pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۰ در دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهموم بازاريابي به دانشجويان خود بود (شما هم بخونيد حتما مفاهيم رو به خوبي درک مي کنيد حتي اگر هيچي درباره اقتصاد نمي دونيد!!) ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ،بلافاصله ميرين پيشش و مي گين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" ، به اين ميگن بازاريابي مستقيم ------------------------------ شما در يک مهماني به همراه دوستانتون ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، بلافاصله يکي از دوستاتون ميره پيش دختره ،به شما اشاره مي کنه و مي گه : " اون پسر ثروتمنديه ، باهاش ازدواج کن" ، به اين مي گن تبليغات ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ،بلافاصله ميرين پيشش و شماره تلفنش رو مي گيرين ، فردا باهاش تماس مي گيرين و مي گين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" ، به اين ميگن بازاريابي تلفني ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ،بلافاصله کراواتتون رو مرتب مي کنين و ميرين پيشش ، اون رو به يک نوشيدني دعوت مي کنيين ، وقتي کيفش مي افته براش از روي زمين بلند مي کنين ، در آخر هم براش درب ماشين رو باز مي کنين و اون رو به يک سواري کوتاه دعوت مي کنين و ميگين : " در هر حال ،من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج مي کني؟" ، به اين ميگن روابط عمومي ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين که داره به سمت شما مياد و ميگه : "شما پسر ثروتمندي هستي ، با من ازدواج مي کني؟" ، به اين مي گن شناسايي علامت تجاري شما توسط مشتري ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ،بلافاصله ميرين پيشش و مي گين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" ، بلافاصله اون هم يک سيلي جانانه نثار شما مي کنه ، به اين ميگن پس زدگي توسط مشتري ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ،بلافاصله ميرين پيشش و مي گين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفي مي کنه ، به اين مي گن شکاف بين عرضه و تقاضا ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، ولي قبل از اين که حرفي بزنين ، شخص ديگه اي پيدا مي شه و به دختره ميگه : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" به اين ميگن از بين رفتن سهم توسط رقبا ------------------------------ شما در يک مهماني ، يک دختر بسيار زيبا رو مي بينين و ازش خوشتون مياد ، ولي قبل از اين که بگين : "من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن" ، همسرتون پيداش ميشه ، به اين ميگن منع ورود به بازار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۰ بگو چرا وضع بازار و اقتصادشون خوبه کاش استاد ریاضی فیزیک ما هم اینجوری بود لینک به دیدگاه
taghdir 2528 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۰ ...همه چیزو راحت تحلیل میکنن... واسه همین همیشه به خواسته هاشون میرسن با بهترین سود!!! لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده