faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ من فکر میکردم ارشدی؟ لیسانسی و اینقدر درگیر درسی والا ما لیسانسمون چیزی کم از ارشد نداره 4 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ حمید دو لیوان چای رو هم بیار من خرما میارم 2 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ حنانه بیا تو حیاط آتیش روشن کردم :mood (23): 3 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ خب حالا که بچه ها رفتن با خیال راحت میتونیم غذا رو سرو کنیم بفرمایید اینم خورشت قیمه 2 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ بریم حمید مفاظب حمید باش الهه ، منو حنانه میریم یه دوری بزنیم برگردیم! :hrqr6zeqheyjho1f9mx مفاظب حنانه باش زود برگردیــــــــــــــــــن. 2 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ خب حالا که بچه ها رفتن با خیال راحت میتونیم غذا رو سرو کنیمبفرمایید اینم خورشت قیمه فخط همین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینو قراره مث ابگوشت تلیت کنیم بخوریم،ایا؟:4chsmu1: 2 لینک به دیدگاه
Ghasem Zare 8757 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ شام خوشمزه ای بود منم برم ... شاید دوباره برگشتم 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ حمیییییییییییید یعنی فقط ما دو تا مزاحم بودیم بیا از تو پنجره نگاه قیمه رو من دیگه پامو تو اتاقی که علیه منن نمیذارم میخوام برم محفل خودمون 3 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ والا دست تنها بودم الهه جون نرسیدم برنجو دم کنم دیگه به بزرگی خودتون ببخشید 2 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ حمیییییییییییید یعنی فقط ما دو تا مزاحم بودیمبیا از تو پنجره نگاه قیمه رو من دیگه پامو تو اتاقی که علیه منن نمیذارم میخوام برم محفل خودمون 2 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ میگم فرناز خانم شما خوبی؟ :texc5lhcbtrocnmvtp8 اصن چه کاریه آدم بیخودی سر چیزای کوچولو ناراحت بشه .. ها؟! موافقی با حرفام؟ ما همیشه باید کنار هم باشیم! سر یه سفره بشینیم! بگیم و بخندیم! ها؟! بد میگم بگو بد میگی! 3 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ دستت ندرده فرناز جونممممخب حنانه-حمید که رفتن حیاط قاسمم که رفت! کوجا نمیدونم...مشکوک زد:vahidrk: فافام ک بای کرد فرنازی موندیم خودمو خودت آره بابا الهه جون بد دوره زمونه ای شده 4 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ میگم فرناز خانم شما خوبی؟ :texc5lhcbtrocnmvtp8 اصن چه کاریه آدم بیخودی سر چیزای کوچولو ناراحت بشه .. ها؟! موافقی با حرفام؟ ما همیشه باید کنار هم باشیم! سر یه سفره بشینیم! بگیم و بخندیم! ها؟! بد میگم بگو بد میگی! شوما که لالایی بلدی پس چرا خوابت نمی بره پسرم؟ 1 لینک به دیدگاه
soil eng 17164 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ چه زود برگشتن اینا خب دیگه چخبرا؟ بابت شامم مرسی 2 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ دخترخاله شبت بخیر خوش گذشت. حنانه بیا بریم تو دیگه! هوا سرده قیمه هم یخ میزنه حیفه! 5 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ چه زود برگشتن ایناخب دیگه چخبرا؟ بابت شامم مرسی نوش جان 2 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ خبر خاصی نیست الهه خانوم سلامتی کنکور دارم تیرماه 1 لینک به دیدگاه
Hamid Ghobadi 12840 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ شوما که لالایی بلدی پس چرا خوابت نمی بره پسرم؟ وا مگه چندسالته به من پیرمرد میگی پسرم؟!! من کمی ناراحتی اعصاب دارم خوابم نمیبره! وگرنه استاد لالایی خوندنم! 3 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۲ آره حمید بریم تو من میشینم پایین اتاق الان ماکارونی خوردم سیرم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده