Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۰ مدتی است که دوران سیطره کمیت به سر آمده است. باید به کیفیت های محیطی توجه کرد. این خواست شهروندان ماست و وظیفه طراحان شهری، برنامه ریزان و معماران آینده. هنوز دانش طراحی شهری با فعالیت طراحی شهری در هم می شوند. از آن بدتر، وظیفه طراحی شهری را محدود به جداره سازی و در بهترین حالت طراحی فضاهای شهر می دانند. برخی نیز آن را مترادف زیباسازی قرار می دهند و برخی پرداختن به جزئیات شهری را طراحی شهری می دانند. محور اصلی مبحث طراحی شهری کیفیت است. برای گریز از ایستا انگاری دانش طراحی شهری باید سیر تحول، تطور مفهوم کیفیت فضایی و تأثیر زمان را بر آن در نظر گرفت. کارشناسان و مدیران طراحی شهری امروزه به بیماری سیطره کمیت دچار شده اند، دلمشغولی اصلی آنان حل مسایل کمی است و به پیامدهای کیفی تصمیمات خود توجهی ندارند. هنوز رابطه کمیت و کیفیت به خوبی درک نشده است. این تفکر که هرچیز فقط از مقدار (چندی) درست شده، و اینکه همین چندی (مقدار) از هر چیز، قابل درک، دریافت و برنامه ریزی است، اولویتی برای کمیت بخشیده که به فجایع عملی کنونی انجامیده است. بیشتر کارشناسان و مدیران با کمیتها کلنجار می روند. اما مردم به کیفیتها توجه دارند. افراد برای خلوت به محله مسکونی و خانه خود پناه می برند و در برابر برای انبساط و تجمع و تعامل اجتماعی به خیابان می ریزند. هنوز باور داریم که کارها را رأسا انجام می دهند، و هنوز ادعا می کنیم که فلان شهر یا فضاهایش را فلان شاه یا مرد قدرتمند ساخته است. باور نداریم که ساختن امری گروهی است و نیازمند تخصصهای متفاوت؛ و آنچه به تحقق پذیری و موفقیت طرح می انجامد، داشتن هدفی مشترک و هماهنگی است. طراحی شهری نه به دنبال ایجاد فضاهای پر خرج و فاخر است و نه هدفش ایجاد فضاهای زیبا به معنای خوشگل و چشم نواز. زیبایی دلمشغولی اصلی طراح شهری نیست و کیفیاتی مانند، هویت، وحدت، نقش انگیزی و حس مکان برای اون مهم تر است. دهه شصت و هفتاد میلادی دوران تغییر الگوها و الگو واره ها و خوانش تازه ای از زمان و مکان بود. حاکمیت مطلق عقل به زیر سوال رفت و دوباره عاطفه به عنوان همزان عقل با آن همتراز گردید. مشخص شد که نه تقدمی برای کیفیت یا کمیت وجود دارد و نه فرم تابع عملکرد است و نه عملکرد تاب فرم. بدین ترتیب مولفه سومی به نام معنی مطرح شد که اهمیت آن به هیچ وجه کمتر از فرم و عملکرد نیست. امروزه طراحی شهری به دانشی تبدیل شده است که با آغوش باز هرگونه دانش و تجربه ای را که مربوط به جامعه انسانی و محیط زندگی اوست پذیرا می شود و آن را در جهت غنی کردن خود و بستر زندگی شهروندان به کار می گیرد. در عمل نیز معماری بولدوزری تقبیح گردید، و ارزش قدمت، ریشه، خاطرات، تصویر ذهنی، مقیاس انسانی، دوباره بازشناسی و بازآفرینی شد. شعار شهر برای شهروندان و نه برای خودروی شخصی مورد توجه قرار گرفت. سالهاست که نیاز به ارتقای کیفیت احساس شده است. مدیران اسبق شهرداری تهران با تمهیداتی از زدن رنگ و لعاب، نصب پرچم و جداره سازی شروع کردند و تا آستانه طراحی شهری ادامه دادند؛ اما اکنون این روند، با تغییر مدیریت متوقف شده است. دانلود مقاله 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده