شبیه پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کار دور کند و پس ازمرگ خود اولادی بی­تجریه و بی­عمل بگذارد. پس مدتی لازم است که اولاد او مستعد و مجرب کار شوند یا باید گفت که در جامعه افراد در حکم هیچ­اند و باید آنها را یک نفر اداره کند این همان سلطنت استبدادیست که بود- مجلس برای چه خواستند و قانون اساسی برای چه نوشتند؟- و یا باید گفت که حکومت ملی است و تمام مردم باید غمخوار جامعه و در مقدرات آن شرکت نمایند در این صورت منجی و پیشوا مورد ندارد." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم،ج1/ حسین کی­استوان/ ص34)

 

"ما نمایندگان قبل از هر چیز باید به ایران نظر کنیم و منافع عموم را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم،ج1/ حسین کی­استوان/ ص35)

 

"من خودم را برای مملکت می­خواهم نه شاه و شاه را هم البته برای مملکت می­خواهم." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین­کی استوان / ص147 )

 

"شاه به موجب قانون اساسی مسئولیتی ندارد و به هیچ وجه من الوجوه در امور مملکتی حق دخالت ندارند." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص147)

 

"ما باید همان سیاستی را پیروی کنیم که نیاکان ما می­کردند. اگر معلومات آنها به قدر ما نبود ایمانشان بیشتر از ما بود و به همین جهت توانستند که متجاوز از یک قرن مملکت را بین دو سیاست حفظ کنند و برای ما ذخایری بگذارند که امروز مورد توجه و نظر واقع شود. (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص168)

 

"تاريخ عالم ديگر نشان نمي‌دهد که يکي از افراد مملکت[رضاشاه] اين چنين به وطن خود در يک معامله ۱۶ بيليون و ۱۲۸ هزار ريال ضرر زده باشد[تمدید قرارداد نفت انگلیس] و شايد مادر روزگار ديگر نزايد کسي را که به بيگانه چنين خدمتي کند." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص 177)

 

"من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم چون تفکیک مسائل سیاسی از اقتصادی مشکل است." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص178)

 

"ملت ایران آرزومند «توازن سیاسی» است یعنی آن توازنی که در نفع ملت ایران باشد و آن «توازن منفی» است. ملت ایران هیچ وقت با «توازن مثبت» موافقت نمی­کند و از اولین روزی که من ارد مجلس شدم با قرارداد مالی و هر عملیاتی که دولت­های بعد از شهریور از نظر «توازن مثبت» نموده بودند مخالفت کردن و اعمال خائنانۀ آنها را به جامعه آشکار نمودم. اگر از نظر «توازن مثبت» هرچه دول مجاور می­خواهند بدهند پر واضح است که دول مجاور بسیار خوشوقت می­شوند و دولت­های خائن هم خوشوقتی آنها را برای خود سرمایه بزرگی قرار می­دهند و آن را به رخ ملت می­کشند ولی ملت می­داند که با این رویه طولی نخواهد کشید که هرچه دارد از دست بدهد. هیچ کس نمی­تواند قضاوت ملت ایران را انکار کند ملت ایران به دولت­هائیکه به کشور خیانت نموده­اند به چشم بد می­نگرد و هر وقت بتواند خائنین را به چوبه دار می­زند. به عقیدۀ من توازن سیاسی وقتی در مملکت برقرار می­شود که «انتخابات آزاد» باشد. «توازن منفی» آن نیست که هر دولتی هواخواهان خود را به مجلس بیاورد. «توازن منفی» آنست که در انتخابات دخالت نکنند، در قانون انتخابات تجدید نظر شود و نمایندگان حقیقی ملت که به مجلس رفتند «توازن سیاسی» برقرار شود و هر وقت که موازنۀ سیاسی برقرار شد رفع نگرانی نه از یکی بلکه از دول مجاور عموماً می­شود. ای کاش که دول مجاور از نظریات شخصی صرف نظر کنند و به خاطر عالم انسانیت با ما رفتاری جوانمردانه نمایند تا انتظار ایشان از رفاهیت و آسایش ما بهتر تامین شود." (سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 1/ حسین کی­استوان / ص181)

 

 

myzirzam.in

  • Like 4
لینک به دیدگاه

از نظر حب جاه، دو بار مرا به رياست دولت دعوت كردند و من به جهاتي نپذيرفتم. اين بار هم به عشق تحقق بخشيدن به امر ملي شدن نفت، رياست دولت را قبول كردم. از نظر حب مال هم در تمام دوران مشروطيت هر خدمتي به من ارجاع شده، حقوق آن را يا نگرفته ام، يا اگر گرفته ام به مصارف امور خيريه رسانده ام. حقوق نخست وزيري در دو سال و چند ماه اخير ـ منظور سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ ـ در حدود صد و ده هزار تومان مي شد كه حواله كردم به بنگاه حمايت مادران و مسلولين بدهند و تمام مخارج دستگاه نخست وزيري را در منزل خود، و مسافرت به امريكا و بعضي تكلفات كه به عهده اين مقام بوده از كيسه خود پرداخته ام. آري محرك من در آنچه كرده ام نه جاه طلبي بوده و نه مال دوستي، بلكه همواره مي‍خواستم هدف ملت ايران عملي شود و كشور ما همان مقامي را كه داشته مجدداً به دست آورد

 

دفاع دكتر مصدق از نفت در زندان زرهي، حسن صدر، ص ۳۶ و ۳۷

  • Like 3
لینک به دیدگاه

بخشی از سخنان زنده یاد داریوش فروهر درباره دکتر مصدق

در مراسم ۱۴ اسفند ۱۳۵۷

 

318efa831d07477a8b82.jpg

مصدق صخره‌ی غول‌ پیكری بود كه تكیه بر خاك میهن داشت و زیرساخت استواری بود برای هر جنبشی كه پس از او پدید آمد.

مصدق یك خاطره‌ٌ بی ‌مرز است برای ملتی كه همیشه بخش بزرگی از نیروی درهم كوبنده‌ و سازنده‌ٌ خویش را از خاطره‌های عاطفی و تاریخی كسب می‌كند.

 

مصدق چنان بر پیكر استعمار كوبید كه آن را از چند سو شكست. پس از او ، استعمار هرگز نتوانست براستخوان‌های بند خوردهٌ خویش تكیه كند و نتوانست فخرمندانه نعره برآورد كه بر همه ‌چیز چیره است و چیره خواهد ماند. یكی می‌بایست بیاید و بر حصارهای قلعهٌ جادویی استعمار بكوبد و شكافی در آن پدید آورد، مصدق همان كس بود كه چنین كرد

 

مصدق را سال‌ها زمان باید تا آنگونه كه بود بشناسیم و دریابیم ما هنوز مصدق را از پس پرده می‌بینیم و این چه اندوه بزرگی است برای ما

 

او یك تجربه‌ نو، یك حركت نو و یك قربانی نو در پیشگاه تاریخ بود

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...