pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۰ ویسنده: فائزه اسحاقی آیا تا به حال شده که با یکی از دوستانتان قرار داشته باشید و تمام تلاشتان را بکنید تا به موقع برسی اما دوست شما بعد از کلی دیر آمدن،درحالی که شما از عصبانیت دارید منفجر میشوید،خیلی راحت (در کمال آرامش) به شما میگوید که "معذرت میخواهم".اما ما به شما پیشنهاد میکنیم که عصبانیت را کنار بگذارید و مطلب زیر را بخوانید.» نوعی الگوی رفتاری شخصیتی که مورد توجه فراوان افراد جامعه قرار گرفته تیپ های شخصیتی هستند. گفته میشود که یک رویه ی دوز مبل به شخصیت تیپ a پی برد!هنگامی که اوبرای تعویض رویه های صندلی به مطب پزشکی مراجعه کرد که تخصص وی درمان بیمارانی بود که به حمله ی قلبی مبتلا شده بودند،متوجه شد که جلوی نشیمن صندلی ها پوسیده شده بودند،نه عقب آنها!افراد تیپ a که مستعد بیماری قلبی هستند،معمولا روی لبه ی صندلی ها با حالتی از اضطراب و استرس مینشینند. پس از آن پزشکان سال ها بود که میدیدند قربانیان حمله ی قلبی مردمانی هستند اهل خصومت ورزی،پرخاشگر و ناشکیبا که بیش از اندازه خود را گرفتار کارشان میکنند.در دهه ی ١٩٥٠دومتخصص قلب دست به کار توصیف مجموعه رفتارهایی شدند که به نظرشان میرسید مشخصه ی اصلی بیماران عروق قلب باشد. افرادی که رفتار تیپ a را از خودشان نشان میدهند معمولاً با ملاک های زیر توصیف میشوند: افرادی بسیار رقابت جو که اهل کسب و اکتساب هستند،به فوریت های زمانی حساسند،به همین جهت به دشواری آرام و قرار پیدا میکنند،در به تاخیر افتادن کارها یا به هنگام رو به رو شدن با کسانی که آنان را بی کفایت میدانند ناشکیبا هستند و زود خشمگین میشوند.این قبیل مردم هرچند دارای اعتماد به نفس جلوه میکنند اما غالباً دست خوش تردید درباره ی خودشان هستند و خودشان را وادار میکنند کارهای بیشتری را در فرصت های کوتاه به انجام برسانند. نقطه ی مقابل این تیپ شخصیتی،افراد تیپ b هستند که ویژگی های رفتاری تیپ a را ندارند بدون احساس گناه،آرامش دارند و بدون برانگیختگی و تشویش کار میکنند،گرفتار فوریت های زمانی و ناشکیبایی حاصل از آن نیستند و آسان به خشم نمی آیند به طور کلی آرام و خونسرد هستند.به طور مثال زمانی که افراد تیپ a به اتوبوس نمی رسند،به شدت ناراحت میشوند،اما افراد تیپ b در این شرایط به خود میگویند "جای نگرانی نیست،همیشه یک اتوبوس دیگر میرسد"(اشتاین برگ). اگر شما تیپ a هستید نگران نباشید،با این همه نکته ی امید بخش برای افراد دارای الگوی تیپ a این است که به کمک برنامه های درمانی بسیار منظم و ترکیبی از فنون شناختی و رفتاری که دارای کارایی بالایی هستند میتوانند این وضع را تغییر دهند و کسانی که بتوانند از رفتار تیپ a خود بکاهند کمتر در معرض بیماری عروق قلب خواهند بود.(فریدمن و همکاران) طرحی با شرکت بیش از هزارتن از کسانی که هریک حداقل یک بار دچار حمله ی قلبی شده بودند به اجرا درآمد.به آزمودنی های گروه آزمایش یا تحت درمان کمک شد رفتار تیپ a خود را تغییر دهند:برای آنکه حساسیت به فوریت های زمانی را در خود کم کنند قرار شد در صف ها به انتظار نوبت بایستند (کاری که برلی افراد تیپ a بسیار ناخوشایند است)و فرصت هایی برای توجه به مطالبی تدارک ببینند که به طور معمول فرصتی برای آن ها ندارند،نظیر تماشا کردن مردمان یا آغاز گفت و گو با مردم غریبه علاوه بر این ها،تدابیر درمانی دیگری تدارک دیده شد؛از قبیل آموزش شیوه ی بیان منظور خویش بدون از کوره در رفتن و تغییر بعضی رفتارها (مانند به میان سخن دیگران رفتن یا عجولانه حرف زدن یا به سرعت غذا خوردن). درمانگران شیوه هایی را برای ارزیابی مجدد باورهای زیربنایی که خاستگاه بیشتر رفتارهای عجولانه و خصمانه ی تیپ a است (نظیر اینکه ملاک موفق بودن فقط عبارت از مقدار و میزان محصول کار است) نیز تدارک دیدند و سرانجام تدابیری برای کاستن از تنش های محیط خانه و شغل آنان پیدا شد (از قبیل کاستن از شمار اشتغالات اجتماعی غیرضروری).بدین ترتیب یادگیری تدابیری برای تغییر رفتار تیپ a تاثیر سودمند آشکاری بر سلامت این آزمودنی ها گذاشت. این پژوهش ها مبتنی بر این مقدمات است که ذهن و بدن بر یکدیگر تاثیر میگذارند. امروزه الگوهای ساده ی تاثیر تنش بر سلامت،جای خود را به الگوهای پیچیده ای داده است که تبیینهایی درباره ی چگونگی مداخله ی عوامل زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی از قبیل آمادگی وراثتی در برابر بیماری قلب هستند، این واکنش های فیزیولوژیایی در برابر تنش، میتواند موجب تباهی سلامت شود.در عین حال، ویژگیهای رویدادهای محیط، تاریخچهی شخصی،شیوهی ارزیابی هر رویداد و شیوههای مقابله ی شخص همه و همه در تعیین نحوهی ادراک شخص از تنش نقش دارند.به این ترتیب میزان پریشانی یا اختلال سلامت شخص را در پی موقعیتها بالقوهی تنش زا،آسیب پذیری ها و توانمندی های زیست شناختی و روانشناختی هر موقعیت رقم میزنند. طبقه بندی افراد تیپ a و تیپ b یا به وسیله ی مصاحبه ی استاندارد استرس یا توسط پرسشنامه ی خودآزما انجام میگیرد (جنکیز، روزنمن، فریدمن، گلاس).پرسش های نمونه به شرح زیر میباشد: ١-«آیا تا کنون همسر یا دوست شما به شما گفته است که خیلی تند میخورید؟» افراد تیپ a میگویند،«بیشتر اوقات بله» افراد تیپ b میگویند،«بله یک یا دو بار»یا میگویند«نه» ٢-« همسر یا دوست شما سطح کلی فعالیت شما را چگونه ازریابی میکنند؟» افراد تیپ a میگویند،« بسیار فعال باید آهسته تر عمل کنم » افراد تیپ b میگویند،« بسیار کند،باید فعال تر باشم» ٣-«آیا تا به حال سر کار یا در منزل برای خودتان موعد یا سهمیه تعیین کرده اید؟» افراد تیپ a میگویند،«بله،هفته ای یک یا دو بار یا به دفعات بیشتر» افراد تیپ b میگویند،«نه»یا«فقط گاهی اوقات» ٤-«زمانی که در وسط انجام کاری هستید و کسی(نه رئیس شما)مانع کار شما میشود، در درون خود چه احساسی میکنید؟» افراد تیپ a میگویند،«واقعا ـزرده میشوم،زیرا بیشتر این مزاحمت ها ضروری نیستند» افراد تیپ b میگویند،«احساس خوبی میکنم، زیرا بعد از وقفه ی گاه و بی گاه بهتر کار میکنم» منابع: ١. روانشناسی هیلگارد،اتکینسون و همکاران،ترجمه ی براهنی و همکاران ٢. آسیب شناسی روانی،سلیگمن،ترجمه ی یحیی سید محمدی 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده