رفتن به مطلب

نظر خواهی اونم روز جمعه


Fakur

ارسال های توصیه شده

دیدیم چطور یوسف زلیخا رو ضایع کرده بود:viannen_38:

دوباره به متن عرایضم توجه کن:

((((وقتی یوسف اندیشه دیدی ..........وشما زلیخای سیرت پیدا کردی ...........

برو به سراغ همراه پرواز خویش بسوی او ...................

وکار به دیگران نداشته باش ...........

رعنایی اندیشه جانان یوسف ..........ارزش جان نثاری دارد .............برو )))

 

وقتی زلیخا هم سیرت یوسف شد ...............

خدا دستور داد که برو به خواستگاری زلیخا...........

که او ..........اکنون عاشق سیرت تو شده است اگرچه هم پیر شده بود وهم نابینا

صورت وسیرت یوسف در خدمت زلیخای پیر ونابینا شد ............

ودیدم که زیبایی زلیخا در سایه سیرت زیبا او............. برگشت

  • Like 4
لینک به دیدگاه
فرد..........که به بزرگی یا کوچکی دماغ خویش ...........حس اعتمادش تغییر کند

به راحتی .........چیزی های ساده تر نیز تغییرش خواهد داد............

و این لرزه ها وپس لرزه ها ادامه خواهد داشت

ببین رفیق از نظر روانشناسی هم بخوایم نگاه کنیم : یه سوم نظر خود

یه سوم نزدیکان

یه سوم هم دیگران

تقریبا تو هر کاری می گن این مورد رو رعایت کن/ لباس هم می خوای بخری یه سوم......و در نهایت یه سوم می شه جامعه یا همون عرف

حالا از مورد یاد شده بخوایم استفاده کنیم و همین دختر خانم یا امثالهم رو مثال بزنیم:

از سه جهت تاثیر می گیره

گفتگوی درونی خودش

نزدیکان خودش (تمسخر مقایسه)

دیگران(بازیگران/ دانشگاه هم کلاسی ها صحبت هایی که میشه وو.)

موردی که شما گفتین به نظرم فقط برا گفتگوی درونی و ... دو تای آخری رو نمیشه به همین راحتی جمع کرد.

آره ممکنه فردی به مرحله ای برسه که چه می دونم مث اینهایی که عزلت اختیار می کنن اصلا به حرف نزدیکان و دیگران اهمیت نده ....

  • Like 3
لینک به دیدگاه
دوباره به متن عرایضم توجه کن:

((((وقتی یوسف اندیشه دیدی ..........وشما زلیخای سیرت پیدا کردی ...........

برو به سراغ همراه پرواز خویش بسوی او ...................

وکار به دیگران نداشته باش ...........

رعنایی اندیشه جانان یوسف ..........ارزش جان نثاری دارد .............برو )))

 

وقتی زلیخا هم سیرت یوسف شد ...............

خدا دستور داد که برو به خواستگاری زلیخا...........

که او ..........اکنون عاشق سیرت تو شده است اگرچه هم پیر شده بود وهم نابینا

صورت وسیرت یوسف در خدمت زلیخای پیر ونابینا شد ............

ودیدم که زیبایی زلیخا در سایه سیرت زیبا او............. برگشت

اینا مگه قصه و داستان نبودن؟

قصص قرآن.؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

زلیخا صورت زیبای یوسف می خواست ..........نه سیرت او ..............

 

.

.

که موفق نشد

.

.

ولی وقتی سیرت یوسف را خواست ................

 

وصال یوسف آسان شد

.

.

 

دماغ صورت یوسف زیبا بود ولی زیباتراز آن.............

 

دماغ (مغر ) یوسف که داخل سرش بود

  • Like 3
لینک به دیدگاه
ببین رفیق از نظر روانشناسی هم بخوایم نگاه کنیم : یه سوم نظر خود

یه سوم نزدیکان

یه سوم هم دیگران

تقریبا تو هر کاری می گن این مورد رو رعایت کن/ لباس هم می خوای بخری یه سوم......و در نهایت یه سوم می شه جامعه یا همون عرف

حالا از مورد یاد شده بخوایم استفاده کنیم و همین دختر خانم یا امثالهم رو مثال بزنیم:

از سه جهت تاثیر می گیره

گفتگوی درونی خودش

نزدیکان خودش (تمسخر مقایسه)

دیگران(بازیگران/ دانشگاه هم کلاسی ها صحبت هایی که میشه وو.)

موردی که شما گفتین به نظرم فقط برا گفتگوی درونی و ... دو تای آخری رو نمیشه به همین راحتی جمع کرد.

آره ممکنه فردی به مرحله ای برسه که چه می دونم مث اینهایی که عزلت اختیار می کنن اصلا به حرف نزدیکان و دیگران اهمیت نده ....

درود بر شما

منم همینو میگم دیگه.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
اینا مگه قصه و داستان نبودن؟

قصص قرآن.؟

:icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

قصص قران سخن خدا است وعین حقیقت مطلق است ..........

که برای عبرت گرفتن من وامثال من است

زيبائي يعني :

نه اسير تنم باشم ونه در بند صورت خويش كه زيبائي : اول سيرت است وبعد صورت خويش .

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ببین رفیق از نظر روانشناسی هم بخوایم نگاه کنیم : یه سوم نظر خود

یه سوم نزدیکان

یه سوم هم دیگران

تقریبا تو هر کاری می گن این مورد رو رعایت کن/ لباس هم می خوای بخری یه سوم......و در نهایت یه سوم می شه جامعه یا همون عرف

حالا از مورد یاد شده بخوایم استفاده کنیم و همین دختر خانم یا امثالهم رو مثال بزنیم:

از سه جهت تاثیر می گیره

گفتگوی درونی خودش

نزدیکان خودش (تمسخر مقایسه)

دیگران(بازیگران/ دانشگاه هم کلاسی ها صحبت هایی که میشه وو.)

موردی که شما گفتین به نظرم فقط برا گفتگوی درونی و ... دو تای آخری رو نمیشه به همین راحتی جمع کرد.

آره ممکنه فردی به مرحله ای برسه که چه می دونم مث اینهایی که عزلت اختیار می کنن اصلا به حرف نزدیکان و دیگران اهمیت نده ....

چه خوب بود ما .............برای دیگران الگو باشیم .............نه دیگران برای ما :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
دوباره به متن عرایضم توجه کن:

((((وقتی یوسف اندیشه دیدی ..........وشما زلیخای سیرت پیدا کردی ...........

برو به سراغ همراه پرواز خویش بسوی او ...................

وکار به دیگران نداشته باش ...........

رعنایی اندیشه جانان یوسف ..........ارزش جان نثاری دارد .............برو )))

 

وقتی زلیخا هم سیرت یوسف شد ...............

خدا دستور داد که برو به خواستگاری زلیخا...........

که او ..........اکنون عاشق سیرت تو شده است اگرچه هم پیر شده بود وهم نابینا

صورت وسیرت یوسف در خدمت زلیخای پیر ونابینا شد ............

ودیدم که زیبایی زلیخا در سایه سیرت زیبا او............. برگشت

 

اینا مگه قصه و داستان نبودن؟

قصص قرآن.؟

گرفتم مطلبو رفیق مزاح کردم

ولی باید شرایط رو در نظر گرفت/ آینده؟ پسره اگه بعدا منت بذاره و...

اگه اصلا پسره همون اول جواب منفی بده؟....

به نظرم اینطور مواقع باید حتما واسطه ای باشه مثلا:

محیط دانشگاه یکی عاشق من شد:ws37:.... بهتره بره با یه استادی (مثلا استاد معارف...) در میون بذاره . اون استادم مطلب رو تا آخر می خونه ... با من صحبت کنه مثلا بگه: قصد ازدواج نداری؟ نظرت در مورد این دختره چیه؟ اما اصل قضیه رو نگه ... یا روش های دیگه ...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

میخوای عمل کنی بگو مدلش عروسکی اینا نباشه

 

, طبیعی کوچیک باشه؛ خوب میشه ؛ قشنگ میشه،

 

جوگیر نشی بگی اصلا سربالانباشه ها ؛ یکم باشه خوبه؛

 

:ws3:

لینک به دیدگاه

به هر حال من به این دوستمون پیشنهاد می کنم کتاب: نقش قیافه ظاهری در روابط عاطفی و اجتماعی" رو بخونن نویسنده اش ایرانیه مقیم فرانسه/ به زبان فرانسه نوشتش/ البته الان ترجمه شده تو بازار موجوده

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...