Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ اون باید یه چیزی می شد.یعنی تا جایی که یادش می اومد قرار اینطوری بود که چیز مهمی بشه. نمیشه که همه اشتباه کرده باشن. گیرم مامان و بابا از سر محبت گفته باشن، خانوم معلم دوم دبستان چی؟ دایی فرامرز که خودش دکتر بود چی؟ اینا بالاخره یه چیزی می دونستن که گفتن دیگه. اصلاُ تیزهوشان قبول شدنش چی؟ تازه وسط اون همه ادعای نبوغ مگه شاگرد ممتاز نشده بود؟ بابا! آقای ناظم خودش گفته بود که اینا گلهای سرسبد دانش آموزان کشورن. حالا اون میگیم سواد درست حسابی نداشت، رییس دانشگاه چی؟ علناُ و رسماُ، جلوی اون همه آدم بهش "آینده سازان مملکت" گفته یود... اولرایت! ایرونی ها حرف زیاد می زنن اما وات اباوت این آمریکایی ها؟ وقتی اونهمه از آدم تعریف می کنن، دی ریلی مین ایت! پس اون واقعاُ باید سامتینگ بیگ می شد. اون همه جاب آفر داشت یکی از یکی بهتر.تازه، مگه اینهمه در جلسه های انتلکچوالی شرکت نکرده بود؟ مگه اینهمه فیلم هنری ندیده بود؟ مگه فرق امپرسیونیسم و کوبیسم رو نمی دونست؟ مگه مالر و فیلیپ گلاس گوش نمی داد؟ بدون شک اینا باید خیلی ایمپورتنتش می کرد. شیت!!! همه ش کشک؟! یه پانک بیاد تو بانک و همه رو به رگبار ببنده؟ وچقدر بی دقت!! یعنی مادر پدرش قبل از اومدن به بانک بهش نگفته بودن که یکی اونجا هست که قراره چیز مهمی بشه؟ یکی که واقعاُ قرار بود چیز مهمی بشه.... بنظر شما خطاکاران مقصرند یا مسئولین بی کفایت تعلیم و تربیت؟ آیا با اعدام گناهکاران جامعه اصلاح میشه یا با اعدام اونایی که کاراشونو درست انجام نمیدن و جامعه بسوی فساد کشیده میشه؟ تقصیر کدام گروه بیشتره؟ 8 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ به نظر من محیط اجتماعی و سیستم تربیتی و همین طور وضعیت اقتصادی دخیله ولی به خود شخص هم ربط داره موقع دادن حکم باید به همه این فاکتور ها اهمیت داده بشه 3 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ من یه ماجرایی رو که واسه خودم اتفاق افتاده رو میگم پارسال من کنکور کارشناسی دادم بارتبه 241 مجاز شدم و سهمیه روزانه رو برداشتند دادن به کارمندان آموزش و پرورش. شبانه هم کلا برداشتند.در حالی که طی یه نامه ای که ما از وزیر گرفته بودیم گفته شده بود که پارسال باید همه ی سهمیه روزانه و شبانه برای دانشجو های عادی باشه. بنظر شما از بی کفایتی مسئولین نیست کلی درس خوندم که دانشگاه روزانه بیارم آخر سرم مجبور شدم برم غیر انتفاعی 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی دلم می خواست شهری رو که مردمش از ترس لو رفتن فکرهاشون از خونه بیرون نمیان ببینم. بیشتر از اون دلم می خواست ابر فکری اونایی رو ببینم که حواسشون جمع ه که به فلان چیز ضایع فکر نکنن، اما انقدر احمقن که نمی فهمن همین مواظبت دائمی یعنی اینکه اون چیز ضایع دائماُ توی ذهنشون حضور داره و پیوسته برای علاقمندان پخش می شه. و اما از همه ی اینا بیشتر، دوست دارم اونایی رو ببینم که تو همچین شهری همیشه سرشون رو بالا گرفتن و راست راست راه میرن و از قضا انقدر به چیزای ضایع فکر می کنن که هر کی نگاه کرد خودش از شرم سرشو بندازه پایین و بگه لااله الالله ... شهری که توش فساد زیاد باشه معلومه که مسئولین تعلیم تربیتش فاسد هستند. 2 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی دلم می خواست شهری رو که مردمش از ترس لو رفتن فکرهاشون از خونه بیرون نمیان ببینم. بیشتر از اون دلم می خواست ابر فکری اونایی رو ببینم که حواسشون جمع ه که به فلان چیز ضایع فکر نکنن، اما انقدر احمقن که نمی فهمن همین مواظبت دائمی یعنی اینکه اون چیز ضایع دائماُ توی ذهنشون حضور داره و پیوسته برای علاقمندان پخش می شه. و اما از همه ی اینا بیشتر، دوست دارم اونایی رو ببینم که تو همچین شهری همیشه سرشون رو بالا گرفتن و راست راست راه میرن و از قضا انقدر به چیزای ضایع فکر می کنن که هر کی نگاه کرد خودش از شرم سرشو بندازه پایین و بگه لااله الالله ... شهری که توش فساد زیاد باشه معلومه که مسئولین تعلیم تربیتش فاسد هستند. تعبیر قشنگی بود به نظر من هیچ وقت بخاطر یه اشتباه مشکلی پیش نمیاد همیشه باید دو یا چند خطا جمع بشن تا بصورت عملی و فاجعه نمود کنن یعنی مشگلات شخصی به تنهایی جرم ایجاد نمیکنه همینطور مسائل اقتصادی، اجتماعی و .... به تنهایی کاره ای نیستن اجتماع هر دو با همه که ایجاد مشکل میکنه 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۰ انسان امروز بندی است بسته میان حیوان و ابرانسان . بندی بر فراز مغاکی.... ....آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است، نه غایت مقصر ؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده