رفتن به مطلب

داستان مدیریت بحران


spow

ارسال های توصیه شده

روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد.يكي از آنها سريع كفش ورزشي اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافيست از تو سريعتر بدوم...

و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت !

 

الان دنیا داره وارد یه فاز بحرانی جدی میشه

ایران بنا به خصوصیات خاصش وسیستمی که پیاده کرده دربرابر امواج اولیش زیاد اثرپذیر نشون نمیده ولی این اسیب ها زیر پوست همه سازمانها رسوخ خواهند کرد

به نظرتون با سونامی اقتصادی درپیش روی دنیا چگونه باید برخورد بشه؟

  • Like 9
لینک به دیدگاه

قبل از اینکه آثار سونامی اقتصادی دنیا به ما برسه ما خودمون داریم بدترین سونامی ها رو سر اقتصاد و بقیه چیزا سر خودمون در میاریم. اونم با عدم شایسته سالاری و عدم مدیریت صحیح هزینه ها و با دروغ و دغل بازی.

فک کنم این سومین بار هست که این اتوبان تبریز زنجان رو داریم افتتاح میکنیم. یه سمت اون تونل هم مونده که اگه اونم درست شد بازم افتتاحش خواهیم کرد.

وقتی سر ملت شیره بمالیم و اونا رو گاگول فرض کنیم دیگه نباید نگران سونامی جهانی باشیم. ما خودمون منشاء قوی ترین سونامی ها هستیم.

قرار بود یارانه برق و گاز صنایع تولیدی رو کاری براش بکنیم که نکردیم و همه صنایع ورشکست شدن. و بقیه ماجرا.

ما خودمون داریم ریشه خودمونو از ته میزنیم. پس بی خیال سونامی جهان.

در ضمن بزرگترین سونامی برای دنیا هم خود ما هستیم.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد.يكي از آنها سريع كفش ورزشي اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافيست از تو سريعتر بدوم...

و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت !

 

الان دنیا داره وارد یه فاز بحرانی جدی میشه

ایران بنا به خصوصیات خاصش وسیستمی که پیاده کرده دربرابر امواج اولیش زیاد اثرپذیر نشون نمیده ولی این اسیب ها زیر پوست همه سازمانها رسوخ خواهند کرد

به نظرتون با سونامی اقتصادی درپیش روی دنیا چگونه باید برخورد بشه؟

باید ببندی و ببوسی و بگذاریش گوشه ای که دیگر حتی نگاهت هم هرگز به آن نیفتد.

حالا هرچقدر هم که قلبت بتپد، هرچقدر هم که کابوس ببینی یا رویا، هرچقدر هم که ناگفته و ناشنیده داشته باشی، اصلا مهم نیست. "اصلا" مهم نیست.

ببوسش، نخواستی تف بینداز رویش، اما بعد بگذارش کناری و برو.

 

حتی اگه باز لرزیدی، باز اشک ریختی، باز هوایی شدی، هر چه که شد یادَش نکن.

چمیدانم، بگو دلت گرفته است همینجوری. بگو هوا بد است و به تو نمیسازد. بگو نمیدانی. بگو اشتباهی شده. فقط اسمش را نبر. زنده اش نکن. بگذار همان گوشه خاک بخورد و بمیرد. چون هیچکس گوشش به حقایق بدهکار نیست.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

همیشه به این فکر میکنم که داریم با سرعت زیادی سقوط میکنیم. ولی تا وقتی به ته چاه نرسیم هیچگونه احساس قوی از سقوط بهمون دست نمیده. نمیدونم اون روزی که به آخر کار برسیم چه بلایی سرمون میاد. به قول فکور خیلی از کارهای خودمون نه تنها مانع سقوط کردنمون نمیشه بلکه سرعتمونم داره زیاد میشه.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد.يكي از آنها سريع كفش ورزشي اش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافيست از تو سريعتر بدوم...

و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت !

 

الان دنیا داره وارد یه فاز بحرانی جدی میشه

ایران بنا به خصوصیات خاصش وسیستمی که پیاده کرده دربرابر امواج اولیش زیاد اثرپذیر نشون نمیده ولی این اسیب ها زیر پوست همه سازمانها رسوخ خواهند کرد

به نظرتون با سونامی اقتصادی درپیش روی دنیا چگونه باید برخورد بشه؟

این سونامی با ایران کار نداره چون ایران یه کشور وارد کنندس پس وقتی بحرانی پیش میاد قیمت کالاهای اقتصادی بالا نمیره بلکه شکسته میشه

سونامی کشوری رو در بر میگیره که در حال رقابت باشه ولی ایرانیا رقابتی با دیگران ندارن تا لطمه ببین مصرف کننده همیشه تو بحرا سود میکنه نه ضرر

 

البته این نظر منه

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توليد ثروت در ايران نه بر مبناي علم و نه توليد محصول است بلكه بر اساس فروش مواد اوليه است

اقتصاد دنيا با هر درجه اي از بحران نياز به مواد اولي دارد و ما تامين كننده ي اين مواد هستيم و تا زماني كه يك استخراج كننده هستيم مي توانيم در اين دنيا كج دار و مريض دوام بياوريم

درست به مانند فرزندي كه وارث ثروت بي كران پدر است اما توانايي خاصي ندارد و هر روز با فروختن بخشي از دستاورد پدر به زندگي ادامه مي دهد و اين روند ادامه دارد تا روزي كه چيزي براي فروش باشد

ما فعلا تا حدود 20 يا 30 سال آينده از اين بابت مشكلي نخوايهم داشت .البته سرانه ي درآمد كم مي شود اما روند همين هست كه هست

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...