Nicoltntpcd 532 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۰ 208سال پيش ، در روز 31 اوت سال 1801 ميلادي ژنرال فرانسوي منو ، فرمانده باقيمانده سپاهي كه ناپلئون به مصر برده بود تسليم ژنرال انگليسي آبر كرامبي شد و مصر كه توسط ناپلئون فتح شده بود را در اختيار انگلستان قرار داد. براساس توافق ، باقيمانده سپاهيان فرانسه با كشتي هاي انگليسي به كشورشان بازگشتند. ناپلئون بناپارت كه در آن زمان مقام كنسول فرانسه را داشت ، تصميم گرفت كشور مصر كه تحت حاكميت سلطان عثماني بود را فتح كرده و سپس از راه زميني به هندوستان مستعمره انگلستان حمله كند. او در 2 ژوييه سال 1798 ميلادي با 54000 سرباز و 190 فروند كشتي وارد بندر اسكندريه شد و پس از فتح اسكندريه و شكست دادن مرادبيگ ، مملوك مصر شهر قاهره را اشغال كرد. ناپلئون كه از پيروزي خود سرمست شده بود ، تصور كرد كه لشكركشي اش به شرق با موفقيت قرين خواهد بود. اما درياسالار هوراشيو نلسون، فرمانده نيروي دريايي انگلستان مكان ناوگان فرانسه كه در ابوقير در نزديكي اسكندريه لنگر انداخته بود را كشف كرد. او با توپخانه قدرتمند ناوگان خود مدت 15 ساعت ناوگان غافلگير شده فرانسه را بمباران كرده و ناوگان فرانسه را از بين برد. درياسالار فرانسوي برويس با ناو فرماندهي خود كه 118 توپ داشت فرار كرد ، ناخدا وپلونوو نيز با چند كشتي ديگر راه فرار را در پيش گرفت. به اين ترتيب لشكر فاتح ناپلئون در سرزمين مفتوحه مصر زنداني شد و راه بازگشت آنها به فرانسه مسدود گرديد. در روز 21 اكتبر سال 1798 ميلادي شورش بزرگي عليه فرانسوي ها در شهر قاهره به راه افتاد كه در جريان آن 300 سرباز فرانسوي از جمله ژنرال دوپوي كشته شدند و فرانسوي ها نيز بي رحمانه 3000 مصري را قتل عام كردند. ناپلئون مردي نبود كه نااميد شود.او مي خواست مانند اسكندر مقدوني هند را از راه زميني اشغال كند. بنابراين در ابتداي سال 1799 ميلادي ، قبل از اين كه فصل گرما آغاز شود با 15000 سرباز راه سوريه را در پيش گرفت و پس از العريش و غزه ، شهر يافا در قلب سرزمين مقدس را محاصره كرد. دو نفر از فرستادگان ناپلئون كه به نزد مردم شهر يافا رفته بودند توسط آنها به قتل رسيدند و سربازان فرانسوي پس از اشغال يافا دست به قتل عام زدند. بيش از 2500 اسير ترك به ضرب گلوله يا توسط سرنيزه به قتل رسيدند. اما در يافا ، سربازان فرانسوي به نوبه خود به طاعون مبتلا شدند كه اين بيماري تا انتهاي لشكركشي بناپارت به شرق ادامه يافت ، ناپلئون تصميم گرفت به مصر بازگردد. در راه بازگشت سربازان فرانسوي تمام شهرهايي كه در مسير آنها قرار داشتند را غارت كردند. پس از بازگشت ناپلئون به قاهره ، او مطلع شد كه ائتلاف بزرگي عليه اش در اروپا تشكيل شده و سربازان فرانسوي در تمام جبهه هاي اروپا در حال عقب نشيني هستند.بنابراين بناپارت تصميم گرفت هر چه زودتر مصر را به مقصد اروپا ترك كند. او فرماندهي سپاه فرانسه در شرق را به ژنرال كلبر واگذار كرد و خود با تعدادي از ژنرال هايش و تمام پولي كه در صندوق ها باقي مانده بود با يكي از معدود كشتي هايي كه از حمله نلسون آسيب نديده بود ، عازم فرانسه شد. پس ازبازگشت ناپلئون، عثماني ها كه در ائتلاف عليه ناپلئون شركت كرده و از حمايت نيروي دريايي انگلستان برخوردار بودند ، به مصر حمله كردند. كلبر كه تنها مانده بود با درياسالار انگليسي اسميت مذاكره كرد تا محترمانه خاك مصر را ترك كند ، اما پيشنهادش رد شد. جنگ ميان فرانسوي ها و انگليسي ها و نيروهاي عثماني شدت گرفت و كلبر موفق شد نيروهاي عثماني را در روز 20 مارس سال 1800 ميلادي در هليوپوليس در نزديكي قاهره شكست دهد. اما چند ماه بعد ، در روز 14 ژوئن سال 1800 ميلادي ژنرال كلبر توسط يك مصري كه از ظلم و ستم فرانسوي ها به تنگ آمده بود ، به قتل رسيد. ژنرال منو كه شخصيتي ضعيف داشت جانشين او شد. منو نتوانست در مقابل حملات نيروهاي انگليسي مقاومت كند ، بنابراين تصميم گرفت تن به مصالحه دهد. به اين ترتيب در روز 31 اوت سال 1801 ميلادي ژنرال منو و باقيمانده سپاهيان شرق تسليم نيروهاي انگليسي به فرماندهي ژنرال آبركرامبي شدند. گرچه سلطان عثماني در ظاهر بار ديگر بر مصر تسلط يافت ، اما اين مقدمه اي بود كه انگليسي ها در مصر حضور يافته و به تدريج مصر را تبديل به يكي از مستعمرات امپراتوري انگلستان كنند. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده