اندیشه 2345 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۰ چهار فرضيهي اصلي قلب اين نظريه را تشکيل ميدهند: 1)افراد را ميتوان در يکي از شش تيپ، واقعگرا، معنوي، هنري، اجتماعي، متهور، و قراردادي طبقهبندي کرد. 2) محيطها را ميتوان در يکي از شش مدل، واقعگرايانه، جستجوگرايانه، هنري، اجتماعي، متهورانه و قراردادي طبقهبندي نمود. هر محيطي تحت تسلط يک تيپ شخصيتي قرار دارد و هر محيط نمونهاي از وضع فيزيکي خاص است که داراي شرايط و امکانهاي مخصوص به خود است. مثلاً محيطهاي اجتماعي تحت تسلط افراد اجتماعي قرار دارند. وضعيت فيزيکي آن وجود افرادي است که در تعامل با يکديگرند و شرايط و امکانهاي مخصوص به آن از طريق روابط بين فردي تحقق ميپذيرد. 3) افراد به دنبال محيطهايي هستند که بتوانند مهارتها و تواناييهاي خود را به کار اندازند. نگرشها و ارزشهاي خود را نشان دهند و مسائل قابل قبول و نقشهاي مطابق با آن را به عهده گيرند. تيپهاي اجتماعي به دنبال محيطهاي اجتماعي و تيپهاي قراردادي به دنبال محيطهاي قراردادي هستند. 4) رفتار به وسيلهي تعامل بين شخصيت و محيط تعيين ميگردد. اگر تيپ شخصيتي يک فرد و الگوي محيطي او مشخص باشد، ميتوان به پيشبيني برخي از نتايج اين گونه جورشدنها پرداخت. اين گونه نتايج ميتواند مربوط به انتخاب رشتهي تحصيلي، انتخاب شغل و غيره باشد. چهار فرضيه فوق با پنج فرضيهي ثانويه، تکميل شدهاند که هم در مورد افراد و هم در مورد محيطها صادقند. هدف از فرضيهها يا مفاهيم ثانويه تعديل يا تعيين پيشبينيها يا توضيحهايي است که از مفاهيم اصلي مشتق شدهاند. هالند در طبقهبندي خود که شخصيت افراد را بر شش نوع تقسيم مينمايد، براي هر کدام از اين انواع شخصيت خصوصياتي به شرح زير معتقد است: (1نوع واقعبين از خصوصيات افرادي که در اين طبقه قرار ميگيرند ميتوان جديت در کار، واقعبيني در امور، مهارت مکانيکي، تفکر علمي، قدرت جسماني، علاقه و هماهنگي در کارها را نام برد. فرد واقعبين چنانچه با مشکلاتي مواجه شود راه حلهاي عملي براي مشکلات جستجو ميکند. افراد واقعبين بيشتر به مشاغلي که به مهارتهاي فني نيازمند است اشتغال ميورزند. 2)نوع معنوي از خصوصيات بارز افرادي که در اين طبقه قرار ميگيرند ميتوان تفکر، سازماندهي و قدرت استدلال را نام برد. اين طبقه از افراد روابط اجتماعي را زياد دوست ندارند، کمتر به تغيير رشته تحصيلي در دانشگاه ميپردازند، گاه به روياپردازي در مورد پيشرفتهاي آينده خود مبادرت ميورزند و از انجام مشاغل پيچيده که نياز به تفکر دارد لذت ميبرند. اين افراد خلاق، مستقل، پيشرونده، کمرو و محتاط ميباشند. (3نوع اجتماعي افراد اين طبقه داراي رغبتهاي اجتماعي ميباشند و نقش معلمي يا روان درمانگري را ترجيح ميدهند. افراد نوع اجتماعي انسآنهايي مسئول و بشردوست هستند و قراردادهاي اجتماعي را ميپذيرند. در ايجاد روابط انساني مهارت دارند. در عين حال از حل عقلاني مسائل گريزانند و از کارهاي بدني و فعاليتهاي سازمان يافته خوششان نميآيد. 4) نوع قراردادي يا سنتي اين عده احترام خاص براي حفظ قوانين و مقررات قائلند و به خوبي به کنترل خويش قادر ميباشند. دوستدار نظم و ترتيب هستند و از موقعيتهاي پيچيده گريزانند و به فعاليتهاي جسماني و اجتماعي تن در نميدهند. 5) نوع تهوري افراد نوع تهوري در گويايي بسيار مهارت دارند، ماجراجو هستند، اجتماعي ميباشند و در فعاليتهايشان نقش غالبي را بر عهده ميگيرند. در جستجوي قدرت و موقعيت هستند و ميکوشند تا رهبر شوند و در امور مالي و تجارتي و نظاير آنها مهارت کسب کنند. 6) نوع هنرمند افراد اين طبقه در شناسايي و بيان خصوصيات خود مهارت دارند. روابط حسنهاي با ديگران برقرار ميسازند، از نظم و ترتيب به دورند، در روابط خود با ديگران حساسند، کمتر به کنترل خود ميپردازند و به سادگي در مورد عواطف و احساسات خود صحبت و گفتگو مينمايند. اين عده به صفات زنانه بيش از صفات مردانه گرايش دارند و به مبارزه با مشکلات محيطي از طريق ارائه آثار هنري اقدام مينمايند. سازش و هماهنگي بين نوع شخصيت و نوع محيط باعث سازگاري بيشتر با شغل و حرفه ميگردد که به نوبه خود به رضايت شغلي منجر ميشود هالند نوع شخصيت فرد را با سياهه ترجيح شغلي اندازهگيري ميکند. زيرا معتقد است هر فردي که به سوي نوع خاصي از شخصيت بيشتر گرايش داشته باشد، در آن طبقه قرار ميگيرد. سياهه ترجيح شغلي هالند بر اين اصل استوار است که انتخاب شغل مستقيماً با نوع شخصيت ارتباط دارد. بنابراين ارتباط مشاغل نوع زندگي فرد را مشخص ميسازند. در نتيجه به نظر هالند سياهه ترجيح شغلي و پرسشنامههاي رغبت شغلي همانند پرسشنامههاي تعيين نوع شخصيت هستند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده