Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۳ دلم تنگ روزاییه که باید شیطون بودم و نبودم...کاش هیچوقت اروم نبودم. 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۳ دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۳ میلرزم.... سرد بود آب پاکی که روی دستانم ریختی.... 2 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ این روزا بیشتر از خدا در خواست میکنم که اگه گناهی مرتکب شدم ببخشه و زود تر ببرتم پیش خودش ... امیدوارم اجابت کنه 2 لینک به دیدگاه
Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۹۳ سعی نکن متفاوت باشی! فقط "خوب باش" خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است... 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۳ به سراغ من اگر می آیید؛ نرم و آهسته بیایید؛ مبادا که ترک بردارد؛ چینی نازک تنهایی من... 2 لینک به دیدگاه
mherdad 3826 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ زنگ انشا بود...موضوع انشا:شجاعت یعنی چه؟ همه مشغول نوشتن شدند,ناگهان جوانی برخواست, برگه اش را سفید تحویل داده بود.پشتش نوشته بود: شجاعت یعنی این. 1 لینک به دیدگاه
mherdad 3826 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ مهربان باش مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش. اگر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش. اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش. اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام باش. آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش. اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش. نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام باش. بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد. و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
nika2 77 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ حال همهی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور، که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگويند با اين همه عمری اگر باقی بود طوری از کنارِ زندگی میگذرم که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و نه اين دلِ ناماندگارِ بیدرمان! 2 لینک به دیدگاه
Rose6 863 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ باز باران با ترانه ... میخورد بر سقف قلبم ... باورت شاید نباشد ... این دلم تنگ است برایت:5c6ipag2mnshmsf5ju3 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۳ دلم از خودم گرفته... فقط میخوام گریه کنم. دلتنگم. 4 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۹۳ چرا فکر می کنی چون دختری باید همیشه غمگین باشی؟ شکست خورده باشی؟! عزیز من! یاد بگیر که تو دختری! یاد بگیر تو کلاس بذاری! تو ناز کنی ! ... ... ... اون خیلی بیجا می کنه تورو ناراحت کنه! خیلی بیخود می کنه اشکتو دراره! اصلا برا چی به یه موجود مذکر اجازه می دی شادی زندگیتو ازت بگیره؟! این اسمش عشق نیست به خدا! خودتو گول نزن! کسی که عاشق توئه، هرگز نمی تونه غمتو ببینه! چه برسه به اینکه خودش عامل غمت باشه!! دختر باش! دخترونه ناز کن! دخترونه فکر کن! دخترونه احساس کن! دخترونه استدلال کن! دخترونه زندگی کن! اما بدون غم رو به اشتباه توی فرهنگ دخترونه ی تو جا دادن 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۹۳ همیشه اینجور داغون بودم خودت اروم کردی میدونم.... 5 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ همکلاسی غم های من چه زود گذشت ترم باهم بودن شاگرد اول عشق تو شدی و من باز هم مشروط چشمــــانت شدم 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ دلم تنگ روزاییه که باید جز خودم هیچکس برام مهم نمیشد...سلامتیم.. 4 لینک به دیدگاه
Fiyuna 296 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ مطمئن باش برو ضربه ات کاری بود دل من سخت شکست و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود وبه یک قلب يتيم که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود تو برو برو تا راحت تر تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم 3 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ قطره قطره اگر چه آب شدیم ابر بودیم و آفتاب شدیم ساخت ما را همان که می پنداشت به یکی جرعه اش خراب شدیم هی مترسک کلاه را بردار ما کلاغان دگر عقاب شدیم ما از آن سودن و نیاسودن سنگ زیرین آسیاب شدیم گوش کن ما خروش و خشم تو را همچنان کوه بازتاب شدیم اینک این تو که چهره می پوشی اینک این ما که بی نقاب شدیم ما که ای زندگی به خاموشی هر سوال تو را جواب شدیم دیگر از جان ما چه می خواهی ؟ ما که با مرگ بی حساب شدیم 3 لینک به دیدگاه
Fiyuna 296 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۳ آهاااای پتروس کجایی ؟!!! شکافی در چشمهایم پیدا شده ...! دیر برسی ! بجان خودم دنیا را آب می برد . . . 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده