رفتن به مطلب

موجودی بنام روانشناس


ارسال های توصیه شده

69e8d1d199956ab174b542e52f8302c4.jpg

از باورهای اشتباهی که هنوز هم در کشور ما به چشم می‌خورد، بحث بر روی روان‌شناسان و رفتار آنان است.

بیش‌تر اوقات در بین عامه‌ی مردم، به عقاید و افکاری بر‌می‌خوریم که تکان‌مان می‌دهند؛ باورهایی که در زمینه‌های گوناگون به چشم می‌خورد و زمینه‌ساز بسیاری از کج‌اندیشی‌ها و تصمیم‌های بسیار اشتباه انسان‌هاست؛ باورهایی نظیر کف‌بینی، دعانویسی، داستان عروسی ارواح و بسیاری از این‌قبیل که سال‌های سال است در محفل اندیشمندان، اهل خرد و فرهنگ، حل و هضم شده و جای بحث و بازاندیشی ندارد.

از باورهای اشتباهی که هنوز هم در کشور ما به چشم می‌خورد، بحث بر روی روان‌شناسان و رفتار آنان است. باعث تأسف است که هنوز هم در جامعه‌ی ما که مهد تمدن و فرهنگ است، افرادی به چشم می‌خورند که به روان‌شناسان، القاب و صفات ناشایست نسبت می‌دهند. هنوز هم به کسانی که نزد روان‌شناس برای روان‌درمانی و حتی مشاوره رجوع می‌کنند، لقب روانی نسبت می‌دهند.

وقتی قشر خاصی از مردم درباره‌ی مسائلی که در آن تخصص ندارند، حکم صادر کنند، مطمئناً چنین بستر بی‌اعتمادی و اشتباهی در جامعه باب خواهد شد و زمینه‌ساز مسمومیت افکار می‌شود.

بسیاری از باورهای عامه‌ی مردم، به دلیل عدم آگاهی درست و علمی و تولید مفهوم اشتباه که زاده‌ی ذهن و تخیل آنان است، ایجاد می‌گردد و این، بی‌توجهی به وصیت استاد بزرگ، «سقراط» می‌باشد: «نمی‌دانیم ولی طوری نشان می‌دهیم که می‌دانیم.»

در این راستا، به توضیح تعدادی از باورهای اشتباه در ارتباط با روان‌شناسان می‌پردازیم اما قبل از شرح آن‌ها، بهتر است شناختی مختصر از حرفه و سابقه‌ی علمی یک روان‌شناس داشته باشیم.

● روان‌شناس کیست؟

به‌طور مسلم هم‌چون سایر علوم، در عرصه‌ی روان‌شناسی نیز به فردی می‌توانیم عنوان روان‌شناس را اطلاق نماییم که دست‌کم در یکی از رشته‌های روان‌شناسی، دارای مدرک کارشناسی‌ارشد یا بالاتر باشد. در این میان، سر‌و‌کار بیش‌تر مردم، با آن‌دسته از روان‌شناسانی می‌باشد که در مدارس، بیمارستان‌ها و یا کلینیک‌های روان‌شناسی و مشاوره‌ای، به‌‌عنوان مشاور یا درمانگر فعالیت می‌کنند.

مردم برای حل مشکلاتی چون انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب همسر، افسردگی، وسواس، اضطراب، اعتیاد، مشکلات جنسی، شکست‌های عاطفی، استرس کار و حتی دردهای جسمانی، به روان‌شناسان مراجعه می‌کنند. روان‌شناسان به‌طور حتم آموزش‌های لازم در زمینه‌ی مسائل مشاوره‌ای و یا روان‌شناسی بالینی را دیده‌اند و زیر نظر اساتید مجرب، دوره‌ی کارورزی را گذرانده و مهارت‌های لازم را کسب کرده‌اند.

باورها و اعتقادات اشتباه برخی از مردم عبارتند از:

▪ روان‌شناسان، خود دیوانه‌اند

به هیچ عنوان، پایه‌ی علمی و منطقی ندارد. اگر فردی چنین ادعایی دارد، باید بتواند با یک حکم کلی، در سطح وسیع و با انجام روش‌های آماری، ادعای خود را به اثبات برساند.

یک متخصص مکانیک خودرو را در نظر بگیرید؛ بسیاری از آنان حتی با شنیدن صدای موتور خودرو، پی به نقص احتمالی در سیستم فنی خودرو می‌برند و هرچه سریع‌تر نسبت به رفع آن نقص می‌پردازند زیرا از عواقب احتمالی آن نقص مطلع‌اند. این قاعده در ارتباط با روان‌شناسان نیز صدق ‌‌می‌کند. آنان به‌علت آگاهی از بیماری‌های روانی و رفتارهای نابه‌هنجار و مشاهده‌ی علائم بالینی آن در دیگران، درصدد رفع آن‌ها هستند ولی گروهی گمان می‌کنند که آنان رفتاری غیر‌عادی دارند. ما نمی‌توانیم بگوییم چون روان‌شناسان درک عمیقی از بیماری‌های روانی دارند، خود از ابتلا به آن، مصون‌‌اند. اگر پرستاری که در بیمارستان کار می‌کند، بحث پیش‌گیری و بهداشت حرفه‌ای‌اش را رعایت نکند، خودش نیز در آستانه‌ی ابتلا به بیماری قرار خواهد گرفت.

پس باور بالا را بدین شکل تصحیح می‌کنیم:

روان‌شناسان نیز مانند دیگران، اگر مراقب خود نباشند، در معرض بیماری‌های روانی و رفتاری قرار خواهند گرفت.

▪ روان‌شناسان، سرنوشت انسان‌ها را تغییر می‌دهند

این نیز باور اشتباهی است چراکه سرنوشت هر انسانی، در گرو اعمال، رفتار، انتخاب و هدف خودش رقم می‌خورد. بزرگی می‌فرماید: «سرنوشت یعنی آن‌چه بکاری و همان بدوری.»

این جمله، به‌خوبی حق مطلب را ادا کرده است چراکه تا انسان‌ها خود تصمیم نگیرند و به‌صورت جدی نخواهند، هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند در زندگی‌شان تغییر پایداری ایجاد کند مگر این‌که با اراده و اختیار، دست خود را در دست راهنمایی دلسوز چون یک روان‌شناس ماهر قرار‌دهند تا آنان را از کوره‌ی داغ مشکلات زندگی، رها سازد و به سر‌منزل خوشبختی و سعادت برساند، آن‌هم فقط با راهنمایی. به‌یاد داشته باشید که طی مسیر، با خود فرد است و روان‌شناس، فقط حامی اوست.

روان‌شناسان، ساحر یا پیش‌گو نیستند. آنان تنها با تخصصی که در اختیار دارند، رفتار و فرآیندهای ذهنی را به روش علمی، مورد بررسی و مطالعه قرار‌می‌دهند و درصورت مشاهده‌ی نابه‌هنجاری، درصدد رفع و درمان آن برمی‌آیند.

● ما خودمان روان‌شناس هستیم

همه‌ی ما، توانایی آن را داریم که به قله‌ی «دماوند» صعود کنیم ولی استفاده از تجربیات و راهنمایی‌های یک راهنمای کوهستان، کمک به‌سزایی به صعود باصحت و سلامت ما خواهد نمود. راهنمای کوهستان، راه را به ما نشان‌می‌دهد و تجهیزات لازم را معرفی می‌کند همان‌گونه که روان‌شناسان نیز راهنمای دلسوز ما در طول زندگی هستند.

همه‌ی ما انسان‌ها، بدون استثنا به یک روان‌شناس زبده و کارآمد نیازمندیم که نه برای ما بلکه با ما، حرکت کند تا مسیر زندگی‌مان را با استانداردهای بهداشت روانی، رفتاری و اخلاقی سپری کنیم.

‌بنابراین باور بالا را بدین شکل تصحیح می‌نمایم:

هیچ‌کس به اندازه‌ی خود انسان، به احوالات درونی خویش آگاه نیست اما بدون کمک یک متخصص، دسترسی به آن احوالات، عملاً غیر‌ممکن است.

▪ روان‌شناسان، هیچ‌وقت عصبانی نمی‌شوند

می‌توان انسان را به یک دیگ بخار و عصبانیت را به یک سوپاپ اطمینان تشبیه کرد که اگر عصبانیت به‌‌عنوان یک سیستم تنظیمی وجود نداشته باشد، فرد با افزایش فشارهای درونی و عدم مهار آن‌ها، مانند بخار منفجر می‌شود پس عصبانیت، جزء طبیعی و ملزم زندگی ماست و وجود آن در حد معمول، برای فرد عیب محسوب نمی‌شود و اما این‌که چرا روان‌شناسان کمتر عصبانی می‌شوند، به‌خاطر آن است که آنان آموخته‌اند از طریق مکانیزم‌های دفاعی پخته و پیشرفته هم‌چون شوخ‌طبعی، این عمل را به شکلی راحت‌تر تصحیح کنند.

کاربرد این روش در زندگی روزمره، بسیار مؤثر است چراکه عصبانیت افسار‌گسیخته، بسیار سریع زمینه‌ساز کینه، نفرت، خشم، پرخاشگری و انواع و اقسام بیماری‌های روانی می‌شود. پس باعث تعجب است اگر معتقد باشیم که روان‌شناسان عصبانی نمی‌شوند زیرا روان‌شناسی که خود از نحوه‌ی عملکرد این فعالیت در ذهن خویش آگاه است، هیچ‌گاه منجر به سرکوب آن و یا باعث به‌وجود آمدن بیماری‌های روانی نمی‌شود.

▪ روان‌شناسان، دانای کل هستند

بسیاری از مردم و حتی تعداد کمی از روان‌شناسان نیز معتقدند که حرفه‌ی روان‌شناسی، دانای کل است و مرجع مناسبی برای حل همه‌ی تعارض‌ها و مشکلات روانی می‌باشد.

این باور نیز کاملاً اشتباه است. اگر در ایران نگاهی اجمالی به سابقه‌ی شغلی یک روان‌شناس بیندازیم، مشاهده خواهیم کرد که تعدادی از آنان، از مشکل شب‌ادراری کودک تا اضطراب همسر و دعاوی بین فامیل و مسائل حقوقی در زندگی، حرفی برای گفتن دارند، در صورتی‌که این عمل شایسته نیست. در کشورهای پیشرفته و صنعتی، روان‌شناس فقط در یک یا دو موضوع مرتبط، تخصص دارد و صادقانه می‌گوید که فقط در این حیطه، آماده‌ی خدمت‌رسانی می‌باشد. پس می‌توان چنین گفت که هر روان‌شناسی، قادر به تحلیل و بررسی بعضی از موضوعات و مشکلات می‌باشد.

▪ روان‌شناسان، نیاز به مشاوره ندارند

برخی عقیده دارند که روان‌شناسان، نیاز به روان‌درمانی و مشاوره ندارند چون خودشان به بهداشت روانی آگاه‌اند ولی این هم یک باور اشتباه است، به مثال‌های زیر دقت فرمایید:

آیا یک آرایشگر می‌تواند موهای سر خود را اصلاح نماید؟ یا این‌که یک متخصص عمل جراحی هر چه‌قدر هم که ماهر باشد، می‌تواند روی خود عمل جراحی انجام دهد؟ به‌طور مسلم خیر.

پس روان‌شناس نیز باید با فرد دیگری که تخصص دارد، مشورت نماید چراکه ذهن او، طرفدار یک عقیده‌ی مشخص می‌باشد.

آیا پزشک جراح بعد از اتمام عمل جراحی، دست خود را نمی‌شوید تا آلودگی‌های احتمالی، از او پاک شود؟ پس چه‌طور می‌توان انتظار داشت روان‌شناسی که به‌طور مستقیم با بیماری‌های روانی و رفتاری افراد در تماس است، پس از اتمام کار و پس از مدتی، به روان‌درمانی نیاز نداشته باشد؟

امروزه با این‌که هنوز باورهای اشتباهی را در میان برخی محافل می‌بینیم و می‌شنویم ولی باعث خوشبختی و افتخار است که مردم با دید وسیع و منطقی، علوم مختلف را شناسایی می‌کنند و متفکرانه آن‌ها را در زندگی خویش به‌کار می‌گیرند. روان‌شناسی هم یکی از این علوم است که به‌تازگی میان جوامع، خانواده‌ها و افراد، وارد شده و مانند سایر علوم، برای آرامش و آسایش انسان‌‌ها تلاش می‌کند.

یکی از استادانم همیشه می‌گوید:

«هر وقت احساس کردید نیازی به کوتاه کردن ناخن و موهای خود ندارید، آن‌وقت مطمئن باشید که نیازی به روان‌شناس و مشاور نیز ندارید.»

تهیه شده توسط :مجله شادکامی و موفقیت؛ بهزاد تریوه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

سیمرغ (

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...