Fakur 9754 ارسال شده در 19 مهر، 2011 در بحث های علمی ما کاری به قائل و انگیزه او نداریم . اگر حرفی صحیح باشد گرچه قائل آن شخص کافری هم باشد , میپذیریم. چرا این قاعده در بحث های عقیدتی اینچنین نیست؟ نقش خودباوریهای کاذب و خودمحوریهای بی دلیل در عدم حقیقت یابی چیه؟ 4
Hossein.T 22596 ارسال شده در 19 مهر، 2011 من فکر میکنم تعصب! شما در نظر بگیرید بچه ای که از دو سالی بین اطرافیان و والدینش تناقض دیده و نتونسته دلیل منطقی بین احساس و شنیده هاش برقرار کنه. هر بار هم که دنبال دلیل منطقی گشته ، یا همه بهش چشم غره رفتن و یا زدن زیر گوشش و یا با بهشت و جهنم ترسوندنش. پس اون عقیده بصورت یه امر پذیرفته شده و غیر قابل تغییر در مغزش باقی میمونه و تعصب شکل میگیره! 4
Ehsan 112346 ارسال شده در 19 مهر، 2011 نکته خیلی جالب در بحث های عقیدتی اینست که انسان ها همواره با تمامی وجود از خدایی که به آن باور دارند،سعی کرده اند دفاع کنند. یعنی اینقدر که انسان در طول تاریخ برای دفاع از خدای مکتبش،آدم کُشته،هیچ کس برای دفاع از علمش آدم نکشته. گویی این خدایان مکاتب مختلف،اگر سینه چاکانش نباشند به راحتی از بین میروند. ما در مسائل علمی بحث و گفتگو داریم،پیرامون مسائل قابل درک و اثبات. اما در مسائل عقیدتی چیزی به نام بحث نداریم،بلکه مغلطه و سفسطه برای اثبات توهمات و معجزات نادیده است. 4
ارسال های توصیه شده