هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ آدم اگه بخواد خوشبخت باشه هر جای دنیا می تونه.من احساس می کنم ماها گاهی داریم بهونه میاریم. اونم برای خودمون. منکر وجود کشور گل و بلبل خودمون نیستم. منکر فقر و بی کاری و گرونی و.......نیستم. اما مشکل ماها اینا نیست. بعضی وقتا تبدیل می شیم به آدمایی که انگار هیچ چیز شادمون نمی کنه. همین الان اگه تک تک ما رو از این جا بردارن و 5 دقیقه دیگه بزارن تو کانادا فقط 50 درصد مشکلمون حله. 50 درصدش هنوز سرجاشه. اونم خودمونیم. ما فراموش می کنیم که هرجا هم بریم خودمون رو با خودمون بر می دایم می بریم!! با امید به زندگی نگاه کردن خوبه اما نباید واقعیت را کتمان کرد الان اگه بریم کانادا ممکن زیاد تغییری نکنیم اما اگه از اول بودیم چه ؟ شاید همون 5 در صد که شما میگید دلیل اصلی ان 50 درصد باشه...حرف از شانسه و شانسم یعنی قرار گرفتن در بهترین موقعیت برای استفاده از فرصت ها و اینم مثل روز روشنه که ایران الان ما موقعیت خوبی نه در دنیا بلکه در مطقه خودمون وکشورهای همسایه حتی عربی هم نداره ...نبایدگفت چون تو این مملکت هستند کسایی که اول کنکور و المپیاد میشن پس ما که نشدیم تقصبر خودمونه بحث اینه که شرایط کلی ایران برای همه از فقر گرفته تا دارا از کارگر تا دانشمند هزینه بر تر و انرژی گیر تر از جا های دیگه دنیاست و گرنه حرفی نیست که ادم باید خوش بین و همیشه امید وار باشه ولی باید واقعیت ها را پذیرفت 9 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ من واقعا از کسی که پرتم کرد تو این دنیا ممنونم که تو شاخ آفریقا دنیا نیومدم. یا تو خانواده ای که در 12 سالگی شوهرم بدن. یا وسط عربا که تو 15 سالگی بشم زن سوم یه شیخی. اینام خودشون شانسای بزرگی هستن. البته مثلا دنیا اومدن تو خانواده سلطنتی سوئد لابد یه پارتی کلفتی میخواسته که من نداشتم. منم همینطور! فقط کاش یه ذره اونور تر پرتم میکرد 2 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ کاش من 1400 سال بعد بدنیا میومدم... 3 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ عزیزم اینارو منم از حفظم هر روز که صب ازخواب بیدار میشم به خودم میگم ادم ویژه ادمیه که تو جهمی مثل ایران تو سیستمی مثل سیستم .... بتونه شاد باشه و سربلند و باشرف زندگی کنه ولی منظورم از اوردن دو تا نقشه اینا نبود منظورم اینه ما حتی اگه بهترین کشور دنیام بشیم درست وسط کشورهایی گیر کردیم که هزار تو پیچیده در افکار متحجر و پوسیده و دین زده و تروریست نگری هستن با امید به زندگی نگاه کردن خوبه اما نباید واقعیت را کتمان کرد الان اگه بریم کانادا ممکن زیاد تغییری نکنیم اما اگه از اول بودیم چه ؟ شاید همون 5 در صد که شما میگید دلیل اصلی ان 50 درصد باشه...حرف از شانسه و شانسم یعنی قرار گرفتن در بهترین موقعیت برای استفاده از فرصت ها و اینم مثل روز روشنه که ایران الان ما موقعیت خوبی نه در دنیا بلکه در مطقه خودمون وکشورهای همسایه حتی عربی هم نداره ...نبایدگفت چون تو این مملکت هستند کسایی که اول کنکور و المپیاد میشن پس ما که نشدیم تقصبر خودمونه بحث اینه که شرایط کلی ایران برای همه از فقر گرفته تا دارا از کارگر تا دانشمند هزینه بر تر و انرژی گیر تر از جا های دیگه دنیاست و گرنه حرفی نیست که ادم باید خوش بین و همیشه امید وار باشه ولی باید واقعیت ها را پذیرفت بله. بله. کاملا درسته. من حرف های هر دو شما رو کاملا تایید می کنم. چون خودم هم از داخل همین کشور الان کانکت شدم. آرش جان صد البته که اگر ما از همون اول اون جا بودیم زندگیمون خیلی بهتر بود و ایران الانمون موقعیت نه تنها بد بلکه افتضاحی داره. و سارا جان صد البته که الان تو افکار متحجرانه گیر کردیم و بین کشورهایی گیر کردیم که به مراتب از این جا وحشتناک تر. اما پست قبلی خودم رو هم چنان تایید می کنم!!!! شعار هم ندادم. حسیه که بهش رسیدم. این که این روزا تلویزیون رو باز می کنی فقط خبر های این چنینی، روزنامه که می خری همین. سوار تاکسی می شی همین حرف ها از زبون کنار دستیت یا غرغر با خودش یا به در بگه دیوار بشنوه، وارد نت می شی همینااااا به کجا داریم می ریم؟ آگاهی دادن خیلی خوبه. تلاش برای تغییر دادن شرایط از اونم بهتره. ولی ما واقعا داریم این کار رو می کنیم؟؟؟؟ یا این که فقط و فقط چیزهایی که خودمون می دونیم اطرافیان هم می دونن و همه هم هم عقیده هستیم رو مدام برای خودمون تکرار می کنیم و به خودمون یادآوری می کنیم که مبادا آهای یادت بره تو چه منجلابی داری زندگی می کنی هااااا و مدام می گیم ، می گیم و می گیم و می گیم و پر می شیم از نفرت و خشم. حرف من دقیقا همینه. باید واقعیت رو پذیرفت. هیچ چیز بهتر از پذیرفتن واقعیت نیست. اگر می تونی و توانش رو داری بسم ا... از این کشور برو. اگر هم نمی تونی همین جا بمون و واقعیت رو بپذیر و در جهت بهبودش تلاش کن. اما خودت رو تخریب نکن. خودآزاری نکن. اگه دنیای بیرون ویرونه حداقل دنیای درونت رو هم ویرون نکن. اینا کلی بودن گفتم. راجع به خیلی ازب تاپیک های مشابه تو انجمن یا تو جامعه !! واقعا شاید به این تاپیک تو هم ربطی نداشت سارا جون. میبخشید که این جا گفتم.:flowerysmile: 3 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ منم همینطور! فقط کاش یه ذره اونور تر پرتم میکرد یه ذره اون ورتر میشه افغانستان و عراق...:ws54: کیلومترشو مشخص کن خواهرم.. کاش من 1400 سال بعد بدنیا میومدم... من هم همیشه دلم میخواست چند قرن دیگه به دنیا میومدم 3 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ یه ذره اون ورتر میشه افغانستان و عراق...:ws54: کیلومترشو مشخص کن خواهرم.. من هم همیشه دلم میخواست چند قرن دیگه به دنیا میومدم نه بابا به سمت غرب یکم بیشتر از یه ذره اونورتر!!طرفای اسپانیا هلند اینا خوبه!! 2 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ بابا انقد ای کاش ای کاش نگین حالا که افتادیم اینجا... :icon_pf (34): بگین الان چه میشه کرد 3 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ بابا انقد ای کاش ای کاش نگینحالا که افتادیم اینجا... :icon_pf (34): بگین الان چه میشه کرد الان میشه 1- با همین وضعیت زندگی کرد...به عبارتی سوخت و ساخت 2- مهاجرت کرد 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ ملت همیشه در صحنه ما رو نیگا. 3 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ ملت همیشه در صحنه ما رو نیگا. کیو میگی دقیقا؟؟ 2 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ الان میشه1- با همین وضعیت زندگی کرد...به عبارتی سوخت و ساخت 2- مهاجرت کرد اونایی که راه دومو ندارن باید بسوزن و بسازن؟ تلاش چی؟ برا رسیدن به حق... 2 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ اونایی که راه دومو ندارن باید بسوزن و بسازن؟تلاش چی؟ برا رسیدن به حق... اگه تو نظام فاسد و امنیتی فایده ای داره حتما اینکار رو بکنید 2 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ اگه تو نظام فاسد و امنیتی فایده ای داره حتما اینکار رو بکنید اگه اینجوری باشه و از ترس جونمون بسوزیم و بسازیم چجوری میتونیم ادعای انسان بودن داشته باشیم؟ 2 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ اگه اینجوری باشه و از ترس جونمون بسوزیم و بسازیم چجوری میتونیم ادعای انسان بودن داشته باشیم؟ ترسیدن بخشی از انسان بودنه شما که خودت پدری چرا اینو میگی؟؟ وقتی تحت هیچ شرایطی تضمینی نیست که من وقتی میخوام اعتراض کنم....روزنامه نگاری کنم...خبر تهیه کنم..فیلم بسازم ... تو انجمن احتماعی - سیاسی دانشگاه فعالیت کنم و همه اینا به دستگیری من منجر نشه خانواده من نباید از امنیت من بترسن؟؟بعد از همه این اتفاقات با چه انگیزه ای این تلاشها ادامه پیدا کنه؟؟ اینایی که من گفتم البته واقعا خیلی جزئی هست...نظاممون خیلییییییی بی بنیاد تر و کثیف تر از این حرفاست.. 6 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ ترسیدن بخشی از انسان بودنهشما که خودت پدری چرا اینو میگی؟؟ وقتی تحت هیچ شرایطی تضمینی نیست که من وقتی میخوام اعتراض کنم....روزنامه نگاری کنم...خبر تهیه کنم..فیلم بسازم ... تو انجمن احتماعی - سیاسی دانشگاه فعالیت کنم و همه اینا به دستگیری من منجر نشه خانواده من نباید از امنیت من بترسن؟؟بعد از همه این اتفاقات با چه انگیزه ای این تلاشها ادامه پیدا کنه؟؟ اینایی که من گفتم البته واقعا خیلی جزئی هست...نظاممون خیلییییییی بی بنیاد تر و کثیف تر از این حرفاست.. فروغ جان اگه همه اینجوری فکر کنن باید از خودمون بیشتر از دیکتاتور بترسیم ... من ترجیح میدم پسرم تو فضای آزادتری زندگی کنه تا خودم بیشتر زندگی کنم. ولی تاریخ نشون داده که هیچ دیکتاتوری پابرجا نمیمونه. بخاطر همین میشه امیدوار بود و حرکتی کرد 2 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ فروغ جان اگه همه اینجوری فکر کنن باید از خودمون بیشتر از دیکتاتور بترسیم ... من ترجیح میدم پسرم تو فضای آزادتری زندگی کنه تا خودم بیشتر زندگی کنم. ولی تاریخ نشون داده که هیچ دیکتاتوری پابرجا نمیمونه. بخاطر همین میشه امیدوار بود و حرکتی کرد شما متوجه منظور من نشدید رضا جان حالا بگذریم منم ترجیح میدم امیدوار باشم... 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ بله. بله. کاملا درسته. من حرف های هر دو شما رو کاملا تایید می کنم. چون خودم هم از داخل همین کشور الان کانکت شدم. آرش جان صد البته که اگر ما از همون اول اون جا بودیم زندگیمون خیلی بهتر بود و ایران الانمون موقعیت نه تنها بد بلکه افتضاحی داره. و سارا جان صد البته که الان تو افکار متحجرانه گیر کردیم و بین کشورهایی گیر کردیم که به مراتب از این جا وحشتناک تر. اما پست قبلی خودم رو هم چنان تایید می کنم!!!! شعار هم ندادم. حسیه که بهش رسیدم. این که این روزا تلویزیون رو باز می کنی فقط خبر های این چنینی، روزنامه که می خری همین. سوار تاکسی می شی همین حرف ها از زبون کنار دستیت یا غرغر با خودش یا به در بگه دیوار بشنوه، وارد نت می شی همینااااا به کجا داریم می ریم؟ آگاهی دادن خیلی خوبه. تلاش برای تغییر دادن شرایط از اونم بهتره. ولی ما واقعا داریم این کار رو می کنیم؟؟؟؟ یا این که فقط و فقط چیزهایی که خودمون می دونیم اطرافیان هم می دونن و همه هم هم عقیده هستیم رو مدام برای خودمون تکرار می کنیم و به خودمون یادآوری می کنیم که مبادا آهای یادت بره تو چه منجلابی داری زندگی می کنی هااااا و مدام می گیم ، می گیم و می گیم و می گیم و پر می شیم از نفرت و خشم. حرف من دقیقا همینه. باید واقعیت رو پذیرفت. هیچ چیز بهتر از پذیرفتن واقعیت نیست. اگر می تونی و توانش رو داری بسم ا... از این کشور برو. اگر هم نمی تونی همین جا بمون و واقعیت رو بپذیر و در جهت بهبودش تلاش کن. اما خودت رو تخریب نکن. خودآزاری نکن. اگه دنیای بیرون ویرونه حداقل دنیای درونت رو هم ویرون نکن. اینا کلی بودن گفتم. راجع به خیلی ازب تاپیک های مشابه تو انجمن یا تو جامعه !! واقعا شاید به این تاپیک تو هم ربطی نداشت سارا جون. میبخشید که این جا گفتم.:flowerysmile: ... 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ اینکه زاده آسیایی رو میگن جبر جغرافیایی من اومده بودم دقیقا اینو بنویسم 3 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ بله. بله. کاملا درسته. من حرف های هر دو شما رو کاملا تایید می کنم. چون خودم هم از داخل همین کشور الان کانکت شدم. آرش جان صد البته که اگر ما از همون اول اون جا بودیم زندگیمون خیلی بهتر بود و ایران الانمون موقعیت نه تنها بد بلکه افتضاحی داره. و سارا جان صد البته که الان تو افکار متحجرانه گیر کردیم و بین کشورهایی گیر کردیم که به مراتب از این جا وحشتناک تر. اما پست قبلی خودم رو هم چنان تایید می کنم!!!! شعار هم ندادم. حسیه که بهش رسیدم. این که این روزا تلویزیون رو باز می کنی فقط خبر های این چنینی، روزنامه که می خری همین. سوار تاکسی می شی همین حرف ها از زبون کنار دستیت یا غرغر با خودش یا به در بگه دیوار بشنوه، وارد نت می شی همینااااا به کجا داریم می ریم؟ آگاهی دادن خیلی خوبه. تلاش برای تغییر دادن شرایط از اونم بهتره. ولی ما واقعا داریم این کار رو می کنیم؟؟؟؟ یا این که فقط و فقط چیزهایی که خودمون می دونیم اطرافیان هم می دونن و همه هم هم عقیده هستیم رو مدام برای خودمون تکرار می کنیم و به خودمون یادآوری می کنیم که مبادا آهای یادت بره تو چه منجلابی داری زندگی می کنی هااااا و مدام می گیم ، می گیم و می گیم و می گیم و پر می شیم از نفرت و خشم. حرف من دقیقا همینه. باید واقعیت رو پذیرفت. هیچ چیز بهتر از پذیرفتن واقعیت نیست. اگر می تونی و توانش رو داری بسم ا... از این کشور برو. اگر هم نمی تونی همین جا بمون و واقعیت رو بپذیر و در جهت بهبودش تلاش کن. اما خودت رو تخریب نکن. خودآزاری نکن. اگه دنیای بیرون ویرونه حداقل دنیای درونت رو هم ویرون نکن. اینا کلی بودن گفتم. راجع به خیلی ازب تاپیک های مشابه تو انجمن یا تو جامعه !! واقعا شاید به این تاپیک تو هم ربطی نداشت سارا جون. میبخشید که این جا گفتم.:flowerysmile: مریمی واقعیت رو پذیرفت بعدش چی ؟ اما اینکه گفتی یه مسئله ای رو بارها بارها گفتیم و بازم میگیم قبول ولی باور کن گاهی وقتا تکرار یه چیز باعث میشه تا به اهمیت اون پی ببریم باید بازم میگم باید تک تک ماها ما ایرانی ها به این باور برسیم که ایران فعلی شرایط فعلی جهنم زندگیه باید باور کنیم که حقیر شدیم باید باور کنیم شدیم شبیه اون ادمی که از لحاظ ناموسی هربلایی سرمون اوردن ولی بازم خودمون رو زمین دراز می کشیم میگیم بازم حقیرمون کن (ببخش این جوری بیانش کردم ) باید تک تک ما ایرانی ها به این باور برسیم که این شرایط خوب زندگی نیس که داریم بیشتر نمی تونم بگم چون تکرارِِِ ِ تکرار شده میشه ولی این اولین قدمه این حس باید تو تک تک ایرونی ها نهادینه بشه اما این پایان نیس بلکه داشتن این حس شروع راهه فکر می کنی اونایی که جریان اب بازی رو راه انداختن اونایی که کمپین حمایت از کودکان کار و شستن شیشه تو خیابون ولیعصر رو راه انداختن کیا بودن اینا به نظر من ادمای فوق العاده موقعیت شناس و باهوشی بودن که به مسالمت ترین شکل ممکن به امثال منو تو یاد دادن میشه حتی تو این فضای لعنتی بسته نفس کشید و دیکتاتور رو به چالش کشوند دیدی چطور دیکتاتور رو بازی گرفتن و بهش خندین و خندیدیم نافرمانی مدنی به مسالمت ترین شکل ممکن حتی دختری یا زنی که از رو عمد موهاشو بیرون میزاره با وجود تموم این همه توهین ها و تحقیرها و بگیر ببندها داره مبارزه می کنه (البته به شرطی که بدونه واسه چی اینکارو می کنه ) ما باید این چیزای کوچولو رو یاد بگیریم باید خونواده های خودمونو بیدار کنیم مثال میگم پدر من جرات اینو نداره پول قبض اب و برق و .. نده اما بهش گفتم بزار درست روز اخر مهلت پرداخت این کار و بکن خودم روشهای دیگه ای رو برای نشون دادن مخالفتم دارم امتحان می کنم طوری که کمترین اسیب رو بهم برسونه ما باید اینا رو کشف کنیم باید خودمون پا پیش بزاریم حرف من اینه 3 لینک به دیدگاه
داريوش 2148 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۹۰ واسه اينه كه قرون وسطا را خيلي وقته بوسيدن گذاشتن دم كوزه ابشو خاورميانه اي ها بخورن 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده