"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 آرامیدن در آغوش تو موهبت بزرگی است که نصیب من شده چرا که تو تجسمی از یک فرشته پاک و مهربانی دوست داشتنی ,بی آلایش همتای شهاب آسمانی دوستت دارم زیبای من,مرد با احساس بارانی 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 آرامیدن در آغوش تو موهبت بزرگی است که نصیب من شده چرا که تو تجسمی از یک فرشته پاک و مهربانی دوست داشتنی ,بی آلایش همتای شهاب آسمانی دوستت دارم زیبای من,مرد با احساس بارانی یاد تو رفتم اگه رفتی تو زدستم اگه یاد دیگرونی ... من هنوز عاشقت هستم با وجود اینکه گفتی دیگه قهری تا قیامت با تموم سادگی هام گفتم اما به سلامت شاید این خوابه که دیدم هر چه حرف از تو شنیدم قلب ناباور من گفت من به عشقم....نرسیدم! پیش از این نگفته بودی غیر من کسی رو داری توی گریه توی شادی سر رو شونه هاش بذاری تو رو می بخشم و هرگز دیگه یادت نمی افتم برو زیبای عزیزم ... تو گرونی ... من چه مفتم 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 من اگر خودم هم بخواهم قادر نیستم نگاه تورا توصیف کنم چشمان تو صدفی است مملو از مروارید های خوشرنگ احساس.... 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 من اگر خودم هم بخواهم قادر نیستم نگاه تورا توصیف کنم چشمان تو صدفی است مملو از مروارید های خوشرنگ احساس.... سپیده که سر بزند در این بیشه*زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم . پس به نام زندگی هرگز نگو هرگز 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 زمستان فراق با قلب یخ زده اش از راه می رسد اما من قلب خودرا برای تو بهاری, عاشق, مهربان, با احساس حفظ می نمایم و منتظر آمدنت می مانم!! 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 زمستان فراق با قلب یخ زده اش از راه می رسد اما من قلب خودرا برای تو بهاری, عاشق, مهربان, با احساس حفظ می نمایم و منتظر آمدنت می مانم!! میبایست تا زندگی را لغت به لغت فرا گیرم راست از آنگونه که لغت به لغت از یادش میبرند. تو را دوست می دارم برای خاطر فرزانگیت که از آن من نیست تو را برای خاطر سلامت به رغم همه آن چیزها که به جز وهمی نیست دوست میدارم برای خاطر این قلب جاودانی که بازش نمیدارم دوست می دارم 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 من سعی دارم تورا با تمامی واژه های عاشقانه ای که از کودکی تا به حال آموخته ام بسرایم!!! گرچه خود به خوبی می دانم میخواهمکار عبث و بیهوده را به غایت رسانم تو انقدر پاک, زلال , مهربانی که در هیچ واژه ای نمی گنجی ومن آنقدر دلداده ومشتاق که ترجیح میدهم به جای اینکه با کلمات بازی کنم در اغوش تو بیاسایم پس سلیس و روان از مکنونات دلم سخن بگویم 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 من سعی دارم تورا با تمامی واژه های عاشقانه ای که از کودکی تا به حال آموخته ام بسرایم!!! گرچه خود به خوبی میدانم کاری عبث و بیهوده را میخواهم به غایت رسانم تو انقدر پاک, زلال , مهربانی که در هیچ واژه ای نمی گنجی ومن آنقدر دلداده ومشتاق که ترجیح میدهم به جای اینکه با کلمات بازی کنم در اغوش تو بیاسایم پس سلیس و روان از مکنونات دلم سخن بگویم من عاشق چشم توام تو مبتلای دیگری دارم به تقدیر خودم چندیست عادت می کنم تو التماسم می کنی جوری فراموشت کنم با التماس اما تو را به خانه دعوت می کنم گفتی محبت کن برو باشد خداحافظ ولی رفتم که تو باور کنی دارم محبت می کنم 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 میدونی دوستت دارم اما میخواهی رها شی میدونی فقط نو رو دارم اما میخوای جدا شی نمی خواهم مجبورت کنم, نمیخوام فنا شی با من باشی اما بی احساس , بی وفا شی گل من دوست نداری نشو همدم , همزبونم من می خواستم تا ابد نازنین مهربونت بمونم اما بازم برای دل خودمم شده منتظرت میمونم شاید یه روز برگردی بشی عزیز کرده , مرد خونم 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 میدونی دوستت دارم اما میخواهی رها شی میدونی فقط نو رو دارم اما میخوای جدا شی نمی خواهم مجبورت کنم, نمیخوام فنا شی با من باشی اما بی احساس , بی وفا شی گل من دوست نداری نشو همدم , همزبونم من می خواستم تا ابد نازنین مهربونت بمونم اما بازم برای دل خودمم شده منتظرت میمونم شاید یه روز برگردی بشی عزیز کرده , مرد خونم مملو از عطر امید شبها که بی حضور تو خاطرات مشترکمان را با دیدگانی اشکبار مرور میکنم تصویر چشمانی را می بینم که مهربانانه چشم به چشمانم دوخته اند و من برای استشمام عطر تو آن را در آغوش خواهم کشید . کاش می شد با تو و در کنار تو عشق را در آغوش کشید . 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 دستان بی پناهم دستان سخاوت مند تورا می طلبد و در دیدارت لحظه شماری می کند افسوس که تو فارغ زمنی در آرزوی دیگری ... 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 دستان بی پناهم دستان سخاوت مند تورا می طلبد و در دیدارت لحظه شماری می کند افسوس که تو فارغ زمنی در آرزوی دیگری ... یادت باشد دوستت دارم حتی اگر جاییی در قلبت نداشته باشم..... 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 مجنون زیبای من خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ... خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ... خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 مجنون زیبای من خيانت تنها اين نيست كه شب را با ديگري بگذراني ...خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خيانت تنها اين نيست كه دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ... خيانت ميتواند جاري كردن اشك بر ديدگان معصومي باشد دوستت دارم و تو صدايم را مي شنيدي نمي دانم چطور ، کجا و چگونه بايد به تو برسم؟ اي کاش به جاي عکس زيبايت وجود نازنينت پيش رويم بود و حرف هاي نا گفته ام را مي شنيدی به راستي که تو اولين عشق راستينم هستي شايد در گذشته هرگز اينچنين عاشق نشده بودم 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 میخواهم از تو بنویسم میخواهم از تو بخوانم آری از تو!!! که از تبار مجنونی مرا لیلی خود بار آورده ای به من رسم عاشقی را آموخته ای. 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 میخواهم از تو بنویسم میخواهم از تو بخوانم آری از تو!!! که از تبار مجنونی مرا لیلی خود بار آورده ای به من رسم عاشقی را آموخته ای. نمی دانم چه دردیست دوست داشتن … همین که پای کســـی به دنیایت باز می شود پایت از این دنیــــــا بریده می شود … . 1
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 دلـــم گرفته از این روزگاران بــی فروغ از این تکـــرارهای نــــاپـایـان دلم گرفته از این همه کــینه این همه دروغ از این مردمان نـــا مهربان و بی وفـــا دلم برای کوچه پس کوچه های مهربــــانی ها تـــنگ است !!! 1
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 دلـــم گرفته از این روزگاران بــی فروغ از این تکـــرارهای نــــاپـایـان دلم گرفته از این همه کــینه این همه دروغ از این مردمان نـــا مهربان و بی وفـــا دلم برای کوچه پس کوچه های مهربــــانی ها تـــنگ است !!! تا بداني نبودنت آزارم مي دهد... لمس كن نوشته هايي راكه لمس ناشدنيست وعريان... كه ازقلبم برقلم وكاغذ مي چكد... لمس كن گونه هايم راكه خيس اشك است وپر شيار... لمس كن لحظه هايم را... تويي كه نمي داني من چگونه دوستت دارم لمس كن اين با تو نبودنها را ... 2
"nazanin" 3610 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 این شعرها دیگر برای هیچکس نیست. نه دردلم انگار جای هیچکس نیست. انقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست. 2
mani24 29665 ارسال شده در 3 اسفند، 2012 این شعرها دیگر برای هیچکس نیست. نه دردلم انگار جای هیچکس نیست. انقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست. تو تنها با حضورت و این که بودی خودت بودی.. معنای عشق را به من تشنه نمایاندی.. معنای زتده بودن من با تو بودن است . نزدیک..... دور...... رها..... اسیر....... دلتنگ..... شاد....... معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو... همیشه باتو بودن است وبرای تو زیستن است. 2
ارسال های توصیه شده