Tamana73 28835 ارسال شده در 12 دی، 2014 دلم بهونه میگیره... دلم یه حرم امام رضا و صدای ناله هایه خودمو که جز خودم هیچکس نمیشنوه میخواد... فردا عیده...عیده سیدا که عاشقشم... بزرگترین عید... خدا صدامو میشنوی... امشب ازت با دل شکستم میخوام همه جوونا به خواستشون برسن... خدایا شکرت... 5
Paroshat 6378 ارسال شده در 13 دی، 2014 شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص. "چارلی چاپلین" 6
Nazanin.ad 6895 ارسال شده در 12 بهمن، 2014 فقط آیینه میداند زبان گنگ آهم را... کجای این شب ابری ببینم روی ماهم را...؟ 5
Paroshat 6378 ارسال شده در 12 بهمن، 2014 تنها بودن قدرت می خواهد و من قدرتمندم، این قدرت را کسی به من داد که روزی میگفت تنهایت نمیگذارم… 4
e.t 1423 ارسال شده در 13 بهمن، 2014 همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی وقتـــی بغــــض میکـــُنی وقتـــی دآغونــــی وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ انقــــدر حـ ـرف دآری کـــ ه فقــط میتونــی بگـی : "بیخـــیآل". 3
e.t 1423 ارسال شده در 13 بهمن، 2014 تـــــو چه میفهمی... حال و روز کسی را که دیگر... هــــــــیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند... 4
Paroshat 6378 ارسال شده در 14 بهمن، 2014 بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن… بعد چشمشون به یه گردو میفته دولا میشن تا گردو رو بردارن الماس میفته تو شیب زمین قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره… میدونی چی میمونه؟ یه ادم… یه دهن باز… یه گردوی پوک… یه دنیا حسرت… 4
yade dirooz 1814 ارسال شده در 19 بهمن، 2014 [TABLE] [TR] [TD=class: b, align: justify]ای نسیم سحر، آرامگه یار کجاست؟[/TD] [TD][/TD] [TD=class: b, align: justify]منزل آن مه عاشقکش عیار کجاست؟[/TD] [/TR] [TR] [TD=class: b, align: justify]شب تار است و ره وادی ایمن در پیش[/TD] [TD][/TD] [TD=class: b, align: justify]آتش طور کجا، موعد دیدار کجاست؟[/TD] [/TR] [/TABLE] 7
*atefeh* 13017 ارسال شده در 21 بهمن، 2014 شاید بی رحمانه باشد،اما؛ بیاید به هم قول بدهیم کسی را دوست نداشته باشیم. مثلا یک قرار دخترانه بگذاریم، من باشم، زهرا باشد،بیتاو فاطمه و..هم باشند. خلاصه همه ی دوستانم رو خبر کنم،بعد برویم یک جای دنج، بنشینیم و به هم قول بدهیم کسی را دوست نداشته باشیم. برایشان بگویم دوست داشتن برای ما دخترها از سرطان سینه خطرناک تر است. چون بلد نیستیم الکی دوست بداریم،بلد نیستیم جلوی احساساتمان را بگیریم، برایشان بگویم، بگذارید آدم ِ دوست داشتنی ِ زندگی تان شبیه عروسک های پشت ویترین ِ مغازه ها باشد. گاهی،هرازگاهی از دور نگاهش کنید اما به بودنش دل نبندید. بگویم این ها را از کسی می شنوید که هیچ ترس ندارد بگوید تا ته ِدوست داشتن رفته و حالا دست خالی برگشته است ، بگویم نگاه من کنید و کسی را دوست نداشته باشید. کتاب ِ حمید مصدق را ببندیم ، دیگر حافظ نخوانیم، بیش تر از همیشه باور کنیم حرف های شاملو را که می گفت : دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم.... هیچ از دوست داشتن ننویسیم که گویا حرف ِ ممنوعه ی دنیاست. بیایید به جنگ سوریه فکر کنیم، حواسمان به بالا و پایین شدن دلار و سکه باشد، بیایید حساب کنیم بشکه های نفتمان به کجا می رود،بابت کسری بودجه ِ نود و دو افسوس بخوریم.خلاصه سرمان را به هر چیز ِ بی ربط ِ این دنیای بی در و پیکر کنیم، الا این دوست داشتن ِ لعنتی.. قول بدهید کسی را دوست نداشته باشید،بعد با هم ولیعصر را قدم بزنیم،این روزها برگ های پاییزی عجیب خوش رقصی می کنند در پیاده روهای این شهر که دیرگاهی ست رنگ ِ خوشی ندیده است. 7
e.t 1423 ارسال شده در 21 بهمن، 2014 تاب تاب عباسی یادش بخیراون بازی هربارقسم می دادم خدامنو نندازی.... اما الان... تاب تاب عباسی خدا خستم از بازی دنیاچقدتابم داد کاشکی منو بندازی...!!! 7
Paroshat 6378 ارسال شده در 6 اسفند، 2014 دستم به سمت تلفن می رود و بر میگردد مانند کودکی که به او گفته اند شیرینی روی میز برای مهمان هاست.... 7
Paroshat 6378 ارسال شده در 7 اسفند، 2014 نفــــــــس میکشــــــم تا بجـــــــای مــــــــرده ها خـــــــــاکم نکــــــنند اینــــــگونه هســــــت احـــــــــوال من چیــــــــزی نپـــــــرس . . . 7
Tamana73 28835 ارسال شده در 7 اسفند، 2014 خدایا خودت ارومم کن...خدایا کمکم کن اشکم نریزه جلو خانوادم...خدایا ازت خواهش...دلم گرفته.بخدا گناهی نکردم 2
e.t 1423 ارسال شده در 8 اسفند، 2014 خدا جون خیلی دلم میخواد زود تر بیام پیش خودت . بیام تو بغل خودت و زار زار گریه کنم. خدا جون دلم گرفته فقط خودتی که میدونی چی تو دلمه . فقط خودتی که میتونی کمکم کنی . کمکم کن خدای مهربونم 1
Paroshat 6378 ارسال شده در 8 اسفند، 2014 اصولا فراموش کردن کار سختیه...چطوری چیزی فراموش میشه؟ اول باید "بی ارزش" بشه برات٬ بعد کم کم فراموش میشه... یعنی اتفاقی که قبل از فراموش کردن میوفته ٬ بی ارزش شدنشه.. پس لابد چیزی رو که نمی تونی فراموش کنی٬ برات باارزشه هنوز !! 3
Tamana73 28835 ارسال شده در 8 اسفند، 2014 خدایا : دلتنگ شده ام به اندازه آسمانت... دیروز آرزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تانیفتد اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد باز من زندگی خواهم کرد... چون تو می خواهی 2
e.t 1423 ارسال شده در 8 اسفند، 2014 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام
ارسال های توصیه شده