spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ امیر بانیمسعود (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز) یکی از با نفوذترین معماران هلندی که بعد از پیشگامان داستیل جایگاه خاصی در معماری معاصر دنیا دارد، رمکولهاس برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است. او به سال 1944 میلادی در رتردام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هلند بهدنیا آمد. پس از اقامت خود در اندونزی، بین سالهای 1952 و 1956 میلادی، بهعنوان خبرنگار روزنامه و فیلمنامهنویس، در آمستردام ساکن شد. او بین سالهای 1968 و 1972 میلادی، در مدرسه معماری «AA» لندن مشغول به تحصیل بود و حاصل این دوره، دو طرح نظری شامل: «دیوار برلین بهمثابه اثری معمارانه» (1970) و «مهاجرت، یا زندانیان خودخواستهی معماری» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام (1972) است. او بعد از بهدست آوردن بورس تحصیلی در آمریکا، به سال 1972 میلادی، راهی آن کشور شد و در دانشگاه کرنل به پژوهش در رشته معماری پرداخت. از همان زمان، شیفتهی شهر نیویورک شد و ماحصل این شیفتهگی، کتاب «نیویورک در هذیان: بیانیهی معطوف به گذشتهای برای منهتن» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است که به سال 1978 میلادی منتشر شد. او در سال 1975 میلادی، دفتر معماری کلانشهر«OMA» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را در لندن با همکاری الیا و زوزنگلیس برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و مادلونوریزندروپ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تأسیس کرد. به سال 1995 میلادی، با همکاری بروسمو برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، کتاب «S, M, L, XL» (کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ) را منتشر کرد. کولهاس، در سال 2000 میلادی، جایزه پریتزکر را از آن خود ساخت. همچنین، در موزهی هنر مدرن نیویورک در سال 1995 میلادی، نمایشگاهی باعنوان «رمکولهاس و جایگاه معماری عمومی»، برگزار کرد. او در سال 1995 میلادی شرکت «AMO» را تأسیس نمود، که به حوزههای میان رشتهای، بهویژه، تحقیق در مورد معماری و جامعه میپردازد. نام AMO از قرینهی OMA بهدست آمده است و در پروژههای مشترک، این دو نام بهصورت AMOMA با یکدیگر ترکیب میشوند. لازم به ذکر است، از آخرین دستاوردهای AMOMA، نمایشگاهی است که به سال 2004 میلادی در گالری ملی برلین برپا شد (بهنقلاز: استیل، 1997؛ رمکولهاس، 1385). کولهاس بدون شک یکی از معماران مطرح جهانی است. معماری که اندیشههایش در مورد ساخت بنا و طراحی شهری، وی را به یکی از بحث برانگیزترین معماران جهان بدل کرده است، و این حتی به زمانی باز میگردد که هیچیک از طرحهای او به مرحله بهرهبرداری نرسیده بود. این امر به سبب دستنوشتههایش و بحثهایی که با دانشجویانش داشت، محقق گردید. همچنین، بارها بهخاطر فراتر رفتن طرحهایش از محدودهای مرسوم و متداول، مناقشههای بسیاری را برانگیخت. وی بهخاطر کتابها، طرحهای منطقهای و جامع، پژوهشهای علمی با گروههای دانشجویی، و همچنین، اندیشههای جسورانه و جنجال برانگیزش در معماری، شهرت دارد. او در کتاب «نیویورک در هذیان»، به جنبههای جذاب شهر نیویورک، که تقریباً فاقد طراحی شهری و معماری باکیفیت است، میپردازد. او در این کتاب مینویسد: «شهرِ متعلق به این کرهی دربند، [...] پایتخت نفس برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است، جایی که علم، هنر، شعر و صور جنون تحت شرایط ایدهآل برای ابداع، تخریب، و احیای جهان پدیدارها با هم رقابت میکنند. [...] منهتن محصول نظریهای صورتبندی نشده است، نظریهی منهتنیسم، که برنامهاش چیزی نیست مگر وجود داشتن در جهانی تماماً مصنوع دست آدمی، و زیستن در بطن افسانه و خیال برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . [...] کل شهر به کارخانهای برای تولید تجارت دست انسان بدل گشت، جایی که دیگر نه واقعیتی در کار بود و نه طبیعتی. انضباط دوبعدی شبکه، آزادی تصویرناپذیری برای هرج و مرج و آشوب سهبعدی ایجاد میکند. [...] شهر میتواند بهطور همزمان منظم و سیال باشد، کلانشهری مبتنی بر آشوبی خشک و منظبط. [...] جزیرهای اسطورهای که در آن میتوان اختراع و آزمون شیوهی زندگی کلانشهر، و معماری مناسب آن را بهمثابهی نوعی آزمایش [علمی] جمعی به انجام رساند» (بهنقلاز: برمن، 1379: 351). او در این کتاب، فرهنگ تراکم و ازدحام، تکنولوژی مدرن و کیفیت ناشی از کمیت چشمگیر پدیدههای شهری را موجد ارزشی میداند که به هیچوجه کمتر از شهرسازی ایدهآلیستی و معماری آکادمیک مدرن نیست. کتاب بعدی کولهاس، که حدود 17 سال بعد از کتاب «نیویورک در هذیان» بهچاپ رسید، «کوچک، متوسط، بزرگ، خیلی بزرگ» نام دارد. این کتاب با همکاری طراح و گرافیست کانادایی، بروسمو، انتشار یافت. کتاب مذکور، یک نوآوری در مباحث معماری و بهخصوص در شهرسازی را ارائه میدهد و مشتمل بر عکسها، نقلقولها، تصاویر گرافیکی، مقالات، اندیشههای گوناگون و کارهایی است که بهوسیله دفتر معماری رمکولهاس تهیه شده است. عنوان کتاب و مباحث آن و همچنین پروژهها و مقالات درج شده در آن، به تناسب مقیاس از کوچک به بسیار بزرگ مرتب شدهاند. هدف کولهاس این است که کتاب را، بدون نیاز به شروع از صفحه اول، از هر کجا بتوان شروع کرد و به هر ترتیبی که خواننده مایل است، قابل مطالعه باشد. کتاب «کوچک، متوسط، بزرگ، بسیار بزرگ» کولهاس در یکی از مجلات تایم بهعنوان کتابی پر زرق و برق، برای نسلی که با MTV [کانالِ تلویزیونی موسیقی] و اندیشههای ژاکدریدا بزرگ شدهاند، توصیف شده است. یکی از بخشهای مهم کتاب که جوهرهی اندیشه رمکولهاس در حیطه شهرسازی است، مقاله «شهر عام» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام میباشد. او در این نوشته، سخن را با این پرسش آغاز میکند که: «آیا شهر امروز- از هر نظر- مانند فرودگاه امروز است؟ آیا این همانندی را میتوان بهصورت یک تئوری بیان کرد؟ و اگر چنین است، شکل و وضعیت نهایی آن چگونه خواهد بود؟» (کولهاس، 1385: 185). او در پاسخ به پرسش خود مینویسد: «انطباق این دو، تنها به قیمت دفع هویت امکانپذیر است» (کولهاس، 1385: 185) . 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ در شهر عام کولهاس، هویت به مرکز گره خورده است، اما این مرکز، بسیار کوچک و مرکزی مخرب است. این مرکز به حاشیهی خود وابسته است، اما آن حاشیه را به جایگاه درجهی دوم میراند. این مرکز، در قیدوبند دوگانهای قرار دارد: هم باید آن را حفظ کرد، هم باید آن را نو کرد. او در تعریف شهر عام مینویسد: «شهر عام شهری است که از گرفتاری مرکز، و از قیدوبندهای هویت آزاد است. شهر عام، با این چرخههای مخرب وابستگی در تقابل است: این [شهر]، هیچ چیز جزء انعکاس احتیاجات و تواناییهای امروزی نیست. [این شهر] بدون تاریخ است، برای همه به اندازهی کافی بزرگ است. آسان است. بهصرف هزینه و تعمیرات احتیاج ندارد. اگر روزی به اندازهای کوچک شود که نیاز نباشد، به راحتی گسترش مییابد. اگر کهنه شود، خود باعث تخریب خود شده و مجدداً مطابق نیازهای روز بازسازی میشود. شهر عام به یک اندازه و در همه نقاط، هیجانآور یا کسل کننده است. آن شهر به اندازهی یک استودیوی هالیوود سطحی است. [این شهر] میتواند هر صبح دوشنبه، هویتی جدید تولید کند» (کولهاس، 1385: 188). از نظر کولهاس، فرودگاه، نشانه بارز شهر عام است (کولهاس، 1385: 189). از نظر او، فرودگاهها در شهرهای کنونی، ازجمله بیهویتترینعوامل شهرند و تنها عامل مشخصهی شهرهای عام خواهند شد. از ویژگیهای برجستهی آنها این است که روز به روز بزرگتر و بیشتر شبیه هم میشوند و گاه حتی ممکن است ارتباطی با شهر عامی که در مجاور آن قرار گرفتهاند، داشته باشند. او در اوصاف کلی شهر عام مواردی را برمیشماردکه به ترتیب عبارتند از: «شهر عام، چیزی است که پس از آنکه بخشهای عظیمی از زندگی شهری مغلوب فضای سایبرنتیکی شدند، بر جای میماند. حسها ضعیف و هیجانها نادرست است، مبهم و اسرارآمیز، شبیه فضای وسیعی که با نور یک چراغ خواب روشن شده باشد. شهر عام، در مقایسه با شهر کلاسیک، آرامشی تسکیندهنده دارد، عموماً از منظری ساکن، ادراک میشود. در شهر عام، لفظهای تکتک و پراکنده بهجای تجمع یا حضور همزمان، از هم فاصله پیدا میکنند تا خلصهای که ناشی از تجارب زیباییشناسانهی تقریباً نامحسوس است را ایجاد کنند: تنوع رنگ در نور فلورسنت یک دفتر کار، درست پیش از غروب خورشید [...]؛ در تضادی بنیادین با آنچه ظاهراً مشخصهی اصلی شهر عام محسوب میشود؛ «کار»، هر چه آرامتر باشد، به حالت ناب خود نزدیکتر است. شهر عام، «شرارتهایی» را تداعی میکند -که پیش از آنکه دلبستگی ما به شهر سنتی به حد جدایی برسد- به آن نسبت میدادیم. آرامش شهر عام با خلوت کردن قلمرو زندگی اجتماعی بهدست میآید [...]؛ شهر عام، قابل تفکیک است؛ یعنی از تکرار واحد ساختاری ساده، شکل میگیرد و میتوان از کوچکترین قطعهی آن، مثل یک کامپیوتر رومیزی یا حتی یک دیسکت، آن را بازسازی کرد؛ زمینهای بازی گلف، تنها چیزی است که از غیریت برجای میماند؛ شهر عام، شماره تلفنهای سادهای دارد [...]؛ مهمترین جذابیت آن، بینظمی حاکم بر آن است» (کولهاس، 1385: 189؛ بادخل و تصرف). 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ شهر عام کولهاس، «پسا - شهری» است که در محل «پیشین- شهر» آماده شده است: «شهرِ عام، شهر آینده است، که زمینهی شکلگیری آن را شهر پیشین فراهم آورده است» (کولهاس، 1385: 190). در این شهر، خیابان مرده است: آسمانخراش بهگونهشناسی قطعیِ آن بدل شده است. آسمانخراش، تمام چیزهای دیگر را بلعیده است و میتواند هر جا که دوست دارد، به کنار و مصون از تعرض برپا شود. شهر عام بر روی لوح سفید ساخته شده است؛ یا از هیچچیز پدید میآید یا جایگزین هر آنچه پیش از آن وجود داشته، میشود. از نظر کولهاس، این شهر بهطور قطع «نساختنی» است. تنها فعالیت، خرید کردن است و برنامهریزی تأثیری در آن ندارد. کولهاس با مسئله خانهسازی به راحتی برخورد میکند: «خانهسازی یک مشکل نیست. یا کاملاً حل شده و یا کاملاً به تصادف واگذار شده است. در حالت اول، قانونی و در دومی، غیر قانونی است» (کولهاس، 1385: 191). در مورد نخست، او با قدری تعجب اظهار میدارد که همه سکنه هوا را تصرف میکنند و در مورد دوم زمین را (کولهاس، 1385: 191). کولهاس پس از تحقیر دلبستگی احساسی به گذشته و اعلام اینکه، معماری در شهر عام بنابه تعریف خود او «پستمدرن» است، دست آخر به این تعریف جدید از شهر دست مییابد که، شهر ساحتی است که مردم و فرایندها به کارآمدترین وجه در آن به سر میبرند و هتلها مهمترین محل اقامت در شهر عام خواهند بود: «بلوکهای شهری که زمانی محل ادارات بودند و همیشه مملو از رفت و آمد، حال نشانگر مکانهای مهمتر از جاهای دیگر هستند. هتلها حالا مکانهایی هستند که با افزایش امکانات، بیشتر از همه به چشم میخورند. حتی بهعنوان محلهای خرید، نزدیکترین مکان به محلهای زندگی شهر هستند، سبک قرن بیست و یکم» (کولهاس، 1385: 196). در تعریف شهر عام، شهر بیشتر شبیه «نا- شهر» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تعریف میشود و بهعنوان یک واقعیت مسلم توصیف میگردد. نوشته او در «شهر عام» با این جملات به پایان میرسد که: «آرامش ... تمام شد. این داستان یک شهر بود، دیگر شهری وجود ندارد. اکنون میتوانیم تئاتر را ترک کنیم ...» (کولهاس، 1385: 200). مباحث نظری کولهاس، آبشخور اندیشههای فیلسوفانی نظیر مارکاوژه، ادواردسوجا، فردریکجیمسون، ژاکدریدا، رولانبارت و ژولیاکریستوا، و ازسویی، تحتتأثیر آرمانشهر نویسانی همچون فرانسیسبیکن (آتلانتیس جدید)، توماسمور (آرمانشهر) و ماکیدوساد (صد و بیست روز در سدوم)، است. کتاب «S, M, L, XL»، کتابی از جنس کتب آرمانشهرگرایی است. او در نوشتن کتاب همچون نویسندگان آرمانشهر که از مقام کلیت و همه چیز دانی، عالم را ملاحظه میکنند و سخن میگوید، بهموضوع پرداخته است. نخست آنکه او تلاش میکند ما را در یک فرایند برهم ریختگی اذهان درگیر کند. هدف از این برهم ریختن، چیزی نیست جزء فراتر بردن فرد از سطح متعارف موجود. او همچون شعارهای نویسندگان آرمانشهر مینویسد: «مرگ بر وجه تشخیص»، «طراحی مرده است»، «مرگ برنامه ریزی» و «خیابان مرده است». او همان استفادهای را از این عبارات میبرد که نیچه از عبارت «خدا مرده است». بههمین سبب، نباید دلالتهای مفاهیم این مقاله را بهوجه تطابقی در نظر گرفت، بلکه باید بهسراغ دلالتهای ضمنی آنها رفت. باید دید که کولهاس از این موضع- و نه در مقام محقق شهرشناسی و از موضع زمینی- چه تأملاتی را میخواهد برانگیزد و چه توهماتی را میخواهد بزداید. از آنجایی که زبان کتاب، تمثیلی است، این زبان بیشتر بهکار تقریب مفاهیم به اذهان میآید تا دفاع عقلانی از آنچه در ذهن داریم. اندیشهها و دیدگاههای مارکاوژه و ادواردسوجا، در کتاب موج میزند و به جرأت میتوان این ادعا را داشت که: اگر کولهاس با آرای این فیلسوفان آشنا نبود، شاید نوشتن چنین کتابی برای او امکانپذیر نمیشد. آنچه در اندیشههای اوژه و سوجا برای کولهاس مهم است، بحث «نامکانمندی»، «عدمتعیین» و «ناشهر» در حیطه شهرسازی هزاره جدید است. اوژه معتقد است که ما در جامعهای «سوپر مدرن» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زندگی میکنیم که «نامکانها» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بیش از پیش بر آن غلبه یافتهاند. بهعنوان مثال، ما بیشتر وقت خود را در سوپرمارکتهای بزرگ، مجتمعهای تفریحی خارج از شهر، جایگاههای پمپ بنزین اتوبانها، سالنهای انتظار و غیره سپری میکنیم. بیشتر معاملات روزمرهی ما از طریق تلفن انجام میشود، به صدای دیجیتال گوش میکنیم، با کامپیوتر کار میکنیم، در کلینیک متولد میشویم و در بیمارستان میمیریم. او بر این عقیده است که «نامکانها»، مرکز و میدان و حد و مرزی ندارند. مکان جایی است که مردم به آن تعلق دارند. نامکان جایی است که شما از آن عبور میکنید (ر.ک.به: اوژه، 1996). ادواردسوجا، جغرافیدان و نظریهپرداز آمریکایی، دفاعیهای شفاف از ضرورت «برداشت جغرافیایی و فضایی» در آثار نظری ارائه میدهد، و استدلال میکند که، در دوران مدرن، مطالعه دانشگاهی، زمان و تاریخ را نسبت به فضا و جغرافیا در مرتبهای بالاتر فرض کرده است. این ادعا بدان معناست که تاکنون مدرنیته بهعنوان کوششی بیش از حد عجولانه و ساده برای ویران کردن و جایگزین ساختن سنتها، تفسیر شده است. حال آنکه سوجا دلیل میآورد که دقیقتر است مدرنیته بهعنوان سازماندهی مجدد و پیچیده روابط زمانی و فضایی تفسیر شود. برای نمونه، خصلت حیاتی مدرنیته این است که چگونه خود را تغییر میدهد و این خصلت، خاصه در حیطههای تکنولوژیکی و اقتصادی، بهطور فزایندهای روز به روز بهگونهای جهانی همزمان میشود. خصوصاً دگرگونیهای اجتماعی دوران پستمدرن، درگیر نظم بخشیدن جدید به فضا است: سرعت و دسترسپذیری، بر فاصله غلبه میکنند، هر چند آب رفتن و کوچک شدن جهان ممکن است از طرف دیگر، به مرزهای مستحکمی ختم شود که میان حواشی و مراکز در حال استقرارند. دیدگاه «دیگرمکان» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، یکی از مباحث کلیدی اندیشههای سوجا است. او بر این عقیده است که، دیگرمکان فضایی دیگر است، نوعی فضامندیِ بالفعل زیسته شده و از نظر اجتماعی ایجاد شده، انضمام و درعینحال انتزاعی، که منش اعمال اجتماعی است. دیگرمکان فضایی است که بهندرت دیده میشود، چرا که بهواسطه بصیرتی دوکانونی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، تیره و تار شده است؛ بهواسطهی بصیرتی که از نظر سنتی، فضا را بهمثابه یا بنایی روحی یا شکلی جسمانی میبیند. دیگرمکان قادر است که در یک مکان منفرد واقعی، شماری مکانها و شماری محلها را در کنار یکدیگر قرار دهد. مکانهایی که باقی میمانند، واجد نوعی کارکردند. این کارکرد، میان دو قطب نهایی پدیدار میشود. نقش آنها، ساختن فضایی از توهم و هذیانی است که همهی فضاهای واقعی را در معرض دید قرار میدهد، تمامی محلهایی که درون آنها زندگی بشر منفک و جدا شده است، که خود امری خیالی و واهیتر است، یا این که نقش آنها، برعکس، ساختن فضایی است که دیگر است، فضای واقعی دیگری، فضایی که دقیقاً به همان اندازهی فضای واقعیمان بینقص، دقیق و مرتب و برنامهریزی شده است (سوجا، 2000: 13 –16). 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ مشابهت بحثهای بارت و جیمسون با مباحث مطرح شدهی کولهاس در کتاب مذکور اتفاقی و تصادفی به نظر نمیرسد، چراکه هر دو گروه با واژگان ثابت و مفاهیم مشابه، مطالب خویش را پیش میبرند. بهعنوان نمونه مباحثی را یادآور میشویم: بحث «پلان تیپ» کولهاس و تعریف او از معماری، «معماری صفر درجه» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است، را با کتاب «درجه صفر نوشتار» و تعریف بارت از «نویسنده و نویسا» مقایسه کنید. عیناً با تعریف ارائه شدهی کولهاس از معماری مطابقت دارد (ر.ک.به: بارت، 1378). یا مشابهت بحث جیمسون در مهمترین کتاب خود باعنوان «منطق فرهنگی سرمایهداری متأخر»، در توضیح و تشریح کارهای جانپورتمن و اختصاص چند صفحهای از کتاب «S, M, L, XL»، بهطوری که در تمام کتاب، تنها یک معمار معاصر را با چنین شمول وسیع، معرفی میکند (کولهاس، 1995). ازسویی، نقیضهگوییهای کولهاس در سراسر مقالهی «شهر عام» خود، تبدیل به شیوه نگارش او شده است. جایی میگوید، عامل قوام شهر بیهویت و خود به خودی، فضای عمومی نیست، ساکنان آن هستند و در جایی دیگر، گذرگاه (پل، زیرگذر، خیابان) را میراث شایستهی معماران آن برمیشمارد. در جایی میگوید که شهر بیهویت، طراحی ناشده است و مرگ طراحی را اعلام میکند، اما نه بدان دلیل که شهر طراحی نشده است، بلکه بدان دلیل که دیگر طراحی در تغییر شکل آن تأثیری ندارد (بهنقلاز: کولهاس، 1385؛ محمدی، 1376: 74). هویت، یکی از بحثهای کلیدی مقالهی «شهر عام» است. هویت مطرح شده کولهاس، هویت چندپاره و پستمدرن است. زندگی اجتماعی در قیاس با دورهی مدرنیته، سریعتر و پیچیدهتر، و مقتضیات آن بیشتر و بیشتر میشود، و ما همچنان که جامعه رفتهرفته چندپاره میشود، باید نقشهای زیادی را که سریعاً در حال گسترش هستند، بپذیریم. نظریهپردازانی مانند جیمسون و بودریار به این نکته توجه کردند که چگونه «خود»، تحتتأثیر مدرنیته متعاقب مصرفگرایی و فرهنگ تودهای و بوروکراتیک شدن بیش از پیش زندگانی، از بین رفته است. دیگر اندیشمندان (از قبیل لاکان و فوکو) میگویند، «خودِ» ثابت و یکپارچه همیشه یک خیال خام بوده است. اگرچه هویت در زندگی روزمره همچنان بهعنوان یک مسئله باقی میماند، نظریهپردازان پستمدرن، مفهوم «خودِ» بنیادی یا اساسی یا پایدار را بهدور انداختهاند. ما بهجای جستجوی جدی و مستمر مدرنیستی برای یافتن «خود» عمیق و اصیل، بهمنزلهی چیزی که خرید و فروش میشود، میپردازیم. بهنظر میرسد اکثر اندیشههای پستمدرن در زمینهی هویت بهطور ویژه به زندگی شهری میپردازند. درواقع، این اندیشهها بر اساس ایدههای مربوط به شیوههای زندگی شهری شکل گرفتهاند، شیوههایی که از اوایل پیدایش کلانشهرهای مدرن حضور داشتهاند. از این لحاظ، نگرش پستمدرن را میتوان بیشتر تقویت تجربهها و شرایطی دانست که در طول بیش از یک و نیم قرن وجود داشتهاند، نه گسست ماهوی از آنها. درنتیجه، آثار زیادی که اخیراً در مورد شهر پستمدرن نوشته شده است، مضامینی را تشدید میکنند که اساساً بهوسیلهی نظریهپردازان پیشین مدرنیته بسط یافتهاند. بر همین اساس است که کولهاس در تقابل با شهرسازی مدرن، ایده شهر عام را مطرح میکند و یکی از عناصر مهم آن نیز پرداخت بههویت فردی و شهری است. هویت در مقاله کولهاس جایگاه خاصی دارد. او یکی از مزایای بارز شهر عام را در بیهویتی آن جستوجو میکند و از این روست که «فرودگاهها»، بیهویتترین عوامل شهرند و از ویژگیهای برجسته آنها این است که روز به روز بزرگتر و بیشتر شبیه هم میشوند. «شهر عام» کولهاس، بهدلیل برخی بصیرتهای نهفته در آن، ظرفیت تبدیل شدن به شبهنظریه شهرسازی در دوران ما را دارد (مثل شبهنظریههای تاریخیِ نظم نوینِ جهانی، پایان تاریخ و افول غرب). اما بهدلیل ظرفیت اندک تبیینی و تحلیلی و تناقضهای موجود آن، همسو با اسلاف آرمانشهرگرای خود، در حد نگاهی شاعرانه به شهر محدود میماند. آنچه حقیقتاً علاقه کولهاس را برمیانگیزد و ایده شکلگیری کتاب او باعنوان «جهشها» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز بر آن صحه میگذارد، حقیقت شهر معاصر است. به عقیده کولهاس، پدیده خرید کردن در جهان، ساخت موزهها و فضاهای گذران اوقات فراغت و هتلها و فرودگاهها همگی بخشی از یک کلیت آشوبناک پیچیدهی شهرسازی معاصرند (کولهاس، 2001: 11). کتاب «جهشها»، محصول نمایشگاهی به همین نام در شهر بوردو برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فرانسه است. کولهاس با همکاری بوری برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در این نمایشگاه، که از نوامبر سال 2000 تا مارس 2001 میلادی ادامه داشت، ایدههای خود را در مورد شهر مطرح کرد. او دانشجویان دوره دکترای معماری هاروارد را متقاعد میکند که سه سال از عمر خود را بر روی تحقیق روند خرید صرف کنند. ماحصل این تحقیق بعد از نمایشگاه مذکور، کتاب «جهشها» است که از طرف انتشارات اکتار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به سال 2001 میلادی بهچاپ رسید. تمثیل کولهاس از روند خرید، بیشباهت با یک جانور رو به مرگ نیست. اکثر حیوانات دم مرگ، بهعنوان نمونه فیل، کاملاً وحشی و غیرقابل کنترل میشوند و به هر چیزی حمله میکنند. از نظر بودریار و البته کولهاس، امر خرید کردن برای انسان معاصر، یک چنین روندی دارد. یکی از پیشروان بحث «خرید»، ژانبودریار، فیلسوف فرانسوی است که بهتأسی از کارلمارکس، بحث خرید را مطرح کرده است. بودریار بر این عقیده است که اشیاء مصرفی در برقرار نمودن شیوهی دستهبندی و ساختار بخشیدن به رفتار، تأثیر دارند. آگهیهای تبلیغاتی به فرآوردهها از راه نمادها بهگونهای نظم میبخشند که آنها را از دیگر فرآوردهها متمایز مینمایند و درنتیجه آن، یک شیء در یک مجموعه قرار میگیرد. شیء از راه انتقال معنی خود به هنگام مصرف، بر فرد مصرفکننده تأثیر میگذارد. از این راه، بازی بالقوهی پایانناپذیری از نشانهها پایهگذاری میشود که به اجتماع نظم میبخشد و در فرد نوعی احساس آزادی برمیانگیزد. او همچنان در مورد اینکه اشیاء مصرفی، مجموعهای از نشانههای ایجادکنندهی تمایز در بین مردم هستند، دیدگاه خود را پی میگیرد و گسترش میبخشد. از این زاویه دید، اشیاء مصرفی نه بهعنوان پاسخ به یک نیاز یا مشکل مشخص، بلکه بهعنوان شبکهای از دالهای شناور هستند که در برانگیختن خواهشها، توانایی نامحدود دارند. به باور بودریار، هر فرد از راه اشیاء، جایگاه خود را در نظم اجتماعی جستجو میکند. از اینرو، کار ویژهی کالاها تنها برآوردن نیازهای فرد نیست، بلکه بین فرد و نظم اجتماعی نیز ارتباط برقرار میسازند. در این راستا، مصرف فقط نقطهی پایان زنجیرهای اقتصادی که از تولید آغاز میشود نیست، بلکه هم بهعنوان نظام معاوضه و هم بهمثابه یک زبان عمل میکند که در آن کالاها بهعنوان ابزارهایی برای اندیشیدن در یک نظام نمادشناسی مطرح هستند که مانند زبانهای گفتاری، از نظر وجودی بر فرد تقدم زمانی دارند. کولهاس، به پیشرفت اجتماعی معتقد است. وی فردی خوشبین است که تغییرات جهان وی را پریشان نمیکند. کتاب «جهشها»، رابطهی بین تکنولوژی و پیشرفت است و به مسخ تکنولوژی که بودریار در اندیشههای خود به آن پرداخته است، میپردازد. او در جایجای کتاب مذکور، روند خرید و صورتهای مختلف آن را مورد مطالعه قرار میدهد و از آن با واژگانی همچون: فرودگاه، مغازه، سوپرمارکت، آموزش، موزیک و جنبش یاد میکند (کولهاس، 2001). او از کالا با عناوینی همچون اطلاعات، روابط و شبکهی بیانتها برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نام میبرد (کولهاس، 2001: 146). البته لازم بهذکر است که ایده خرید، در «شهر عام» او نیز به چشم میخورد، در آنجایی که تنها فعالیت در شهر عام، خرید کردن است (کولهاس، 1385: 195). او در توضیح این عبارت که، «چرا در شهر عام تنها فعالیت، خرید کردن است»، مینویسد: «خرید بهترین وقت را هدر میدهد. آن هم تقصیر ما است -که بهکار بهتری فکر نمیکنیم. همین فضاها، لبریز از برنامههای دیگر مثل کتابخانهها، حمامها و دانشگاهها خواهد شد- از عظمت آنها خواهیم ترسید» (کولهاس، 1385: 195-196). او در مصاحبهای با منتقد معماری «مجله تایمز»، بیان داشت که: «من در یکسال و نیم گذشته، در کار گردآوری اطلاعات در مورد این جهش شگفتانگیز از فضاهای بهخصوصی در سرتاسر جهان بودهام. به اعتقاد من، چنین پدیدهای بس اجتنابناپذیر است، و درنتیجه ما باید به پژوهش در این زمینه بپردازیم که چگونه معماری میتواند شرایط تازه را بهدست آورد و در برابر آن واکنش نشان دهد.» او در ادامه مصاحبه، در پرسش خبرنگار «مجله تایمز» که پرسید: «خود جنابعالی این تغییرات را مثبت میبینید یا منفی؟» پاسخ داد: «این مشخصاً دربردارندهی عناصر مثبت و منفی در کنار هم است. از یکسو منفی است، چون با افزایش بیوقفه تجارت همراه است؛ ازسویی دیگر مثبت است، چون چه بسا حیطه معماری را تا چنان گسترههایی بکشاند که پیشتر هیچگاه به آنها وارد نشده بود. درعینحال، این موقعیت نیز میتواند بسیار سریع دگرگون شود. به اعتقاد من، اینکه همه چیز به شکلی اجتنابناپذیر در جوش و خروش است و بیچون و چرا ناگزیر از تغییر، هماکنون بس خیرهکننده و جالب است. به گمان من، معماری باید به همآوردی با این پدیده بپردازد و به آن اذعان کند» (اوروسف، 1379: 74). 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ به هر حال باید این نکته را یادآور شویم که کولهاس، معمار بزرگی است. او پیشاپیش در جهان پس از مرگ مدرنیته زندگی میکند و همواره میکوشد این جهان را در کارهای معماری خود بیابد. دیدگاههای نظری او را با سخنی از خود او به پایان میبریم: «[...] آینده به پای خودش نمیآید. فقط اگر ما کارمان را درست انجام دهیم، پایه و اساس خوبی برای آینده خواهد شد. در تمام این سالها، بیشتر و بیشتر آموختهام که معماری بازی با فرمها نیست. رابطه نزدیک میان معماری و تمدن را فهمیدهام. یاد گرفتهام که معماری باید از نیروهای قوامدهنده و جلو روندهی تمدن ناشی شود و اینکه معماری میتواند، در بهترین حالت، بیان درونیترین ساختار زمانهاش باشد» (لوتسما، 1379: 65). منابع و مأخذ فارسی و انگلیسی · اوروسف، ن.، 1379. «اندیشههایی برای محیط و دنیای در حال تغییر: گفتوگو با رمکولهاس». ترجمهی حمیدخادمی. معماریایران (ما). 1. تابستان: 73-75. · بارت، ر.، 1378. درجۀ صفر نوشتار. ترجمهي شیریندخت دقیقیان. تهران: مرکز. · برمن، م.، 1379. تجربه مدرنيته: هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. ترجمهي مراد فرهادپور. تهران: طرح نو. · کولهاس، ر.، 1385. S, M, L, XL. ترجمهی ایمان رئیسی. اصفهان: خاک. · لوتسما، ب.، 1379. «درجستجوی مدرنیسم جدید: رم کولهاس در گفتگو با بارتلوتسما». ترجمهی لیدا قدیمزاده. معمار. 10. پاییز: 61-65. · محمدی، م.، 1376. «شهر بی شناسه». آبادی. 25. تابستان: 72-79. Augé, M., 1996. “Section 3: Anthropology of Non-Place”. In Architecture & Anthropology. London. Architectural Design. Vol. 66. 11-12: 82-83. Augé, M., 2000. “Non-places”. In Read, A. (ed.), Architecturally Speaking. New York: Routledge: 7-11. Koolhaas, R., 2001. Mutations: Harvard Project on the City. Barcelona: ACTAR. Koolhaas, R.; Bruce, M., 1995. S, M, L, XL. New York: Monacelli. Soja, E. W., 1992. “Taking Los Angeles Apart, Towards a Post Modern Geography”. In Jencks, C., (ed.), The Post-Modern Reader. London: Academy Editions: 277-298. Soja, E. W., 2000. “Third Space”. In Read, A. (ed.), Architecturally Speaking. New York: Routledge: 13-30. Steele, J., 1997. Architecture Today. London: Phaidon. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Rem Koolhaas برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Rotterdam برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Exodus, The Voluntary Prisoners of Architecture برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Delirious New York: A Retroactive Manifesto For Manhattan برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Office for Metropolitan Architecture برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Elia and Zoe Zenghelis برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Madelon Vriesendrop برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Bruce Mau برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Ego برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Fantasy برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . The Generic City: عنوان «شهرعام» را از مرحوم منوچهر مزینی وام گرفتهام. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Non - City برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Super Modern برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Non – Places برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Heterotopias برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Bilocal برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Zero - Degree Architecture برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Mutations برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Bordeaux برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Boeri برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Actar برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام . Endless Web 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ کلا بچه ی سرتقیه. شدیدا علاقه به جهانی سازی هم داره و دید شدیدا کالبدی به پدیده ی شهر. روی بین المللی بودن طراحی هایی که کرده هم خیلی تاکید داره. کلا ضد زمینه اس. به خاطر همین طراحان شهری خیلی نقدش کردن. اما با این حال که بی خیال زمینه میشه، مرکز شهری که دقیقا یادم نیست کجا طراحی کرده بود فکر کنم آلمان بود، از لحاظ جنبه ی کارکردی و اجتماعی خوب عمل میکنه. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده