رفتن به مطلب

20 گام برای تحصیل موفق در دانشگاه


ارسال های توصیه شده

87f9444f297eadb9b834051995a75dc4.jpg

نشریه پرسمان یادداشتی را برای شناخت راه و روش صحیح تحصیل دانشجویان و موانع پیش روی ایشان منتشر ساخته است. در این یادداشت آمده است: آدمی زاییده فرصت هاست و فرصت ها در بستر زمان تعریف شده اند.

دوران دانشجویی، دوران شدن، بهره گرفتن و سوخت گیری علمی و عملی است؛ از این رو، ۲۰گام در این مقاله، ما را با مفاهیم و مرحله های مهم پیرامون تحصیل آشنا می کند که خواندن آن، برخی جهت های فعلی ما را مورد تاکید یا تغییر و اصلاح قرار می دهد؛ پس با ما همراه باشید در ۲۰منزل «تحصیل مناسب در دانشگاه».

۱) تحصیل مناسب در دانشگاه

آغاز مقاله امروز ما، ازجان دبلیوسانتراک ۱، مولف معروف روان شناسی سانتراک است. او معتقد است که یکی از موفقیت های حرفه ای در طول عمر، تحصیل مناسب در دانشگاه است.

دوران دانشگاه، دوران جست و جو، کشف، خلق، ابداع و شدن است و اگر در این برهه از عمر، در وجود خود جست وجوی دقیقی بکنیم، می بینیم که هزاران قدرت در اختیار داریم که قابلیت فعلیت دارند.

۲) چرا تحصیل؟

امروزه اگر از دانشجویان سوال کنید که چرا به دانشگاه آمده اند، جواب های مختلفی می شنوید، عده ای برای رشد و تعالی خود آمده اند. عده ای برای کار و آینده شغلی و عده ای برای به دست آوردن شرایط اجتماعی بهتر و خلاصه خیلی از دلایل دیگر؛ اما به هر دلیلی که وارد دانشگاه شده باشند، انتظار دارند تحصیل و دانشگاه برای آنها یک تجربه مثبت و ارزشمند باشد؛ زیرا به قول ادیسون، آدمی از تجارب مثبت، شاهراه های زندگی را جست وجو می کند.

۳) مشکل کجاست؟

با این وجود، هنوز برخی از دانشجویان که در این دوره قرار دارند، شاید ندانند که اوج توان و رقم زدن فرصت ها را در درون خود دارند و در نتیجه نمی توانند از وقت خویش، حداکثر بهره را ببرند و حتی گاهی احساس می کنند که نمی توانند کاری را که وظیفه دارند، انجام بدهند؛ در حالی که مشکل این نیست؛ مشکل این است که آنان نمی دانند آن را چگونه انجام دهند. نکات بعدی، راهگشای این مسئله است.

۴) نگرش درست

اساس نگرش درست به تحصیل در دانشگاه، عامل رقم زدن موفقیت های بعدی است؛ از این رو، آغاز ترم باید بگویید: درس می خوانم و یاد می گیرم و با شروع ترم، با شرکت مرتب در کلاس ها و انجام تکالیف، به مرور درس ها بپردازید. در این صورت، در طول ترم، بارهای کسب دانش، سبک تر می شوند. از این جهت، دانشجویان به سه دسته تقسیم می شوند.

الف) عده ای روش تدریجی را اتخاذ می کنند؛ یعنی در طول ترم تحصیلی، یادگیری و تکالیف را تقسیم می کنند و آهسته و پیوسته با محتوا و مفاهیم درس ها پیش می روند. اینان در آخر ترم، راحت تر هستند.

ب) عده ای هیجانی عمل می کنند؛ یعنی در برخی درس ها یا در بعضی ایام، با برنامه دقیق کار می کنند و سپس در روزهایی دیگر از ترم تحصیلی، به خمودی روی می آورند که البته این روش، آدمی را عصبی بار می آورد.

ج) روش تلمباری؛ در ین روش، از آغاز ترم تحصیل تا اواخر، صرفا حضور در کلاس و انجام تکالیف خیلی ضروری صورت می گیرد؛ ولی از مطالعه مستمر، دقیق و مداوم خبری نیست. این مسئله، در پایان هر ترم، مشکلات و فشارهای زیادی به دانشجویان وارد می کند و غالبا شکست در تحصیل یا افتادن مکرر از واحدها، در این روش روی می دهد.

۵) مطالعه مستمر

این جمله معروف است که یکی دو روز قبل از ترم اول، برای برخی از دانشجویان، چند سال طول می کشد. این نکته تا حد زیادی درست است و بیشتر شامل افراد دسته سوم است.

با وجود مشکلات موجود، همیشه دانشجویانی موفق می شوند که عزم خود را برای درس خواندن، تحصیل و تحقیق در طول مدت تحصیل، به صورت برنامه ریزی شده، جزم کرده باشند. مطالعه مستمر، یک هدیه بزرگ برای شما دارد و آن آرامش است.

۶) عامل موفقیت

ملزم بودن به انجام دادن کارها، مهم ترین عامل موفقیت در دانشگاه است.

برتراند راسل می گوید: آدم های بی نظم، همیشه فرداها را ملاک عمل قرار می دهند و آدم های دانا، دیروز را به تسخیر درآورده، برای امروز برنامه دارند و فردا را نیز در ظرف امروز می بینند۲.

۷) موضع شکست چیست؟

بسیاری از دانشجویان، از همان ابتدا، موضع آدم شکست خورده را می گیرند و چون می پذیرند که کاری نمی توانند بکنند، هیچ تلاشی نمی کنند، ولی تنها راهی که می تواند آنها را از این حال نجات دهد، همانا شناخت موضع شکست است و موضع اصلی، به استقبال آن رفتن است.

اساسا ما انسان شکست خورده نداریم؛ بلکه این ما هستیم که شکست را به سمت خود جهت می دهیم.

ترس ها، تردیدها و در خود ماندن ها، فرد را مبدل به برده زمان می کند. وقتی در شرایطی واقعی می شوید که ظاهرا به بن بست رسیده اید، چه باید بکنید؟۳

۸) خروج از بن بست

راه خروج از بن بست، سه چیز است؛

۱) باور و ایمان به توان بی پایان درون انسان.

۲) یک شروع محکم، با برنامه و دقیق که بسیار لذت بخش است.

۳) تغییر دید و نگرش معیوب قبلی و تبدیل آن به یک نگرش مثبت، امیدوار و با تأمل در مسائل.

این سه عامل، سه کلید طلایی هستند.

نیوتن می گفت: اگر من به جایی رسیده ام، براثر ایمان، کار و کوشش است؟از وی سؤال کردند: چطور موفق به این اکتشافات زیاد شدید؟ وی جواب داد: با تأمل مستمر در آنها. او درباره یک موضوع، آن قدر فکر و تأمل می کرد که برایش همانند روز روشن می گردید.

۹) شروع محکم چیست؟

برای شروع محکم تحصیل در دانشگاه، داشتن یک برنامه خوب، ضروری است. در بسیاری از دانشگاه ها، افراد موفق و مصمم، موفقیت های خود را مدیون آغاز (Start) خوب می دانند. آگاهی از درس ها، دقت در انتخاب ها، مشورت با افراد آگاه، دوستی با دانشجویان ترم بالاتر و تقسیم کلاس ها در طول چند روز هفته، از مزایای انتخاب و حرکت درست تحصیلی است.

شروع محکم، نوعی قبول زحمت مستمر برای جایابی علمی در ذهن است.

الکساندر هامیلتن می گوید:

مردم گاهی علت موفقیت مرا در این می دانند که دارای نبوغ هستم و حال آن که آن چه از نبوغ خود اطلاع دارم، آن است که خیلی زحمت کش هستم.

۱۰) ابوتمام

درباره «ابوتمام حبیب الطایی» گفته شده است که او در ایام جوانی، سقایی بیش نبود و با فروش آب، امرار معاش می کرد؛ ولی براثر سعی و کوشش، کارش در شاعری به مرتبه ای رسید که ملقب به «خاتم الشعرا» گردید. به راستی چرا؟ پاسخ روشن است؛ اراده، خواستن و غلبه بر وضع موجود و زندگی خطی.

خداوند می داند که در درون ما انسان ها، قدرت هایی نهان است که می توانند ما را به هر درجه ای از کمال برسانند و جالب این که کلید گشودن این قفل ها هم در دست ماست. چرا قفل را نمی گشاییم؟ بیایید به جای شکستن در، به جای شکستن قفل، به جای گریه و زاری و شکست پشت این در و قفل، کلید را جست وجو کنیم. این کلید، شاید در دست ما باشد.

اگر نیمه تمام هستیم، تا عمر ما تمام شده است، به راحتی می توانیم ابوتمام شویم.

۱۱) تلاش برای موفقیت

بزرگمهر می گوید: «باید لب فرو بست و به جای نکوهش بخت، شانس، دنیا و...، ذهن، بازو، جسم و فکر را فعال کرد؛ کار کرد؛ دم نزد و یقین نمود که کلید طلایی کامیابی، تلاش، کار و کوشش است۵.

تلاش به منظور موفقیت، کمال و پیشرفت، از خصوصیات برجسته انسان هاست۶.

۱۲) خط مشی گذاری

آشنایی با خط مشی ها، خط مشی گذاری و شناخت خط مشی های کلی هر درس، ما را در تعامل با آن دانش یاری می دهد. از این رو، راه دیگر یک شروع خوب، آشنایی با خطوط اصلی درس هاست. خط مشی درس ها را از لابه لای تدریس استاد، سرفصل ها و مطالب کلی جلسه اول یا سرفصل هر استاد که به صورت مکتوب ارائه می شود، می توان فهمید و براساس آن خط مشی ها، می توان حرکت کرد.

۱۳) بهره وری از زمان

ما همه به وقت آزاد نیاز داریم؛ وقتی که در آن وظیفه ای در قبال دیگران نداریم و می توانیم آن را صرف استراحت و تفریح کنیم؛ ولی در اوقات فراغت، زمان را فراموش می کنیم و یک دفعه متوجه می شویم که دقت چندانی برای انجام کارهایی که باید انجام بدهیم، نداریم. هیچ مهارتی در دوران تحصیل در دانشگاه، مهم تر از تنظیم وقت نیست.

اگر از زمانتان به خوبی استفاه نکنید، تحصیلات دانشگاهی تان و به دنبال آن، اهداف زندگی تان که به آن بستگی دارد، لطمه خواهند خورد.

۱۴) رابطه موفقیت و کوشش

موفقیت، احساس زیبایی است که نتیجه کوشش فرد است؛ پس در دوران دانشجویی که بهترین فرصت شدن است، موفقیت را احساس کنیم.

▪ اگر در این دوران، همواره به دنبال این هستید تا دیگران شما را تأیید کنند،

▪ اگر همیشه دوست دارید که بدانید دیگران درباره شما چه نظری دارند،

▪ اگر پیش از آن که به رضایت درونی خودتان فکر کنید، خود را نیازمند آن می بینید که اطرافیان از شما راضی باشند،

▪ اگر پیوسته لازم می بینید به دیگران نشان دهید که کارهای پسندیده و درست است،

▪ اگر دائماً در حال سبک و سنگین کردن روابط خودتان با دیگران هستند و اگر مدام خود را وابسته به اشخاص معروف و مهم معرفی می کنید،

باید بگوییم که به طور دردناکی خود را گرفتار کرده اید؛ ولی یقیناً این گونه نیستید و باید اطمینان پیدا کنید که موفقیت های شما، ثمره کوشش های شماست و این لذت بخش است۷.

۱۵) تقویم ماهیانه

افراد موفق، تابع برنامه های آینده گرا هستند؛ از این رو، تقویم ماهیانه و تنظیم فعالیت ها در طول یک ماه آینده، سه هدیه به ما می دهد؛

۱) آرامش.

۲) تعریف برنامه ها در قالب زمان و مشخص شدن اهداف آینده.

۳) تحقق خیلی از خواسته ها.

برای این کار، یک تقویم ماهیانه تنظیم کنید. این، اولین روش تنظیم وقت به صورت مکتوب است؛ چون به شما اجازه می دهد تا با یک نگاه بفهمید که در هفته های بعد، باید چه کار کنید. در تقویم ماهیانه، برای یادداشت ها و کارهای بعدی هم جای خالی بگذارید.

۱۶) نتیجه بخشی

ادیسون می گوید: «هیچ یک از اختراعات من، محصول تصادف نیست. وقتی که معتقد شدم فلان کار نتیجه بخش است، خودم را به آن کار می بندم و تجربه های مختلف می کنم تا کامیاب شوم و به نتیجه برسم.»

زندگی ما، مملو از فرصت هایی است که می دانیم به نتایج کام بخش و ارزشمند می رسند. گاهی کاهلی، تنبلی، نداشتن سرعت عمل و...، باعث خراب شدن آن فرصت ها می شود.

دیزرائیلی می نویسد:

موفقیت از آن آدم های دارای سرعت عمل است وگرنه آدم های مردد و کاهل، آن قدر طول می دهند که همه چیز خراب می شود۸.

۱۷) هدف گرایی

محققان متوجه شده اند که وقتی اشخاص، به ویژه در طول تحصیل، اهداف مشخص، کوتاه مدت و هیجان انگیز دارند، پیشرفت آنها بیشتر می شود.

برای آن که ببینید چقدر هدف گرا هستید، میزان صادق بودن جملات زیر را در مورد خودتان بسنجید و برای هر یک از آنها، یکی از سه گزینه صحیح، غلط و مبهم را انتخاب نمایید:

۱) من برای خودم، هدف های بلند مدت و کوتاه مدت دارم.

۲) من وقتم را تنظیم و کارهایم را اولویت بندی می کنم.

۳) من همیشه فهرستی از کارها تهیه می کنم و اکثر کارهایم را با موفقیت انجام می دهم.

۴) من برای کارهایم زمان تعیین می کنم و همیشه آنها را پیش از موعد انجام می دهم.

۵) من همیشه دقت می کنم تا به اهدافم برسم.

۶) حتی وقتی مشکلات زیاد می شوند، من از برنامه غافل نمی شوم.

۷) من همیشه به دنبال طراحی اهداف جالب هستم.

اگر از بین گزینه های فوق، پنج مورد صحیح باشد، شما انسان هدف گرایی هستید.

۱۸) چند راه مفید

۱) از هیجانات منفی، زائد و عقده ای در این دوران بپرهیزید.

۲) بسیاری از عصبانیت ها، ریشه در نادانی، ناآگاهی و قضاوت های عجولانه دارد؛ پس همه چیز را با تأمل بررسی کنید.

۳) لحظات شاد را غنیمت بشمارید.

۴) در دوران دانشجویی، ورزش را در برنامه روزانه خود بگنجانید.

۵) مطالعات تکمیلی درس ها و حتی مطالعه غیردرسی را فعال کنید.

۶) فرهنگ تفسیر مثبت را در زندگی تان تقویت کنید.

۱۹) خردمندی

دوران دانشجویی، دوران خردمندی و خردورزی است. جایگاه شما در جامعه، بسیار مهم، ارجمند و عزیز است؛ پس قدر آن را بدانید. مهم ترین مسائل در این دوران عبارتند از:

۱) سوخت گیری علمی و پژوهشی و به دنبال کسب علم و روش مندی رفتن.

۲) خردمندکردن روح خستگی ناپذیر و جست وجوگر خود.

۳) جست وجوگر بودن؛ نه مصرف کننده علم بودن.

۴) انجام تکالیف به صورت علمی و خلاق.

۲۰) انقلاب شناختی

بهترین دوران عمر، دوران جوانی و بهترین کار در این دوران، اشتغال به تحصیل است. داشتن تفکر انتقادی، استدلالی و حل مسئله ای، شما را در یک توفان مغزی ۹ قرار می دهد. تفکر عمیق و ارزیابانه، مستلزم دانش دقیق و سپس کاربرد آن دانش و تجزیه و تحلیل درست و ترکیب و ارزشیابی آن است.

اگر می خواهید به اوج شناخت یا انقلاب شناختی برسید، خوب بیاموزید و خوب تجزیه و تحلیل کنید.

به قول یکی از روان شناسان، اگر خوب تجزیه و تحلیل ۱۰نکنیم، ممکن است هم تجزیه شویم و هم به تحلیل برویم.

پس بدانید که شما می توانید در مرحله شناخت، یک معجزه گر باشید؛ کافی است با برنامه، در برنامه و به سمت اهداف ارزشمند گام بردارید. در این صورت، آینده از آن شماست.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...