Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۱ اینم پاورپوینت ارائه شده برای درس سیراندیشه های شهرسازی دانشگاه تهران که توسط نغمه مهدی پور تهیه شده و موضوعاتی از جمله بیوگرافی لوکوربوزیه و عقایدش و فعالیت هاش و نقد فعالیت هایی که داشته و همچنین اثراتی که بر شهرسازی گذاشته و نوشته ها و بیانیه های مهمش رو به صورت خلاصه شامل میشه. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 11 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۱ اینم یه ارائه دیگه درباره لوکوربوزیه که دانشجوهای شهرسازی دانشگاه تهران واسه درس سیر اندیشه های شهرسازی دکتر حبیبی انجام دادن. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۳ شهر تابان یا Ville Radieuse شهر تابان یا Ville Radieuse، طرح کلی تحقق نیافته ی شهریست که توسط لوکوربوزیه طراحی شده است. این طرح معروف برای اولین بار در سال 1924 ارائه شد و در کتابی به همین نام در سال 1933 منتشر شده است. طراحی شامل امکانات موثر در حمل و نقل، فضای سبز انبوه و نور فراوان خورشید میباشد، شهر مورد پیش بینی لوکوربوزیه نه تنها قصد داشته برای ساکنانش یک سبک زندگی تازه و بهتر مهیا نماید، بلکه به ایجاد یک جامعه بهتر نیز کمک کرده است. اگر چه در نظم، تقارن و طبقه بندی، افراطی، سخت و تمامیت خواهانه عمل نموده ولیکن اصول پیشنهادی لوکوربوزیه نفوذ گسترده ای در برنامه ریزی شهر مدرن امروزی داشته است و به توسعه ی سبک خانه سازی پر تراکم منجر گشته است. معماری نیوز: در همراهی با پیشرفت اهداف مدرن (که نابودی سنت را تشویق مینمود)، شهر تابان بر آن بود تا از یک فرضیه ساده پدیدار شود: بر روی زمین های تخریب شده ی بومی شهرهای اروپا ساخته شود. این شهر جدید شامل آسمان خراش های پیش ساخته یکسان با تراکم بالا بود که سراسر یک منطقه وسیع سبز در یک شبکه دکارتی گسترش یافته بودند، و شهر به عنوان یک "ماشین زندگی" عملکرد داشته باشد. لوکوربوزیه شرح می دهد: " شهر امروزی (پاریس) در حال مرگ است به خاطر اینکه طرح بندی آن در تناسب هندسی یک چهارم قرار ندارد؛ نتیجه ی هندسه درست، تکرار است، نتیجه ی تکرار، قالب استاندارد است. فرمِ کامل و بی نقص است." در هسته طرح لوکوربوزیه اندیشه منطقه بندی قرار گرفته بود: تقسیم بندی بخش های این شهر به نواحی تجاری، کسب و کار، سرگرمی و مناطق مسکونی تفکیک شده بود، منطقه کسب و کار در مرکز واقع شده و شامل ابر آسمان خراش های یکسان میشد، هر یک از آنها به ارتفاع 200 متر و ظرفیت مسکونی 500 تا 800 هزار نفر بوده است. در مرکز بخش مدنی شهر عرشه اصلی حمل و نقل قرار داشت، که از آن یک سیستم گسترده قطار زیر زمینی شهروندان را به اطراف مناطق مسکونی منتقل مینمود. مناطق مسکونی که شامل آپارتمان های پیش ساخته بوده و به عنوان "یونیت" شناخته میشدند، هر یک به ارتفاع پنجاه متر میرسیدند، هر کدام از این یونیت ها به تنهایی می توانست 2700 نفر را در خود سکونت دهد و به عنوان یک روستای عمودی عملکرد داشته باشد: امکانات اغذیه و شستن لباس در طبقه همکف مهیا شده بود، یک مهد کودک و یک استخر بر روی پشت بام قرار داشت. ما بین واحد ها نیز یک پارک وجود داشت که به ساکنین اجازه میداد از حداکثر نور طبیعی روز بهره ببرند و درب خانه خود حداقل سر و صدا و نیز امکانات تفریحی داشته باشند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این ایده های افراطی توسط لوکوربوزیه در پیش طرح های خود برای طرح های مختلف برای شهرهایی مانند پاریس، آنتورپ، مسکو، الجزایر و مراکش بیشتر توسعه داده شد. در نهایت در سال 1949 او یک مقام دولتی در هند پیدا نمود و برایش یک طرح "دست آزاد" از مرکز ایالت پنجاب در چندیگار ارائه نمود که اجرایی گشت. در اولین شهر طراحی شده با عقاید لوکوربوزیه در هندوستان، وی سیستم منطقه بندی دقیق خود را اعمال نمود و مجتمع ساختمان کنگره مرکزی، متشکل از دیوان عالی، مجمع قانون گذاری و دبیرخانه را طراحی نمود. ساختمان های مجمع قانون گذاری و دبیرخانه در چندیگار شاید بزرگترین ایده های لوکوربوزیه را می توان در کانسپت پایتخت برزیل، برازیلیا مشاهده نمود، که بر روی یک سایت خالی ارائه شده و توسط رئیس جمهور برزیل ساخته شده است. پس از این فرضیه بکر (که مطلوب لوکوربوزیه بود)، لوسیو کوستا و اُسکار نیمایر شهرهای کاملا منظم هندسی طراحی نمودند که مناطق نمادین دولتی و نواحی یکسان مسکونی را از هم جدا مینمود که به طور کامل متعلق به دولت بودند. با اجرای اصول لوکوربوزیه، کوستا و نیمایر برای ایجاد شهری که اصول عدالت و برابری را تحقق بخشد امیدوار بودند. ساخت و ساز شهر برازیلیا 1956 تاثیر شهر تابان تنها این نبود که برای دنیای طراحی شهری منحصر به فرد بود، در سال 1947 لوکوربوزیه ساختمان معروف Unite d’Habitation را در شهر مارسی طراحی نمود که از شهر تابان الهام گرفته شده بود و شامل 337 واحد آپارتمانی در یک ساختمان به همراه امکانات عمومی بر روی سقف و همکف میشد. با توجه به هزینه های تولید فولاد در اقتصادِ پس از جنگ، Unite d’Habitation از بتن نمایان ساخته شد و منادی ورود سبک بروتالیسم در معماری گشت. در سال های پس از آن، چهار ساختمان مشابه در فرانسه و آلمان ساخته شد. این نوع شناسی، که پاسخی به کمبود مسکن بعد از جنگ ارائه میداد، سپس در سراسر جهان در پروژه های مسکن بی شماری مورد اقتباس قرار گرفت. Unite d’Habitation در شهر مارسی امروزه پس از مدرنیسم، شهرهای ساخته شده توسط لوکوربوزیه به سختی به عنوان آرمانشهر توصیف میگردد. برازیلیا، به عنوان مثال به شدت برای نادیده گرفتن عادات و خواسته های انسانی شهروندان و ارائه نکردن فضاهای عمومی برای برخورد شهری مورد انتقاد قرار گرفته است. علاوه بر این، بلوک های آپارتمانی الهام گرفته از یونیت ها، که امروزه در نزدیکی حومه هر شهر اصلی جا خوش کرده اند تبدیل به محله های رشد جرم و فقر شده اند و بیشترشان به طور کامل بازسازی شده و یا تخریب گشته اند. مجموعه آپارتمان های Pruitt-Igeo ساخته شده در سال 1954 در شهر سنت لوئیس آمریکا که در سال 1972 تخریب گشتند. با این وجود، ایده ی ارائه طرح از طریق برنامه ریزی دقیق همانقدر که در زمان انتشار شهر تابان لوکوربوزیه، درخور و مناسب بود امروزه نیز هست. مسائل مربوط به زندگی سالم، ترافیک، سر و صدا، فضای عمومی و حمل و نقل، که لوکوربوزیه - بر خلاف هر معمار قبل از او - کلی نگرانه خاطرنشان ساخت، همچنان به عنوان دغدغه اصلی برنامه ریزان شهری امروز نیز هست. منبع: معماری نیوز 3 لینک به دیدگاه
masoudfn 15 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۴ لوکوربوزیه در 18 سالگی به سیاحت در اروپا پرداخت. سپس نزد آگوست پره در پاریس کار کرد. (1909-1908) زیر نظر پیتر بهرنز (Peter Behrens) در برلین به کار و تحصیل پرداخت. در 1915 با یک رشته طرح های معماری، راه جدید و اساسی خویش را به سوی مسائل فنی و زیباشناسی ساختمان روشن ساخت و در 1918 برای همیشه در پاریس ماندگار شد. در سالهای بعد طرحهایی برای خانه، آپارتمان و شهر فراهم ساخت که در بیشتر آنها از شکل های صنعتی مانند ساختمان کشتی بخار الهام گرفته بود. در 1921 در طرح خانه های مسکونی، فرم جدیدی در معماری ارائه داد، که نشان دهنده شیوه های نوین ساختمانی بود. در 1923 نخستین ساختمان در نزدیکی پاریس بر پایه قوانین ساختمانی وی بنا شد. در 1946 وابسته گروه بین المللی معماران شد که مسئولیت طراحی ادارات مرکزی سازمان ملل در نیویورک را بر عهده داشت. پس از جنگ جهانی دوم از 1946 تا 52 طرح شهر عمودی را ارائه کرد که بخش هایی از آن را اتحادیه مسکن در پاریس تایید نمود. لوکوربوزیه بی گمان یکی از 4 استاد بزرگ معماری نوین است که شخصیت و شیوه کار ویژه اش تجربه های او را با تجربه های استادان معماری و هنر نوزایی همانند می سازد. اندیشه ها و آثار او را می توان به 4 دوره تقسیم نمود: 1. در دوره نخست همه کوشش او به پیشبرد انبوه سازی در معماری خلاصه می شد که دستاورد آن طرح دومینو( Dom-ino ) در 1915-1914 می باشد. 2. در دوره دوم به شهرسازی روی آورد و ایده ساخت آسمانخراشهایی در میان فضاهای سبز درختان را پی گرفت. شهر معاصر(1922 ) و شهر درخشان (1935) و طرح شهر الجزیره در (1938) مربوط به آن دوره می باشد. تدوین مصوبات منشور آتن(1942)و کتاب چگونه به شهرسازی بیاندشیم نیز جزو این فعالیت ها محسوب می گردد. نمونه ای برگرفته شده از ایده های لوکوربوزیه در فیلم سینمایی Dredd 2012 3. لوکوربوزیه از سالهای1947 تفکرات خردگرایانه خود را تعدیل نموده و به طراحی ساختمان های تندیس گونه و اکسپرسیونیستی پرداخت. اولین اثر او در این زمینه واحد مسکونی مارسی (1952-1947) و اوج آن کلیسای رون شان (1954-1950) می باشد. .4 دوره چهارم فعالیت های او با طراحی شهر چندیگره و ساختمان های عمومی آن آغاز می گردد. طرح هایی که بر معماری مدرن ژاپن تاثیری انکارناپذیر می گذارد. وی تا پایان عمر(1965) سرگرم طراحی و اجرای ساختمانهای شهر چندیگره بود. لوکوربوزیه مولف نوشته های زیادی در باب تشریح افکار خود می باشد، که کتاب چگونه به شهرسازی بیاندیشیم مهمترین اثر او درباره شهرسازی است. از دیگر کارهایش می توان، به سوی معماری ( 1923)، شهرسازی ( 1925) ، منشور آتن (1943)، و پیشنهادهای شهرسازی( 1946) را نام برد. این معمار برجسته جهان در قرن بیستم پس از 78 سال زندگی روز 27 اوت هنگام استحمام طبی در پلاژ «رک برون» فرانسه غرق شد (کان، 1386: 7 ) عوامل موثر بر دیدگاه های لوکوربوزیه : افراد: ((رابطه لوکوربوزیه و معاصرین وی )) لوکوربوزیه را نمی توان به راحتی توصیف نمود. زندگی پیچیده او و تحولاتی که او در مدت زمان زندگیش در دنیای معماری و هنر بوجود آورده است و حجم انبوه آثارش که به ندرت در مورد معمار دیگری دیده می شود، او را به شخصیتی منحصر به فرد بدل ساخته است. (بیکر، 1386: 1) لوکوربوزیه به دلیل نبوغ خود از آغاز ناآرام بود، حتی در دفتر کار هیچ معمار بزرگی زیاد دوام نیاورد و شور فراوان به امور تازه داشت. بین سال های 1909 و 1910 در پاریس در آتلیه «پره» کار کرد، تا خواص ساختمانی بتن مسلح را فرا گیرد. بعداً به برلین رفت و مدتی کوتاه نیز در آتلیه «پیتر بهرنز» مشغول کار شد. نخستین کتابی که منتشر کرد _ بحث و انتقادی درباره ی نهضت هنر جدید آلمان بر اساس صنعت حاصل تجارب وی در دفتر «بهرنز» بود. بعد از برلین سری به وین زد و با «کارگاه» در این شهر آشنا شد، اما دعوت «یوسف هفمان» مشهورترین شاگرد «اتوواگنر» را برای کار نپذیرفت و در عوض با کیسه ی تهی به سفر پرداخت که خود، آن را «مسافرت پند آموز» نامیده است. در این سفر از طریق بالکان به آسیای صغیر رفت و از آن جا از راه یونان و رم دوباره به پاریس برگشت. مطالعه و تماشای خانه های سفید ساحل دریای مدیترانه، «آکروپلیس» در آتن، شهر استانبول و کلیسای سنت پطر در رم همه و همه به وی مایه ای دادند که برای پیشرفت های آینده خود بدان احتیاج داشت. به راستی، این سفر، سفری اکتشافی بود: دیداری از منابع فرهنگ مغرب زمین. (گیدئون ، 1374 : 424 ) تعمق لوکوربوزیه در منابع فرهنگ های کهن بر کارهای او در سراسر عمر تاثیری فراوان گذاشت. لوکوربوزیه در سفر خود توانست رابطه زندگی و معماری را در دوره های مختلف دریابد، زندگی ای که گاهی آشکار و زمانی پنهان ولی به هر حال مسلم بر معماری هر دوره ای اثر می گذارد. (گیدیون ، 1374، 425) (( تاثیر لپلاتنیه بر لوکوربوزیه)) لپلاتنیه، معلم و مربی لوکوربوزیه در مدرسه هنری لاشودفون بود. او طبیعت را مرجع هنرمند طراح تزئینات می دانست. نظرات لپلاتنیه بر اساس یک سری از نوشته های جان راسکین شکل گرفته بود. او ژانره را تشویق کرد تا معمار شود و او را وادار ساخت تا از ترسیم به عنوان ابزاری برای مشاهده استفاده نماید. با راهنمایی و نظارت لپلاتنیه، ژانره شروع به ترسیم یک سری اسکیس برای به تصویر کشیدن دنیای بصری پیرامون خود کرد که حاصل آن چند کتاب اسکیس به جای مانده از اوست. لپلاتنیه احترامی را که برای نظریات راسکین قائل بود به ژانره انتقال داد و ژانره به سوی طبیعت و معماری گرایش پیدا کرد. (بیکر، 1386: صص 20-18) بنابراین گرایش ژانره به طبیعت از زمان تحصیل در مدرسه ی هنر در لاشودفون در کشور سویس شکل گرفت. در طول سال های آموزش و شکل گیری شخصیت او، طبیعت سرچشمه مهم کارهای تزئینی به شمار می رفت. لوکوربوزیه اصول ساختاری و الگوی رشد درختان، گیاهان و صدف ها را بررسی کرد و دریافت که رشد مداوم و کارآمد، زمینه ی احساس قابل پذیرش و قانع کننده ای را برای نیروهایی که نه تنها در طبیعت، بلکه در تمامی جهان وجود دارد، فراهم می کند. ژانره در تفسیر موضوعی کارهای خود، انتقال حوادث پیچیده ی طبیعی به درون فرم های معمارانه را مهمترین خصیصه ی کارهایش می داند. شخصیت خاص موجود در هر خانه، شبیه شخصیت خاص هر ساختار طبیعی با دیگر ساختارهاست. تمامی آنها به سوی یک هدف مشترک می روند. به عنوان مثال، ماهی دارای شکل، استخوان بندی و پوست خاصی است که با توجه به نیازهای عملکردی او مثل شنا و نحوه ی بدست آوردن غذا، شکل گرفته اند. یا شاخه ها و ریشه های درخت که در راستای فرآیند رشد درخت شکل گرفته اند و به واسطه ی نیاز به دسترسی به منابع مورد نیاز دارای رشد جهت دار هستند. منبع : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام | برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۷ لوکوربوزیه - Le Corbusier 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۷ مقاله زیر نقدی بر لوکوربوزیه از دیدگاه مدیریت شهری است که به صورت ترجمه شده بوده و از لینک زیر می تونید دانلود کنید. دانلود مقاله 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120451 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۷ شارل ادوارد ژانره مشهور به لوکوربوزیه، نقاش، معمار و شهرساز سوییسی تبار فرانسوی است. لوکوربوزیه بیگمان یکی از ۴ استاد بزرگ معماری نوین است که شخصیت و شیوه کار ویژه اش، تجربه های او را با تجربه های استادان معمار و هنرنوزایی همانند می سازد. اندیشه ها و آثار لوکوربوزیه را می توان به چهار دوره تقسیم کرد در دوره نخست ، همه کوشش او به پیشبرد انبوه سازی در معماری خلاصه می شد که دستاورد آن، طرح دومینو در ۱۹۱۴ است. در دوره دوم به شهرسازی رو آورد و ایده ساخت آسمان خراش هایی در میان فضاهای سبز درختان را پی گرفت. شهر معاصر (۱۹۲۲) و شهر درخشان (۱۹۳۵) و طرح شهر الجزیره در ۱۹۳۸، مربوط به آن دوره می باشد. تدوین مصوبات منشور آتن در ۱۹۴۲ و کتاب چگونه به شهرسازی بیندیشیم نیز جزو این فعالیت هاست. در دوره سوم ( از سال ۱۹۴۷)، تفکرات خردگرایانه خود را تعدیل نموده و به طراحی ساختمان های تندیس گونه و اکسپرسیونیستی پرداخت. اولین اثر او در این زمینه «واحد مسکونی مارسی» و اوج آن کلیسای رون شأن می باشد. در دوره چهارم، فعالیت های او با طراحی شهر چندیگر و ساختمان های عمودی آن آغاز می شود. طرح هایی که بر معماری مدرن ژاپن تأثیری انکارناپذیر می گذارند. لوکوربوزیه تا پایان عمر (۱۹۶۵)، سرگرم طراحی و اجرای ساختمان های شهر چندیگر بود. لوکوربوزیه مؤلف نوشته های زیادی در باب شیوع افکار خود می باشد که کتاب چگونه به شهرسازی بیندیشیم، مهم ترین اثر او درباره شهرسازی است. از دیگر آثارش می توان؛ به سوی معماری (۱۹۲۳)، شهرسازی (۱۹۲۵)، منشور آتن (۱۹۴۳) و پیشنهادهای شهرسازی (۱۹۴۶) را نام برد. نظریات لوکوربوزیه لوکوربوزیه بر این باور بود که معماری از مواد و مصالح جدید مانند فولاد، بتن مسلح و تکنیک های جدید ساخت و ساز استفاده نماید. این معماری باید عقلانی باشد و نظم ریاضی گونه ای را نشان دهد. این معماری می باید قوانین کلی و جهان شمول یعنی اصول حاکم بر دنیای ما را آشکار سازد. لوکوربوزیه برای حل ریشه معضل شهرهای زمان خویش نوشت: باید به دنبال ایجاد تعادلی بین انسان و محیط بود البته تلقی لوکوربوزیه از انسان، یک صورت مثالی است. از دیدگاه لوکوربوزیه نیازهای مادی و معنوی انسان در سراسر دنیا یکسان است و از این رو انسان موجودی است جهانی. به این ترتیب پاسخ های ارائه شده در برابر نیاز وی یکسان هستند. او تنها به جنبه بیولوژیک یا زیست شناسانه انسان توجه داشت و می کوشید تا نیازهای فیزیولوژیک انسان را برآورده سازد. ۵ اصل لوکوربوزیه در ارتباط با معماری معاصر و فن ساختمان جدید عبارتند از: ساختمان ها بایستی بر روی پیلوتی ساخته شوند و ستون ها در خانه بایستی مستقل ساخته شود. استقلال دیوار از وظیفه تحمل بار، هم در نما و هم در قسمتهای داخلی بنا. نقشه آزاد: انعطافپذیری طرحهای ساختمانی با استفاده از بتن مسلح نماهای آزاد که نتیجه مستقیم استفاده از اصول ساختمانی اسکلتی است. ساختن بام های مسطح ( تراس) لوکوربوزیه به پیروی از شارل فوریه -به عنوان نخستین پیامبر عصر ماشین از نگاه لوکوربوزیه- شادی زندگی را به عنوان تنها معیار ضابطه ساختمان های اجتماعی خود به کار میبرند. لوکوربوزیه انسان و جامعه را پدیدهای ایستا ندانسته بلکه آن را دست خوش تغییر و تحول نیز می دانست. او به تأثیر محیط بر انسان و معماری آگاه بود، اما رشد و پیشرفت جامعه را خطی می انگاشت و باور داشت که همه جوامع می باید از مرحله صنعتی گذر کنند؛ به همین خاطر محور توجه او، انسان و جامعه صنعتی بود. لوکوربوزیه در بررسی شهرهای عصر خود مشکلات آنها را در غالب موارد زیر طبقه بندی می کند آشفتگی شدید و پر هیاهو نبود مطلق طبیعت دوره تحقیرآمیز مناطق مسکونی (حملونقل مکانیکی پرهزینه) وجود شهرهای متمرکز- شعاعی صنعتی شده امروزی و فراوانی نیروی کار در بازار که پیامد آن خانه به دوشی کارگران است. ترک روستاها از دیدگاه لوکوربوزیه شرایط مثبتی که باید در محیط صنعتی برقرار کرد عبارتاند از نظم و پاکیزگی باز زنده سازی طبیعت نزدیک ساختن سکونت گاهها به یکدیگر و حذف سفرهای طولانی روزانه از میان بردن خانه بدوشی از راه ساخت شهر صنعتی خطی ایجاد برخوردهای واقعی و موزون بازندگی دهقانی اصول شهرسازی لوکوربوزیه عبارتاند از طبقه بندی عملکردهای شهری (منطقه بندی) تعدد فضاهای سبز ایجاد نمونه های عملکردی اولیه (الگوسازی و استانداردسازی) عقلایی کردن مسکن جمعی لوکوربوزیه مشکلات اصلی شهرهای صنعتی دهه ۳۰ سده بیستم را شهرهای فشرده و شعاعی با خانههای تاریک و خفه که پنجره های آپارتمانها رو به خیابان های شلوغ پرسواره باز می شود. و کودکان جایی برای بازی ندارند می دانست. لوکوربوزیه مخالف تراکم نبود و تجمع را یکی از گرایش ها غریزی انسان ها می دانست و حتی تراکم بیشتر را چاره ای در صرفه جویی وقت و هزینه می دانست، به همین خاطر ایده باغ شهر را یک انحراف می داند. تصور لوکوربوزیه از شهرسازی بسیار ساده انگارانه بود. او چنین می انگاشت که مسائل اصلی شهر کالبدی و معمارانه است. به باور لوکوربوزیه این معمار است که باید وظیفه شهرسازی را بر عهده بگیرد «شهرساز کسی جز معمار نیست». برای لوکوربوزیه شهرسازی در جانمایی و تنظیم کاربری ها خلاصه می شد. لوکوربوزیه یک “کارکرد باور” بود که توجه به سنت و تقلید را تقبیح کرده، آن را صحنهپردازی تشریفاتی میدانست. (پاکزاد:۳۷۵) تصویری که لوکوربوزیه از یک معمار داشت تصویر یک مهندس بود. انسان مورد نظر او انسان مدرن بود، انسانی که به علت تغییرات رخ داده در طول انقلاب صنعتی تغییر کرده ، اکنون می باید خود را با شرایط جدید و سرعت ناشی از آن تطبیق دهد. لوکوربوزیه از نوآوری های عرضه شده استقبال می کرد اما آن را ناکافی می دانست. به باور وی زمان آن رسیده است تا این اختراعات انسانی تر شوند و از این رو می باید تدابیری اندیشیده شود تا انسان زیر بار اختراعات خود خرد نشود. لوکوربوزیه از پیشرفت فن ساختمان خشنود بود و امکان ایجاد ساختمان های بلند مرتبه را راهکار مناسبی در راستای ایجاد آرزوی یکصد ساله اروپاییان برای نور و تهویه می دانست. در وجه تفکیک ناپذیر شهرسازی از نظر لوکوربوزیه «فردیت- عمومیت» است. وی در تحقیقات خویش پیرامون جستجو شکل های نوین در خانه سازی و همچنین یافتن شکل جدیدی از زندگی شهری متقاعد شده بود که اطمینان به آزادی های فردی و درعینحال بهره مندی از امتیازات فعالیت های جمعی باید تأمین شود. برای لوکوربوزیه، زیبایی بصری مهم ترین نیاز روانی انسان است. به همین خاطر برای برآوردن این نیاز به سوی بهبود بصری ساختمان ها حرکت می کرد. لوکوربوزیه اعتقاد داشت که ساختمان ها را نیز می توان همانند کتب خواند و برای این کار از اشکال کاملاً هندسی بهره می گیرند. برای لوکوربوزیه تنها دو شهر وجود دارد ۱- شهر صنعتی که محل فعالیت و تولید است. (خطی) ۲- شهرهای موجود که در آن بخش، داد و ستد اداری کالا رخ می دهد . این شهرها اشکالی ساده و مرکب داشته و بیشتر در محل تقاطع راه های آمد و شد و جاده ها شکل گرفته اند. به طور کلی این شهرها متمرکز و شعاعی هستند. (شعاعی) لوکوربوزیه، شهر صنعتی را شهری خطی پیشنهاد می کند و از این لحاظ با تئوری نوار شهر ای ماتا همخوانی داشت. او دو اصل نوار شهر را برای شهر صنعتی خود وام گرفت. محل هایی که انسان بیش از هر چیز با آنها سروکار دارد، باید گردهم ساخته شوند تا از جابجایی بی مورد جلوگیری شود. فضاهای تفریحی می توانند از دیگر مناطق کار و فعالیت به دور باشند. از نظر لوکوربوزیه شهر صنعتی در راستای راه های اصلی حمل و نقل گسترش می یابد . توسعه شهر خطی تا بی نهایت نخواهد بود و در نقاط برخورد با مراکز قدیمی از گسترش باز می ماند. تفاوت شهر خطی لوکوربوزیه با نوار شهری ماتا در این است که ، شهر خطی لوکوربوزیه باید تنها در یک سوی جاده ها و راه های گذری گسترش یابد و نه در هر دو سوی آن زیرا در غیر این صورت تقاطع ها همواره راه ها را قطع می کنند. (پاکزاد:۳۸۴) به نظر لوکوربوزیه چه شهر های صنعتی و چه شهرهای متعارف باید بر پایه تمایز فعالیت های مشابه (پهنه بندی) باشند. او چهار پهنه و منطقه اصلی برای شهر تعریف می کند و این پهنهها را «واحد» مینامد. واحد مسکونی و پیوستهای آن: از دیدگاه لوکوربوزیه خانه ماشینی است برای سکونت. واحد کاری ، تجاری، صنعتی اداری خدماتی با تهویه مناسب طبیعی واحد تفریح: مکان فعالیت های ورزشی و فرهنگی و… می باشد. واحد آمد و شد: لوکوربوزیه دو نوع آمد و شد را مطرح می کند: الف-آمد و شد افقی. ب-آمد و شد عمودی. واژه خیابان از نظر او نماد بی ظمی های مورچه وار بود و می باید به جای آن از مسیر پیاده و سواره یا اتوبان استفاده کرد. لوکوربوزیه گذشته از واحدهای بالا واحدهای دیگری را تعریف کرده و آن را مکمل واحدهای بالا می داند: واحد منظره: محیط و چشم انداز طبیعی برای ایجاد تعادل در برابر خودرو در همهی واحدها مطرح می شوند. لوکوربوزیه واحد منظره را گیاهان سبز پهنه های صاف زمین هایی با پستی و بلندی و افق های کم و بیش دور تعریف می کرد. بنا به پیشنهاد لوکوربوزیه معابر اصلی عبور و مرور می بایست در سه سطح قرار گیرد: زیرزمین جهت ترافیک سنگین هم سطح زمین جهت ترافیک میان محله ای مسیرها روگذر برای ترافیک سریع لوکوربوزیه از اشکال هندسی جانب داری می کرد . او می نویسد روح عصر مدرن دارای ویژگی هندسی است که روح ساختمان و ترکیب است. لوکوربوزیه در طرح های خویش، بعد جدیدی از سکونت را مطرح می سازد. وی اعتقاد داشت در این زمان کارهای ساختمانی می بایست در مقیاس کیلومتر اجرا شوند نه در مقیاس متر. لوکوربوزیه یا اوزن فان در ۱۹۲۰ بانی ناب گرایی در شهرسازی است که مبین مفهوم بی پیرایه و معقول از زیبایی است. شهرسازی لوکوربوزیه علیه خیابان است. وی از خیابان ها به عنوان میراث بربریت ، نماد بی نظمی در عبور و مرور و فاضلاب شهری یاد می کند و در پی استقلال میان احجام ساختمانی و راههای ارتباطی است. لوکوربوزیه تأکید می کند فرهنگ نوعی تفکر زاویه دار است و برای یک معماری جهانی زاویه قائمه بهترین است. لوکوربوزیه از زمین های شهری به عنوان یک معدن الماس یاد می کند. از نظر لوکوربوزیه، شهرسازی به معنای صرف پول و هزینه نیست بلکه به دست آوردن آن است. طرح” واحدهای مسکونی مارسی” ، طرح “شهر درخشان“، طرح”شهر معاصر” ، نقشه “همجواری” ، طرح “شاندیگار“، “طرح شهر سن دیه” ، طرح محله جدید «آنور» از آثار لوکوربوزیه است. لوئیس مامفورد از طرح واحدهای مسکونی مارسی به عنوان «حماقت مارسی» یاد می کند. شهر معاصر «طرح شهر معاصر» در سال ۱۹۲۲ ارائه گردید. در این طرح بخش مرکزی شهر پاسخگوی مناسبی جهت تراکم ترافیک شهر بشمار می رود و جابجایی مردم را میسر می سازد که در آن فضای سبز و فضای باز به اندازه کافی هست. وی این طرح را برای یک شهر پرجمعیت ارائه می کند. در این طرح شهر یک مرکز متراکم تجاری محسوب می شود. در طرح لوکوربوزیه با توجه به سیستم ترافیک سه نوع راه دیده میشود راههای مخصوص تمرکز ترافیک سنگین و پخش کالا. شبکه ای از خیابانهای اصلی. پل های محکم. در این طرح یک سیستم راه آهن نیز جهت شهر در نظر گرفته شده و همه خطوط راه آهن به ایستگاه مرکزی در قلب شهر منتهی می شود. شهر معاصر لوکوربوزیه ۱۹۲۲ شهر درخشان «شهر درخشان» برگرفته از مفهوم” فالانستر فوریه” است. «شهر درخشان» (رادیانت سیتی)، به وضوح عناصر اصلی دکترین شهرسازی لوکوربوزیه را نمایان می سازد. او یک شهر سبز با بناهای مرتفع را طراحی کرد. در این طرح ساختمان ها بر ستونها بنا شدند. ایده کارخانه سبز و باغ شهر عمودی از لوکوربوزیه است. لوکوربوزیه خواهان آن بود که درختان آسمان و خورشید و طبیعت را به میان خانه ها بکشاند. وی خود را محدود به مسائل فنی یا هنری نکرد بلکه میل داشت که همزمان در خلق و ایجاد روش نوینی برای زندگی از طریق بسط خدمات عمومی نیز شرکت داشته باشد. وی لزوم طرفداری از کنترل شهرهای بزرگ و ساختن شهرهای خطی را احساس می کند. جمعیت شهر درخشان لوکوربوزیه سه میلیسون نفر است. لوکوربوزیه اعتقاد داشت وجود درختان در شهر غول آسا، مقیاس انسانی را دگرباره برقرار می کند. شهر درخشان لوکوربوزیه ۱۹۳۰ اصول و پایه نقشه شهر لوکوربوزیه عبارتند از یکم: تراکم زدایی از مرکز شهر. دوم: افزایش تراکم . سوم: افزایش وسایل آمد و شد. چهارم : افزایش سطوح درختکاری شده. لوکوربوزیه در سال ۱۹۳۰ در کنگره سیام در بروکسل طرح شهر درخشان را که به وضوح عناصر اصلی دکترین شهرسازی لوکوربوزیه را نمایان می سازد، ارائه کرد. او یک شهر سبز با بناهای مرتفع را طراحی کرد که ساختمانها بر ستونها بناشده بودند. و تمام سطح زمین جهت عبور و مرور در نظر گرفته شده بود، باغ های معلق بر فراز بامها گسترده شده بودند و محل طبیعی ادارات در مرکز شهر و نزدیک یکدیگر در نظر گرفته شده بود. این شهر برای جمعیتی حدود سه میلیون نفر طراحی شده بود و دارای هسته مرکزی با کمربندی سبز و باغ شهرهای عمودی در اطراف بود. لوکوربوزیه مسکو را «سرزمین موعود اهل فن» می داند. ساخت شهر چندیگار در ۱۹۵۱ توسط لوکوربوزیه آغاز شد. شاندیگار بر اساس تئوری هفت راه لوکوربوزیه – که گونه ای سلسله مراتب شمرده می شود- شکلگرفته است. شبکه ای از راه های تند رو – راههای درجه یک، دو و سه- شهر را در زاویه های قائمه قطع کرده و شطرنجی از بخش های بزرگ مستطیل شکل به وجود آوردهاند. ساختمان دادگاه عالی چندیگر طراحی توسط لوکوربوزیه طرح شهر برازیلیا (۱۹۶۳-۱۹۵۶) بر پایه تفکرات لوکوربوزیه در میانه دهه پنجاه به اسکار نیمار به عنوان معمار و لوچیوکوستا به عنوان شهرساز در جهت برنامه ریزی و طراحی پایتخت جدید داده شد. نقشه شهر برازیلیا برای القای توسعه و به هنگام بودن، شکل نمادین یک هواپیما را به خود گرفت. در دماغه، بدنه و بال های این هواپیما ، عملکردهای مختلف جانمایی شد؛ در دماغه ادارات حکومت مرکزی، در بدنه ادارات و در بال ها مناطق مسکونی. طرح شهر برازیلیا به دلیل عدم توجه به شرایط مکان و موقعیت محلی (آب و هوا و..) ، علی رغم طراحی موفق در زمینه مسکن نماد شکست شهرسازی مدرن محسوب می شود. این شهر سبب ایجاد حاشیه نشینی در اطراف شد. در فضاهای این شهر، امکان هیچ گونه زندگی شهری وجود ندارد و عملاً به جای ایجاد یک شهر زنده ، مجموعه ای از ساختمان های تندیس گونه با نظمی خاص وجود دارد. هیچ فضایی مناسب گردهمایی و تعامل اجتماعی در این شهر وجود ندارد. نقشه شهر برازیلیا منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده