Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خوب این تاپیک را که زدی خیلی خوبه،هر وقت خواستیم یک چیزی بگیم میاییم اینجا.... یک نکته توی بحث ها خیلی مهمه،اینکه از دو طرف بحث کننده کسی پا عقب نکشه. اینجا ما نمیخواهیم کسی را مجبور کنیم که عقاید ما را بپذیرد،مسلما کسی هم نمیتونه مارا مجبور به پذیرش عقایدش کنه. مهم اینست هرکس هرچی میدونه،به دور از فحاشی و توهین شخصی به طرف مقابلش ، بریزه روی کفه میز. همینکه شما از بحث ها فرار نمیکنی،جای تشکر داره،اما خیلی ها یا در میروند یا پس از چندتا مغلطه، توهین میکنند. پس توصیه من به دوستان با هر باوری اینست که برای دفاع از باورهاتون بجنگید،اما نه جنگ سخت همراه با خشونت،بلکه جنگ نرم همراه با لطافت. 11 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ عزیزم فقط اینجا نیست ، بند با یک دوستم که جدیدا سپاهی شده بحث میکردیم ، میگفت امنترین مملکته دنیا اینجاستو اینا ، با موضوع بحث کاری نداریم ، بعد که من منطقی جوابشو دادم به من گفت: تو دینت چیه؟ اول دینت رو مشخص کن بعد با من بحث کن ، من هیچ بحثی با کفار ندارم :icon_pf (34): خوب وقتی چنین فضایی تو جامعه هست ، همه به سمت تندروی پیش میرن ، الان شما هر حرفی بزنی حرف اسلام به حساب میاد ، و حرف اسلام حرف ... به حساب میاد، به همین دلیل جبهه گیری جلوت بیشتره 7 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من ی بار ب رجا نیوز ی چیز گفتم ب جامعه ی مدیران نو اندیش برخورد گفتن نه تو منظورت ب ما بود 4 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خوب این تاپیک را که زدی خیلی خوبه،هر وقت خواستیم یک چیزی بگیم میاییم اینجا.... یک نکته توی بحث ها خیلی مهمه،اینکه از دو طرف بحث کننده کسی پا عقب نکشه. اینجا ما نمیخواهیم کسی را مجبور کنیم که عقاید ما را بپذیرد،مسلما کسی هم نمیتونه مارا مجبور به پذیرش عقایدش کنه. مهم اینست هرکس هرچی میدونه،به دور از فحاشی و توهین شخصی به طرف مقابلش ، بریزه روی کفه میز. همینکه شما از بحث ها فرار نمیکنی،جای تشکر داره،اما خیلی ها یا در میروند یا پس از چندتا مغلطه، توهین میکنند. پس توصیه من به دوستان با هر باوری اینست که برای دفاع از باورهاتون بجنگید،اما نه جنگ سخت همراه با خشونت،بلکه جنگ نرم همراه با لطافت. خیلی خوبه .. من موافقم . نباید بحث ها باعث کدورت بشه .. من شرط میبندم بعضی ها وقتی پست های منو می خونن، فکر میکنن یه دشمن به تمام معنا نظر داده ! و واقعا غضب رو میشه در جوابشون دید! آخه چرا؟! البته شما اسی جان حقیقتا خویشتن داریت بالاست . درستش هم همینه . 6 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ خوب تو همین بحثا و برخورداس که آدما همدیگه رو می شناسن دیگه. نه؟!!:JC_thinking: ولی کلا دو تا پیشنهاد: گاهی یا حتی اکثر اوقات یه گوشت در باشه یکی دروازه و دومی این که از هر کس به اندازه خودش توقع داشته باش. 7 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ 1- گاهی یا حتی اکثر اوقات یه گوشت در باشه یکی دروازه 2- و دومی این که از هر کس به اندازه خودش توقع داشته باش. با شماره 2 که فرمودین 100 درصد موافقم. اما با شماره 1 که فرمودین 100 درصد مخالفم. به هیچ وجه درست نیست آدم صرف داشتن تعصب و اطمینان از صحبت های خودش،به حرف مقابلش گوش نده. من خودم حرف های علما و روحانیت و.... را چه در رسانه ملی چه فضای مجازی با دقت بیشتری گوش میدهم و میخوانم. زیرا اگر گوش شما عادت کند به شنیدن و تفکر نکردن،کم کم شما هم روحیه تمامیت خواهی پیدا میکنید. 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیم مثلا اگه فلانی بهم سلام نکرد یعنی از من ناراحته اون یکی اگه بهم زل زد یعنی دوستم داره انگار که حقیقت همون چیزیه که ما فکر می کنیم و هیچ فکر دیگه ای هم جز فکر ما درست نیست ما اصلح ترین هستیم و باید همه حرف ما رو قبول کنن تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گم!! 6 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به هیچ وجه درست نیست آدم صرف داشتن تعصب و اطمینان از صحبت های خودش،به حرف مقابلش گوش نده. من خودم حرف های علما و روحانیت و.... را چه در رسانه ملی چه فضای مجازی با دقت بیشتری گوش میدهم و میخوانم. زیرا اگر گوش شما عادت کند به شنیدن و تفکر نکردن،کم کم شما هم روحیه تمامیت خواهی پیدا میکنید. احسنت . واقعا درسته الان مشکل همه ی مردم دنیا، از جمله ایران ، و در تمام قشر ها ، مذهبی و غیر مذهبی ، جناح اینوری و اونوری ، ضد و علاقه مند، اینه که: اصلا تحمل شنیدن حرف اون تفکر مخالف رو ندارن . و قبل از شنیدن. نتیجه گیریشون رو هم میکنن.. به هر ترتیب هر کس در هر نوع تفکر حرفهای خوبی هم داره برای یاد گرفتن .. اگر فضای انتقاد پذیری باز بود و ما خیلی پیشرفته تر بودیم.. که متاسفانه انتقاد برابر شده با دشمنی 3 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ همه اینا به خاطر اینه که سطح توقعاتمون بالاست.... 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ اصلا تحمل شنیدن حرف اون تفکر مخالف رو ندارن . و قبل از شنیدن. نتیجه گیریشون رو هم میکنن.. به هر ترتیب هر کس در هر نوع تفکر حرفهای خوبی هم داره برای یاد گرفتن .. اگر فضای انتقاد پذیری باز بود و ما خیلی پیشرفته تر بودیم.. که متاسفانه انتقاد برابر شده با دشمنی البته بگم،این دشمنی فقط شامل یک جریان فکری میشه،چه بسا خود من هم ممکنه عصبانی بشم و طرفم را بندازم تو حوزه دشمن... یعنی من اگه مثلا با یک هندوی موش پرست بحث کنم،با وجودیکه اعتقاداتش از اساس باطله،هیچوقت او را دشمن خودم نمیدونم. فقط بحث داریم. اما یک جریان فکری که همه میدونند منظورم چیه،چون دست عده ای افتاده که همه گونه ابزار سرکوب را در اختیار دارند،اینجا یک حالت عُقده پیش میاد. خیلی سخته جلوی این عقده را گرفت و اون مکتب را نکوبید،خیلی سخته. 2 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ من اوایل که بی تجربه تر بودم خیلی زود جوش میاوردم هم تو دنیای مجازی و هم دنیای واقعی الان یه کم بهتر شدم سعی می کنم مثلا اگر با ماشین تو خیابون میرم ی نفر بپیچه جلوم سعی می کنم لبخند بزنم اینجوری اعصاب خودم راحت تره در صورتی که اوایل فحش میدادم 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیممثلا اگه فلانی بهم سلام نکرد یعنی از من ناراحته اون یکی اگه بهم زل زد یعنی دوستم داره انگار که حقیقت همون چیزیه که ما فکر می کنیم و هیچ فکر دیگه ای هم جز فکر ما درست نیست ما اصلح ترین هستیم و باید همه حرف ما رو قبول کنن تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گم!! به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیم. این که عجیب نیست. خوب هر انسانی برای اینکه بتونه با اعتماد به نفس زندگی بکنه لازمه که به خودش اعتقاد داشته باشه. نمیشه انسانها را خلع سلاح کرد. چون در اینصورت مشکل دو تا میشه. مثلا اگه فلانی بهم سلام نکرد یعنی از من ناراحته تجارب ذهنی انسان گاهی بهش القاء میکنه که بتونه از لحن سلام نکردن دیگران به نیتشون پی ببره. اون یکی اگه بهم زل زد یعنی دوستم داره اینو قبول ندارم. همه میدونن که هر ذل زدنی از روی دوست داشتن نیست. انگار که حقیقت همون چیزیه که ما فکر می کنیم آیا انسان میتونه غیر از این فکر بکنه؟ و هیچ فکر دیگه ای هم جز فکر ما درست نیست خوب اون شخص حتما با داشته های خودش به درستی اون فکر پی برده. بنابراین نمیشه همینجوری اعتقاد اونو پودر کرد. اگه اینو ازش بگیریم دچار تناقض میشه. ما اصلح ترین هستیم و باید همه حرف ما رو قبول کنن تو این گفتارتون هم یکم قندشو زیاد کردین. کسی رو ندیدم که با این صلابت در مورد خودش اینجوری بگه. تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گم نمیشه که هر کس نظرشو بگه بعد اون یکی هام تماشاش بکنند. بهتره بگیم کنکاش در عقیده هامونو علمی تر و منطقی تر انجام بدیم تا کدورتی پیش نیاد اینها در کل نظرات من بود که امیدوارم باعث دلخوری نشه. وظیفه روانشناس کمک به انسان هست نه تهی کردن افکار انسان و یا خلع سلاح انسان. روانشناسی مثل قضاوت کردن نیست. مثل یه همزاد بودن و حمایت از انسانها و درک آنهاست. 6 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ البته بگم،این دشمنی فقط شامل یک جریان فکری میشه،چه بسا خود من هم ممکنه عصبانی بشم و طرفم را بندازم تو حوزه دشمن... یعنی من اگه مثلا با یک هندوی موش پرست بحث کنم،با وجودیکه اعتقاداتش از اساس باطله،هیچوقت او را دشمن خودم نمیدونم. فقط بحث داریم. اما یک جریان فکری که همه میدونند منظورم چیه،چون دست عده ای افتاده که همه گونه ابزار سرکوب را در اختیار دارند،اینجا یک حالت عُقده پیش میاد. خیلی سخته جلوی این عقده را گرفت و اون مکتب را نکوبید،خیلی سخته. من قبول دارم حرفتو ... من تو این مساله بحث های فراوانی دارم . متاسفانه رفتار اشتباه و تمامیت خواهانه ی مسئولان باعث شده که مردمی که انتقاد دارن و کسی به دردشون نمیرسه .. اون اتفاقاتی که شما میگی پیش بیاد فقط میتون بگم که متاسفم 3 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیم. این که عجیب نیست. خوب هر انسانی برای اینکه بتونه با اعتماد به نفس زندگی بکنه لازمه که به خودش اعتقاد داشته باشه. نمیشه انسانها را خلع سلاح کرد. چون در اینصورت مشکل دو تا میشه. از نظر من اعتماد به نفس و اینکه انسان به خودش اعتقاد داشته باشه ، متفاوته با اینکه دچار این توهم بشه که همه چی رو میدونه ... این جمله رو من تو روز به خودم بار ها میگم انگار که حقیقت همون چیزیه که ما فکر می کنیم آیا انسان میتونه غیر از این فکر بکنه؟ انسان یه موجودیه که از صفر به وجود میاد و مدام در حال ارتقا دادن خودشه .. اگر کسی فکر کنه حقیقت همونه که خودش فکر میکنه .. فاتحه ش برای ارتقا پیدا کردن خونده ست تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گم نمیشه که هر کس نظرشو بگه بعد اون یکی هام تماشاش بکنند. بهتره بگیم کنکاش در عقیده هامونو علمی تر و منطقی تر انجام بدیم تا کدورتی پیش نیاد هر دو نظر رو قبول دارم . به نظرم بهتره اینطوری بگیم که هر کس نظرش رو ارائه بده . بدون اعتراض دیگران، اما اگر کسی قراره روش کنکاش کنه بره در خلوت خودش کنکاش کنه . و اگر لازمه تغییر عقیده بده .. بعد بیاد بگه که حرف شما درست بود من اصلاح شدم ... اما اینکه ما فکر بکنیم با همون لحظه در گرفتن یه بحث عقیده ی کسی تغییر میکنه کاملا اشتباهه ببخشید نوشته های خودم رو پر رنگ کردم . منظوری نداشتم . فقط خواستم قاطی نشه نظرات 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ بازم سلام .:JC_thinking: خوبین؟ میگم ما تو این تاپیک ها بحث میکنیم، چرا اینقد بعضی ها زود رنجیده میشن! چرا مثلا وقتی من میگم سوزن، باید یه سری یاد و خاطره ی سوزن لحاف دوزی که در 2 سالگی در پای مبارکشون فرو رفته را در خاطره شون تداعی کنن . و منو اصغر آقای پنبه زن ببینن که سوزن رو روی تشک جاگذاشت تا بره تو پاشون؟! مگه شما بین دوستاتون آدمها با افکار متفاوت ندارید؟ مگه اونها رو دوست ندارید؟ یکم لطیف تر هم میشه به قضیه نگاه کرد.... یه دقیقه منو نگاه کن! اشتباه میگم؟ نااااااازی 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ انسان یه موجودیه که از صفر به وجود میاد و مدام در حال ارتقا دادن خودشه .. اگر کسی فکر کنه حقیقت همونه که خودش فکر میکنه .. فاتحه ش برای ارتقا پیدا کردن خونده ست. به نظرم بهتره اینطوری بگیم که هر کس نظرش رو ارائه بده . بدون اعتراض دیگران، اما اگر کسی قراره روش کنکاش کنه بره در خلوت خودش کنکاش کنه . و اگر لازمه تغییر عقیده بده .. بعد بیاد بگه که حرف شما درست شد من اصلاح شدم ... اما اینکه ما فکر بکنیم با همون لحظه در گرفتن یه بحث عقیده ی کسی تغییر میکنه کاملا اشتباهه لازمه که همیشه یه بگو مگو هایی صورت بگیره که طرفین منظور همدیگر رو متوجه بشن. اینکار دیگه تو خلوت ممکن نمیشه. در ضمن نظر اصلی من این هست که : بهتره ما در ابراز نظراتون خودمونو و حرفامونو دست بالا نگیریم و از منظر نگه کردن عاقل اندر سفیه وارد گود نشیم. خیلی ساده و بی تکلف حرفامونو بزنیم و نظرات دیگران رو هم بدقت گوش کنیم . یه جوری حرفامونو بزنیم که طرف ما احساس حقارت نکنه. با صداقت بگو مگو کنیم و با احترام متقابل . 5 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ لازمه که همیشه یه بگو مگو هایی صورت بگیره که طرفین منظور همدیگر رو متوجه بشن. اینکار دیگه تو خلوت ممکن نمیشه. در ضمن نظر اصلی من این هست که : بهتره ما در ابراز نظراتون خودمونو و حرفامونو دست بالا نگیریم و از منظر نگه کردن عاقل اندر سفیه وارد گود نشیم. خیلی ساده و بی تکلف حرفامونو بزنیم و نظرات دیگران رو هم بدقت گوش کنیم . یه جوری حرفامونو بزنیم که طرف ما احساس حقارت نکنه. با صداقت بگو مگو کنیم و با احترام متقابل . درسته . کاملا موافقم احتمال داره خود من هم گاهی در ادبیاتم ناخود آگاه اینجوری صحبت کرده باشم . که واقعا باید اصلاح کرد... چون این نوع برخورد در درجه اول به خودمون ضربه کاری رو وارد میکنه 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۹۰ به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیم.این که عجیب نیست. خوب هر انسانی برای اینکه بتونه با اعتماد به نفس زندگی بکنه لازمه که به خودش اعتقاد داشته باشه. نمیشه انسانها را خلع سلاح کرد. چون در اینصورت مشکل دو تا میشه. مثلا اگه فلانی بهم سلام نکرد یعنی از من ناراحته تجارب ذهنی انسان گاهی بهش القاء میکنه که بتونه از لحن سلام نکردن دیگران به نیتشون پی ببره. اون یکی اگه بهم زل زد یعنی دوستم داره اینو قبول ندارم. همه میدونن که هر ذل زدنی از روی دوست داشتن نیست. انگار که حقیقت همون چیزیه که ما فکر می کنیم آیا انسان میتونه غیر از این فکر بکنه؟ و هیچ فکر دیگه ای هم جز فکر ما درست نیست خوب اون شخص حتما با داشته های خودش به درستی اون فکر پی برده. بنابراین نمیشه همینجوری اعتقاد اونو پودر کرد. اگه اینو ازش بگیریم دچار تناقض میشه. ما اصلح ترین هستیم و باید همه حرف ما رو قبول کنن تو این گفتارتون هم یکم قندشو زیاد کردین. کسی رو ندیدم که با این صلابت در مورد خودش اینجوری بگه. تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گم نمیشه که هر کس نظرشو بگه بعد اون یکی هام تماشاش بکنند. بهتره بگیم کنکاش در عقیده هامونو علمی تر و منطقی تر انجام بدیم تا کدورتی پیش نیاد اینها در کل نظرات من بود که امیدوارم باعث دلخوری نشه. وظیفه روانشناس کمک به انسان هست نه تهی کردن افکار انسان و یا خلع سلاح انسان. روانشناسی مثل قضاوت کردن نیست. مثل یه همزاد بودن و حمایت از انسانها و درک آنهاست. یه سوال شما چرا فکر کردین من از منظر روانشناسی دارم صحبت می کنم؟ در صورتیکه من فقط نظرم رو گفتم و حتی سعی کردم خودم رو هم از این افراد جدا ندونم و فعل جمع به کار بردم اما جواب صحبت هاتون به خاطر اینه که ما عادت کردیم تو خیالات خودمون زندگی کنیم و فکر کنیم دنیا همون جوریه که ما بینیم.این که عجیب نیست. خوب هر انسانی برای اینکه بتونه با اعتماد به نفس زندگی بکنه لازمه که به خودش اعتقاد داشته باشه. نمیشه انسانها را خلع سلاح کرد. چون در اینصورت مشکل دو تا میشه. من هم صحبتی از خلع صلاح کردن نداشتم بلکه از مسئله ای به اسم خود محوری حرف زدمانسان ها از 11 سالگی یاد میگرن که خودمحوری رو بذارن کنار و تفکر صوری یا انتزاعی داشته باشن یعنی به جای اینکه فقط تفکر خودشون رو در نظر بگیرن یاد بگیرن از منظر دیگری و فکر اون هم به قضیه نگاه کنن مثلا اگه فلانی بهم سلام نکرد یعنی از من ناراحتهتجارب ذهنی انسان گاهی بهش القاء میکنه که بتونه از لحن سلام نکردن دیگران به نیتشون پی ببره. اون یکی اگه بهم زل زد یعنی دوستم داره اینو قبول ندارم. همه میدونن که هر ذل زدنی از روی دوست داشتن نیست. اینها صرفا مثالی بود که در روزمره زیاد دیده بودم افراد فقط از روی سوء برداشت به همین نحو فکر می کنند و تفکر همه یا هیچی به کار نبردم که بگم همه اینطور یا هیچکدام اینطور نیستند ما اصلح ترین هستیم و باید همه حرف ما رو قبول کننتو این گفتارتون هم یکم قندشو زیاد کردین. کسی رو ندیدم که با این صلابت در مورد خودش اینجوری بگه. چرا من نمونه عینی اش رو خیلی تو همین انجمن دیدم مخصوصا وقتی بحث سیاسی میشهیا اعتقادی می شه این افراد فقط نظر خودشون رو قبول دارند یه جورایی با تعصب فقط نظر می دهند نه منطق! تو بحث ها هم اگه هر کی فقط نظرش رو بده هیچ اتفاقی نمی افته دعوا وقتی می شه که یکی می خواد به اون یکی بگه تو نمی فهمی این منم که می فهمم و راست می گمنمیشه که هر کس نظرشو بگه بعد اون یکی هام تماشاش بکنند. بهتره بگیم کنکاش در عقیده هامونو علمی تر و منطقی تر انجام بدیم تا کدورتی پیش نیاد بله من با مباحثه و مناظره مشکلی ندارمکه خیلی منطقی افکار همدیگه رو نقد کنیم اما گفتم چیزی که باعث مشکل شده فقط اظهار نظرات متعصبانه بوده و متاسفانه جو تحمل نظر مخالف اصلا وجود نداشته برای همین هم بوده که بار ها شاهد توهین بودیم! چون هر کسی متوسل به تحقیر مخالفش برای جبران کمبود هاش در بحث شده اینها در کل نظرات من بود که امیدوارم باعث دلخوری نشه. وظیفه روانشناس کمک به انسان هست نه تهی کردن افکار انسان و یا خلع سلاح انسان. روانشناسی مثل قضاوت کردن نیست. مثل یه همزاد بودن و حمایت از انسانها و درک آنهاست. تمام تلاش من همواره کمک همدلی و همراهی بودهنه نامی بردم و نه قضاوتی کردم و نه حقی برای خودم قائل هستم ممنون از صبحت هاتون 7 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ با شماره 2 که فرمودین 100 درصد موافقم. اما با شماره 1 که فرمودین 100 درصد مخالفم. به هیچ وجه درست نیست آدم صرف داشتن تعصب و اطمینان از صحبت های خودش،به حرف مقابلش گوش نده. من خودم حرف های علما و روحانیت و.... را چه در رسانه ملی چه فضای مجازی با دقت بیشتری گوش میدهم و میخوانم. زیرا اگر گوش شما عادت کند به شنیدن و تفکر نکردن،کم کم شما هم روحیه تمامیت خواهی پیدا میکنید. با صحبت های شما 100 درصد موافقم من خودم یکی از مخالفین سرسخت تعصب هستم ! منظور من از اون جمله این مثال هایی نبود که گفتین. من هم اکثرا سعی می کنم تو هر بحثی مذاکره زمینه اعتقادی یا دعوایی حتی به دو طرف گوش کنم بعد تصمیم بگیرم. البته قبلا کم تر اینجوری بودم منظورم از جمله آدم باید گاهی یه گوشش در باشه یکی دروازه موارد دیگه ایه. مثل زمانی که شما داری مورد تمسخر یا توهین کسی قرار می گیری. در صورتی که مطمئنی طرف مقابل به هر دلیلی اعم از بی شعوری، لجبازی، چشم و هم چشمی و یا سوء تفاهمی که توضیح شما هیچ مسئله ای رو در موردش حل نمی کنه، سخت بر حرف های خودش پافشاری می کنه. اون وخت دیگه حرف و استدلال و دلیل برای طرف تا ناکجاآباد می تونه پیش بره بدون هیچ نتیجه ای. و از طرفی تو خود هم ریختن و از درون خودخوری کردن فرسایش اعصاب و روان میاره. این جوری مواقع فاصله بین دو گوش بهتره یک اتوبان تند رو باشه بدون هیچ خروجی به طرف مغز. 5 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ راست میگی،منم یه زمانی جز معدود افراد بودم:icon_razz: 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده