هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ "روشن فكري " بخشی از زندگی ما در دوره ای بود که فضای اجتماعی و اطلاع رسانی کشور تغییرات زیادی کرد ،مطبوعات ، فیلم ها ، کتاب ها و کلا دنیای هنر از این پروسه تغییر ات دور نماند . همه به نحوی از قبل متفاوت تر شدن و حتی از بعد.. حاصل این تغییرات ورود و یا زنده شدن واژه های بود که تا ان زمان کمتر استفاده میشدند و حتی بعد از ان زمان یعنی در فضای فعلی نیز پر کاربرد نیستند مثل : جامعه مدنی ، مردم سالاری ، شایسته سالاری ، ازادی فکر ، گفتمان ، ..... و خیلی از اصطلاجات دیگر که باعث باز شدن دایره فکری و بیان بهتر مطالبات اجتماعی شد و در مجموع مردم از ان خوب اسقبال کردن یکی از این اصطلاحات که هیچ وقت به نظر م نتونست خوب جا ی خود را در میان بیشتر مردم جامعه باز کند اصطلاح روشن فکری بود ... تا جایی که پسوند دینی را هم به ان اضافه کردن و شد روشن فکر دینی اما .... به نظر شما روشن فکری چیست ؟روشن فکری خوب است یا تاریک فکری؟ و وظیفه روشن فکر چیست ؟ ... . 19 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ به نظر من این کلمه فقط بیان میشه و جامعه هیچ درکی ازش نداره !! در کل کشورهای جهان سوم و آسیایی زیاد میانه ای با فکر کردن ندارند حالا چه تاریک چه روشن !! بیشتر مبنا احساسات است یا جو حاکم ( جو گیری). این کلمه مربوط به جامعه ای میشه که مردمش فکر کنند و بر مبنای عقل تصمیم بگیرند . بعد میتونن برای نوع فکر تصمیم بگیرند. این کلمه یا لقب یا اصطلاح به دلیل داشتن ظاهری زیبا استفاده میشه و هیچ پشتوانه ای در جامعه نداره. معلومه شما هم ديد مثبتي نسبت به اين طيف ندارين بيشتر فكر ميكنيد ادما ژست روشن فكري ميگرن فقط براي بالابردن پرستيژ اجتماعيشون به نظرت اين همون طرز فكري نيست كه حكومت با رسانه هاي كه داره بين مردم القا ميكنه و اين بد بيني رو نسبت به ادماي روشن فكر به وجود اورده ؟ 8 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ "روشن فكري " بخشی از زندگی ما در دوره ای بود که فضای اجتماعی و اطلاع رسانی کشور تغییرات زیادی کرد ،مطبوعات ، فیلم ها ، کتاب ها و کلا دنیای هنر از این پروسه تغییر ات دور نماند . همه به نحوی از قبل متفاوت تر شدن و حتی از بعد.. حاصل این تغییرات ورود و یا زنده شدن واژه های بود که تا ان زمان کمتر استفاده میشدند و حتی بعد از ان زمان یعنی در فضای فعلی نیز پر کاربرد نیستند مثل : جامعه مدنی ، مردم سالاری ، شایسته سالاری ، ازادی فکر ، گفتمان ، ..... و خیلی از اصطلاجات دیگر که باعث باز شدن دایره فکری و بیان بهتر مطالبات اجتماعی شد و در مجموع مردم از ان خوب اسقبال کردن یکی از این اصطلاحات که هیچ وقت به نظر م نتونست خوب جا ی خود را در میان بیشتر مردم جامعه باز کند اصطلاح روشن فکری بود ... تا جایی که پسوند دینی را هم به ان اضافه کردن و شد روشن فکر دینی اما .... به نظر شما روشن فکری چیست ؟روشن فکری خوب است یا تاریک فکری؟ و وظیفه روشن فکر چیست ؟ ... . روشن فکری به نظرم در کنار فاکتور های عرفی و اجتماعی که لازمه هر چیزی هست یک مقدار آپ تو دیت باشیم ولی با روشن فکریمون عرف جامعه رو از بین نبریم تاریک فکری که همون عقب افتاده خودمونه نه من دوست دارم روشن فکر باشم و یک سری مسایل و با دید بازز قبول کنم وظیفه رو در قبال کی و چی منظورته؟ 9 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ دیروز جایی بودم که معنی این کلمه رو خوب فهمیدم بعضی ها به واسطه افراط گرایی در دینشون چقدر عقب افتادند روشن فکری دینی به نظر من دخالت نکردن در امورات دینی یکدیگره دین و سیاست و از هم جدا کردنه 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ دیروز جایی بودم که معنی این کلمه رو خوب فهمیدمبعضی ها به واسطه افراط گرایی در دینشون چقدر عقب افتادند روشن فکری دینی به نظر من دخالت نکردن در امورات دینی یکدیگره دین و سیاست و از هم جدا کردنه روشن فکری به نظرم در کنار فاکتور های عرفی و اجتماعی که لازمه هر چیزی هست یک مقدار آپ تو دیت باشیم ولی با روشن فکریمون عرف جامعه رو از بین نبریمتاریک فکری که همون عقب افتاده خودمونه نه من دوست دارم روشن فکر باشم و یک سری مسایل و با دید بازز قبول کنم وظیفه رو در قبال کی و چی منظورته؟ خب اگه روشن فكري لازمه يك اجتماع هست اگه جلو افراط گرايي رو ميگره چرا ديد نسبي جامعه نسبت به روشن فكري خوب نيست بيشتر اين دسته را ادمايي پر مدعا و غربزده ميدونند ؟ شايد بخشيش به تبليغات منفي برگرده اما خيلي از ادماي تحصيل كرده هم دوست ندارن بهشون روشن فكر بگن يا حداقل از اين كلمه فاصله ميگرن ! 7 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ ممنون ارش عزیز چون قبلا درتاپیک روشنفکران درجزیره سرگردانی درمورد این مسایلی که گفتی یه کوچولو بحث کردیم اینجا زیاد نمینویسم ولی نکته ای که باید بگم برمیگرده به برداشت ما از علوم انسانی نحوه تعامل جامعه ایرانی وطیف دانشگاهی واصحاب قدرت درهمه ادوار مبتنی بر دفع این مباحث بوده واگر امروز نتیجه روشنی از تفکر درباب روشنفکری عایدمان نمیشود دلیل اصلی اونو باید دراموزه های علوم انسانی جامعه ایرانی جستجو کرد 8 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ اینم از لینک مطلبی که قبلا گفتگو شده البته از نظرات خودتونم استفاده بردیم روشنفکران در جزیره سرگردانی 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ ممنون ارش عزیزچون قبلا درتاپیک روشنفکران درجزیره سرگردانی درمورد این مسایلی که گفتی یه کوچولو بحث کردیم اینجا زیاد نمینویسم ولی نکته ای که باید بگم برمیگرده به برداشت ما از علوم انسانی نحوه تعامل جامعه ایرانی وطیف دانشگاهی واصحاب قدرت درهمه ادوار مبتنی بر دفع این مباحث بوده واگر امروز نتیجه روشنی از تفکر درباب روشنفکری عایدمان نمیشود دلیل اصلی اونو باید دراموزه های علوم انسانی جامعه ایرانی جستجو کرد سجاد حتما گاهي وقتيا ديدي كمبود هايي كه باعث درد و رنج خودت و جامعه ات ميشه و ميدوني كه با كمي درست فكر كردن و تغيير نگرش اون كمبود ها قابل حله و حقيقت اشكار ميشه اما بعد ...ميبني گفتن حقيقت هزينه بره ، انرژي گيره ، درد و رنج بيشتري برات به همراه داره ، اون وقته كه كنار ميكشي ، به نظرم روشن فكره كه متونه در قالب يه كارگردان نويسنده مجري تلويزيون، و حتي يه ادم معمولي اون حقيقت را بگه حتي در سخت ترين شرايط ! اما سوال اينه چرا مورد بي مهري قرار ميگره حتي از طرف اكثريت مردم ؟ 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ سجاد حتما گاهي وقتيا ديدي كمبود هايي كه باعث درد و رنج خودت و جامعه ات ميشه و ميدوني كه با كمي درست فكر كردن و تغيير نگرش اون كمبود ها قابل حله و حقيقت اشكار ميشه اما بعد ...ميبني گفتن حقيقت هزينه بره ، انرژي گيره ، درد و رنج بيشتري برات به همراه داره ، اون وقته كه كنار ميكشي ، به نظرم روشن فكر كه متونه در قالب يه كارگردان نويسنده مجري تلويزيون، و حتي يه ادم معمولي باشه كسيه كه اون حقيقت را ميگه حتي در سخت ترين شرايط ! اما سوال اينه چرا مورد بي مهري قرار ميگره حتي از طرف اكثريت مردم ؟ خب ارش جان متاسفانه درزمینه تعریف روشنفکر تا اینجا وبا گفته های پرمغزت تفاهم نداریم(نه درکلیتش که درجزئیات تعریف وجانشانی ونقشش دراجتماع) مطمئنا من یکی از اونایی هستم که به میزان اشرافت به مطالب ودقیق شدنت روی جزئیات مسایل مختلف اقرار میکنم اما تا زمانی که روابط اجتماعی برای ما دارای تعریف مشخصی نباشند، درحوزه های اجتماعی ومدنی تعریف جامع وکاملی از مدنیت ، شهر ، شهروندوجامعه نداشته باشیم وهمچنان بخواهیم منطبق بر اسلوب اسلافمان از روابط به جای مانده از قبیله گری دراداب ورفتارهای اجتماعی بهره بگیریم لاجرم یا روشنفکران خفه خواهیم داشت یا روشنفکرانی که به دامان قدرت(چه سیاسی چه اجتماعی وچه مذهبی)پناه میبرند اینه که وقتی مردم چهارکلمه حرف متناقض از عده ای خاص میشنوند عوض همراهی سرکوبشون میکنند ووقتی درزمینه اون مسایل روشن میشن که زمان مرده پرستی هست! 1 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ روشن فکری یعنی انبساط و انقباض منطقی چارچوب های فکری به صورت اتوماتیک بدون کنترل از راه دور خوبه بشرطی که وجود ونمودشو تو زندگی عملی و اخلاقی انسان نشون بده وظیفه روشن فکر اینه که یا ادعا نکنه یا اگه ادعا می کنه تناقضی تو گفتار و کردارش نباشه 6 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ ممنون سجاد :flowerysmile: البرت كامو كه يك روشن فكر بزرگ بوده جمله اي معروفي داره كه ميگه "من بين حقيقت و مادرم ، مادرم را انتخاب ميكنم " يا مثلا گاليليه كه حرفش رو پس گرفت تا كشته نشه ، وحتي سكوت خيلي از ادمها ، و نمونه هاي ديگه .... اگاهي بخشي بدون هزينه نيست و هنر يك روشن فكر هم ميتونه همين باشه انتقال حقيقت با كمترين رنج و درد و هزينه براي خودش و جامعه اش جوري كه عرف اجتماع از بين نره و تغيير به ارامي باشه با صبر و اعتدال اینه که وقتی مردم چهارکلمه حرف متناقض از عده ای خاص میشنوند عوض همراهی سرکوبشون میکنند ووقتی درزمینه اون مسایل روشن میشن که زمان مرده پرستی هست! اگه به جاي متناقض كلمه جديد يا نا شنا باشه كاملا موافقم ولي هميه اينخا دليل نميشه كه روشن فكر به حاشيه كشيده بشه و از اون تصوير ادمي سسول جلف نمايش داده بشه 4 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ با صبر و اعتدال اگه به جاي متناقض كلمه جديد يا نا شنا باشه كاملا موافقم کاملا باهات موافقم درانتخاب کلمه مورد نظر عجول بودم! یه مشکلی که هست اینه که اکثر مدعیان روشنفکری درایران یا ارتباط دارن با نهادهای قدرت مدار که این با اصل روشنفکری تا حد زیادی درتعارض هست یا پیشینه ای دارن که بنا به عملکردشون اجازه قضاوت عادلانه درموردشون داده نمیشه صبر میکنیم صبر 3 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ روشن فکری یعنی انبساط و انقباض منطقی چارچوب های فکری به صورت اتوماتیک بدون کنترل از راه دور سلام انبساط و انقباظ منطقي چارچوب هاي فكري به صورت اتوماتيك چيه ؟ خوبه بشرطی که وجود ونمودشو تو زندگی عملی و اخلاقی انسان نشون بده وظیفه روشن فکر اینه که یا ادعا نکنه یا اگه ادعا می کنه تناقضی تو گفتار و کردارش نباشه يعني ميخواي بگي دليل طرد روشن فكرها تناقض بين گفتار و كردارشونه به نظر من وظيفه روشن فكر فقط اگاه سازيه جهت دادن به ذهن هاست وظيفه روشن فكر رهبري جامعه نيست روشن فكر همين كه ديدگاه و بينش مثبتش خودش را در اختيار اطرفيانش قرار ميده كار بزرگي را انجام ميده وظيفه اون رهبري نيست كه بين گفتار و رفتارش نبايد تناقض باشه اين حرف شما فقط يه توقع و انتظار خيلي زياده 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ روشن فکری فعلا در ایران اسلامی یک صفت منفیه و به هر کس که دستورات ناب اسلام 1400 سال پیش را دقیقا و مو به مو اجرا نکنه،اطلاق میشه. در واقع بیشتر جهت تخریب هست تا بالابردن. جالبه تا حالا با 99 درصد آدم های متحجر که بحث کرده ام،آخرش گفته اند روشن فکر بازی در نیار !!!!!! یعنی خود متحجرین،میدانند روشن فکری با ذات افکار اونها در تضاده و خودشان به سیاهی افکار خودشان به طور غیر مستقیم اذعان میکنند. 8 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ سلام انبساط و انقباظ منطقي چارچوب هاي فكري به صورت اتوماتيك چيه ؟ انبساط و انقباض یعنی اینکه نه خیلی زیاده روی کنی نه خیلی دیگه تامل و مکث و تاکید بر باورها مثال میزنم در طول همین 50-60 سال اخیر بودند روشنفکرانی که تاکید شدیدی داشتند که ماباید کلمات عربی را که داخل زبان گفتاری و علمی و چاپی و کوچه بازاری ما شده بودرا بیرون بریزیم بدون اینکه به این نکته توجه داشته باشند که رشد و تقویت بالندگی یه زبان تنها باحذف ممکن نیست مگر اینکه چند بعدی عمل کنیم منطقی بودن هم خب یعنی با دلیل و مطابق با میزان اهنگ تغییر باورهای جامعه این انبساط و انقباض فکری رو انجام دهیم يعني ميخواي بگي دليل طرد روشن فكرها تناقض بين گفتار و كردارشونه به نظر من وظيفه روشن فكر فقط اگاه سازيه جهت دادن به ذهن هاست وظيفه روشن فكر رهبري جامعه نيست روشن فكر همين كه ديدگاه و بينش مثبتش خودش را در اختيار اطرفيانش قرار ميده كار بزرگي را انجام ميده وظيفه اون رهبري نيست كه بين گفتار و رفتارش نبايد تناقض باشه اين حرف شما فقط يه توقع و انتظار خيلي زياده بله یکی از چند دلیل طرد روشنفکرا همین می تونه باشه شما فرض کن طرف میره بیرون با کت و شلوار و ظاهر اراسته و بین ملت کلی حرف قشنگ قشنگ میزنه دم از حقوق انسانها و برابری انها میزنه اما شب که میاد خونه همسایه ها صدای کتک کاری و فحش و دعوای اونو میشنفن کسی که نتونسته اینارو حتی مابین افراد داخل خونه و اهل خونه پیاده کنه دید جامعه کوچک (همسایه ها ) نسبت به اون فرد چطور میشه به نظرت؟ اگه به حرف باشه الان ما تو دوره حرفای طلایی هستیم همه قشنگ حرف میزنن و لی موقع عمل انسانها با تطبیق حرف و عمل یه شخصی به باور در مورد اون شخص و فکر و عقیده اش میرسن والا...... 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ با اجازه اقایان و خانمها فکر روشن فکری است برای اجتماع . هرگاه فاکتوری به نام مردم یا ملت یا اجتماع را از حیطه فکر یک نفر جدا کنیم دیگر آن فرد در زمره ی روشنفکران نیست . روشنفکر فردی است تحلیلگر و ایدولوژیست که تحلیل میکند و همراه ان راهکار نیز ارائه میدهد .مهمترین خصوصیت یک روشنفکر باید امادگی او برای انتقاد از خود و از تئوری های ارائه شده توسط خودش باشد روشنفکر نمیتواند لزوما همراه مردم حرکت کند یا خیلی جلو تر از مردم . میشود گفت تنها یک گام و نه بیشتر باید جلوتر از توده های عامی باشد . بیشتر از ان یا خیلی کمتر از ان یعنی به منتها الیه چپ یا راست کشیده میشود و از مردمش جدا میشود و وقتی از مردم جدا شد دیگر بحساب نمیاید تا چه برسد به اینکه فکرش را بخواهیم روشن یا تار فرض کنیم . روشنفکر برای این منظور باید این اصل کلی را رعایت کند : تحلیل مشخص از شرایط مشخص به این معنی که بدرستی بتواند نقاط تاریک در باورهای اجتماعی و سیاسی مردم را دریابد و انها با سخنانی قابل فهم توده ها بیان کند . یک روشنفکر باید بدرستی گیرنده های فکری خویشتن را انچنان تقویت کند که با اولین برخورد مردم با جریان فکریش به انتقاد از خویش بر خیزد و بپذیرد که دراین عدم پذیرش مقصر مردم نیستند بویژه اگر این تضاد فکری با توده های مردم تکرار شود باید کل بنیاد فکری خود را زیر رو کند و این خود نمودی از روشنفکریست . خزیدن در ورای احساسات اتشین و سخنرانی های انچنانی و بازی با کلمات به منظور نشان دادن خود به مردم اب در هاون کوبیدن است . روشنفکر احساساتی معمولا خودش را زود لو میدهد و معلوم میشود بجای مشکلات اجتماعی و یا سیاسی ملت ,بیشتر با خودش درگیر است . یک روشنفکر هیچگاه ملت را احمق فرض نمیکند . باور توده هاممکن است در گوشه ای از تاریخ دچار تردید هایی شده باشد اما این مدت ها در مقایسه با مدت زمانی به نام تاریخ بشر ناچیز است و نهایت این مردم هستند که به روشنفکران گمراه و بریده از خلق راه را نشان میدهند . ببخشید کمی طولانی شد . 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ یک روشنفکر هیچگاه ملت را احمق فرض نمیکند . باور توده هاممکن است در گوشه ای از تاریخ دچار تردید هایی شده باشد اما این مدت ها در مقایسه با مدت زمانی به نام تاریخ بشر ناچیز است و نهایت این مردم هستند که به روشنفکران گمراه و بریده از خلق راه را نشان میدهند اگر واقعا احمق بودند چی ؟ :JC_thinking: به نظر شما،پیامبر گرامی اسلام (ص) ، بت پرستان مکه که باور توده آنها بت پرستی بود را چگونه فرض میکردند؟ به باورشون احترام گذاشتن یا زدند و بت هایشان را شکستند؟ 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ [/right] اگر واقعا احمق بودند چی ؟ :jc_thinking: به نظر شما،پیامبر گرامی اسلام (ص) ، بت پرستان مکه که باور توده آنها بت پرستی بود را چگونه فرض میکردند؟ به باورشون احترام گذاشتن یا زدند و بت هایشان را شکستند؟ شما محمد رو کم ادمی فرض نکن محمد یه شخصیت فوق العاده باهوش و تیز بین در بین افراد جامعه خود بود اون بخوبی نقاط ضعف توده ها رو شناخته بود اینجوری هم نبود که اونا رو احمق محض فرض کنه بلکه اهداف بلند پروازانه ای هم داشت 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ شما محمد رو کم ادمی فرض نکنمحمد یه شخصیت فوق العاده باهوش و تیز بین در بین افراد جامعه خود بود اون بخوبی نقاط ضعف توده ها رو شناخته بود اینجوری هم نبود که اونا رو احمق محض فرض کنه بلکه اهداف بلند پروازانه ای هم داشت به هر حال افکار ایشان در آن زمان،نسبت به افکار بت پرستان ، روشن فکری محسوب میشده. بت پرستی را هم ایشان، مطمئنا حماقت میدانسته که با تمامی وجود با آن مبارزه کرده و بت پرستان را کافر و جاهل و.... نامیده. پس روشنفکر آیا نمیتواند یک گروه را احمق فرض کند و با آنها بجنگد؟ 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۰ [/right] اگر واقعا احمق بودند چی ؟ :JC_thinking: به نظر شما،پیامبر گرامی اسلام (ص) ، بت پرستان مکه که باور توده آنها بت پرستی بود را چگونه فرض میکردند؟ به باورشون احترام گذاشتن یا زدند و بت هایشان را شکستند؟ شما توجه نفرمودید عرض کردم :تحلیل مشخص از شرایط مشخص . ودر مورد اقدام حضرت محمد دقیقا این اصل رعایت شده بود چرا که زمانی که لازم بود اینکار را کردند و نه ابتدای به ساکن . وقتی ایشان از صفر شروع کردند و به نتیجه رسیدند یعنی اینکه ان اصل وبقیه اصول لازمه ی روشنفکری زمان خویش را بدرستی دریافته بودند مگر نه اینکه ایشان خواستند دینی بر پا کنند و مگر نکردند؟؟؟؟ین یعنی درستی اندیشه در ان زمان یعنی تحلیل مشخص از شرایط مشخص . در هر صورت وقتی مردم تئوری یک روشنفکر را پذیرفتند انوقتیست که خود بخود به اشتباه خود پی برده اند ان بسیار فرق میکند با اینکه از چپ و راست احمق بودن خود را بشوند .وقتی روشنفکر به انها احمق بگوید این روشنفکر است که پایگاه توده ای خویش را از دست میدهد . و برای تئوریزه کردن بقیه افکار خویش دچار مشکل میشود . خواهش میکنم اگه سوالی از من دارید مثال مذهبی نزنید . شما که استاد هستید و مثال هم زیاده . مرسی 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده