sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 تیر، ۱۳۹۰ درياي خزر گرفتار بحران اکولوژيک درياي خزر به عنوان بزرگترين درياچه جهان و مهمترين منبع غذايي و اقتصادي کشورهاي حاشيه آن، به دليل عدم رعايت بسياري از اصول و البته کنوانسيونهاي بين المللي، هم اکنون با بحران اکولوژيکي دست به گريبان است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام خزر بزرگترين درياچه دنياست يعني به تنهايي نزديک به 40 درصد مجموع مساحت درياچه هاي جهان را شامل مي شود و از سوپريور دومين درياچه دنيا پنج برابر بزرگتر است و نيز از مجموع خليج فارس و درياي عمان وسعت بيشتري دارد. اين دريا از نظر تاريخي به عنوان يک وسيله ارتباطي و يک شبکه عظيم حمل و نقل که سرزمين هاي و مناطق مختلف را به هم مرتبط ساخته و وسيله اي مناسب و در دسترس براي تماس و مراوده ميان جوامع گوناگون فراهم آورده و همچنين يک ذخيره عظيم منابع مورد نياز بشر، ذخاير پايان ناپذير و تجديد شونده ماهي و غذاهاي دريايي و منابع دست نخورده ثروت هاي معدني مطرح بوده است. سرزمين هاي اطراف اين درياچه در چند دهه اخيرهمگام با توجه بشر به خطراتي که محيط زيست سياره زمين را در معرض تهديد قرار داده، مورد شناسايي و توجه فراوان قرار گرفته است. نظر به شرايط تاريخي و موقعيت جغرافيايي، درياي خزرعلاوه بر کارکردهاي دوگانه تاريخي از يک اکولوژي واحد برخوردار است. در جامعه جهاني نظريه جديدي در حقوق بين الملل در مورد محيط زيست در حال شکل گيري است که مفهوم " محيط زيست مشترک " نام دارد و به طور کلي ناشي از اين اصل است که کره زمين محيط زيست غير قابل تفکيکي را تشکيل مي دهد که تمامي عناصر آن با يکديگر همبستگي دارند و بنابراين خسارت وارده به اين محيط و مسئوليت دولت ها در اين باره نبايد منحصر و محدود به مرزهاي ملي و قلمرو حاکميت آنها باشد. درياي خزر با بحران اکولوژيک روبروست عضو هيئت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه گيلان در اين ارتباط گفت: فروپاشي اتحاد شوروي و ظهور کشورهاي ساحلي جديد در حاشيه درياي خزر سبب شد بيش از پيش پهنه آبي منحصر بفرد درياي خزر تحت تاثير آلاينده هاي متعدد و متنوع قرار گيرد، حساسيت و شکنندگي محيط زيست درياي خزر به جهت بسته بودن محيط آن و انباشته شدن آلاينده هاي مختلف به نوعي درياي خزر را با بحران اکولوژيک روبرو کرد. رضا سيمبرافزود: پس از فروپاشي شوروي شتاب برخي از کشورهاي ساحلي اين دريا براي بهره برداري هاي اقتصادي بگونه ايست که طبق شواهد موجود در آينده اي نه چندان دور انواع موجودات دريايي و پرندگان مهاجر در معرض تهديد انقراض قرار خواهند گرفت ودرياي خزر به دريايي مرده بدل خواهد شد. وي ادامه داد: فقدان يک نظام حقوقي حاکم بر محيط زيست درياي خزر نمي تواند توجيه کننده آن باشد که کشورهاي ساحلي اين دريا در اجراي قواعد بين المللي حاکم بر محيط زيست کوتاهي کرده و از آن غافل باشند چرا که عوامل زيست محيطي درياي خزر از لحاظ تاثيرگذاري و شرايط آب و هوايي مناطق همجوار مجالي براي مسامحه و دفع وقت دولت هاي ساحلي باقي نمي گذارد. دولتها در کنفرانس ملل متحد در مورد محيط زيست انساني در سال 1972 در شهر استکهلم طي اعلاميه اي" داشتن محيط زيست سالم و قابل زندگي با توجه به شئونات و رفاه انسانها " را يک حق شناخته اند و به همين لحاظ حق دسترسي به محيط زيست سالم يک حق بنيادي محسوب مي شود، حفظ محيط زيست مشترک موجد حق و تکليف براي همه دولت هاست. در اجراي اين حق و تکليف، اصول و قواعدي در حال شکل گيري است که قابليت اجرايي بين المللي خواهد يافت و به دليل اينکه همه دولت ها بدون استثناء در آن سهيم خواهند بود، به صورت حقوق بين المللي عرفي نمودار مي شود. همزمان با پايان جنگ سرد چشم انداز ابعاد نويني از مفهوم همکاري هاي چند جانبه را در سطح منطقه اي و بين المللي پديدار کرده است، ماهيت تغييرات جهاني امروز مستلزم همکاريهاي چند جانبه در دست يافتن به اهدافي است که از توانايي يک دولت يا گروه کوچکي از دولتها خارج است. با توجه به گستردگي و پيچيدگي و تنوع جغرافيايي، اقتصادي و حتي فرهنگي مسائل زيست محيطي و در نظر داشتن مسائل توسعه اقتصادي و صنعتي و فاصله فزاينده ميان شمال و جنوب که اختلاف عميقي را در ديدگاههاي کشورهاي آن پديد آورده، چشم انداز يک حرکت جهاني در امر نجات اکوسيستم زمين حداقل درآينده نزديک را تيره مي کند به طوري که عده اي براين نظرند که تا زماني که فاصله ميان غني و فقير، شمال و جنوب در حال افزايش است هر دو گروه به دلايل متفاوت به تخريب محيط زيست زمين ادامه خواهند داد. در چنين شرايطي و با در نظر گرفتن اين نکته مهم که چون در امر ترميم و بهبود وضعيت زيست محيطي کره زمين به ويژه آلودگي درياها مجالي براي مسامحه وجود ندارد بنابراين همکاري حرف اول است و از آنجا که نمي توان انتظار پديدار شدن اصول و قواعد حقوقي و به مرحله اجرا رسيدن آنها در يک سطح جهانشمول نشست از اينرو همکاري دولتها در سطح منطقه اي مي تواند تامين کننده بخشي از حرکت به سوي حفظ اکوسيستم سياره زمين باشد، در اين زمينه البته مي توان و بايد ازآنچه تا به حال در سطح بين المللي و منطقه اي صورت گرفته سود جست. اساس پيشرفت بشريت در معرض تهديد است در گزارش کمسيون جهاني توسعه و محيطزيست با نام " آينده مشترک ما " چنين آمده است که: «... امروزه ميزان مداخله هاي در طبيعت در حال افزايش است و آثار عملي تصميمات ما ازمرزهاي ملي فراتر مي رود. رشد مبادلات اقتصادي ميان ملتها، آثار کلان تصميمات ملي را در گسترده وسيعتري مشهود مي کند. اقتصاد و بوم شناسي ما در شبکه هاي در هم تنيده اي محصور مي شود. امروزه در بسياري از مناطق کره زمين با خطرات و صدمات برگشت ناپذير و غيرقابل جبراني به محيط زيست انساني روبرو هستيم که اساس پيشرفت بشريت را در معرض تهديد قرارداده است..." الگوهاي توسعه اقتصادي و صنعتي جاري در دنيا بيشتر براي تخريب و انهدام محيط زيست انساني گام بر مي دارند البته کشورهاي توسعه يافته به دليل مصرف بسيار بيشتر منابع و اسراف حريصانه خود بيشترين مسئوليت را در ايجاد وضعيت فعلي محيط زيست دارند اما کشورهاي در حال توسعه و جهان سوم نيز با توجه به جمعيت بسيار زياد و اجبار در تامين نيازهاي معيشتي مردم خويش منابع طبيعي را بدون برنامه و صدماتي که به محيط زيست وارد مي آورند مورد بهره برداري قرار مي دهند. در عين حال اين کشورها از اين جهت که خود نيز بيشتر الگوهاي توسعه اقتصادي و صنعتي ممالک توسعه يافته را در پيش مي گيرند، در تخريب محيط زيست به نوعي شريک هستند. روندهاي تخريب محيط زيست در يک مقياس جهاني به دست هر دو گروه کشورهاي شمال و جنوب در حال انجام است و البته سهم کشورهاي شمال در اين ميان بيشتر است و بنابراين وظيفه آنها براي ترميم و حفاظت از محيط زيست نيز سنگين تر است. کشورهاي جنوب به دلايل متعدد بايد در افزايش توليد ناخالص ملي تلاش بسيار داشته باشند و به همين جهت تنظيم و مديريت منابع طبيعي و حفاظت از محيط زيست نزد آنها اولويت ندارد. در مقابل چنين وضعيتي و با در نظر گرفتن اينکه تصميمات کلان و چند جانبه گسترده بين المللي براي مقابله با آلودگي ها و حفاظت از محيط زيست روند کند و تدريجي را طي مي کنند و اصولا در اجرا نيز با مشکلات زيادي روبرو هستند بنابراين توجه به ترتيبات منطقه اي اهميت فراواني دارد. سودمندي ترتيبات منطقه اي از آنجا مشهود است که علاوه بر امکان استفاده از دستاوردهاي تئوريک ترتيبات جهانشمول در يک سطح منطقه اي، مطابقت و سازگاري بيشتري نيز با ويژگي هاي اقليمي و جغرافيايي و نيز مساعدتهاي سياسي هر منطقه دارند. اين وضعيت در ترتيبات مربوط به حمايت و حفاظت از محيط زيست درياي خزر مي تواند نمونه برجسته اي را عرضه کند در عين اينکه ضرورت بهره مندي و برخورداري از تجربيات و اصول و قواعد جهانشمول قضيه نيز امري بديهي و اثبات شده است. با اين وجود عوامل گوناگوني محيط زيست حوزه درياي خزر را هدف گرفته است که هر يک از آنها مي تواند به نحوي فرسايش ايجاد کند که در نهايت امکان بهره برداري از منابع دريا از همگان سلب شود و يا چنين کاري را پرهزينه جلوه دهد، برخي از اين عوامل از يکديگر ناشي و منتهي به مراحلي مي شوند که در نهايت مي تواند با هدف ها و منافع کشورهاي واقع در اين حوزه تداخل کرده و مانع از تحقق آنها شود. سردسته آلوده کنندگان درياي خزر کشور روسيه است عضو هيئت علمي دانشگاه گيلان در اين باره گفت: متاسفانه پنج کشور خزري تاکنون کارنامه درخشاني راجع به مسائل مديريت محيط زيست اين دريا از خود نشان نداده اند. کريم ثابت رفتار افزود: تصاويري که از درياي خزر داريم به غير از تصاوير کارت هاي پستال زيبا چيزي جز آلودگي و مسائل آن نيست. وي همچنين بر ضرورت و ويژگي هاي حفظ درياي خزر اشاره کرد و اظهارداشت: در حال حاضر درياي خزر حال و روز خوشي ندارد در حاليکه اين دريا بزرگترين درياچه جهان و داراي محيط زيست متفاوتي است. عضو هيئت علمي دانشگاه گيلان با اشاره به اينکه درياي خزر 25 درصد ذخايرنفت و گاز جهان را دارد، گفت: يکي از دلائل عدم اجراي کنوانسيون هاي بين المللي اين ويژگي است. وي درادامه با بيان اينکه سردسته آلوده کنندگان درياي خزر کشور روسيه است، افزود: اين کشورهيچگونه پايبندي حداقل در رابطه با مسائل عيني زيست محيطي از خود بروز نمي دهد. ثابت رفتار گفت: کشور جمهوري آذربايجان تشنه توسعه است و درياي خزر را فقط محلي براي چاه هاي نفت خود مي بيند و کاري به مسائل ديگر ندارد. عضو هيئت علمي دانشگاه گيلان تاکيد کرد: آن چيزي که اطراف اين درياچه را در برگرفته کشورهاي مسئوليت پذير، توسعه يافته متعهد به قوانين بين المللي و حفاظت محيط زيست نيستند. انسانها تهديدي عظيم و فوري نسبت به اکوسيستم خزر دارند انسان ها بخش کوچکي از تاريخ جهان را به خود اختصاص مي دهند اما تهديدي عظيم و فوري نسبت به اکوسيستم خزر دارند، طبيعت مي تواند ازخود در برابر سطوح خاصي از آلودگي دفاع کند اما هنگامي که فعاليت انسان ميزان آلودگي را افزايش مي دهد و در عين حال مانع از فرآيندهاي پاکسازي طبيعي مي شود، فاجعه زيست محيطي آغاز مي شود. در آخرين ماه سال 2003 دادگاهي در قزاقستان بزرگترين سرمايه گذار در صنايع نفت در آسياي مرکزي و قفقاز يعني تنگيزشورون اويل را به پرداخت 71 ميليون دلار غرامت بخاطر تخريب محيط زيست در اثر انباشت ميليون ها تن سولفور در کناره خزر محکوم کرد. به هر حال در مورد منابع آلودگي درياي خزرشش مورد از قبيل آلودگي ناشي ازمنابع مستقر در خشکي، آلودگي ناشي از حفاري در دريا، آلودگي ناشي از تخليه مواد زائد و سمي، آلودگي ناشي از کشتي ها، آلودگي ناشي از اتمسفر و حفاري و اکتشاف در بستر عميق درياها را مي توان نام برد. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده