hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۰ هی روزگار ... این روزا چقدر جای خالیت بزرگ شده با هیچی پر نمیشه با هیچی حتی مامان 7 لینک به دیدگاه
مریم راد 2736 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۰ سجادی خیلی ....بود!نمی دونم چه صفتی بذارم.زودی پرینت گرفتم و به پدرم دادم بخونند توی سفر! یاد این متن افتادم: پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟ پسر جواب داد: من میزنم پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید پدر با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد تا شاید جوابی بهتر بشنود. پسرم من میزنم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما میزنی. پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟ پسر جواب داد *تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی توانم را با خود بردی . . . به سلامتی ِ همه پدرها پدر سلام پدر سپاس پدر شرمنده پدر دوستت دارم 6 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۰ حس میکنم به این تاپیک میاد [flash= width = 100 height = 40] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده