alireza&sepide 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۸۸ لوئيس ساليوان «لوييس ساليوان» معمار بزرگ آمريكايي و «پدر معماري مدرن» در چنين روزي به دنيا آمد. او با تفكرات و عقايد منحصربه فردش توانست تحولي شگرف در هنر و صنعت معماري به وجود آورد و تاثيرات عميق او بر كسي پوشيده نيست. ساليوان بنيانگذار مدرسه معماران شيكاگو است و «فرانك لويدرايت» معمار افسانه اي آمريكايي از شاگردان او بوده است. «لوييس هنري ساليوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنيا آمد و مدت كوتاهي در «موسسه فناوري ماساچوست» (ام آي تي) به تحصيل مشغول شد و دريافت كه قادر است تحصيلات دبيرستان خود را يك سال زودتر تمام كند و با گذراندن يكسري امتحانات، دو سال در دانشگاه پيش بيفتد. او تنها ۱۶ سال داشت كه وارد دانشگاه ام آي تي شد و پس از يك سال تحصيل به فيلادلفيا رفت و براي خود شغلي در كنار معماري به نام «فرانك فرنس» (Frank Furness) پيدا كرد. ركود اقتصادي سال ۱۸۳۱ بسياري از زحمات «فرانك فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشكلات مالي مجبور به اخراج «ساليوان» شد. در اين زمان «ساليوان» به شيكاگو رفت تا در جريان ساختمان سازي آن شهر كه پس از وقوع يك آتش سوزي گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بيازمايد. او خيلي خوش شانس بود كه موفق شد در كنار «ويليام لبارون جني» مشغول به كار شود. «جني» اولين معماري است كه از اسكلت فلزي در اجراي ساختمان بهره برده. پس از كمتر از يك سال فعاليت در كنار «جني»، «ساليوان» به قصد تحصيل بار سفر بست و يك سال در دانشگاه هنر پاريس مشغول به فراگيري شد. پس از اتمام دوره آموزشي به شيكاگو بازگشت در حالي كه هنوز هجده سالگي اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعاليت در كنار معماران مختلفي گذراند تا اينكه در سال ۱۸۷۹ «دانكمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «ساليوان» را استخدام كرد و يك سال بعد او را در شركت خود شريك كرد. اين اتفاق سرآغاز دوران پيشرفت و موفقيت ساليوان بود. طي اين سال ها «ساليوان» و «آدلد» موفقيت هايي پي درپي به دست آوردند كه از جمله آنها مي توان به طرح و اجراي تالار سخنراني شهر شيكاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره كرد كه در پايان پروژه «ساليوان» و «آدلد» طبقه بالاي اين ساختمان را به عنوان آتليه خود انتخاب كردند. از ديگر موفقيت هاي اين دو شريك مي توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوييس اشاره كرد كه اولين آسمانخراش تاريخ معماري جهان به شمار مي رود. «لوييس ساليوان» اولين معماري است كه روش صحيح استفاده از اسكلت فلزي در ساختمان هاي بلند و مزاياي آن را به طرز بهينه اي مورد استفاده قرار داد. از آنجايي كه در ساختمان هايي كه با اسكلت فلزي بنا مي شوند معمولاً غير يك يا دو دهنه ديوار برشي در ساير نقاط ساختمان نه تنها عضو باربري وجود ندارد كه به عنوان مثال از ديوارهاي ساختمان فقط به دليل پوشندگي و محافظت سرمايي گرمايي استفاده مي شود و هيچ خاصيت باربري ندارد. «ساليوان» با علم به اين نكته در ساختمان هاي بلند از پنجره هايي با ابعاد بزرگ بهره مي برد كه نه تنها باعث روشنايي بيشتر فضاي داخلي مي شد كه با حذف ديوارها و ضخامت پائين شيشه هاي پنجره سطح مفيد ساختمان افزايش يافت. توجه ساليوان به مزاياي اسكلت فلزي موجب شد محدوديت هاي دست و پاگير مهندسي كه هميشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدي از بين برود و اين تحولي شگرف در معماري مدرن را باعث شد. در سال ۱۸۹۰ «ساليوان» يكي از ۱۰ معمار منتخبي بود كه براي اجراي ساختمان «نمايشگاه جهاني كلمبيا» كه قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شيكاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختماني كه بعدها «شهر سفيد» لقب گرفت. از ديگر شاهكارهاي خلق شده «ساليوان» مي توان به ساختمان عظيم ترمينال شيكاگو و «دروازه طلايي» كه طاقي است عظيم كه در «شهر سفيد» قرار دارد اشاره كرد. شراكت «آدلد» و «ساليوان» پس از اجراي فروشگاه زنجيره اي «كارسون پيري اسكات» به اتمام رسيد و در پي انحلال شركت «ساليوان» يك دوره بيست ساله را با سيري نزولي چه در زمينه مالي و چه زمينه احساسي سپري كرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسيار در هنر معماري بارها تقدير شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان يك طراح خبره از مسابقه اي كه براي طرح و اجراي «برج تريبيون» برگزار شده بود شديداً انتقاد كرد. يك برج با اسكلت فلزي و نمايي از سنگ كه ساختمان هاي سنگي معماري گوتيك را تداعي مي كرد اما ساليوان يك تحريف بزرگ تاريخي را در طراحي آن كشف كرده بود. «لوييس ساليوان» عاقبت در چهاردهم آوريل ۱۹۲۴ در شيكاگو چشم از جهان فروبست. «فرانك لويد رايت» كه به نوعي شاگرد او محسوب مي شد مراسم تدفين اين معمار بزرگ را كه در زمان مرگ فقير و تنها در اتاق هتلي در شيكاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار كرد. اكنون كه سال ها از مرگ او مي گذرد هنوز تاثير تفكرات اين اولين معمار پيشرو در معماري جهان به چشم مي خورد 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۳ لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و پدر معماری مدرن در ۳ سپتامبر ۱۸۵۶ در بوستون(Boston) ، ایالت ماساچوست(Massachusetts) به دنیا آمد. مادرش اصلیتی سوئیسی داشت و پدرش ایرلندی بود آنها در اواخر دهه ۱۸۴۰ به امریکا مهاجرت نموده بودند. وی در کنار پدر و مادر بزرگش در ماساچوست بزرگ شد و بیشتر اوقات کودکی خود را به یادگیری درباره طبیعت در مزرعه پدر بزرگش سپری کرد. سالیوان در سالهای بعد تجربه هایش اندکی متفاوت گشت و بیشتر وقت خود را به گشت و گذار در بوستون می گذراند. او تمام خیابان های بوستون که توسط ساختمان های گوناگونی احاطه شده بود را سیاحت می نمود و این دقیقا مصادف با زمانی است که شیدایی او نسبت به ساختمان ها افزایش یافت و تصیم گرفت که در آینده مهندس و معمار ساختمان شود. هنگامی که وارد دبیرستان شد، با شخصی به نام موسی وولسان ( Moses Woolson ) آشنا گشت و او کسی بود که آموزه هایش اثر پایداری بر لوییس گذاشت. وی مدت کوتاهی در موسسه فناوری ماساچوست (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام فرانک فرنس (Frank Furness) پیدا کرد. رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ بسیاری از زحمات فرانک فرنس را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج سالیوان شد. در این زمان سالیوان به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار ویلیام لبارون جنی مشغول به کار شود. جنی اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده است. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار جنی، سالیوان به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد. هنر رنسانس ذهن سالیوان را تحت تاثیر قرار داد. و تاثیر آن به گونه ای بود که معماری خود را به سوی تقلید از روح آفرینش مایکل آنژ هدایت کند و از تکرار سبکهای دوره های پیشین بپرهیزد. پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود کار خود را در شرکت آقایان جوزف جانستون(Joseph S. Jonston) و جان رادلمن (John Edelman) به عنوان نقشه کش آغاز نمود. رادلمن و جانستون در آن دوران عهده دار طراحی داخلی پرستشگاه Moody بودند که توسط سالیوان کامل گشت. لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۳ او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال ۱۸۷۹ دانکمار آدلد معمار مشهور آن زمان، سالیوان را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها سالیوان و آدلد موفقیت هایی پی در پی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره کرد که در پایان پروژه سالیوان و آدلد طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمان خراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود. در همین شرکت بود که سالیوان به شدت بر فرانک لوید رایت ( Frank LIoyd Wright ) تاثیر گذاشت. فرانک کسی بود که طراحی و مبانی و اصول سالیوان را از کارهایش الهام گرفت و در آغوش کشید. تا اواخر قرن ۱۹، وزن ساختمانهای چند طبقه به اجبار توسط دوام و قوت دیوارها تحمل میشد و هر چه ساختمان بلندتر میشد فشار در بخشهای پایین تر ساختمان نیز افزایش می یافت. در این شیوه محدودیت های مهندسی از جمله اینکه دیوارها باید می توانستند وزن سازه را تحمل کنند و طراحی های بزرگ به معنای دیوارهای حجیم و کلفت بروی طبقه همکف بود و محدودیتهای قطعی در مورد ارتفاع ساختمان بطور واضح وجود داشت. گسترش تولید فولاد که در عین ارزانی، تنوع ایجاد می نمود و متحرک و سلیس بود، در نیمه دوم قرن ۱۹ تمامی این قوانین و محدودیت ها را تغییر داد. آمریکا در آن دوران در قلب رشد سریع اجتماعی و اقتصادی قرار داشت و مکانی بود مناسب برای فرصت های بزرگ معمارانه، شهری ترین جامعه در حال شکل گیری بود و اجتماع آن در عطش ساختمان های نو و بزرگتر بود. تولید انبوه فولاد محرک اساسی برای توانایی ساخت آسمان خراشها در نیمه دهه ۱۸۸۰ بود.لوییس سالیوان اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولا غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. سالیوان با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پا گیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد. در سال ۱۸۹۰ سالیوان یکی از ۱۰ معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان نمایشگاه جهانی کلمبیا که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها شهر سفید لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده سالیوان می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و دروازه طلایی که طاقی است عظیم که در شهر سفید قرار دارد اشاره کرد. شراکت آدلد و سالیوان پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای کارسون پیری اسکات به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت سالیوان یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای برج تریبیون برگزار شده بود شدیدا انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود. او با تفکرات و عقاید منحصر به فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و فرانک لوید رایت معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. لوییس سالیوان عاقبت در چهاردهم آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو چشم از جهان فروبست. فرانک لوید رایت که شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو در گذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد. برخی از کارهای لوئی هنری سالیوان عبارتند از: ۱- ساختمان Bayard در شهر نیویورک، سال ۱۸۹۸ ۲- فروشگاه کارسون در شیکاگو، سال ۱۸۹۹ ۳- سالن کالج Tusculum در ویرجینیا، سال ۱۹۰۱ ۴- ساختمان Van Allen در کلینتون آیووا، سال ۱۹۱۴ ۵- کلیسای St. Paul's Methodist ، در آیووا، سال 1910 6- فروشگاه موسیقی Krause ، در شیکاگو ۷- بانک ملی کشاورز Owatonna، در مینه سوتا، سال ۱۹۰۸ ۸- بانک پس انداز مردمCedar Rapids ، در آیووا، سال ۱۹۱۲ ۹- ساختمان Henry Adams Algona ، در آیووا، سال ۱۹۱۳ ۱۰- بانک ملی Merchants ، در آیووا، سال ۱۹۱۴ ۱۱- خانه ساختمان انجمن شرکت ،Newark در اوهایو، سال ۱۹۱۴ ۱۲- بانک ایالتی پوردو ،West Lafayette، در ایندیانا، سال ۱۹۱۴ ۱۳- انجمن وام و پس انداز فدرال مردم Sidney، در آیووا، سال ۱۹۱۸ ۱۴- بانک کشاورزان و بازرگانان Columbus، در ویسکانسین، سال ۱۹۱۹ منبع پست های 2 و3:مطلبی با عنوان "زندگینامه معمار لوئیس سالیوان" در تارنمای difal.ir لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده