رفتن به مطلب

نسخه یادتون نره


ارسال های توصیه شده

خانمی وارد داروخانه می‌شه و به دکتر داروساز می‌گه که به سیانور احتیاج داره!

داروسازه می‌گه واسه چی سیانور می‌‌خوای؟ خانمه توضیح میده که لازمه شوهرش را مسموم کنه.

چشم‌های داروسازه چهارتا می‌شه و می گه: خدا رحم کنه، خانوم من نمی‌تونم به شما سیانور بدم که برید و شوهرتان را بکُشید! این بر خلاف قوانینه!

من مجوز کارم را از دست خواهم داد….. هر دوی ما را زندانی خواهند کرد و دیگه بدتر از این نمی شه! نه خانوم، نـــه! شما حق ندارید سیانور داشته باشید و حداقل من به شما سیانور نخواهم داد

بعد از این حرف خانمه دستش رو می بره داخل کیفش و از اون یه عکس میاره بیرون؛ عکسی که در اون شوهرش و زن داروسازه توی یه رستوران داشتند شام می‌خوردند. داروسازه به عکسه نگاه می کنه و می گه: چرا به من نگفته بودید که نسخه دارید؟!

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...