hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ مثل يك دختر خوب به موقع بگير بخواب و نصف شب مزاحم خانواده نشو تا از دستت شاكي نباشند و در فكر از سر بازكردنت نيافتنداگر هم خيلي علاقه به آزار هاي شبانه داري از دوستان به جاي خانواده استفاده كن مطمينا 4 تا دوست داري كه تا صبح بيدار بنشينند و پايه ي تلفن بازي شما باشند. ---------- اين تغيير رفتار كه در خيلي از خانواده ها مشاهده مي شود چند دليل دارد كه مهمترين آنها رسانه هست و در راس اين رسانه ها : 1- براي ماهواره دار ها: فارسي وان/زمزمه/gem /... 2-براي ماهواره ندار ها : ضرغام تي وي وقتي نوع ديد خانواهد هاي سنتي ايران تغيير مي كند خانواده هايي كه به نوعي با اين ها در تماس هستند نيز تحت تاثير قرار مي گيرند .با يك نگاه از خارج ما به سمت جامعه ي بي حيايي پيش مي رويم و مي بايست يك دوره ي بي بند و باري را نيز از سر بگذرانيم تا به تعادل معنا داري برسيم .البته با آموزش(كه متاسفانه مرجع مناسبي براي اين كار نداريم و كسي كه ديد مناسبي داشته باشد نيز نداريم) مي توان دوره ي بي بند و باري را محدود و كوتاه كرد.ولي با روند فعلي يك دوره ي طولاني را پيش رو داريم خانواده ی من که خیلی قبلتر از اینکه این سریالها پخش بشه این عقیده رو داشتن که دوستی سالم اصلا مشکلی نداره....و این که برای شناخت لازمه...البته نه برای یه دختر 15ساله.....وقتی دخترشون به بلوغ فکری رسید درست نیست که اینجوری فکر کنیم......فرهنگ همه ی خانواده های ایرانی مثل هم نیست.....بعضی چیزها توی یه خانواده زشته.....توی یه خانواده دیگه نه 9 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ کو ؟؟؟؟ اخه مردم آزاری خیلی حال میده اونم ددی محترم .... خوب اين هم بازتابش هست اينكه شما در پي حال كردن خودت هستي و اهميتي به اين موضوع نمي دي كه چه اتفاقي براي خانواده مي افتد مسبب اين موضع مي شود كه اين رفتار با شما بشود. هر بار كه نيمه شب تماس مي گيري موجب پريدن از خواب آنها مي شوي و با توجه به اينكه پدر شما بالاي 45 سال سن مي بايست داشته باشد عملا موجب وارد آوردن نوعي فشار عصبي به ايشان مي شويد و در آينده اي نه چندان دور مي بايست به دنبال دوا و درمان مشكلات ناشي از اين فشار ها باشيد. از طرف ديگر با ديدن نام شما و يا شماره ي شما به طور ناخوداگاه ذهنشان به اين سمت مي رود كه مبادا مشكلي براي شما رخداده است كه اين موقع شب تماس مي گيريد و اين خود يك فشار روحي و رواني مضاعف هست. و وقتي با شوخي نه چندان زيباي شما مواجه مي شوند به اين انديشه فرو مي روند كه در تربيت شما چه كوتاهي كرده اند كه موجب مي شود شما تشخيص درست و تحليل مناسب از زمان و مكان نداشته باشيد. و همين فكر موجب سرافكندگي دروني ايشان مي شود. همه ي اين موضوعات و موضوعات ديگري كه در پي اينها مي آيد آنها را به اين سمت مي برد كه علارغم رويه ي قبلي در مورد برخورد با شما شما را به سمتي هدايت كنند و ازادي هايي به شما بدهند كه سابقه نداشته.بلكه از زير اين فشار هاي روحي و رواني خلاص شوند. همين جا به شما مي گويم اگر در ساليان آينده پدر و مادر شما با مشكلات قلبي مواجه شوند شما 100% مقصر هستيد و به دنبال توجيه ديگري نگرديد. 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خانواده ی من که خیلی قبلتر از اینکه این سریالها پخش بشه این عقیده رو داشتن که دوستی سالم اصلا مشکلی نداره....و این که برای شناخت لازمه...البته نه برای یه دختر 15ساله.....وقتی دخترشون به بلوغ فکری رسیددرست نیست که اینجوری فکر کنیم......فرهنگ همه ی خانواده های ایرانی مثل هم نیست.....بعضی چیزها توی یه خانواده زشته.....توی یه خانواده دیگه نه من موردي صحبت نكردم سخن من در مورد كليت جامعه بود اين يك واقعيت هست كه اگر نگويم اكثريت جامعه ما جامعه ي مقيد هستند(كه از نظر من نيستند) ولي جامعه اي با ديدگاه هاي سنتي هستند. خانواده هايي با ديدگاه خانواده ي شما كه دوستي را در چهارچوب هاي اخلاقي مضر نمي دانند و منع نمي كنند خانواده هايي هستند كه نقطه ي اميد جامعه ي ايران براي گذر سريع از مرحله ي بي بند و باري هستند. زيرا اين تيپ خانواده ها يا مرحله ي بي بند و باري را گذرانده اند و يا با بالا بردن بينش خود در طي يك پروسه ي مدت دار بدون وارد شدن به ان از آن گذشته اند و به مزاياي جامعه ي آزاد پي برده اند و مي توانند ترويج كننده ي روابط مبتني بر انسانيت در بين دختر و پسر ها باشند و جلوگيري كنند از ترويج دوستي بر مبناي 3ex . 6 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ مثل يك دختر خوب به موقع بگير بخواب و نصف شب مزاحم خانواده نشو تا از دستت شاكي نباشند و در فكر از سر بازكردنت نيافتنداگر هم خيلي علاقه به آزار هاي شبانه داري از دوستان به جاي خانواده استفاده كن مطمينا 4 تا دوست داري كه تا صبح بيدار بنشينند و پايه ي تلفن بازي شما باشند. ---------- اين تغيير رفتار كه در خيلي از خانواده ها مشاهده مي شود چند دليل دارد كه مهمترين آنها رسانه هست و در راس اين رسانه ها : 1- براي ماهواره دار ها: فارسي وان/زمزمه/gem /... 2-براي ماهواره ندار ها : ضرغام تي وي وقتي نوع ديد خانواهد هاي سنتي ايران تغيير مي كند خانواده هايي كه به نوعي با اين ها در تماس هستند نيز تحت تاثير قرار مي گيرند .با يك نگاه از خارج ما به سمت جامعه ي بي حيايي پيش مي رويم و مي بايست يك دوره ي بي بند و باري را نيز از سر بگذرانيم تا به تعادل معنا داري برسيم .البته با آموزش(كه متاسفانه مرجع مناسبي براي اين كار نداريم و كسي كه ديد مناسبي داشته باشد نيز نداريم) مي توان دوره ي بي بند و باري را محدود و كوتاه كرد.ولي با روند فعلي يك دوره ي طولاني را پيش رو داريم مثل .....گ با این موافقم 1 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خانواده ی من که خیلی قبلتر از اینکه این سریالها پخش بشه این عقیده رو داشتن که دوستی سالم اصلا مشکلی نداره....و این که برای شناخت لازمه...البته نه برای یه دختر 15ساله.....وقتی دخترشون به بلوغ فکری رسیددرست نیست که اینجوری فکر کنیم......فرهنگ همه ی خانواده های ایرانی مثل هم نیست.....بعضی چیزها توی یه خانواده زشته.....توی یه خانواده دیگه نه حالا شما هم به خودتون نگیرید... جامعه ما، یک جامعه مریضه!!! بلوغ فکری به این راحتی ها به دست نمیاد در این جامعه!!! 1 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خانواده ی من که خیلی قبلتر از اینکه این سریالها پخش بشه این عقیده رو داشتن که دوستی سالم اصلا مشکلی نداره....و این که برای شناخت لازمه...البته نه برای یه دختر 15ساله.....وقتی دخترشون به بلوغ فکری رسیددرست نیست که اینجوری فکر کنیم......فرهنگ همه ی خانواده های ایرانی مثل هم نیست.....بعضی چیزها توی یه خانواده زشته.....توی یه خانواده دیگه نه دقیقا موافقم ... من از بچگی با پسرا بزرگ شدم و هیچ وقت نتونستم نسبت به یه پسر یه نوع دیگه فکر کنم یعنی به یه رابطه غیر از یه رابطه معمولی و دوستی ساده .... همیشه بهشون میگم همه خواهر و برادر دینی هستیم ، در خانواده من رابطه سالم شرطه ، چه رابطه من با یه دختر چه با یه پسر .... مهم اینه که سالم و درست باشه ... و در جهت پیشرفت اصولا تو خونه ی ما بیشتر از پسرا مواظبت میشه ، چون بابام بر این عقیده است که دوره و زمونه عوض شده بیشتر باهاس مواظب پسرا بود تا دخترا .... خوب اين هم بازتابش هستاينكه شما در پي حال كردن خودت هستي و اهميتي به اين موضوع نمي دي كه چه اتفاقي براي خانواده مي افتد مسبب اين موضع مي شود كه اين رفتار با شما بشود. هر بار كه نيمه شب تماس مي گيري موجب پريدن از خواب آنها مي شوي و با توجه به اينكه پدر شما بالاي 45 سال سن مي بايست داشته باشد عملا موجب وارد آوردن نوعي فشار عصبي به ايشان مي شويد و در آينده اي نه چندان دور مي بايست به دنبال دوا و درمان مشكلات ناشي از اين فشار ها باشيد. از طرف ديگر با ديدن نام شما و يا شماره ي شما به طور ناخوداگاه ذهنشان به اين سمت مي رود كه مبادا مشكلي براي شما رخداده است كه اين موقع شب تماس مي گيريد و اين خود يك فشار روحي و رواني مضاعف هست. و وقتي با شوخي نه چندان زيباي شما مواجه مي شوند به اين انديشه فرو مي روند كه در تربيت شما چه كوتاهي كرده اند كه موجب مي شود شما تشخيص درست و تحليل مناسب از زمان و مكان نداشته باشيد. و همين فكر موجب سرافكندگي دروني ايشان مي شود. همه ي اين موضوعات و موضوعات ديگري كه در پي اينها مي آيد آنها را به اين سمت مي برد كه علارغم رويه ي قبلي در مورد برخورد با شما شما را به سمتي هدايت كنند و ازادي هايي به شما بدهند كه سابقه نداشته.بلكه از زير اين فشار هاي روحي و رواني خلاص شوند. همين جا به شما مي گويم اگر در ساليان آينده پدر و مادر شما با مشكلات قلبي مواجه شوند شما 100% مقصر هستيد و به دنبال توجيه ديگري نگرديد. عرضم به حضور شما که پدر گرامی بنده هم کم از این اذیت ها نداشته و نخواهد داشت ... یه مسئله ی دیگه ای هم که هست اینه که بابام شیفت شب کار میکنه در نتیجه بیداره ... و یه جریانی هم که هست اینه که اونا بهم اعتماد دارن و میدونن من در هر شرایطی میتونم از خودم مراقبت کنم ... و اینم میدونن که اصلا به فکر ازدواج و این حرفا نیستم یعنی اصلا تو این خطا نیستم و چنین خبطی رو نخواهم کرد .... واسه همین احساس میکنم میخوان یه کمی منو به فکر بندازن که بتونم تجدید نظر داشته باشم در رفتارم .... ولی خودشون میدونن که همش تلاش بی ثمره .... چون اصلا وقت ندارم به چیزی غیر از اینی که در مسیرم هست فکر کنم ... 3 لینک به دیدگاه
hodaa 5488 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ من موردي صحبت نكردمسخن من در مورد كليت جامعه بود اين يك واقعيت هست كه اگر نگويم اكثريت جامعه ما جامعه ي مقيد هستند(كه از نظر من نيستند) ولي جامعه اي با ديدگاه هاي سنتي هستند. خانواده هايي با ديدگاه خانواده ي شما كه دوستي را در چهارچوب هاي اخلاقي مضر نمي دانند و منع نمي كنند خانواده هايي هستند كه نقطه ي اميد جامعه ي ايران براي گذر سريع از مرحله ي بي بند و باري هستند. زيرا اين تيپ خانواده ها يا مرحله ي بي بند و باري را گذرانده اند و يا با بالا بردن بينش خود در طي يك پروسه ي مدت دار بدون وارد شدن به ان از آن گذشته اند و به مزاياي جامعه ي آزاد پي برده اند و مي توانند ترويج كننده ي روابط مبتني بر انسانيت در بين دختر و پسر ها باشند و جلوگيري كنند از ترويج دوستي بر مبناي 3ex . منظور من این بود که نمیشه این رو به همه ی خانواده ها تعمیم داد حالا شما هم به خودتون نگیرید...جامعه ما، یک جامعه مریضه!!! بلوغ فکری به این راحتی ها به دست نمیاد در این جامعه!!! من به خودم نگرفتم.....فقط گفتم که فرهنگها متفاوته....یه سری خانواده ها یی هم که مد نظر شماست باز هم انقدر زمینه های مختلف دیگه روی این موضوع پیش اونها تاثیر داشته که اگه شبکه ای هم اصلا وجود نمیداشت باز هم از قالب فکری سنتی خودشون فاصله میگرفتن.... منم منکر این نمیشم که این موضوع در بعضی خانواده ها چون اساسا با فرهنگ خانواده جور در نمیاد تغییر در اون به سمت بی بندوباری میشه.... 4 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ و یه جریانی هم که هست اینه که اونا بهم اعتماد دارن و میدونن من در هر شرایطی میتونم از خودم مراقبت کنم ... و اینم میدونن که اصلا به فکر ازدواج و این حرفا نیستم یعنی اصلا تو این خطا نیستم و چنین خبطی رو نخواهم کرد .... واسه همین احساس میکنم میخوان یه کمی منو به فکر بندازن که بتونم تجدید نظر داشته باشم در رفتارم .... ولی خودشون میدونن که همش تلاش بی ثمره .... چون اصلا وقت ندارم به چیزی غیر از اینی که در مسیرم هست فکر کنم ... بله..درسته..تو منزل ما هم جریان همینه. 2 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ چقدر حرف میزنید ایششششششششششششششششششش لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ موضوع داره جالب میشه .... فکر نمیکردم از یه درخواست راهکار به اینجا ها برسیم ... راهکار رو فراموش کنین ، رو همین موضوع بحث کنیم ... به نظرم به نتایج جالبی باید برسیم ... 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ عرضم به حضور شما که پدر گرامی بنده هم کم از این اذیت ها نداشته و نخواهد داشت ... یه مسئله ی دیگه ای هم که هست اینه که بابام شیفت شب کار میکنه در نتیجه بیداره ... و یه جریانی هم که هست اینه که اونا بهم اعتماد دارن و میدونن من در هر شرایطی میتونم از خودم مراقبت کنم ... و اینم میدونن که اصلا به فکر ازدواج و این حرفا نیستم یعنی اصلا تو این خطا نیستم و چنین خبطی رو نخواهم کرد .... واسه همین احساس میکنم میخوان یه کمی منو به فکر بندازن که بتونم تجدید نظر داشته باشم در رفتارم .... ولی خودشون میدونن که همش تلاش بی ثمره .... چون اصلا وقت ندارم به چیزی غیر از اینی که در مسیرم هست فکر کنم ... ببخشيد من نبايد در اين تاپيك دخالت مي كردم واقعا معذرت مي خوام با اين توضيحاتي كه شما ارايه كرديد و اينكه همه چيز گل و بلبل هست و رجوع به متن نخست تاپيك شما فقط اين فكر در من تداعي مي شود كه شما به دنبال fun بوديد و نه چيز ديگر زيرا شما مشكلي نداريد كه به دنبال راه حل باشيد 6 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ ببخشيدمن نبايد در اين تاپيك دخالت مي كردم واقعا معذرت مي خوام با اين توضيحاتي كه شما ارايه كرديد و اينكه همه چيز گل و بلبل هست و رجوع به متن نخست تاپيك شما فقط اين فكر در من تداعي مي شود كه شما به دنبال fun بوديد و نه چيز ديگر زيرا شما مشكلي نداريد كه به دنبال راه حل باشيد نه اتفاقاً جالبه حرفاتون ... سرگرمی نه ... دنبال راهکارم ... چون دوست ندارم این پیشنهاد رو یه بار دیگه هم بهم بدن ... یه مشکل دارم باهاشون .. چرا فکر میکردن حتما باید ازدواج کرد ؟ من که برنامه های دیگه ای تو ذهنمه و خواسته هام فرق میکنه باید چیکار کنم ؟ اونا که ازدواج کردن نتیجه ش چی شد ؟ بچه هایی از جنس من و شما که اگه خوب کنید بیشتر باعث دردسریم ، همونطور که بارها و بارها به زبون آوردن و ... من میگم چی شد که از اون حالت خیلی سخت گیرانه اومدن بیرون و شدن این ؟ آیا واقعا جامعه نظرشون رو عوض کرده یا خودشون سعی در تغییر دیدگاهشون دارن .....؟ 2 لینک به دیدگاه
RezaMTJAME 9278 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ سلام آجی........ :flowerysmile: خوبی؟ هر جایی هستی دلشاد باشی و سرزنده. :flowerysmile: پدر و مادر بد آدم رو نمیخوان ولی اگه این جریانی که نقل کردی حقیقت هستش میخوان بصورت غیرمستقیم بگن که اگه زمان ازدواج هستش..... :rose: 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ نه اتفاقاً جالبه حرفاتون ... سرگرمی نه ... دنبال راهکارم ... چون دوست ندارم این پیشنهاد رو یه بار دیگه هم بهم بدن ... یه مشکل دارم باهاشون .. چرا فکر میکردن حتما باید ازدواج کرد ؟ من که برنامه های دیگه ای تو ذهنمه و خواسته هام فرق میکنه باید چیکار کنم ؟ اونا که ازدواج کردن نتیجه ش چی شد ؟ بچه هایی از جنس من و شما که اگه خوب کنید بیشتر باعث دردسریم ، همونطور که بارها و بارها به زبون آوردن و ... من میگم چی شد که از اون حالت خیلی سخت گیرانه اومدن بیرون و شدن این ؟ آیا واقعا جامعه نظرشون رو عوض کرده یا خودشون سعی در تغییر دیدگاهشون دارن .....؟ 1-مي گويند كه نوه از بچه عزيز تر هست 2-شما حاصل عمر خانواده هستي و از ديد جامعه ي ايراني وقتي به ثمر مي رسي كه ازدواج موفقي داشته باشي 3-از ديد جامعه ي سنتي ايران وظيفه ي اول زن مادر بودن است و بعد مفيد بودن و.. با اين پيش شرط ها مي شه ديد كه خانواده ي شما در مورد شما يك اصل اصلي را مد نظر قرار داده و آن هم ازدواج شما هست. وقتي با روند معمول به اين اصل نمي رسند حاضر به زير پا گذاشتن برخي از اصول كه جنبه ي فرعي تري نسبت به قبلي دارند مي شوند. راه حل چي هست؟ چگونه مي شود خانواده ها را مجاب كرد كه ازدواج تنها مسير رسيدن به خوشبختي نيست؟ چگونه مي توان به آنها فهماند كه مي توان بر انگيزه هاي جنسي براي رسيدن به هدف هاي زندگي سرپوش گذاشت و از آن گذشت؟ اين ها سوال هست و جواب مشخصي كه نسخه ي از پيش اماده شده اي باشد ندارد.مي بايست شرايط را موردي سنجيد و به نتيجه رسيد. اما هر آن كاري كه مي كنيد تا زماني كه نتوانيد منطق آنها را ارضا كنيد با شكست مواجه مي شويد. 5 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ 1-مي گويند كه نوه از بچه عزيز تر هست2-شما حاصل عمر خانواده هستي و از ديد جامعه ي ايراني وقتي به ثمر مي رسي كه ازدواج موفقي داشته باشي 3-از ديد جامعه ي سنتي ايران وظيفه ي اول زن مادر بودن است و بعد مفيد بودن و.. با اين پيش شرط ها مي شه ديد كه خانواده ي شما در مورد شما يك اصل اصلي را مد نظر قرار داده و آن هم ازدواج شما هست. وقتي با روند معمول به اين اصل نمي رسند حاضر به زير پا گذاشتن برخي از اصول كه جنبه ي فرعي تري نسبت به قبلي دارند مي شوند. راه حل چي هست؟ چگونه مي شود خانواده ها را مجاب كرد كه ازدواج تنها مسير رسيدن به خوشبختي نيست؟ چگونه مي توان به آنها فهماند كه مي توان بر انگيزه هاي جنسي براي رسيدن به هدف هاي زندگي سرپوش گذاشت و از آن گذشت؟ اين ها سوال هست و جواب مشخصي كه نسخه ي از پيش اماده شده اي باشد ندارد.مي بايست شرايط را موردي سنجيد و به نتيجه رسيد. اما هر آن كاري كه مي كنيد تا زماني كه نتوانيد منطق آنها را ارضا كنيد با شكست مواجه مي شويد. خب سوال همینه دیگه ... کچلم کردن همه ... هر کی طرز فکر خودشو داره و اهداف خاص خودش رو ... چرا باید به خواست پدر یا مادر تن به کاری بدی که اصلا در خط سیر فکریت نیست .... مگه نه اینکه ادما نقطه برتریشون نسبت به دیگر موجودات قدرت اختیارشونه ... پس این خواسته ها چیه ؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ مشکلت چیه نمیخواهی یک آقا داشته باشی؟ زن اگر شوهر نکند،عقلش نصف میماند...... 6 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ خب سوال همینه دیگه ... کچلم کردن همه ... هر کی طرز فکر خودشو داره و اهداف خاص خودش رو ... چرا باید به خواست پدر یا مادر تن به کاری بدی که اصلا در خط سیر فکریت نیست .... مگه نه اینکه ادما نقطه برتریشون نسبت به دیگر موجودات قدرت اختیارشونه ... پس این خواسته ها چیه ؟ خوب من هميشه به دوستان يك جمله را مي گويم: شما تنها يك بار زندگي مي كنيد پس آن يك بار براي خود زندگي كنيد و نه براي خانواده هايتان متاسفانه در گيري عاطفي ما ايرانينان خيلي زياد هست و اين اجازه رو به ما نمي دهد تا بتوانيم تصميم گيري هاي منطقي داشته باشيم. درست اين هست كه شما با خانواده ي خود صحبت كنيد اگر متقايد شدند به زندگي با آنها ادامه دهيد و اگر نه زندگي مجزايي براي خود دست و پا كنيد اما ترس از ابرو, ترس از قطع ارتباط, ترس از شكست هاي روحي و رواني , ترس از از دست دادن حمايت هاي عاطفي و مالي و.... همه ي اينها باعث مي شود يك جوان ايراني (نه همه ي جوان ها ) به ميل ديگران زندگي كنند و نه به ميل خودشان 6 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ مشکلت چیه نمیخواهی یک آقا داشته باشی؟ زن اگر شوهر نکند،عقلش نصف میماند...... یافت می نشود :3384s: خوب من هميشه به دوستان يك جمله را مي گويم:شما تنها يك بار زندگي مي كنيد پس آن يك بار براي خود زندگي كنيد و نه براي خانواده هايتان متاسفانه در گيري عاطفي ما ايرانينان خيلي زياد هست و اين اجازه رو به ما نمي دهد تا بتوانيم تصميم گيري هاي منطقي داشته باشيم. درست اين هست كه شما با خانواده ي خود صحبت كنيد اگر متقايد شدند به زندگي با آنها ادامه دهيد و اگر نه زندگي مجزايي براي خود دست و پا كنيد اما ترس از ابرو, ترس از قطع ارتباط, ترس از شكست هاي روحي و رواني , ترس از از دست دادن حمايت هاي عاطفي و مالي و.... همه ي اينها باعث مي شود يك جوان ايراني (نه همه ي جوان ها ) به ميل ديگران زندگي كنند و نه به ميل خودشان حق با شماست ... درگیریهای عاطفی و خیلی از شرایطهای دیگه باعث این مسائل میشه ... یه نمونه ش هم حرف و حدیث مردمه .. که هیچوقت تمومی نخواهد داشت ... الانم مستقلم ... 3 سالی میشه .... ولی با این حال اینه حال و روزم .... جامعه و یکسری باورهای غلط باعث میشه که ..... هییییییییی روزگاااااااااز ... :w821: 4 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 تیر، ۱۳۹۰ مشکلت چیه نمیخواهی یک آقا داشته باشی؟ زن اگر شوهر نکند،عقلش نصف میماند...... :ws28::ws28: خدا نکشت اسی 5 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۰ ولی جدا چه طوری تنهایی زندگی میکنی سخت نیست؟وقتی مریض میشی چی کار میکنی؟ وقتی ناراحتی؟ وقتی میمری خونه در و باز میکنی میبینی کسی نیست ؟ واقعا میتونی تحمل کنی؟؟ سخت نه ، ما آدما میتونیم با هر محیطی سازگار باشیم ... و گذر زمان هم بی تاثیر نیست یاد گرفتم چطوری از عهده خودم بر بیام ... خواستن توانستن است ... وقتی ناراحتم خدا رو دارم یا اونی که تو آینه هر روز بهش صبح بخیر میگم یا شبا شب بخیر ... درسته قبول دارم که تنهایی زیادی هم خوب نیست اما یه مزیت هایی هم داره و نمیشه اونا رو در نظر نگرفت ... باید که بتونم تحمل کنم ... خودم انتخاب کردم ... :persiana__hat: 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده