هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۰ اكثريت شما عزيزان تحصيل كرده و داراي مدارك دانشگاهي هستيد.از منظر شما راهكار برون رفت از اين معضل چيست؟و با توجه به اينكه شما يك نيروي كار جوان در اين كشور محسوب مي شويد چه انتظاري از فرصت هاي شغلي داريد و اگر فرمان اقتصاد و منابع مالي كشور در دستان شما بود, برايحل اين معضل چه مي كرديد؟ پ.ن:بحث كاملا جدي است و در پي يافتن راهكاري اجرايي است.. با تشكر از همه دوستان درود دوست عزیز سپاس بابت دعوت من تقریبا تا اونجایی که تونستم پست ها رو خوندم خداییش خیلی زیاد بود خوب من با دو تا دید به قضیه نگاه می کنم یکی که می خواهیم اقتصاد کشور رو سازمان دهی و و به قول معروف رو غلتک بندازیمش اما یه وقتی می خوایم اقتصادی برخورد کنیم یعنی اینکه هدفمون منافع خودمون باشه کاری به جامعه نداشته باشیم و خودمون پولدار بشیم. خوب من توی رشته خودم که مدیریت جهانگردی هست توقعم اینه که صنعت توریسم به اون ایده آلش برسه به اماکن تاریخی رسیدگی و مرمت بشه خیلی جاها آثار باستانی رو داریم که خیلی با ارزشن ولی چون میگن بودجه نداریم داره تخریب میشه برای اینکه توریست جذب بشه باید خیلی کارها کرد مثلا تمیزی خیابان ها افزایش وسایل نقلیه عمومی و سازماندهی توریست هنگام ورود به کشور و ..... اگر منابع مالی کشور در اختیارم بود اول زیر ساخت ها رو درست می کردم از ریشه درست می کردیم میومدیم جلو با کارشناسای اقتصادی یه برنامه تنظیم میکردیم و مشکلات و یکی یکی حل می کردیم. به پروژه ها و اختراعات دانشجویان کشور بیشتر اهمیت میدادن گاهی می بینی یکی یه چیزی یا دستگاهی ساخته که میشه اونو به همه دنیا فروخت مثل الان که تو کشور ژنراتوری ساخته شده که با نیروی مگنت برق تولید می کنه ولی کسی بهش اهمیت نمیده چون به نفعشون نیست. بخشی از سهام کارخانه ها رو به نام کارگراشون می کنم تا خودشون توی سود و ضررش شریک باشن اینجوری راندمان کاری بالا میره کاری که توی نظام سابق شده بود. فرهنگ اقتصادی رو توی جامعه رواج باید داد آموزش هایی در ای زمینه باید انجام بشه تا هر کسی یه اقتصاد دان باشه،مدیران و کارشناسای اقتصادی کشور رو هم باید در رده های بالای اقتصادی آموزش داد یا برای دوره های پیشرفته بورسیه بشن به کشور های خارجی تا وقتی برمیگردن بتونن از سنگ فرش خیابان هم درآمد کسب کنن تفکراتشون بشه مانن کیم وو چونگ موسس کمپانی دوو... و خیلی موارد که دوستان اشاره کردن البته باید دین رو به کا جدا کرد توی هر مسئله ای اما اگر سود شخصیمون مطرح باشه همین نابسامانی جامعه خیلی راه خوبیه واسه درآمد کسب کردن استفاده می کنم از بحث 5 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۰ نظرها زیاد بود. نتوانستم همه اش را بخوانم اما به نکته ی مهم اینه که با توجه به اصالت حکومت استبدادی در ایران و موثر بودن تک جمله های حاکمیون در بالا و پائین شدن نمودار اقتصادی کشور، و از طرفی نبود صنعت مولد و افزایش نرخ نفت و بالارفتن ناگهانی میزان سرمایه اقتصادی و توهم آزاردهنده ی بیماری هلندی و سرآمد بودن اقتصاد دلالی بر سایر وجوه اقتصاد مملکت و اصرار بر وجود مفهومی به نام اقتصاد در اسلام و توجیه تبادل کالا بر اساس اقتصاد اسلامی و ... باید همه ی این موارد رو در ارتباط باهم دید. 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۰ نظرها زیاد بود.نتوانستم همه اش را بخوانم اما به نکته ی مهم اینه که با توجه به اصالت حکومت استبدادی در ایران و موثر بودن تک جمله های حاکمیون در بالا و پائین شدن نمودار اقتصادی کشور، و از طرفی نبود صنعت مولد و افزایش نرخ نفت و بالارفتن ناگهانی میزان سرمایه اقتصادی و توهم آزاردهنده ی بیماری هلندی و سرآمد بودن اقتصاد دلالی بر سایر وجوه اقتصاد مملکت و اصرار بر وجود مفهومی به نام اقتصاد در اسلام و توجیه تبادل کالا بر اساس اقتصاد اسلامی و ... باید همه ی این موارد رو در ارتباط باهم دید. پيشنهاد مي كنم پست هاي 94 95 96 97 98 99را بخوانيد 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۰ پيشنهاد مي كنم پست هاي 93 94 95 96 را بخوانيد دقیقا منظور بنده هم همینه. اقتصاد وجوه گوناگونی داره. من یکی میام از منظر شهرسازی بررسی اش میکنم نه توی زمینه ی دیگه ای تخصص دارم نه می توانم سخن بگویم! ببینید اساسا یکی از دلائل بوجود آمدن طراحی شهری، علاقه ی سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در شهر ها و کشورهایی بود که از منظر شهری مناسبتر و زیباتری برخوردارند. یکی از دلائل ناقص ماندن و عدم تمایل شرکت های سرمایه گذاری بزرگ (علاوه بر تحریم ها و قوانین کشور ما که اول باید اون ها درست بشه...) نبود شهرهای زیبا و چشم نواز است. دوم اینکه، در خرج کردن سرمایه به طرز ساده لوحانه است. حاکمیون بهبود اقتصاد کشور را در دسترسی مستقیم مردم به پول میدانند! مانند وام های مسکنی که سالهای گذشته به مردم برای خرید خانه داده شد و به شدت قیمت خانه به صورت کاذبی بالا رفت. سوم اینکه خرج پول در این کشور به هزینه در طول زمان دقت نمی شود و هزینه در مقطع زمانی موقت مدنظر است. به عنوان مثال در طراحی هایی که ما انجام میدهیم از مجاری زیرزمینی برای گذشتن کابلهای برق و مخابرات را پیشنهاد میکنیم که در زمان حاضر هزینه ی بیشتری را تحمیل میکند اما در کل به شدت هزیینه تعمیر و نگهداری پائین می آید. اما کو گوش شنوا؟ فعلا همین ها! 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ دقیقا منظور بنده هم همینه.اقتصاد وجوه گوناگونی داره. من یکی میام از منظر شهرسازی بررسی اش میکنم نه توی زمینه ی دیگه ای تخصص دارم نه می توانم سخن بگویم! ببینید اساسا یکی از دلائل بوجود آمدن طراحی شهری، علاقه ی سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در شهر ها و کشورهایی بود که از منظر شهری مناسبتر و زیباتری برخوردارند. یکی از دلائل ناقص ماندن و عدم تمایل شرکت های سرمایه گذاری بزرگ (علاوه بر تحریم ها و قوانین کشور ما که اول باید اون ها درست بشه...) نبود شهرهای زیبا و چشم نواز است. دوم اینکه، در خرج کردن سرمایه به طرز ساده لوحانه است. حاکمیون بهبود اقتصاد کشور را در دسترسی مستقیم مردم به پول میدانند! مانند وام های مسکنی که سالهای گذشته به مردم برای خرید خانه داده شد و به شدت قیمت خانه به صورت کاذبی بالا رفت. سوم اینکه خرج پول در این کشور به هزینه در طول زمان دقت نمی شود و هزینه در مقطع زمانی موقت مدنظر است. به عنوان مثال در طراحی هایی که ما انجام میدهیم از مجاری زیرزمینی برای گذشتن کابلهای برق و مخابرات را پیشنهاد میکنیم که در زمان حاضر هزینه ی بیشتری را تحمیل میکند اما در کل به شدت هزیینه تعمیر و نگهداری پائین می آید. اما کو گوش شنوا؟ فعلا همین ها! خيلي خيلي سپاسگزارم از علاقه ي من به رشته ي شهرسازي تا حدي مطلع هستيد و اين ديدگاه تخصصي كه ارايه كرديد برايم جذاب بود در راستاي پيشنهادي كه خودم مطرح كردم اگر ما بياييم روستا هايمان را به روستايي مدرن و در واقع شهرك هاي بسيار كوچك در حد 200-500 خانواري تبديل كنيم و نكات مد نظر مشا را لحاظ كنيم هم از نظر هزينه كم هزينه تر است و هم از نظر جذابيت جذابيت بصري و توجيهي بيشتري دارد. روستايي را تصور كنيد با اول نوين شهرسازي/زيست محيطي(من نام روستاي سبز را به ان مي دهم) با كشاورزي مكانيزه و مدرن و صنايع وابسته ي كوچك آيا اين محيط براي شما جذابيت جهت سرمايه گذاري و زندگي ندارد؟ منتظر نظر شما هستم 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ خيلي خيلي سپاسگزارماز علاقه ي من به رشته ي شهرسازي تا حدي مطلع هستيد و اين ديدگاه تخصصي كه ارايه كرديد برايم جذاب بود در راستاي پيشنهادي كه خودم مطرح كردم اگر ما بياييم روستا هايمان را به روستايي مدرن و در واقع شهرك هاي بسيار كوچك در حد 200-500 خانواري تبديل كنيم و نكات مد نظر مشا را لحاظ كنيم هم از نظر هزينه كم هزينه تر است و هم از نظر جذابيت جذابيت بصري و توجيهي بيشتري دارد. روستايي را تصور كنيد با اول نوين شهرسازي/زيست محيطي(من نام روستاي سبز را به ان مي دهم) با كشاورزي مكانيزه و مدرن و صنايع وابسته ي كوچك آيا اين محيط براي شما جذابيت جهت سرمايه گذاري و زندگي ندارد؟ منتظر نظر شما هستم خيلي خيلي سپاسگزارماز علاقه ي من به رشته ي شهرسازي تا حدي مطلع هستيد و اين ديدگاه تخصصي كه ارايه كرديد برايم جذاب بود در راستاي پيشنهادي كه خودم مطرح كردم اگر ما بياييم روستا هايمان را به روستايي مدرن و در واقع شهرك هاي بسيار كوچك در حد 200-500 خانواري تبديل كنيم و نكات مد نظر مشا را لحاظ كنيم هم از نظر هزينه كم هزينه تر است و هم از نظر جذابيت جذابيت بصري و توجيهي بيشتري دارد. روستايي را تصور كنيد با اول نوين شهرسازي/زيست محيطي(من نام روستاي سبز را به ان مي دهم) با كشاورزي مكانيزه و مدرن و صنايع وابسته ي كوچك آيا اين محيط براي شما جذابيت جهت سرمايه گذاري و زندگي ندارد؟ منتظر نظر شما هستم صد البته علاقه شما بسیار کاملا مشهود و قابل تحسین است. در این مورد دو دیدگاه وجود دارد. یکی همان دیدگاهی که شما به آن اشاره نمودید. و دیگری دیدگاهی است که در پیروی از جنبشی به نام Sustainability یا همان پایداری ارائه شده است و امروز طرفداران زیادی پیدا نموده است. در واقع این دیدگاه به رشد پایدار و متکی به خود در جوامع محلی اشاره دارد. این دیدگاه میخواهد که روستا با استفاده از امکانات جدید در زمینه ی خود و با مصالحی که بوم آور است به حیات خود ادامه دهد. در واقع به گمانم شما همان مورد دوم را اشاره داشتید. درواقع استفاده از امکانات جدید در زمینه ی فرهنگی، اجتماعی، کالبدی موجود. اتفاقا پروژه ای جدیدی پیرامون همین موضوع قرار است به ما تحویل داده شود. این روستا قرار است بعد از احداث یک سد زیر آب قرار گیرد و ما قرار است این روستا را به جای دیگر منتقل کنیم. سازوکارش را انشاالله در آبنده توضیح خواهم داد. (ضمن اینکه تا یادم نرفته بگویم که "گوتنهایم" کسی بود که متوجه شد سرمایه گذاران در شهرهایی که منظر بهتری دارند، بیشتر سرمایه گذاری میکنند.) (پیشنهادم این است هرکسی از منظر رشته خودش اقتصاد را این مملکت را بررسی کند) 5 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ امیر جان توی مواردی که بعنوان پایه های اقتصاد بیان کردی یکیش "توریسم" بود ، کشور ما با وجود اینکه زمینه های فراوونی برای جذب توریست داره ولی خیلی ضعیف عمل کرده توی این مورد ، میگن با ورود هر 1 توریست به کشوری برای 5 نفر توی اون کشور اشتغال ایجاد میشه ولی چرا ما نمیتونیم با وجود این همه جاذبه های گردشگری که توی ایران هست توریست زیادی جذب کنیم ؟! یه جا خوندم درآمدی که مالزی سالیانه از توریسم بدست میاره از درآمد نفت ایران بیشتره ....تازه مالزی هم مثل ایران یه کشور اسلامیه! به نظر شما "مردم" چقدر توی این ضعف نقش دارن و "دولت و حاکمین" چقدر ؟ دقیقا با شما موافقم پتانسیل بالایی کشور ما داره در جذب توریسم اما متاسفانه کمترین درآمد ممکن رو داره بزار یه آمار رو که ارائه شده خدمتتون بگم صنعت توریسم و گردشگری در ایران که از نظر تنوع اقلیمی، فرهنگ و تاریخ کهن، وجود آثار باستانی فراوان و جاذبه های طبیعی و دیدنی نادر و وجود اغلب زمینه های گردشگری جزو دهمین و یا به روایتی پنجمین کشور دنیاست ولی در میان ۱۵۰ کشور عضو سازمان جهانی توریسم wto در امر توریستپذیری در مقام هفتاد و پنجم قرار دارد و در حالی که طی سالها هزینه فراوانی در جهت رونق این صنعت و جذب گردشگر و توریست به کار گرفته شده و میشود پس از گذشت چند دهه هنوز در خم کوچه اول قرار دارد و باز، در حالی که براساس داده های آماری، حجم پولی که از راه گردشگری در طول یک سال در جهان جابجا میشود حدود ۵/۲ برابر درآمد سالانه کشورهای عضو اوپک از محل فروش نفت است سهم ایران حدود یک دهم درصد است. در پی سوال شما که چه قدر مردم مقصر هستن و چه قدر دولت باید بگم که هر کدوم در جای خودشون مقصر هستن به عنوان مثال مردم ما سطح فرهنگ پایینی دارن گاها من توی اماکن تاریخی می بینم که روی دیواری که چندصد سال قدمت داره یادگاری می نویسن.ما خودمون به داشته هامون هحترام نمیزاریم در حفظش کوشش نمی کنیم اگر توریستی خودش اومده باشه تو ایران و راهنما یا لیدری همراهش نباشه راحت سرش رو کلاه میزاریم و دیدم که بلیط 500 تومانی رو تا 5000 تومان هم میفروشن به توریست ها. خوب دولت هم که قربونش برم هیچ حمایتی نمی کنه برای بازسازی و مرمتش کاشان رو مثال بزنم یه منطقه داره به نام قیاس آباد نزدیک به 5 تا قلعه داره که مربوط به دوره های ساسانی و قاجار میشه که داره خراب میشه من رفتم سازمان گردشگری و بهشون گفتم که چرا داره این بناها خراب میشه؟بهم گفت که ما سالانه 1 میلیارد تومان بودجه داریم که باید بین 1500 تا بنا تقسیم کنیم و بودجه نداریم برای مرمت اونجا بعد گفت که ما فقط رفتیم اونجا رو بررسی کردیم و چیزایی که ارزشمند بوده رو برداشتیم بردیم موزه (موزشونم لابد خونشون بوده ) .... ممنون از صحبتای خوبت.با توجه به توضیحاتی که دادی، ایران تو زمینه توریسم و ترانزیت که نمی تونه موفق باشه. نفت هم که هیچی پس سرمایه گذاری ها باید تو بخش کشاورزی و صنعت باشه بیشتر. اما با توجه به شرایط فعلی که برای کشور پیش اومده، به نظرم تو مرحله اول باید حمایت بیشتری از محصولات کشاورزی بشه و تو این زمینه هزینه بیشتری بشه و بعد از به پویایی رسیدن در کشاورزی، ترازو به سمت صنعت سنگین تر بشه. البته به شیوه درستش. صعنتی نباشه که بیشتر باعث اتلاف سرمایه بشه. توی توریسم و ترازیت هم باید کاری کنیم که بتونه موفق باشه نباید پتانسیل های کضشضور رو فدای این مسائل بکنیم با توجه به محدودیت های زیادی که تو ایران هست نمی تونه تو جذب توریست موفق باشه.درسته به مناطق توریستی خوب نمیرسن، اما بیشتر قوانین داخلی و محدودیت های داخلی هستش. نمونه بارزش، تو دوران دانشجویی، وقتی دانشجویان آلمانی اومده بودن دانشگاهمون. باهاشون که صحبت کردیم و نظراتشون رو در این مورد پرسیدیم، اکثراً میگفتن از اومدن به ایران می ترسیدن و اینکه نمیذارن راحت باشیم. انقدر درباره پوشش گفته بودن بهشون، خودشون به پوشش خودشون گیر میدادن البته واسه تجربه اولشون این چنین بود، ولی همین پیش زمینه های فکری باعث میشه که ایران نتونه تو جذب توریست اونقدر که تواناییش هست موفق باشه. خوب ما می تونیم تبلیغات کنیم و اطلاع رسانی درست بکنیم تا دچار پیش داوری درباره وضعیت ایران نشن توی همین اینترنت میشه توی سایت های خارجی رفت و درباره شرایط ایران اطلاعات در اختیارشون قرار داد. هر چیزی راه حلی داره و این محدودیت ها رو با راهکار های جدید می تونیم بی ارزش بکنیم وقتی شرایط فراهم باشه و امکانات در اختیار توریست ها قرار بگیره دیگه مسئله حجاب بی اهمیت میشه این قدر باید ایران و زیبا بکنیم تا اگر بگن گونی هم سرشون بکنن با اشتیاق این کار و بکنن و بیان توريست يا صنعت توريست يك از 3 صنعت درآمد زا در جهان است كه سهم ايران در آن بسيار اندك استجذب توريست تنها متكي به داشتن جاذبه هاي توريستي نيست بلكه بيشتر از ان متكي به امكاناتي است كه در اختيار توريست ها قرار مي گيرد ما در اين زمينه زير ساخت هاي مناسبي نداريم و در كنار نبود اين زير ساخت ها محدوديت هاي بسيار فراواني براي توريست قايل هستيم اين محدوديت ها بخش قابل ملاحظه اي از توريست ها را از مسافرت به ايران منصرف مي كند . اضافه كنيد در كنار همه ي اينها تبليغات منفي و بسيار گسترده اي كه بر عليه ايران به واسطه ي حكومت ايران وجود دارد. در ياد دارم زماني كه ماهاتير محمد معمار مالزي نوين از اصفهان بازديد مي كرد در جايي گفت:اصفهان را 2 سال به من بدهيد و پس از آن درب تمام چاه هاي نفت خود را ببنديد اين گفتار نشان از پتانسيل بسيار بسيار بالاي توريستي در ايران است كه متاسفانه بر زمين مانده و در چشم انداز بلند به نظر نمي رسد كه هيچگاه به جايگاه مناسب خود برسد. ----- نقش مردم بسيار بسيار اندك است ما تنها مي توانيم معرفي كننده ي ايران باشيم در سايت ها و يا برخورد هاي رو در رو اما شرايط حاكم را نمي توانيم تغيير دهيم البته يك نقش ديگر هم مي توانيم داشته باشيم و آن حفظ ميراث خودمان است متايفانه مردم ايران بزرگترين دشمنان زيبايي هاي كشور هستند راه حل ها رو باید یکی یکی بنویسیم و ببینیم چه کاری از عهده ما مردم برمیاد اونا رو عملی کنیم و هر چیشم که مربوط به دولت باشه ارائه میدیم و پیگیرش میشیم تا عملی بشه. به نظرتون چه جوری فرهنگ سازی کنیم برای عموم مردم؟ 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ دقیقا با شما موافقم پتانسیل بالایی کشور ما داره در جذب توریسم اما متاسفانه کمترین درآمد ممکن رو داره بزار یه آمار رو که ارائه شده خدمتتون بگمصنعت توریسم و گردشگری در ایران که از نظر تنوع اقلیمی، فرهنگ و تاریخ کهن، وجود آثار باستانی فراوان و جاذبه های طبیعی و دیدنی نادر و وجود اغلب زمینه های گردشگری جزو دهمین و یا به روایتی پنجمین کشور دنیاست ولی در میان ۱۵۰ کشور عضو سازمان جهانی توریسم wto در امر توریستپذیری در مقام هفتاد و پنجم قرار دارد و در حالی که طی سالها هزینه فراوانی در جهت رونق این صنعت و جذب گردشگر و توریست به کار گرفته شده و میشود پس از گذشت چند دهه هنوز در خم کوچه اول قرار دارد و باز، در حالی که براساس داده های آماری، حجم پولی که از راه گردشگری در طول یک سال در جهان جابجا میشود حدود ۵/۲ برابر درآمد سالانه کشورهای عضو اوپک از محل فروش نفت است سهم ایران حدود یک دهم درصد است. در پی سوال شما که چه قدر مردم مقصر هستن و چه قدر دولت باید بگم که هر کدوم در جای خودشون مقصر هستن به عنوان مثال مردم ما سطح فرهنگ پایینی دارن گاها من توی اماکن تاریخی می بینم که روی دیواری که چندصد سال قدمت داره یادگاری می نویسن.ما خودمون به داشته هامون هحترام نمیزاریم در حفظش کوشش نمی کنیم اگر توریستی خودش اومده باشه تو ایران و راهنما یا لیدری همراهش نباشه راحت سرش رو کلاه میزاریم و دیدم که بلیط 500 تومانی رو تا 5000 تومان هم میفروشن به توریست ها. خوب دولت هم که قربونش برم هیچ حمایتی نمی کنه برای بازسازی و مرمتش کاشان رو مثال بزنم یه منطقه داره به نام قیاس آباد نزدیک به 5 تا قلعه داره که مربوط به دوره های ساسانی و قاجار میشه که داره خراب میشه من رفتم سازمان گردشگری و بهشون گفتم که چرا داره این بناها خراب میشه؟بهم گفت که ما سالانه 1 میلیارد تومان بودجه داریم که باید بین 1500 تا بنا تقسیم کنیم و بودجه نداریم برای مرمت اونجا بعد گفت که ما فقط رفتیم اونجا رو بررسی کردیم و چیزایی که ارزشمند بوده رو برداشتیم بردیم موزه (موزشونم لابد خونشون بوده ) .... توی توریسم و ترازیت هم باید کاری کنیم که بتونه موفق باشه نباید پتانسیل های کضشضور رو فدای این مسائل بکنیم خوب ما می تونیم تبلیغات کنیم و اطلاع رسانی درست بکنیم تا دچار پیش داوری درباره وضعیت ایران نشن توی همین اینترنت میشه توی سایت های خارجی رفت و درباره شرایط ایران اطلاعات در اختیارشون قرار داد. هر چیزی راه حلی داره و این محدودیت ها رو با راهکار های جدید می تونیم بی ارزش بکنیم وقتی شرایط فراهم باشه و امکانات در اختیار توریست ها قرار بگیره دیگه مسئله حجاب بی اهمیت میشه این قدر باید ایران و زیبا بکنیم تا اگر بگن گونی هم سرشون بکنن با اشتیاق این کار و بکنن و بیان راه حل ها رو باید یکی یکی بنویسیم و ببینیم چه کاری از عهده ما مردم برمیاد اونا رو عملی کنیم و هر چیشم که مربوط به دولت باشه ارائه میدیم و پیگیرش میشیم تا عملی بشه. به نظرتون چه جوری فرهنگ سازی کنیم برای عموم مردم؟ سپاس از شما كه در زمينه ي تخصصي خود ما را همراهي مي كنيد من مطلب شما را خواندم و بصورت كلي نكاتي را مي نويسم: همانگونه كه پيشتر گفتم بزرگترين دشمن منابع توريسم پذير ما , خود ما هستيم از يادگاري نويسي تا زباله ريزي و تخريب و تجاوز به حريم آثار اگر اين معضل را با بحث ngo ها تركيب كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه نخستين گام براي ورود به حوزه ي توريسم آموزش مردم از طريق سازمان هاي مردمي است.اين سازمان ها دو نقش اساسي را ايفا مي كنند: 1-بالا بردن سطح فرهنگي مردم در مواجهه با آثار جذاب توريستي(اكوتوريست/آثار باستاني/آثار فرهنگي/صنايع دستي/...) 2-آگاهي بخشي به مردم در مورد نحوه ي مواجهه با توريسم و آموزش هاي حداقلي زبان اين يك حقيقت است كه بالا بودن جذابيت هاي در ايران موجب مي شود كه نتوان با بودجه ي دولتي از همه ي آنها حمايت و پشتياباني كرد لذا حداقل كار ما اين است كه در راستاي تخريب آن گام بر نداريم و وضعيت فعلي را حفظ كنيم.درواقع هر يك از ما خود را يك حافظ ميراث بدانيم. البته اين را هم به ياد داشته باشيم كه بزرگترين مخرب قبل از مردم , دولت است . چه در آثار باستاني و چه زيست محيطي .بالا بودن سطح شناخت مردم مي تواند از اين امر نيز جلوگيري كند. اما معضل ديگر ما نبودن زير ساخت هاي لازم براي جذب توريست است زير ساخت هايي مانند جاده هاي امن و جابجايي ايمن محل هاي اسكان مدرن و استاندارد .... اين بخش نياز به سرمايه گذاري دارد و پشتيباني دولت را مي طلبد 3 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ سپاس از شما كه در زمينه ي تخصصي خود ما را همراهي مي كنيدمن مطلب شما را خواندم و بصورت كلي نكاتي را مي نويسم: همانگونه كه پيشتر گفتم بزرگترين دشمن منابع توريسم پذير ما , خود ما هستيم از يادگاري نويسي تا زباله ريزي و تخريب و تجاوز به حريم آثار اگر اين معضل را با بحث ngo ها تركيب كنيم به اين نتيجه مي رسيم كه نخستين گام براي ورود به حوزه ي توريسم آموزش مردم از طريق سازمان هاي مردمي است.اين سازمان ها دو نقش اساسي را ايفا مي كنند: 1-بالا بردن سطح فرهنگي مردم در مواجهه با آثار جذاب توريستي(اكوتوريست/آثار باستاني/آثار فرهنگي/صنايع دستي/...) 2-آگاهي بخشي به مردم در مورد نحوه ي مواجهه با توريسم و آموزش هاي حداقلي زبان درسته زبان خیلی مهمه متاسفانه سیستم آموزشی ما نمی تونه زبان دوم ما رو به درستی آموزش بده ما باید انگلیسی رو در طول تحصیلمون خوب بلد بشیم تا قبل از دانشگاه به نظر من باید آموزش و پرورش رو هم در نظر بگیریم. همین که مردم شناخت کافی نسبت به آثار باستانی،فرهنگی،صنایع دستی . اکوتوریست پیدا کنن خود به خد اون حس مسئولیت درشون ایجاد میشه و فرهنگش رو هم پیدا می کنن در تایید فرمایشات شما عرض کردم اين يك حقيقت است كه بالا بودن جذابيت هاي در ايران موجب مي شود كه نتوان با بودجه ي دولتي از همه ي آنها حمايت و پشتياباني كرد لذا حداقل كار ما اين است كه در راستاي تخريب آن گام بر نداريم و وضعيت فعلي را حفظ كنيم.درواقع هر يك از ما خود را يك حافظ ميراث بدانيم. البته اين را هم به ياد داشته باشيم كه بزرگترين مخرب قبل از مردم , دولت است . چه در آثار باستاني و چه زيست محيطي .بالا بودن سطح شناخت مردم مي تواند از اين امر نيز جلوگيري كند. درآمدی که از خود آثارمون بدست میاد رو میتونیم خرج خودش بکنیم و تا چند سال اول نباید توقعی داشت که بتونه به بودجه کشور اضافه بشه یعنی هرچقدر از خودش دربیاد باید توی خودش هزینه بشه تا حداقل به ایده عالمون نزدیک بشه.ما که نمی تونیم امید به همکاری دولت داشته باشیم می تونیم با چاپ اطلاعیه با صحبت با نشریات و مجلات خصوصی یا کتبلیغات در همین اینترنت و .... اما معضل ديگر ما نبودن زير ساخت هاي لازم براي جذب توريست است زير ساخت هايي مانند جاده هاي امن و جابجايي ايمن محل هاي اسكان مدرن و استاندارد .... اين بخش نياز به سرمايه گذاري دارد و پشتيباني دولت را مي طلبد آره کمک دولت نیازه اما میشه با خیرین هم صحبت کرد حداقل کارهایی رو که میشه انجام داد انجام بدیم البته اگر بشه 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ آره کمک دولت نیازه اما میشه با خیرین هم صحبت کرد حداقل کارهایی رو که میشه انجام داد انجام بدیم البته اگر بشه متاسفانه هزينه ي مرمت و بازسازي و نيز نگهداري اين اماكن بسيار بالا بوده و از حوصله ي اكثر خيرين خارج است. از طرفي خيرين ايران خيرين مذهبي هستند و پولشان را صرف كار هاي سفارش شده در اسلام مانند ساخت مسجد و مدرسه و بيمارستان مي كنند و نه صرف نگهداري آثار پادشاهان ظلم و جور و فساد فكر مي كنم تشكيل ngo ها و بالا بردن سطح آگاهي مردم اولين قدم باشد .زيرا همين امر موجب رونق اين اماكن مي شود , البته رونقي كه موجب تخريب نيست.بدين روش درامد حاصل از گردشگري در داخل كشور(توريست داخلي) بالا مي رود و با خواست افكار عمومي اين درآمد صرف بازسازي ساير مناطق مي شود. 4 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ متاسفانه هزينه ي مرمت و بازسازي و نيز نگهداري اين اماكن بسيار بالا بوده و از حوصله ي اكثر خيرين خارج است.از طرفي خيرين ايران خيرين مذهبي هستند و پولشان را صرف كار هاي سفارش شده در اسلام مانند ساخت مسجد و مدرسه و بيمارستان مي كنند و نه صرف نگهداري آثار پادشاهان ظلم و جور و فساد فكر مي كنم تشكيل ngo ها و بالا بردن سطح آگاهي مردم اولين قدم باشد .زيرا همين امر موجب رونق اين اماكن مي شود , البته رونقي كه موجب تخريب نيست.بدين روش درامد حاصل از گردشگري در داخل كشور(توريست داخلي) بالا مي رود و با خواست افكار عمومي اين درآمد صرف بازسازي ساير مناطق مي شود. گرشگری در داخل کشور رو اگر بخوایم افزایش بدیم باز یه سری مشکلاتی مثل هزینه های بالای سفر رو داریم.کسی به خارج کشور سفر نکنه خیلی هزینش کمتر میشه تا اینکه بخواد سفر های داخلی انجام بده. برای این مسئله چه راهکاری دارید؟ 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ گرشگری در داخل کشور رو اگر بخوایم افزایش بدیم باز یه سری مشکلاتی مثل هزینه های بالای سفر رو داریم.کسی به خارج کشور سفر نکنه خیلی هزینش کمتر میشه تا اینکه بخواد سفر های داخلی انجام بده. برای این مسئله چه راهکاری دارید؟ براي ترويج سفر نياز نيست راه دور برويم سفر هاي درون شهري يا درون استاني و به صورت تور حسن اينكار هزينه ي كم و وقت كم است مثال مي زنم: در شرح عجايب ساخت پل خواجي اصفهان بيش از 60 مورد را ذكر مي كنند كه اكثريت مردم تنها چشم هاي براق شير هاي سنگي را مي دانند و آن هم بدون دليل . خوب پس از آگاهي بخشيدن به مردم در مورد ضرورت حفظ و نگهداري برگزاري اين تور ها(كه البته مراحل قانوني خاص خود را دارد) مي تواد مثمر باشد. اين نظر من در زمينه ي توريست هست و البته دوستاني كه دست اندر كار بوده و يا هستند بهتر مي توانند نظر بدهند 4 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ براي ترويج سفر نياز نيست راه دور برويمسفر هاي درون شهري يا درون استاني و به صورت تور حسن اينكار هزينه ي كم و وقت كم است مثال مي زنم: در شرح عجايب ساخت پل خواجي اصفهان بيش از 60 مورد را ذكر مي كنند كه اكثريت مردم تنها چشم هاي براق شير هاي سنگي را مي دانند و آن هم بدون دليل . خوب پس از آگاهي بخشيدن به مردم در مورد ضرورت حفظ و نگهداري برگزاري اين تور ها(كه البته مراحل قانوني خاص خود را دارد) مي تواد مثمر باشد. اين نظر من در زمينه ي توريست هست و البته دوستاني كه دست اندر كار بوده و يا هستند بهتر مي توانند نظر بدهند خوب اگر تور های درون شهری یا استانی که شمامی فرمایید باشه درآمد ما نیز محدود میشه مثلا شما وقتی می تونی از یک بنا درآمد زیادی به خاطر سفر کل مردم کشور بگیری محدود میشی به درآمد به اندازه افراد داخل همون همون شهر یا استان.... اگر دولت امتیازی برای کسایی که از استان های دور میان درنظر بگیره یا خدماتی خاصی بهشون ارائه بده میشه انگیزه مردم رو بیشتر کرد خیلی از افراد هستن که دوست دارن بنایی رو ببینن و صرفا به خاطر هزینش نمیرن 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ خوب اگر تور های درون شهری یا استانی که شمامی فرمایید باشه درآمد ما نیز محدود میشه مثلا شما وقتی می تونی از یک بنا درآمد زیادی به خاطر سفر کل مردم کشور بگیری محدود میشی به درآمد به اندازه افراد داخل همون همون شهر یا استان.... اگر دولت امتیازی برای کسایی که از استان های دور میان درنظر بگیره یا خدماتی خاصی بهشون ارائه بده میشه انگیزه مردم رو بیشتر کرد خیلی از افراد هستن که دوست دارن بنایی رو ببینن و صرفا به خاطر هزینش نمیرن خوب فعلا دست ما از دولت كوتاه هست دولت مي تواند خيلي سريع و اساسي بسياري از مشكلات را بر طرف كند و نياز به اين همه طرح و برنامه هاي ميكروسكوپي نيست مشكل ما اي ناست كه دولت در راستاي اهداف ما نيست و ما مي خواهيم با استفاده از دريچه هاي موجود راهي براي رسيدن به هدف هاي مشتركمان پيدا كنيم ----------- سفر هاي درون استاني نياز به تعطيلي ندارد نياز به هزينه ي اقامت ندارد نياز به تداركات چند روزه ندارد اين ها همه يعني تشويق به سفر در اوقات محدود افزايش تعداد سفر بحث كم شدن درامد را جبران مي كند ضمن اينكه بسياري از مردم براي يك روز تور آمادگي همسفر شدن با غير را دارند اما براي چند روز خير 5 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ ممنون از بحث خوب. به نظر من براي بهبود وضع اقتصاد كشور اول بايد گامهاي مقدماتي برداشت: 1. منطقي شدن ديدگاه سياسي داخلي و خارجي و دست برداشتن از هيجاني كردن فضا, در عرصه خارجي علاوه بر اينها موضع گيري بر اساس منافع كشور تو كشور اين كار نميشه طوري كه به صرف دوري از موضع گيريهاي خطرناك هم قانعيم به قول معروف تو جيب مارو نزن نميخواد كار خير بكني!:دي. ما بايد دنبال تعامل با دنيا و استفاده از پتانسيلهاي اين روابط خوب مث خدمات مشاوره اي, آموزشي, مهندسي و سرمايه گذاري باشيم ولي دقيقا برعكس عمل ميكنيم و فضاي هيجاني و عدم امنيت رواني و بالا رفتن هزينه هاي توليد صنعتي و نابودي صنعت توريسم جداقل هزينه ايه كه ميپردازيم. 2. تكليف خودمونو با اقتصادمون روشن كنيم. اقتصاد ليبرالي مردم محور ميخوايم يا اقتصاد كمونيستي دولت محور? نميشه اقتصاد مبهم بر مبناي رانت و رابطه موفق باشه. اقتصاد كمونيستي زنده ميمونه ولي اقتصاد فاسد بدون پايه محكوم به نابودي و به قهقرا بردن كشوره. 3. دست از اقتصاد شبه دولتي و رقابت با بخش خصوصي و محدود كردن بخش خصوصي برداريم. من اين مورد رو با دو مورد اول مربوط ميدونم. تو اين روش مديريت كشور اصلا به بهره وري پروژه ها و سود دهيشون توجه نميشه فقط مهم اينه كه چن نفر چقدر بتونن تو يه پروژه بخورن و ببرن و بعدم بتونن ازش استفاده سياسي بكنن نه اينكه ميزان بهره وري پروژه به نسبت هزينه اش چقدره. اين مشكلات خيلي ريشه اي برطرف بشه كه بخاطر منافع عده اي نميشه, اونوقت تازه ميشه به گامهاي بلندتر و رونق اقتصادي فكر كرد. الان مث اينه كه پاي يه نفرو زنجير ببندي انتظار داشته باشي 100 مترو 10 ثانيه بدوه. 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ ممنون از بحث خوب.به نظر من براي بهبود وضع اقتصاد كشور اول بايد گامهاي مقدماتي برداشت: 1. منطقي شدن ديدگاه سياسي داخلي و خارجي و دست برداشتن از هيجاني كردن فضا, در عرصه خارجي علاوه بر اينها موضع گيري بر اساس منافع كشور تو كشور اين كار نميشه طوري كه به صرف دوري از موضع گيريهاي خطرناك هم قانعيم به قول معروف تو جيب مارو نزن نميخواد كار خير بكني!:دي. ما بايد دنبال تعامل با دنيا و استفاده از پتانسيلهاي اين روابط خوب مث خدمات مشاوره اي, آموزشي, مهندسي و سرمايه گذاري باشيم ولي دقيقا برعكس عمل ميكنيم و فضاي هيجاني و عدم امنيت رواني و بالا رفتن هزينه هاي توليد صنعتي و نابودي صنعت توريسم جداقل هزينه ايه كه ميپردازيم. 2. تكليف خودمونو با اقتصادمون روشن كنيم. اقتصاد ليبرالي مردم محور ميخوايم يا اقتصاد كمونيستي دولت محور? نميشه اقتصاد مبهم بر مبناي رانت و رابطه موفق باشه. اقتصاد كمونيستي زنده ميمونه ولي اقتصاد فاسد بدون پايه محكوم به نابودي و به قهقرا بردن كشوره. 3. دست از اقتصاد شبه دولتي و رقابت با بخش خصوصي و محدود كردن بخش خصوصي برداريم. من اين مورد رو با دو مورد اول مربوط ميدونم. تو اين روش مديريت كشور اصلا به بهره وري پروژه ها و سود دهيشون توجه نميشه فقط مهم اينه كه چن نفر چقدر بتونن تو يه پروژه بخورن و ببرن و بعدم بتونن ازش استفاده سياسي بكنن نه اينكه ميزان بهره وري پروژه به نسبت هزينه اش چقدره. اين مشكلات خيلي ريشه اي برطرف بشه كه بخاطر منافع عده اي نميشه, اونوقت تازه ميشه به گامهاي بلندتر و رونق اقتصادي فكر كرد. الان مث اينه كه پاي يه نفرو زنجير ببندي انتظار داشته باشي 100 مترو 10 ثانيه بدوه. متشکرم موافقم الاننمی تونم کامل جواب بدم بزودی نظر شما را به بهحث می نشینیم 5 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ بیا بالا:texc5lhcbtrocnmvtp8 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ درود به همه ي دوستانم.....وقفه ي چند ماهه در اين تاپيك و اتفاقات پيراموني در جامعه و تحريم ها و پيش بيني هايي كه بعضا در اين تاپيك و جاهاي ديگر انجام شد و به حقيقت رسيد ,زمان مناسبي را فراهم آورد تا بار ديگر و با دقت بيشتر به اين موضوع بپردازيم......به وضوح مشخص است كه با ادامه ي وضعيت فعلي و كم شدن درآمد هاي كشور و وضع نا به سامان توليد و عرضه و نيز بدهي هاي بنگاه هاي توليدي آينده ي خوبي پيش روي اقتصاد و اشتغال كشور نيست و اگر تغييري در نحوه ي تعامل با دنيا و يا شيوه هاي درآمدي كشور ايجاد نشود با مشكلات عديده اي در زمان نه چندان دور مواجه خواهيم شد.غول نقدينگي حاصل از واريز يارانه ها و عدم توان بازار كار و توليد براي جذب اين حجم پول و نداشتن برنامه براي نحوه ي هزيه كرد اين پول در كشور باعث تورم و بالاتر رفتن قيمت ها و به طبع آن كم شدن ارزش پول است و يك چرخه ي معيوب را ايجاد مي كند .چرخه اي كه از تزريق پول شروع مي شود و به تورم ختم مي شود......بار ديگر اين سوال را مطرح مي كنم كه از نظر شما چگونه مي توان اقتصاد ايران را مبدل به اقتصادي مطمين و پايدار نمود و چه راهكاري در پيش رو قرار دارد كه علي رغم تحريم ها بنيه ي اقتصادي كشور آسيب نبيند و فشار تحريم ها بر مردم عادي وارد نشود؟ 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ اي كاش به سر انجامي برسد 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۱ چیزی که به نظر نم میرسه صلح با دنیا تا شرایط عادی بشه و تحریما برداشته بشه رابطه بانکی بین الملل اصلاح بشه سرمایه گذاری بین المللی مثلا بجای واردات ماشینهای هیوندا سهام هیوندا رو بخریم و قس علی هذه ایجاد شرایط امن سرمایه گذاری در کشور برای ورود سرمایه مثلا اقای هیوندا اگه میخوای ماشینتو بخریم باید تو ایران تولید کنی با مدیریت تو و کادر فنی و کارگر ما شفاف سازی قوانین گمرکی و مبارزه با رانت خواری تا سرمایه گذار بتونه دقیقا محاسبه کنه قیمت تمام شده شو برای صادرات اعطای تسهیلات به سرمایه گذاران در بخش تولید و خدمات این کار باید ضابطه مند باشه و از رانتخواری جلوگیری بشه بالا بردن قیمت دلار جهت حمایت از تولید داخلی ازاد سازی سیستم بانکی در جهت رقابت در جذب سرمایه های سرگردان جامعه و هدایت انها به بخش تولید و خدمات استقلال کامل بانک مرکزی وضع مالیات سنگین جهت خروج از کشور تا قیمت مسافرتهای خارجی بالا بره و فقط مختص به قشر خاصی بشه هی هر روز هوس مکه و کربلا نکنن پولو بریزن ملت تو جیب عربا ارائه سوبسید به اماکن توریستی و هتلها در مورد مسافران خارجی تا هزینه سفر به ایران براشون پایین بیاد و جذب توریست و این تبلیغاتی است موقت و چند ساله تا توریست در ایران رشد موثر خودشو شروع کنه فعلا همینا 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده