Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۸۸ بمپور، بهشت فراموش شده باستانشناسان سيستان و بلوچستان را بهشت باستانشناسان گفتهاند. تمدنهاي شکل گرفته در اين دشت و منطقه وسيع ميتواند هر باستانشناسي را به وجد بياورد تا کلنگي در آنجا بزند. شهرسوخته يکي از صدها محوطه باستاني سيستان و بلوچستان است. در اين ميان منطقه باستاني بمپور ويژهگيهاي منحصربه فردي دارد که هنوز مورد مطالعه هدفمند باستانشناسي واقع نشده و فراموش شده است. قلعه بمپور خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ سيستان و بلوچستان را بهشت باستانشناسان گفتهاند. تمدنهاي شکل گرفته در اين دشت و منطقه وسيع ميتواند هر باستانشناسي را به وجد بياورد تا کلنگي در آنجا بزند. شهرسوخته يکي از صدها محوطه باستاني سيستان و بلوچستان است. در اين ميان منطقه باستاني بمپور ويژهگيهاي منحصربه فردي دارد که هنوز مورد مطالعه هدفمند باستانشناسي واقع نشده و فراموش شده است. بمپور منطقهاي باستاني در جنوب شرق فلات ايران است که آن را بيشتر به واسطه قلعهاي تاريخي به هميننام ميشناسند. به گفته باستانشناسان بمپور بخشي از فرهنگ وسيع جلگهاي به نام جازموريان است. اين منطقه به دليل وجود شرايط ايدهآل زندگي در 5 هزار سال قبل به يکي از مهمترين تمدنهاي تبديل شد و هر چند لايههاي خاک به مرور زمان اين تمدن بزرگ را طبقه به طبقه مدفون کردند، اما هنوز بمپور فراتر از يک نام يادآور کهنترين تمدنها و شهرهاي باستاني ايران است. «مهدي مرتضوي»، باستانشناس و استاد دانشگاه درباره تمدن بمپور ميگويد: «بمپور در نقطهاي از استان سيستان و بلوچستان واقع شده که شرايط مساعدي براي شکلگيري تمدنها داشته و به اين ترتيب تمدن بمپور در 5 هزار سال قبل در اين منطقه به وجود آمده است.مهمترين عامل شکلگيري اين تمدن وجود رودخانه بمپور است. اين رودخانه از کوههاي "کارواندر" سرچشمه ميگيرد و پس از پيمودن مسيري طولاني در جلگه جازموريان تخليه ميشود.» مرتضوي در ادامه ميگويد: «از نظر اهميت باستانشناسي بمپور جزء نقاط مهم باستانشناسي کشور است. اهميت اين محوطه کمتر از شهر سوخته نيست و من طي بررسيهاي باستانشناسي سال 1384 حدود 20 محوطه باستاني که بيشتر آنها به دوره مفرغ تعلق داشتند را در اين منطقه کشف کردم.» به گفته وي بمپور به اندازه جيرفت اهمت دارد. هر دو منطقه به لحاظ تاريخي از آب و هوايي نسبتا مشترک برخوردارند. البته هر کدام آب و هواي منطقهاي مخصوص به خود را هم دارد اما در يک کليت در يک ساختار آب و هوايي قرار ميگيرند. از ميان 20 محوطه شناسايي شده در منطقه بمپور، بيشتر آنها به دوره عصر مفرغ تعلق دارند و هرچند دورههاي تاريخي از جمله اشکاني هم در ميان اين محوطهها ديده شده اما دوره اسلامي پس از دوره مفرغ از اهميت خاصي در منطقه برخوردار است. مرتضوي دراينباره ميگويد: «در دوره عصر مفرغ به طور کلي در استان سيستان و بلوچستان با پديده محوطههاي اقماري مواجه هستيم. در واقع ما در اين استان به يک محوطه مرکزي و سپس تپههاي کوچکتر وابسته به آن مواجه ميشويم که در بهترين شکل ميتوان به شهر سوخته و تپههاي اقماري آن اشاره کرد.» باستانشناسان در بررسي و شناسايي منطقه باستاني بمپور محوطهاي بزرگ را شناسايي کردند تقريبا به وسعت شهر سوخته است مرتضوي معتقد است که ما با تمدني و همدوره شهر سوخته در اين منطقه باستاني مواجه هستيم. احتمالا شهري بزرگ از دوره ايران باستان. مرتضوي ميگويد: «ما تعداد بيشماري محوطه کوچک متعلق به دوره عصر مفرغ (5 هزار سال قبل) کشف کرديم که يکي از آنها بسيار بزرگ بوده و همانطور که گفتم اندازه شهر سوخته است. پيش از اين تصور ميشد که قلعه بمپور ميتواند محوطه مرکزي و اصلي منطقه باشد اما وسعت قلعه بمپور بيشتر از 300 متر نيست و نميتواند اين نقش را ايفا کند.» وي در ادامه ميافزايد: «اين محوطه در سال 1384 کشف شده و به علت حضور حفاران غيرمجاز و قاچاقچيان در منطقه تا کنون محل آن را فاش نکردم. متاسفانه محوطه تا کنون آسيبهاي فراواني از سوي کشاورزي و ديگر دخالتهاي انساني ديده اما هنوز هم جاي مطالعه و کاوش دارد. اين محوطه درست در جايي واقع شده که بر خلاف ديگر محوطههاي باستاني سيستان و بلوچستان که با تغيير شرايط آب و هوايي، موقعيت زندگي را از دست دادند، هنوز هم امکان زندگي در آن بوده و هيچگاه ترک نشده است.» بمپور در گذشته حلقه ارتباطي مهمي بوده است. اين حلقه ارتباطي که بخش شمالي و جنوبي فلات ايران را به هم متصل ميکرده به لحاظ اقتصادي در شکل گيري شهرهاي باستاني منطقه نقش ايفا ميکرده است. به گفته مرتضوي مهمترين قسمت اين حلقه ارتباطي ميان بمپور با شهرسوخته و بمپور با جيرفت بوده است. شهر سوخته امکان ارتباط بمپور را با ديگر نقاط کشور و حتي خارج از فلات ايران و مرزها امکانپذير ميکرده و جيرفت نيز بخش ديگري از اين نيازهاي ارتباطي را براي بمپور برطرف مي کرده است. توزي و دکاردي، دو باستانشناس مشهوري که در منطقه بمپور کاوش کردهاند به اين نکته اشاره کردند و معتقدند که بمپور حلقه ارتباطي مهمي در جنوب شرق کشور بوده و نقش مهمي را در اين باره بر عهده گرفته بود. مرتضوي درباره پيشينه مطالعات باستانشناسي در بمپور ميگويد: «پيش از اين بئاتريس دکاردي و توزي و همچنين اشتاين کاوشهايي را بين سالهاي 1930 تا 1960 در بمپور، دامين و خوران انجام دادند که نتايج خوبي هم از اين کاوشها بدستآمد. من در سال 1381 نخستين بررسي و شناسايي منطقه را در محدودهاي حدود 55 کيولمتر انجام دادم. پس از آن مهدي رهبر کاوشهايي را در منطقه بمپور آغاز کرد و همچنين دکتر منصور سجادي نيز کاوشهايي را در محوطه باستاني قلعه بمپور انجام داد.» وي در ادامه گفت: «پيش از اين درخواست لايهنگاري در محوطه چاه حسيني را داده بودم. به اعتقاد من اين محوطه پتانسيلهاي خوبي براي تاريخگذاري دقيق منطقه دارد و حتي ميتوان دورههاي مختلف را در آن ديد. اين لايهنگاري ميتواند موارد مشکوکي را که به خصوص دکاردي به آن اشاره کرده از بين ببرد.» آنچه تا کنون از بررسيها و کاوش در منطقه بمپور بدستآمده گواه بر اين ادعاست که مردمان ساکن در اين منطقه مهارت خوبي در سفالگري داشتهاند. از آثار بدستآمده، چه به صورت سفال و يا سنگ صابون ميتوان به تشابه فرهنگي بمپور و جيرفت اشاره کرد. مرتضوي درباره اهميت اين محوطه گفت: «تاريخگذاري بمپور بر اساس کاوشهاي باستاني اشتاين در محوطهاي به نام "امالنار" در کشور عمان صورت گرفته است. پس از کاوش در عمان اشتاين به بمپور آمد و آثاري را کشف کرد که با محوطه امالنار مشابهت داشت و به اين ترتيب بر اساس اين تشابه فرهنگي تاريخگذاري بمپور انجام گرفت.» کشف آثار مشابه امالنار و بمپور نشان از تبادلات فرهنگي دو منطقه دارد. اين که گفته ميشود بمپور با حوزه خليج فارس نيز در ارتباط بوده است را ميتوان از يافتههاي باستانشناسي دو منطقه امالنار و بمپور بررسي کرد. محوطه باستاني بمپور امروز بخش فراموش شده باستانشناسي ايران است. هرچند گاهي مرتگران به بمپور سر ميزنند و قلعه اين منطقه باستاني را مرمت ميکنند، اما حجم عظيم اطلاعات نهفته در خاک اين منطقه ميتواند بخشي از نيازها و سئوالهاي باستانشناسي را در زمينه نخستين شهرهاي ايران باستان، پاسخگو باشد. خبرگذاري ميراث فرهنگي لینک به دیدگاه
Fahim 9563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۸۸ بمپور، بهشت فراموش شده باستانشناسان سيستان و بلوچستان را بهشت باستانشناسان گفتهاند. تمدنهاي شکل گرفته در اين دشت و منطقه وسيع ميتواند هر باستانشناسي را به وجد بياورد تا کلنگي در آنجا بزند. شهرسوخته يکي از صدها محوطه باستاني سيستان و بلوچستان است. در اين ميان منطقه باستاني بمپور ويژهگيهاي منحصربه فردي دارد که هنوز مورد مطالعه هدفمند باستانشناسي واقع نشده و فراموش شده است. قلعه بمپور خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ سيستان و بلوچستان را بهشت باستانشناسان گفتهاند. تمدنهاي شکل گرفته در اين دشت و منطقه وسيع ميتواند هر باستانشناسي را به وجد بياورد تا کلنگي در آنجا بزند. شهرسوخته يکي از صدها محوطه باستاني سيستان و بلوچستان است. در اين ميان منطقه باستاني بمپور ويژهگيهاي منحصربه فردي دارد که هنوز مورد مطالعه هدفمند باستانشناسي واقع نشده و فراموش شده است. بمپور منطقهاي باستاني در جنوب شرق فلات ايران است که آن را بيشتر به واسطه قلعهاي تاريخي به هميننام ميشناسند. به گفته باستانشناسان بمپور بخشي از فرهنگ وسيع جلگهاي به نام جازموريان است. اين منطقه به دليل وجود شرايط ايدهآل زندگي در 5 هزار سال قبل به يکي از مهمترين تمدنهاي تبديل شد و هر چند لايههاي خاک به مرور زمان اين تمدن بزرگ را طبقه به طبقه مدفون کردند، اما هنوز بمپور فراتر از يک نام يادآور کهنترين تمدنها و شهرهاي باستاني ايران است. «مهدي مرتضوي»، باستانشناس و استاد دانشگاه درباره تمدن بمپور ميگويد: «بمپور در نقطهاي از استان سيستان و بلوچستان واقع شده که شرايط مساعدي براي شکلگيري تمدنها داشته و به اين ترتيب تمدن بمپور در 5 هزار سال قبل در اين منطقه به وجود آمده است.مهمترين عامل شکلگيري اين تمدن وجود رودخانه بمپور است. اين رودخانه از کوههاي "کارواندر" سرچشمه ميگيرد و پس از پيمودن مسيري طولاني در جلگه جازموريان تخليه ميشود.» مرتضوي در ادامه ميگويد: «از نظر اهميت باستانشناسي بمپور جزء نقاط مهم باستانشناسي کشور است. اهميت اين محوطه کمتر از شهر سوخته نيست و من طي بررسيهاي باستانشناسي سال 1384 حدود 20 محوطه باستاني که بيشتر آنها به دوره مفرغ تعلق داشتند را در اين منطقه کشف کردم.» به گفته وي بمپور به اندازه جيرفت اهمت دارد. هر دو منطقه به لحاظ تاريخي از آب و هوايي نسبتا مشترک برخوردارند. البته هر کدام آب و هواي منطقهاي مخصوص به خود را هم دارد اما در يک کليت در يک ساختار آب و هوايي قرار ميگيرند. از ميان 20 محوطه شناسايي شده در منطقه بمپور، بيشتر آنها به دوره عصر مفرغ تعلق دارند و هرچند دورههاي تاريخي از جمله اشکاني هم در ميان اين محوطهها ديده شده اما دوره اسلامي پس از دوره مفرغ از اهميت خاصي در منطقه برخوردار است. مرتضوي دراينباره ميگويد: «در دوره عصر مفرغ به طور کلي در استان سيستان و بلوچستان با پديده محوطههاي اقماري مواجه هستيم. در واقع ما در اين استان به يک محوطه مرکزي و سپس تپههاي کوچکتر وابسته به آن مواجه ميشويم که در بهترين شکل ميتوان به شهر سوخته و تپههاي اقماري آن اشاره کرد.» باستانشناسان در بررسي و شناسايي منطقه باستاني بمپور محوطهاي بزرگ را شناسايي کردند تقريبا به وسعت شهر سوخته است مرتضوي معتقد است که ما با تمدني و همدوره شهر سوخته در اين منطقه باستاني مواجه هستيم. احتمالا شهري بزرگ از دوره ايران باستان. مرتضوي ميگويد: «ما تعداد بيشماري محوطه کوچک متعلق به دوره عصر مفرغ (5 هزار سال قبل) کشف کرديم که يکي از آنها بسيار بزرگ بوده و همانطور که گفتم اندازه شهر سوخته است. پيش از اين تصور ميشد که قلعه بمپور ميتواند محوطه مرکزي و اصلي منطقه باشد اما وسعت قلعه بمپور بيشتر از 300 متر نيست و نميتواند اين نقش را ايفا کند.» وي در ادامه ميافزايد: «اين محوطه در سال 1384 کشف شده و به علت حضور حفاران غيرمجاز و قاچاقچيان در منطقه تا کنون محل آن را فاش نکردم. متاسفانه محوطه تا کنون آسيبهاي فراواني از سوي کشاورزي و ديگر دخالتهاي انساني ديده اما هنوز هم جاي مطالعه و کاوش دارد. اين محوطه درست در جايي واقع شده که بر خلاف ديگر محوطههاي باستاني سيستان و بلوچستان که با تغيير شرايط آب و هوايي، موقعيت زندگي را از دست دادند، هنوز هم امکان زندگي در آن بوده و هيچگاه ترک نشده است.» بمپور در گذشته حلقه ارتباطي مهمي بوده است. اين حلقه ارتباطي که بخش شمالي و جنوبي فلات ايران را به هم متصل ميکرده به لحاظ اقتصادي در شکل گيري شهرهاي باستاني منطقه نقش ايفا ميکرده است. به گفته مرتضوي مهمترين قسمت اين حلقه ارتباطي ميان بمپور با شهرسوخته و بمپور با جيرفت بوده است. شهر سوخته امکان ارتباط بمپور را با ديگر نقاط کشور و حتي خارج از فلات ايران و مرزها امکانپذير ميکرده و جيرفت نيز بخش ديگري از اين نيازهاي ارتباطي را براي بمپور برطرف مي کرده است. توزي و دکاردي، دو باستانشناس مشهوري که در منطقه بمپور کاوش کردهاند به اين نکته اشاره کردند و معتقدند که بمپور حلقه ارتباطي مهمي در جنوب شرق کشور بوده و نقش مهمي را در اين باره بر عهده گرفته بود. مرتضوي درباره پيشينه مطالعات باستانشناسي در بمپور ميگويد: «پيش از اين بئاتريس دکاردي و توزي و همچنين اشتاين کاوشهايي را بين سالهاي 1930 تا 1960 در بمپور، دامين و خوران انجام دادند که نتايج خوبي هم از اين کاوشها بدستآمد. من در سال 1381 نخستين بررسي و شناسايي منطقه را در محدودهاي حدود 55 کيولمتر انجام دادم. پس از آن مهدي رهبر کاوشهايي را در منطقه بمپور آغاز کرد و همچنين دکتر منصور سجادي نيز کاوشهايي را در محوطه باستاني قلعه بمپور انجام داد.» وي در ادامه گفت: «پيش از اين درخواست لايهنگاري در محوطه چاه حسيني را داده بودم. به اعتقاد من اين محوطه پتانسيلهاي خوبي براي تاريخگذاري دقيق منطقه دارد و حتي ميتوان دورههاي مختلف را در آن ديد. اين لايهنگاري ميتواند موارد مشکوکي را که به خصوص دکاردي به آن اشاره کرده از بين ببرد.» آنچه تا کنون از بررسيها و کاوش در منطقه بمپور بدستآمده گواه بر اين ادعاست که مردمان ساکن در اين منطقه مهارت خوبي در سفالگري داشتهاند. از آثار بدستآمده، چه به صورت سفال و يا سنگ صابون ميتوان به تشابه فرهنگي بمپور و جيرفت اشاره کرد. مرتضوي درباره اهميت اين محوطه گفت: «تاريخگذاري بمپور بر اساس کاوشهاي باستاني اشتاين در محوطهاي به نام "امالنار" در کشور عمان صورت گرفته است. پس از کاوش در عمان اشتاين به بمپور آمد و آثاري را کشف کرد که با محوطه امالنار مشابهت داشت و به اين ترتيب بر اساس اين تشابه فرهنگي تاريخگذاري بمپور انجام گرفت.» کشف آثار مشابه امالنار و بمپور نشان از تبادلات فرهنگي دو منطقه دارد. اين که گفته ميشود بمپور با حوزه خليج فارس نيز در ارتباط بوده است را ميتوان از يافتههاي باستانشناسي دو منطقه امالنار و بمپور بررسي کرد. محوطه باستاني بمپور امروز بخش فراموش شده باستانشناسي ايران است. هرچند گاهي مرتگران به بمپور سر ميزنند و قلعه اين منطقه باستاني را مرمت ميکنند، اما حجم عظيم اطلاعات نهفته در خاک اين منطقه ميتواند بخشي از نيازها و سئوالهاي باستانشناسي را در زمينه نخستين شهرهاي ايران باستان، پاسخگو باشد. خبرگذاري ميراث فرهنگي 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده