رفتن به مطلب

سفر به بی نهایت


viviyan

ارسال های توصیه شده

1313208054.jpg

 

اغلب ما آنچنان به مسائل روزمره مشغولیم که فرصت نمی کنیم در مورد سوالات مهمی که هر انسانی با آن روبه روست بیندیشیم، اینکه نقش و جایگاه ما در این جهان چیست؟ اینکه ما از کجا آمده ایم و پس از این به کجا خواهیم رفت؟ و اینکه اکنون در کجای جهان ایستاده ایم و چکار باید بکنیم؟

 

اما هنگامی که از زمین دور می شویم و قدم به عرصه بیکران فضا می گذاریم تازه می فهمیم که ما و مسائلی که اغلب ذهنمان را به خود مشغول کرده اند، چقدر حقیر و ناچیزند و اینکه ما از چه حقایق بینهایتی غافل بوده ایم.

 

حال لطفاً به این تصویر به دقت نگاه کنید. هنگامی که در سال 1990 کاوشگر فضایی وویجر 1 پس از یک سفر فضایی سیزده ساله به مرزهای منظومه شمسی رسیده بود، با فرمانی که توسط کارل ساگان، اخترفیزیکدان مشهور از مرکز کنترل ناسا صادر شد، برای آخرین بار روی خود را به سوی منظومه شمسی بازگرداند تا پیش از خداحافظی، از فاصله شش میلیارد کیلومتری عکسی یادگاری از سیاره ما بگیرد.

 

لطفاً به تصویر به دقت نگاه کنید. آن نقطه کوچک، همانجایی است که ما و شش و نیم میلیارد انسان دیگر هم اکنون بر روی آن زندگی می کنیم. برای آنکه بتوانید این نقطه را که به زحمت دیده می شود تشخیص دهید، دور آن با دایره آبی رنگی مشخص شده است. آن نقطه کوچک وسط دایره، آری آن نقطه کوچک، همانجایی است که همگی ما اکنون بر روی آن هستیم. چقدر در برابر بیکرانگی فضا کوچک و ناچیز است. واقعا عجیب است، عجیب است که ما خودمان را و مسائلمان را در این عالم بیکران، اینقدر بزرگ و مهم می پنداریم.

 

خود کارل ساگان هم تعبیر زیبایی از این عکس دارد که آنرا در زیر می آوریم. ساگان می گوید:

 

"دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه ما اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید، تمام کسانی که می شناسید، تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید، تمام کسانی که وجود داشته اند همگی زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند.

 

برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب، ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند، تمامی شکارچیان و صیادان، تمامی قهرمانان و بزدلان، تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن ها، تمامی پادشاهان و رعایا، تمامی زوج های جوان عاشق، تمامی پدران و مادران، کودکان امیدوار، مخترعان و مکتشفان، تمامی معلمان اخلاق، تمامی سیاستمداران فاسد، تمامی ابرستاره ها، تمامی رهبران کبیر، تمامی قدیسان و گناهکاران تاریخ در آنجا زیسته اند، در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است.

 

زمین ذره ای خُرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده، البته با عظمت و فاتحانه، بیاندیشید. این خونریزان، اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه، توسط ساکنان گوشه ای دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید، چقدر اینان به کشتن یکدیگر مشتاقند، چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند.

 

تمامی شکوه و جلال ما، تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما، توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم، همگی به واسطه این عکس به چالش کشیده می شوند. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بی پایان، هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد دیده نمیشود. زمین، تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جایی نیست، حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. خوشتان بیاید یا نه، زمین تنها جایی است که در آن می توانیم روی پای مان بایستیم.

 

گفته شده که کیهان شناسی، تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این، غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من، این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با همدیگر، و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ، تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم."

 

 

 

منبع:

برای مطالعه متن زبان اصلی سخنان کارل ساگان در مورد تصویر فوق به لینک زیر از ویکیپدیا مراجعه کنید:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

پ.ن: خنده دارترین چیزی با دیدن همچین عکسی به ذهن آدم میرسه فرض وجود خدا و بهشت و جهنمه. تصور کنید تو دنیای به این کوچیکی (زمین) عده ای زندگی میکنن که میگن خدایی وجود داره که دنیاشون رو آفریده و براشون پیامبری فرستاده تا همه مردمان این دنیای کوچیک رو هدایت کنه به راهی که میخواد.

 

یه فیلم دیدم که جودی فاستر توش بازی میکرد، اسمش یادم نیست، جودی فاستر میگه آیا جهان به این عظمت و بزرگی فقط مال ماست؟

عده ای میگن که همچین عظمتی مدیر میخواد! ولی به نظر من اگه مدیر نامرئی و ازلی و همیشگی تصورش ممکن باشه؛ چرا خود به خود به وجود اومدن این همه عظمت تصورش ممکن نیست؟

نظر شما چیست؟ آیا تصور بی خدا بودن این جهان سخته؟

  • Like 10
لینک به دیدگاه

والا ویویان جان، کلی در مورد وجود خدا و عدم وجودش قبل ها در این انجمن بحث شده.

تصور در مورد ابتدای این جهان برای من یکی که تا الان مشکل بوده

چه خود بخود بوجود اومدنش

چه ازلی بودن خداش.

 

فقط منتظرم ببنیم توی نسخه جدید نشریه focus چیزی در مورد خلقت می تونه رو کنه یا نه!

  • Like 5
لینک به دیدگاه
لطفا تو بخش ویژه تاپیکی استارت نکنید. :icon_gol:

 

 

برا اولین بار تو بخش گفتگوی آزاد یه تاپیک زدم، نمیشد نزنید تو برجکم؟ آخه تو پره کاربر تازه وارد که نمیزنن!:banel_smiley_4:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
برا اولین بار تو بخش گفتگوی آزاد یه تاپیک زدم، نمیشد نزنید تو برجکم؟ آخه تو پره کاربر تازه وارد که نمیزنن!:banel_smiley_4:

 

دوست عزیز بخش ویژه مربوط به تاپیکهای منتخب انجمنه که بعد از رای گیری به اونجا منتقل میشه. :a030:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

با پیشرفت علم کسانی که ایمان دارن ایمانشون محکم تر میشه

و کسانی که به وجود خدا ایمان ندارن هم بر اعتقاداتشون محکم تر

 

فقط یه چیز

اگه انسان اشرف مخلوقات باشه، نباید تو یه روز و یه لحظه و یه نقطه بوجود اومده باشه

باید زمان و سرمایه و آزمون و خطای زیادی رو گذرونده باشه تا به این جا برسه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

تصور هیچ چیزی سخت نیست،اگر آدم درک کنه که هر آغازی روزی پایانی داره.

 

حیات،تمامی تلاشش را میکنه که خودش را بر نیستی غلبه بده....

 

اما من خودم وقتی 100 سال پیش تو این دنیا نبودم،چه اتفاقی افتاد،این من من که میگیم،کجا بود؟

 

چرا فکر میکنیم 100 سال دیگه که هیچکدام از این بچه های انجمن هم نیستند،اتفاق خاصی میوفته !!!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...