Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۴ وقتی واسه فرزند آیندم مینویسم... 8 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۴ #27 بفرمایید پذیرایی شید.... حس خوبه پذیرایی...روز تولد از دوستای انجمن 6 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۴ خوشحال کردن فرشته ای به نام مادر .... 7 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۴ میدونم براش سخته ها…! میدونم که براش هم زحمته هم خرج داره … اما پیشنهادی داد که اصن سربلند شدم پیش دوستم خواستم بگم دمت گرررررم …!!! لذت بردم از حرفت… 4 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۴ برنامه ریزی برم خیلی لذت داره … اینکه بشینم فکنم چیا باید بردارم,چی درست کنم,چی بپوشم خخخخ واااای خیلی باحاله برنامه ریزیای اینجوری…!!! 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ برنامه ریزی برم خیلی لذت داره …اینکه بشینم فکنم چیا باید بردارم,چی درست کنم,چی بپوشم خخخخ واااای خیلی باحاله برنامه ریزیای اینجوری…!!! کجا بدون اجازه من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 3 لینک به دیدگاه
ZOLEIKHA 542 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۴ من لذت می برم از : یادگیری ، از دانش ، علم و هر اونچه که باعث رشد فکری ام بشه از موسیقی ، آرامش دریا و حتی چهچهه پرندگان سرخوش تو جنگل از لذت بخشش ، از انسانیت ، بزرگواری و احترام به متقابل و خیلی لذت های دیگه ... 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 بهمن، ۱۳۹۴ سر زدن به آرشیو قدیمی نوشته هام... خیلی خوبه... اصلا آرشیو کردن خوبه... برای من این لذت دو چندان هست..که میفهمم...چی بودم!!!! چی شدم!!! فارغ از خوبی و بدی عرض می کنم..تفاوت رو می گم. با اینکه آرشیو تصویری از خودم ندارم....یعنی عکس کم دارم...ولی آرشیو کاملی ار نوشته هام تو تمام سنین دارم...(البته بیشترش رو هدیه کردم..ولی تو هر سال یک نسخه رو برای خودم نگه داشتم) اگر در آینده زنده بمونم که فرزندانم رو ببینم..به جای اینکه آلبوم تصویر بزارم جلوش...باید دفترچه ی نوشته هام رو بزارم جلوش بگم..اینو تو 5 سالگی نوشتم..اینو تو 10 سالگی...این تو 18....از الان برام جذابه! که بچه برگرده بگه: بابا!! ما رو گرفتی؟!!!!(شکلک مو افشان با نیش باز) 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ شدیدا این روزا شاد میباشم...پراز استرس... کدوم بنده ایی آخه از شاد بودن و خوشحالی دلشوره میگیره که من میگیرم 8 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ به تکاپو ها و چالش ها و همه اون چیزائی که تو زندگیم هست کلا بی توجهم. خیلی هم راحتم. همه چی رو تماشا میکنم حتی اثرات سرنوشتم , رو خودم , رو هم فقط تماشا میکنم. راحتی از این بالاتر و بهتر ممکن نیست. 8 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ یه دم نوش...آرامبخش گل گاو زبون... شوق عید....عین یه بچه 7،8 ذوق دارم... یه فکرای خوب... بوی عود معطر بادود خوشگلی که مارپیچی میره بالا...بالا میره تا عطر اتاق من عین دلم خوش کنه... یه عینک که همیشه دوس داشتم عینکی بودم....رو دفترم...واس خوشی دلم خریدم... یه آهنگ...با چاووشی.... فضا رو سنگین میکنه...ولی دلم خوش میکنه...غم داره...ولی من خوش میشم باهاش.... لذت دارم میبرم از این حال و هوا از این فضا.... 8 لینک به دیدگاه
Adel00 5292 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۴ هم صحبتی با انسان های فرهیخته. آموختن. امیدوار شدن. خدا را سپاس! هنوز هم " انسان " وجود دارد. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 10 لینک به دیدگاه
helma.b 3345 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ بودن در کنار بهترین دوستانم .... در زیر یه برف زیبا و البته شدید هوا ناجوانمردانه سرد بود ولی..... گرمای دوستی و خنده های ما بسیار لذت بخش ... 10 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ باتمام سرمای امروز وبارش برف.. و مخالف حرکت ماشینها پیاده راه رفتم تا به عشقم برسم..باتمام اینکه تو این مسیر دوبار ماشین خراب شد ولی به راهم ادامه دادم و با سرمایی که باعث خشک شدن دستام شده بود ولی رفتم به سمت عشقم.. و از درون گرم بودم و لذت بخش.. خدایا ما همو دوست داریم.. زود زود بهم برسیم.. 9 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ هرچی از فضای غالب بر تاپیک گاهنوشتهها خوشم نمیاد، از این یکی تاپیک لذت میبرم اصلاً میام که فقط با شنیدن خوشیها و لذتهای زندگی شماها کیف کنم :4chsmu1: همیشه شاد و خوب و خوشحال باشیم همگی و پر از انگیزه و انرژی و دوستی و عشق 10 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ لذت زندگی به اینه که وقتی مشکل کسی رو میبینی.. سرتو بالا میکنی میگی شکر خدایا شکرت.. 3 لینک به دیدگاه
JU JU 7193 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ لذت به معنا در آغوش گرفتن خانواده هست وقتی میبینی همه سالمن و در کنارتن 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۴ حرف زدن با سمانه....لذت بزرگیه...وقتی میخندیم.... یه هدیه از طرف بابام بی مناسبت....اونم کتاب.... لذت بزرگتر دلم میخواد.....نمیدونم کجا دنبالش بگردم 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده