مهندس خوش فکر 11397 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ با سیلااااااااام میبینم تحلیل شخصیت والای دوست عزیزم امیر خانه:aghosh: خب عارضم خدمته سرورانم که من همیشه به ادب و متانت ایشون غبطه میخورم سطح دانش و اگاهیش بسیار بالاست و از جمله بچه های فرهیخته ی سایته خیلی دوست داشتنیه اما متاسفانه یکم بی وفاست و دوستانش و زود فراموش میکنه قدرتش و تو بدست گرفتن قلم تحسین میکنم و شعراشونم از نظر محتوایی بسیار عالیه یادمه یه بار حسابی مشاعره کردیم با هم که البته کم اورده بود:4chsmu1: خیلی ویژگیهای شخصیتیشو نتونستم بشناسم چون به نظر ادم تو دار و درونگرایی هستش در پایان ،یکی از بهترین دوستان من و مثل یه مرغ خوش الحان کلامشون برام دل نشین و تجربشون برام پند اموز بوده امیر تو همه لحظات زندگیت پیروز سر افراز باشی:w139: 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ امیر خیلییییییییییی خیلییییییییییییی خیلی بیمعرفت خیلییییی نامرددددددددددد خودشیفتهههههههه :دی رو حرفاش نمیشه حساب کرد (قول میده عمل نمیکنه! ) با مهلا موافقم. میگه هستم ولی نیست همشم ادمو میپیچونه! ولی با تمام این اخلاقای بد! : بینهایت با معلومات و سواد :icon_gol: سواد ادبی و تاریخی خیلی بالایی داره. به قول شادی هرپستش مثل یک کتاب میمونه خیلی وقتها بهش حسودیم میشه (مخصوصا به خاطر حافظه اش که نمیدونم چطوری این همه مطلبو حفظه :icon_pf (34)::shame:) تا از چیزی مطمئن نباشه حرف نمیزنه. واسه همین حرفاش واسه من یکی قابل اعتماده و میدونم حاصل خوندن وجمع بندی و نتیجه گیری کلی کتابه. من شخصا ازش خیلی چیزها یاد گرفتم و یه جورایی گاهی الگوم بوده و هنوزم افسوس میخورم که اون زمان که بحثهای خوبی تو باشگاه بود، مدیر بودم و نمیرسیدم پستها و تاپیکهای امیرو کامل بخونم و تو بحثها شرکت کنم وبیشتر ازش یاد بگیرم. و متاسفانه الان که دیگه از دغدغه مدیریت راحت شدم امیر مثل قدیم بحث نمیکنه و پست نمیده و معلوماتشو واسه خودش نگه داشته و من بازم محروم موندم شاعر و هنرمنده. صدای قشنگی داره شعراشو خیلی دوست دارم ولی متاسفانه شعراشم مثل معلوماتش دیگه واسه خودش نگه داشته و پست نمیکنه یادش بخیر. بیچاره ادمین چقدر شاکی بود ازت دیگه همینا فعلا یادم بود. بازم یادم اومد میام خوب مونا مونا مونا مونا مونا مونا مونا مونا موناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا اول اينكه لطف كرديد تشريف آورديد دوم اينكه بي معرفت خودت هستي:w00: سوم اينكه آدم اگر كمي خودشيفته نباشه پيشرفت نمي كنه, چون خودشيفته بودن باعث مي شه كه هميشه تلاش كني بهترين باشي چهارم دم در يخچال واست يك چيزي گذاشتم به مهلا هم بده ---------------- آدم نياز نيست همه چيز رو حفظ كنه يك جمله ي معروفي هست كه مي گويد: كمرنگ ترين جوهر ها از قوي ترين حافظه ها ماندگار تر است علاقه باعث كنكاش مي شود وقتي كنكاش مي كني كافي هست كه بتوني يك كلياتي از كتاب را در ذهن خودت داشته باشي تا در هنگام لزوم بتواني تشخيص بدهي كه در مورد مطلب مورد نظرت در كدام كتاب مي تواني مطلب مفيدي پيدا كني دقيقا كاري كه با دروس دانشگاهي مي كني قرار نيست خط به خط كتاب ها را از بر باشي تا بتواني استفاده كني چيزي كه در مورد حافظه ي من گفتي از اين دست هست, من معمولا وارد بحثي كه علاقه و اطلاعات ندارم نمي شوم يا اگر وارد بحثي بشوم سعي مي كنم تا حد امكان در موردش مطالعه كنم. در مورد ادبيات و تاريخ اين ها علاقه هاي مطالعاتي من هستند و بار ها گفتم كه اگر من دبيرستاني مي رفتم كه علوم انساني داشت حتما الان ادبيات يا تاريخ خوانده بودم اما خوب شرايط به نحوي بود كه نشد. من دوره ي راهنمايي و دبيرستان مدرسه ي علامه حلي تهران درس خواندم .تا يكسال قبل از ورود دوره ي من به دبيرستان علوم انساني هم در اين مدرسه وجود داشت اما به خاطر اقبال كم و نيز ديد غلطي كه وجود داشت(مبني بر اينكه بچه هاي سمپاد يا بايد دكتر بشوند يا مهندس) اين گروه جمع شد .و من هم به اجبار به رياضي فيزيك رفتم اما در دوره ي دانشگاه سعي كردم در كنار درسم اين علاقه هاي شخصي را هم دنبال كنم و كم و بيش مطالعات غير درسي خودم را(كه فكر كنم چند برابر مطالعات درسي من بود) به اين سمت و سو بردم. اينكه اينجا بحث نمي كنم دو تا دليل دارد: 1- دوست ندارم اخراج بشم چون بعد از اين همه فروم عوض كردن و بالا فتن سنم و اخلاق بدم كه دير ارتباط برقار مي كنم , ديگه حال و حوصله ي از صفر شورع كردن در يك فروم ديگر را ندارم. 2-يك زماني احساس خلع مي كردم در باشگاه و با تمام نا تواني و ناداني خودم حس مي كردم كه بايد اين مباحث مطرح بشود اما اينجا ين احساس را نمي كنم انقدر دوستان خوب و با معلومات هستند كه من حالا حالا ها بايد بخوانم تا به سطح اين عزيزان برسم. باز هم ممنونم مونا جان 6 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.... ان اکرمکم عند الله،اتقیکم......... (همانا بهترین شما نزد الله تبارک و تعالی،با تقواترین شماست.) این آقای امیر جیبی به نظر من تقوایش زیاد است،البته در حوزه خودش تقوا دارد که همان هم کافیست. هرچند ما به ایشان گفتیم بیا در تاپیک تحلیل ما نظر بده،اما ایشان نیامد،اما ما میاییم،چون آخوند پر رو است. نکات مثبت را که اکثر دوستان گفتند: فهمیده،با معلومات،نوشته های پخته که پشتش اندیشه نهفته است و..... اما من از دید یک روحانی به نکات قابل نقد اشاره میکنم: 1- به نظرم در بسیاری از بحث ها در میانه راه شانه خالی میکنید،یعنی یک چیزی میگین،بعد ادامه اش را بیخیال میشین. 2- یک کم به نظرم این تفکر در شما هست که تنها با کسانی بحث کنید که سطح سواد بالایی دارید و اگر کسی چیز ساده ای بگوید،جوابش را نمیدین. 3- من خوب نفهمیدم از نظر اخلاقی به کدام اصول پایبند هستید،اگر توضیح بدین ممنون میشم. دیگه همین ها کافیست. من تمامی تلاشم را برای حضور شما در بهشت برین انجام میدم،به شرطیکه خودتان هم همت کنید. موفق و موید باشین. :ws3: خوب من از زير تحليل شخصيت يك آخوند در رفتم كه فرداي قيامت رو سياه ملت نباشم :ws3: 1-من نوع كارم به نحوي هست كه بصورت دايم تهران نيستم وقتي هم كه به شهرستان مي روم خيلي به اينترنت دسترسي ندارم از آونجايي كه حافظه ي من در برخي زمينه ها چندان قوي عمل نمي كند بعد از برگشت يا فراموش مي كنم كه بحث چه بود و تا كجا پيش رفت و پست بعدي من چه بايد باشد يا مي ايم مي بينم كه جوشش بحث در آن تاپيك از بين رفته و من ذغال زير آتشش نمي گذارم. بعضي وقت ها هم اشاره مي كنم و مي روم (مثل 7 خانواده ي برتر) و اين كار چند علت دارد: يا شرايط به نحوي نيست كه من بخواهم بيان كنم و ترجيه مي دهم اگر كسي خواست خود به دنبال موضوع برود يا علمم به موضوع در حدي نيست كه بتوانم جمله بندي هاي مناسبي داشته باشم و حق مطلب را ادا كنم و ترجيه مي دهم فرد در كنكاش خودش از منبع ديگري به آن دست يابد كه موثق تر است 2-اگر چنين تصوري را در كسي ايجاد كردم همين جا از همه پوزش مي خواهم من نه سوادي دارم و نه برتري نسبت به كسي كه بخواهم گلچين كنم و يا فخر بفروشم و يا چيزي شبيه اينها بارها شده در بحثي حرفي زدم كه از ديد دوستان (ايليا آيينه ي من بود) درست نبوده يا زبان مناسبي براي بيان نداشته و به من تذكر دادند من هم در حد توان اصلاح كردم و اگر در اين بين به فردي بر خورده باشد معذرت خواهي كردم شما هم هر كجا ديدي كه من خواسته يا ناخواسته دارم در اين مسير حركت مي كنم تذكر بده به ديده ي منت مي پذيرم 3-سعي من بر اين هست كه رو به پيشرفت باشم و بد نباشم فكر مي كنم براي اين منظور 3 اصل پيام اور عقلانيت , زرتشت بهترين اصول باشد مرسي كه اومدي و خيلي خوشحالم كه نظراتت رو واضح برام بيان كردي 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ خوب پس باید تحلیل کنبم امیرو یک تحلیلی کنم که کیف کنی 1-لج درار 2-از اذیت کردن خواهرات کیف میکنی مخصوصا من و مهلا 3-تو ذوق زن و تا دلت بخواد از این اخلاقیات داری .......................................................................... از شوخی گذشته مهربون-بامعرفت_داداش بزرگ_آزاد اندیش _با سواد _اهل مطالعه_ دارای روابط عمومی بالا_با اعتماد به نفس فعلا همینا بسه :ws3: در فلسفه ي من خواهر آفريده شد براي اذيت كردن لذا تا حد توان بايد اذيتش كرد و ثواب كرد لذا تو ذوق زدن/لج در آوردن/اذيت كردن/آب زرشك خريدن/و.... همه از واجبات روزانه هست -------------------- قرار بود بياي اينجا تحليل شخصيت نه اينكه يك بار هندونه تحويل بدي و بري 4 لینک به دیدگاه
FrnzT 18194 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ با سلام نه ببخشید درود امیرگشتاسب رو به واسطۀ آشنایی با بچه های مهندسان میشناسمش...یکی از بهترین دوستان برادرم بودن در مهندسان .... و من از تعریف های مهرداد ایشون رو میشناختم. ولی بعد از آمدن امیر از فرهیختگان به نواندیشان شخصا با ایشون آشنا شدم. ********* امیر جیبی انقدر گسترده ست که به یک پست نمیشه در موردش صحبت کرد. اولین مطلب وقتی در مورد امیر فکر میکنم به ذهنم میاد، معلومات عمومی بالا در مورد ریشه های فرهنگی و ادبی و تاریخی ایران است. وقتی در مورد موارد تاریخی صحبت میکنه پی به گستردگی این وسعت مطالعاتی میبریم. تنها نکته ای که در تمامی مباحث چه تاریخی چه هنری و چه علمی از نحوۀ نگارش و بیانش دیده میشه تعصب و یک نوع پا فشاری بر روی عقایدش هست.که من درصدی از این رو بخاطر روحیۀ بختیاری امیر میدونم. یک پارادوکسی در امیر وجود داره که گاهی ارتباط رو با اون مشکل میکنه.... دوستان نزدیکش میدونن در عین صلابت و خشکی و جدیت بسیار شوخ طبع و احساساتی هست ... با این حال جدیت بر روی بُعد احساسیش اثر میذاره و اجازه نمیده کسی از یه حریمی بیشتر بهش نزدیک بشه حتی دوستان نزدیکش... مثل شیر در طبیعت که با بچه هاش بسیار بازی میکنه ولی امان از زمانی که بچه ها بیش از حد بخوان خودشونو لوس کنن امیر نسبت به اصل و نسبش بسیار متعصب هست و یه جورایی خودشو از نژاد برتر میدونه :4chsmu1: و برای اثبات این ادعا میتونه تقریبا چهل ساعت بی وقفه از منابع معتبر مطلب بگه بدون اینکه وسطش نفس تازه کنه :167: یکی دیگه از موارد که بچه ها بهش اشاره کردن ول کرد بحث زمانی که دیگه حوصلۀ ادامه نداره... هنرمند عجیبیه....یعنی در عین خشکی و مغز منطقی که داره گاهی مناظر خوبی رو شکار میکنه :persiana__hahaha: با جنس مونث خیلی شوخی میکنه....دستشون میندازه...مثل یه برادر شیطون که سر به سر خواهرش میذاره میمونه....من چون خودم برادر دارم میتونم تشخیص بدم حس یه برادر به خواهر چگونه ست در گفتن شعرهای فی البداهه بسیار تواناست، و همیشه سعی میکنه اصول آکادمیک رو رعایت کنه. در نگارش و بکار بردن متون پارسی بسیار مقید هست و سعی میکنه این اصول رو در دیگران هم نهادینه کنه. :167: حق استادی به گردن من داره ، چون مطالب بسیاری از او آموخته ام. :flowerysmile: 9 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام به امیرگشتاسب عزیز نکات مثبت : بنظر من آدم با معلوماتی هستی و مشخصه که مطالعه داری ( البت من بشخصه کسی که فقط و فقط بلده کتاب بخونه رو تحسین و تمجید نمیکنم) مطالعه کردن اونجا شایسته هست که به در کنارش به چیزی که میخونی خوب فکر بکنی و بتونی خودت مسائل رو تحلیل کنی چون بعضیا فقط بلدن متن کتاب رو بخونن و حفظش کنن!! مورد دیگه اینکه دیدم تو گفتگوها همیشه ادب و احترام رو حفظ میکنی و این نشادهنده شخصیت والای شماست نکات منفی : بیشترین فعالیتی که من از شما تو این فروم دیدم انتقادی بوده. یه این معنی که بیشتر دیدم تو تاپیکها بیشتر به انتقاد مطلب و یا شخصی پرداختید و ندیدم فعالیت خاصی داشته باشید مثلا تاپیکی بزنید و یا اینکه مطلب علمی رو ارائه بدید. بشخصه امیدوارم شاهد فعالیت هرچه بشتر شما تو این انجمن باشم چقدر رسمی شد... موفق باشی... :flowerysmile: 5 لینک به دیدگاه
M_Archi 7762 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ اينكه اينجا بحث نمي كنم دو تا دليل دارد: 1- دوست ندارم اخراج بشم چون بعد از اين همه فروم عوض كردن و بالا فتن سنم و اخلاق بدم كه دير ارتباط برقار مي كنم , ديگه حال و حوصله ي از صفر شورع كردن در يك فروم ديگر را ندارم. 2-يك زماني احساس خلع مي كردم در باشگاه و با تمام نا تواني و ناداني خودم حس مي كردم كه بايد اين مباحث مطرح بشود اما اينجا ين احساس را نمي كنم انقدر دوستان خوب و با معلومات هستند كه من حالا حالا ها بايد بخوانم تا به سطح اين عزيزان برسم. تالار ادبیات که اخراجی نداره :3384s: بهونه نیار :3384s: 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ ممنون از دعوتت امیرجاناشنایی عمیقی باهاش ندارم ولی پستهاش نشون میده دوست داره سنجیده وبراساس مطالعاتش حرف بزنه ودرکل فارغ از جنجالها به دنبال علایقش باشه مطالعات تاریخیش واقعا خوبه وفقط تنها ایرادی که میتونم بگم اینه که کمی نسبت به موضوعات مورد علاقش تعصب داره یا بهتره بگم ناسیونالیستی برخورد میکنه البته قابل ستایش واحترام هست ولی بعضی اوقات تعصب باعث میشه برخی عیب هارو ندید بگیریم ارزوی موفقیت وبهروزی مرسي كه آمدي من مي دانم كه تاريخ ما و ادبيات ما نقاط تاريك زيادي در كنار نقاط روشنش دارد اما اينكه من معمولا اين نقاط را در نوشته هاي خودم نمي بينم و يا بصورت گذرا رد مي شوم يك دليل دارد: اكثريت نسل جديد ما دچار بيگانگي با تاريخ و فرهنگ ايراني هستند با بيان نقاط تاريك نه تنها نمي توان اين افراد را جذب نمود كه زمينه ي از خود بي خود شدن بيشتر را هم فراهم مي كنيم ولي قبول هم دارم كه گاهي بيش از حد تعصب دارم و اين به خاطر جوشش خون هست مخصوصا روز هايي كه خبري از نابودي يك اثر تاريخي و يا يك يادگار فرهنگي و يا يك گويش محلي و... شنيده باشم در اينطور مواقع من خودم را مقصر مي دانم و از اين تقصير بر خود مي پيچم احساس مي كنم در راه وطنم و شناساندن و حفظ آثارش كم كاري كرده ام احساس مي كنم كه روزمرگي هاي من مرا از وظيفه اي كه در قبال ميهنم دارم باز داشته در اين روز ها عصبي تر هستم و خشك تر به بزرگي خود ببخشيد 4 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ هم دیار من است ، دوستش دارم ، اما در جفا ید طولایی دارد زود می گذرد از دوستانی که بحق دوستش دارند باری زودرنج است! فهیم است ، اما افراطیست ، یک ایرانی تمام عیار و البت ناسیونالیست ، که به عقیده این حقیر علاقه وافر به چیزی باعث جهالت است ، بارها به ایشان گفته ام اما مرا به چوب تر نوازشها کردند هنرمند است ، البت هنر شناس هم هست ، صدایی دارد زیبا ، باید کار کند که در برخی از تحریرها و برخی از گوشه ها در ضعف است اما آینده دار است به دنبال اتحاد اقوام ایرانیست که جای تشکر و البت سنایش دارد ، این منش منش آدمیان بزرگ است اتحاد انسانی بهتر از هرچیز است عمرش غنی باد 6 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ با سیلاااااااااممیبینم تحلیل شخصیت والای دوست عزیزم امیر خانه:aghosh: خب عارضم خدمته سرورانم که من همیشه به ادب و متانت ایشون غبطه میخورم سطح دانش و اگاهیش بسیار بالاست و از جمله بچه های فرهیخته ی سایته خیلی دوست داشتنیه اما متاسفانه یکم بی وفاست و دوستانش و زود فراموش میکنه قدرتش و تو بدست گرفتن قلم تحسین میکنم و شعراشونم از نظر محتوایی بسیار عالیه یادمه یه بار حسابی مشاعره کردیم با هم که البته کم اورده بود:4chsmu1: خیلی ویژگیهای شخصیتیشو نتونستم بشناسم چون به نظر ادم تو دار و درونگرایی هستش در پایان ،یکی از بهترین دوستان من و مثل یه مرغ خوش الحان کلامشون برام دل نشین و تجربشون برام پند اموز بوده امیر تو همه لحظات زندگیت پیروز سر افراز باشی:w139: مرسي كه اومدي و مرسي كه برام نوشتي يك نكته اي اشاره كردي كه خودم ازش شرمنده هستم من زياد تو جو سلام و احوال پرسي هاي فروم ها نيستم و بجز معدودي از دوستان كه از پروفايلم معلوم هست معمولا با باقي دوستان بيشتر در محيط اصلي فروم در ارتباط هستم براي همين گاهي پيش مي ايد كه مدت ها با يكي از كساني كه دوست دارم هم كلام نمي شوم كه اين عيب بزرگي در عالم دوستي است از طرفي من خيلي از دوستان را به نام هاي كاربري ايشان مي شناسم و وقتي اين نام كاربري ها عوض مي شود(حالا به هر دليلي ) ارتباط من قطع مي شود زيرا متوجه نمي شوم كه نام كاربري دوستان عوض شده و تا مدت ها و شايد هميشه گمانم بر اين است كه فرد جديدي است. يكي از دلايلي كه من در تمام فروم ها و محيط هاي اينترنتي با همين نام حضور دارد همين حس درون من است كه ديگران مرا به نام amirgb مي شناسند و فرضا اگر جايي نوشتم اميرصالحي خيلي ها ممكن است ندانند كه من همان نفر قبلي هستم. البته اين را نگفتم كه تقصر را از سر خود باز كنم به هر حال حافظه ي من در شناخت افراد بسيار ضعيف عمل مي كند باز هم سپاس كه اومدي و نظرت رو برام نوشتي 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ با سلام نه ببخشید درود امیرگشتاسب رو به واسطۀ آشنایی با بچه های مهندسان میشناسمش...یکی از بهترین دوستان برادرم بودن در مهندسان .... و من از تعریف های مهرداد ایشون رو میشناختم. ولی بعد از آمدن امیر از فرهیختگان به نواندیشان شخصا با ایشون آشنا شدم. ********* امیر جیبی انقدر گسترده ست که به یک پست نمیشه در موردش صحبت کرد. اولین مطلب وقتی در مورد امیر فکر میکنم به ذهنم میاد، معلومات عمومی بالا در مورد ریشه های فرهنگی و ادبی و تاریخی ایران است. وقتی در مورد موارد تاریخی صحبت میکنه پی به گستردگی این وسعت مطالعاتی میبریم. تنها نکته ای که در تمامی مباحث چه تاریخی چه هنری و چه علمی از نحوۀ نگارش و بیانش دیده میشه تعصب و یک نوع پا فشاری بر روی عقایدش هست.که من درصدی از این رو بخاطر روحیۀ بختیاری امیر میدونم. یک پارادوکسی در امیر وجود داره که گاهی ارتباط رو با اون مشکل میکنه.... دوستان نزدیکش میدونن در عین صلابت و خشکی و جدیت بسیار شوخ طبع و احساساتی هست ... با این حال جدیت بر روی بُعد احساسیش اثر میذاره و اجازه نمیده کسی از یه حریمی بیشتر بهش نزدیک بشه حتی دوستان نزدیکش... مثل شیر در طبیعت که با بچه هاش بسیار بازی میکنه ولی امان از زمانی که بچه ها بیش از حد بخوان خودشونو لوس کنن امیر نسبت به اصل و نسبش بسیار متعصب هست و یه جورایی خودشو از نژاد برتر میدونه :4chsmu1: و برای اثبات این ادعا میتونه تقریبا چهل ساعت بی وقفه از منابع معتبر مطلب بگه بدون اینکه وسطش نفس تازه کنه :167: یکی دیگه از موارد که بچه ها بهش اشاره کردن ول کرد بحث زمانی که دیگه حوصلۀ ادامه نداره... هنرمند عجیبیه....یعنی در عین خشکی و مغز منطقی که داره گاهی مناظر خوبی رو شکار میکنه :persiana__hahaha: با جنس مونث خیلی شوخی میکنه....دستشون میندازه...مثل یه برادر شیطون که سر به سر خواهرش میذاره میمونه....من چون خودم برادر دارم میتونم تشخیص بدم حس یه برادر به خواهر چگونه ست در گفتن شعرهای فی البداهه بسیار تواناست، و همیشه سعی میکنه اصول آکادمیک رو رعایت کنه. در نگارش و بکار بردن متون پارسی بسیار مقید هست و سعی میکنه این اصول رو در دیگران هم نهادینه کنه. :167: حق استادی به گردن من داره ، چون مطالب بسیاری از او آموخته ام. :flowerysmile: درود فرناز جان خوبي؟ خيلي لطف كردي كه آمدي و نظراتت رو با كمي چاشني محبت و لطف برام نوشتي 1- تعصب 2-پارادوكس: اين حريم و مرز داشتن دليل داره فرناز جان البته من كلا براي خودم و دوستانم يك حريم هايي قايل هستم كه اين به خاطر احترام به خودم و فرد مقابلم هست اما سواي اين موضوع حريمي كه در دنيايي اينترنت ايجاد مي كنم خيلي گسترده تر از حريمي هست كه در زندگي روزمره دارم علت اين امر هم اين هست كه ما در فضاي سايبر با يك بعد شخصيت طرف مقابل درگير هستيم و تنها به واسطه ي يكي از احساسات پنجگانه ي خودمان فرد مقابل را مي شناسيم.خيلي ارتباط ما در اين محيط زياد بشود در نهايت اين هست كه عكس همديگر را هم و يا وب همديگر را هم مي بينيم لذا شناخت ما نمي تواند شناخت كاملي باشد .براي همين شناخت ناقص نمي توانم اجازه ي اين را به خودم بدهم كه از يك حدودي صميمي تر شوم و در روزي پشيمان. دوستاني كه تلفن من را دارند و ارتباط ما بصورت تلفن و اس ام اس هم بر قرار هست متوجه مي شوند كه من چه مي گويم هرچه شناخت ما بيشتر است حريم شخصي من كوچكتر است و صميميت در چهارچوب اخلاق بيشتر . 3- از نظر من نژاد برتر وجود نداشته و ندارد اما اين دليل نمي شود كه به ايراني بودن و بختياري بودن خويش نبالم سعي من بر اين است كه در مسيري راه بروم كه اگر جايي گفتم من از كشوري هستم كه بزرگاني چون كورش داريوش رستم بابك خرمدين سردار اسعد و... را پرورانده .موجب شرمساري اين عزيزان و بزرگان نشوم. صرف ايراني بودن افتخار نيست لذا تلاش مي كنم اگر نمي توانم نام ايران را بالا تر ببرم حداقل موجب بدنامي وطنم نشوم. حال اين وسط خطا مي كنم و به نحوي سخن مي گويم كه موجب سو برداشت مي شود پوزش مي خواهم ولي مقصود اين نيست 4-ادامه ندادن بحث 5-هنرمند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 6-شوخي: با هر كس به فراخور حال خودش و ميزان اشنايي ميان ما براي من دختر و پسر تفاوتي ندارد در روابط من جنسيت افراد مطرح نمي شود و من گاهي فراموش مي كنم كه طرف مقابل من دختر هست و يا پسر براي من شخصيت و كاراكتر انساني و اجتماعي طرف مقابلم مهم هست 7-شعر من اگر متمايل به سمت شعر كلاسيك هست دليلش نفي شعر نو و سبك هاي جديد نيست دليلش عدم توانايي من در برقراي ارتباط با آن غالب ها هست و وقتي مي بينم مثلا آسمان اعتماد با چه قدرتي در سبك نو شعر مي گويد ديگر به خود اجازه نمي دهم در انظار عموم عرض اندام كنم و شعر هاي نيمايي خودم را اكثرا براي خود نگه مي دارم. 8-اين تقيد در نگارش را به حساب همان تعصبي بگذاريد كه گفتيد از نظر من زبان گفتاري ما در حال نابودي است و دوست ندارم كه زبان نوشتاري ما هم نابود شود مطمين هستم فردا روزي كه چرخ گردون به نحو ديگر گشت و بسياري از افراد در جايگاه هاي اصلي خود قرار گرفتند و خرد به جاي احساس پرچمدار اين مملكت شد , بسياري از فرزندان ما بر ما خرده مي گيرند به خاطر بلايي كه بر سر زبان سعدي و حافظ اروديم باز هم ممنونم خيلي استفاده كردم از نظراتت و حتما در اينده اي نه چندان دور تاثير گفتار خودت و دوستان را خواهي ديد سلامي گرم به مهرداد برسان 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام امیر جان. ممنون از دعوتت و شرمنده که دیر شد بزرگترین ویژگی که میشه ازت گفت، اطلاعات عمومی خیلی بالا به خصوص در زمینه تاریخی و ادبیه. به نظرم حوصله زیادی داری اما زودرنجی. یعنی تو بحثا با حوصله خیلی زیاد و با دانش بالا شرکت میکنی اما نسبت به بعضی حرف ها زودرنج هستی و از کوره در میری. تو بحث ها متعصبانه برخورد میکنی و یه جوری تعصب زیادی رو دانسته هات داری. رک و راست هستی و معمولاً هم انتقادهای خوبی رو میکنی، اما بهتر میشه که انتقادها همراه با راهکار باشه. فعلاً همینا به ذهنم رسید 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام به امیرگشتاسب عزیز نکات مثبت : بنظر من آدم با معلوماتی هستی و مشخصه که مطالعه داری ( البت من بشخصه کسی که فقط و فقط بلده کتاب بخونه رو تحسین و تمجید نمیکنم) مطالعه کردن اونجا شایسته هست که به در کنارش به چیزی که میخونی خوب فکر بکنی و بتونی خودت مسائل رو تحلیل کنی چون بعضیا فقط بلدن متن کتاب رو بخونن و حفظش کنن!! مورد دیگه اینکه دیدم تو گفتگوها همیشه ادب و احترام رو حفظ میکنی و این نشادهنده شخصیت والای شماست نکات منفی : بیشترین فعالیتی که من از شما تو این فروم دیدم انتقادی بوده. یه این معنی که بیشتر دیدم تو تاپیکها بیشتر به انتقاد مطلب و یا شخصی پرداختید و ندیدم فعالیت خاصی داشته باشید مثلا تاپیکی بزنید و یا اینکه مطلب علمی رو ارائه بدید. بشخصه امیدوارم شاهد فعالیت هرچه بشتر شما تو این انجمن باشم چقدر رسمی شد... موفق باشی... :flowerysmile: درود در وهله ي اول رشد يك سيستم براي من اهميت دارد من تجربه ي فروم نويسي را حدود 6 سال پيش شروع كردم اولين فروم من باشگاه بود كه به شدت فعال بودم و هنوز هم اگر نام كاربري مرا سرچ كنيد تاپيك هايي را كه ايجاد كردم و بحث هايي را كه انجام دادم مي توانيد مشاهده كنيد اما سيستم مديريتي كه من به شدت به ان انتقاد داشتم موجب گرديد كه دست من از مطالبي خودم و نوشتار هاي خودم كوتاه شود. پس از آن به فروم يكي از ودستان كه در حال حاظر اصلا به خاطر ندارم نام فروم چه بود رفتم فروم تازه تاسيسي بود و براي كسي چون من كه شور بحث و گفتگو داشتم كوچك.با اينكه در آنجا بصورت غيابي مرا مدير تالار تاريخ كردند اما هرگز فعاليت چنداني نداشتم و بيشتر اين فرصت را به مطالعه و جمع آوري مطالب دلخواه خودم گذراند(البته كش و قوس هايي فراوان با باشگاه و ساخت يوزر هاي جديد و بلاك شدن هر روزه ي يوزر هاي من ادامه داشت) تا اينكه فرهيختگان افتتاح شد و به واسطه ي حضور دوستان قديمي در كنار هم من هم به انجا رفتم. در آن زمان بزرگتر از قبل بودم و پخته تر فعاليت زيادي داشتم تا مشكلات مديريت مشابه باشگاه شروع به خود نمايي كرد و پس از كش و قوس هايي با برخي مديران ويك پيشامد تصميم گرفتم كه به اينجا بيايم. من به دنبال فانوس به اينجا امدم و برادر با معرفت من ايليا هم به همراه ما آمد . اوايل كار اينجا بود و نوپا اما نظم خاصي در سيستم مشاهده مي شد كه نويد يك فروم متفاوت را به من مي داد. فعاليتم را شروع كردم و از بودن در كنار فانوس و ايليا لذت مي بردم. كم كم دوستان با معرفتي كه در فرهيختگان داشتم صرفا براي جويا شدن از حال من به اينجا آمدند .برخي هنوز در همين حد مي آيند و مي روند و برخي از كاربران فعال اينجا شدند . اما هميشه در ته قلبم ندايي به من مي گفت هيچ فرومي پايدار نيست و اين مانع بزرگي بر سر فعاليت من است.مشكلات مديريتي (البته به مراتب كمتر از ديگر فروم ها ) در اينجا هم وجود دارد اما بافت به نسبت يكپارچه اي كه اينجا دارد مانع از ترك دايمي اينجا مي شود. از طرف ديگر من ديگر امير 18 ساله و پر انرژي نيستم و نيز دوست ندارم كه موضوعات تكراري از نظر خودم را دوباره مطرح كنم.موضوعاتي كه يك بار در باشگاه مطرح كردم و از كفم رفت و بار ديگر در فرهيختگان كه به كل نابود شد. من شعرهايم را مدت ها فقط در فروم ها مي نوشتم و الان بسياري از انها از دسترس من خارج است. و يا تاپيك هايي با موضوعات اجتماعي كه خون دل مي خوردم براي نوشتن مطالبش تنها با يك كليك از بين رفتند. به همين دليل ترجيه مي دهد استارتر من نباشم تا كمتر افسوس بخورم بحث هاي انتقادي من هم صرفا به خاطر اين است كه نمي خواهم سرنوشتي مشابه ديگر فروم ها را براي اينجا ببينم 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ تالار ادبیات که اخراجی نداره :3384s:بهونه نیار :3384s: مونا جان تالار ادبيات هم اخراج داره در تاپيك مشاعره به سبك بدهه من يك شعر بلند داشتم كه بعد از دو روز حذف شد حالا به چه دليل و چرا هيچ وقت نخواستم بدونم و پيگير هم نشدم چون خسته شدم جدا و ترجيح مي دم كه اگر موافق شنا نمي كنم فعلا مخالف هم شنا نكنم و فقط نگاه كنم 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ هم دیار من است ، دوستش دارم ، اما در جفا ید طولایی داردزود می گذرد از دوستانی که بحق دوستش دارند باری زودرنج است! فهیم است ، اما افراطیست ، یک ایرانی تمام عیار و البت ناسیونالیست ، که به عقیده این حقیر علاقه وافر به چیزی باعث جهالت است ، بارها به ایشان گفته ام اما مرا به چوب تر نوازشها کردند هنرمند است ، البت هنر شناس هم هست ، صدایی دارد زیبا ، باید کار کند که در برخی از تحریرها و برخی از گوشه ها در ضعف است اما آینده دار است به دنبال اتحاد اقوام ایرانیست که جای تشکر و البت سنایش دارد ، این منش منش آدمیان بزرگ است اتحاد انسانی بهتر از هرچیز است عمرش غنی باد درود حامد جان لطف كردي ------------- گاهي بايد چيزي را كه داري چند وقتي از خود دور كني تا قدر داشتنش را بهتر بداني دوست از آن جمله است ببخشيد ------------ اشاره ي شما به يك بحث قديمي بين من و شماست من هنوز هيچ ادله اي مبني بر اينكه ايران مي بايست زير پرچم اسلام قرار بگيرد و نيز دليلي براي جهان شمولي اسلام نديده ام و لذا نمي توانم انديشه هاي اسلامي-ايراني داشته باشم. انديشه ي من ايراني است فرهنگ من ايراني است نژاد من ايراني است ادب من ايراني است هنر من ايراني است و لذا دين من هم مي بايست ايراني مي بود و نه تازي من اسلام را محترم مي شمارم اما براي اعراب كما اينكه يهود را محترم مي شمارم اما براي بني اسراعيل و.... ----------- من در كل حدود يك سال هست كه اواز كار مي كنم دير شروع كردم و راه بسيار درازي در پيش دارم اگر بخواهم روزي كمي گوش نواز بخوانم بايد حالا حالا ها خاك مكتب بخورم و چوب استاد 6 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ درود در نتيجه خوندن تاپيكاي قديمي تالار تاريخ و فلسفه باشگاه مهندسان هميشه يه اسم گوشه ذهنم بود كه زير اسمش نوشته بود اخراجي موقت، هنوزم نوشته اخراجي موقت؛ ولي ظاهرا منظورشون از موقت دائميه!! بگذريم! اولين پستي كه تو اين فروم نوشتم (شايدم يكي از اولينا)، يه تشكر گرفت از همون اسم! و خيلي خوشحال شدم كه اينجا هستين بحثاتون با ar-ebrahimzade (اگه اشتبا نكنم) يه كم! پرتنش بود؛ پس اخراجتونم زير سر همون بحثا بوده... حدس ميزدم :دي اطلاعات و معلومات وسيع و ژرفي دارين، و در عين حال ناب! كمتر ميشه جاي ديگه پيداشون كرد... چيزاي زيادي ياد گرفتم ازتون در باب تاريخ و هنر تو بحثا از دايره ادب و احترام و همينطور انصاف و تعادل خارج نميشيد؛ جواباتون كامل و دقيقه و هميشه ارزش خوندنو (حتي چند بار) داره؛ و از معدود كسايي هستين كه تو نظراتتون جاهاي مختلف تناقض نديدم و اين باعث شده چهره بااعتمادتر و بااعتبارتر و پخته تري تو ذهنم داشته باشين واژه هاي پارسي زيادي تو نوشته هاتون ميشه پيدا كرد كه قابل تحسينه در كل احترام ويژه اي قائلم براي اهالي هنر و فرهنگ يه بارم كه سؤال تاريخي-معماري داشتم، لطف كردين وقت گذاشتين و جواب دادين كه معرفت و مهربانيتونو نشون ميده سپاس از دعوتتون 7 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام امیر جان. ممنون از دعوتت و شرمنده که دیر شد بزرگترین ویژگی که میشه ازت گفت، اطلاعات عمومی خیلی بالا به خصوص در زمینه تاریخی و ادبیه. به نظرم حوصله زیادی داری اما زودرنجی. یعنی تو بحثا با حوصله خیلی زیاد و با دانش بالا شرکت میکنی اما نسبت به بعضی حرف ها زودرنج هستی و از کوره در میری. تو بحث ها متعصبانه برخورد میکنی و یه جوری تعصب زیادی رو دانسته هات داری. رک و راست هستی و معمولاً هم انتقادهای خوبی رو میکنی، اما بهتر میشه که انتقادها همراه با راهکار باشه. فعلاً همینا به ذهنم رسید درود محمد جان مرسي كه اومدي -زودرنجي: حتما همين هست كه همه داريد مي گوييد .سعي مي كنم كنترل كنم -بحث ها: بحث يك تبادل اطلاعات هست من با يك پيشينه وارد بحث مي شوم و طرف مقابل با يك پيشينه ي فكري.عقيده ي من اين هست كه من وارد بحثي نمي شوم مگر اينكه بيش از 50-60 درصد به دانسته هاي خود ايمان داشته باشم و اطلاعات خوبي در زمينه ي آن موضوع داشته باشم و بيشتر از 2 تا كتاب و مقاله خوانده باشم. لذا در بحث شركت مي كنم تا دانسته ي خودم را مطرح كنم.خيلي وقت ها هم شده كه بعد از يك بحث بخش زيادي از دانسته اي قبلي خودم را اصلاح كردم و اگر روزي در جايي بحث مشابهي پيش بيايد متوجه تفاوت رويكرد ها مي شويد. خيلي مواقع هم هست كه بحث بين من و مثلا يك نفر ديگر هست و چند نفر هم پيگيري كننده ي بحث هستند.من نمي توانم به جاي كسي تصميم بگيرم اما مي توانم با به چالش كشاندن انديشه ي خودم و طرف مقابلم زمينه را براي نتيجه گيري ديگران آماده كنم و بگذارم خودشان تصميم بگيرند كه كدام ديدگاه درست است و كدام نه. -انتقاد ها: انتقاد هاي من بيشتر اجرايي هست من از بيرون مجموعه به اينجا نگاه مي كنم و يكسري ايرادات به نظرم مي رسه مي تونم بي تفاوت بگذرم و بگويم به من چه و مي تونم بيام و بيان كنم(حالا با زبان خاص خودم كه الزاما راه درستي نيست ولي از نظر من مناسب است فعلا) اما من در جريان محدوديت ها و ابزار موجود در دست شما نيستم و لذا راهكاري هم كه بتوانم ارايه كنم كلي خواهد بود. مثلا در مورد تالار مكانيك و اون تاپيك خاص كه الان دقيق در ذهنم هست كه چه شد و چه نشد.من كاربر خيلي خيلي عادي تالار مكانيك هستم و همانطور كه بارها گفته ام در بهترين حالت يك مصرف كننده ي خوب براي تالار خواهم بود اما آن شيوه ي را درست نديدم و اعتراض كردم.كمااينكه مي توانستم از كنارش بگذرم.راهكار هاي من هم در حد چند ضرب المثل بود كه بسيار كلي هستند .اما در نهايت تصميم گيرنده و اجرا كننده كس ديگري هست و من نيستم. همين كه به انتقاد من گوش مي دهند و نمي گويند به تو چه ارتباطي دارد(مانند ديگر فروم ها كه به همين صراحت گفتند) جاي شكرش براي من هميشه باقي است. 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ درود در نتيجه خوندن تاپيكاي قديمي تالار تاريخ و فلسفه باشگاه مهندسان هميشه يه اسم گوشه ذهنم بود كه زير اسمش نوشته بود اخراجي موقت، هنوزم نوشته اخراجي موقت؛ ولي ظاهرا منظورشون از موقت دائميه!! بگذريم! اولين پستي كه تو اين فروم نوشتم (شايدم يكي از اولينا)، يه تشكر گرفت از همون اسم! و خيلي خوشحال شدم كه اينجا هستين بحثاتون با ar-ebrahimzade (اگه اشتبا نكنم) يه كم! پرتنش بود؛ پس اخراجتونم زير سر همون بحثا بوده... حدس ميزدم :دي اطلاعات و معلومات وسيع و ژرفي دارين، و در عين حال ناب! كمتر ميشه جاي ديگه پيداشون كرد... چيزاي زيادي ياد گرفتم ازتون در باب تاريخ و هنر تو بحثا از دايره ادب و احترام و همينطور انصاف و تعادل خارج نميشيد؛ جواباتون كامل و دقيقه و هميشه ارزش خوندنو (حتي چند بار) داره؛ و از معدود كسايي هستين كه تو نظراتتون جاهاي مختلف تناقض نديدم و اين باعث شده چهره بااعتمادتر و بااعتبارتر و پخته تري تو ذهنم داشته باشين واژه هاي پارسي زيادي تو نوشته هاتون ميشه پيدا كرد كه قابل تحسينه در كل احترام ويژه اي قائلم براي اهالي هنر و فرهنگ يه بارم كه سؤال تاريخي-معماري داشتم، لطف كردين وقت گذاشتين و جواب دادين كه معرفت و مهربانيتونو نشون ميده سپاس از دعوتتون نمي دونم چي بايد بگم در مقابل اين همه لطف فقط اميدوارم كه لايق اين همه مهرباني باشم 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام آقا با ادبه. راستش من شما رو خیلی نمیشناسم ولی طی چند پستی که ازتون مطالعه کردم اولین چیزی که در نظرم اومد اینه که فرد منطق مداری هستید و شیوایی خوبی که در گفتار دارید بهتون کمک میکنه بتونید هر آن چیزی رو که در ذهنتون هست به خوبی و به طور منظم و قابل درک ثبت و ارائه کنید و همین از نظر من باعث میشه تو بحث ها موفق تر به نظر برسید که نقطه مثبتی به حساب میاد. در واقع میخوام بگم که در انتقال افکار حرفه ای عمل میکنید. موفق باشید. :icon_gol: 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ سلام آقا با ادبه. راستش من شما رو خیلی نمیشناسم ولی طی چند پستی که ازتون مطالعه کردم اولین چیزی که در نظرم اومد اینه که فرد منطق مداری هستید و شیوایی خوبی که در گفتار دارید بهتون کمک میکنه بتونید هر آن چیزی رو که در ذهنتون هست به خوبی و به طور منظم و قابل درک ثبت و ارائه کنید و همین از نظر من باعث میشه تو بحث ها موفق تر به نظر برسید که نقطه مثبتی به حساب میاد. در واقع میخوام بگم که در انتقال افکار حرفه ای عمل میکنید. موفق باشید. :icon_gol: درود شما لطف داريد البته از ديد خيلي از دوستان من گنگ و نا مفهوم مي نويسم كه اين بخاطر عدم برقراي ارتباط با نوع گفتار من هست از اينكه شركت كرديد خيلي خيلي سپاسگزارم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده