رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار مولوی


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

رندان سلامت می ​کنند جان را غلامت می ​کنند

 

مستی ز جامت می ​کنند مستان سلامت می ​کنند

 

  • Like 10
ارسال شده در

در نیابد حال پخــــته هیچ خام

پس سخن کوتاه باید والسلام

 

 

  • Like 7
ارسال شده در

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

 

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

 

  • Like 6
ارسال شده در

نومید مشو جانا کاومید پدید آمد

 

امید همه جان ها از غیب رسید آمد

  • Like 5
ارسال شده در

در فروبند که ما عاشق این انجمنیم

تا که با یار شکرلب نفسی دم بزنیم

_____________________________________________________________________

 

پ.ن:فک کنم این بیتو مولانا بی ارتباط با انجمن نواندیشان خودمون نسروده اند ... :ws3:

  • Like 3
ارسال شده در

من بگویم شرح این از صد طریق

لیک خاطر لغزد از گفت دقیق

  • Like 4
ارسال شده در

قدر لبم نشناختی با من دغاها باختی

اینک چنین بگداختی حیران فی هذا الزمن

 

 

واااای

مردم چقدر نفسگیر بود

حرف دیگه ای نبود به من بیفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • Like 4
ارسال شده در

نیست در عالم ز هجران تلخ تر

هر چه خواهی کن،لیک آن نکن

  • Like 5
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

نی نی به ازین باید با دوست وفا کردن

نی نی کم ازین بایدتقصیر و جفا کردن

  • Like 4
ارسال شده در

نون ابرو صادچشم وجیم گوش

برنوشتی فتنه ی ضد عقل وهوش

  • Like 5
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در

شد کودکی و رفت جوانی ز جوان

روز پیری رسید بر پر ز جهان

هر مهمانرا سه روز باشد پیمان

ای خواجه سه روز شد تو بر خیز و بران

  • Like 3
ارسال شده در

نیستی طاوس با صد نقش بند

که به نقشت چشمها روشن کنند

هم نه‌ای طوطی که چون قندت دهند

گوش سوی گفت شیرینت نهند

  • Like 3
ارسال شده در

دي شيخ با چراغ همي گشت گرد شهر

كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست

  • Like 3
ارسال شده در

من هلاک فعل و مکر مردمم

من گزیده‌ی زخم مار و کزدمم

مردم نفس از درونم در کمین

از همه مردم بتر در مکر و کین

  • Like 2
ارسال شده در

نقش فلک دزد بود کیسه نگهدار ازو

دام بود دانه او،مرده بود زنده ی او

  • Like 3
ارسال شده در

من نکردم با وی الا لطف و لین

او چرا با من کند برعکس کین

هر عداوت را سبب باید سند

ورنه جنسیت وفا تلقین کند

  • Like 2
ارسال شده در

من نکردم با وی الا لطف و لین

او چرا با من کند برعکس کین

هر عداوت را سبب باید سند

ورنه جنسیت وفا تلقین کند

 

ببخشید شعرتون با "و" باید شروع بشه. مشاعره است مثلا

ارسال شده در
من هلاک فعل و مکر مردمم

من گزیده‌ی زخم مار و کزدمم

مردم نفس از درونم در کمین

از همه مردم بتر در مکر و کین

اینجام با "ت" باید شروع میکردین.

ارسال شده در

میتونستی اطلاع بدی تا پاک بشه و اسپم نیاد وسط تاپیک مثلا

الان با پی شروع کنم مثلا ؟

  • Like 1
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در

من نکردم با وی الا لطف و لین

او چرا با من کند برعکس کین

هر عداوت را سبب باید سند

ورنه جنسیت وفا تلقین کند

دلا منگر به هر شاخی که در تنگی فرومانی

به اول بنگر و آخر که جمع آیند غایت‌ها

. . . .

  • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...