spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۰ در نوجوانی از پدرم میشنیدم: «به سن تو بودم بیاجازهی پدرم حق آبخوردن نداشتم» و این یادآوری مخصوص روزهایی بود که احساس میکرد باندازهی کافی از او حرفشنوی ندارم... همان موقع پدر پدرم میگفت، «زمانه عوض شده و احترام بزرگتر از بین رفته، به سن تو بودم بیاجازهی پدرم سر سفره نمینشستم» و این یادآوری مخصوص روزهایی بود که احساس میکرد پدرم باندازهی کافی از او حرفشنوی ندارد و به در میگفت تا دیوار بشنود. و مادر بزرگم- یعنی مادر پدرم- به نقل از پدرشوهر مرحومش تعریف میکرد که وقتی آن مرحوم به سن من بوده هر روز صبح برای نفس کشیدن از پدرش- یعنی جد بزرگ من- کتباً اجازه میگرفته! و این یادآوری مخصوص روزهایی بود که مادربزرگم احساس میکرد باید حتماً حرفی زده باشد... من به پسرم میگویم، «لطفاً در حضور من از این کلمههای عجیب و غریب و بیمعنی استفاده نکن. شلوارم "خز" شده یعنی چی؟ و انقدر نگو "نقیض" باز صد رحمت به "خز" که ظاهراً یک معنی بیشتر ندارد، این "نقیض" چه صیغهای است که اگر غذا خوب باشد نقیض است اگر هوا بد باشد نقیض است اگر عروسی باشد نقیض است اگر عزا باشد باز هم نقیض است و هربار معنی کلمه و بار مثبت یا منفی آنرا باید از حالت ابروی گوینده حدس زد! اگر حرف زدن شما به همین چند کلمه محدود بماند بزودی یک جزوهی دو صفحهای جای فرهنگ لغت معین را خواهد گرفت و فاتحهی زبان فارسی را باید خواند...» پسرم از مثال جزوهی دوصفحهای خوشش میآید، به عقیدهی او مثال نقیضی است. وقتی من به سن او بودم نه تنها بیاجازهی پدرم آب و غذا میخوردم بیاجازهی او نفس هم میکشیدم اما خیلی مواظب بودم غلط حرف نزنم یا باصطلاح بچههای محل "سه" نکنم چون پدرم در این یک مورد رحم نداشت و تا میتوانست به ریش درنیامدهام میخندید... بنظر میرسد سابقهی اختلاف نظر والدین و فرزندان بر سر اندازهی لازم و کافی حرفشنوی به دورانی ماقبل تاریخ باز میگردد. گویا والدین همیشه از این بابت شکایت داشتهاند و بر این سیاق میتوان حدس زد شما که امروز جوان و مجرد هستید در آینده همین احساس را نسبت به فرزندان خود تجربه خواهید کرد مگر اینکه ادعا کنید متعلق به نسلی هستید که با نسلهای قبل فرقهایی اساسی دارد و رفتار و انتظاراتتان با رفتار و انتظارات ما متفاوت خواهد بود. صمیمانه و از ته دل دعا میکنم که چنین بادا. اما اگر برای اثبات مدعای خود و پیشبینی آینده متکی به تفسیر لکههای فنجان قهوه یا خطهای کف دست نیستید باید بتوانید این تفاوتها را بدون نیاز به فریاد زدن نشان همه بدهید. دلایلی از قبیل دسترسی به اینترنت و بزرگ شدن با تکنولوژی تلفن همراه یا زندگی در عصر ارتباطات ماهوارهای باندازهی کافی قانع کننده نیستند. هنوز هم میتوان مانند یک غارنشین فکر و زندگی کرد اما تلفن همراه داشت و هرشب را پای اینترنت گذراند، البته بشرط آنکه غار شما سیمکشی برق داشته باشد. حتماً راههای بهتری برای نشان دادن تفاوتهای نسل شما وجود دارد. هزار راه که هرکدام هزاربار مؤثرتر از بحث کردن و فریاد کشیدن است؛ مثلاً، نسل ما و پدران ما کم کتاب خواند؟ شما زیاد بخوانید. ما کاری کردیم که تیراژ کتاب به هزار نسخه تنزل کند؟ شما آنقدر بخوانید که تیراژ یک میلیونی برای کتاب کم باشد. ما کم نوشتیم؟ بد نوشتیم؟ بیربط نوشتیم؟ شما زیاد و خوب و مربوط بنویسید. ما زشت و کج و نازل ساختیم؟ شما زیبا و راست و با کیفیت بسازید. ما با حیوانات مهربان نبودیم؟ به دم گربهها جارو بستیم؟ گنجشکها را با سنگ از شاخهها پراندیم؟ کلاغها را متهم به دزدی صابون رختشویی کردیم؟ بجای کاشتن بذر فقط مترسک و لولوی سرخرمن ساختیم؟ نسل حیوانات وحشی را منقرض کردیم؟ شما با تمام مخلوقات خدا مهربان باشید. ما به زندگی و حق دیگران احترام نگذاشتیم؟ شما به زندگی همه احترام بگذارید. ما از بیست و پنج سالگی احساس پیری کردیم و در انتظار مرگ نشستیم و زندگی را به خودمان و دیگران حرام کردیم؟ شما تا صد سالگی مثل یک جوان کار و زندگی کنید و به اطرافیانتان روحیه بدهید. ما به همسایهمان اخم کردیم؟ شما به غریبهها هم لبخند بزنید. ما نسبت به حفظ طبیعت و محیط زیست بیتفاوت بودیم؟ شما جدیاش بگیرید. ما جنگلها، کوهها، بستر رودخانهها و محیط زیست را تبدیل به یک زبالهدان بزرگ کردیم؟ شما با خودتان یک کیسه برای جمع کردن و برگرداندن پوست تخمه و بطری پلاستیکی نوشابههایی که نوش جان کردهاید همراه ببرید. ما به قوانین راهنمایی و رانندگی کم توجهی کردیم؟ ما از خیابانهای شهر مهلکهای برای پیرها، بچهها و خودمان ساختیم؟ شما به بزرگترها یاد بدهید که چطور باید رانندگی کنند... باور کنید سالهاست که فریاد زدن و دعوا کردن "خز" شده، لطفاً "نقیض" لبخند بزنید. نوشته توکا نیستانی 12 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 تیر، ۱۳۹۰ مانا نستانی توکا اسم وفلاگشه "توکا ی مقدس نوسنده و کاریکاتوریست معروفیه الانم فک کنم کانادا باشه تورنتو 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده